من زن دوم مردی هستمکه 4 ساله از رسیدگی بیش از اندازه او به خوانواده اولش چندینبار که اذیت شدم سکوت کردم .چند بار هم گفتم ولی بیفایده بود.بیش از 6-5 بارتصمیم گرفتم جدا شم چون از زندگی با او ناامید شدم.قبلا گریه میکردم وچندین روز ناراحت باز سعی میکردم فراموش کنم ولی این بار خیلی نسبت به همه چیز و مرد زندگیم بیتفاوتم حدودا یک ماه شده.برای جدایم هر بار استخاره کردم بد آمده،نمیدونم چکار کنم
سلام/ حتما قبل از هر تصمیمی به مشاور مراجعه کنید. توصیه ی من با توجه به مسائل شما: دکتر جعفری نژاد؛مرکز مشاوره زندگی بهتر
عنوان سوال:

من زن دوم مردی هستمکه 4 ساله از رسیدگی بیش از اندازه او به خوانواده اولش چندینبار که اذیت شدم سکوت کردم .چند بار هم گفتم ولی بیفایده بود.بیش از 6-5 بارتصمیم گرفتم جدا شم چون از زندگی با او ناامید شدم.قبلا گریه میکردم وچندین روز ناراحت باز سعی میکردم فراموش کنم ولی این بار خیلی نسبت به همه چیز و مرد زندگیم بیتفاوتم حدودا یک ماه شده.برای جدایم هر بار استخاره کردم بد آمده،نمیدونم چکار کنم


پاسخ:

سلام/ حتما قبل از هر تصمیمی به مشاور مراجعه کنید. توصیه ی من با توجه به مسائل شما: دکتر جعفری نژاد؛مرکز مشاوره زندگی بهتر





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین