دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): عقد باطل است و نزدیکی حرام است و فرزندش وطی شبهه است. دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): از قضیه شخصیه اطلاعی نداریم ولی در فرض سوال، عقد حاصل نیست و آمیزش حکم زنا را دارد و فرزند او نیز فرزند حلال زاده نیست و اگر پدر چنین اجباری کند مرتکب گناه بسیار بزرگی شده. پاسخ حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) به این شرح است: رضایت دختر در صحت عقد شرط است و اگر این شرط حاصل نباشد، عقد باطل است. و نزدیکی کردن حرام است و اگر دختر وادار به نزدیکی شود و حتی لحظه ای قبل از عقد هم راضی به آن نشود و بچه ای متولد گردد حرام زاده است. البته اگر دختر در حین عقد راضی نباشد و پس از آن راضی شود، عقد صحیح است و نزدیکی جایز است و بچه حلال زاده می باشد.
اگر دختری راضی به عقد دائم نبوده و به اجبار راضی شود، این عقد چه حکمی دارد؟ اگر دختر با این شرایط راضی به نزدیکی کردن نباشد، حکم این نزدیکی چیست؟ اگر در شرایط مذکور دختر، فرزندی به دنیا بیاورد، آیا طفل حرام زاده است؟ اگر پدری، دختر جوان خویش را مجبور به زنا کند، آن پدر چه گناهی مرتکب شده است؟
دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): عقد باطل است و نزدیکی حرام است و فرزندش وطی شبهه است. دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): از قضیه شخصیه اطلاعی نداریم ولی در فرض سوال، عقد حاصل نیست و آمیزش حکم زنا را دارد و فرزند او نیز فرزند حلال زاده نیست و اگر پدر چنین اجباری کند مرتکب گناه بسیار بزرگی شده. پاسخ حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) به این شرح است: رضایت دختر در صحت عقد شرط است و اگر این شرط حاصل نباشد، عقد باطل است. و نزدیکی کردن حرام است و اگر دختر وادار به نزدیکی شود و حتی لحظه ای قبل از عقد هم راضی به آن نشود و بچه ای متولد گردد حرام زاده است. البته اگر دختر در حین عقد راضی نباشد و پس از آن راضی شود، عقد صحیح است و نزدیکی جایز است و بچه حلال زاده می باشد.
- [آیت الله نوری همدانی] به فرض اینکه پدر و مادری جوان در یک حادثه رانندگی هر دو نفر با هم فوت کرده و از بین رفته باشند و از مرحومین، طفلی دختر، سه سال و نیمه باقی مانده باشد همچنین پدر بزرگها و مادر بزرگهای پدری و مادری طفل در قید حیات باشند و به فرض اینکه:الف - مادر طفل مذکور معلم شاغل در مدارس خارجش هر بوده و طفل خود را از بدو تولد و در غیبت خود تحت مراقبت مادر خود (جده مادری طفل) قرار میداد و این طفل اکثر عمر خود را تا زمان مرگ پدر و مادرش در خانه جد مادری و در دامان جده مادری نشو و نمو نموده و به جده مادری و اقربای مادری خود مأنوس است و وابستگی شدیدی دارد.ب - این طفل بطور مشهود و مستند نسبت به جد و جده و اقربای پدری خود مأنوس نبوده و گرایشی ندارد و از رفتن به خانه جد پدری خود بسیار ناراضی میباشد و از رفتن امتناع دارد.ج - جد پدری طفل بدون توجه به غبطه و مصلحت طفل و بدون توجه به ضررهای روحی و جسمی که هر لحظه نسبت به طفل پیش بینی میشود صرفاً به عنوان ولی قهری او را به زیستن در خانه خود مجبور مینماید و حق ملاقات با طفل را از جد و جده مادری و اقربای مادری طفل سلب مینماید. لذا با عنایت به فرضیات موارد مذکور، استدعا دارد بیان فرمایید: آیا عمل جد پدری مذکور در بند (ج) بر پایه شرع مقدس است؟ و اقربای مادری هیچگونه حق و مسئولیتی در قبال طفل ندارند؟
- [آیت الله بهجت] آیا شرایط اذن پدر یا جدّ پدری در عقد دختر باکره با ازاله ی بکارت دختر [به دلیل طبّی، تجاوز به عنف یا به دلیل ارتکاب زنا [ساقط می شود؟ یعنی آیا ساقط شدن اذن، مترتّب بر ازدواج رسمی و معتبر اجتماعی و همسرداری و متعاقبا طلاق یا فوت است؟ یا خیر، مترتّب بر ازاله ی بکارت است؟
- [آیت الله اردبیلی] منظور از دختر باکره در امر ازدواج که نیاز به اذن و ولایت پدر دارد کیست؟ آیا دختری که به سبب زنا دوشیزگی خود را از دست بدهد نیاز به اذن ولی دارد؟ آیا دختری که با وطی به شبهه دوشیزگی خود را از دست داده در تحت ولایت پدر قرار دارد؟ اگر پس از ازدواج و نزدیکی ازاله بکارت نشود، در ازدواج بعد دختر نیاز به اذن ولی دارد؟ اگر پس از عقد و بدون دخول از شوهر خود جدا شود در ازدواج مجدد نیاز به اذن ولی دارد؟ آیا سن خاصی برای رشیده شدن دختر در ازدواج وجود دارد؟ ازدواج دختر دوشیزه رشیده بدون اذن ولی باطل است یا صحیح؟ در صورت بطلان آیا مرتکب زنا شده است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] مردی نعوذ بالله با زنی زنا می کند، و زن حامله می شود. قبل از این که بچّه به دنیا بیاید، زن با مرد دیگری ازدواج می نماید، پس از ازدواج پسر بچّه ای به دنیا می آید، سپس همان زن از مردی که با او ازدواج کرده، صاحب دختری می شود. آیا آن پسر و این دختر بر یکدیگر محرمند؟ اگر پسر دیگری که بالغ است، با آن پسر لواط کند، آیا دختر مذکور بر او حرام می شود؟
- [آیت الله بهجت] پدری در غیاب فرزندش که در سفر خارج بوده، دختری را به عقد او در می آورد و پس از یک سال برای روشن شدن وضعیّت دختر، فرد مذکور به خارج سفر می کند و موضوع را با پسرش در میان می گذارد. پسر نه جواب مثبت داده و نه جواب منفی و فعلاً هم معلوم نیست پسر مذکور در کدام کشور است. آیا عقد صحیح بوده است؟ در صورت صحّت، آیا فضولی است؟ و بر فرض فضولی، آیا پدر حقّ فسخ دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] پدری دختر نابالغش را به عقد نکاح یک پسر بچه درآورده است، الآن دختر 17 ساله است در حالی که پسر 13 ساله است و از نظر جسمانی خیلی کوچک به نظر می رسد، دختر پدر را از دست داده و یتیم شده و حاضر نیست با آن بچه ازدواج کند، زیرا نمی تواند منتظر بزرگ شدن او باشد. با توجّه به مطالب فوق از حضرت عالی تفاضا داریم اگر شرع مقدّس اسلام اجازه دهد حکم فرمایید دختر مذکور با برادر بزرگ آن پسر بچه ازدواج کند که خود دختر هم راضی است.
- [آیت الله نوری همدانی] س630 و 631: تزویج ولایی مشروط به مصلحت مولی علیه است. حال اگر دختری صغیره توسط پدر یا جد پدری به نکاح فردی در آمد و پس از بلوغ رضایت به این ازدواج نداد آیا عقد صحیح بوده و دختر مجبور به پذیرش همسر علی رغم عدم رضایت خویش میباشد و یا اینکه عدم رضایت دختر موجب اثبات خیار برای دختر میشود؟ زیرا: الف - این تزویج که همراه با عدم رضایت زوجه است موجب ضرر و زیان بر او خواهد بود (مشمول قاعده لاضرر) ب - روایاتی دال بر حق فسخ مانند صحیحه محمدبن مسلم و روایت یزید الکناسی وجود دارد.
- [سایر] ضمن عرض سلام و تسلیت ایام سوگواری امام حسین (ع). من و دختر خانمی به هم علاقه مند بودیم.اما امکان ازدواج در آن زمان برای ما فراهم نبود و طبق فتوای آیت الله بهجت(مرجع تقلیدم) ارتباط مستمر ما جایز نبود.با توجه به فتوایی که هم در رساله و هم در استفتائات ایشان آمده است:( با فرض آن که دختر رشیده و عاقله است و زوجی را که برای خود در نظر گرفته کفو او باشد و با اجتماع تمام شرایط، پدر از اذن امتناع نماید، اعتبار اذن پدر ساقط میشود و در هر حال رعایت احترام پدر انجام شود واللّه العالم.)بر طبق همین فتوا ما صیغه ی عقد موقت را جاری کردیم اما ارتباط ما تا همین آلان که با شما صحبت می کنم تنها در سطح صحبت مستقیم و یا تلفنی بوده است و هیچ تماس بدنی با هم نداشتیم و حتی به خاطر احترام به پدر دختر این را به عنوان شرط در ازدواج مطرح کرده بودیم.به لطف خداوند الان خانواده هایمای از علاقه ی ما به هم آگاه هستند و قرار است چند وقت آینده مراسم خواستگاری و عقد انجام شود.سوال من از شما این است که ما در هنگام خواندن صیغه تمام شرایط ذکر شده در بالا را داشتیم. فقط چون هر دو نسبت به امتناع پدر دختر از دادن اجازه برای عقد،یقین داشتیم و نمی خواستیم که این کار ما باعث ایجاد عناد و دشمنی پدر شود، از مطرح کردن موضوع با پدر دختر خودداری کردیم و صیغه را خواندیم. آیا عقد ما تا الان صحیح بوده است؟با توجه به اینکه ما با هم حرف های عاشقانه زدیم آیا گناهی مرتکب شده ایم؟در ضمن از شما تقاضای دعای فراوان جهت خوشبختی ما چه در این دنیا و چه در آخرت را خواستارم.
- [آیت الله مکارم شیرازی] بین دو طایفه، در محلّی درگیری واقع می شود و چشم پسر بچه ای نابینا می شود، به عنوان وجه المصالحه دختر ده ساله ای را با اجازه ولیّش برای برادر بچه 8 ساله ای که چشمش از بین رفته بود عقد می کنند. خود دختر ادّعا می کند من راضی نبوده و نیستم. در قانون سنّ پسر و دختری که بتوانند مستقلا در کارهای خود مداخله کنند 18 سال است و کمتر از 18 سال باید به دادگاه مراجعه و دادگاه به پزشک متخصص ارجاع می دهد که بالغ و رشیده باشند، چنانچه پزشک متخصص قانونی بر بلوغ و رشد گواهی کند، دادگاه قبل از سن 18 سالگی حکم رشد صادر می کند. در این مورد چنین اقدامی نشده لیکن در سن 16 سالگی صورت جلسه ای بین زوجین به این کیفیت که تا پایان تحصیلات متوسطه زوجین به تحصیل خود ادامه دهند، تنظیم شده است. در همین صورت جلسه نیز دختر ادعا می کند پدر و مادرم تهدیدم کردند من امضاکردم. این ازدواج در بعضی از روستاها مرسوم بوده و هست. در ضمن در مسأله 4 تحریر الوسیله در فصل اولیای عقد آمده است که (یشترط فی صحة تزویج الاب و الجد و نفوذه عدم المفسده) و در آخر مسأله ذکر شده (بل الاحوط مراعات المصلحة) آیا این عدم مفسده و رعایت مصلحت مربوط به دختر می باشد یا به پدر و فامیل دختر؟ آیا چنین عملی اصلا درست است یا نه؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] بین دو طایفه، در محلّی درگیری واقع می شود و چشم پسر بچه ای نابینا می شود، به عنوان وجه المصالحه دختر ده ساله ای را با اجازه ولیّش برای برادر بچه 8 ساله ای که چشمش از بین رفته بود عقد می کنند. خود دختر ادّعا می کند من راضی نبوده و نیستم. در قانون سنّ پسر و دختری که بتوانند مستقلا در کارهای خود مداخله کنند 18 سال است و کمتر از 18 سال باید به دادگاه مراجعه و دادگاه به پزشک متخصص ارجاع می دهد که بالغ و رشیده باشند، چنانچه پزشک متخصص قانونی بر بلوغ و رشد گواهی کند، دادگاه قبل از سن 18 سالگی حکم رشد صادر می کند. در این مورد چنین اقدامی نشده لیکن در سن 16 سالگی صورت جلسه ای بین زوجین به این کیفیت که تا پایان تحصیلات متوسطه زوجین به تحصیل خود ادامه دهند، تنظیم شده است. در همین صورت جلسه نیز دختر ادعا می کند پدر و مادرم تهدیدم کردند من امضاکردم. این ازدواج در بعضی از روستاها مرسوم بوده و هست. در ضمن در مسأله 4 تحریر الوسیله در فصل اولیای عقد آمده است که (یشترط فی صحة تزویج الاب و الجد و نفوذه عدم المفسده) و در آخر مسأله ذکر شده (بل الاحوط مراعات المصلحة) آیا این عدم مفسده و رعایت مصلحت مربوط به دختر می باشد یا به پدر و فامیل دختر؟ آیا چنین عملی اصلا درست است یا نه؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر پدر یا جد پدری، طفل خود را که در محل دیگری است و نمی داند زنده است یا مرده، برای محرم شدن به عقد کسی در آورد، بر حسب ظاهر محرم بودن حاصل می شود، و چنان چه بعداً معلوم شود که در موقع عقد، آن دختر زنده نبوده، عقد باطل است، و کسانی که به واسطه عقد ظاهراً محرم شده بودند نامحرمند.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر پدر یا جدّ پدری طفل خود را که در محلّ دیگری است ونمیداند زنده است یا مرده برای محرم شدن به عقد کسی در آورد، بر حسب ظاهر محرم بودن حاصل میشود و چنانچه بعداً معلوم شود که در موقع عقد آن دختر زنده نبوده، عقد باطل است وکسانی که به واسطه عقد ظاهراً محرم شده بودند، نامحرمند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر پدر یا جد پدری، طفل خود را که در محل دیگری است و نمیداند زنده است یا مرده، برای محرمشدن به عقد کسی در آورد، بر حسب ظاهر، محرمبودن حاصل میشود، و چنانچه بعداً معلوم شود که در موقع عقد، آن دختر زنده نبوده، عقد باطل است، و کسانی که به واسطه عقد ظاهراً محرم شده بودند نامحرمند.
- [آیت الله بروجردی] اگر پدر یا جد پدری طفل خود را که در محل دیگری ست و نمیداند زنده است یا مرده، برای محرم شدن به عقد کسی در آورد، بر حسب ظاهر محرم بودن حاصل میشود و چنانچه بعداً معلوم شود که در موقع عقد آن دختر زنده نبوده، عقد باطل است و کسانی که به واسطهی عقد ظاهراً محرم شده بودند، نامحرمند.
- [امام خمینی] اگر پدر یا جد پدری، طفل خود را که در محل دیگری است و نمی داند زنده است یا مرده، برای محرم شدن به عقد کسی در آورد، بر حسب ظاهر محرم بودن حاصل می شود و چنانچه بعدا معلوم شود که در موقع عقد آن دختر زنده نبوده عقد باطل است و کسانی که به واسطه عقد ظاهرا محرم شده بودند نامحرمند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر پدر یا جد پدری طفل خودرا که در محل دیگری است و نمی داند زنده است یا مرده برای محرم شدن به عقد کسی در اورد در صورتی که ان طفل در مدت زوجیت قابل استمتاع باشد بر حسب ظاهر محرم بودن حاصل می شود و چنانچه بعد معلوم شود که در موقع عقد ان دختر زنده نبوده عقد باطل است و کسانی که ظاهرا محرم شده بودند نامحرمند
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر پدر یا جد پدری؛ طفل خود را که در محل دیگری است و نمی داند زنده است یا مرده؛ برای محرم شدن به عقد کسی در آورد؛ در صورتی که مدت زوجیت قابل باشد که از معقوده استمتاع شود؛ بر حسب ظاهر محرم بودن حاصل می شود و چنانچه بعدا معلوم شود که در موقع عقد؛ آن دختر زنده نبوده؛ عقد باطل است و کسانی که به واسطه عقد ظاهرا محرم شده بودند نامحرمند.
- [آیت الله سیستانی] اگر پدر یا جدّ پدری ، طفل خود را که در محل دیگری است و نمیداند زنده است یا مرده ، برای محرم شدن به عقد کسی در آورد ، در صورتی که مدت زوجیّت قابل باشد که از معقوده استمتاع شود ، بر حسب ظاهر محرم بودن حاصل میشود ، و چنانچه بعداً معلوم شود که در موقع عقد ، آن دختر زنده نبوده ، عقد باطل است ، و کسانی که بواسطه عقد ظاهراً محرم شده بودند نامحرمند .
- [آیت الله خوئی] اگر پدر یا جد پدری، طفل خود را که در محل دیگری است و نمیداند زنده است یا مرده، برای محرم شدن به عقد کسی درآورد، درصورتی که مدت زوجیت قابل باشد که به معقوده استمتاع شود برحسب ظاهر محرم بودن حاصل میشود و چنانچه بعداً معلوم شود که در موقع عقد، آن دختر زنده نبوده عقد باطل است و کسانی که به واسط عقد ظاهراً محرم شده بودند نامحرمند.
- [آیت الله مظاهری] دختری که رشیده است، یعنی مصلحت خود را تشخیص میدهد، چنانچه باکره باشد، باید با اجازه پدر ازدواج نماید، ولی اگر همسر مناسبی برای دختر پیدا شود و پدر مخالفت کند، اجازه او شرط نیست. همچنین اگر به پدر یا جدّ پدری دسترسی نباشد یا دختر قبلاً شوهر کرده و بکارتش از بین رفته باشد، اجازه پدر لازم نیست. عیوبی که بخاطر آن میتوان عقد را بر هم زد: