معقولات ثانیه کلیاتی هستند که از امور ذهنی و معقولات اولی انتزاع شدهاند و منشأ آنها همان ذهن است.[1] به عبارت دیگر، معقولات ثانیه مفاهیمی هستند که تنها با عروض بر مفهوم دیگر قابل تعقل هستند، و وجودشان فقط در ذهن است. حال ا گر ظرف عروض مفهوم و اتصاف معروض به عارض هر دو ذهن باشد، معقول ثانیه منطقی است مثل مفهوم نوع؛ چرا که نوع در خارج نه تعقل می شود نه تحقق می یابد، ولی اگر عروض در ذهن و اتصاف در خارج باشد، معقول ثانیه فلسفی است مثل مفهوم علیت؛ چرا که مفهوم علیت در ذهن ساخته شده ولی در خارج متحقق است.[2] دلیل این که معقولات ثانیه بسیط هستند و مرکب نیستند؛ این است که ترکیب در مفاهیمی تصور دارد که دارای جنس و فصل هستند، اما معقولات ثانیه جنس و فصل ندارند؛ زیرا جنس و فصل از اجزای عقلی ماهیت هستند. به این صورت که جنس جزء مشترک ماهیت است و فصل جزء مختص آن،[3] مثل انسان که ماهیتی است دارای دو جزء حیوان و ناطق که حیوانیت بخش مشترک از ماهیتش است که بین انسان و حیوانات دیگر مشترک است؛ چون بقیۀ حیوانات هم حساسیت و حرکت با اراده دارند و ناطقیت جزء مختص انسان است که او را از بقیۀ حیوانات جدا می کند. بنابر این، مفاهیمی از جنس و فصل برخوردارند که ماهیت داشته باشند؛ یعنی از دسته معقولات اولی یا مفاهیم ماهوی باشند، پس مفاهیمی که از ماهیت برخوردار نیستند؛ مثل معقولات ثانیه چه منطقی و چه فلسفی، جنس و فصل هم ندارند.[4] در نتیجه، معقولات ثانیه بسیط اند نه مرکب. البته بحث در خود مفاهیم ثانی است، نه تعبیر لفظی از آنها؛ زیرا ممکن است در مقام تعبیر و بیان بیشتر از یک لفظ بکار گرفته شود؛ نظیر این که مفهوم (فصل) در عین این که بسیط است، ولی گاهی برای بیان برخی از فصول بیش از یک لفظ استفاده می شود؛ مانند فصل حیوان که از آن به (حساس متحرک بالارداه) تعبیر می کنیم. [1] . سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، ج 3 ، ص 1850، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، چاپ سوم، 1373 ه ش؛ المحقق السبزواری، شرح المنظومة، ج 2، ص 166، نشر ناب، تهران، چاپ اول، 1369- 1379 ه ش. [2] . مجمع البحوث الاسلامیة، شرح المصطلحات الفلسفیة، ص 376، مجمع البحوث الاسلامیة، مشهد، چاپ اول، 1414 ه ق. [3] . الطوسی، نصیر الدین، شرح الاشارات و التنبیهات ، ج 1، ص 44، نشر البلاغة - قم، چاپ اول، 1375 ه ش؛ صدر المتألهین، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج 5، ص 306، دار احیاء التراث - بیروت، چاپ سوم، 1981 م؛ الرازی، قطب الدین، تحریر القواعد المنطقیة فی شرح الرسالة الشمسیة، ص 137، انتشارات بیدار - قم، چاپ دوم، 1384 ه ش. [4] . اقتباس از پاسخ، 5082.
با سلام. در کتب فلسفی معمولا گفته می شود که: معقولات ثانیه فلسفی مفاهیمی بسیط اند. اما ما مشاهده می کنیم که در میان معقولات ثانیه هم نوعی ترکیب وجود دارد. مثل: تغییر تدریجی=حرکت، یا وجود نیازمند=معلول؛ یا عدم نیاز=علت، یا ضرورت وجود= وجوب و...، اساساً کدام معقولات فلسفی به معنای واقعی بسیط اند و دلیل بساطت آنها چیست؟
معقولات ثانیه کلیاتی هستند که از امور ذهنی و معقولات اولی انتزاع شدهاند و منشأ آنها همان ذهن است.[1] به عبارت دیگر، معقولات ثانیه مفاهیمی هستند که تنها با عروض بر مفهوم دیگر قابل تعقل هستند، و وجودشان فقط در ذهن است. حال ا گر ظرف عروض مفهوم و اتصاف معروض به عارض هر دو ذهن باشد، معقول ثانیه منطقی است مثل مفهوم نوع؛ چرا که نوع در خارج نه تعقل می شود نه تحقق می یابد، ولی اگر عروض در ذهن و اتصاف در خارج باشد، معقول ثانیه فلسفی است مثل مفهوم علیت؛ چرا که مفهوم علیت در ذهن ساخته شده ولی در خارج متحقق است.[2] دلیل این که معقولات ثانیه بسیط هستند و مرکب نیستند؛ این است که ترکیب در مفاهیمی تصور دارد که دارای جنس و فصل هستند، اما معقولات ثانیه جنس و فصل ندارند؛ زیرا جنس و فصل از اجزای عقلی ماهیت هستند. به این صورت که جنس جزء مشترک ماهیت است و فصل جزء مختص آن،[3] مثل انسان که ماهیتی است دارای دو جزء حیوان و ناطق که حیوانیت بخش مشترک از ماهیتش است که بین انسان و حیوانات دیگر مشترک است؛ چون بقیۀ حیوانات هم حساسیت و حرکت با اراده دارند و ناطقیت جزء مختص انسان است که او را از بقیۀ حیوانات جدا می کند. بنابر این، مفاهیمی از جنس و فصل برخوردارند که ماهیت داشته باشند؛ یعنی از دسته معقولات اولی یا مفاهیم ماهوی باشند، پس مفاهیمی که از ماهیت برخوردار نیستند؛ مثل معقولات ثانیه چه منطقی و چه فلسفی، جنس و فصل هم ندارند.[4] در نتیجه، معقولات ثانیه بسیط اند نه مرکب. البته بحث در خود مفاهیم ثانی است، نه تعبیر لفظی از آنها؛ زیرا ممکن است در مقام تعبیر و بیان بیشتر از یک لفظ بکار گرفته شود؛ نظیر این که مفهوم (فصل) در عین این که بسیط است، ولی گاهی برای بیان برخی از فصول بیش از یک لفظ استفاده می شود؛ مانند فصل حیوان که از آن به (حساس متحرک بالارداه) تعبیر می کنیم. [1] . سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، ج 3 ، ص 1850، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، چاپ سوم، 1373 ه ش؛ المحقق السبزواری، شرح المنظومة، ج 2، ص 166، نشر ناب، تهران، چاپ اول، 1369- 1379 ه ش. [2] . مجمع البحوث الاسلامیة، شرح المصطلحات الفلسفیة، ص 376، مجمع البحوث الاسلامیة، مشهد، چاپ اول، 1414 ه ق. [3] . الطوسی، نصیر الدین، شرح الاشارات و التنبیهات ، ج 1، ص 44، نشر البلاغة - قم، چاپ اول، 1375 ه ش؛ صدر المتألهین، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج 5، ص 306، دار احیاء التراث - بیروت، چاپ سوم، 1981 م؛ الرازی، قطب الدین، تحریر القواعد المنطقیة فی شرح الرسالة الشمسیة، ص 137، انتشارات بیدار - قم، چاپ دوم، 1384 ه ش. [4] . اقتباس از پاسخ، 5082.