سؤالات شما را از دفاتر مراجع معظم تقلید استفتاء کردیم پاسخ آنان به شرح زیر است: دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی): جواب الف: برای اولین نمازی که می خواند (غسل) لازم است. جواب ب: از جواب قبلی مشخص شد. جواب ج: از نماز مغرب و عشا حساب کند. دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مدظله العالی): جواب الف: تا ده روز خونش حیض حساب می شود ولی در صورتی که خون بیش از 10 روز ادامه پیدا کند 7 روز عادت حیض و الباقی استحاضه می باشد. جواب ب: بعد از آنکه غسل حیض انجام داد می تواند نمازهای قضا و ادا را با همان غسل بخواند و با این پاسخ جواب سؤال های دیگر نیز روشن می شود. دفتر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مدظله العالی): جواب الف: همان غسل که برای اداء نمازهایش انجام می دهد کافی است. جواب ب: غسل قضا ندارد و بعد از پاک شدن برای انجام نماز قضا غسل لازم نیست مگر همان غسلی که باید برای اداء نمازهایش به جا آورد. جواب ج: از زمانی که عادت شروع شده است تا همان وقت 7 روز را حساب کند و نمازهای بعدی را قضا نماید و شروع عادت را از وقتی که یقین به حدوث عادت کرده است حساب نماید. جواب د: استحاضه قلیله غسل ندارد. دفتر حضرت آیت الله مکارم شیرازی (مدظله العالی): جواب الف و ب: ما معتقد به استحاضه متوسطه نیستیم، استحاضه یا قلیله است و یا کثیره. چنانچه از ده روز بگذرد به مقداری که در ماه های قبل خون می دیده عادت ماهانه قرار می دهد، و بقیه حکم استحاضه دارد. و اگر از ده روز تجاوز نکند همه آن حیض محسوب می شود. جواب ج: استحاضه قلیله غسل ندارد.
زنی عادت 7 روزه دارد ولی استثنائا بیش از ده روز خون می بیند و لذا باید نمازهای روز هشتم به بعد را قضا کند سوال این است؟
الف:برفرض که استحاضه اش متوسطه باشد برای قضای نماز هایی که از روز هشتم به بعد نخوانده غسل لازم دارد؟
ب:اگر بعد از پاک شدن بخواهد نماز قضای زمان استحاضه را بخواند آیا باید غسل را هم قضا کند؟
ج:با توجه به اینکه باید قبل از نماری که استحاضه متوسطه شده غسل بگیرد زمان شروع استحاضه را قبل از نماز مغرب و عشای روز هفتم حساب کند یا قبل از نماز صبح روز هشتم (با توجه به اینکه عادت هفت روزه او در هر دو موقع امکان داشته تمام شود یعنی مدت تمام شدن آن دقیقا معلوم نبوده قبل از نماز مغرب بوده یا نماز صبح)
د:اگر خیال کرده استحاضه کثیره است و به نیت کثیره غسل کرده و بعد فهمیده قلیله بوده آیا آن غسل کفایت از غسل واجب در زمان قلیله می کند؟
سؤالات شما را از دفاتر مراجع معظم تقلید استفتاء کردیم پاسخ آنان به شرح زیر است: دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی): جواب الف: برای اولین نمازی که می خواند (غسل) لازم است. جواب ب: از جواب قبلی مشخص شد. جواب ج: از نماز مغرب و عشا حساب کند. دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مدظله العالی): جواب الف: تا ده روز خونش حیض حساب می شود ولی در صورتی که خون بیش از 10 روز ادامه پیدا کند 7 روز عادت حیض و الباقی استحاضه می باشد. جواب ب: بعد از آنکه غسل حیض انجام داد می تواند نمازهای قضا و ادا را با همان غسل بخواند و با این پاسخ جواب سؤال های دیگر نیز روشن می شود. دفتر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مدظله العالی): جواب الف: همان غسل که برای اداء نمازهایش انجام می دهد کافی است. جواب ب: غسل قضا ندارد و بعد از پاک شدن برای انجام نماز قضا غسل لازم نیست مگر همان غسلی که باید برای اداء نمازهایش به جا آورد. جواب ج: از زمانی که عادت شروع شده است تا همان وقت 7 روز را حساب کند و نمازهای بعدی را قضا نماید و شروع عادت را از وقتی که یقین به حدوث عادت کرده است حساب نماید. جواب د: استحاضه قلیله غسل ندارد. دفتر حضرت آیت الله مکارم شیرازی (مدظله العالی): جواب الف و ب: ما معتقد به استحاضه متوسطه نیستیم، استحاضه یا قلیله است و یا کثیره. چنانچه از ده روز بگذرد به مقداری که در ماه های قبل خون می دیده عادت ماهانه قرار می دهد، و بقیه حکم استحاضه دارد. و اگر از ده روز تجاوز نکند همه آن حیض محسوب می شود. جواب ج: استحاضه قلیله غسل ندارد.
- [آیت الله بهجت] اگر زنی که در حال استحاضه است غسلهای خود را به تفصیلی که در احکام استحاضه گفته شد بهجا آورد، روزه او صحیح است، و بیوجه نیست که صحت روزه او مشروط به انجام غسلی باشد که باید برای نماز صبح انجام دهد، ولی بنابر اظهر غسل نمازهای مغرب و عشای شب گذشته و شب آینده در صحیح بودن روزه او شرط نیست، و بنابر احتیاط واجب مستحاضه متوسطه هم مثل کثیره، انجام غسلی که بر او واجب است در صحیح بودن روزهاش شرط است، ولی وضوی واجب بر مستحاضه قلیله، شرط صحت روزه نیست.
- [آیت الله علوی گرگانی] در چند صورت فقط قضای روزه بر انسان واجب است وکفّاره واجب نیست: اوّل خروج منی به ملاعبه و امثال آن در صورتی که قصد نکرده باشد منی از او خارج شود و عادت او هم خروج منی نباشد احتیاط واجب قضأ روزه است و کفاره ندارد، دوم آن که در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصیلی که در )مسأله 1646) گفته شد، سوم عملی که روزه را باطل میکند بجا نیاورد ولی نیّت روزه نکند یا ریا کند یا قصد کند که روزه نباشد یا قصد کند کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد بنابر احتیاط در اخیر، چهارم آن که در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند و با حال جنابت یک روز یا چند روز روزه بگیرد، پنجم آن که در ماه رمضان بدون این که تحقیق کند صبح شده یا نه، کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده و نیز اگر بعد از تحقیق با این که گمان دارد صبح شده کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده، بنابر احتیاط واجب قضای آن روزه بر او واجب است بلکه اگر بعد از تحقیق شک کند که صبح شده یا نه وکاری که روزه را باطل میکند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده احتیاط واجب آن است که قضای روزه آنروز را بجا آورد، ششم آن که کسی بگوید صبح نشده وانسان به گفته او کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است، هفتم آن که کسی بگوید صبح شده وانسان به گفته او یقین نکند یا خیال کند شوخی میکند وکاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است، هشتم آن که کور ومانند آن به گفته کس دیگر افطار کنند بعد معلوم شود مغرب نبوده است، نهم آن که در هوای صاف به واسطه تاریکی یقین کند که مغرب شده وافطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است که بنابر احتیاط واجب قضا باید بنماید ولی اگر در هوای ابری به گمان این که مغرب شده افطار کند بعد معلوم شود مغرب نبوده قضا لازم نیست، دهم آن که برای خنک شدن، یا بیجهت مضمضه کند یعنی آب در دهان بگرداند و بیاختیار فرو رود ولی اگر فراموش کند که روزه است وآب را فرو دهد یا برای نماز واجب مضمضه کند وبیاختیار فرو رود قضا بر او واجب نیست و همچنین است مضمضه در وضوی نماز نافله.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] گفته شد تا اذان صبح از خواب دوم بیدار نشود ولی در خواب سوم احتیاط مستحب مؤکد، کفاره است. دوم عملی که روزه را باطل می کند به جا نیاورد ولی نیت روزه نکند، یا ریا کند، یا قصد کند که روزه نباشد، یا قصد کند کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد. سوم آن که در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند و با حال جنابت یک روز یا چند روز روزه بگیرد. چهارم آن که در ماه رمضان بدون این که تحقیق کند صبح شده یا نه، کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، و نیز اگر بعد از تحقیق با این که گمان دارد صبح شده، کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده قضای آن روزه بر او واجب است. بلکه اگر بعد از تحقیق شک کند که صبح شده یا نه یا ظن پیدا کند به آن که صبح نشده و کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده احتیاط واجب آن است که قضای روزه آن روز را به جا آورد. پنجم آن که کسی بگوید صبح نشده و انسان به گفته او کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است. ششم آن که کسی بگوید صبح شده و انسان به گفته او یقین نکند، یا خیال کند شوخی می کند و کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است. هفتم آن که کور و مانند آن به گفته دیگری افطار کنند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است. هشتم آن که در هوای صاف به واسطه تاریکی یقین کند که مغرب شده و افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است و اگر شک داشته باشد که مغرب شده و افطار کند و معلوم شود مغرب نبوده کفاره هم واجب است. ولی اگر در هوای ابر به گمان این که مغرب شده افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نیست. نهم آن که برای خنک شدن، مضمضه کند یعنی آب در دهان بگرداند و بی اختیار فرو رود و اگر بی جهت مضمضه کند و فرو رود احتیاط لازم قضا است ولی اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد یا برای وضو مضمضه کند و بی اختیار فرو رود قضا بر او واجب نیست. دهم آن که روزه دار از جهت اکراه یا اضطرار یا تقیه افطار کند که در این صورت لازم است قضا نماید و کفاره ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] در چند صورت فقط قضای روزه بر انسان واجب است و کفاره واجب نیست: اول آنکه در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصیلی که در مسأله (1639) گفته شد تا اذان صبح از خواب دوم بیدار نشود. دوم عملی که روزه را باطل می کند به جا نیاورد ولی نیت روزه نکند؛ یا ریا کند؛ یا قصد کند که روزه نباشد؛ یا قصد کند کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد. سوم آنکه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند و به حال جنابت یک روز یا چند روز روزه بگیرد. چهارم آنکه در ماه رمضان بدون اینکه تحقیق کند صبح شده یا نه؛ کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد؛ بعد معلوم شود صبح بوده و نیز اگر بعد از تحقیق با اینکه گمان دارد صبح شده؛ کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد؛ بعد معلوم شود صبح بوده؛ قضای آن روز بر او واجب است؛ بلکه اگر بعد از تحقیق شک کند که صبح شده یا نه و کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد؛ بعد معلوم شود صبح بوده باید قضای روزه آن روز را به جا آورد. پنجم آنکه کسی بگوید صبح نشده و انسان به گفته او کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد؛ بعد معلوم شود صبح بوده است. ششم آنکه کسی بگوید صبح شده و انسان به گفته او یقین نکند؛ یا خیال کند شوخی می کند و کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد؛ بعد معلوم شود صبح بوده است. هفتم آنکه کور و مانند آن به گفته کس دیگر افطار کنند؛ بعد معلوم شود مغرب نبوده است. هشتم آنکه در هوای صاف به واسطه تاریکی یقین کند که مغرب شده و افطار کند؛ بعد معلوم شود مغرب نبوده است. ولی اگر در هوای ابر به گمان اینکه مغرب شده افطار کند؛ بعد معلوم شود مغرب نبوده؛ قضا لازم نیست. نهم آنکه برای خنک شدن؛ یا بی جهت مضمضه کند؛ یعنی آب در دهان بگرداند و بی اختیار فرو رود و همچنین است بنا بر احتیاط واجب اگر مضمضه برای وضوی غیر نماز واجب باشد؛ ولی اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد؛ یا برای وضوی نماز واجب مضمضه کندو بی اختیار فرو رود؛ قضا بر او واجب نیست. دهم آنکه کسی از جهت اکراه یا اضطرار یا تقیه افطار کند؛ لازم است قضا نماید و کفاره واجب نیست.
- [آیت الله خوئی] در چند صورت فقط قضای روزه بر انسان واجب است، و کفاره واجب نیست: (اول): آن که در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصیلی که در مسأل (1639) گفته شد تا اذان صبح از خواب دوم بیدار نشود. (دوم): عملی که روزه را باطل میکند بهجا نیاورد، ولی نیت روزه نکند یا ریا کند، یا قصد کند که روزه نباشد، یا قصد کند کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد. (سوم): آن که در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند، و با حال جنابت یک روز یا چند روز روزه بگیرد. (چهارم): آن که در ماه رمضان بدون این که تحقیق کند صبح شده یا نه، کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده و نیز اگر بعد از تحقیق با این که گمان دارد صبح شده، کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده قضای آن روزه بر او واجب است. بلکه اگر بعد از تحقیق شک کند که صبح شده یا نه و کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده باید قضای روز آن روز را بهجا آورد. (پنجم): آن که کسی بگوید صبح نشده و انسان به گفته او کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است. (ششم): آن که کسی بگوید صبح شده و انسان به گفت او یقین نکند، یا خیال کند شوخی میکند و کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است. (هفتم): آن که کور یا مانند آن به گفت کسی دیگر افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است. (هشتم): آن که در هوای صاف به واسط تاریکی یقین کند که مغرب شده و افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است. ولی اگر در هوای ابر به گمان این که مغرب شده افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نیست. (نهم): آن که برای خنک شدن، یا بیجهت مضمضه کند، یعنی آب در دهان بگرداند و بیاختیار فرو رود، و همچنین بنابر احتیاط واجب، اگر مضمضه برای وضوی غیر نماز واجب باشد ولی اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد، یا برای وضوی نماز واجب مضمضه کند و بیاختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست. (دهم) کسی از جهت اکراه یا اضطرار یا تقیه افطار کند لازم است قضا نماید و کفاره واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در چند صورت فقط قضای روزه بر انسان واجب است و کفاره واجب نیست: اوّل: اگر در شب ماه رمضان جنب باشد و بتفصیلی که در مسأله (1679) گفته شد تا اذان صبح از خواب دوّم بیدار نشود. دوّم: اگر عملی که روزه را باطل می کند بجا نیاورد، ولی نیّت روزه نکند، یا ریا کند، یا قصد کند که روزه نباشد. سوّم: اگر در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند، و با حال جنابت یک روز یا چند روز روزه بگیرد. چهارم: اگر در ماه رمضان بدون اینکه تحقیق در افق کند صبح شده یا نه، کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده، و نیز اگر بعد از تحقیق با اینکه گمان دارد صبح شده کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده قضای آن روز بر او واجب است، ولی اگر بعد از تحقیق یقین کند که صبح نشده، و چیزی بخورد، و بعد معلوم شود صبح بوده قضا واجب نیست. و اگر بعد از تحقیق شک کند که صبح شده یا نه، و کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، بنابر احتیاط واجب قضای آن روز را بجا آورد. پنجم: اگر کسی بگوید صبح نشده و انسان بگفته او کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده. ششم: اگر کسی بگوید صبح شده و انسان به گفته او یقین نکند، یا خیال کند شوخی می کند، و کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده. هفتم: اگر شخص کور و مانند آن بگفته کس دیگری افطار کند بعد معلوم شود مغرب نبوده است، و اگر به گفته آدم دروغگو افطار کند کفّاره هم واجب می شود. هشتم: اگر در هوای صاف بواسطه تاریکی یقین کند که مغرب شده، و افطار کند بعد معلوم شود مغرب نبوده است، ولی اگر در هوای ابری بگمان اینکه مغرب شده افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده قضا لازم نیست. نهم: اگر برای خنک شدن یا بی جهت مضمضه کند، یعنی آب در دهان بگرداند، و بی اختیار فرو رود، ولی اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد، یا برای وضو مضمضه کند، و بی اختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست. دهم: اگر با زن خود شوخی کند و بی اختیار منی از او بیرون آید، با اینکه از اوّل قصد نداشته، و عادتاً هم با شوخی کردن منی خارج نمی شده به نحوی که مطمئن بوده که منی خارج نمی شود به احتیاط واجب قضا لازم است.
- [امام خمینی] در چند صورت فقط قضای روزه بر انسان واجب است، و کفاره واجب نیست:اول: آنکه روزه دار در روز ماه رمضان عمدا قی کند. دوم: آنکه در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصیلی که در مساله گفته شد تا اذان صبح از خواب سوم بیدار نشود. . سوم: عملی که روزه را باطل می کند بجا نیاورد، ولی نیت روزه نکند یار یا کند، یا قصد کند که روزه نباشد. چهارم: آنکه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند، و با حال جنابت یک روز یا چند روز روزه بگیرد. پنجم: آنکه در ماه رمضان بدون این که تحقیق کند صبح شده یا نه، کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده و نیز اگر بعد از تحقیق با این که گمان دارد صبح شده، کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده قضای آن روزه بر او واجب است. ولی اگر بعد از تحقیق گمان یا یقین کند که صبح شده و چیزی بخورد، و بعد معلوم شود صبح بوده، قضا واجب نیست، بلکه اگر بعد از تحقیق شک کند که صبح شده یا نه و کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده، قضا واجب نیست. ششم: آنکه کسی بگوید صبح نشده و انسان به گفته او کاری که روزه را باطل می کند انجام هد، بعد معلوم شود صبح بوده است. هفتم: آنکه کسی بگوید صبح شده و انسان به گفته او یقین نکند، یا خیال کند شوخی می کند و کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است. هشتم: آنکه به گفته کس دیگر که عادل باشد افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است. نهم: آنکه در هوای صاف به واسطه تاریکی یقین کند که مغرب شده و افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است. ولی اگر در هوای ابر به گمان این که مغرب شده افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نیست. دهم: آنکه برای خنک شدن، یا بی جهت مضمضه کند، یعنی آب در دهان بگرداند و بی اختیار فرو رود، ولی اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد، یا برای وضو مضمضه کند و بی اختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] در چند صورت فقط قضای روزه بر انسان واجب است و کفّاره واجب نیست: اول: آن که روزه دار در روز ماه رمضان عمداً قی کند. دوم : آن که در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصیلی که در مسأله1278 گفته شد، تا اذان صبح از خواب دوم بیدار نشود. سوم: عملی که روزه را باطل می کند، به جا نیاورد. ولی نیّت روزه نکند، یا ریا کند، یا قصد کند که روزه نباشد. چهارم : آن که در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند و با حال جنابت یک روز یا چند روز روزه بگیرد. پنجم: آن که در ماه رمضان بدون اینکه تحقیق کند صبح شده یا نه، کاری که روزه را باطل می کند، انجام دهد. بعد معلوم شود صبح بوده. و نیز اگر بعداز تحقیق با گمان به این که صبح شده، کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده قضای آن روز بر اوواجب است، ولی اگر بعد از تحقیق یقین کند که صبح نشده و چیزی بخورد و بعد معلوم شود صبح بوده قضا واجب نیست، و امّا اگر بعد از تحقیق گمان کند که صبح نشده و یا شک کند که صبح شده یا نه و کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضای آن روز واجب است. ششم: آن کسی که مورد اعتماد و اطمینان نیست، بگوید صبح نشده و انسان به گفته او کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است. هفتم: آن که کسی بگوید صبح شده و انسان به گفته او یقین نکند، یا خیال کند شوخی می کند و کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است. هشتم : آن که نابینا و مانند آن به گفته کس دیگر افطار کند بعد معلوم شود مغرب نبوده است. نهم: آن که در هوای صاف به واسطه تاریکی یقین کند که مغرب شده و افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است، ولی اگر در هوای ابری به گمان اینکه مغرب شده افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نیست. دهم : آن که برای خنک شدن، یا بی جهت مضمضه کند یعنی آب در دهان بگرداند و بی اختیار فرو رود ولی اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد، یا برای وضو مضمضه کند و بی اختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست.
- [آیت الله اردبیلی] در چند صورت فقط قضای روزه بر انسان واجب است و کفّاره واجب نیست: اوّل: آن که روزه خود را با قِی کردن یا اماله نمودن باطل کند. دوم: آن که در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصیلی که در مسأله 1710 گفته شد، تا اذان صبح از خواب دوم بیدار نشود. سوم: عملی که روزه را باطل میکند بجا نیاورد، ولی نیّت روزه نکند یا ریا کند یا قصد کند که روزه نباشد یا این که قصد کند آنچه روزه را باطل میکند، بجا آورد. چهارم: آن که در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند و با حال جنابت یک یا چند روز، روزه بگیرد. پنجم: آن که در ماه رمضان با شک در این که صبح شده و بدون این که تحقیق کند، عملی که روزه را باطل میکند انجام دهد و بعد معلوم شود صبح بوده است و تفاوتی ندارد که میتوانسته تحقیق کند یا نه و نیز اگر بعد از تحقیق اطمینان پیدا نکند که شب باقی است و صبح نشده و عملی که روزه را باطل میکند انجام دهد و بعد معلوم شود صبح بوده، قضای آن روزه بر او واجب است؛ اما اگر بعد از تحقیق و مراعات فجر اطمینان یابد که صبح نشده و عملی که روزه را باطل میکند انجام دهد و بعد معلوم شود صبح بوده، قضا واجب نمیشود. ششم: آن که کسی بگوید: (صبح نشده) و انسان با اعتماد به گفته او عملی که روزه را باطل میکند انجام دهد و بعد معلوم شود صبح بوده است. هفتم: آن که کسی بگوید صبح شده و انسان به گفته او یقین نکند یا گمان کند شوخی میکند و عملی که روزه را باطل میکند انجام دهد و بعد معلوم شود صبح بوده است. هشتم: آن که نابینا و مانند او که نمیتواند در مورد وقت تحقیق کند، با اعتماد به گفته کسی که میگوید مغرب شده، افطار کند و بعد معلوم شود مغرب نبوده است. نهم: آن که در هوای صاف به واسطه تاریکی یقین کند که مغرب شده و افطار کند و بعد معلوم شود مغرب نبوده است، ولی اگر به علّت وجود مانعی، مانند ابری بودن هوا یا وجود گرد و غبار به گمان این که مغرب شده افطار کند و بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نیست. دهم: آن که برای خنک شدن یا بیجهت مضمضه کند (یعنی آب در دهان بگرداند) و آب بیاختیار فرو رود؛ ولی اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد یا برای وضویی که برای نماز واجب میگیرد، مضمضه کند و بیاختیار آب فرو رود، قضا بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در چند صورت فقط قضای روزه لازم است و کفاره واجب نیست: 1 در صورتی که در شب ماه رمضان جنب باشد و بخوابد و بیدار شود و برای بار دوم یا سوم بخوابد و بیدار نشود، در این صورت احتیاط واجب قضای روزه است. اما اگر در خواب اول بیدار نشود، قضا ندارد و روزه اش صحیح است. 2 هرگاه کاری که روزه را باطل می کند انجام ندهد، ولی نیت روزه نکرده باشد یا قصد کند که روزه خود را بخورد، یا با ریا روزه را باطل نماید. 3 هرگاه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند و با همان حال یک یا چند روز روزه بگیرد بنابراحتیاط واجب. 4 در ماه رمضان بدون آن که تحقیق کند صبح شده یا نه، کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، همچنین اگر بعد از تحقیق شک یا گمان کند که صبح شده است; ولی اگر بعد از تحقیق یقین کند صبح نشده، و چیزی بخورد، بعد معلوم شود که صبح بوده، قضا واجب نیست. 5 هرگاه کسی بگوید صبح نشده و هنوز وقت باقی است و انسان به گفته او کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد و بعد معلوم شود صبح بوده، در اینجا نیز قضا لازم است، ولی اگر بعد از تحقیق یقین کند صبح نشده و چیزی بخورد بعد معلوم شود صبح بوده قضا واجب نیست. 6 کسی بگوید صبح شده و انسان به گفته او یقین نکند یا خیال کند شوخی می کند و کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده. 7 هرگاه شخص عادلی خبر دهد مغرب شده و او افطار کند بعد معلوم شود مغرب نبوده است. 8 هرگاه در هوای صاف به واسطه تاریکی یقین کند مغرب شده و افطار کند بعد معلوم شود مغرب نبوده. 9 هرگاه برای خنک شدن، یا بدون هدف، آب در دهان بگرداند و بی اختیار فرو رود باید قضا کند، اما اگر فراموش کرده که روزه است و آب را فرو برد قضا ندارد، همچنین اگر برای وضو آب در دهان کند و بی اختیار فرو رود قضا بر او واجب نیست. 10 کسی که با همسر خود بازی کند بدون این که قصد استمناء داشته باشد و منی از او خارج شود، ولی اگر اطمینان داشت که با این کار منی خارج نمی شود و تصادفا خارج شد روزه اش صحیح است و قضا ندارد.