مطابق قواعد و دستورات علم صرف در زبان عربی طریقۀ ساختن فعل امر بدین صورت است: ساختار فعل امر از فعل مضارع معلوم است؛ به این صورت که نخست حرف مضارع از اوّل آن حذف می شود، آن گاه اگر اولین حرف آن دارای حرکت باشد همان فعل امر است؛ مثل: کرّم و تکرّم که در مضارع تکرّم و تتکرّم بوده است، اما اگر پس از حرف مضارع، اولین حرف آن ساکن باشد، همزه ای به اوّل آن اضافه می شود و نگاه به عین الفعل (حرف دوم از حروف اصلی) آن حروف باقیمانده می کنیم، اگر ضمّه باشد این همزه ضمّه می گیرد، اما اگر فتحه یا کسره داشته باشد همزه کسره می گیرد.[1] اما با توجه به این که باب افعال دارای خصوصیتی است و آن این که همزۀ آن در ماضی (أکرم)، مصدر (إکرام) و امر (أکرِم) همزۀ قطع است؛ یعنی چون در وسط کلام واقع شود تلفّظ می شود و ما بعد خود را از ما قبل قطع می کند در نتیجه همزۀ امر آن که مفتوح است همان همزه مفتوحه ماضی می باشد نه همزه عارضی و حرکت بر طبق عین الفعل؛ زیرا آن را از مضارع اصلی می گیریم و مضارع اصلی باب افعال، تُأَفعِلُ است -أفعل یُأفعل- که چون در صیغۀ سیزده مضارع دو همزه جمع می شد (أأفعل) همزۀ باب افعال را – همزه دوم – به جهت برطرف کردن ثقالت و سنگینی از مضارع انداختند.[2] بنابر این، فتحۀ همزۀ امر باب افعال اصلی است و عارضی نیست. [1] شرتونی، معلم رشید، مبادئ العربیة، قسم صرف، ص 24، مؤسسه انتشارات دار العلم، قم، چاپ نهم، 1424 ه ق. [2] طباطبائی، سید محمد رضا، صرف ساده به ضمیمۀ صرف مقدماتی، مبحث فعل امر، ص 167، مؤسسه انتشارات دار العلم، چاپ پنجاه و نهم، 1384ه ش.
مطابق قواعد و دستورات علم صرف در زبان عربی طریقۀ ساختن فعل امر بدین صورت است:
ساختار فعل امر از فعل مضارع معلوم است؛ به این صورت که نخست حرف مضارع از اوّل آن حذف می شود، آن گاه اگر اولین حرف آن دارای حرکت باشد همان فعل امر است؛ مثل: کرّم و تکرّم که در مضارع تکرّم و تتکرّم بوده است،
اما اگر پس از حرف مضارع، اولین حرف آن ساکن باشد، همزه ای به اوّل آن اضافه می شود و نگاه به عین الفعل (حرف دوم از حروف اصلی) آن حروف باقیمانده می کنیم، اگر ضمّه باشد این همزه ضمّه می گیرد، اما اگر فتحه یا کسره داشته باشد همزه کسره می گیرد.[1]
اما با توجه به این که باب افعال دارای خصوصیتی است و آن این که همزۀ آن در ماضی (أکرم)، مصدر (إکرام) و امر (أکرِم) همزۀ قطع است؛ یعنی چون در وسط کلام واقع شود تلفّظ می شود و ما بعد خود را از ما قبل قطع می کند در نتیجه همزۀ امر آن که مفتوح است همان همزه مفتوحه ماضی می باشد نه همزه عارضی و حرکت بر طبق عین الفعل؛ زیرا آن را از مضارع اصلی می گیریم و مضارع اصلی باب افعال، تُأَفعِلُ است -أفعل یُأفعل- که چون در صیغۀ سیزده مضارع دو همزه جمع می شد (أأفعل) همزۀ باب افعال را – همزه دوم – به جهت برطرف کردن ثقالت و سنگینی از مضارع انداختند.[2] بنابر این، فتحۀ همزۀ امر باب افعال اصلی است و عارضی نیست. [1] شرتونی، معلم رشید، مبادئ العربیة، قسم صرف، ص 24، مؤسسه انتشارات دار العلم، قم، چاپ نهم، 1424 ه ق. [2] طباطبائی، سید محمد رضا، صرف ساده به ضمیمۀ صرف مقدماتی، مبحث فعل امر، ص 167، مؤسسه انتشارات دار العلم، چاپ پنجاه و نهم، 1384ه ش.
- [سایر] عقاید اهل سنّت در باب ازدواج موقت را توضیح دهید. (هر چهار مذهب به تفکیک).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] آیا مخالفت کردن امر زوج در هر باب موجب نشوز است یا مخصوص است به امر وقاع؟
- [آیت الله بهجت] آیا مخالفت کردن امر زوج در هر باب موجب نشوز است یا مخصوص استمتاعات جنسی است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا در هنگام خواندن صیغه اگه فامیلی واقعی را نگوییم، این امر صیغه را باطل میکند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا در هنگام خواندن صیغه اگه فامیلی واقعی را نگوییم، این امر صیغه را باطل میکند؟
- [سایر] چه مباحثی در باب ضرورت ازدواج وجود دارد ؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] چنانچه یکی از شروط ذکر شده در باب امر به معروف و نهی از منکر وجود نداشته باشد، این فریضه از شخص ساقط می شود؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا بر افراد واجب است که از باب امر به معروف و نهی از منکر افراد معتاد را به ترک از اعتیاد وادار سازند؟
- [سایر] در عهد عتیق آیاتی هست که مرگ مسیح بر صلیب رو پیشگویی کرده ، ولی در قرآن گفته شده در مورد مسیح امر مشتبه شد (مسیح به صلیب کشیده نشد، این آیات شامل: اشعیا باب 53 آیات 5-10 و مزامیر داود باب 22 آیه 16 و دانیال باب 9 آیه 26 و زکریا باب 12 آیه 10 میباشد جواب محققان مسلمانان در این مورد چیست؟
- [سایر] چرا خداوند پیامبر را به ازدواج موقت امر نکرده است؟ آیا ائمه معصومین چنین ازدواجی داشتهاند؟
- [آیت الله مظاهری] ازدواج موقّت اگرچه برای لذّت بردن هم نباشد مثلاً به قصد محرم شدن با نزدیکان آن دختر باشد صحیح است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در ازدواج موقت باید مقدار وقت و مقدار مهر تعیین شده باشد و بدون آن باطل است.
- [آیت الله مظاهری] اگر در ازدواج دائم طلاق دهد یا در ازدواج موقّت مدّت را ببخشد یا مدّت تمام شود باید تمام مهر، و اگر نزدیکی نکرده نصف آن را بدهد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] ازدواج موقّت هر چند برای لذّت بردن هم نباشد صحیح است، همسر موقّت را (متعه) یا (صیغه) نیز میگویند.
- [آیت الله اردبیلی] امر به معروف و نهی از منکر، واجب کفایی است و در صورتی که بعضی از مکلّفین به طور صحیح آن را انجام دهند، از دیگران ساقط میشود و اگر اقامه =============================================================================== 1 تهذیب الأحکام، باب (الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر)،ح21،ج6،ص180. معروف و جلوگیری از منکر، موقوف بر همکاری جمعی از مکلّفین باشد، واجب است همکاری کنند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] انسان نمیتواند برخی از مسائل را از یک مجتهد و برخی دیگر را از مجتهد دیگر تقلید کند، ولی اگر یکی از مجتهدین در یک باب از احکام - مثلاً در باب نماز - از دیگران اعلم باشد و مجتهد دیگر در باب دیگر - مثلاً روزه - اعلم باشد، باید در احکام نماز از مجتهد اول و در احکام روزه از مجتهد دوم تقلید کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر موقع خواندن عقد دائم برای دادن مهر زمانی را معین نکرده باشند، زن می تواند پیش از گرفتن مهر از نزدیکی کردن شوهر جلوگیری کند، چه شوهر توانایی دادن مهر را داشته باشد چه نداشته باشد. ولی اگر پیش از گرفتن مهر به نزدیکی راضی شود و شوهر با او نزدیکی کند دیگر نمی تواند برای دریافت مهریه از نزدیکی شوهر جلوگیری نماید. مُتعه یا صیغه
- [آیت الله مکارم شیرازی] مرد می تواند مدّت ازدواج موقّت را ببخشد و به آن پایان دهد، و در این صورت باید تمام مهر را بدهد؛ خواه دخول شده باشد یا نه.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط واجب آن است که صیغه طلاق مبارات را به طریق زیر بخوانند، اگر خود شوهر صیغه را می خواند و مثلاً اسم زن (فاطمه) است می گوید: (بارأْت زوْجتی فاطمة علی ما بذلتْ فهی طالقٌ) یعنی مبارات کردم(1) زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رها است (و اگر چیزی غیر مهر را می دهد باید آن را نام ببرد) و در صورتی که وکیل مرد بخواهد صیغه را بخواند می گوید: (بارأْت زوْجة موکلی فاطمة علی ما بذلتْ فهی طالقٌ) البته قبلاً باید زن مهر خود بلکه چیزی کمتر از آن را به شوهر در برابر طلاق مبارات بخشیده باشد. 1. یعنی از هم جدا شدیم.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر در عقد دایم مهررا معین نکنند عقد صحیح است و چنانچه مرد با زن نزدیکی کند باید مهر اورا مطابق مهر زنهایی که مثل او هستند بدهد ولی در متعه چنانچه مهررا معین نکنند عقد باطل است