وسوسه از دسیسه ها و دام های شیطان است‌؛ و نباید به آن اعتنایی نمایید و توصیه می کنیم برای رهایی از آن و برطرف شدن این گونه حالت ها ، در مسیر تربیت نفس خود ، از طریق خود سازی و تهذیب نفس اقدام کنید؛ و با اهتمام به انجام واجبات، تلاوت قرآن و نماز اول وقت و پرهیز از محرمات، وسوسه ها را از نفس خود برطرف نمایید و بدانید که شما می توانید از این بیماری نجات پیدا کنید و شفای شما هم از این بیماری در دستان خود شما است نه شخص دیگر شما نباید نا امید شوید و باید با اراده پولادین به مبارزه با شیطان برخیزید و راه مبارزه هم بی اعتنایی به خواسته و درخواست های وسواسی است.[1] البته لازم به ذکر است که درمان بیماری وسواس نیازمند زمان است و باید به آرامی و تدریجی صورت پذیرد، پس به خودتان تلقین کنید که وسوسه یک نوع کار شیطانی است و باید هر چه زودتر دست از آن بردارم و به خدا توکل کنید و از او استعانت بجویید تا هر چه سریعتر بر این مشکل پیروز شوید. نکاتی در مورد پاکی و نجاست: 1- به لحاظ شرعی هر چیزی که قبلاَ‌ً پاک بوده، تا یقین به نجاست آن نداشته باشیم ، پاک است و نباید آن را نجس دانست؛ و اگر آن را نجس بدانیم در واقع با شرع مقدس به مخالفت برخاسته ایم.[2] 2- اصولاً هر چیزی که نمی دانیم نجس است یا خیر، پاک است؛ زیرا اصل در اشیاء بر پاکی است و نجس بودن دلیل می خواهد[3] این از یک سو و از سوی دیگر انسان وسواسی در شرع اسلام یک تکلیف ویژه ای دارد او اگر به نجاست چیزی یقین پیدا کند نباید به یقین خود اعتنایی داشته باشد لذا درباره ‌چیزهایی که به آنها دست زده اید یا در جاهایی که عبور یا کار می کنید ، در مورد همه اینها حکم به طهارت جاری کنید و لازم هم نیست که آنها را آب بکشید و شست و شو نمائید. 3 - رساله عملیه مرجع تقلید خود را دقیقاً مطالعه کنید به خصوص بخش ها ی مربوط به طهارت و نجاست؛ و خود را ملزم کنید که برای آب کشیدن بدن، لباس و یا چیزهای دیگر، به همان کیفیتی که در رساله آمده عمل نمائید و از زیاده روی بپرهیزید و به شک و وسوسه های شیطانی بعد از آن اعتنا نکنید. در پایان به برخی از احادیث که برای درمان وسواس وارد شده است، اشاره ای خواهیم داشت: حضرت علی (ع ): روزه گرفتن در سه روز از هر ماه – پنجشنبه اول و آخر ماه و چهارشنبه وسط آن و روزه ماه شعبان – وسواس سینه و پریشانی های دل را از بین می برد. باز از آن حضرت است که : یاد ما اهل بیت شفابخش هر ناخوشی و بیماری و وسوسه تردیدآور است. حضرت امام صادق (ع ): در پاسخ به سؤال از وسوسه گر چه زیاد باشد فرمودند: اشکال ندارد؛ بگو لااله الا الله[4]. نتیجه این که گره این مشکل تنها به دست خودتان حل می شود با اراده و ایمان قوی و با توکل به خدا سعی کنید این وسوسه های شیطانی را از خودتان دور کنید ببینید آیا بقیه افرادی که دور و بر شما هستند مسلمان هستند یا خیر اگر مسلمانند شما هم یکی از آنهایی، پس مثل آنها باشید و مثل آنها زندگی کنید و زندگی را برای خود و اطرافیان و دیگران تلخ نکنید. [1] اقتباس از نمایه شماره 2158. [2] حضرت آیت الله فاضل لنکرانی ، جامع المسائل ، ج1 ، س 106 ، ص44 ، چاپ دوم ، چاپ مهر ، 1375 . [3] نک: علامه محمدرضا مظفر، اصول الفقه ، موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان ، ج2 ، ص 215 ، چاپ چهارم ، 1380 هجری شمسی . 4 . سید حمید حسینی ، منتخب میزان الحکمه ، باب وسوسه ، دارالحدیث ، 1385 .
حدود چند سال است که فکر می کنم همه جا آلوده به نجاست است هفته قبل پیش روانشناس رفته و پس از گفتگو، مقدار کمی از چیز نجس را داخل ظرف آبپاش ریخت و شروع به پاشیدن آن در اطراف و حتی درب و روی زمین کرد که به اصطلاح این حساسیت از من کاسته شود ولی بعد از آن تمام بدنم قفل شده است و دیگر همه جای اداره و خانه را نجس می دانم راهنمائیم بفرمائید که این چه حکمی دارد و وظیفه من چیست و راه پاک شدن آن چیست چون در آن اداره کار می کنم مجبورم به آنجا مراجعه کنم و هر روز باید بعد از خروج از اداره به حمام بروم تا راحت شوم. کل لباس ها را درآورده و بشویم و حتی پمپ بنزین همکارم را که نزدیک خانه ما سکونت دارد نجس می دانم خواهشمند است حکم مرا ابلاغ بفرمائید و صریح بفرمائید کجاها نجس است و چه وقت پاک می شود تکلیف من چیست؟
وسوسه از دسیسه ها و دام های شیطان است؛ و نباید به آن اعتنایی نمایید و توصیه می کنیم برای رهایی از آن و برطرف شدن این گونه حالت ها ، در مسیر تربیت نفس خود ، از طریق خود سازی و تهذیب نفس اقدام کنید؛ و با اهتمام به انجام واجبات، تلاوت قرآن و نماز اول وقت و پرهیز از محرمات، وسوسه ها را از نفس خود برطرف نمایید و بدانید که شما می توانید از این بیماری نجات پیدا کنید و شفای شما هم از این بیماری در دستان خود شما است نه شخص دیگر شما نباید نا امید شوید و باید با اراده پولادین به مبارزه با شیطان برخیزید و راه مبارزه هم بی اعتنایی به خواسته و درخواست های وسواسی است.[1] البته لازم به ذکر است که درمان بیماری وسواس نیازمند زمان است و باید به آرامی و تدریجی صورت پذیرد، پس به خودتان تلقین کنید که وسوسه یک نوع کار شیطانی است و باید هر چه زودتر دست از آن بردارم و به خدا توکل کنید و از او استعانت بجویید تا هر چه سریعتر بر این مشکل پیروز شوید. نکاتی در مورد پاکی و نجاست: 1- به لحاظ شرعی هر چیزی که قبلاًَ پاک بوده، تا یقین به نجاست آن نداشته باشیم ، پاک است و نباید آن را نجس دانست؛ و اگر آن را نجس بدانیم در واقع با شرع مقدس به مخالفت برخاسته ایم.[2] 2- اصولاً هر چیزی که نمی دانیم نجس است یا خیر، پاک است؛ زیرا اصل در اشیاء بر پاکی است و نجس بودن دلیل می خواهد[3] این از یک سو و از سوی دیگر انسان وسواسی در شرع اسلام یک تکلیف ویژه ای دارد او اگر به نجاست چیزی یقین پیدا کند نباید به یقین خود اعتنایی داشته باشد لذا درباره چیزهایی که به آنها دست زده اید یا در جاهایی که عبور یا کار می کنید ، در مورد همه اینها حکم به طهارت جاری کنید و لازم هم نیست که آنها را آب بکشید و شست و شو نمائید. 3 - رساله عملیه مرجع تقلید خود را دقیقاً مطالعه کنید به خصوص بخش ها ی مربوط به طهارت و نجاست؛ و خود را ملزم کنید که برای آب کشیدن بدن، لباس و یا چیزهای دیگر، به همان کیفیتی که در رساله آمده عمل نمائید و از زیاده روی بپرهیزید و به شک و وسوسه های شیطانی بعد از آن اعتنا نکنید. در پایان به برخی از احادیث که برای درمان وسواس وارد شده است، اشاره ای خواهیم داشت: حضرت علی (ع ): روزه گرفتن در سه روز از هر ماه – پنجشنبه اول و آخر ماه و چهارشنبه وسط آن و روزه ماه شعبان – وسواس سینه و پریشانی های دل را از بین می برد. باز از آن حضرت است که : یاد ما اهل بیت شفابخش هر ناخوشی و بیماری و وسوسه تردیدآور است. حضرت امام صادق (ع ): در پاسخ به سؤال از وسوسه گر چه زیاد باشد فرمودند: اشکال ندارد؛ بگو لااله الا الله[4]. نتیجه این که گره این مشکل تنها به دست خودتان حل می شود با اراده و ایمان قوی و با توکل به خدا سعی کنید این وسوسه های شیطانی را از خودتان دور کنید ببینید آیا بقیه افرادی که دور و بر شما هستند مسلمان هستند یا خیر اگر مسلمانند شما هم یکی از آنهایی، پس مثل آنها باشید و مثل آنها زندگی کنید و زندگی را برای خود و اطرافیان و دیگران تلخ نکنید. [1] اقتباس از نمایه شماره 2158. [2] حضرت آیت الله فاضل لنکرانی ، جامع المسائل ، ج1 ، س 106 ، ص44 ، چاپ دوم ، چاپ مهر ، 1375 . [3] نک: علامه محمدرضا مظفر، اصول الفقه ، موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان ، ج2 ، ص 215 ، چاپ چهارم ، 1380 هجری شمسی . 4 . سید حمید حسینی ، منتخب میزان الحکمه ، باب وسوسه ، دارالحدیث ، 1385 .
- [سایر] حدود چند سال است که فکر می کنم همه جا آلوده به نجاست است هفته قبل پیش روانشناس رفته و پس از گفتگو، مقدار کمی از چیز نجس را داخل ظرف آبپاش ریخت و شروع به پاشیدن آن در اطراف و حتی درب و روی زمین کرد که به اصطلاح این حساسیت از من کاسته شود ولی بعد از آن تمام بدنم قفل شده است و دیگر همه جای اداره را نجس می دانم چون پایم به زمین برخورد می کند تا به منزل که برسم کمی پیاده روی دارم که محل خانه را هم نجس می دانم تو را به خدا راهنمائیم بفرمائید که این چه حکمی دارد و وظیفه من چیست و چه جاهائی نجس شده و راه پاک شدن آن چیست چون با آن اداره کار می کنم مجبورم به آنجا مراجعه کنم و هر روز باید بعد از خروج از اداره به حمام بروم تا راحت شوم. کل لباس ها را درآورده و بشویم و حتی پمپ بنزین همکارم را که نزدیک خانه ما سکونت دارد نجس می دانم خواهشمند است حکم مر ابلاغ بفرمائید قبلا از همکاری شما تشکر می شود.
- [سایر] این جانب دختری 23 ساله ،ساکن قم ، دارای مدرک کارشناسی در رشته ریاضی از دانشگاه تهران و بزرگ شده در خانواده ای مذهبی هستم و البته چند ماهی است که نامزد کرده ام . قبلا از راهنمایی و کمک شما نهایت تشکر و سپاس را دارم . اما مادرم اگرچه شخصی است که مسائل پاکی و نجسی را به دقت مراعات می کند ، اما به هیچ وجه در این زمینه وسواس ندارد و اگر جایی یا چیزی نجس باشد به سرعت و البته به طور صحیح آن را آب می کشد و هیچ وقت در این زمینه سخت گیری نمی کند . خود من هم تا قبل از ورود به دانشگاه و قرار گرفتن در محیط خوابگاه وضعی شبیه مادرم داشتم . یعنی خیلی به خوبی و به دقت این مسائل را رعایت می کردم و اگر چیزی نجس می شد یا برای مثال قسمتی از بدنم نجس بود ، خیلی به راحتی و به سرعت آن را آب می کشیدم و به هر حال در برخورد با این مسائل راحت بودم و به هیچ وجه وسواس نداشتم . اما زمانی که وارد دانشگاه شدم و در محیط خوابگاه قرار گرفتم ، همه چیز عوض شد . در خوابگاه با کسانی هم اتاق شدم که افرادی بی بند و بار بودند و اصلا اهل نماز و روزه نبودند و به طور کلی می دیدم که مسائل مربوط به نجاست و پاکی را به هیچ وجه رعایت نمی کنند . همین موضوع باعث شد که از آنها کناره گیری کنم . برای مثال تا جایی که امکان داشت با آنها هم غذا نمی شدم و اگر هم با آنها غذا می خوردم ، حتما دهانم را آب می کشیدم . چون به چشم خودم می دیدم که اصلا این مسائل برایشان مهم نیست و رعایت نمی کنند یا تا جایی که امکان داشت در خوابگاه لباس نمی شستم و اگر هم گاهی مجبور می شدم در خوابگاه لباس بشویم ، روی بندی که آنها لباسهایشان را پهن می کردند ، لباسهایم را پهن نمی کردم . همین طور برای وضو گرفتن و ظرف شستن همیشه مشکل داشتم . چون با خودم می گفتم آنها هم از همین ظرف شویی ها و دست شویی ها استفاده می کنند و لذا صد در صد اینها نجس هستند و مثلا اگر موقع وضو گرفتن از داخل دست شویی به لباسم آب می پاشید ، دیگر آن لباس را نجس می دانستم و یا موقع نماز خواندن در خوابگاه اگر چه روی سجاده نماز می خواندم ، اما از پرزها و موهایی که به هر حال به چادر نمازم می چسبید اجتناب می کردم و به طور کلی اگر لباسی نجس باشد خیلی با احتیاط آن را جا به جا می کنم و از پرزهای آن و یا حتی اگر ذرات گرد و غباری روی آن باشد از آن دوری می کنم .در دانشگاه هم وضعیتم تا حدود زیادی به همین شکل بود و چون این افراد در دانشگاه هم رفت و آمد می کردند آن جا را هم نجس می دانستم و مثلا موقع وضو گرفتن در دانشگاه هم همین مشکل را داشتم . همین طور موقع غذا خوردن در دانشگاه ؛ برای مثال اگر گوشه ای از میز غذا کمی خیس بود و آستین مانتویم به آن برخورد می کرد ، آستین مانتویم را آب می کشیدم و .... و البته من هر هفته روزهای آخر هفته به قم ( خانه ) می آمدم و زمانی که به خانه می آمدم تمام بدن و لباس ها و حتی گاهی اوقات کیف و کفش و مداد و خودکارهایم را هم آب می کشیدم . اما باز هفته بعد وضع به همین منوال بود و دوباره وقتی به خانه می آمدم همه چیز را آب کشی می کردم . اما اواخر سال دوم بود که پدر و مادرم فهمیدند که دچار وسواس شده ام . خلاصه به یک مرکز مشاوره در قم که البته وابسته به حوزه بود مراجعه کردم . در آن جا مرا به یک متخصص اعصاب و روان معرفی کردند . ایشان هم قرص های فلوکستین را برایم تجویز کرد . حدود یک سال این قرص ها را مصرف کردم . در طول مدتی که قرص ها را مصرف می کردم احساس کردم که وضعیتم خیلی بهتر شده و هم به نظر خودم و هم به نظر پدر و مادرم دیگر حالت وسواس در من وجود نداشت و حالتی شبیه گذشته پیدا کرده بودم و دیگر این مسائل تقریبا برایم عادی بود و وسواس نداشتم . خلاصه بعد از یک سال که دوباره به پزشک مراجعه کردم ، ایشان از من خواست تا چند ماه دیگر هم مصرف قرص ها را ادامه دهم و اگر هم چنان وضعیتم خوب بود ، قرص ها را قطع کنم . من هم مدتی مصرف قرص ها را ادامه دادم و البته زودتر از موعدی که دکتر گفته بود ، آنها را قطع کردم . بعدا از قطع قرص ها تا حدود 2-3 ماهی وضعیتم مانند قبل بود، اما بعد از 2-3 ماه احساس کردم که دوباره همان حالات دارد به سراغم می آید و همین اتفاق هم افتاد و به تدریج وسواس در من شدید تر شد . البته چون باز هم با محیط خوابگاه و دانشگاه سروکار داشتم فکر می کردم با تمام شدن درسم و نبودن در محیط خوابگاه و دانشگاه مشکلم هم حل خواهد شد اما الان حدود یک سالی است که درسم تمام شده و دیگر با محیط خوابگاه و دانشگاه در ارتباط نیستم ؛ اما هم چنان مشکل وسواس در من وجود دارد و حتی نسبت به قبل شاید شدیدتر هم شده باشد . البته من در خانه خودمان خیلی راحت ترم . چون در خانه خودمان همه چیز و همه جا پاک است . مثلا دست شویی خانه ما کاملا پاک است ؛ به طوری که اگر برای مثال گوشه لباسم به زمین برخورد کند و تر شود ؛ نمی گویم نجس است . به هر حال در خانه خودمان وضعیتم خیلی بهتر است و خیلی راحت تر هستم و به همه جا دست تر می زنم و اصلا احساس بدی ندارم . البته در آب کشیدن جای نجس یا لباس نجس خیلی مشکل دارم و هم وقت زیاد و هم آب زیادی برای این کار صرف می کنم و در آخر هم انواع و اقسام سوالات برایم پیش می آید که آیا لباسم کاملا پاک شد ؟ آیا به فلان جا آب نپاشید ؟ آیا آن قسمت را آب کشیدم ؟ و هزاران سوال دیگر و خلاصه ذهنم به شدت مشوش می شود . به طوری که همان طور که گفتم اگر لباس نجسی را بشویم و بعد بخواهم لباس و به هر حال زمینی را که لباس را آن جا شسته ام و یا به آن جا آب پاشیده است آب بکشم ، معمولا اضطراب دارم و وقت بسیار زیادی و هم چنین آب زیادی صرف این کار می کنم وگاهی آخر سر هم خیلی اطمینان به پاک شدن آن پیدا نمی کنم و انواع سوالات به ذهنم خطور می کند و ذهنم را مشوش می کند . و یک مسئله دیگر هم که برای من به شدت ایجاد مشکل کرده مسئله برفی است که در زمستان گذشته آمد . با توجه به این که در زمستان گذشته برف شدیدی آمد و من بارها دیدم که افراد مسائل پاکی و نجسی را رعایت نمی کنند و مثلا روی برف گوسفند می کشتند و خونش را رها می کردند و گاهی آدم در جایی قرار می گرفت که مجبور می شد روی این خون ها هم پا بگذارد و خلاصه با این کفش به همه جا می رفت و همه جا به این ترتیب نجس می شد . حتی چند بار اتفاق افتاد که در حالی که برف آمده بود ، از داخل کوچه یمان سگ رد شده بود و به هر حال بعد هم که خواستیم از خانه بیرون برویم ته کفش ها و لاستیک های ماشین با این برف ها برخورد کرد و خلاصه جاهای دیگر را هم نجس کرد و همین طور خیلی اوقات این برف ها و آب و گلی که در خیابان جمع می شد به لباسهایم می پاشید و خلاصه وضعیت طوری بود که همه جا نجس می شد و اگر انسان واقعا می خواست رعایت کند ، خیلی سخت بود و یا حتی غیر ممکن . البته من و هم چنین پدر و مادرم تا جایی که امکان داشت مراقب بودیم و رعایت می کردیم ؛ اما دیگران که مثل ما رعایت نمی کردند و در واقع این برای من مشکل ساز بود . البته زمانی هم که من نامزد کردم زمانی بود که وضعیتم خیلی بهتر شده بود و فکر نمی کردم که دوباره این مشکل برایم ایجاد شود ؛ وگرنه اگر در آن زمان هم مشکلم به این شکل و به این شدت بود مطمئنا ازدواج نمی کردم . چون من اصلا دوست ندارم که با این کارم باعث ناراحتی و سختی دیگران شوم. لطفا در این زمینه مرا راهنمایی بفرمایید .