آیاتی را که دلالت بر مقدس بودن برخی مکان‌ها دارند، می‌توان به دو دسته تقسیم نمود که در آنها از برخی مکان‌ها به صورت ویژه یاد شده و در برخی دیگر، می‌توان از آن برداشت تقدیس مکان مورد نظر کرد. الف. دسته اول؛ مانند مکه و زمین مقدس (وادی طور) که حضرت موسی(ع) به فرمان خداوند به آن‌جا رفت و خداوند بر او تجلّی کرد که آیات آن عبارتند از: 1. «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلْعالَمینَ»؛[1] بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان. 2. «إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُویً»؛[2] بی‌گمان این منم پروردگار تو، پای‏پوش‏های خویش را درآور که تو در سرزمین مقدس «طوی» هستی. 3. «یا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتی‏ کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَ لا تَرْتَدُّوا عَلی‏ أَدْبارِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرینَ»؛[3] ای قوم من! به سرزمین مقدّسی (به نظر اکثر مفسران بیت المقدس)[4] که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید و واپس مگرایید که زیان‌کار گردید. ب. دسته دوم: آیاتی که می‌توان کلیاتی از آن درباره مقدس بودن برخی مکان‌ها برداشت کرد: 1. «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً»؛ [5] و این‌که سجده‏گاه‌ها از آن خداوند است پس با خداوند هیچ‌کس را (به پرستش) مخوانید. از این آیه می‌توان تقدّس مساجد را برداشت کرد. 2. «فَقالُوا ابْنُوا عَلَیْهِمْ بُنْیاناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قالَ الَّذینَ غَلَبُوا عَلی‏ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِداً»؛[6] گفتند بنایی بر (غار) آنان بسازید (تا داستانشان آشکار نگردد) -پروردگارشان بر (احوال) آنان آگاه‌تر است- کسانی که در کارشان (در آن کشمکش) برتری داشتند گفتند: بر (غار) آنان (به یادبود) مسجدی خواهیم ساخت. این آیه شریفه نیز دلالت دارد که مزار اولیای الهی نیز از تقدّس برخوردار است. برای اطلاع از تقدس عدد هفت نمایه: عدد هفت در قرآن، 18216 را مطالعه نمایید. [1] . آل عمران، 96. [2] . طه، 12. [3] . مائده، 21. [4] . طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج1، ص 321، دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، تهران، 1377 ش؛ زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 1، ص 620، دار الکتاب العربی، بیروت، 1407ق. [5] . جن، 18. [6] . کهف، 21.
مکانهای مقدّس در قرآن کریم را نام ببرید؟ آیا غیر از مکانهای مقدس در قرآن، اشاره به مکانهای دیگر در قرآن شده است؟ علت مقدس بودن عدد هفت چیست؟
آیاتی را که دلالت بر مقدس بودن برخی مکانها دارند، میتوان به دو دسته تقسیم نمود که در آنها از برخی مکانها به صورت ویژه یاد شده و در برخی دیگر، میتوان از آن برداشت تقدیس مکان مورد نظر کرد.
الف. دسته اول؛ مانند مکه و زمین مقدس (وادی طور) که حضرت موسی(ع) به فرمان خداوند به آنجا رفت و خداوند بر او تجلّی کرد که آیات آن عبارتند از:
1. «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلْعالَمینَ»؛[1] بیگمان نخستین خانهای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان.
2. «إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُویً»؛[2] بیگمان این منم پروردگار تو، پایپوشهای خویش را درآور که تو در سرزمین مقدس «طوی» هستی.
3. «یا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتی کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَ لا تَرْتَدُّوا عَلی أَدْبارِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرینَ»؛[3] ای قوم من! به سرزمین مقدّسی (به نظر اکثر مفسران بیت المقدس)[4] که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید و واپس مگرایید که زیانکار گردید.
ب. دسته دوم: آیاتی که میتوان کلیاتی از آن درباره مقدس بودن برخی مکانها برداشت کرد:
1. «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً»؛ [5] و اینکه سجدهگاهها از آن خداوند است پس با خداوند هیچکس را (به پرستش) مخوانید. از این آیه میتوان تقدّس مساجد را برداشت کرد.
2. «فَقالُوا ابْنُوا عَلَیْهِمْ بُنْیاناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قالَ الَّذینَ غَلَبُوا عَلی أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِداً»؛[6] گفتند بنایی بر (غار) آنان بسازید (تا داستانشان آشکار نگردد) -پروردگارشان بر (احوال) آنان آگاهتر است- کسانی که در کارشان (در آن کشمکش) برتری داشتند گفتند: بر (غار) آنان (به یادبود) مسجدی خواهیم ساخت. این آیه شریفه نیز دلالت دارد که مزار اولیای الهی نیز از تقدّس برخوردار است.
برای اطلاع از تقدس عدد هفت نمایه: عدد هفت در قرآن، 18216 را مطالعه نمایید. [1] . آل عمران، 96. [2] . طه، 12. [3] . مائده، 21. [4] . طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج1، ص 321، دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، تهران، 1377 ش؛ زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 1، ص 620، دار الکتاب العربی، بیروت، 1407ق. [5] . جن، 18. [6] . کهف، 21.
- [سایر] مکانهای مقدّس در قرآن کریم را نام ببرید؟
- [سایر] دو زن نمونه که در قرآن نیز به آنها اشاره شده است را نام ببرید؟
- [سایر] آیا در قرآن کریم به لایههای اتمسفر اشاره شده است؟
- [سایر] آیا در قرآن کریم به لایههای اتمسفر اشاره شده است؟
- [سایر] آیا در قرآن کریم به لایههای اتمسفر اشاره شده است؟
- [سایر] در قرآن کریم به چه مکانهایی اشاره شده است؟
- [سایر] به چند اثر مثبت و منفی تفسیر علمی قرآن کریم اشاره بفرمایید؟
- [سایر] شاخصه و بُعد اعجاز قرآن کریم برای عوام و آنانی که از مسایل علمی و فنی آگاهی ندارند، چیست؟ بُعد همه کَس فهم قرآن را نام ببرید؟
- [سایر] نگاه قرآن کریم و کتاب مقدس به مریم(س) چگونه است؟
- [سایر] چه آیاتی از قرآن کریم به تعلیم و تربیت فرزندان اشاره دارد؟
- [آیت الله علوی گرگانی] قرآن وانگشتر وشمشیر میّت ولباسی را که پوشیده مال پسر بزرگتر است چه از هرکدام یک عدد داشته باشد، یا از هرکدام متعدد داشته باشد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیّت زیاد می دهد مثل اصول دین یامذهب و حفظ قرآن مجید وحفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریّه ، باید ملاحظه اهمیّت شود ، و مجردّ ضرر ، موجب واجب نبودن نمی شود ، پس اگر توقّف داشته باشد ، حفظ عقائد مسلمانان یا حفظ احکام ضروریّه اسلام بر بذل جان و مال ، واجب است بذل آن
- [امام خمینی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیت زیاد میدهد مثل اصول دین یا مذهب و حفظ قرآن مجید و حفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریه، باید ملاحظه اهمیت شود، و مجرد ضرر، موجب واجب نبودن نمیشود، پس اگر توقف داشته باشد حفظ عقاید مسلمانان یا حفظ احکام ضروریه اسلام بر بذل جان و مال، واجب است بذل آن.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] 1 قسم را باید با زبان و لفظ صریح بیان کرد. 2 قسمی اعتبار دارد که یکی از اسماء خداوند متعال باشد مثل خدا یا الله. 3 اگر به برخی از اوصاف خدای سبحان قسم بخورد که معمولاً از آن صفت خدای سبحان اراده می شود یا قرینه ای به کار ببرد که مراد او را بفهماند قسم صحیح است. 4 شخص لال اگر با اشاره قسم بخورد قسم او صحیح است ولی کسی که می تواند سخن بگوید قسم او با اشاره صحیح نیست. 5 قسم به مقدسات دیگر مثل قرآن و پیامبر و ائمه اطهار(علیهم السلام) احکام قسم را ندارد.
- [امام خمینی] قوانین و مصوباتی که از مجالس قانونگذاری دولتهای جائر به امر عمال اجانب خَذَلَهم اللَّه تعالی بر خلاف صریح قرآن کریم و سنّت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میگذرد و گذشته است، از نظر اسلام لغو و از نظر قانون بیارزش است، و لازم است مسلمانها از امرکننده و رأیدهنده به هر طور ممکن است اعراض کنند، و با آنها معاشرت و معامله نکنند، و آنان مجرمند و عملکننده به رأی آنها معصیت کار و فاسق است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدّس به آن اهمیّت زیاد میدهد، مثل اصول دین یا مذهب و حفظ قرآن مجید و حفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروری اسلام، باید ملاحظه این اهمیّت بشود و مجرّدِ خوف ضرر، موجب سقوط وجوب آن نمیشود؛ پس اگر حفظ عقاید مسلمانان یا حفظ احکام ضروری اسلام بر بذل جان و مال توقّف داشته باشد، بذل آن واجب است.
- [آیت الله اردبیلی] صدقه دادن که یک اقدام خالصانه و صادقانه میباشد، مورد سفارش قرآن کریم و احادیث فراوان قرار گرفته و موجب خیر و برکت در زندگی، دفع بلا و مرگهای ناگهانی و شفای بیماران میشود و همان طور که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده: (کلّ معروف صدقه)(1) یعنی هر کار خیر و پسندیدهای، صدقه محسوب میشود و اقداماتی که موجب هدایت گمراهان، حمایت نیازمندان و عمران و آبادانی مادی و معنوی جامعه گردد، ماندگارتر و مفیدتر میباشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر اشتباها مشغول خواندن سوره ای شود که سجده واجب دارد چنانچه پیش از رسیدن به ایه سجده بفهمد باید ان سوره را رها کند و سوره دیگر بخواند و اگر بعد از خواندن ایه سجده بفهمد احتیاطا به سجده اشاره نموده و سوره را تمام کند و سوره دیگری هم به قصد قربت مطلقه یعنی اگر وظیفه اش سوره دیگری است این همان باشد وگرنه به عنوان قرایت قران باشد بخواند و بعد از نماز باید سجده ان را به جا اورد
- [آیت الله شبیری زنجانی] قسم چند شرط دارد: اوّل: کسی که قسم میخورد باید ممیّز و عاقل باشد و از روی قصد و اختیار قسم بخورد، پس قسم خوردن غیر ممیّز و دیوانه و مست و کسی که مجبورش کردهاند درست نیست ولی اگر کسی که مجبورش کردهاند بعداً قسمی را که خورده اجازه دهد، صحیح خواهد شد و نیز اگر در حال عصبانی بودن بیقصد یا بیاختیار قسم بخورد صحیح نیست و قسم بچه ممیّز بدون اذن یا اجازه ولیّ صحیح نیست. دوم: کاری را که قسم میخورد انجام دهد باید واجب یا مستحبّ باشد و کاری را که قسم میخورد ترک کند باید واجب و مستحبّ نباشد، بنابراین اگر کاری انجام و ترک آن از هر جهتی یکسان باشد اگر ترک آن را قسم بخورد باید به قسم خود عمل نماید و اگر انجام آن را قسم بخورد لازم نیست انجام دهد. سوم: به یکی از اسمهای خداوند عالم قسم بخورد که به غیر ذات مقدّس او گفته نمیشود؛ مانند (خدا) و (اللَّه) و نیز اگر به اسمی قسم بخورد که به غیر خدا هم میگویند ولی به قدری به خدا گفته میشود که هر وقت کسی آن اسم را بگوید ذات مقدّس حقّ در نظر میآید، مثل آن که به خالق و رازق قسم بخورد صحیح است و نیز اگر به قرینهای به خدای متعال قسم بخورد صحیح است و بنا بر احتیاط بیقرینه هم صحیح است. چهارم: قسمخوردن را به وسیلهای همچون گفتار یا نوشتار یا اشاره کردن انشاء کند و ظاهراً لازم نیست قسم را به زبان آورد ولی نام خداوند را باید به زبان آورد و نوشتن آن یا اشاره به آن کفایت نمیکند و آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد و به خداوند عالم اشاره کند صحیح است. پنجم: عملکردن به قسم برای او ممکن باشد و اگر موقعی که قسم میخورد ممکن باشد و بعداً از عمل به آن عاجز شود، از وقتی که عاجز میشود قسم او به هم میخورد و اگر عمل کردن به نذر با ضرر یا حرج (یعنی مشقّت زیادی که معمولاً آن را تحمّل نمیکنند) همراه باشد، مانع از صحّت قسم نیست، آری گاه تحمّل ضرر یا حرج از نظر شرع ناپسند است که در این صورت قسم به علّت دارا نبودن شرط دوم صحیح نیست.
- [آیت الله بروجردی] قسم چند شرط دارد:اوّل:کسی که قسم میخورد باید بالغ و عاقل باشد و از روی قصد و اختیار قسم بخورد، پس قسم خوردن بچّه و دیوانه و مست و کسی که مجبورش کردهاند، درست نیست و همچنین است اگر در حال عصبانی بودن بیقصد قسم بخورد.دوم:کاری را که قسم میخورد انجام دهد باید حرام و مکروه نباشد و کاری که قسم میخورد ترک کند باید واجب و مستحب نباشد و اگر قسم بخورد که کار مباحی را به جا آورد، باید ترک آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد و نیز اگر قسم بخورد کار مباحی را ترک کند، باید انجام آن در نظر مردم بهتر از ترکش نباشد.سوم:به یکی از اسمهای خداوند عالم قسم بخورد که به غیر ذات مقدس او گفته نمیشود، مانند خدا و الله و نیز اگر به اسمی قسم بخورد که به غیر خدا هم میگویند، ولی به قدری به خدا گفته میشود که هر وقت کسی آن اسم را بگوید، ذات مقدس حق در نظر میآید، مثل آن که به خالق و رازق قسم بخورد صحیح است.چهارم:قسم را به زبان بیاورد و اگر بنویسد یا در قلبش آن را قصد کند صحیح نیست، ولی آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد، صحیح است.پنجم:عمل کردن به قسم برای او ممکن باشد و اگر موقعی که قسم میخورد ممکن باشد و بعداً از عمل به آن عاجز شود، از وقتی که عاجز میشود، قسم او به هم میخورد و همچنین است اگر عمل کردن به نذر به قدری مشقّت پیدا کند که نشود آن را تحمّل کرد.