شتر دوازده نصاب دارد: اوّل - پنج شتر و زکاْ آن یک گوسفند است وتا شماره شتر به این مقدار نرسد زکاْ ندارد; دوم - ده شتر و زکاْ آن دو گوسفند است; سوم - پانزده شتر و زکاْ آن سه گوسفند است; چهارم - بیست شتر و زکاْ آن چهار گوسفند است; پنجم - بیست وپنج شتر و زکاْ آن پنج گوسفند است; ششم - بیست وشش شتر و زکاْ آن یک شتر است که داخل سال دوم شده باشد; هفتم - سی وشش شتر و زکاْ آن یک شتر است که داخل سال سوم شده باشد; هشتم - چهل وشش شتر و زکاْ آن یک شتر است که داخل سال چهارم شده باشد; نهم - شصت ویک شتر وزکاْ آن یک شتر است که داخل سال پنجم شده باشد; دهم - هفتاد وشش شتر وزکاْ آن دو شتر است که داخل سال سوم شده باشد; یازدهم - نود ویک شتر و زکاْ آن دو شتر است که داخل سال چهارم شده باشد; دوازدهم - صد وبیست ویک شتر وبالاتر از آن که باید یا چهلتا چهلتا حساب کند وبرای هر چهلتا یک شتری بدهد که داخل سال سوم شده باشد یا پنجاهتا پنجاهتا حساب کند وبرای هر پنجاهتا یک شتری بدهد که داخل سال چهارم شده باشد، و یا با چهل وپنجاه حساب کند ولیدر هر صورت باید طوری حساب کند که چیزی باقی نماند یا اگر چیزی باقیمیماند از نهتا بیشتر نباشد مثلاً اگر 140 شتر دارد، باید برای صدتا، دو شتریکه داخل سال چهارم شده وبرای چهلتا، یک شتری که داخل سال سوم شده بدهد.
- گوسفند پنج نصاب دارد: اوّل - چهل و زکاْ آن یک گوسفند است وتا گوسفند به چهل نرسد، زکاْ ندارد; دوم - صد وبیست ویک و زکاْ آن دو گوسفند است; سوم - دویست ویک و زکاْ آن سه گوسفند است; چهارم - سیصد ویک و زکاْ آن چهار گوسفند است; پنجم - چهار صد وبالاتر از آن که باید آنها را صدتا صدتا حساب کند وبرای هر صدتای آنها یک گوسفند بدهد ولازم نیست زکاْ را از خود گوسفندها بدهد، بلکه اگر گوسفند دیگری بدهد، یا مطابق قیمت گوسفند، پول یا جنس دیگر بدهد کافی است.
- گاو دو نصاب دارد: اوّل آن سیتا است، وقتی که شماره گاو به سیرسید، اگر شرائطی را که گفته شد داشته باشد، انسان باید یک گوسالهای که داخل سال دوم شده از بابت زکاْ بدهد و نصاب دوم آن چهل است و زکاْ آن یک گوساله مادهای است که داخل سال سوم شده باشد وزکاْ مابین سی وچهل واجب نیست مثلاً کسی که سی و نه گاو دارد، فقط باید زکاْ سیتای آنها را بدهد و نیز اگر از چهل گاو زیادتر داشته باشد تا به شصت نرسیده، فقط باید زکاْ چهلتای آن را بدهد و بعد از آن که به شصت رسید چون دو برابر نصاب اوّل را دارد، باید دو گوسالهای که داخل سال دوم شده بدهد و همچنین هرچه بالا رود، باید یا سیتا سیتا حساب کند یا چهلتا چهلتا یا با سی وچهل حساب نماید وزکاْ آن را به دستوری که گفته شد بدهد ولی باید طوری حساب کند که چیزی باقی نماند، یا اگر چیزی باقی میماند از نهتا بیشتر نباشد، مثلاً اگر هفتاد گاو دارد، باید به حساب سیو چهل حساب کند و برای سیتای آن زکاْ سیتا و برای چهلتای آن زکاْ چهلتا را بدهد، چون اگر به حساب سیتا حساب کند، دهتا زکاْ نداده میماند.
- دیه چند چیز مثل دیه کشتن است که مقدار آن در مسأله پیش گفته شد. اوّل - آن که دو چشم کسی را کور کند، یا چهار پلک چشم او را از بین ببرد و اگر یک چشم او را کور کند، باید نصف دیه کشتن را بدهد. دوم - دو گوش کسی را ببرد، یا کاری کند که هر دو گوش او کر شوند و اگر یک گوش او را ببرد یا کر کند، باید نصف دیه کشتن را بدهد و اگر نرمه گوش او را ببرد، احوط این است که با او صلح نماید گرچه دادن ثلث دیه کامل کفایت میکند. سوم - تمام بینی یا نرمه بینی کسی را ببرد. چهارم - زبان کسی را از بیخ ببرد و اگر مقداری از آن را ببرد باید به نسبت مخارج حروفی که به جهت قطع زبان از بین رفته است ملاحظه نماید ودیه تمام را نسبت بمخارج حروف تقسیم کنند ونسبت آن مقدار را بدهد واولی این است که با مقداری که در ملاحظه مساحت یعنی نصف یا ثلث یا ربع ومانند اینها واجب میشود، ملاحظه نموده هرکدام بیشتر است آن را بدهد. پنجم - تمام دندانهای کسی را از بین ببرد و در صورتی که بعضی از دندانها را ازبین ببرد در صورتی که صاحب دندان مرد باشد باید برای هر دندانی از دندانهای جلو که دوازده عدد است پانصد درهم دیه بدهد و برای هر یک از دندانهای دیگر که شانزده عدد است دویست وپنجاه درهم بدهد و اگر زن باشد دیه آن تا به مقداریکه به ثلث دیه نرسد با دیه مرد مساوی است و در صورتی که به ثلث برسد، دیه دندانهای او نصف دیه دندانهای مرد است. ششم - هر دو دست کسی را از بند جدا کند و اگر یک دست را از بند جدا کند، باید نصف دیه کشتن او را بدهد. هفتم - ده انگشت کسی را ببرد ودیه هر انگشت یک دهم دیه کشتن است، ودیه در زن اگر به ثلث برسد نصف دیه مرد است. هشتم - هر دو پستان زنی را ببرد و اگر یکی از آنها را ببرد، باید نصف دیه کشتن او را بدهد. نهم - هر دو پای کسی را تا مفصل یا همه ده انگشت پا را ببرد ودیه هر انگشت پا مثل دیه آن انگشت از دست است. دهم - تخمهای مردی را از بین ببرد. یازدهم - طوری به کسی آسیب برساند که عقل او از بین برود، و اگر پشت کسی را طوری بشکند که دیگر درست نشود باید تمام دیه را بدهد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] شتر دوازده نصاب دارد: اول - پنج شتر و زکاه آن یک گوسفند است و تا شماره شتر به این مقدار نرسد زکاه ندارد. دوم - ده شتر و زکاه آن دو گوسفند است. سوم - پانزده شتر و زکاه آن سه گوسفند است. چهارم - بیست شتر و زکاه آن چهار گوسفند است. پنجم - بیست و پنج شتر و زکاه آن پنج گوسفند است. ششم - بیست و شش شتر و زکاه آن یک شتری است که داخل سال دوم شده باشد. هفتم - سی و شش شتر و زکاه آن یک شتری است که داخل سال سوم شده باشد. هشتم - چهل و شش شتر و زکاه آن دو شتری است که داخل سال چهارم شده باشد. نهم - شصت و یک شتر و زکاه آن یک شتری است که داخل سال پنجم شده باشد. دهم - هفتاد و شش شتر و زکاه آن دو شتری است که داخل سال سوم شده باشند. یازدهم - نود و یک شتر و زکاه آن دو شتری است که داخل سال چهارم شده باشند. دوازدهم - صد و بیست و یک شتر و بالاتر از آن است که باید یا چهل تا چهل تا حساب کند و برای هر چهل تا؛ یک شتری بدهد که داخل سال سوم شده باشد؛ یا پنجاه تا پنجاه تا حساب کند و برای هر پنجاه تا یک شتری بدهد که داخل سال چهارم شده باشد و یا با چهل و پنجاه حساب کند ولی در هر صورت باید طوری حساب کند که چیزی باقی نماند؛ یا اگر چیزی باقی می ماند؛ از نه تا بیشتر نباشد؛ مثلا اگر (140) شتر دارد؛ باید برای صد تا دو شتری که داخل سال چهارم شده و برای چهل تا یک شتری که داخل سال سوم شده بدهد و شتری که در زکاه داده می شود باید ماده باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] شتر دوازده نصاب دارد اول پنج شتر و زکات ان یک گوسفند است و تا شماره شتر به این مقدار نرسد زکات ندارد دوم ده شتر و زکات ان دو گوسفند است سوم پانزده شتر و زکات ان سه گوسفند است چهارم بیست شتر و زکات ان چهار گوسفند است پنجم بیست و پنج شتر و زکات ان پنج گوسفند است ششم بیست و شش شتر و زکات ان یک شتر است که داخل سال دوم شده باشد هفتم سی و شش شتر و زکات ان یک شتری است که داخل سال سوم شده باشد هشتم چهل و شش شتر و زکات ان یک شتری است که داخل سال چهارم شده باشد نهم شصت و یک شتر و زکات ان یک شتری است که داخل سال پنجم شده باشد دهم هفتاد و شش شتر و زکات ان دو شتری است که داخل سال سوم شده باشند یازدهم نود و یک شتر و زکات ان دو شتری است که داخل سال چهارم شده باشند دوازدهم صد و بیست و یک شتر و بالاتر از ان است که باید یا چهل تا چهل تا حساب کند و برای هر چهل تا یک شتری بدهد که داخل سال سوم شده باشد یا پنجاه تا پنجاه تا حساب کند و برای هر پنجاه تا یک شتری بدهد که داخل سال چهارم شده باشد و یا با چهل و پنجاه حساب کند ولی در هر صورت باید طوری حساب کند که چیزی باقی نماند یا اگر چیزی باقی می ماند از نه تا بیشتر نباشد مثلا اگر شتر دارد باید برای صدتا دو شتری که داخل سال چهارم شده و برای چهل تا یک شتری که داخل سال سوم شده بدهد و شتری که در زکات داده می شود باید ماده باشد
- [آیت الله خوئی] شتر دوازده نصاب دارد: (اول) پنج شتر، و زکات آن یک گوسفند است، و تا شمار شتر به این مقدار نرسد، زکات ندارد. (دوم) ده شتر، و زکات آن دو گوسفند است. (سوم) پانزده شتر، و زکات آن سه گوسفند است. (چهارم) بیست شتر، و زکات آنچهار گوسفند است. (پنجم) بیست و پنج شتر، و زکات آن پنج گوسفند است. (ششم) بیست و شش شتر، و زکات آن یک شتری است که داخل سال دوم شده باشد. (هفتم) سی و شش شتر، و زکات آن یک شتری است که داخل سال سوم شده باشد. (هشتم) چهل و شش شتر، و زکات آن یک شتری است که داخل سال چهارم شده باشد. (نهم) شصت و یک شتر، و زکات آن یک شتری است که داخل سال پنجم شده باشد. (دهم) هفتاد و شش شتر، و زکات آن دو شتری است که داخل سال سوم شده باشند. (یازدهم) نود و یک شتر، و زکات آن دو شتری است که داخل سال چهارم شده باشند. (دوازدهم) صد و بیست و یک شتر و بالاتر آن است که باید یا چهل تا چهل تا حساب کند و برای هر چهل تا یک شتری بدهد که داخل سال سوم شده باشد، یا پنجاه تا پنجاه تا حساب کند و برای هر پنجاه تا یک شتری بدهد که داخل سال چهارم شده باشد، و یا با چهل و پنجاه حساب کند، ولی در هر صورت باید طوری حساب کند که چیزی باقی نماند، یا اگر چیزی باقی میماند، از نه تا بیشتر نباشد، مثلًا اگر (140) شتر دارد، باید برای صد تا، دو شتری که داخل سال چهارم شده، و برای چهل تا، یک شتری که داخل سال سوم شده بدهد، و شتری که در زکات داده میشود باید ماده باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . شتر دوازده نصاب دارد: اول پنج شتر و زکات آن یک گوسفند است و تا شماره شتر به این مقدار نرسد زکات ندارد. دوم ده شتر و زکات آن دو گوسفند است. سوم پانزده شتر و زکات آن سه گوسفند است. چهارم بیست شتر و زکات آن چهار گوسفند است. پنجم بیست و پنج شتر و زکات آن پنج گوسفند است. ششم بیست و شش شتر و زکات آن یک شتر است که داخل سال دوم شده باشد. هفتم سی و شش شتر و زکات آن یک شتر است که داخل سال سوم شده باشد. هشتم چهل و شش شتر و زکات آن یک شتر است که داخل سال چهارم شده باشد. نهم شصت و یک شتر و زکات آن یک شتر است که داخل سال پنجم شده باشد. دهم هفتاد و شش شتر و زکات آن دو شتر است که داخل سال سوم شده باشد. یازدهم نود و یک شتر و زکات آن دو شتر است که داخل سال چهارم شده باشد. دوازدهم صد و بیست و یک شتر و بالاتر از آن است، که باید یا چهل تا چهل تا حساب کند و برای هر چهل تا یک شتری بدهد که داخل سال سوم شده باشد، یا پنجاه تا پنجاه تا حساب کند و برای هر پنجاه تا یک شتری بدهد که داخل سال چهارم شده باشد و یا با چهل و پنجاه حساب کند ولی در هر صورت، باید طوری حساب کند که چیزی باقی نماند، یا اگر چیزی باقی می ماند، از نه شتر بیشتر نباشد، مثلاً اگر 140 شتر دارد، باید برای صد تا دو شتر که هر یک داخل سال چهارم شده وبرای چهل تا یک شتر که داخل سال سوم شده بدهد و شتری که به عنوان زکات داده می شود باید ماده باشد و اگر ندارد نر بدهد و چنان چه هیچ یک به سن های ذکر شده ندارد باید بخرد و در خریدن نر یا ماده اختیار دارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] شتر دوازده نصاب دارد: اوّل: پنج شتر، و زکات آن یک گوسفند است و تا شماره شتر به این مقدار نرسد زکات ندارد. دوّم: ده شتر، و زکات آن دو گوسفند است. سوّم: پانزده شتر، و زکات آن سه گوسفند است. چهارم: بیست شتر، و زکات آن چهار گوسفند است. پنجم: بیست و پنج شتر، و زکات آن پنج گوسفند است. ششم: بیست و شش شتر، و زکات آن یک شتر است که داخل سال دوّم شده باشد. هفتم: سی و شش شتر، و زکات آن یک شتر است که داخل سال سوّم شده باشد. هشتم: چهل و شش شتر، و زکات آن یک شتر است که داخل سال چهارم شده باشد. نهم: شصت و یک شتر، و زکات آن یک شتر است که داخل سال پنجم شده باشد. دهم: هفتاد و شش شتر، و زکات آن دو شتر است که داخل سال سوّم شده باشد. یازدهم: نود و یک شتر، و زکات آن دو شتر است که داخل سال چهارم شده باشد. دوازدهم: صد و بیست و یک شتر و بالاتر از آن است که باید یا چهل تا چهل تا حساب کند و برای هر چهل تا یک شتری که داخل سال سوّم شده باشد، یا پنجاه تا پنجاه تا حساب کند و برای هر پنجاه تا یک شتری که داخل سال چهارم شده باشد، بدهد. یا با چهل و پنجاه حساب کند. ولی در هر صورت باید طوری حساب کند که چیزی باقی نماند، یا اگر چیزی باقی می ماند، از نُه تا بیشتر نباشد، مثلا اگر 140 شتر دارد، باید برای صدتا، دو شتری که داخل سال چهارم شده و برای چهل تا یک شتر مادّه ای که داخل سال سوّم شده باشد بدهد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] شتر دوازده نصاب دارد: اوّل: پنج شتر؛ و زکات آن یک گوسفند است و تا شماره شتر به این مقدار نرسد زکات ندارد دوم: ده شتر؛ و زکات آن دو گوسفند است. سوم: پانزده شتر؛ و زکات آن سه گوسفند است. چهارم: بیست شتر؛ و زکات آن چهار گوسفند است. پنجم: بیست و پنج شتر؛ و زکات آن پنج گوسفند است. ششم: بیست و شش شتر؛ و زکات آن یک شتر است که داخل سال دوم شده باشد. هفتم: سی و شش شتر؛ و زکات آن یک شتر است که داخل سال سوّم شده باشد. هشتم: چهل و شش شتر؛ و زکات آن یک شتر است که داخل سال چهارم شده باشد. نهم: شصت و یک شتر؛ و زکات آن یک شتر است که داخل سال پنجم شده باشد. دهم: هفتاد و شش شتر؛ و زکات آن دو شتر است که داخل سال سوم شده باشد. یازدهم: نود و یک شتر؛ و زکات آن دو شتر است که داخل سال چهارم شده باشد. دوازدهم: صد و بیست و یک شتر و بالاتر از آن است که باید چهل تا چهل تا حساب کند و برای هر چهل تا یک شتری بدهد که داخل سال سوم شده باشد، یا پنجاه تا پنجاه تا حساب کند و برای هر پنجاه تا یک شتری بدهد که داخل سال چهارم شده باشد و یا با چهل و پنجاه حساب کند، ولی در هر صورت باید طوری حساب کند که چیزی باقی نماند یا اگر چیزی باقی میماند به ده نرسد، مثلاً اگر صد و چهل شتر دارد، باید برای صد تا، دو شتری که داخل سال چهارم شده و برای چهل تا، یک شتری که داخل سال سوم شده بدهد. شتری که در زکات داده میشود باید ماده باشد و لازم نیست از همان شترها بدهد بلکه اگر شتر دیگری بدهد یا مطابق قیمت شتر پول بدهد کافی است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . شتر دوازده نصاب دارد: اول پنج شتر، و زکات آن یک گوسفند است، و تا شماره شتر به این مقدار نرسد، زکات ندارد. دوم ده شتر، و زکات آن دو گوسفند است. سوم پانزده شتر، و زکات آن سه گوسفند است. چهارم بیست شتر، و زکات آن چهار گوسفند است. پنجم بیست و پنج شتر، و زکات آن پنج گوسفند است. ششم بیست و شش شتر، و زکات آن یک شتر است که داخل سال دوم شده باشد. هفتم سی و شش شتر، و زکات آن یک شتر است که داخل سال سوم شده باشد. هشتم چهل و شش شتر، و زکات آن یک شتر است که داخل سال چهارم شده باشد. نهم شصت و یک شتر، و زکات آن یک شتر است که داخل سال پنجم شده باشد. دهم هفتاد و شش شتر، و زکات آن دو شتر است که داخل سال سوم شده باشد. یازدهم نود و یک شتر، و زکات آن دو شتر است که داخل سال چهارم شده باشد. دوازدهم صد و بیست و یک شتر، و بالاتر از آن است، که باید یا چهل تا چهل تا حساب کند و برای هر چهل تا یک شتری بدهد که داخل سال سوم شده باشد، یا پنجاه تا پنجاه تا حساب کند و برای هر پنجاه تا یک شتری بدهد که داخل سال چهارم شده باشد، و یا با چهل و پنجاه حساب کند، ولی در هر صورت، باید طوری حساب کند که چیزی باقی نماند، یا اگر چیزی باقی میماند، از نه شتر بیشتر نباشد، مثلاً اگر 140 شتر دارد، باید برای صد تا دو شتر که هر یک داخل سال چهارم شده و برای چهل تا یک شتر که داخل سال سوم شده بدهد، و شتری که به عنوان زکات داده میشود باید ماده باشد، و اگر ندارد، نر بدهد، و چنانچه هیچ یک به سنهای ذکر شده ندارد، باید بخرد، و در خریدن نر یا ماده اختیار دارد.
- [آیت الله مظاهری] شتر دوازده نصاب دارد: اوّل: پنج شتر، و زکات آن یک گوسفند است و تا شماره شتر به این مقدار نرسد زکات ندارد. دوّم: ده شتر، و زکات آن دو گوسفند است. سوّم: پانزده شتر، و زکات آن سه گوسفند است. چهارم: بیست شتر، و زکات آن چهار گوسفند است. پنجم: بیست و پنج شتر، و زکات آن پنج گوسفند است. ششم: بیست و شش شتر، و زکات آن یک شتر است که داخل سال دوّم شده باشد. هفتم: سی و شش شتر، و زکات آن یک شتر است که داخل سال سوّم شده باشد. هشتم: چهل و شش شتر، و زکات آن یک شتر است که داخل سال چهارم شده باشد. نهم: شصت و یک شتر، و زکات آن یک شتر است که داخل سال پنجم شده باشد. دهم: هفتاد و شش شتر، و زکات آن دو شتر است که داخل سال سوّم شده باشد. یازدهم: نود و یک شتر، و زکات آن دو شتر است که داخل سال چهارم شده باشد. دوازدهم: صد و بیست و یک شتر و بالاتر از آن است که باید چهل تا چهل تا حساب کند و برای هر چهل تا یک شتری بدهد که داخل سال سوّم شده باشد یا پنجاه تا پنجاه تا حساب کند و برای هر پنجاه تا یک شتری بدهد که داخل سال چهارم شده باشد. شتری که به عنوان زکات داده میشود باید ماده باشد و اگر شتر ماده ندارد میتواند نر بدهد و چنانچه هیچ یک را به سنهای ذکر شده ندارد باید بخرد یا قیمت آن را بدهد.
- [آیت الله نوری همدانی] شتر دوازده نصاب دارد : اوّل : پنج شتر و زکوه آن یک گوسفنداست و تا شمارة شتر به این مقدار نرسد زکوه ندارد. دوّم : ده شتر و زکوه آن دو گوسفند است . سوّم : پانزده شتر و زکوه آن سه گوسفند است . چهارم : بیست شتر و زکوه آن چهار گوسفند است . پنجم : بیست و پنج شتر و زکوه آن پنج گوسفند است . ششم : بیست و شش شتر و زکوه آن یک شتر است که داخل سال دوّم شده باشد . هفتم : سی و شش شتر و زکوه آن یک ستر است که داخل سال سوّم شده باشد . هشتم : چهل و شش شتر و زکوه آن یک شتر است که داخل سال چهارم شده باشد . نهم : شصت و یک شتر و زکوه آن یک شتر است که داخل سال پنجم شده باشد . دهم : هفتاد و شش شتر و زکوه آن دو شتر است که داخل سال سوّم شده باشد . یازدهم : نود و یک شتر و زکوه آن دو شتر است که داخل سال چهارم شده باشد . دوازدهم : صد و بیست و یک شتر و بالاتر از آن است که باید یا چهل تا چهل تا حساب کند و برای هر چهل تا یک شتری بدهد که داخل سال سوَم شده باشد ، یا پنجاه تا پنجاه تا حساب کند و برای هر پنجاه تا یک شتر ی بدهد که داخل سال چهارم شده باشد و یا با چهل و پنجاه حساب کند . ولی در هر صورت باید طوری حساب کند که چیزی باقی نماند ، یااگر چیزی باقی می ماند ، از نه تا بیشتر نباشد ، مثلأ اگر 140 شتر دارد ؛ باید برای صد تا دو شتری که داخل سال چهارم شده و برای چهل تا یک شتر ماده ای که داخل سال سوم شده باشد .
- [امام خمینی] شتر دوازده نصاب دارد: اول: پنج شتر و زکات آن یک گوسفند است و تا شمار? شتر به این مقدار نرسد زکات ندارد. دوم: ده شتر و زکات آن دو گوسفند است. سوم: پانزده شتر و زکات آن سه گوسفند است. چهارم: بیست شتر و زکات آن چهار گوسفند است. پنجم: بیست و پنج شتر و زکات آن پنج گوسفند است. ششم: بیست و شش شتر و زکات آن یک شتر است که داخل سال دوم شده باشد. هفتم: سی و شش شتر و زکات آن یک شتر است که داخل سال سوم شده باشد. هشتم: چهل و شش شتر و زکات آن یک شتر است که داخل سال چهارم شده باشد. نهم: شصت و یک شتر و زکات آن یک شتر است که داخل سال پنجم شده باشد. دهم: هفتاد و شش شتر و زکات آن دو شتر است که داخل سال سوم شده باشد. یازدهم: نود و یک شتر و زکات آن دو شتر است که داخل سال چهارم شده باشد. دوازدهم: صد و بیست و یک شتر و بالاتر از آن است که باید یا چهل تا چهل تا حساب کند و برای هر چهل تا یک شتری بدهد که داخل سال سوم شده باشد، یا پنجاه تا پنجاه تا حساب کند و برای هر پنجاه تا یک شتری بدهد که داخل سال چهارم شده باشد و یا با چهل و پنجاه حساب کند. ولی در هر صورت باید طوری حسابکند که چیزی باقی نماند، یا اگر چیزی باقی میماند، از نه تا بیشتر نباشد، مثلاً اگر140 شتر دارد، باید برای صد تا، دو شتری که داخل سال چهارم شده و برای چهل تا یک شتر مادهای که داخل سال سوم شده باشد بدهد.