حروف شمسی عبارتند از: " ت ، ث ، د، ذ، ر، ز، س ، ش ، ص ، ض ، ط، ظ، ل ، ن ." و حروف قمری عبارت اند از:" الف ، ب ، ج ، ح ، خ ، ع ، غ ، ف ، ق، ک ، م ، و، ه'، ی ". بنا بر این "لام" از حروف شمسی است ولی اگر "ال " بر سر کلمه ای بیاید که با لام شرو ع می شود در نوشتن آن دو بار لام نوشته می شود بنا بر این کلمات (اللاهوت)، (اللیل)، (اللعنة)، (اللعب)، (اللهو) به همین صورت (تکرار حرف لام )باید نوشته شود اما در موقع تلفظ و خواندن ، آنها را در هم ادغام کرده و به صورت مشدد تلفظ می کنند. همانطور که گفته اید در رسم الخط عثمان طه (اللیل) را به صورت(الّیل) می نویسند و این از مختصات این رسم الخط است که این کلمه را به این شکل خاص می نویسند و رسم الخط های دیگر آنرا به شکل دیگری می نویسند و این چندان مهم نیست چرا که ممکن است ما قرآن را به زبان لاتین بنویسیم . آنچه مهم است این است که قرائت و تلفظ کلمات و حروف، صحیح و مطابق یکی از قرائت های مشهور باشد. بنا بر این می توان گفت در هر رسم الخطی ممکن است برخی استثنائات از قوانین کلی وجود داشته باشد، اما اگر تفاوت در شیوه نگارش، موجب تفاوت در شیوه قرائت نشود، از لحاظ شرعی ایرادی نخواهد داشت.
الف. با توجّه به اینکه حرف (لام) جزو حروف قمری است، اگر کلمهای که با لام شروع میشود الف و لام بگیرد آیا باید 2 بار لام را نوشت یا 1 بار؟ و آیا تشدید باید گذاشت یا نه؟ ب. برای مثال نوشتار صحیح این کلمات چگونه است: (اللاهوت)، (اللیل)، (اللعنة)، (اللعب)، (اللهو)؟ ج. آیا رسم الخطّ قرآنهای عثمانی که (اللّعنة) و (اللّهو) را با 2 لام و تشدید مینویسند امّا (الّیل) را با یک لام و تشدید مینویسند صحیح است؟ زیرا به نظر میرسد اگر از قانون واحد استفاده کرده باشد نباید نتیجهاش چنین باشد.
حروف شمسی عبارتند از: " ت ، ث ، د، ذ، ر، ز، س ، ش ، ص ، ض ، ط، ظ، ل ، ن ." و حروف قمری عبارت اند از:" الف ، ب ، ج ، ح ، خ ، ع ، غ ، ف ، ق، ک ، م ، و، ه'، ی ". بنا بر این "لام" از حروف شمسی است ولی اگر "ال " بر سر کلمه ای بیاید که با لام شرو ع می شود در نوشتن آن دو بار لام نوشته می شود بنا بر این کلمات (اللاهوت)، (اللیل)، (اللعنة)، (اللعب)، (اللهو) به همین صورت (تکرار حرف لام )باید نوشته شود اما در موقع تلفظ و خواندن ، آنها را در هم ادغام کرده و به صورت مشدد تلفظ می کنند. همانطور که گفته اید در رسم الخط عثمان طه (اللیل) را به صورت(الّیل) می نویسند و این از مختصات این رسم الخط است که این کلمه را به این شکل خاص می نویسند و رسم الخط های دیگر آنرا به شکل دیگری می نویسند و این چندان مهم نیست چرا که ممکن است ما قرآن را به زبان لاتین بنویسیم . آنچه مهم است این است که قرائت و تلفظ کلمات و حروف، صحیح و مطابق یکی از قرائت های مشهور باشد. بنا بر این می توان گفت در هر رسم الخطی ممکن است برخی استثنائات از قوانین کلی وجود داشته باشد، اما اگر تفاوت در شیوه نگارش، موجب تفاوت در شیوه قرائت نشود، از لحاظ شرعی ایرادی نخواهد داشت.
- [آیت الله جوادی آملی] با احترام به استحضار میرساند، مرکز نابینایان کشور وابسته به موسسه خیریه و نیکوکاری … که از گذشته نسبت به چاپ قرآن کریم به خط بریل جهت استفاده نابینایان کشور اقدام نموده است، در نظر دارد در نحوه کتابت قرآن کریم به خط بریل حتی المقدور از تعداد اشکال (اعم از اعراب، علائم و بعضی حروف که به تلفظ نمیآیند) کاسته شود تا نسخهای کم حجمتر فراهم گردد که قرائت آن برای روشندلان آسان باشد. از جمله: 1 - حذف (الف جمع) مانند حذف الف در کلمات قالوا (قالو) و آمنوا (آمنو) 2 - نوشت (الف) در وسط برخی کلمات قرآن که در رسم الخط نوشته نمی شود مانند نوشتن الف در لمات هذا (هاذا) و ذلک (ذالک) 3 - حذف (واو) در کلماتی مانند أولوا (ألوا) و أولی (ألی) که در تلفظ خوانده نمیشوند. لازم به ذکر است با توجه به این که هر یک از اعراب و حروف در خط بریل با علامت مشخصهای قابل درک میباشد، لذا خواهشمند است در خصوص این رسم الخط رهنمود لازم را مبذول فرمایید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] از آن جا که در عرف قانون حقوقی کشور ما و بسیاری از کشورهای جهان سن رشد متعاملین برای ذکور و اناث 18 سال شمسی تمام دانسته شده همین طور در قوانین جزایی کشور ما و اکثر کشورها اطفال کسانی هستند که بیش از 6 سال تمام و تا 18 سال تمام سن دارند و باید طبق قانون در دادگاه اطفال به جرایم آن ها رسیدگی شود؛ بفرمایید: 1. آیا حاکم شرع در محاکم قضایی میتواند در احکام کیفری این افراد که از نظر شرعی بالغند ولی زیر سن قانونی 18 سال هستند تخفیفاتی قایل شود؟ 2. اگر جواب منفی است. با توجه به این که در اکثر کشورهای جهان برای بزهکاران زیر سن 18 سال رژیم حقوقی و کیفری خاصی اعمال میشود که بیشتر مبتنی بر اقدامات تأمینی و تربیتی است و این امر به عنوان عرف قانونی در سطح بین المللی شناخته شده است؛ بفرمایید: الف . آیا حاکم شرع میتواند با توجه به عناوین ثانویه (پیشگیری از وهن اسلام و نظام اسلامی و نیز جلوگیری از بهانه جویی سازمان های بین المللی و معاندین اسلام و نظام اسلامی و به منظور عمل اجمالی به تعهدات بین المللی) در بعضی از مجازات های این دسته، تخفیف قایل شود؟ ب . آیا در موارد مذکور بین پسر و دختر تفاوتی وجود دارد؟ ج . آیا در موارد مذکور بین حد و قصاص تفاوتی وجود دارد؟