در دو مورد بعد از سلام نماز ، انسان باید دو سجده سهو به دستوری که بعداً گفته میشود بجا آورد :
اول : آنکه تشهّد را فراموش کند .
دوم : آنکه در نماز چهار رکعتی بعد از داخل شدن در سجده دوم شک کند که چهار رکعت خوانده یا پنچ رکعت ، یا شک کند که چهار رکعت خوانده یا شش رکعت همچنانکه در مورد چهارم از شکهای صحیح گذشت .
و در سه مورد بنابر احتیاط واجب سجده سهو لازم است :
اول : آنکه اجمالاً بداند که در نماز چیزی را اشتباهاً کم یا زیاد کرده و نماز هم محکوم به صحت باشد .
دوم : آنکه در بین نماز ، سهواً حرف بزند .
سوم : جائی که نباید سلام نماز را بدهد ، مثلاً در رکعت اول سهواً سلام بدهد . و احتیاط مستحب آن است که اگر یک سجده را فراموش کند ، یا اینکه در جائی که باید بایستد مثلاً در موقع خواندن حمد و سوره اشتباهاً بنشیند ، و در موقعی که باید بنشیند مثلاً موقع تشهّد ، اشتباهاً بایستد ، دو سجده سهو بجا آورد . بلکه برای هر چیزی که در نماز اشتباهاً کم یا زیاد کند ، دو سجده سهو بنماید . و احکام این چند صورت در مسائل آینده گفته میشود .
- اگر تشهّد را فراموش کند و بایستد و پیش از رکوع یادش بیاید که تشهّد را نخوانده ، باید بنشیند و تشهّد را بخواند و دوباره بایستد ، و آنچه باید در آن رکعت خوانده شود بخواند و نماز را تمام کند ، و بنابر احتیاط مستحب بعد از نماز برای ایستادن بیجا ، دو سجده سهو بجا آورد ، و اگر در رکوع یا بعد از آن یادش بیاید ، باید نماز را تمام کند ، و بعد از سلام نماز بنابر احتیاط مستحب تشهّد را قضا کند و باید برای تشهّد فراموش شده دو سجده سهو بجا آورد .
- اگر موقعی برسد که امام مشغول خواندن تشهّد آخر نماز است ، چنانچه بخواهد به ثواب جماعت برسد ، باید بعد از نیّت و گفتن تکبیرة الاحرام بنشیند ، و میتواند تشهّد را به قصد قربت مطلقه با امام بخواند ، ولی سلام را بنابر احتیاط واجب نگوید و صبر کند تا امام سلام نماز را بدهد ، بعد بایستد بدون آنکه دوباره نیّت کند یا تکبیر بگوید ، حمد و سوره را بخواند و آن را رکعت اول نماز خود حساب کند .
- اگر بعد از رسیدن به رکوع یادش بیاید که دو سجده از رکعت پیش فراموش کرده ، نمازش بنابر احتیاط واجب باطل است . و اگر پیش از رسیدن به رکوع یادش بیاید ، باید برگردد و دو سجده را بجا آورد ، و برخیزد و حمد و سوره ، یا تسبیحات را بخواند و نماز را تمام کند ، و بعد از نماز بنابر احتیاط مستحب برای ایستادن بیجا دو سجده سهو بنماید .
- اگر بین سه و چهار شک کند ، و موقعی که یک رکعت نماز احتیاط ایستاده را میخواند یادش بیاید که نماز را سه رکعت خوانده ، باید نماز احتیاط را رها کند ، و چنانچه پیش از داخل شدن در رکوع یادش آمده باشد ، یک رکعت بطور متصل بخواند و نمازش صحیح است . و برای سلام زیادی بنابر احتیاط لازم دو سجده سهو بنماید . و امّا اگر پس از داخل شدن در رکوع یادش آمده باشد ، باید نماز را دوباره بخواند وبنابر احتیاط نمیتواند اکتفا به ضمیمه کردن رکعت باقیمانده نماید .
- در نه صورت اگر در شماره رکعتهای نماز چهار رکعتی شک کند ، باید فکر نماید ، پس اگر یقین یا گمان به یک طرف پیدا کرد ، همان طرف را بگیرد و نماز را تمام کند ، و گرنه به دستورهائی که گفته میشود عمل نماید ، و آن نُه صورت از این قرار است : اول : آنکه بعد از داخل شدن در سجده دوم شک کند که دو رکعت خوانده است یا سه رکعت ، باید بنا بگذارد که سه رکعت خوانده است ، و یک رکعت دیگر بخواند و نماز را تمام کند ، و بعد از نماز یک رکعت نماز احتیاط ایستاده بجا آورد و بنابر احتیاط واجب دو رکعت نشسته کافی نیست . دوم : شک بین دو و چهار بعد از داخل شدن در سجده دوم ، که باید بنا بگذارد چهار رکعت خوانده و نماز را تمام کند ، و بعد از نماز دو رکعت نماز احتیاط ایستاده بخواند . سوم : شک بین دو و سه و چهار بعد از داخل شدن در سجده دوم ، که باید بنا را بر چهار بگذارد ، و بعد از نماز دو رکعت نماز احتیاط ایستاده ، و بعد دو رکعت نشسته بجا آورد . چهارم : شک بین چهار و پنج بعد از داخل شدن در سجده دوم که باید بنا را بر چهار بگذارد و نماز را تمام کند ، و بعد از نماز دو سجده سهو بجا آورد . وهمچنین در هر موردی که طرف کمتر شک چهار رکعت باشد ، مثل شک بین چهار و شش ، و در هر موردی که شک کند بین چهار رکعت و کمتر از آن و زیادتر از آن پس از داخل شدن در سجده دوم ، میتواند بنا را بر چهار بگذارد ، و وظیفه هر دو شک را انجام دهد ، یعنی نماز احتیاط بخواند از جهت احتمال آنکه از چهار رکعت کمتر خوانده باشد ، و بعد دو سجده سهو بیاورد از جهت احتمال آنکه بیش از چهار رکعت آورده باشد . و در هر صورت اگر بعد از سجده اول و پیش از داخل شدن در سجده دوم یکی از چهار شک گذشته برای او پیش آید ، نمازش باطل است . پنجم : شک بین سه و چهار ، که در هر جای نماز باشد ، باید بنا را بر چهار بگذارد و نماز را تمام کند ، و بعد از نماز یک رکعت نماز احتیاط ایستاده ، یا دو رکعت نشسته بجا آورد . ششم : شک بین چهار و پنج در حال ایستادن ، باید بنشیند و تشهّد بخواند و سلام نماز را بدهد ، و یک رکعت نماز احتیاط ایستاده ، یا دو رکعت نشسته بجا آورد . هفتم : شک بین سه و پنج در حال ایستادن ، باید بنشیند و تشهّد بخواند و سلام نماز را بدهد ، و دو رکعت نماز احتیاط ایستاده بجا آورد . هشتم : شک بین سه و چهار و پنج در حال ایستادن ، باید بنشیند و تشهّد بخواند و بعد از سلام نماز ، دو رکعت نماز احتیاط ایستاده ، و بعد دو رکعت نشسته بجا آورد . نهم : شک بین پنج و شش در حال ایستادن ، باید بنشیند و تشهّد بخواند و سلام نماز را بدهد ، و دو سجده سهو بجا آورد .
- در نماز آیات ممکن است انسان بعد از نیت و تکبیر و خواندن حمد، آیههای یک سوره را پنج قسمت کند، و یک آیه یا بیشتر از آن را بخواند بلکه کمتر از یک آیه را نیز میتواند بخواند ولی باید بنا بر احتیاط جمله تامّه باشد، و از اوّل سوره شروع کند و به گفتن (بسم الله) اکتفا نکند، و سپس به رکوع رود و سر بردارد، و بدون اینکه حمد بخواند، قسمت دوّم از همان سوره را بخواند و به رکوع رود، و همینطور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید؛ مثلاً در سوره فلق، اوّل (بِسْمِ الله الرَّحَمنِ الرَّحِیمِ * قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الفَلَقِ) بگوید و به رکوع رود، بعد بایستد و بگوید: (مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ) دوباره به رکوع رود، و بعد از رکوع بایستد و بگوید: (وَمِنْ شَرِّ غاسِقٍ اِذا وَقَبَ) باز به رکوع رود و بایستد و بگوید: (وَمِنْ شَرِّ النَّفّاثاتِ فِی العُقَدِ) و برود به رکوع باز هم سر بردارد و بگوید: (وَمِنْ شَرِّ حاسِدٍ اِذا حَسَدَ) و بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن، دو سجده کند، و رکعت دوّم را هم مثل رکعت اوّل بجا آورد، و بعد از سجده دوّم تشهّد بخواند و نماز را سلام دهد. و نیز جایز است که به کمتر از پنج قسمت تقسیم نماید، لکن هر وقت سوره را تمام کرد لازم است حمد را قبل از رکوع بعدی بخواند.
- نماز جمعه مانند نماز صبح دو رکعت است ، با این تفاوت که در نماز جمعه دو خطبه قبل از نماز لازم است . و نماز جمعه واجب تخییری است ، به این معنی که مکلف در روز جمعه مخیّر است که نماز جمعه را بخواند در صورتی که شرائطش موجود باشد یا نماز ظهر بجا آورد ، و اگر نماز جمعه را بجا آورد ، کفایت از ظهر میکند . و واجب شدن نماز جمعه چند شرط دارد : اول : داخل شدن وقت ، و آن عبارت از زوال آفتاب ، یعنی ظهر است ، و وقتش اول عرفی زوال است ، پس هر گاه از این وقت نماز جمعه را تأخیر انداخت ، وقتش تمام شده و نماز ظهر را باید بجا آورد . دوم : شماره افراد ، و آن پنج نفر است با امام ، و هر گاه پنج نفر از مسلمانان جمع نشوند نماز جمعه واجب نمیشود . سوم : بودن امام جامع شرائط امامت ، از عدالت و غیر آن از چیزهائی که در امام جماعت معتبر است ، همچنان که در بحث نماز جماعت خواهد آمد ، و بدون او نماز جمعه واجب نمیشود . و صحیح بودن نماز جمعه چند شرط دارد : اول : جماعت بودن ، پس فرادی صحیح نیست ، و هر گاه مأموم قبل از رکوع رکعت دوم نماز جمعه به امام برسد اقتدا میکند و یک رکعت دیگر را فرادی میخواند و نماز جمعهاش صحیح است . و اگر در رکوع رکعت دوم امام را درک کند بنابر احتیاط واجب نمیتواند به این نماز جمعه اکتفا کند و باید نماز ظهر را بجا آورد . دوم : خواندن امام دو خطبه پیش از نماز ، که در خطبه اول حمد و ثنای الهی را گفته و توصیه به تقوی و پرهیزکاری شود و یک سوره کوتاه از قرآن بخواند ، و در خطبه دوم باز هم حمد و ثنای الهی را بجا آورده و بر پیغمبر اکرم و ائمه مسلمین صلوات فرستاده و احتیاط مستحب آن است که برای مؤمنین و مؤمنات استغفار (طلب آمرزش) کند . و لازم است خطبه پیش از نماز باشد ، پس اگر نماز را پیش از دو خطبه شروع کرد صحیح نخواهد بود ، و خواندن خطبه پیش از ظهر اشکال دارد . و لازم است کسی که خطبه را میخواند هنگام خطبه ایستاده باشد ، پس هر گاه خطبه را نشسته بخواند صحیح نخواهد بود . و نیز لازم است بین دو خطبه قدری بنشیند ، و لازم است نشستن مختصر و خفیف باشد . و لازم است امام جماعت خودش خطبه را بخواند ، و حمد و ثنای الهی و صلوات بر پیغمبر اکرم و ائمه مسلمین بنابر احتیاط باید به عربی باشد ، و در ما زاد بر آن عربیت معتبر نیست ، بلکه اگر بیشتر حاضرین زبان عربی راندانند احتیاط لازم آن است که توصیه به تقوی به زبان حاضرین باشد . سوم : آنکه مسافت بین دو نماز جمعه کمتر از یک فرسخ نباشد ، بنابر این اگر نماز جمعه دیگری در مسافت کمتر از یک فرسخ برپا شود چنانچه با هم شروع شوند هر دو باطل میشوند ، و اگر یکی زودتر از دیگری شروع شود هر چند به تکبیرة الاحرام باشد صحیح ، و دومی باطل خواهد بود . ولی هر گاه پس از برگزاری نماز جمعه معلوم شود که نماز جمعه دیگری همزمان یا مقدم بر آن در مسافت کمتر از یک فرسخ برپا شده بوده ، بجا آوردن نماز ظهر واجب نخواهد بود . و برپا نمودن نماز جمعه در صورتی مانع از نماز جمعه دیگر در مسافت مزبور میشود که خود صحیح و جامع الشرائط باشد و در غیر این صورت مانع نخواهد بود .
- در بعضی روایات چند چیز در کشتن حیوانات مکروه شمرده شده است : 1 پیش از بیرون آمدن روح ، پوست حیوان را بکنند . 2 در جائی حیوان را بکشند که حیوان دیگر که از جنس اوست آن را ببیند . 3 در شب ذبح کنند یا پیش از ظهر روز جمعه ، ولی در صورت احتیاج کراهت ندارد . 4 خود انسان چهارپائی را که پرورش داده است بکشد . احکام شکار کردن با اسلحه مسأله ???? اگر حیوان حلالگوشت وحشی را با اسلحه شکار کنند و بمیرد، با پنج شرط، حلال و بدنش پاک است: اوّل: آنکه اسلحه شکار مثل کارد و شمشیر برنده باشد، یا مثل نیزه و تیر باشد که بدن حیوان را پاره میکند، و در قسم دوّم اگر سلاح سرنیزه نداشته باشد، شرط حلال شدن این است که بدن حیوان را مجروح و پاره کند، و اگر سرنیزه داشته باشد کافی است که آن را بکشد هرچند مجروح نسازد، و اگر بهوسیله دام یا چوب، و سنگ و مانند اینها حیوانی را شکار کنند و بمیرد پاک نمیشود، و خوردن آن هم حرام است. و همچنین است بنا بر احتیاط واجب اگر با چیز تیزی که سلاح نیست مانند سوزنهای بزرگ یا چنگال، یا سیخ کباب و مانند آن حیوان را شکار کنند، و اگر حیوانی را با تفنگ شکار کنند چنانچه گلوله آن در بدن حیوان فرو رود و آن را پاره کند، پاک و حلال است، چه گلوله تیز و مخروطی باشد چه نباشد، و لازم نیست گلوله از جنس آهن باشد، ولی اگر گلوله در بدن حیوان فرو نرود بلکه آن را به سبب فشار بکشد، یا به واسطه حرارتش بدن حیوان را بسوزاند و حیوان بمیرد، پاک و حلال بودنش اشکال دارد. دوّم: کسی که شکار میکند باید مسلمان باشد یا بچه مسلمان باشد که خوب و بد را بفهمد، و اگر کافر غیر کتابی، یا کسی که در حکم کافر است مانند نواصب حیوانی را شکار نماید، آن شکار حلال نیست، بلکه کافر کتابی هم اگر حیوانی را شکار کند و نام خدا را هم ببرد، آن حیوان بنا بر احتیاط واجب حلال نمیشود. سوّم: اسلحه را برای شکار کردن حیوان بکار برد، و اگر مثلاً جایی را نشانه بگیرد و اتفاقاً حیوانی را بکشد، آن حیوان پاک نیست، و خوردن آن هم حرام است، ولی اگر به قصد شکار حیوان بخصوصی تیراندازی کند و بجای آن دیگری را بکشد، حلال است. چهارم: در وقت بکار بردن اسلحه، نام خدا را ببرد و چنانچه پیش از خوردن به هدف نام خدا را ببرد نیز کافی است، و اگر عمداً نام خدا را نبرد شکار حلال نمیشود، ولی اگر فراموش کند اشکال ندارد. پنجم: وقتی صیاد به حیوان برسد که مرده باشد، یا اگر زنده است بهاندازه سربریدن آن وقت نباشد، و چنانچه بهاندازه سربریدن وقت باشد و سر حیوان را نبرد تا بمیرد، حرام است. مسأله ???? اگر دو نفر حیوانی را شکار کنند، و یکی از آنان شرایط گذشته را رعایت کند، ولی دیگری رعایت نکند، مثلاً یکی از آن دو نام خدا را ببرد، و دیگری عمداً نام خدا را نبرد، آن حیوان حلال نیست. مسأله ???? اگر بعد از آنکه حیوانی را تیر زدند مثلاً در آب بیفتد، و انسان بداند که حیوان به واسطه هر دو تیر و افتادن در آب جان داده است، حلال نیست، بلکه اگر نداند که جان دادن آن فقط به واسطه تیر بوده است، نیز حلال نمیباشد. مسأله ???? اگر با سگ غصبی یا اسلحه غصبی، حیوانی را شکار کند، شکار حلال است و مال خود او میشود، ولی گذشته از اینکه گناه کرده، باید اجرت اسلحه یا سگ را به صاحبش بدهد. مسأله ???? اگر با وسیله شکار چون شمشیر بعضی از اعضای بدن حیوان مانند دست و پا را از او جدا کنند، آن عضو حرام میباشد، ولی چنانچه آن حیوان را با مراعات شرایط گذشته در مسأله (????) سر ببرند، باقیمانده بدن او حلال میشود؛ و اما اگر وسیله شکار با شرایط گذشته بدن حیوان را دو قسمت کند، و سر و گردن در یک قسمت بماند، و انسان وقتی برسد که حیوان جان داده باشد، هر دو قسمت حلال است. و همچنین است اگر حیوان زنده باشد ولی بهاندازه سربریدن وقت نباشد، اما اگر بهاندازه سربریدن وقت باشد و ممکن باشد که مقداری زنده بماند، قسمتی که سر و گردن ندارد، حرام، و قسمتی که سر و گردن دارد، اگر سر آن را به دستوری که قبلاً گذشت ببرند، حلال، وگرنه آن هم حرام میباشد. مسأله ???? اگر با چوب یا سنگ، یا چیز دیگری که شکار کردن با آن صحیح نیست حیوانی را دو قسمت کنند، قسمتی که سر و گردن ندارد حرام است، و قسمتی که سر و گردن دارد، اگر زنده باشد و ممکن باشد که مقداری زنده بماند و سر آن را به دستوری که قبلاً گذشت ببرند، حلال، وگرنه آن قسمت هم حرام میباشد. مسأله ???? اگر حیوانی را شکار کنند، یا سر ببرند و بچه زندهای از آن بیرون آید، چنانچه آن بچه را به دستوری که قبلاً گذشت سر ببرند، حلال، وگرنه حرام میباشد. مسأله ???? اگر حیوانی را شکار کنند، یا سر ببرند و بچه مردهای از شکمش بیرون آورند، در صورتی که مردن بچه پیش از کشتن آن حیوان نباشد، و همچنین به سبب دیر بیرون آوردنش از شکم آن حیوان نمرده باشد، چنانچه خلقت آن بچه کامل باشد و مو یا پشم در بدنش روییده باشد، پاک و حلال است. شکار کردن با سگ شکاری مسأله ???? اگر سگ شکاری، حیوان وحشی حلالگوشتی را شکار کند، پاک بودن و حلال بودن آن حیوان شش شرط دارد: اوّل: سگ بهطوری تربیت شده باشد که هر وقت آن را برای گرفتن شکار بفرستند برود، و هر وقت از رفتن جلوگیری کنند بایستد، ولی اگر پس از نزدیک شدن به شکار و دیدن آن نتوان از او جلوگیری کرد، ضرر ندارد، و اگر عادتش این باشد که پیش از رسیدن صاحبش از شکار میخورد، ضرر ندارد، و همچنین اگر عادت به خوردن خون شکار داشته باشد، اشکال ندارد، ولی بنا بر احتیاط واجب شرط است که عادتش چنین باشد که اگر صاحبش خواست شکار را از او بگیرد به ممانعت و ستیز برنخیزد. دوّم: صاحبش آن را بفرستد، و اگر از پیش خود دنبال شکار رود و حیوانی را شکار کند، خوردن آن حیوان حرام است، بلکه اگر از پیش خود دنبال شکار رود و بعداً صاحبش صدا بزند که زودتر آن را به شکار برساند، اگرچه به واسطه صدای صاحبش شتاب کند بنا بر احتیاط واجب باید از خوردن آن شکار خودداری نماید. سوّم: کسی که سگ را میفرستد باید مسلمان باشد، به تفصیلی که در شرایط شکار با اسلحه گذشت. چهارم: شکارچی وقت فرستادن سگ، یا پیش از رسیدنش به حیوان، نام خدا را ببرد، و اگر عمداً نام خدا را نبرد، آن شکار حرام است، ولی اگر فراموش کند اشکال ندارد. پنجم: شکار به واسطه زخمی که از دندان سگ پیدا کرده است بمیرد، پس اگر سگ شکار را خفه کند یا شکار از دویدن یا ترس بمیرد، حلال نیست. ششم: کسی که سگ را فرستاده است، وقتی برسد که حیوان مرده باشد، یا اگر زنده است بهاندازه سربریدن آن وقت نباشد ولی نه از جهت تأخیر غیر معمول در رسیدن به شکار اما اگر وقتی برسد که بهاندازه سربریدن وقت باشد و سر حیوان را نبرد تا بمیرد، حلال نیست. مسأله ???? کسی که سگ را فرستاده اگر وقتی برسد که بتواند سر حیوان را ببرد، چنانچه به واسطه تهیه مقدمات آن مانند بیرون آوردن کارد وقت بگذرد و آن حیوان بمیرد، حلال است، ولی اگر چیزی همراه او نباشد که با آن سر حیوان را ببرد و حیوان بمیرد بنا بر احتیاط واجب حلال نمیشود، البته در این حال اگر آن حیوان را رها کند که سگ او را بکشد، حلال میشود. مسأله ???? اگر چند سگ را بفرستد و با هم حیوانی را شکار کنند، چنانچه همه آنها دارای شرطهایی که در مسأله (????) گفته شد بودهاند، شکار حلال است، و اگر یکی از آنها دارای آن شرطها نبوده، شکار حرام است. مسأله ???? اگر سگ را برای شکار حیوانی بفرستد و آن سگ حیوان دیگری را شکار کند، آن شکار حلال و پاک است، و نیز اگر آن حیوان را با حیوان دیگری شکار کند، هر دوی آنها حلال و پاک میباشد. مسأله ???? اگر چند نفر با هم سگ را بفرستند و یکی از آنها عمداً نام خدا را نبرد، آن شکار حرام است، و نیز اگر یکی از سگهایی را که فرستادهاند بهطوری که در مسأله (????) گفته شد تربیت شده نباشد، آن شکار حرام میباشد. مسأله ???? اگر باز، یا حیوان دیگری غیر سگ شکاری، حیوانی را شکار کند، آن شکار حلال نیست، ولی اگر وقتی برسند که حیوان زنده باشد و به دستوری که قبلاً گذشت سر آن را ببرند، حلال است. صید ماهی و ملخ مسأله ???? اگر ماهیای که در اصل خلقتش فلس دار باشد هرچند از جهت عارضی فلس از او جدا شده باشد زنده از آب بگیرند و بیرون آب جان دهد، پاک و خوردن آن حلال است. و چنانچه در آب بمیرد پاک است، ولی خوردن آن حرام میباشد، هرچند با وسیلهای مانند زهر بمیرد، مگر اینکه در تور ماهیگیر در آب بمیرد که در این صورت خوردنش حلال است. و ماهی بیفلس را اگرچه زنده از آب بگیرند و بیرون آب جان دهد، حرام است. مسأله ???? اگر ماهی از آب بیرون بیفتد، یا موج آن را بیرون بیندازد، یا آب فرو رود و ماهی در خشکی بماند، چنانچه پیش از آنکه بمیرد، با دست یا بهوسیله دیگر کسی آن را بگیرد، بعد از جان دادن حلال است، و اگر قبل از گرفتن بمیرد، حرام است. مسأله ???? کسی که ماهی را صید میکند، لازم نیست مسلمان باشد و در موقع گرفتن آن نام خدا را ببرد، ولی مسلمان باید ببیند، یا از راه دیگری اطمینان داشته باشد که او را زنده از آب گرفته، یا آنکه در تور او در آب مرده است. مسأله ???? ماهی مردهای که معلوم نیست آن را زنده از آب گرفتهاند یا مرده، چنانچه در دست مسلمان باشد و در آن تصرفی میکند که دلیل بر حلال بودن آن است مانند فروختن یا خوردن، حلال است، و اگر در دست کافر باشد، اگرچه بگوید آن را زنده گرفتهام، حرام میباشد، مگر آنکه انسان اطمینان کند که او را زنده از آب گرفته یا آنکه در تور او در آب مرده است. مسأله ???? خوردن ماهی زنده جایز است. مسأله ???? اگر ماهی زنده را بریان کنند، یا در بیرون آب پیش از جان دادن بکشند، خوردنش جایز است. مسأله ???? اگر ماهی را بیرون آب دو قسمت کنند، و یک قسمت آن در حالی که زنده است در آب بیفتد، خوردن قسمتی را که بیرون آب مانده جایز است. مسأله ???? اگر ملخ را با دست یا بهوسیله دیگری زنده بگیرد، بعد از جان دادن آن حلال است، و لازم نیست کسی که آن را میگیرد مسلمان باشد، و در موقع گرفتن نام خدا را ببرد، ولی اگر ملخ مردهای در دست کافر باشد و معلوم نباشد که آن را زنده گرفته است یا نه، اگرچه بگوید زنده گرفتهام حرام است. مسأله ???? خوردن ملخی که بال درنیاورده است و نمیتواند پرواز کند، حرام است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . برای پنج چیز بعد از سلام نماز، انسان باید دو سجده سهو به دستوری که بعداً گفته می شود به جا آورد: اول آن که در بین نماز، سهواً حرف بزند. دوم جایی که نباید سلام نماز را بدهد، مثلاً در رکعت اول سهواً سلام بدهد. سوم آن که یک سجده را فراموش کند. چهارم آن که تشهد را فراموش کند. پنجم آن که در نماز چهار رکعتی بعد از سجده دوم شک کند که چهار رکعت خوانده یا پنج رکعت، و اگر در جایی که باید بایستد، مثلاً موقع خواندن حمد و سوره اشتباهاً بنشیند، یا در جایی که باید بنشیند، مثلاً موقع خواندن تشهد اشتباهاً بایستد، بنابر احتیاط واجب باید دو سجده سهو به جا آورد. بلکه برای هر چیزی که در نماز اشتباهاً کم یا زیاد کند، احتیاط مستحب آن است که دو سجده سهو بنماید. و احکام این چند صورت در مسائل آینده گفته می شود.
- [آیت الله خوئی] برای پنج چیز بعد از سلام نماز، انسان باید دو سجدة سهو بهدستوری که بعداً گفته میشود بهجا آورد: اول- آن که در بین نماز، سهواً حرف بزند. دوم- جائی که نباید سلام نماز را بدهد، مثلًا در رکعت اوّل سهواً سلام بدهد. سوم- آن که تشهد را فراموش کند. چهارم- آن که در نماز چهار رکعتی بعد از تمامی ذکر سجده دوم شک کند که چهار رکعت خوانده یا پنج رکعت. پنجم- آن که یک سجده را فراموش کند یا در جائی که باید بایستد مثلًا موقع خواندن حمد و سوره اشتباهاً بنشیند و در موقعی که باید بنشیند مثلًا موقع تشهد اشتباهاً بایستد در این صورت، بنابر احتیاط واجب باید دو سجدة سهو بهجا آورد. بلکه برای هر چیزی که در نماز اشتباهاً کم یا زیاد کند احتیاط مستحب آن است که دو سجدة سهو بنماید. و احکام این چند صورت در مسائل آینده گفته میشود.
- [آیت الله علوی گرگانی] برای پنج چیز بعد از سلام نماز، انسان باید دو سجده سهو به دستوری که بعداً گفته میشود بجا آورد: اوّل آن که در بین نماز، سهواً حرف بزند. دوم جایی که نباید نماز را سلام دهد، مثلاً در رکعت اوّل سهواً سلام بدهد. سوم آن که یک سجده را فراموش کند. چهارم آن که تشهّد را فراموش کند. پنجم آن که در نماز چهار رکعتی بعد از سجده دوم شک کند که چهار رکعت خوانده یا پنج رکعت و نیز اگر در جایی که باید بایستد مثلاً موقع خواندن حمد وسوره اشتباهاً بنشیند یا در جایی که باید بنشیند مثلاً موقع خواندن تشهّد اشتباهاً بایستد، که بنابر احتیاط واجب، باید دو سجده سهو بجا آورد، بلکه برای هر چیزی از افعال که در نماز اشتباهاً کم یا زیاد کند، احتیاط واجب آن استکه دو سجدهسهو بنماید واحکام اینچند صورت در مسائل آینده گفته میشود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] برای پنج چیز بعد از سلام نماز؛ انسان باید دو سجده سهو به دستوری که بعدا گفته می شود به جا آورد: اول - آنکه در بین نماز؛ سهوا حرف بزند. دوم - جائی که نباید نماز را سلام دهد؛ مثلا در رکعت اول سهوا سلام بدهد. سوم - آنکه تشهد را فراموش کند. چهارم - آنکه در نماز چهار رکعتی بعد از تمامی ذکر سجده دوم شک کند که چهار رکعت خوانده یا پنج رکعت. پنجم - آنکه یک سجده را فراموش کند یا اینکه در جائی که باید بایستد مثلا موقع خواندن حمد و سوره اشتباها بنشیند؛ یا در جائی که باید بنشیند مثلا موقع خواندن تشهد اشتباها بایستد؛ در همه این صور؛ بنا بر احتیاط واجب؛ باید دو سجده سهو به جا آورد و در غیر اینها برای هرچیزی که در نماز اشتباها کم یا زیاد کند؛ احتیاط مستحب آن است که دو سجده سهو بنماید. و احکام این چند صورت در مسائلی گفته می شود.
- [آیت الله نوری همدانی] برای سه چیز بعد از سلام نماز ، انسان باید دو سجدة سهو به دستوری که بعداً گفته می شود بجا آورد : اول : آنکه در بین نماز ، سهواً حرف بزند . دوم: انکه یک سجده را فراموش کند . سوم : آنکه در نماز چهار رکعتی بعد از سجدة دوم شک کند که چهار رکعت خوانده یا پنج رکعت و در سه مورد دیگر هم احتیاط واجب آن است که سجده سهو بنماید : اول : در جائی که نباید نماز را سللام دهد مثلاً در رکعت اول سهواً سلام بدهد . دوم: آنکه تشهد را فراموش کند . سوم : در جائی که باید بایستد اشتباهاً بنشیند یا در جائی که باید بنشیند اشتباهاً بایستد .
- [آیت الله بروجردی] برای پنج چیز بعد از سلام نماز، انسان باید دو سجدهی سهو به دستوری که بعداً گفته میشود به جا آورد:اوّل:آن که در بین نماز سهواً حرف بزند.دوم:جایی که نباید نماز را سلام دهد، مثلاً در رکعت اوّل سهواً سلام بدهد.سوم:آن که یک سجده را فراموش کند.چهارم:آن که تشهّد را فراموش کند.پنجم:آن که در نماز چهار رکعتی بعد از سجدهی دوم شک کند که چهار رکعت خوانده یا پنج رکعت و نیز اگر در جایی که باید بایستد، مثلاً موقع خواندن حمد و سورهی اشتباهاً بنشیند، یا در جایی که باید بنشیند، مثلاً موقع خواندن تشهّد اشتباهاً بایستد، بنا بر احتیاط واجب باید دو سجدهی سهو به جا آورد؛ بلکه برای هر چیزی که در نماز اشتباهاً کم یا زیاد کند، احتیاط مستحّب آن است که دو سجدهی سهو بنماید.و احکام این چند صورت در مسائل آینده گفته میشود.
- [آیت الله اردبیلی] در سه مورد بعد از سلام نماز، انسان باید به دستوری که بعدا گفته میشود، دو سجده سهو بجا آورد: اوّل: آن که در بین نماز، سهوا حرف بزند.دوم: آن که تشهّد را فراموش کند. سوم: آن که در نماز چهار رکعتی، بعد از سجده دوم شک کند که چهار رکعت خوانده یا پنج رکعت. در سه مورد نیز احتیاط واجب آن است که سجده سهو بنماید: اوّل: در جایی که نباید سلام نماز را بگوید؛ مثلاً در رکعت اوّل، سهوا سلام بدهد. دوم:آن که یک سجده را فراموش کند.سوم: برای ایستادن در جایی که باید بنشیند و نشستن در جایی که باید بایستد.
- [امام خمینی] برای سه چیز بعد از سلام نماز، انسان باید دو سجده سهو به دستوری که بعدا گفته می شود بجا آورد: اول: آنکه در بین نماز، سهوا حرف بزند. دوم: آنکه یک سجده را فراموش کند. سوم: آنکه در نماز چهار رکعتی بعد از سجده دوم شک کند که چهار رکعت خوانده یا پنج رکعت. و در دو مورد هم احتیاط واجب آن است که سجده سهو بنماید: اول: در جایی که نباید نماز را سلام دهد، مثلا در رکعت اول سهوا سلام بدهد. دوم: آنکه تشهد را فراموش کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] برای پنج چیز بعد از سلام نماز، انسان باید دو سجده سهو به دستوری که بعداً گفته می شود بجا آورد: اوّل: آنکه در بین نماز سهواً حرف بزند. دوّم: آنکه یک سجده را فراموش کند. سوّم: آنکه در نماز چهار رکعتی بعد از سجده دوم شک کند که چهار رکعت خوانده یا پنج رکعت. چهارم: در جائی که نباید نماز را سلام دهد مثلاً در رکعت اول سهواً سلام بدهد. پنجم: آنکه تشهد را فراموش کند. احتیاط مستحب این که برای قیام و یا جلوس زاید بلکه برای هر زیادی یا نقصی سجده سهو به جا آورد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] برای چند چیز بنابر احتیاط واجب باید بعد از نماز دو سجده سهو به دستوری که گفته می شود به جا آورد: 1 کلام بی جا، یعنی سهواً به گمان این که نماز تمام شده حرف بزند. 2 سلام بی جا، یعنی مثلاً در رکعت دوم نماز چهار رکعتی سلام بدهد. 3 سجده فراموش شده. 4 تشهد فراموش شده. 5 به جای ایستادن سهواً بنشیند، یا به جای نشستن برخیزد. 6 در شک میان چهار و پنج بعد از سجده دوم واجب است نماز را تمام کند، بعداً دو سجده سهو بجا آورد و برای کم و زیاد کردن غیر اینها سجده سهو مستحب است.