شهادت تشنه کامانه امام حسین (ع) چنان داغ و غم سنگینی بر دل ها نهاده است که می سزد با دیدن هر نهر و چشمه و با نوشیدن هر آب و شربت گوارا، از لب های عطشان آن حضرت، یاد شود؛ چرا که آب یاد آور آن عاشورای عطش ریز و آن کام های تشنه عاشورائیان شهید است. امام صادق (ع) فرمود: «من هرگز آب سرد ننوشیدم، مگر آن که حسین بن علی را به یاد می آوردم» و نیز فرمود: «ما من عبد شرب الماء فذکر الحسین و لعن قاتله الا کتب له مأة الف حسنة و حط عنه مأة الف سیئة»؛[1] هر که آب بنوشد و امام حسین (ع) را یاد کند و قاتل او را لعن نماید، برای او هزار حسنه نوشته می شود و هزار گناه از او محو می گردد. از این رو، شیعه هنگام نوشیدن آب، بر حسین بن علی، سلام می دهد و می گوید: سلام بر لب تشنه ات، یا حسین، سلام الله علی الحسین و اصحابه. نیز در سقاخانه ها ومنبع های آب خنک، در تابستان و در ایام محرم، می نویسند:«آبی بنوش و لعنت حق بریزید کن» یا «بنوش به یاد لب های تشنه حسین». از زبان خود سیدالشهداء هم نقل شده که فرمود: "شیعتی ما ان شربتم عذب ماء فاذکرونی او سمعتم بغریب او شهید فاندبونی". چنان که در خصائص حسینی شوشتری آمده است.[2] مرحوم کفعمی در مصباح،[3] از حضرت سکینه (س) روایت می کند که چون پدرم کشته شد آن بدن نازنین را در آغوش گرفتم و حالت اغما و بیهوشی برایم روی داد، در آن حال شنیدم پدرم می فرمود: شیعتی ما ان شربتم ری عذب فاذکرونی او سمعتم بغریب او شهید فاندبونی و انا السبط الذی من غیر جرم قتلونی و بجرد الخیل بعد القتل عمدا سحقونی لیتکم فی یوم عاشورا جمیعا تنظرونی کیف استسقی لطفلی فابوا ان یرحمونی و سقوه سهم بغی عوض الماء المعین یا لرزء و مصاب هد ارکان الحجون ویلهم قد جرحوا قلب رسول الثقلین فالعنوهم ما استطعتم شیعتی فی کل حین [4] ای پیروان من ! هرگاه آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید و هرگاه داستان غربت غریبی یا شهادت شهیدی را شنیدید، بر من بگریید. من نبیره رسول خدا هستم ، مرا بی گناه کشتند و سپس با تاختن اسب عمدا بدنم را خرد کردند. ای کاش همه شما در روز عاشورا بودید و می دیدید که چگونه برای طفل صغیرم آب طلبیدم و آنان از ترحم به من خودداری کردند.به جای آب گوارا تیر ستم را به کودک کوچکم چشانیدند. وای از این مصیبت بزرگ و دردناکی که پایه های کوه بلند حجون (در مکه ) را به لرزه در آورد. وای بر آن که قلب رسول جن و انس را جریحه دار کردند! پس ای شیعیان من ! همیشه و هر چه در توان دارید آنان را لعنت کنید.[5] مقرم نیز در مقتل الحسین این شعر را آورده است. [6] البته برخی نیز می گویند این شعر زبان حال است.[7] گفتنی است که برای این مطلب (شعر) سندی در منابع یاد شده بیان نشده تا درباره صحت و یا عدم صحت آن بحث کرد. به هر حال، به نظر می رسد این شعر زبان حال باشد، لذا خواندنش محذور شرعی ندارد، در نتیجه نیاز به بحث سندی نیز نخواهد داشت. [1] شیخ صدوق، امالی، ص 122. [2] شوشتری، الخصائص الحسینیه، ص 99، به نقل از فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، ج1، ص 40؛موسوعة عاشوراء - الشیخ جواد محدثی، ج1، ص250. [3] المصباح‏للکفعمی ص : 741؛ طباطبائی قمی، سیدتقی، شهید کربلا، ج 1، ص 197. [4] موسوی وادقانی، سید احمد، یاران کوچک امام حسین علیه السلام، ص 132؛ به نقل از اسرار الشهادة، فاضل دربندی، ص 462؛ دمعه الساکبه، ملا باقر بهبهانی، ص 350؛ معالی السبطین، محمد مهدی، مازندرانی، ج 2 ص 31. [5] چهره درخشان حسین بن علی ، ص 8. [6] عبدالرزاق، مقرم، مقتل الحسین، ص 307 . [7] الخصائص الحسینیه، للشوشتری، ص 99.
شعری از زبان امام حسین (ع) نقل شده که (شیعتی ما ان شربتم ماء (یا ریّ) عذب فاذکرونی... لیتکم فی یوم عاشوراً جمیعاً تنظرونی، کیف استستقی لطفلی فأبوا أن یرحمونی). آیا این شعر واقعاً از حضرت سیّد الشّهداء است؟ اگر نه، آیا شاعر آن معلوم است؟ و از نظر روایت در چه حدّ از وثاقت و اعتماد است؟ مثلاً اگر بخواهیم آن را نقل کنیم با چه تعبیر و عبارتی نقل کنیم و استناد دهیم؟
شهادت تشنه کامانه امام حسین (ع) چنان داغ و غم سنگینی بر دل ها نهاده است که می سزد با دیدن هر نهر و چشمه و با نوشیدن هر آب و شربت گوارا، از لب های عطشان آن حضرت، یاد شود؛ چرا که آب یاد آور آن عاشورای عطش ریز و آن کام های تشنه عاشورائیان شهید است. امام صادق (ع) فرمود: «من هرگز آب سرد ننوشیدم، مگر آن که حسین بن علی را به یاد می آوردم» و نیز فرمود: «ما من عبد شرب الماء فذکر الحسین و لعن قاتله الا کتب له مأة الف حسنة و حط عنه مأة الف سیئة»؛[1] هر که آب بنوشد و امام حسین (ع) را یاد کند و قاتل او را لعن نماید، برای او هزار حسنه نوشته می شود و هزار گناه از او محو می گردد. از این رو، شیعه هنگام نوشیدن آب، بر حسین بن علی، سلام می دهد و می گوید: سلام بر لب تشنه ات، یا حسین، سلام الله علی الحسین و اصحابه. نیز در سقاخانه ها ومنبع های آب خنک، در تابستان و در ایام محرم، می نویسند:«آبی بنوش و لعنت حق بریزید کن» یا «بنوش به یاد لب های تشنه حسین». از زبان خود سیدالشهداء هم نقل شده که فرمود: "شیعتی ما ان شربتم عذب ماء فاذکرونی او سمعتم بغریب او شهید فاندبونی". چنان که در خصائص حسینی شوشتری آمده است.[2] مرحوم کفعمی در مصباح،[3] از حضرت سکینه (س) روایت می کند که چون پدرم کشته شد آن بدن نازنین را در آغوش گرفتم و حالت اغما و بیهوشی برایم روی داد، در آن حال شنیدم پدرم می فرمود: شیعتی ما ان شربتم ری عذب فاذکرونی او سمعتم بغریب او شهید فاندبونی و انا السبط الذی من غیر جرم قتلونی و بجرد الخیل بعد القتل عمدا سحقونی لیتکم فی یوم عاشورا جمیعا تنظرونی کیف استسقی لطفلی فابوا ان یرحمونی و سقوه سهم بغی عوض الماء المعین یا لرزء و مصاب هد ارکان الحجون ویلهم قد جرحوا قلب رسول الثقلین فالعنوهم ما استطعتم شیعتی فی کل حین [4] ای پیروان من ! هرگاه آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید و هرگاه داستان غربت غریبی یا شهادت شهیدی را شنیدید، بر من بگریید. من نبیره رسول خدا هستم ، مرا بی گناه کشتند و سپس با تاختن اسب عمدا بدنم را خرد کردند. ای کاش همه شما در روز عاشورا بودید و می دیدید که چگونه برای طفل صغیرم آب طلبیدم و آنان از ترحم به من خودداری کردند.به جای آب گوارا تیر ستم را به کودک کوچکم چشانیدند. وای از این مصیبت بزرگ و دردناکی که پایه های کوه بلند حجون (در مکه ) را به لرزه در آورد. وای بر آن که قلب رسول جن و انس را جریحه دار کردند! پس ای شیعیان من ! همیشه و هر چه در توان دارید آنان را لعنت کنید.[5] مقرم نیز در مقتل الحسین این شعر را آورده است. [6] البته برخی نیز می گویند این شعر زبان حال است.[7] گفتنی است که برای این مطلب (شعر) سندی در منابع یاد شده بیان نشده تا درباره صحت و یا عدم صحت آن بحث کرد. به هر حال، به نظر می رسد این شعر زبان حال باشد، لذا خواندنش محذور شرعی ندارد، در نتیجه نیاز به بحث سندی نیز نخواهد داشت. [1] شیخ صدوق، امالی، ص 122. [2] شوشتری، الخصائص الحسینیه، ص 99، به نقل از فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، ج1، ص 40؛موسوعة عاشوراء - الشیخ جواد محدثی، ج1، ص250. [3] المصباحللکفعمی ص : 741؛ طباطبائی قمی، سیدتقی، شهید کربلا، ج 1، ص 197. [4] موسوی وادقانی، سید احمد، یاران کوچک امام حسین علیه السلام، ص 132؛ به نقل از اسرار الشهادة، فاضل دربندی، ص 462؛ دمعه الساکبه، ملا باقر بهبهانی، ص 350؛ معالی السبطین، محمد مهدی، مازندرانی، ج 2 ص 31. [5] چهره درخشان حسین بن علی ، ص 8. [6] عبدالرزاق، مقرم، مقتل الحسین، ص 307 . [7] الخصائص الحسینیه، للشوشتری، ص 99.
- [سایر] امام صادق(ع) با سه تعبیر، ایام محسنیه را سختتر و جانکاهتر از عاشورا معرفی میکنند: (و لا کیوم محنتنا بکربلا و ان کان یوم السقیفه و احراق النار علی باب امیر المؤمنین و الحسن و الحسین و فاطمه و زینب و ام کلثوم فضه و قتل محسن بالرفسه اعظم و ادهی و امرّ لانه اصل یوم العذاب)؛ هیچ روزی مانند محنت ما در کربلا نیست، اگرچه روز سقیفه و آتش به پا کردن بر در خانه امیر المؤمنین، حسن، حسین، فاطمه، زینب، امکلثوم و فضه (سلام الله علیهم) و کشتن محسن(ع) با لگد، بالاتر و سختتر و تلختر است؛ چرا که آن، اصل روز عذاب و سختی آن روز است. آیا این حدیث صحیح است؟
- [آیت الله جوادی آملی] جمعی از جاننثاران و شیعیان و محبّان اهلبیت عصمت و طهارت همه ساله در ایّام ماه محرّم و صفر از سالیان دراز تاکنون مشغول به اقامه عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و دیگر ائمه معصومین(علیهم السلام) در نقش تعزیه و شبیهخوانی در شهر مذهبی سیّدان فارس که سرای سادات و دارالمؤمنین است و دیگر قُراه فارس و خودِ شهر شیراز بوده و هستیم و طریقهاش آن است که مرد لباس مخصوص زنانه نمیپوشد و پیراهن سیاه عربی پوشیده و با پارچه سیاه تا روی بینی را میپوشانند و اطفال را هم لباس عربی پوشیده به زبان حال میخوانند و اجماع مرد و زن مخلوط به هم نمیباشد و آواز غنا در کار نیست و ساز و شیپور و طبل که مخصوص عزاداری است به صورت مارش عزا مینوازند و چون اشعار تعزیه ما را شاعر گرانقدر مرحوم آقای میرزا علیجان کاویانیراد متخلّص به سُکوتی که از اساتید تعزیه در ایران بودهاند از نصّ احادیث معتبره شیعه روایات را به شعر درآوردهاند نسخهها در بین نسخههای سراسر ایران بینظیر میباشد و ایشان از اهل داروکلاه ساری بودهاند که مقدّرات و برپایی عزای امام حسین که در سراسر ایران مسافرت مینمودهاند جهت اجرای مراسم تعزیه ایشان را به فارس کشانیده و در آنجا ساکن و مدفون شده اند و حدود سیصد مجلس تعزیه از ایشان به یادگار مانده که قابل تحسین است و حتیالامکان در مجالس ما اشعار دروغ خوانده نمیشود و مجالس با شکوه خاص برگزار میگردد و به کثرتی شور و گریه برپا میشود که قابل توجّه است آیا رفتن در همچو مجالس و گرفتن اجرت و اقامه آن در فتوای حضرتعالی چه صورت دارد آنچه را که در احکام دین مُبین اسلام از فتوای آن وجودِ معدنِ مَجد و شرف است به دست خطّ شریف مرقوم و مُزیّن فرمایید .
- [آیت الله جوادی آملی] جمعی از جاننثاران و شیعیان و محبّان اهلبیت عصمت و طهارت همه ساله در ایّام ماه محرّم و صفر از سالیان دراز تاکنون مشغول به اقامه عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و دیگر ائمه معصومین(علیهم السلام) در نقش تعزیه و شبیهخوانی در شهر مذهبی سیّدان فارس که سرای سادات و دارالمؤمنین است و دیگر قُرای فارس و خودِ شهر شیراز بوده و هستیم و طریقهاش آن است که مرد لباس مخصوص زنانه نمیپوشد و پیراهن سیاه عربی پوشیده و با پارچه سیاه تا روی بینی را میپوشانند و اطفال هم لباس عربی پوشیده به زبان حال میخوانند و اجتماع مرد و زن مخلوط به هم نمیباشد و آواز غنا در کار نیست و ساز و شیپور و طبل که مخصوص عزاداری است، به صورت مارش عزا مینوازند و چون اشعار تعزیه ما را شاعر گرانقدر مرحوم آقای میرزا علیجان کاویانیراد متخلّص به سُکوتی که از اساتید تعزیه در ایران بودهاند از نصّ احادیث معتبره شیعه روایات را به شعر درآوردهاند، نسخهها در بین نسخههای سراسر ایران بینظیر میباشد و ایشان از اهل داراب کلاه ساری بودهاند که مقدّرات و برپایی عزای امام حسین که در سراسر ایران مسافرت مینمودهاند، جهت اجرای مراسم تعزیه ایشان را به فارس کشانیده و در آنجا ساکن و مدفون شده اند و حدود سیصد مجلس تعزیه از ایشان به یادگار مانده که قابل تحسین است و حتیالامکان در مجالس ما اشعار دروغ خوانده نمیشود و مجالس با شکوه خاص برگزار میگردد و به کثرتی شور و گریه برپا میشود که قابل توجّه است. آیا رفتن در همچو مجالس و گرفتن اجرت و اقامة آن در فتوای حضرتعالی چه صورت دارد؟ آنچه را که در احکام دین مُبین اسلام از فتوای آن وجودِ معدنِ مَجد و شرف است به دست خطّ شریف مرقوم و مُزیّن فرمایید.