الف. از موضوعاتی که در مباحث فقهی و حقوقی مورد بحث قرار می‌گیرد، مبحث فسخ و بطلان عقد است. «فَسخ» در لغت، به معنای «نقض»، «زایل گردانیدن»،[1] و «تباه کردن»[2] آمده است. و در اصطلاح فقهی؛ به انحلال و پایان دادن عقد که از روی اراده و قصد انجام می‌گیرد فسخ می‌گویند و به دو صورت تحقق پیدا می‌کند: یا به اراده هر دو طرف معامله و یا به اراده یکی از دو طرف است.[3] «بطلان»؛ از ریشه «ب ط ل» به معانی مانند «ضایع شدن»،[4] «هدر دادن»،[5] «فاسد و نابود کردن چیزی به حق یا باطل»،[6] و «سقوط حکم»[7] آمده است. همچنین گفته شده «باطل» نقیض «حق» است.[8] در اصطلاح فقهی؛ «بطلان»؛ حکم شرعی وضعی در مقابل صحّت و درستی است[9] که معنای آن در عبادات با معاملات فرق می‌کند؛ بطلان در عبادات به معنای این است که فلان عمل عبادی اعتبار ندارد و گویا اصلاً انجام نشده است؛ مانند این‌که کسی بدون وضو نماز بخواند.[10] اما بطلان در معاملات؛ یعنی فساد معامله؛ و فساد معامله؛ یعنی این‌که معامله به صورت غیر شرعی انجام گرفته است که یا از اصل غیر شرعی است، و یا اصل معامله شرعی است، اما به جهت رعایت نکردن شرط و یا امر دیگری که در درستی معامله معتبر است، توصیف به فساد می‌شود.[11] گفتنی است؛ معنایی که از «فسخ» و «بطلان» در بالا گفته شد؛ معنایی است که بطلان قسیم و در برابر فسخ قرار می‌گیرد؛ هر چند نتیجه برخی از موارد فسخ، بطلان معامله است. و این یک نوع اثر برای فسخ است. ب. اجاره، از عقود لازم است. از این‌رو، فسخ آن جز با اقاله جایز نیست.[12] البته بنابر قول مشهور، اجارۀ معاطاتی (معامله بدون خواندن الفاظ ایجاب و قبول در عقد)[13] عقد لازم به شمار نیامده و فسخ آن برای هر یک از طرفین، تا زمانی که در عوض یا عین مورد اجاره تصرّف نشده باشد، جایز است.[14] چیزهایی که موجب بطلان عقد اجاره می‌شوند، عبارتند از: 1. نداشتن شرطی از شرایط صحت معامله؛ 2. از بین رفتن عین مورد اجاره قبل از تحویل به مستأجر یا پس از تحویل و پیش از استفاده از آن؛ 3. خارج شدن مورد اجاره از قابلیّت انتفاع و بهره‌برداری.[15] 4. اِعمال «خیار»[16] از طرف موجر یا مستأجر و یا اقاله اجاره توسط آنها.[17] در نتیجه با جریان یکی از اسباب فسخ نیز عقد اجاره باطل می‌شود. با توجه به مطالبی که بیان شد؛ میان فسخ و بطلان در عقد اجاره، از جهت آثار شرعی تفاوت وجود دارد، که به ذکر دو نمونه بسنده می‌شود: یک. فقها به صورت یک قاعدۀ کلّی در باب اجاره آورده‌اند که؛ در صورتی که معلوم شود، اجاره از اول باطل بوده است، چنان‌چه مستأجر از منفعت مال استفاده کرده باشد، پرداخت اجرة المثل (دستمزد متعارف برای استفاده از همانند آن مال یا عمل مورد اجاره)[18] بر وی واجب می‌شود،[19] امّا در صورتی که اجاره (پس از انعقاد صحیح آن) به یکی از اسباب فسخ، باطل شود، بنا بر قول مشهور، مقدار اجرت نسبت به مدّت گذشته از اجرة المسمّی (دستمزد تعیین شده در عقد) ثابت است و نسبت به مدّت باقی مانده، اجرت به مستأجر بازگردانده می‌شود.[20] دو. فسخ، توسط یکی از دو طرف و یا هر دو طرف معامله به صورت ارادی تحقّق پیدا می‌کند، اما بطلان عقد به جهت رعایت نکردن شرایط عقد است. [1] . ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 3، ص 44، دار الصادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق؛ لغت‌نامه دهخدا، واژه «فسخ». [2] . بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی - فارسی، ص 663، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1375ش. [3] . عبد الرحمان، محمود، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، ج 1، ص 318، دار الفضیلة، قاهره، 1419ق. [4] . فرهنگ ابجدی عربی – فارسی، ص 187. [5] . جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، محقق و مصحح: عطار، احمد عبد الغفور، ج 4، ص 1635، بیروت، چاپ اول. [6] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، ص 130، دار القلم، بیروت، چاپ اول. [7] . معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، ج 1، ص 388. [8] . فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق و مصحح: مخزومی، مهدی، سامرائی، ابراهیم، ‌ج 7، ص 431، نشر هجرت، قم، چاپ دوم، 1410ق. [9] . جمعی از پژوهشگران زیر نظر هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ج 1، ص 218، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، قم، چاپ اول، 1426ق. [10] . معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، ج 1، ص 388. [11] . همان، ص 388 – 389. [12] . موسوی خویی، سید ابو القاسم، المستند فی شرح العروة الوثقی، کتاب الاجارة، مقرر: بروجردی، مرتضی، ص 112. ‌ [13] . ر.ک: مشکینی، میرزا علی، مصطلحات الفقه، ص 500 – 501. [14] . المستند فی شرح العروة الوثقی، کتاب الاجارة، ص 112. [15] . طاهری، حبیب الله، حقوق مدنی، ج 4، ص 197 – 199، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1418ق. [16] . در اجاره، خیار شرط، خیار تخلف شرط، خیار عیب، خیار رؤیت و دیگر خیارها غیر از خیار مجلس و خیار حیوان و خیار تأخیر، جاری است. امام خمینی، نجاة العباد، ص 250، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (قدس سره)، تهران، چاپ اول، 1422ق. [17] . همان، ص 200؛ المستند فی شرح العروة الوثقی، کتاب الاجارة، ص 112. [18] . فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ج 1، ص 247. [19] . نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق و مصحح: قوچانی، عباس، آخوندی، علی، ج 27، ص 246، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ هفتم، بی‌تا؛ حسینی عاملی، سید جواد بن محمد، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلاّمة، محقق و مصحح: خالصی، محمد باقر، ج 19، ص 410، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1419ق. [20] . طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم، العروة الوثقی (المحشّٰی)، محسنی سبزواری، احمد، ج 5، ص 41، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1419ق.
الف. از موضوعاتی که در مباحث فقهی و حقوقی مورد بحث قرار میگیرد، مبحث فسخ و بطلان عقد است.
«فَسخ» در لغت، به معنای «نقض»، «زایل گردانیدن»،[1] و «تباه کردن»[2] آمده است. و در اصطلاح فقهی؛ به انحلال و پایان دادن عقد که از روی اراده و قصد انجام میگیرد فسخ میگویند و به دو صورت تحقق پیدا میکند: یا به اراده هر دو طرف معامله و یا به اراده یکی از دو طرف است.[3]
«بطلان»؛ از ریشه «ب ط ل» به معانی مانند «ضایع شدن»،[4] «هدر دادن»،[5] «فاسد و نابود کردن چیزی به حق یا باطل»،[6] و «سقوط حکم»[7] آمده است. همچنین گفته شده «باطل» نقیض «حق» است.[8]
در اصطلاح فقهی؛ «بطلان»؛ حکم شرعی وضعی در مقابل صحّت و درستی است[9] که معنای آن در عبادات با معاملات فرق میکند؛ بطلان در عبادات به معنای این است که فلان عمل عبادی اعتبار ندارد و گویا اصلاً انجام نشده است؛ مانند اینکه کسی بدون وضو نماز بخواند.[10] اما بطلان در معاملات؛ یعنی فساد معامله؛ و فساد معامله؛ یعنی اینکه معامله به صورت غیر شرعی انجام گرفته است که یا از اصل غیر شرعی است، و یا اصل معامله شرعی است، اما به جهت رعایت نکردن شرط و یا امر دیگری که در درستی معامله معتبر است، توصیف به فساد میشود.[11]
گفتنی است؛ معنایی که از «فسخ» و «بطلان» در بالا گفته شد؛ معنایی است که بطلان قسیم و در برابر فسخ قرار میگیرد؛ هر چند نتیجه برخی از موارد فسخ، بطلان معامله است. و این یک نوع اثر برای فسخ است.
ب. اجاره، از عقود لازم است. از اینرو، فسخ آن جز با اقاله جایز نیست.[12] البته بنابر قول مشهور، اجارۀ معاطاتی (معامله بدون خواندن الفاظ ایجاب و قبول در عقد)[13] عقد لازم به شمار نیامده و فسخ آن برای هر یک از طرفین، تا زمانی که در عوض یا عین مورد اجاره تصرّف نشده باشد، جایز است.[14]
چیزهایی که موجب بطلان عقد اجاره میشوند، عبارتند از:
1. نداشتن شرطی از شرایط صحت معامله؛
2. از بین رفتن عین مورد اجاره قبل از تحویل به مستأجر یا پس از تحویل و پیش از استفاده از آن؛
3. خارج شدن مورد اجاره از قابلیّت انتفاع و بهرهبرداری.[15]
4. اِعمال «خیار»[16] از طرف موجر یا مستأجر و یا اقاله اجاره توسط آنها.[17] در نتیجه با جریان یکی از اسباب فسخ نیز عقد اجاره باطل میشود.
با توجه به مطالبی که بیان شد؛ میان فسخ و بطلان در عقد اجاره، از جهت آثار شرعی تفاوت وجود دارد، که به ذکر دو نمونه بسنده میشود:
یک. فقها به صورت یک قاعدۀ کلّی در باب اجاره آوردهاند که؛ در صورتی که معلوم شود، اجاره از اول باطل بوده است، چنانچه مستأجر از منفعت مال استفاده کرده باشد، پرداخت اجرة المثل (دستمزد متعارف برای استفاده از همانند آن مال یا عمل مورد اجاره)[18] بر وی واجب میشود،[19] امّا در صورتی که اجاره (پس از انعقاد صحیح آن) به یکی از اسباب فسخ، باطل شود، بنا بر قول مشهور، مقدار اجرت نسبت به مدّت گذشته از اجرة المسمّی (دستمزد تعیین شده در عقد) ثابت است و نسبت به مدّت باقی مانده، اجرت به مستأجر بازگردانده میشود.[20]
دو. فسخ، توسط یکی از دو طرف و یا هر دو طرف معامله به صورت ارادی تحقّق پیدا میکند، اما بطلان عقد به جهت رعایت نکردن شرایط عقد است. [1] . ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 3، ص 44، دار الصادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق؛ لغتنامه دهخدا، واژه «فسخ». [2] . بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی - فارسی، ص 663، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1375ش. [3] . عبد الرحمان، محمود، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، ج 1، ص 318، دار الفضیلة، قاهره، 1419ق. [4] . فرهنگ ابجدی عربی – فارسی، ص 187. [5] . جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، محقق و مصحح: عطار، احمد عبد الغفور، ج 4، ص 1635، بیروت، چاپ اول. [6] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، ص 130، دار القلم، بیروت، چاپ اول. [7] . معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، ج 1، ص 388. [8] . فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق و مصحح: مخزومی، مهدی، سامرائی، ابراهیم، ج 7، ص 431، نشر هجرت، قم، چاپ دوم، 1410ق. [9] . جمعی از پژوهشگران زیر نظر هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ج 1، ص 218، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، قم، چاپ اول، 1426ق. [10] . معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، ج 1، ص 388. [11] . همان، ص 388 – 389. [12] . موسوی خویی، سید ابو القاسم، المستند فی شرح العروة الوثقی، کتاب الاجارة، مقرر: بروجردی، مرتضی، ص 112. [13] . ر.ک: مشکینی، میرزا علی، مصطلحات الفقه، ص 500 – 501. [14] . المستند فی شرح العروة الوثقی، کتاب الاجارة، ص 112. [15] . طاهری، حبیب الله، حقوق مدنی، ج 4، ص 197 – 199، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1418ق. [16] . در اجاره، خیار شرط، خیار تخلف شرط، خیار عیب، خیار رؤیت و دیگر خیارها غیر از خیار مجلس و خیار حیوان و خیار تأخیر، جاری است. امام خمینی، نجاة العباد، ص 250، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (قدس سره)، تهران، چاپ اول، 1422ق. [17] . همان، ص 200؛ المستند فی شرح العروة الوثقی، کتاب الاجارة، ص 112. [18] . فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ج 1، ص 247. [19] . نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق و مصحح: قوچانی، عباس، آخوندی، علی، ج 27، ص 246، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ هفتم، بیتا؛ حسینی عاملی، سید جواد بن محمد، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلاّمة، محقق و مصحح: خالصی، محمد باقر، ج 19، ص 410، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1419ق. [20] . طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم، العروة الوثقی (المحشّٰی)، محسنی سبزواری، احمد، ج 5، ص 41، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1419ق.
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا فسخ عقد اجاره ممکن است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] چنانچه موجر یا مستأجر بفهمند در عقد اجاره مغبون شده است آیا می توانند عقد را فسخ کنند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] چنانچه موجر یا مستأجر از دنیا بروند عقد اجاره فسخ می شود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در صورتیکه مشتری مبیع را اجاره داده باشد و سپس به دلیل تخلف از شرط بایع، بیع فسخ شود، وضعیت عقد اجاره قبل و پس از فسخ چگونه است؟ آیا بایع حق دارد که قبل از انقضاء مهلت اجاره خواستار خروج مستأجر از مبیع شود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در صورتیکه مشتری مبیع را اجاره داده باشد و سپس به دلیل تخلف از شرط بایع، بیع فسخ شود، وضعیت عقد اجاره قبل و پس از فسخ چگونه است؟ آیا بایع حق دارد که قبل از انقضاء مهلت اجاره خواستار خروج مستأجر از مبیع شود؟
- [آیت الله بهجت] شخصی منزلی را برای مدت معینی اجاره کرده است، ولی بعد از گذشت مدتی، آن را فسخ نموده است، آیا فسخ اجاره توسط او صحیح است؟ آیا موجر مستحق دریافت اجاره ی روزهای قبل از فسخ هست؟
- [آیت الله خامنه ای] شخصی مغازه ای را برای مدّت معیّن و به مبلغ مشخصی اجاره کرده است ولی بعد از گذشت مدّتی آن را فسخ نموده. آیا فسخ اجاره، توسط او صحیح است؟ و بر فرض صحّت فسخ، آیا موجر مستحق دریافت اجاره ی روزهای قبل از فسخ هست یا خیر؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] شوهر دیوانه شده است و همسر او عقد را فسخ نکرده است، ولی حال که شوهر بهبودی یافته، آیا همسرش حق دارد با ادعای اینکه نمی دانسته می تواند عقد را فسخ کند، فعلا عقد را فسخ کند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا نبودن بکارت در دختر، باعث جواز فسخ عقد می شود؟ و معنای فسخ چیست؟
- [آیت الله سبحانی] آیا شرط خیار فسخ در عقد ازدواج موجب بطلان عقد می شود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر خانه ای را که مثلاً دو اطاق دارد اجاره دهد و یک اطاق آن خراب شود، چنانچه فوراً آن را بسازد و هیچ مقدار از استفاده آن از بین نرود اجاره باطل نمی شود و مستأجر هم حق فسخ ندارد، ولی اگر ساختن آن به اندازه ای طول بکشد که مقداری از استفاده مستأجر از بین برود اجاره نسبت به آن اطاق باطل می شود، و در بقیه نیز حق فسخ دارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر اجاره دهنده یا مستأجر بمیرد، اجاره باطل نمی شود ولی اگر شرط کرده اند که مستأجر شخصاً از آن ملک استفاده کند نه دیگری، صاحب ملک حق دارد باقیمانده مدّت را فسخ کند و امّا اگر خانه مال اجاره دهنده نباشد مثلا دیگری وصیّت کرده باشد که تا او زنده است منفعت خانه مال او باشد چنانچه آن خانه را اجاره دهد و پیش از تمام شدن مدّت اجاره بمیرد، از وقتی که مرده اجاره باطل می شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مالک می تواند ملکی را که به دیگری اجاره داده بفروشد و اجاره آن باطل نمی شود و استفاده از آن ملک در مدت اجاره مال مستأجر است، اما اگر خریدار نمی دانسته که آن ملک را اجاره داده اند، یا گمان می کرده مدت اجاره کم است، پس از اطلاع می تواند معامله را فسخ کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر بر اثر بروز مشکلی مستأجر نتوانست - حتّی با اجاره دادن به دیگری - از مورد اجاره استفاده ببرد، چنانچه مشکل، مشکلی عمومی باشد معلوم میشود اجاره از اوّل باطل بوده است؛ مثلاً اگر ماشینی را برای حمل کالا در منطقهای اجاره کردند و در مدت اجاره جنگ یا سیل مانع تردّد در آن منطقه شد، این اجاره باطل است و اگر مشکل، مشکل خاص مستأجر باشد، پس چنانچه استفاده از مورد اجاره برای او - ولو با اجاره دادن - ممکن نبود یا در وضعیتی قرار گرفت که چنین استفادهای از نظر شرعی برای او حرام بود، در این دو صورت نیز اجاره باطل است و اگر این مشکل - عمومی یا خصوصی - تنها نسبت به قسمتی از زمان اجاره پیش آمد، اجاره نسبت به آن مقدار باطل بوده و نسبت به بقیه آن مستأجر اختیار فسخ دارد و در غیر این موارد بروز مشکل اجاره را باطل نمیکند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر اجاره دهنده یا مستأجر بفهمد که مغبون شده است و قبلاً از قیمت باخبر نبوده می تواند اجاره را فسخ کند، ولی اگر در موقع اجاره شرط کنند که اگر مغبون هم باشند حق فسخ ندارند در این صورت نمی توانند اجاره را به هم زنند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر خانه ای را مثلا یک ساله اجاره دهند و ابتدای ان را یک ماه بعد از عقد اجاره قرار دهند اجاره صحیح است اگر چه موقع عقد اجاره خانه در اجاره دیگری باشد
- [آیت الله جوادی آملی] .هرگاه اجاره دهنده یا مستأجر بمیرد، اجاره باطل نمیشود, مگر آنکه اجاره دهنده فقط در مدّت حیات خود مالک منفعت مال مورد اجاره باشد; مانند طبقه سابق از (موقوف علیهم) یا کسی که دیگری مالی را برای او وصیت نمود تا زنده است, از آن استفاده کند و اگر مستأجری که در عقد اجاره قید شده که وی(نه دیگری) از آن استفاده کند، بمیرد اجاره باطل میشود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستأجر و مالک می توانند اجاره را با رضایت یکدیگر به هم بزنند و همچنین اگر در اجاره حق فسخ برای یکی از آن دو، یا برای هر دو، قرار داده شده باشد می تواند مطابق آن اجاره را فسخ کند.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر مقداری از ملک مورد اجاره (نه همه آن) ویران شود و فوراً هماهنگ با بقیّه مِلک ساخته شود, به گونه ای که مقداری از آن بدون بهره نباشد، اجاره باطل نمیشود و مستأجر, حق به هم زدن عقد اجاره را ندارد و اگر ساختن آن، زمان ببرد که مقداری از آن بدون بهره بگذرد، عقد اجاره نسبت به زمان ویرانی باطل است و میتوان آن را نسبت به زمان مانده به هم زد و اُجرت مثل داد و اگر زمان ویرانی، نقص وصف محسوب شود, میتوان تمام اجاره را به هم زد و نسبت به زمان استفاده شده، اُجرت مثل پرداخت نمود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر ابتدای مدت اجاره را معین نکنند ابتدای ان بعد از تحقق عقد اجاره است