مهم‌ترین نیازهای جوانان چیست؟ یک جوان چگونه نیازهای خود را اولویت‌‌بندی کند؟ چگونه اگر به چیزی نیاز دارد، اما درکش نمی‌‌کند آگاهی پیدا کند؟
مهم‌ترین نیازها می‌تواند از دیدگاه مادی و معنوی به صورت جداگانه تحلیل شوند، اما معتقدیم که صرف نظر از جوان و پیر بودن، برخی نیازها فطری است و هر فردی در حالت عادی آن‌را درک می‌کند، اما گاه برخی موانع بر فطرت انسان پوششی افکنده و مانع از درک کامل نیاز می‌شود و یا با مُسکّنی موقّت، نیاز او را به صورت ناقص برآورده می‌کند. بر این اساس در این‌جا به برخی از نکات، نیازها و اموری که در رشد و تعالی انسان‌ها و جوانان تأثیر دارد اشاره می‌کنیم. 1. تعلیم و تربیت: نوجوانان و جوانان مانند نهالی هستند که با دست تربیت باغبان به هر سو هدایت می‌شوند. باغبان می‌تواند با هدایت آن، نهال را از کجی حفظ کند، امّا زمانی که جوان به میان‌‌سالی و پیری می‌‌رسد مانند شاخه سخت و ضخیمی است که به محض حرکت نه تنها امکان تغییر در آن نمی‌رود، بلکه ترس از شکستنش نیز می‌رود. امام کاظم(ع) به نقل از رسول خدا(ص) می‌فرماید: «هر کس علم را در جوانی فرا گیرد، مثل نوشته روی سنگ خواهد بود، اما هر کس در بزرگی علم بیاموزد، دانایی او مثل نوشتن روی آب خواهد بود».[1] امام علی(ع) در نامه‌ای به فرزندش امام حسن(ع) فرموده است: «دل جوان، مانند زمین خالی از گیاه و درخت است، هر بذری که در آن افشانده شود می‌پذیرد و در خود می‌پرورد ... فرزند عزیز! من نیز پیش از آن‌که دلت سخت و اندرز ناپذیر شود و مغزت از چیزهای دیگر انباشته گردد به ادب و تربیت تو پرداختم تا به جدّ تمام، به کارپردازی و از آنچه اهل تجربت در پی آن بودند و به محک خویش آزمودند بهره‌برداری نمایی و از رنج و زحمت جست‌وجو راحت باشی و از تجربه اندیشی معاف گردی. در این رهگذر، از ادب به تو آن رسد که ما با تحمّل رنج به دست آورده‌ایم و برای تو روشن شود آنچه گاهی تاریکش می‌دیدیم». [2] بر این اساس، جوان باید از رفتار گذشتگان درس بگیرد بدون این‌که خود بخواهد امور دنیا را محک بزند از محک دیگران بهره‌برداری کند. لذا با توجه به آمادگی و اثرپذیری جوان، شایسته است که جوان همواره در حال تعلّم و تعلیم باشد. امام صادق(ع) می‌فرماید: «دوست ندارم جوانی از شما را جز آن ببینم که شب را در یکی از دو حال به روز آورد: یا عالم باشد یا جوینده علم. اگر چنین نکند تقصیر کرده باشد. و چون تقصیر کند خویشتن را تباه ساخته باشد. و چون خویشتن را تباه سازد گناه‌کار باشد. و چون گناه‌کار باشد در دوزخ جای گیرد، مطلب این است، به خدای محمد سوگند».[3] 2. عبادت و بندگی خدا: جوان هم باید اهل عبادت و بندگی باشد و هم خودش را در این راه زیاد خسته نکند. امام صادق(ع) فرمود: «من جوان بودم و در عبادت کوشا، پدرم فرمود: پسر جان! کمتر از آنچه می‌بینم عبادت کن که خدای عزّ و جلّ چون بنده‌ای را دوست دارد، به اندکی از او راضی شود».[4] عبادت و بندگی خدا دارای مصادیق زیادی است که در اموری مانند انجام واجبات و ترک محرمات، کمک به دیگران، دعا، توسل و ... نمود و جلوه پیدا می‌کند. 3. آینده‌نگری در زندگی: جوان نسبت به زندگی آینده خود مانند ازدواج و شغل نیز نباید بی‌تفاوت باشد، بلکه باید در راه تحصیل زندگی سالم و شغل و ثروت مشروع گام بردارد.[5]   [1] . «قال قال رسول الله (ص) من تعلم فی شبابه کان بمنزلة الوشم فی الحجر و من تعلم و هو کبیر کان بمنزلة الکتاب علی وجه الماء»؛ راوندی، سید فضل الله، النوادر، ص 18، مؤسسه دارالکتاب، قم، چاپ اول، بی‌تا. [2] . «إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ کَالْأَرْضِ الْخَالِیَةِ مَا أُلْقِیَ فِیهَا مِنْ شَیْ‏ءٍ قَبِلَتْهُ فَبَادَرْتُکَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ یَقْسُوَ قَلْبُکَ وَ یَشْتَغِلَ لُبُّکَ لِتَسْتَقْبِلَ بِجِدِّ رَأْیِکَ مِنَ الْأَمْرِ مَا قَدْ کَفَاکَ أَهْلُ التَّجَارِبِ بُغْیَتَهُ وَ تَجْرِبَتَهُ فَتَکُونَ قَدْ کُفِیتَ مَئُونَةَ الطَّلَبِ وَ عُوفِیتَ مِنْ عِلَاجِ التَّجْرِبَةِ فَأَتَاکَ مِنْ ذَلِکَ مَا قَدْ کُنَّا نَأْتِیهِ وَ اسْتَبَانَ لَکَ مَا رُبَّمَا أَظْلَمَ عَلَیْنَا مِنْه»‏؛ شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صالح، صبحی، نامه 31، ص 393، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق. [3] . «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَنَّهُ قَالَ لَسْتُ أُحِبُّ أَنْ أَرَی الشَّابَّ مِنْکُمْ إِلَّا غَادِیاً فِی حَالَیْنِ إِمَّا عَالِماً أَوْ مُتَعَلِّماً فَإِنْ لَمْ یَفْعَلْ فَرَّطَ فَإِنْ فَرَّطَ ضَیَّعَ فَإِنْ ضَیَّعَ أَثِمَ وَ إِنْ أَثِمَ سَکَنَ النَّارَ وَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَق‏»؛ شیخ طوسی، امالی، ص 303، دارالثقافة، قم، چاپ اول، 1414ق. [4] کلینی، کافی، ج ‏2، ص 87، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365ش، «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ اجْتَهَدْتُ فِی الْعِبَادَةِ وَ أَنَا شَابٌّ فَقَالَ لِی أَبِی ع یَا بُنَیَّ دُونَ مَا أَرَاکَ تَصْنَعُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَحَبَّ عَبْداً رَضِیَ عَنْهُ بِالْیَسِیر». [5] . ر.ک: «آینده ‌نگری و تفاوت آن با آرزوهای دراز»، سؤال 23058؛ «معیارهای اصلی و فرعی در انتخاب همسر »، سؤال 12237؛ «حقیقت آرامش و راه های رسیدن به آن»، سؤال 1819.
عنوان سوال:

مهم‌ترین نیازهای جوانان چیست؟ یک جوان چگونه نیازهای خود را اولویت‌‌بندی کند؟ چگونه اگر به چیزی نیاز دارد، اما درکش نمی‌‌کند آگاهی پیدا کند؟


پاسخ:

مهم‌ترین نیازها می‌تواند از دیدگاه مادی و معنوی به صورت جداگانه تحلیل شوند، اما معتقدیم که صرف نظر از جوان و پیر بودن، برخی نیازها فطری است و هر فردی در حالت عادی آن‌را درک می‌کند، اما گاه برخی موانع بر فطرت انسان پوششی افکنده و مانع از درک کامل نیاز می‌شود و یا با مُسکّنی موقّت، نیاز او را به صورت ناقص برآورده می‌کند. بر این اساس در این‌جا به برخی از نکات، نیازها و اموری که در رشد و تعالی انسان‌ها و جوانان تأثیر دارد اشاره می‌کنیم.
1. تعلیم و تربیت: نوجوانان و جوانان مانند نهالی هستند که با دست تربیت باغبان به هر سو هدایت می‌شوند. باغبان می‌تواند با هدایت آن، نهال را از کجی حفظ کند، امّا زمانی که جوان به میان‌‌سالی و پیری می‌‌رسد مانند شاخه سخت و ضخیمی است که به محض حرکت نه تنها امکان تغییر در آن نمی‌رود، بلکه ترس از شکستنش نیز می‌رود. امام کاظم(ع) به نقل از رسول خدا(ص) می‌فرماید: «هر کس علم را در جوانی فرا گیرد، مثل نوشته روی سنگ خواهد بود، اما هر کس در بزرگی علم بیاموزد، دانایی او مثل نوشتن روی آب خواهد بود».[1]
امام علی(ع) در نامه‌ای به فرزندش امام حسن(ع) فرموده است: «دل جوان، مانند زمین خالی از گیاه و درخت است، هر بذری که در آن افشانده شود می‌پذیرد و در خود می‌پرورد ... فرزند عزیز! من نیز پیش از آن‌که دلت سخت و اندرز ناپذیر شود و مغزت از چیزهای دیگر انباشته گردد به ادب و تربیت تو پرداختم تا به جدّ تمام، به کارپردازی و از آنچه اهل تجربت در پی آن بودند و به محک خویش آزمودند بهره‌برداری نمایی و از رنج و زحمت جست‌وجو راحت باشی و از تجربه اندیشی معاف گردی. در این رهگذر، از ادب به تو آن رسد که ما با تحمّل رنج به دست آورده‌ایم و برای تو روشن شود آنچه گاهی تاریکش می‌دیدیم». [2]
بر این اساس، جوان باید از رفتار گذشتگان درس بگیرد بدون این‌که خود بخواهد امور دنیا را محک بزند از محک دیگران بهره‌برداری کند.
لذا با توجه به آمادگی و اثرپذیری جوان، شایسته است که جوان همواره در حال تعلّم و تعلیم باشد. امام صادق(ع) می‌فرماید: «دوست ندارم جوانی از شما را جز آن ببینم که شب را در یکی از دو حال به روز آورد: یا عالم باشد یا جوینده علم. اگر چنین نکند تقصیر کرده باشد. و چون تقصیر کند خویشتن را تباه ساخته باشد. و چون خویشتن را تباه سازد گناه‌کار باشد. و چون گناه‌کار باشد در دوزخ جای گیرد، مطلب این است، به خدای محمد سوگند».[3]
2. عبادت و بندگی خدا: جوان هم باید اهل عبادت و بندگی باشد و هم خودش را در این راه زیاد خسته نکند. امام صادق(ع) فرمود: «من جوان بودم و در عبادت کوشا، پدرم فرمود: پسر جان! کمتر از آنچه می‌بینم عبادت کن که خدای عزّ و جلّ چون بنده‌ای را دوست دارد، به اندکی از او راضی شود».[4]
عبادت و بندگی خدا دارای مصادیق زیادی است که در اموری مانند انجام واجبات و ترک محرمات، کمک به دیگران، دعا، توسل و ... نمود و جلوه پیدا می‌کند.
3. آینده‌نگری در زندگی: جوان نسبت به زندگی آینده خود مانند ازدواج و شغل نیز نباید بی‌تفاوت باشد، بلکه باید در راه تحصیل زندگی سالم و شغل و ثروت مشروع گام بردارد.[5]   [1] . «قال قال رسول الله (ص) من تعلم فی شبابه کان بمنزلة الوشم فی الحجر و من تعلم و هو کبیر کان بمنزلة الکتاب علی وجه الماء»؛ راوندی، سید فضل الله، النوادر، ص 18، مؤسسه دارالکتاب، قم، چاپ اول، بی‌تا. [2] . «إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ کَالْأَرْضِ الْخَالِیَةِ مَا أُلْقِیَ فِیهَا مِنْ شَیْ‏ءٍ قَبِلَتْهُ فَبَادَرْتُکَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ یَقْسُوَ قَلْبُکَ وَ یَشْتَغِلَ لُبُّکَ لِتَسْتَقْبِلَ بِجِدِّ رَأْیِکَ مِنَ الْأَمْرِ مَا قَدْ کَفَاکَ أَهْلُ التَّجَارِبِ بُغْیَتَهُ وَ تَجْرِبَتَهُ فَتَکُونَ قَدْ کُفِیتَ مَئُونَةَ الطَّلَبِ وَ عُوفِیتَ مِنْ عِلَاجِ التَّجْرِبَةِ فَأَتَاکَ مِنْ ذَلِکَ مَا قَدْ کُنَّا نَأْتِیهِ وَ اسْتَبَانَ لَکَ مَا رُبَّمَا أَظْلَمَ عَلَیْنَا مِنْه»‏؛ شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صالح، صبحی، نامه 31، ص 393، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق. [3] . «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَنَّهُ قَالَ لَسْتُ أُحِبُّ أَنْ أَرَی الشَّابَّ مِنْکُمْ إِلَّا غَادِیاً فِی حَالَیْنِ إِمَّا عَالِماً أَوْ مُتَعَلِّماً فَإِنْ لَمْ یَفْعَلْ فَرَّطَ فَإِنْ فَرَّطَ ضَیَّعَ فَإِنْ ضَیَّعَ أَثِمَ وَ إِنْ أَثِمَ سَکَنَ النَّارَ وَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَق‏»؛ شیخ طوسی، امالی، ص 303، دارالثقافة، قم، چاپ اول، 1414ق. [4] کلینی، کافی، ج ‏2، ص 87، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365ش، «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ اجْتَهَدْتُ فِی الْعِبَادَةِ وَ أَنَا شَابٌّ فَقَالَ لِی أَبِی ع یَا بُنَیَّ دُونَ مَا أَرَاکَ تَصْنَعُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَحَبَّ عَبْداً رَضِیَ عَنْهُ بِالْیَسِیر». [5] . ر.ک: «آینده ‌نگری و تفاوت آن با آرزوهای دراز»، سؤال 23058؛ «معیارهای اصلی و فرعی در انتخاب همسر »، سؤال 12237؛ «حقیقت آرامش و راه های رسیدن به آن»، سؤال 1819.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین