معنای لغات (تثنیه)، (تنقیه)، (تبلور) و (تصنع) چیست؟
معنای واژه‌های مطرح شده به طور خلاصه چنین است: 1. «تثنیه»؛ بر وزن «تفعله» از «ثنّی یُثَنّی» (باب تفعیل از ابواب ثلاثی مزید) به معنای یک چیز را دو چیز کردن است. وقتی کسی کاری انجام می‌دهد سپس کار دیگری را به آن می‌افزاید گفته می‌شود تثنیه کرد.[1] 2. «تنقیه»؛ بر وزن «تفعله» از «نقی ینقی» (باب تفعیل از ابواب ثلاثی مزید) به معنای پاک کردن است؛ «نَقّی الطّعام تَنقِیةً»؛ یعنی کف غذا را گرفت.[2] ابن اثیر تنقیه را به معنای جدا ساختن جنس غیر مرغوب از مرغوب دانسته است.[3] 3. «تبلور»؛ مصدر باب تفعلل از ریشه «بلور» از ابواب رباعی مزید و به معنای روشن شدن است.[4] 4. «تصنع»؛ مصدر باب تفعل از ریشه «صنع» به معنای ارائه چیزی غیر واقعی و ساختگی است؛ «تصنع الرجل تصنعا»؛ یعنی آن مرد تظاهر به چیزی کرد که در او نبود. «تصنع المرأة»؛ یعنی آن زن خود را آرایش و زیبا کرد.[5]   [1] . زبیدی واسطی‏، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس‏، ج 19، ص 260، دار الفکر، بیروت، 1414ق.‏ [2] . بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی-فارسی، ص 928، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1375ش. [3] . ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج 5، ص 111، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، قم، چاپ اول، 1367ش.   [4] . فرهنگ ابجدی عربی- فارسی، ص 207. [5] . همان، ص 224.
عنوان سوال:

معنای لغات (تثنیه)، (تنقیه)، (تبلور) و (تصنع) چیست؟


پاسخ:

معنای واژه‌های مطرح شده به طور خلاصه چنین است:
1. «تثنیه»؛ بر وزن «تفعله» از «ثنّی یُثَنّی» (باب تفعیل از ابواب ثلاثی مزید) به معنای یک چیز را دو چیز کردن است. وقتی کسی کاری انجام می‌دهد سپس کار دیگری را به آن می‌افزاید گفته می‌شود تثنیه کرد.[1]
2. «تنقیه»؛ بر وزن «تفعله» از «نقی ینقی» (باب تفعیل از ابواب ثلاثی مزید) به معنای پاک کردن است؛ «نَقّی الطّعام تَنقِیةً»؛ یعنی کف غذا را گرفت.[2] ابن اثیر تنقیه را به معنای جدا ساختن جنس غیر مرغوب از مرغوب دانسته است.[3]
3. «تبلور»؛ مصدر باب تفعلل از ریشه «بلور» از ابواب رباعی مزید و به معنای روشن شدن است.[4]
4. «تصنع»؛ مصدر باب تفعل از ریشه «صنع» به معنای ارائه چیزی غیر واقعی و ساختگی است؛ «تصنع الرجل تصنعا»؛ یعنی آن مرد تظاهر به چیزی کرد که در او نبود. «تصنع المرأة»؛ یعنی آن زن خود را آرایش و زیبا کرد.[5]   [1] . زبیدی واسطی‏، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس‏، ج 19، ص 260، دار الفکر، بیروت، 1414ق.‏ [2] . بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی-فارسی، ص 928، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1375ش. [3] . ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج 5، ص 111، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، قم، چاپ اول، 1367ش.   [4] . فرهنگ ابجدی عربی- فارسی، ص 207. [5] . همان، ص 224.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین