از نظر اسلام صحبت کردن زن و مرد نامحرم در حد لزوم در صورتی که موجب گناه نباشد اشکالی ندارد.[1] ولی در صورتی که قصد لذت در کار باشد حرام می باشد.[2] همچنین حضور زن و مرد نامحرم در جاهای خلوت که دیگران به آنجا رفت و آمدی ندارند و احتمال وقوع در معصیت بدهند حرام است.[3] از نظر اسلام، تنها عقد و صیغه ای که برای ایجاد محرمیت وجود دارد، عقد ازدواج است که به دو صورت دایم و موقت است. در عقد ازدواج موقت می توانند چیز هایی را شرط کنند مانند عدم استمتاع (بهره گیری) جنسی که می توان تنها به حد خاصی از محرمیت که خالی از مسائل زناشویی باشد دست یافت و منظور از صیغه محرمیتی که در بین مردم رایج شده است نیز همین است. در این صورت اگر چه دختر و پسر با هم محرم می شوند ولی حق آن قبیل استمتاعات جنسی را که نبودنش را شرط کرده بودند، ندارند[4] اما رفت و آمد، نشست و برخاست، کار کردن با یکدیگر، زندگی کردن باهم، نگاه کردن به همدیگر، دست زدن به بدن همدیگر، گفتگو و مسافرت با هم برای آنان اشکالی ندارد. روشن است که این روش راه مستقلی برای ایجاد محرمیت نیست و همان راه ازدواج موقت است منتهی طرفین با توافق لذات جنسی از یکدیگر را به حد خاصی محدود کرده و یا به طور کلی عدم آنها را شرط می کنند.[5] البته صحت عقد موقت شرایطی دارد که اذن پدر یا ولی دختر از جمله آنها است.[6] نکته ای که در آخر باید متذکر شویم این است که این ازدواج حتی مشروط به عدم بهره گیری جنسی آیا به نفع و مصلحت شما هست یا نه؟ باید تأمل بیشتری بنمایید و با افراد خیر خواه و آگاه مشورت کنید و در مورد آن فرد (مرد مورد نظر) نیز اطلاعات کافی به دست آورید. [1] - حضرت امام خمینی ره ، تحریر الوسیله ، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی ، دارالعلم ، چاپ اول 1370 ، ج 4 ، ص 20 . [2] - مکارم شیرازی ، ناصر ، رساله توضیح المسائل ، همان ، مسئله 2092 . [3] - رساله توضیح المسائل مراجع ، انتشارات اسلامی ( جامعه مدرسین)، 1385، ج1، ص 497 و 498، م 889. [4] مگر این که بعداً بدان رضایت دهند که در این صورت نیاز به خواندن عقد جدیدی نیست. [5] اقتباس از سؤال 1540 (سایت: 1553) (متن صیغه محرمیت). [6] برای اطلاع بیشتر به پاسخ های موجود در سایت مانند سؤال 610 (سایت: 667)؛ (ازدواج موقت با دختر باکره) مراجعه کنید.
دختر مجردی هستم که با مرد متاهلی همکار هستم، او اصرار دارد برای دوری از گناه در هنگام صحبت کردن (در مورد زندگی شخصی خودش، کارش، گذشته و آینده اش) به صورتی با همدیگر محرم شویم. نه به قصد ازدواج! به نظر شما راه حلی در این رابطه وجود دارد؟ چگونه؟
از نظر اسلام صحبت کردن زن و مرد نامحرم در حد لزوم در صورتی که موجب گناه نباشد اشکالی ندارد.[1] ولی در صورتی که قصد لذت در کار باشد حرام می باشد.[2] همچنین حضور زن و مرد نامحرم در جاهای خلوت که دیگران به آنجا رفت و آمدی ندارند و احتمال وقوع در معصیت بدهند حرام است.[3]
از نظر اسلام، تنها عقد و صیغه ای که برای ایجاد محرمیت وجود دارد، عقد ازدواج است که به دو صورت دایم و موقت است. در عقد ازدواج موقت می توانند چیز هایی را شرط کنند مانند عدم استمتاع (بهره گیری) جنسی که می توان تنها به حد خاصی از محرمیت که خالی از مسائل زناشویی باشد دست یافت و منظور از صیغه محرمیتی که در بین مردم رایج شده است نیز همین است. در این صورت اگر چه دختر و پسر با هم محرم می شوند ولی حق آن قبیل استمتاعات جنسی را که نبودنش را شرط کرده بودند، ندارند[4] اما رفت و آمد، نشست و برخاست، کار کردن با یکدیگر، زندگی کردن باهم، نگاه کردن به همدیگر، دست زدن به بدن همدیگر، گفتگو و مسافرت با هم برای آنان اشکالی ندارد. روشن است که این روش راه مستقلی برای ایجاد محرمیت نیست و همان راه ازدواج موقت است منتهی طرفین با توافق لذات جنسی از یکدیگر را به حد خاصی محدود کرده و یا به طور کلی عدم آنها را شرط می کنند.[5]
البته صحت عقد موقت شرایطی دارد که اذن پدر یا ولی دختر از جمله آنها است.[6]
نکته ای که در آخر باید متذکر شویم این است که این ازدواج حتی مشروط به عدم بهره گیری جنسی آیا به نفع و مصلحت شما هست یا نه؟ باید تأمل بیشتری بنمایید و با افراد خیر خواه و آگاه مشورت کنید و در مورد آن فرد (مرد مورد نظر) نیز اطلاعات کافی به دست آورید.
[1] - حضرت امام خمینی ره ، تحریر الوسیله ، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی ، دارالعلم ، چاپ اول 1370 ، ج 4 ، ص 20 .
[2] - مکارم شیرازی ، ناصر ، رساله توضیح المسائل ، همان ، مسئله 2092 .
[3] - رساله توضیح المسائل مراجع ، انتشارات اسلامی ( جامعه مدرسین)، 1385، ج1، ص 497 و 498، م 889.
[4] مگر این که بعداً بدان رضایت دهند که در این صورت نیاز به خواندن عقد جدیدی نیست.
[5] اقتباس از سؤال 1540 (سایت: 1553) (متن صیغه محرمیت).
[6] برای اطلاع بیشتر به پاسخ های موجود در سایت مانند سؤال 610 (سایت: 667)؛ (ازدواج موقت با دختر باکره) مراجعه کنید.
- [سایر] من با یک دختر برای ازدواج دوست شده ام. آن دختر با خواهرم رفیق است. رفیق خواهرم (نامزد آینده من) می گوید که خواهر من به دلیل نداشتن خواستگار و رسیدن به سن ازدواجش (22) با یک مردی که زن و بچه دارد می خواهد فرار کند (به نظر من نداشتن رابطه جنسی خواهرم و فشار زیاد حالت جنسی اش است). آن مرد به خواهرم گفته که من شما را فقط به خاطر ارتباط جنسی می خواهم او هم قبول کرده. حالا من چه کاری باید انجام بدهم با خواهرم رابطه جنسی انجام بدهم. اگر بدهم چگونه از گناه و عذابش فرار کنم، اگر هر راه حلی می دانید بگویید.
- [سایر] اگر مردی با دختر بچه باجناق خود صیغه موقت بخواند، آیا به صرف خواندن صیغه و پس از آن بخشیدن مدت، با خواهرزن خود محرم می شود؟ اگر نه، با خواندن صیغه دائم چطور؟ در صورت محرمیت، آیا پسر آن مرد در آینده در ازدواج با آن دختربچه دچار منعی خواهد شد؟ با خواهران آن دختر چطور؟
- [سایر] من 19 ساله هستم و دختری را دوست دارم . او هم مرا خیلی دوست دارد. ما می خواهیم برای هم محرم بشیم ولی نمی خواهیم کسی(پدر و مادر) بداند، فقط می خواهیم وقتی با هم هستیم مرتکب گناه نشویم. چه راه حلی برای ما پیشنهاد می کنید؟ (مادران هر دو طرف می دانند که ما همدیگر را دوست داریم و مخالف نیستند فقط می گویند هنوز خیلی زود است که ازدواج کنید).
- [سایر] سلام- من آگاهانه و در یک مقطع کوتاه محرم و نامحرمی را رعایت نکردم- برای پاک کردن این گناه قصد ازدواج با شخصی را گرفتم که از نظر فرهنگی با خانواده من تفاوت بسیار دارند- این مسئله باعث پاک شدن گناه من میشود؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا می توان دختر باکره ای را که فاقد پدر و جدّ پدری می باشد برای محرمیّت، به عقد فرزند نوزاد پسر مردی که به منزل آنها تردد دارد (اعم از فامیل و...) درآورد؟ س2: در صورت خوانده شدن مجرّد عقد در قبل، آیا آنها به هم محرم بوده و آن دختر عروس آن مرد و مادرش مادر زن نوزاد محسوب می شود؟ س3: محرمیت و ازدواج آنها در آینده با یکدیگر چه حکمی دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] عده ای از دختران و پسران نامحرم با اعتقاد به اینکه رضایت قلبی جهت ازدواج دائم یا موقت کافی است و نیازی به خطبه عقد نمی باشد اقدام به زندگی مشترک در کنار هم و برقراری روابط زن و شوهری بدون عقد شرعی می نمایند؛ لطفا نظر مبارکتان را در مورد این کار که در اصطلاح برخی به ازدواج سفید نام گرفته است در سوالات ذیل مرقوم فرمایید؛ با تشکر و احترام. 1- آیا صرف رضایت دختر و پسر نامحرم برای زندگی در کنار هم به معنای محرمیت بوده و کفایت از صیغه عقد دائم و یا موقت می کند؟ 2- آیا ازدواج دختر باکره بدون اذن ولی او صحیح است؟ و مراد از دختر باکره چیست؟ 3- در صورتی که دختر و پسری قبلا با جهل به لزوم خواندن عقد ازدواج و بدون اطلاع پدر دختر رابطه جنسی داشته اند برای حفظ آبرو می توانند بدون اطلاع پدر دختر در حال حاضر خودشان عقد شرعی بخوانند؟
- [سایر] ÷سلام من دختر معلول 28 ساله نسبتا موفقی هست تا الان خیلی به فکر اینده نبودم یعنی بون و نبودن یه مرد تو زندگی ام خیلی مهم نبود اما مدتی خیلی دارم اذیت میشم از همه لحاظ طوری که بارها تنها راه ÷اک موندن و راحت شدن از این حس رو خودکشی دیدم به نظر شما مرگ به ازای راحت شدن از شر شیطنان گناه؟؟ تو رو خدا جوابم رو بدین
- [سایر] با سلام خدمت شما سوالی از حضورتان داشتم من 22 سال سن دارم وپسر داییم منو میخواد وجفتمونم دانشجو هستیم ولی اصلا شرایط ازدواج نداریم خوانوادهامونم میدونن وراضیین.میخواهم از حضورتان بپرسم با اینکه امکان محرم شدن نداریم ولی میتونیم باهم تا حدی رابطه مثل دست دادن ووو داشته باشیم؟مرجع تقلیدم هم آقای فاضل هستن.در ضمن توی یک کتاب دانشگاهی رشته فقه خوندم افرادی با شرایط ما در صورتی که پسر تعهد بده بعدا دختر را به عنوان همسر میگیرد به هم محرم حساب میشوند.لطفا ما را راهنمایی کنید با تشکر از شما
- [سایر] با سلام و خسته نباشید... جوانی هستم 33 ساله و کارمند رسمی مخابرات تصمیم به ازدواج دارم. اما بعلت داشتن یک نامزدی نافرجام و یک عقد نافرجام دیگر قادر به تصمیم گیری برای ازدواج نیستم .... اخیرا مادرم نزد خانواده ای برای خواستگاری رفته و هنوز در رابطه با شکستهای قبلی من با خانواده دختر صحبتی نشده است لازم به ذکر است که من و دختر خانم هنوز یک دیگر را ندیده ایم اما مادرم بسیار از نظر ایمانی و نجابت از ایشان تعریف کرده و در جلسه اول مشخص گردید که آشنایی دوری هم با ما دارند.....می خواستم بدانم که من جهت توضیح و شرح شکستهای قبلی خود با خانواده دختر و خود ایشان کی و چه زمانی صحبت کرده و توضیح بدهم .... لازم به ذکر است که هر باری دیگر که در رابطه با شکستهایم صحبت کرده ام همه گمان میکنند که من مشکل داشته و نتوانسته ام همسر مورد نظر خود را پیدا کنم .... لطفا مرا در این رابطه و در مسله زمان گفتن مطالب راهنمایی کنید با تشکر فراوان
- [سایر] با سلام. همانطور که می دانیم یکی از امورمهم در زندگی هر فردی ازدواج است.و اسلام نیز در این زمینه بسیار تاکید کرده و نوعی از ازدواج را نیز به عنوان ازدواج موقت تعریف کرده است.احادیث و روایاتی در این زمینه وجود دارد .از جمله :((امام باقر (ع) فرمودند : زنی که مالک نفس خود ( آزاد) باشد و سفیه ، مجنون و کودک نباشد . در چنین حالی شوهر کردن او بدون اجازه ولی جائز است.امام صادق (ع) فرمودند : هر زنی که بخواهد اگر مالک نفس خود باشد ( یعنی کنیز یا دیوانه نباشد ) می تواند ازدواج کند و اگر آن زن بخواهد می تواند وکیل بگیرد.امام صادق (ع) فرمودند : بکر و غیر بکر مساوی است که باید نکاح به اذن آنها باشد و هیچ زنی را نکاح نمی توان کرد مگر به امر و رخصت او .ابو عبد الله (ع) فرمودند : باکره می تواند بدون اجازه پدرش ازدواج کند.امام صادق (ع) فرمودند : اگر دختر راضی شود بدون رضایت پدرش ازدواج موقت نماید اشکالی ندارد.امام صادق (ع) فرمودند :ازدواج موقت با دختر اشکالی ندارد . تا زمانی که دختر از باکره بودن خارج نشود . به خاطر آنکه ممکن است باکره نبودن دختر برای خانواده دختر یک عیب حساب شود.و روایتی را در این زمینه شنیده ام که ائمه صیغه های موقتی که شرط عدم مقاربت در آنها باشد را بدون اذن ولی برای دیگران می خواندند. ازدواج موقت بین دختر و پسر از نظر اسلامی مانند ازدواج دائم است ولی اسلام شناسان و مراجع تقلید از زمان کهن تا به حال درباره اینکه دختر بتواند بدون اذن ولی ازدواج نماید اختلاف نظر داشته اند و بسیاری از آنان به خاطر دوری از هرج و مرج و فساد اذن ولی را شرط عقد می دانسته اند و می دانند . ولی بسیاری بر این عقیده اند که در اسلام بنابر حکم اولیه اذن ولی در عقد دختر بالغ و رشیده شرط نیست چرا که ائمه اطهار (ع) در بسیاری از اخبار رسیده اذن ولی را در ازدواج باکره رشیده شرط نمی دانند و حتی در برخی از روایات ازدواج موقت دختران را بدون اذن ولی و در صورت عدم ازاله بکارت جایز می دانند.حال بسیاری از مراجع به علت مسائل اجتماعی ازدواج موقت را با اذن پدر احتیاط واجب یا واجب و لازم دانسته اند.که به حق می توان گفت صحیح است.با وجوداینکه حکم مراجع تقلید سند است و باید به آن عمل شود از حضرت عالی می خواستم بپرسم آیا گفته های مرا تایید می کنید یا در برخی جملات آن ایراداتی مشاهده می کنید.لطفا آنها را ذکر کنید. من مشغول به تحقیق در این زمینه هستم. سوال دوم من این است.من و دختر خانومی که به هم علاقه داشتیم،از طریق تلفن و پیام کوتاه و گاهی نیز به شکل حضوری ارتباط داشتیم. ارتباط ما فقط در حد صحبت کردن با یکدیگر بود.اما مرجع تقلیدم این ارتباط را جایز نمی دانستند.من در آن زمان حکم دقیق مرجع تقلیدم را در مورد ازدواج موقت نمی دانستم و بی اذن ولی دختر او را به عقد موقت خود در آوردم. شرط عقد ما این بود که ارتباط ما به احترام پدر دختر با وجود محرم بودن در همان حد صحبت کردن باقی بماند واز آن حد تجاوز نکند. (آیا تا اینجا به دلیل اینکه که عالم نبودیم گناهی مرتکب شدیم؟) اما بعدا فهمیدم که ما می بایست تکلیفا از پدر دختر اجازه می گرفتیم.و عقد ما صحیح است اما دختر مرتکب گناه شده است. ولی ما عقدمان را به هم نزدیم و ارتباط خودمان را به همان شکل حفظ کردیم.و از حد صحبت تجاوز نکرد.به یکدیگرجملات عاشقانه می گفتیم اما از گفتن خیلی از جملات نیز خودداری می کردیم.آیا با بر هم نزدن عقد بعد از آگاه شدن از حکم صحیح آن،مرتکب گناه شدیم؟آیا با گفتن جملات عاشقانه به یکدیگرمرتکب گناه شدیم؟لازم به ذکر است که بعدا به لطف خداوند خانواده های خود را از علاقه مان به یکدیگر آگاه ساختیم و الان نیز با هم زن و شوهر هستیم.