علت تقیه فقط ترس است و ترس و هراس بر دو نوع است: اول این‌که انسان از این بترسد که جانش را از دست بدهد. و دوم این‌که از شکنجه شدن و اذیت و آزار و توهین و ناسزا و هتک حرمت بترسد. اما در مورد ترس از این که جان از دست برود باید گفت که ائمه به دو دلیل چنین هراسی نداشتند. یکی این‌که طبق گفته شما ائمه با اختیار و اجازه خودشان می‌میرند. و دوم این‌که طبق گفته شما ائمه آنچه را که می‌شود و آنچه را که نمی‌شود می‌دانند، و آنها زمان و چگونگی مرگشان را می‌دانند، بنابراین قبل از فرا رسیدن زمان مردنشان ترس و هراسی ندارند که در دین خود منافقانه رفتار نمایند و مردم مؤمن را فریب دهند. اما نوع دوم ترس یعنی ترس از شکنجه شدن و در معرض توهین و فحش قرار گرفتن چیزی است که بدون تردید تحمل چنین چیزی وظیفه علماست، و اهل بیت پیامبر(ص) در تحمل چنین سختی‌هایی در راه حمایت و یاری دین جدشان از دیگران سزاوارترند. پس چرا تقیه می‌کردند؟!
علت تقیه در ترس منحصر نیست زیرا ترس یکی از عوامل تقیه (تقیه خوفی) محسوب می شود نه همه   آن. باید توجه داشت که، ترس و هراس بسیار فراتر از دو نوعی است که در سؤال آمده است زیرا تقیه خوفی گاهی به ‏خاطر ورود ضرر به جان، آبرو، مال تقیه کننده و وابستگان اوست و گاهی به‏ خاطر احتمال وقوع ضرر بر افراد دیگر و مؤمنان و گاهی هم احتمال وقوع ضرر بر کیان اسلام است. بله در مواردی نیز تقیه برای ورود ضرر به جان یا آبرو و یا مال خود شخص است که این هم به معنای فرار از تحمل شکنجه و ... نیست زیرا اصل اولی در انسان حفظ جان خود و عدم انداختن خود به هلاکت است مگر در موارد اهم به تعبیر دیگر تقیه قبل از آنکه یک برنامه اسلامی باشد یک روش عقلانی و منطقی برای همه انسان هایی است که در حال مبارزه با دشمن نیرومندی بوده و هستند. تقیه یک نوع تاکتیک حساب شده برای حفظ نیروهای انسانی و هدر ندادن افراد مؤمن در راه موضوعات کوچک و کم اهمیت محسوب می‌‏شود. از این رو در روایات اسلامی تقیه به سپر دفاعی، تشبیه شده است. سپر ابزاری است که تنها در میدان جنگ و مبارزه با دشمن برای حفظ نیروها از آن استفاده می‌‏شود. آگاه بودن افراد از زمان مرگشان غیر از اجازه گرفتن از آنها است. علاوه بر این که بعضی ها گفته اند که علم ائمه به گونه ای است که "لو شاؤوا علموا".
عنوان سوال:

علت تقیه فقط ترس است و ترس و هراس بر دو نوع است: اول این‌که انسان از این بترسد که جانش را از دست بدهد. و دوم این‌که از شکنجه شدن و اذیت و آزار و توهین و ناسزا و هتک حرمت بترسد.
اما در مورد ترس از این که جان از دست برود باید گفت که ائمه به دو دلیل چنین هراسی نداشتند. یکی این‌که طبق گفته شما ائمه با اختیار و اجازه خودشان می‌میرند.
و دوم این‌که طبق گفته شما ائمه آنچه را که می‌شود و آنچه را که نمی‌شود می‌دانند، و آنها زمان و چگونگی مرگشان را می‌دانند، بنابراین قبل از فرا رسیدن زمان مردنشان ترس و هراسی ندارند که در دین خود منافقانه رفتار نمایند و مردم مؤمن را فریب دهند.
اما نوع دوم ترس یعنی ترس از شکنجه شدن و در معرض توهین و فحش قرار گرفتن چیزی است که بدون تردید تحمل چنین چیزی وظیفه علماست، و اهل بیت پیامبر(ص) در تحمل چنین سختی‌هایی در راه حمایت و یاری دین جدشان از دیگران سزاوارترند. پس چرا تقیه می‌کردند؟!


پاسخ:

علت تقیه در ترس منحصر نیست زیرا ترس یکی از عوامل تقیه (تقیه خوفی) محسوب می شود نه همه   آن.
باید توجه داشت که، ترس و هراس بسیار فراتر از دو نوعی است که در سؤال آمده است زیرا تقیه خوفی گاهی به ‏خاطر ورود ضرر به جان، آبرو، مال تقیه کننده و وابستگان اوست و گاهی به‏ خاطر احتمال وقوع ضرر بر افراد دیگر و مؤمنان و گاهی هم احتمال وقوع ضرر بر کیان اسلام است. بله در مواردی نیز تقیه برای ورود ضرر به جان یا آبرو و یا مال خود شخص است که این هم به معنای فرار از تحمل شکنجه و ... نیست زیرا اصل اولی در انسان حفظ جان خود و عدم انداختن خود به هلاکت است مگر در موارد اهم به تعبیر دیگر تقیه قبل از آنکه یک برنامه اسلامی باشد یک روش عقلانی و منطقی برای همه انسان هایی است که در حال مبارزه با دشمن نیرومندی بوده و هستند. تقیه یک نوع تاکتیک حساب شده برای حفظ نیروهای انسانی و هدر ندادن افراد مؤمن در راه موضوعات کوچک و کم اهمیت محسوب می‌‏شود. از این رو در روایات اسلامی تقیه به سپر دفاعی، تشبیه شده است. سپر ابزاری است که تنها در میدان جنگ و مبارزه با دشمن برای حفظ نیروها از آن استفاده می‌‏شود.
آگاه بودن افراد از زمان مرگشان غیر از اجازه گرفتن از آنها است. علاوه بر این که بعضی ها گفته اند که علم ائمه به گونه ای است که "لو شاؤوا علموا".





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین