ضروری
ضروری به دو معنای بدیهی، لازم و هر آنچه چارهای از آن نیست. ضروری به معنای نخست، مقابل نظری در کلمات فقها با اضافه به دین و مذهب به کار رفته است. [۱] [۲] [۳]
اگر کسی بداند مسلمانی حوایج ضروری دارد، مثل اینکه خود او یا زن و بچه او گرسنه یا تشنهاند یا بیلباس یا بیمسکن هستند و بتواند حوایج ضروری او را برآورد رفع آن حوایج بر هر کسی که بداند واجب است.