این بحث در ضمن دو مسأله فقهی مطرح شده است: مسألۀ نخست: اگر بعضی از اولیای دم خواستار عفو یا دیه باشند، آیا به ارث رسیدن حق قصاص، انحلالی است که بنابراین جایز باشد بعضی دیگر از آنان، مستقلاً خواستار قصاص شوند یا به صورت وحدانی و مجموعی است که جایز نباشد؟ در این مسأله اختلاف نظر وجود دارد اما نظر اکثر فقها، بر انحلالی بودن حق قصاص است. یعنی حق قصاص از دیگر اولیای دم ساقط نمی گردد و بعد از پرداخت سهم دیۀ سایر اولیای دم، قصاص جایز است. مسأله دوم: آیا انجام حق قصاص از سوی بعضی اولیا بدون حضور یا اذن دیگر اولیا جایز است یا جایز نیست؟ رأی مشهور فقهای ما در این مسأله آن است که، بعضی از اولیا به تنهایی حق استیفای قصاص را ندارند.[1] یعنی قصاص باید با اطلاع و رضایت سایر اولیای دم یا پرداخت سهم دیه به آنها، صورت گیرد. ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این دو سؤال، چنین است: حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): حق قصاص برای همۀ اولیاء دم است و اگر بعضی از آنها عفو کنند باید قصاصکننده به مقدار سهم عفوکننده از دیه را به ورثۀ قاتل بدهد و اگر بعضی از اولیاء دم راضی به دیه شوند باید قصاصکننده به مقدار سهم راضی شونده از دیه را، به راضی شونده بدهد.[2] حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): اولیای دم باید متّفقاً اقدام به قصاص کنند یا کسی را وکیل بر این امر نمایند. اگر یکی از آنها بدون اجازه دیگران قصاص کند کار حرامی کرده و باید حصّه[سهم دیه] دیگران را بپردازد.[3] حضرت آیت الله العظمی تبریزی(رحمة الله علیه): اگر بعضی از اولیاء دم قصاص کنند و بقیه به قصاص راضی نباشند، قصاصکننده باید حصۀ آنها از دیه را (در صورت مطالبه) بپردازد؛ و اگر حصۀ خودشان را بخشیدند، باید آن را به ورثۀ قاتل بدهند.[4] حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته): بنابر احتیاط، حق قصاص به صورت وحدانی به ارث می رسد. از این رو، اگر برخی از ورثه متقاضی استیفاء حق قصاص نباشند، بنابر احتیاط، دیگر ورثه نمی توانند جانی را قصاص کنند. در حالی که اگر این حق به صورت انحلالی به ارث می رسید، در فرض مذکور هر یک از ورثه می توانست به تنهایی حق قصاص را استیفاء کند، البته مشروط بر این که سهم دیه ی سایر ورثه که خواهان دیه هستند را بپردازد و سهم دیه ی ورثه ای که عفو را بر می گزینند، به ورثه جانی پرداخت کند. لینک به سایت استفتائات [1] . ر.ک: جمعی از مؤلفان، مجله فقه اهل بیت علیهم السلام، ج18-17، ص 3، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، قم، اول، بی تا. [2] . صافی گلپایگانی، لطف الله ، جامع الأحکام، ج2، ص 359، انتشارات حضرت معصومه سلام الله علیها، قم، چهارم، 1417 ه ق. [3] . مکارم شیرازی، ناصر ، استفتاءات جدید، ج1، ص 381، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم، دوم، 1427 ه ق. [4] . تبریزی، جواد، استفتاءات جدید، ج1، ص 430، قم، اول، 1427 ه ق.
این بحث در ضمن دو مسأله فقهی مطرح شده است: مسألۀ نخست: اگر بعضی از اولیای دم خواستار عفو یا دیه باشند، آیا به ارث رسیدن حق قصاص، انحلالی است که بنابراین جایز باشد بعضی دیگر از آنان، مستقلاً خواستار قصاص شوند یا به صورت وحدانی و مجموعی است که جایز نباشد؟ در این مسأله اختلاف نظر وجود دارد اما نظر اکثر فقها، بر انحلالی بودن حق قصاص است. یعنی حق قصاص از دیگر اولیای دم ساقط نمی گردد و بعد از پرداخت سهم دیۀ سایر اولیای دم، قصاص جایز است. مسأله دوم: آیا انجام حق قصاص از سوی بعضی اولیا بدون حضور یا اذن دیگر اولیا جایز است یا جایز نیست؟ رأی مشهور فقهای ما در این مسأله آن است که، بعضی از اولیا به تنهایی حق استیفای قصاص را ندارند.[1] یعنی قصاص باید با اطلاع و رضایت سایر اولیای دم یا پرداخت سهم دیه به آنها، صورت گیرد. ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این دو سؤال، چنین است: حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): حق قصاص برای همۀ اولیاء دم است و اگر بعضی از آنها عفو کنند باید قصاصکننده به مقدار سهم عفوکننده از دیه را به ورثۀ قاتل بدهد و اگر بعضی از اولیاء دم راضی به دیه شوند باید قصاصکننده به مقدار سهم راضی شونده از دیه را، به راضی شونده بدهد.[2] حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): اولیای دم باید متّفقاً اقدام به قصاص کنند یا کسی را وکیل بر این امر نمایند. اگر یکی از آنها بدون اجازه دیگران قصاص کند کار حرامی کرده و باید حصّه[سهم دیه] دیگران را بپردازد.[3] حضرت آیت الله العظمی تبریزی(رحمة الله علیه): اگر بعضی از اولیاء دم قصاص کنند و بقیه به قصاص راضی نباشند، قصاصکننده باید حصۀ آنها از دیه را (در صورت مطالبه) بپردازد؛ و اگر حصۀ خودشان را بخشیدند، باید آن را به ورثۀ قاتل بدهند.[4] حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته): بنابر احتیاط، حق قصاص به صورت وحدانی به ارث می رسد. از این رو، اگر برخی از ورثه متقاضی استیفاء حق قصاص نباشند، بنابر احتیاط، دیگر ورثه نمی توانند جانی را قصاص کنند. در حالی که اگر این حق به صورت انحلالی به ارث می رسید، در فرض مذکور هر یک از ورثه می توانست به تنهایی حق قصاص را استیفاء کند، البته مشروط بر این که سهم دیه ی سایر ورثه که خواهان دیه هستند را بپردازد و سهم دیه ی ورثه ای که عفو را بر می گزینند، به ورثه جانی پرداخت کند. لینک به سایت استفتائات [1] . ر.ک: جمعی از مؤلفان، مجله فقه اهل بیت علیهم السلام، ج18-17، ص 3، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، قم، اول، بی تا. [2] . صافی گلپایگانی، لطف الله ، جامع الأحکام، ج2، ص 359، انتشارات حضرت معصومه سلام الله علیها، قم، چهارم، 1417 ه ق. [3] . مکارم شیرازی، ناصر ، استفتاءات جدید، ج1، ص 381، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم، دوم، 1427 ه ق. [4] . تبریزی، جواد، استفتاءات جدید، ج1، ص 430، قم، اول، 1427 ه ق.
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا قصاص حقّی انحلالی و مرکب است یا غیرانحلالی و بسیط؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا قصاص حقّی انحلالی و مرکب است یا غیرانحلالی و بسیط؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] برفرض این که قصاص حقیّ انحلالی باشد، اگر اولیای دم همگی عاقل و بالغ باشند و بعضی خواهان قصاص و بعضی خواهان دیه و بعضی خواهان عفو باشند، حکم مسأله چگونه است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] بر فرض انحلالی بودن قصاص، اگر اولیای دم بعضی بالغ و عاقل و بعضی صغیر و مجنون باشند، در صورت مطالبه قصاص یا عفو و با توجّه به حالت صغر و جنون بعضی از اولیای دم که حقّ قصاص یا عفو را ندارند مسأله چگونه قابل حل است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا طبقه دوّم و سوّم ارث، حقّ قصاص دارند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا طبقه دوّم و سوّم ارث، حقّ قصاص دارند؟
- [آیت الله مظاهری] آیا طبقه دوّم و سوّم ارث، حقّ قصاص دارند؟
- [سایر] از موارد ذیل کدامیک جزء اسباب سقوط مجازات قصاص محسوب می شوند؟ ارث قصاص، رجوع شهود از شهادت، تعارض بینه ها، ثبوت دروغگویی شهود، تعارض شهادت و اقرار
- [آیت الله سبحانی] یکی از وراث پس از فوتش شناخته شده، ارث او به چه کسی می رسد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] شخصی فوت کرده یک دخترزاده دارد و یک برادر، ارث متوفّی به کدام یک می رسد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر عمو و عمه و دایی و خاله خود میت و اولاد آنان وجود نداشته باشند نوبت به عمو و عمه و دایی و خاله (پدر و مادر) میت می رسد و اگر اینها نباشند اولادشان ارث می برند و اگر آنها هم نباشند عمو و عمه و دایی و خاله (پدر بزرگ و مادر بزرگ) میت ارث می برند و اگر آنها نباشند نوبت به اولادشان می رسد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر وارث برادر و خواهر پدر و مادری و برادر و خواهر پدری و برادر و خواهر مادری داشته باشد: همانطور که در مساله قبل ذکر شد برادر وخواهر پدری ارث نمی برند و ارث تنها به برادر وخواهر مادری و برادر و خواهر پدر و مادری به تفصیل زیر می رسد: الف اگر تنها یک برادر یا خواهر مادری داشته باشد 61 مال میت به او میرسد و بقیه مال به خواهر و برادر پدری و مادری می رسد که طبق مسأله 2897 بین آنها تقسیم می شود (حتی اگر یک نفر هم باشد بقیه مال به او می رسد). ب اگر چند برادر یا چند خواهر یا چند خواهر و برادر مادری داشته باشد سهم آنها31 می شود که بین انها بالسویه تقسیم می شود و بقیه مال به خواهر و برادر پدر و مادری می رسد که طبق مسأله 2897 بین آنها تقسیم می شود (حتی اگر یک نفر هم باشد بقیه مال به او می رسد).
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر وارث میت فقط یک جد یا یک جده است؛ چه پدری باشد یا مادری؛ همه مال به او می رسد و با بودن جد میت؛ پدر جد ارث نمی برد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه وارث فقط یک جد یا یک جده است، چه پدری باشد یا مادری همه مال به او می رسد و با وجود جد میت، پدر جد او ارث نمی برد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر وارث میّت فقط یک جدّ یا یک جدّه است ، چه پدری باشد یا مادری همة مال به او می رسد و با بودن جدّ میّت ، پدر جدّ او ارث نمی برد .
- [آیت الله سبحانی] اگر وارث میت فقط یک جد یا یک جده است، چه پدری باشد یا مادری; همه مال به او می رسد و با بودن جد میت، پدر جد او ارث نمی برد.
- [آیت الله بهجت] اگر وارث میت فقط یک جد یا یک جده است، چه پدری باشد یا مادری، همه مال به او می رسد، و با بودن جدّ میّت، پدر جدّ او ارث نمی برد.
- [آیت الله سیستانی] اگر کسی یکی از خویشان خود را عمداً و به ناحق بکشد ، از او ارث نمیبرد ، ولی اگر قتل به حق باشد مانند قصاص یا اجرای حد یا دفاع ، ارث میبرد ، و همچنین اگر از روی خطا باشد ، مثل آنکه سنگ را به هوا بیندازد و اتفاقاً به یکی از خویشان او بخورد و او را بکشد ، از او ارث میبرد ، ولی از دیه قتل که عاقله میپردازد ارث نمیبرد و همچنین قتل شبه عمد یعنی : اینکه کاری کند که معمولاً موجب قتل نیست و قصد قتل هم نداشته ، ولی قصد انجام آن نسبت به مقتول داشته است مانع ارث نمیشود .
- [آیت الله وحید خراسانی] مهر زن و مالی را که مرد عوض طلاق خلع می گیرد خمس ندارد و همچنین ارثی که به انسان می رسد خمس ندارد ولی اگر مثلا با کسی خویشاوندی داشته و گمان ارث بردن از او نداشته باید خمس ان ارث را در صورتی که از مخارج سالش زیاد بیاید بدهد
- [آیت الله فاضل لنکرانی] وارث میت فقط عموی پدری میت و پسر عموی پدر و مادری میت باشند ارث به پسر عموی پدر و مادری می رسد و عموی پدری میت ارث نمی برد و این تنها مورد استثناء از قاعده کلی است که در مساله قبل بیان شد البته این در موردی است که میت عموی پدر و مادری یا عموی مادری یا دایی یا عمه نداشته باشد. ارث زن وشوهر