سؤال شما دارای چند فرض است: 1. عمل زنا قبل از طلاق بوده است؛ در این صورت باید گفت: براساس فتوای اکثر مراجع تقلید آن زن بر این مرد حرام ابدی می‌شود و فرقی نیست بین این که زانی بداند که زن، شوهر‌دار است یا نداند و نیز فرقی بین عقد دائم و موقت نیست.[1] البته طبق فتوای برخی فقها[2] آن زن بر مرد زانی حرام ابدی نمی‏شود و پس از طلاق و گذشت عده می‌تواند با وی ازدواج نماید.[3] 2. عمل زنا بعد از طلاق، ولی در زمان عده‏ بوده است؛ عده چون یا رجعی[4] است یا بائن[5] این دو قسم را جداگانه بررسی می کنیم: الف. عدۀ طلاق همسرتان، عدۀ طلاق رجعی باشد؛ در این صورت اگر کسی با زنی که در عدۀ طلاق رجعی است مقاربت کند طبق نظر اکثر فقهای معاصر، آن زن بر او حرام ابدی می‌شود.[6] البته طبق نظر برخی از فقها این امر موجب حرمت ابدی نیست.[7] در هر صورت، در این مسئله فرقی بین این نیست که علم داشته باشند که مقاربت در زمان عده موجب حرمت ابدی است یا نه.[8] ب. عده طلاق همسرتان، عده طلاق بائن یا عدهی ازدواج موقت و یا عده وفات باشد؛ در این صورت زنا با او موجب حرمت ابدی نبوده و بعد از اتمام عده‌اش می‌توان آن زن را به عقد خود در آورد.[9] [1] . آیات عظام اراکی، خوئی، سیستانی، مکارم شیرازی:(بنابر احتیاط واجب)؛ امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنی‌هاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 2، ص 469 - 472، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، 1424ق؛ نجاة العباد (للإمام الخمینی)، امام خمینی، سید روح اللّٰه، نجاة العباد، ص 371، م 10، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی قدس سره، تهران، اول، 1422 ه‍ ق؛ مکارم شیرازی، ناصر، رساله توضیح المسائل، ص 396، م 2049، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب، قم، پنجاه ودوم، 1429 ه‍ ق. [2] . آیات عظام شبیری زنجانی، صانعی، فاضل لنکرانی و تبریزی؛ آیت الله تبریزی: (بنا بر أظهر حرام ابدی نمی‌شود). [3] . شبیری زنجانی، سید موسی، رساله توضیح المسائل، ص 517، م 2407، انتشارات سلسبیل، قم، اول، 1430 ه‍ ق؛ فاضل لنکرانی، محمد، رساله توضیح المسائل، ص 432، م 1886، قم، صد و چهاردهم، 1426 ه‍ ق؛استفتاء از طریق تماس تلفنی با دفتر آیت الله صانعی. [4] . «طلاق رجعی» آن است که بعد از طلاق تا وقتی زن در عدّه است، شوهر می‏تواند به او رجوع نماید. امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، ج2، ص 529، م 2522. [5] . طلاق بائن آن است که بعد از طلاق، مرد حقّ ندارد به زن خود رجوع کند، یعنی بدون عقد او را به زنی قبول نماید و آن بر پنج قسم است: اوّل: طلاق زنی که نُه سالش تمام نشده باشد. دوم: طلاق زنی که یائسه باشد یعنی اگر سیده است بیشتر از شصت سال و اگر سیده نیست بیشتر از پنجاه سال داشته باشد. سوم: طلاق زنی که شوهرش بعد از عقد با او نزدیکی نکرده باشد چهارم: طلاق سوّمِ زنی که او را سه دفعه طلاق داده‏اند پنجم: طلاق خلع و مبارات(طلاق زنی را که به شوهرش مایل نیست و مهر یا مال دیگر خود را به او می‏بخشد که طلاقش دهد «طلاق خلع» گویند و اگر زن و شوهر یکدیگر را نخواهند و زن مالی به مرد بدهد که او را طلاق دهد، آن طلاق را «مبارات» گویند. همان، ص 529، مسئله 2522و 2528 و 2531. [6] . آیات عظام خویی، اراکی، صافی، سیستانی و مکارم شیرازی (بنابر احتیاط واجب)؛ توضیح المسائل (محشّی)، ج2، ص 469، م 2398. [7] . آیات عظام شبیری زنجانی، صانعی، فاضل لنکرانی و تبریزی؛ آیت الله تبریزی: (بنا بر أظهر حرام ابدی نمی‌شود)؛ ر.ک همان، ص 469، م 2398؛ شبیری زنجانی، سید موسی، رساله توضیح المسائل، ص 517، م 2407. [8] . بنابر استفتای شفاهی از دفتر آیة الله العظمی مکارم شیرازی. [9] . البته طبق نظر آیت الله مکارم شیرازی در این صورت نیز به احتیاط واجب حرام ابدی می‌شود؛ ر.ک: همان، ص 469، مسئله 2398.
من همسر دوم خانمم هستم. ما تا قبل از این که حکم طلاق خانمم صادر شود با هم نامزد شدیم، البته با اطلاع کامل خانوادهها و با جشن نامزدی (چون همسرم طلاق غیابی گرفته) ما در همان زمان به دلیل نداشتن اطلاع کافی با یکدیگر نزدیکی داشتیم و بعد از پایان عدۀ طلاق همسرم به عقد دائم هم در آمدیم و حالا بعد از دو سال از این که با هم ازدواج کردهایم به طور اتفاقی به این موضوع برخوردیم که نزدیکی با زنی که هنوز عدۀ طلاق او تمام نشده آن زن را برای همیشه به آن مرد حرام میکند. حالا ما باید چه کار کنیم؟ با توجه به این که خیلی همدیگر را دوست داریم و قصد بچهدار شدن داریم آیا باید کفاره بدهیم یا ...؟ لطفا ما را راهنمایی کنید.
سؤال شما دارای چند فرض است:
1. عمل زنا قبل از طلاق بوده است؛
در این صورت باید گفت: براساس فتوای اکثر مراجع تقلید آن زن بر این مرد حرام ابدی میشود و فرقی نیست بین این که زانی بداند که زن، شوهردار است یا نداند و نیز فرقی بین عقد دائم و موقت نیست.[1] البته طبق فتوای برخی فقها[2] آن زن بر مرد زانی حرام ابدی نمیشود و پس از طلاق و گذشت عده میتواند با وی ازدواج نماید.[3]
2. عمل زنا بعد از طلاق، ولی در زمان عده بوده است؛
عده چون یا رجعی[4] است یا بائن[5] این دو قسم را جداگانه بررسی می کنیم:
الف. عدۀ طلاق همسرتان، عدۀ طلاق رجعی باشد؛ در این صورت اگر کسی با زنی که در عدۀ طلاق رجعی است مقاربت کند طبق نظر اکثر فقهای معاصر، آن زن بر او حرام ابدی میشود.[6] البته طبق نظر برخی از فقها این امر موجب حرمت ابدی نیست.[7] در هر صورت، در این مسئله فرقی بین این نیست که علم داشته باشند که مقاربت در زمان عده موجب حرمت ابدی است یا نه.[8]
ب. عده طلاق همسرتان، عده طلاق بائن یا عدهی ازدواج موقت و یا عده وفات باشد؛ در این صورت زنا با او موجب حرمت ابدی نبوده و بعد از اتمام عدهاش میتوان آن زن را به عقد خود در آورد.[9] [1] . آیات عظام اراکی، خوئی، سیستانی، مکارم شیرازی:(بنابر احتیاط واجب)؛ امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنیهاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 2، ص 469 - 472، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، 1424ق؛ نجاة العباد (للإمام الخمینی)، امام خمینی، سید روح اللّٰه، نجاة العباد، ص 371، م 10، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی قدس سره، تهران، اول، 1422 ه ق؛ مکارم شیرازی، ناصر، رساله توضیح المسائل، ص 396، م 2049، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب، قم، پنجاه ودوم، 1429 ه ق. [2] . آیات عظام شبیری زنجانی، صانعی، فاضل لنکرانی و تبریزی؛ آیت الله تبریزی: (بنا بر أظهر حرام ابدی نمیشود). [3] . شبیری زنجانی، سید موسی، رساله توضیح المسائل، ص 517، م 2407، انتشارات سلسبیل، قم، اول، 1430 ه ق؛ فاضل لنکرانی، محمد، رساله توضیح المسائل، ص 432، م 1886، قم، صد و چهاردهم، 1426 ه ق؛استفتاء از طریق تماس تلفنی با دفتر آیت الله صانعی. [4] . «طلاق رجعی» آن است که بعد از طلاق تا وقتی زن در عدّه است، شوهر میتواند به او رجوع نماید. امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، ج2، ص 529، م 2522. [5] . طلاق بائن آن است که بعد از طلاق، مرد حقّ ندارد به زن خود رجوع کند، یعنی بدون عقد او را به زنی قبول نماید و آن بر پنج قسم است: اوّل: طلاق زنی که نُه سالش تمام نشده باشد. دوم: طلاق زنی که یائسه باشد یعنی اگر سیده است بیشتر از شصت سال و اگر سیده نیست بیشتر از پنجاه سال داشته باشد. سوم: طلاق زنی که شوهرش بعد از عقد با او نزدیکی نکرده باشد چهارم: طلاق سوّمِ زنی که او را سه دفعه طلاق دادهاند پنجم: طلاق خلع و مبارات(طلاق زنی را که به شوهرش مایل نیست و مهر یا مال دیگر خود را به او میبخشد که طلاقش دهد «طلاق خلع» گویند و اگر زن و شوهر یکدیگر را نخواهند و زن مالی به مرد بدهد که او را طلاق دهد، آن طلاق را «مبارات» گویند. همان، ص 529، مسئله 2522و 2528 و 2531. [6] . آیات عظام خویی، اراکی، صافی، سیستانی و مکارم شیرازی (بنابر احتیاط واجب)؛ توضیح المسائل (محشّی)، ج2، ص 469، م 2398. [7] . آیات عظام شبیری زنجانی، صانعی، فاضل لنکرانی و تبریزی؛ آیت الله تبریزی: (بنا بر أظهر حرام ابدی نمیشود)؛ ر.ک همان، ص 469، م 2398؛ شبیری زنجانی، سید موسی، رساله توضیح المسائل، ص 517، م 2407. [8] . بنابر استفتای شفاهی از دفتر آیة الله العظمی مکارم شیرازی. [9] . البته طبق نظر آیت الله مکارم شیرازی در این صورت نیز به احتیاط واجب حرام ابدی میشود؛ ر.ک: همان، ص 469، مسئله 2398.
- [آیت الله اردبیلی] زن جوانی هستم زیر 30 سال. مدّت 5 سال و 3 ماه است که از همسرم جدا زندگی میکنم و حدود 3 ماه است که طلاق گرفتهام و طلاقم نیز از نوع خلع بوده است. البته از یک سال پیش اقدام به طلاق کردهام اما به خاطر جلسههای پیدرپی دادگاه تا 3 ماه پیش طول کشید. در این مدّت 5 سال از همسرم هیچ خبری نبوده و فقط در یکی از جلسههای دادگاه او را دیدم. حدوداً از یک سال پیش با پسری آشنا شدهام که پس از شناخت کافی از هم، تصمیم به ازدواج گرفتهایم، اما در مدّت آشنایی با هم نزدیکی هم داشتهایم (هم قبل از طلاق، هم بعد از طلاق)؛ البته یادآور میشوم که از هیچ کدام از احکام شرعی اطلاعی نداشته و نداریم. حالا که طلاق صورت گرفته و عدّه نیز به پایان رسیده، تصمیم قطعی به ازدواج داریم. لطفاً ما را راهنمایی کنید که آیا میتوانیم ازدواج کنیم؟
- [سایر] باسلام وخسته نباشید خدمت آقای دکتر من دختری هستم که 7 ماه نامزد بودم و حدود 2.5 عقد هستم. در حدود 1.5 است که من و همسرم با هم مشکل داریم و در این مدت جر و بحث و قهر بودیم. از نظر فکری و رفتاری کاملا با هم تفاوت داریم ایشان ادم خودمحور و دیکتاتور هستند بسیار وابسته به خانواده هست و ریز اتفاقات بین من و خودشان را برای خانواده مطرح کرده و خانواده هم از هیچ دخالتی در زندگی ما کوتاهی نمیکنن. همسرم قبلا یک ازدواج ناموفق داشته و حاصل این ازدواج کوتاه یک فرزند است که با خود مادر زندگی میکند من به دلیل علاقه زیاد در زمان خواستگاری همسرم از من و به اصرار ایشان که از همسر سابقم تحقیق نکن که فقط از من بد میشنوی این کار را نکردم اما 2 هفته پیش با توجه به مشکلات زیاد بین خودمان تصمیم گرفتم که با همسر سابقش صحبت کنم همسر سابق ایشان می گوید در زمان ازدواج خانواده ایشان و مخصوصا مادر همسرم از هیچ دخالتی در زندگیشان دریغ نکرده و اینکه ایشان(همسرم) بسیار ادم ضعیف و وابسته و زرگویی بودند و اینکه در زمان ازدواجشان همسرم با دو زن شوهر دار رابطه جنسی داشته که یکی از دلایل طلاقشان بوده من نیز پی به چشم چرانی همسرم برده ام در زمان نامزدی هم مرا با دو خانواده اشنا کرد که می گفت این دو خانواده فقیر هستن و من کمکشان می کنم اما زنهای این دو خانواده به نظرم مشکوک امدن. آقای دکتر این مرد به خاطر اینکه من را از خانواده ام جدا کند از کلیه افراد خانواده ام بد می گوید در صورتی که من هیچ گونه اعتراضی به نحوی برخورد خانواده اش با خودم نمی توانم داشته باشم و مرتبا از من میخواهد که به کلیه افراد خانواده اش احترام بگذارم. من بی دقت ازداوج کردم اما نمی خواهم بی دقت وارد زندگی شوم خانواده ام مرتب می گویند این مرد زندگیت نمیشود اما ما تو را در تصمیم گیریت ازاد میگذاریم خوب فکر کن و تصمیم بگیر. در مشاجره ها همسرم اصلا خودش را مقصر نمی داند و من هر چه اصرار میکنم که به مشاوره برویم تا ما رو راهنمایی کنند می گوید من هیچ مشکلی ندارم تو نیاز داری خودت برو من میدانم چطور با تو و هر کسی رفتار کنم پس نیازی به مشاوره ندارم. نمی دانم سر دو راهی ماندم بسیار غمگین و افسرده و حساس شدم .همسرم از نظر مالی هم ورشکسته شده. و وضعیت مالی خوبی ندارد دوست دارم در انتخاب راه کمک شوم با تشکر از شما.
- [سایر] ائمه اطهار گاه متناسب با شرایط زمان و مسئله فقهی خاص احادیث را نقل نموده اند. علاوه بر این نقل احادیث جعلی نیز متأسفانه در کتب دینی ما به چشم می خورد. متأسفانه عده ای از دوستان مذهبی ما می خواستند کار خوبی بکنند؛ مثلا بحث عقد موقت را مطرح کنند اما این عده از روی جهالت اقدام به انتشار احادیثی نموده اند که از نظر بلاغتی و از نظر لحن کلامی باید به آنها شک نمود لطفا این احادیث را بررسی کرده و نظرتان را در مورد تک تک احادیث به ما بفرمایید. 1. ابان بن تغلب از امام صادق (ع) سؤال می کند: اگر زن زیبایی دیده شود که راضی به ازدواج موقت باشد؛ ولی معلوم نیست شوهر دارد یا نه چه باید کرد؟ حضرت فرمودند: لازم نیست تحقیق کنی حرف او که میگوید شوهر ندارم برای تو کافی است. (کتاب متعه شیخ مفید حدیث 37). 2. رسول خدا (ص): هر کس یک بار متعه کند یک سوم او از آتش جهنم آزاد میشود و هر کس دوبار متعه کند دو سوم او از آتش جهنم آزاد میشود و هر کس سه بار متعه کند تمام بدن او از آتش جهنم آزاد میشود. 3. زراره بن اعین از امام باقر (ع) نقل میکند که: سرگرمی مؤمن در سه کار است: 1- متعه زنان، 2- شوخی با دوستان و برادران، 3- نماز شب.(ازدواج موقت، نیاز امروز نوشته عباس زاده). 4. حمیری به امام زمان حضرت مهدی (عج) نوشت و از آن حضرت سوال کرد: مردی که شیعه است و متعه را حلال میداند و اعتقاد به رجعت دارد و همسر خوبی دارد که در تمام کارها او را کمک کار است و لذا با او عهد کرده است که هرگز بر او همسر دیگری نگیرد و ازدواج موقت نکند و خلاصه با وجود او کس دیگر را نخواهد. او به این عهد نوزده سال پایبند است و به عهد و قولش عمل کرده است و چه بسا مسافرت رفته و مدت زیادی دور از منزل خود بوده است و به قول خود پای بند مانده... البته او متعه را حرام نمی داند بلکه متدین به آن است؛ ولی چون همسر خود را مِیخواهد و دوستش دارد برای حفظ او و خودش متعه نمیگیرد. آیا او برای ترک متعه گناه کرده است؟ از طرف حضرت جواب رسید: برای این که قسم به معصیت خدا خورده است لازم است خدا را اطاعت کند و یک دفعه هم شده متعه بگیرد. (بحار ج100ص298/کتاب متعه شیخ مفید ص48). 5. رسول خدا (ص): هر که از دنیا برود و متعه نکند بد منظر و بدهیبت باشد مانند کسی که بینی او را بریده باشند.
- [سایر] سلام.خسته نباشید من و همسرم3سال قبل با هم ازدواج کردیم.ایشون ترک هستن و من شمالی.من کرج زندگی کردم و بزرگ شدم و ایشون ارومیه.با توجه به تمام تفاوت های فرهنگی از نظر اعتقادی و اخلاقی خیلی بهم شبیه هستیم و تصمیم گرفتیم باهم زندگی کنیم.تقریبا یک سال و نیم هست که عروسی کردیم و توخونه خودمون هستیم.کرج زندگی میکنیم چون از ابتدا شرط من این بود که شهرستان نمیرم و ایشون هم قبلا5سال تهران کار کرده بودن و براشون سخت نبود که بیان اینجا.البته چون باید اینجا کارپیدا میکردن تقریبا از شهریور90تا فروردین91درگیریهای مالی زیادی داشتیم و چون قبلا ایشون ورشکست شده بودن و به من تمام ماجرا رو نگفته بودن یه مقدار زیادی مسائل مالی باعث شد که اختلاف پیدا کنیم که خداروشکر تونستیم حلش کنیم.ایشون مهندس هستن و من معلم. من با همسرم و یا پدرومادرش علی رغم تمام مسائل مالی.فرهنگی و زبانی مشکلی ندارم.مسئله من خواهرایشونه.چون یه خواهر دارن مادرشون فکر میکنه همه باید درخدمت یه دونه دخترشون باشن.و بعداز عقد مامشکلات مالی زیادی داشتیم وایشون همش برای من تعریف میکردن که برای خواهرم اینو خریدم.برای خواهرم اینکارو کردم.درصورتی که خواهرشون6سال بود ازدواج کرده بودو تو فرهنگ خانواده من دختری که شوهر میکنه وظیفه شوهرشه که براش ماهیتاج ضروری بخره نه برادر در صورتی که ایشون هنوز نمیتونست کارخاصی برای من بکنه...و چندتا مسئله دیگه خواهرشون پیش آورد وخودش هم قبول داره که کار اشتباهی کرده و به مادرش تذکر داد تا به خواهرش بگه...ولی همچنان هروقت میریم ارومیه کافی خواهرش یه حرف بزنه یا چیزی بخواد.بدونه در نظر گرفتن اینکه من هم اونجا هستم هرچیزی که اون میگه رو اجرا میکنه.حتی اگه اشتباه بگه...این مسئله منو خیلی ناراحت میکنه و دوست ندارم انقدر به حرف خواهرش گوش کنه.تاحالا چندبار سر این مسئله باهم بحثمون شده ولی گوشش بدهکار نیست و کار خودشو میکنه.و یه مسئله دیگه اینکه ایشون عادت دارن یه کاری رو شروع میکنن و نیمه کاره رها میکنن وقتی هم بهش میگم اینکارو مثلا باید چندماه پیش تموم میکردی ولی هنوز نصف بیشترشو شروع نکردی و بهم قول داده بودی که تمومش کنی ناراحت میشه و بامن دعوا میکنه و میگه بهش گیر میدم.اصلا هم حاظر نیست کتابهایی که برای شناخت خانمهاست رو بخونه و میگه اینا ترجمشون خوب نیست و تسلط کافی به زبان انگلیسی هم ندارن که متن اصلی رو بخونن....و تو فرهنگشون تقریبا هرکاری که مرد بخواد انجام میشه و کمتر به حرف زنشون گوش میدن.تو این3ساله خیلی از این مسائل و مشکلات مربوط که یکدندگیش حل شده ولی هنوز هم باعث میشه چندماه یک بار یه مشاجره داشته باشیم.دوست ندارم تو زندگیمون مشاجره باشه و میخواستم راهنماییم کنین تا حلش کنم.البته اینکه منم خیلی گیر میدم و حساسم هم علت این مسئله هست.در کل شوهرم خیلی مرد خوب و دوست داشتنی هست و هیچوقت فکر نمیکردم مردی بهتر از اون پیدا کنم...اینو به خودش هم میگم و اون هم معتقده که من زن خوبی براش هستم ولی دوست ندارم باهم دعوامون بشه...ممنون از لطفتون..
- [سایر] سلام علیکم ، احتراما\" اینجانب مردی میانسال هستم که حدود 20 سال پیش ازدواج و سه فرزند دخترو پسر دارم مشکل من مربوط به رفتار همسرم میباشد من ازهمان اوایل زندگی همراهی و همدلی از او در مورد کمک به مشکلاتم نمی دیدم وحتی اوقاتی که بعلت فشار عصبی حتی حال خوردن نهار نداشتم و اول در اتاق خواب کمی استراحت و سپس غذا می خوردم بجای دلداری و روی خوش از من فاصله می گرفت و بارها در مورد قضاوتهایش به او میگفتم که فقط خودت را می بینی وبه فکر خودت هستی وهر کاری را از منظر خوشامد خودت تفسیر و موافقت یا مخالفت میکنی ولی وی اهمیتی نمیداد از رفتارهای غلط وی در مواقعی بود که همراه من به بازار یا جایی میرفتیم هی میگفت که تو چشم چرانی میکنی و با عکس العمل های غلطش مرا غیر مستقیم به اینکار حریص می کرد و زمانی به خودم آمدم دیدم که واقعا\" به این عادت زشت آلوده شده ام . او همیشه سعی داشته خودش را بین من وبچه ها قرار دهد و هر وقت با آنها صحبت میکنم زودتر از آنها به من جواب دهد و من دلیل این کارها را چندی قبل و پس از گلایه ازهمسرم به یکی از برادرانش ( که در سفرعید اعصابم را خرد کرده بود ) از صحبت بین آنها متوجه شدم که خانواده ایشان زن سالاری بوده و رفتار همسرم در همین راستا و مشابه با آن است ( رفتاری که موجب دق کردن پدرشان واز هم پاشیدن خانواده شان شد ) و عبوس بودنش را که موروثی وکاری منفی است به اوگوشزد کرد وبا اشاره به وضع فعلی مادرش او را نصیحت میکرد تا کاری نکند با این رفتارش به مکافات دچار شود . من کارمند یک شرکت هستم و بعضی مواقع با فشار کار پر مسئولیتم دچارحالت استرس و عصبی میشوم ولی چون هدف من راحتی خانواده است و به لطف خداهم از نظر مالی توانسته ام خانواده ام را تأمین کنم با مشکلات مختلف می سازم و هیچ وقت هم نخواسته ام با انتقال مشکلات بیرون ازخانه آنها را نگران نمایم ولی نتیجه طوری شده بود من که عادت به بیرون رفتن غیر ضروری از خانه و دوست بازی ندارم برای رفتن به خرید چیزی یا موقع برگشتن از شرکت یا بازار به هر علتی تأخیر میکردم باید توضیح میدادم . این دمل وقتی سرباز کرد که من درتماس تلفنی شبانه ام با یکی از همکارانم در درب منزل به او گفتم : جانم ،(البته به این نوع خطاب عادت دارم و خودش هم میداند) که همسرم با شنیدن آن داد و هوار براه انداخت و خطاب به بچه ها فریاد می کشید که دیدید من درست می گفتم و او با زنان هرزه رابطه دارد و بی توجه به این که من گوشی را در اختیارش گذاشتم و گفتم بیا خودت زنگ بزن و از فلانی بپرس که تو بودی ؟ چرا اینوقت شب زنگ زدی ؟ تا ببینی راست میگویم یا نه ، ولی بجای اینکار آنقدر به من و خانواده ام فحاشی کرد که خسته شد وبه یک تماس تلفنی هم اشاره کرد که بله انوقت به من گفت تو با هرزه هاارتباط داری . فردای آن به محل کارم آمد وبا وقاحت کشوهای میزم و فایل های کامپیوتر را بازرسی کرد و به تلفن ارباب رجوع جواب میداد تا شاید بهانه و مدرکی برای توجیه حرفها وفحاشیهایش پیدا کند و من هیچ نگفتم فقط از همکارم خواستم اتاق را ترک کند و به او هم گفتم که اگر تمام شد برویم خانه . او در این مدت پسرم را وادار به خبرچینی از من کرده و میکند و بعضی مواقع حتی حین مکالمه با موبایل کنارم می آمد به صدای طرف مقابل گوش میکرد که زن است یا مخاطبم همان است که می گویم . من اهل فسق وفجور نیستم و دوستان و فامیل های هر دو ما این را بارها اظهار کرده اند وحتی وقتی که من با برادربزرگش در مورد وضعیت پیش آمده صحبت کردم خانواده اش میگفت که ما از تو مطمئن هستیم و زندگی شما را چشم زده اند و آن برادر دیگرش را ( که قبلا\" او را نصیحت کرده بود ) برای حل مشکل فرستادند و او که همراه یکی دیگر از اقوامشان به خانه ما آمده بود از حرفها و طرز فکرهمسرم جدا\" ناراحت شده بودند و من همچنین به ایشان گفتم که اگر روزی احساس نیاز کنم دنبال گناه نمیرم و همسر جدیدی اختیار میکنم که خلاف شرع هم نیست ومطمئن باشید دنبال خلاف وگناه نمیروم وبشماهم اطلاع می دهم . او دراین مدت که بطور متناوب و چند روز یکبار بگو مگو داشته ایم بارها گفته کاری میکنم تا دق کنی . در این مدت چند ماهه او اصرار دارد که تو ارتباط نامشروع با دیگران داری یا مثلا\" با هم اتاقیت در شرکت با هم اینکاره هستید یا با فلان دوستت که آن روز به جایی رفتی برای کار خلاف بوده و چون میداند من در زندگی ام اهل قسم نیستم بارها از من خواسته که اگر اینطور نیست به قرآن قسم بخور یا وقتی خانواده را به مشهد بردم تا حال و هوایشان عوض شود آنجا اصرار شدید داشت باید برویم حرم و تو قسم بخوری ومن فقط حرفم این بوده که تو این ادعا ها کردی و به من و خیلی ها تهمت و بهتان زده ای اگرمطمئن هستی خودت قسم بخور . از او خواسته ام پیش یک روا نشناس خانواده برود ولی میگوید من از خودم مطمئنم تو برو تا سال شوی ، در نهایت هم که به هیچکاری جز اعتراف من به فسق و زنا و گناه راضی نمی شود به خودش و برادرانش گفته ام : مگر من آدم خلافکار و اهل گناه و هوسران نیستم ؟ در اینصورت اصلا\" شایسته زندگی با انسان صالحی مثل تو نیستم پس طلاق بگیر ، آنوقت هم می گوید این زندگی و خانواده که وجود دارد مال من است اگر تو ناراحتی برو خوش آمدی . من در این موقعیت مانده ام چون علاوه بر ما سه فرزند ما ناراحتند نمی دانم که چکارکنم اقدام به دادخواست طلاق کنم ؟گاهی هم بخودم میگویم برای اینکه ادعاهای همسرم دروغ نشود و ( یا شاید انتقام ) بروم دنبال زندگی جدید و بی خیال اینها بشوم و می بینم آنهم دردسرهای خودش را دارد . او به برنامه ها و سخنرانی شما در تلویزیون نگاه میکند حالا از شما می خواهم راهنمایی بفرمایید . با نهایت احترام و التماس دعا - عبدی