خداوند، گاهی بندگانش را حمد و ستایش می‌کند و گاهی نیز خودش را حمد و ستایش می‌کند. حمد بر بندگان همان قبول کارهای خوب آنان و پاداش دادن به آنها است. همچنین است معنای شکر و سپاس خدا از بندگان، اما بندگان نیز خداوند کریم را در برابر صفات و نعمت‌های خوبش حمد و ستایش می‌کنند؛ یعنی با زبان از نعمت‌های او قدر دانی می‌نمایند؛ مثلاً می‌گویند «الحمد لله» و گاهی هم او را شکر و سپاس می‌گویند یا با زبان یا در قلب یا با دیگر اعضا و جوارح خویش، اما چون ذات خداوند و اسما و صفاتش همه نامحدود و قابل درک حقیقی برای بندگان که ممکن الوجود و در نهایت ضعف و فقر وجودی هستند نخواهد بود، بنابر این، حمد حقیقی و لایق و شایسته به حال خداوند از سوی ممکنات امکان پذیر نیست، چنانچه امام سجاد(ع) می‌فرماید: «لَا یَصِفُهُ نَعْتُ الْوَاصِفِین»؛ اندیشه‏های وصف‏ کنندگان‏ از عهده وصفش بر نیایند. و تنها خود خداوند است که عارف به اسما و صفات و زیبایی کارهای خود می‌باشد. پس حمد حقیقی بر نفس او را تنها خودش می‌تواند انجام دهد و این است معنای حامد بودن و ستایش‌گر بودن خداوند بر ذات خویش.
در ارتباط با معنای صفت حامد و شاکر سؤالی داشتم. در دعای جوشن کبیر این دو از اسما الهی هستند و به خدا اطلاق شدهاند. در معنای واژه حامد اینطور آمده است که: ستایشگر (ذات خود)، ستوده و معنای شاکر نیز که واضح است و نیاز به یاد آوری مجدد نمیباشد. 1. خداوند ستایشگر است یعنی چه؟ 2. خداوند ستایشگر ذات خود است چه مفهوم و برداشتی بایستی از آن بشود؟ 3. خداوند شاکر است یعنی چه؟ 4. خدا چه شکری را به جای میآورد؟ 5. وجه تمایز اطلاق این صفات به انسان و خدا در چیست؟ لطفاً اگر نیاز بود منابعی را هم که میتوان پاسخ را از آن منابع یافت و به تفصیل، پاسخ را مشاهده کرد، ذکر بفرمایید.
خداوند، گاهی بندگانش را حمد و ستایش میکند و گاهی نیز خودش را حمد و ستایش میکند. حمد بر بندگان همان قبول کارهای خوب آنان و پاداش دادن به آنها است. همچنین است معنای شکر و سپاس خدا از بندگان، اما بندگان نیز خداوند کریم را در برابر صفات و نعمتهای خوبش حمد و ستایش میکنند؛ یعنی با زبان از نعمتهای او قدر دانی مینمایند؛ مثلاً میگویند «الحمد لله» و گاهی هم او را شکر و سپاس میگویند یا با زبان یا در قلب یا با دیگر اعضا و جوارح خویش، اما چون ذات خداوند و اسما و صفاتش همه نامحدود و قابل درک حقیقی برای بندگان که ممکن الوجود و در نهایت ضعف و فقر وجودی هستند نخواهد بود، بنابر این، حمد حقیقی و لایق و شایسته به حال خداوند از سوی ممکنات امکان پذیر نیست، چنانچه امام سجاد(ع) میفرماید: «لَا یَصِفُهُ نَعْتُ الْوَاصِفِین»؛ اندیشههای وصف کنندگان از عهده وصفش بر نیایند. و تنها خود خداوند است که عارف به اسما و صفات و زیبایی کارهای خود میباشد. پس حمد حقیقی بر نفس او را تنها خودش میتواند انجام دهد و این است معنای حامد بودن و ستایشگر بودن خداوند بر ذات خویش.