1. تمام احکام الهی بر اساس مصالح و مفاسد است و هیچ حکمی از احکام اسلامی بدون جهت، حلال و یا حرام و یا واجب و ... نشده است. کسانی که پایه توحید خود را محکم ساخته‌اند و طبق دلایل قطعی عقیده دارند که قانون‌گذار اسلام؛ یعنی، خداوند متعال، بی‌نیاز مطلق و دارای علم و حکمت بی‌پایان است، هیچ‌گونه تردیدی نخواهند داشت که تمام احکام و مقررات و دستورهای اسلامی که پیامبر اسلام(ص) از طرف خدای متعال برای بشر آورده است، دارای مصالح و فوایدی می‌باشد که برخی از آنها در آیات و روایات بیان شده است؛ و در مواردی که هم خداوند به حکمت برخی از احکام اشاره نکرده است، خود بر اساس حکمتی بوده است؛ زیرا علم و حکمت خدای بزرگ ایجاب می‌کند که هیچ فرمانی را بدون رعایت مصالح بندگانش صادر نکند و چنین افرادی همیشه در صدد پیروی از دستورهای الهی هستند و دانستن و ندانستن جزئیات فلسفه و چرایی احکام در روحیه آنان اثری نخواهد داشت.[1] 2. نجس بودن چیزی، لزوماً دلیلی بر پست بودن آن نیست؛ مثلاً خون که یکی از حیاتی‌ترین مواد در وجود انسان است، آیا تنها به دلیل نجس بودن آن، می‌توان گفت که چیز پستی است؟! ضمن این‌که، می­دانیم انسان از چیزی به وجود می‌آید که نجس(منی) است. 3. این‌که چیزی مانند سوسک، پیش ما مظهر کثیفی است نمی‌تواند ملاک نجاست و طهارت باشد؛ زیرا طهارت و نجاست پدیده‌ای شرعی است که تنها فقه عهده‌دار بیان احکام آن است و شناخت پدیده‌های پاک و نجس تنها با معرّفی شارع مقدّس ممکن است. در مقابل؛ ادراک تمیزی و کثیفی، امری عرفی و عقلایی و بر اساس طبع انسانی است که افزون بر دین، بهداشت نیز از آن سخن به میان می‌آورد. «طهارت»، پاکی از نجاست شرعی است که در بسیاری از کارها؛ مانند: نماز، روزه، خوردن و آشامیدن ضرورت دارد و «نجاست» به معنای نجس بودن یا نجس شدن چیزی است. بر این پایه، چیزهایی که شارع آن‌را عین نجس دانسته است؛ غیر از بهداشت و کثیفی است. به علاوه؛ همین سوسک و ... که پیش مسلمانان به حق و بر اساس پیروی از احکام دین اسلام مظهر کثیفی بوده و به همین دلیل، حرام است، نزد برخی دیگر از انسا‌ن‌ها –مانند برخی ساکنان آسیای شرقی- خوراک لذیذی است که در بازارهایشان عرضه می‌شود. و از آن سو، همین سگی که در اسلام عین نجس دانسته شده، دارای منافعی بوده و در فقه اسلامی خرید و فروش آنها جهت استفاده از نگهبانی، شکار و ... صحیح است.[2] 4. شاید یکی از دلائل نجاست سگ[3] آن باشد که با توجه به وفاداری سگ‌ها به انسان‌ها، و اهلی بودن برخی از گروه‌های این حیوان، آدمیان از او تنها در موارد لازم در زندگی استفاده کنند و محبت بیش از حد به این حیوان - همان‌طور که امروزه در برخی از نقاط می‌بینیم-، بدان نیانجامد که ارتباط با سگ‌ها، جایگزین ارتباطات اجتماعی برای برخی انسان‌ها شود. و این درباره دیگر نجاسات هم جاری است؛ همان‌طور که شهید اول در بحث تعریف نجاست می‌گوید: «چیزهایی را که نجس قرار داده شده و استفاده از آن در نماز و ... حرام دانسته شده، به جهت این است که؛ مردم از آن نجس، [در زندگی مادی و معنوی خود] دوری و فرار کنند».[4] بنابر این، خداوند چیزهایی را به جهت انواع مفاسد و ضررهایی که در آنها وجود دارد، نجس دانسته و از مردم خواسته است تا استفاده از آنها را نه ممنوع، بلکه محدود سازند تا زندگی سالم و پاکی داشته باشند. [1] . برگرفته از: «فلسفه و حکمت احکام فقهی»، سؤال 8593. [2] . ر.ک: شیخ انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، ج 1، ص 51 – 59، کنگره جهانی بزرگداشت شیخ اعظم انصاری، قم، چاپ اول، 1415ق؛ امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنی‌هاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 2، ص 198، 206، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، 1424ق؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج 1، ص 493، مؤسسه مطبوعات دار العلم، قم، چاپ اول، بی‌تا. [3] . ر.ک: «علت نجاست سگ»، سؤال 3430. [4] . عاملی (شهید اول)، محمد بن مکی، القواعد و الفوائد، محقق و مصحح: حکیم‌، سید عبد الهادی، ج 2، ص 85، کتابفروشی مفید، قم، چاپ اول، بی تا؛ ر.ک: کتاب المکاسب، ج 1، ص 100.
چرا در اسلام سگ که چنین با وفا است عین نجاست است، همچون مدفوع انسان، در صورتی که سگهای اصلاح نژاد شده وجود دارند که شاید از بعضی انسانها نیز تمیزتر باشند، ولی موش و یا سوسک که برای ما مظهر کثیفیاند عین نجاست نیستند؟
1. تمام احکام الهی بر اساس مصالح و مفاسد است و هیچ حکمی از احکام اسلامی بدون جهت، حلال و یا حرام و یا واجب و ... نشده است. کسانی که پایه توحید خود را محکم ساختهاند و طبق دلایل قطعی عقیده دارند که قانونگذار اسلام؛ یعنی، خداوند متعال، بینیاز مطلق و دارای علم و حکمت بیپایان است، هیچگونه تردیدی نخواهند داشت که تمام احکام و مقررات و دستورهای اسلامی که پیامبر اسلام(ص) از طرف خدای متعال برای بشر آورده است، دارای مصالح و فوایدی میباشد که برخی از آنها در آیات و روایات بیان شده است؛ و در مواردی که هم خداوند به حکمت برخی از احکام اشاره نکرده است، خود بر اساس حکمتی بوده است؛ زیرا علم و حکمت خدای بزرگ ایجاب میکند که هیچ فرمانی را بدون رعایت مصالح بندگانش صادر نکند و چنین افرادی همیشه در صدد پیروی از دستورهای الهی هستند و دانستن و ندانستن جزئیات فلسفه و چرایی احکام در روحیه آنان اثری نخواهد داشت.[1]
2. نجس بودن چیزی، لزوماً دلیلی بر پست بودن آن نیست؛ مثلاً خون که یکی از حیاتیترین مواد در وجود انسان است، آیا تنها به دلیل نجس بودن آن، میتوان گفت که چیز پستی است؟! ضمن اینکه، میدانیم انسان از چیزی به وجود میآید که نجس(منی) است.
3. اینکه چیزی مانند سوسک، پیش ما مظهر کثیفی است نمیتواند ملاک نجاست و طهارت باشد؛ زیرا طهارت و نجاست پدیدهای شرعی است که تنها فقه عهدهدار بیان احکام آن است و شناخت پدیدههای پاک و نجس تنها با معرّفی شارع مقدّس ممکن است. در مقابل؛ ادراک تمیزی و کثیفی، امری عرفی و عقلایی و بر اساس طبع انسانی است که افزون بر دین، بهداشت نیز از آن سخن به میان میآورد. «طهارت»، پاکی از نجاست شرعی است که در بسیاری از کارها؛ مانند: نماز، روزه، خوردن و آشامیدن ضرورت دارد و «نجاست» به معنای نجس بودن یا نجس شدن چیزی است. بر این پایه، چیزهایی که شارع آنرا عین نجس دانسته است؛ غیر از بهداشت و کثیفی است.
به علاوه؛ همین سوسک و ... که پیش مسلمانان به حق و بر اساس پیروی از احکام دین اسلام مظهر کثیفی بوده و به همین دلیل، حرام است، نزد برخی دیگر از انسانها –مانند برخی ساکنان آسیای شرقی- خوراک لذیذی است که در بازارهایشان عرضه میشود. و از آن سو، همین سگی که در اسلام عین نجس دانسته شده، دارای منافعی بوده و در فقه اسلامی خرید و فروش آنها جهت استفاده از نگهبانی، شکار و ... صحیح است.[2]
4. شاید یکی از دلائل نجاست سگ[3] آن باشد که با توجه به وفاداری سگها به انسانها، و اهلی بودن برخی از گروههای این حیوان، آدمیان از او تنها در موارد لازم در زندگی استفاده کنند و محبت بیش از حد به این حیوان - همانطور که امروزه در برخی از نقاط میبینیم-، بدان نیانجامد که ارتباط با سگها، جایگزین ارتباطات اجتماعی برای برخی انسانها شود. و این درباره دیگر نجاسات هم جاری است؛ همانطور که شهید اول در بحث تعریف نجاست میگوید: «چیزهایی را که نجس قرار داده شده و استفاده از آن در نماز و ... حرام دانسته شده، به جهت این است که؛ مردم از آن نجس، [در زندگی مادی و معنوی خود] دوری و فرار کنند».[4] بنابر این، خداوند چیزهایی را به جهت انواع مفاسد و ضررهایی که در آنها وجود دارد، نجس دانسته و از مردم خواسته است تا استفاده از آنها را نه ممنوع، بلکه محدود سازند تا زندگی سالم و پاکی داشته باشند. [1] . برگرفته از: «فلسفه و حکمت احکام فقهی»، سؤال 8593. [2] . ر.ک: شیخ انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، ج 1، ص 51 – 59، کنگره جهانی بزرگداشت شیخ اعظم انصاری، قم، چاپ اول، 1415ق؛ امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنیهاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 2، ص 198، 206، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، 1424ق؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج 1، ص 493، مؤسسه مطبوعات دار العلم، قم، چاپ اول، بیتا. [3] . ر.ک: «علت نجاست سگ»، سؤال 3430. [4] . عاملی (شهید اول)، محمد بن مکی، القواعد و الفوائد، محقق و مصحح: حکیم، سید عبد الهادی، ج 2، ص 85، کتابفروشی مفید، قم، چاپ اول، بی تا؛ ر.ک: کتاب المکاسب، ج 1، ص 100.
- [سایر] نجاست سگ امر علمی و قابل اثباتی نیست؟ اگر قرار باشد سگ نجس باشد موش و یا سوسک که همیشه در فاضلاب و محل¬های کثیف زندگی می کنند و منشا بیماری های مهلک مثل طاعون هستند نیز باید نجس باشند؟!!!
- [آیت الله خامنه ای] اگر دندان ها به وسیله ی موادی پر شده باشند که قابل جدا شدن از آنها نیستند، در صورتی که داخل دهان نجس شود، آیا نیاز به آبکشی آن وجود دارد یا به صرف زوال عین نجاست، پاک می شود؟
- [سایر] آیا نجاست هر چیزی فقط از سه راه ثابت می شود و راهی دیگر غیر از این راه ها نیست؟ در راه اوّل؛ یعنی- زمانی که خود انسان یقین کند چیزی نجس است و اگر گمان داشته باشد چیزی نجس است، لازم نیست از آن اجتناب نماید-، آیا یقین در صورتی محقق می شود که فقط با چشمانمان نجس شدن چیزی ، یا ذرات نجاست، (مانند خون، بول، مدفوع...) را ببینیم؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اعضایی که در باطن بدن انسان پیوند زده میشود و مانند سایر اعضای بدن از فعالیتهای حیاتی برخوردار است، مانند سایر اعضای باطنی با برطرف شدن عین نجاست پاک میشوند ولی اشیایی چون دندان مصنوعی که از فعالیتهای حیاتی برخوردار نیستند، بنا بر احتیاط با برطرف شدن عین نجاست پاک نمیشوند و باید آنها را آب کشید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] گوشت و شیر حیوان نجس، مانند سگ و خوک، حرام است، و همچنین گوشت و شیر حیوانات درنده که معمولا نیش و چنگال دارند مانند شیر و پلنگ و یوزپلنگ و گرگ و کفتار و شغال و روباه و گربه و همینطور حیواناتی که مسخ شده اند مانند فیل و خرس و بوزینه و خرگوش حرام می باشند و خوردن حیوانات ریز و حشرات مانند موش و سوسمار و مار و مارمولک و عقرب و سوسک و زنبور و مور و مگس و پشه و انواع کرمها نیز حرام است.
- [آیت الله مظاهری] حیوانی که خوراک آن بر حسب عادت منحصر به مدفوع انسان شده است همه چیز آن نجس است و در صورتی که آن را استبراء کنند یعنی تا مدتی آن را از خوردن نجاست باز دارند به نحوی که دیگر نگویند نجاستخوار است پاک میشود.
- [آیت الله سبحانی] بول و غائط حیوانی که به خوردن نجاست انسان عادت کرده، نجس است، و اگر بخواهند پاک شود، باید آن را استبراء کنند; یعنی تا مدتی که بعد از آن مدت دیگر نجاست خوار به آن نگویند، نگذارند نجاست بخورد و غذای پاک به آن بدهند و بنابر احتیاط واجب باید شتر نجاست خوار را چهل روز و گاو را بیست روز و گوسفند را ده روز و مرغابی را هفت یا پنج روز و مرغ خانگی را سه روز از خوردن نجاست جلوگیری کنند و غذای پاک به آنها بدهند و در حیوانات دیگر به همین اندازه که نام حیوان نجاست خوار از آن برداشته شود کافی است و این احکام مخصوص مدفوع انسان است و اگر مرغ و یا حیوان دیگر از نجاسات دیگر بخورند، بول و مدفوع و گوشت آنها حرام نمی شود. 11. غایب شدن مسلمان
- [آیت الله علوی گرگانی] معاملات حرام شش است: اوّل - خرید و فروش عین نجس مثل بول و غائط بلکه جواز بیع در غائط بعید نیست گرچه احتیاط در ترک بیع است; و اما عبد کافر و سگ شکاری، خرید و فروش آنها با آن که عین نجس هستند جایز است; دوم خرید وفروش مال غصبی، در صورتی که تصرّف در مال غیر نماید امّا خواندن عقد بدون تصرّف نه باطل است ونه حرام بلکه فضولی است و بستگی به اجازه مالک دارد; سوم - خرید وفروش چیزی که مال نیست مثل حیوانات درنده اگر منفعت عقلایی نداشته باشد; چهارم - معامله چیزی که منافع معمولی آن فقط کار حرام باشد، مانند اسباب قمار; پنجم - معاملهای که در آن ربا باشد; ششم - فروش جنسی که با چیزی دیگر مخلوط است، در صورتی که آن چیز معلوم نباشد و فروشنده هم به خریدار نگوید، مثل فروختن روغنی که آن را با پیه مخلوط کرده است واین عمل را غش میگویند، پیغمبر اکرم فرمود: از ما نیست کسی که در معامله با مسلمانان غش کند یا به آنان ضرر بزند یا تقلّب و حیله نماید و هر که با برادر مسلمان خود غش کند، خداوند برکت و روزی او را میبرد و راه معاش او را میبندد و او را به خودش واگذار میکند، در بعضی از صورتها مراد از حرمت بطلان معامله است مثل صورت سوم.
- [آیت الله اردبیلی] در چند مورد معامله باطل است: اوّل: خرید و فروش عین نجسی که از آن منفعت حرام برده میشود، مثل مشروبات الکلی؛ ولی خرید و فروش چیزهایی مثل مدفوع جهت کُود کشاورزی و سگ شکاری تعلیم دیده و خون انسان برای تزریق به بیمار که منفعت حلال دارند، اشکال ندارد. دوم: خرید و فروش مال غصبی، مگر آن که صاحب آن، معامله را بپذیرد. سوم: خرید و فروش چیزهایی که مالیّت و ارزش عقلایی ندارند. چهارم: معامله چیزی که منافع معمولی آن حرام باشد، مثل آلات قمار. پنجم: معاملهای که در آن ربا باشد و (غِشّ) در معامله یعنی فروختن جنسی که با چیز دیگری مخلوط است، در صورتی که آن چیز معلوم نباشد و فروشنده هم به خریدار نگوید مثل شیری که در آن آب ریخته است حرام است. از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم منقول است که فرمود: (از ما نیست کسی که در معامله با مسلمانان غِشّ کند (و این فرمایش را سه بار تکرار فرمودند) و هر که با برادر مسلمان خود غشّ کند، خداوند برکت روزی او را میبرد و راه معاش او را میبندد و او را به خودش و اگذار میکند.)(1)
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] معاملات حرام شش است: اول خرید و فروش عین نجس مثل مشروبات مسکر و سگ غیر شکاری و مردار و خوک و در غیر اینها در صورتی که بشود از آن استفاده حلال نمود مثلا غائط را کود نمایند و خون انسان که آن را به دیگری تزریق می کنند خرید و فروش جایز است. دوم خرید و فروش مال غصبی. سوم خرید و فروش چیزی که نزد مردم مال نیست مثل بعض حشرات. چهارم معامله چیزی که منافع معمولی آن فقط کار حرام باشد؛ مانند اسباب قمار. پنجم معامله ای که در آن ربا باشد. ششم فروش جنسی که با چیز دیگر مخلوط است؛ در صورتی که آن چیز معلوم نباشد و فروشنده هم به خریدار نگوید؛ مثل فروختن روغنی که آن را با پیه مخلوط کرده است و این عمل را غش می گویند. پیغمبر اکرم (ص) فرمود: از ما نیست کسی که در معامله با مسلمانان غش کند یا به آنان ضرر بزند یا تقلب و حیله نماید و هرکه با برادر مسلمان خود غش کند؛ خداوند برکت روزی او را می برد و راه معاش او را می بندد و او را به خودش واگذار می کند.
- [آیت الله سبحانی] در چند مورد معامله باطل است: اول :خرید و فروش عین نجس مثل: بول و غائط و خون و خوک و سگ ولی خرید و فروش خون برای معالجه بیماران و خرید و فروش سگ شکاری و نگهبان جایز است. دوم :خرید و فروش مال غصبی مگر آنکه صاحبش اذن دهد. سوم: خرید و فروش چیزهائی که ارزش مالی ندارد. چهارم :معامله چیزی که منافع معمولی آن حرام باشد، مثل آلات قمار و موسیقی. پنجم: معامله ای که در آن ربا باشد. ششم: فروختن اجناس تقلبی که خریدار از وضع آن خبر نداشته باشد.و فروختن روغنی که آن را با پیه مخلوط کرده است و این عمل را غش می گویند، از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) منقول است که فرمود: کسی که در معامله با مسلمانان غش کند یا به آنان ضرر بزند یا تقلب و حیله نماید، از ما نیست و هر که با برادر مسلمان خود غش کند، خداوند برکت روزی او را می برد و راه معاش او را می بندد و او را به خودش واگذار می کند. هفتم :خرید و فروش اعضای بدن مانند کلیه و امثال آن و اگر پولی می گیرد آن را در مقابل اجازه برداشتن عضو در بدن، بگیرد نه در مقابل اصل و در هر حال این کار در صورتی جائز است که برای دهنده عضو، ایجاد خطر نکند. هشتم :خرید و فروش اراضی موات پیش از آنکه آن را احیاء کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در چند مورد معامله باطل است: اول: خرید و فروش عین نجس مانند مشروبات مسکر و سگ غیر شکاری و خوک. ولی خرید و فروش عین نجسی که بتوان از آن استفاده حلال نمود جایز است. مثلا خرید و فروش غائط برای کودسازی جایز است. همچنین خرید و فروش خون که در زمان ما برای نجات مجروحین و بیماران مورد استفاده قرار می گیرد جایز است. دوم: خرید و فروش مال غصبی مگر آن که صاحبش معامله را اجازه کند. سوم: خرید و فروش چیزهایی که مالیت ندارد. چهارم: معامله چیزی که منافع معمولی آن حرام باشد، مثل آلات قمار و موسیقی مطرب. پنجم: معامله ای که در آن ربا باشد. غش در معامله حرام است. یعنی فروختن جنسی که با چیز دیگر مخلوط است، در صورتی که آن چیز معلوم نباشد و فروشنده هم به خریدار نگوید، مثل فروختن روغنی که آن را با پیه مخلوط کرده است، از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) منقول است که فرمود: از ما نیست کسی که در معامله با مسلمانان غش کند یا به آنان ضرر بزند یا تقلّب و حیله نماید و هر که با برادر مسلمان خود غش کند، خداوند برکت روزی او را می برد و راه معاش او را می بندد و او را به خودش واگذار می کند.
- [آیت الله سیستانی] معاملات حرام بسیار است ، از آن جمله این موارد است : اول : خرید و فروش مشروبات مسکر ، و سگ غیر شکاری و خوک ، و همچنین مردار نجس بنابر احتیاط واجب و در غیر اینها در صورتی که بشود از عین نجس استفاده قابل توجهی نمود که حلال باشد ، مانند فضولات نجس که برای کود دادن بکار میرود ، خرید و فروش جایز است . دوم : خرید و فروش مال غصبی اگر مستلزم تصرف در آن باشد ، مانند تحویل دادن و تحویل گرفتن . سوم : معامله با پولهائی که از اعتبار ساقط شده است ، یا پولهای تقلبی است در صورتی که طرف معامله متوجه نباشد ، ولی اگر بداند ، معامله جایز است . چهارم : معامله با آلات حرام یعنی چیزهائی که به هیئتی ساخته شده است که معمولاً برای استفاده حرام بکار میآید و ارزش آن به سبب استفاده حرام است مانند بت و صلیب و وسائل قمار و آلات لهو حرام . پنجم : معاملهای که در آن غش باشد ؛ پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودهاند : از ما نیست کسی که در معامله با مسلمانان غش کند ، خداوند برکت روزیِ او را میبرد ، و راه معاش او را میبندد ، و او را به خودش واگذار میکند . و غش موارد مختلفی دارد مانند : 1 مخلوط کردن جنس خوب با جنس بد یا با چیز دیگر ، مانند مخلوط کردن شیر با آب . 2 صورت ظاهر خوبی را به جنس دادن بر خلاف واقع مانند ، آب زدن به سبزی کهنه که تازه جلوه کند . 3 جنس را بصورت جنس دیگر وا نمود کردن مانند ، روکش کردن طلا بدون اطلاع مشتری . 4 مخفی داشتن عیب جنس در صورتی که مشتری به فروشنده اعتماد داشته باشد که از او مخفی نمیدارد .