به طور کلی حق طلاق دست زوج است و در هر زمانی می‌تواند همسرش را با پرداخت مهریه و دیون دیگر طلاق دهد گرچه از لحاظ اخلاقی بهتر است شوهر برای خدا در این مشکلات صبر نموده و از طلاق همسر بیمارش خودداری کند. البته فرض سؤال، از عیوبی نیست که موجب فسخ نکاح شود تا شوهر بتواند بدون پرداخت هیچ حق و حقوقی، رابطه همسری را قطع کند. ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1] حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی): به هر حال اختیار طلاق با شوهر است گرچه شایسته است که در چنین موردی اقدام به طلاق صورت نگیرد. حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): در فرض سؤال مورد فوق از عیوب فسخ نکاح نیست. حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی): حق طلاق دست زوج است و در هر زمانی می تواند همسرش را طلاق بدهد. حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): مجرد ضایعه مذکور موجب فسخ نیست مگر اینکه در ضمن عقد، شرط سلامت دختر از کلیه امراض یا عقد مبتنی بر آن منعقد شده باشد. و بهتر این است که همسر برای خدا در این مشکلات صبر نماید و از خداوند بخواهد که همسرش را شفا عنایت کند و با هم به خوبی و خوشی زندگی کنند. [1] . استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه‌ای، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.
مدت شش ماه است عقد نمودهام. حدود یک ماه پیش متوجه شدم یک ضایعه نخاعی دارم که هنوز مشخص نشده خوش¬خیم یا بدخیم است و شاید هم این توده مادرزادی بوده است. آیا همسرم حق دارد مرا طلاق دهد؟
به طور کلی حق طلاق دست زوج است و در هر زمانی میتواند همسرش را با پرداخت مهریه و دیون دیگر طلاق دهد گرچه از لحاظ اخلاقی بهتر است شوهر برای خدا در این مشکلات صبر نموده و از طلاق همسر بیمارش خودداری کند. البته فرض سؤال، از عیوبی نیست که موجب فسخ نکاح شود تا شوهر بتواند بدون پرداخت هیچ حق و حقوقی، رابطه همسری را قطع کند.
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]
حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مد ظله العالی):
به هر حال اختیار طلاق با شوهر است گرچه شایسته است که در چنین موردی اقدام به طلاق صورت نگیرد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
در فرض سؤال مورد فوق از عیوب فسخ نکاح نیست.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
حق طلاق دست زوج است و در هر زمانی می تواند همسرش را طلاق بدهد.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
مجرد ضایعه مذکور موجب فسخ نیست مگر اینکه در ضمن عقد، شرط سلامت دختر از کلیه امراض یا عقد مبتنی بر آن منعقد شده باشد. و بهتر این است که همسر برای خدا در این مشکلات صبر نماید و از خداوند بخواهد که همسرش را شفا عنایت کند و با هم به خوبی و خوشی زندگی کنند. [1] . استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنهای، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.
- [سایر] سلام و خسته نباشید <br />لطفا در مورد توده های خوش خیم(چربی) یا کیست های سینه در خانم ها مرا راهنمایی کنید که چه گیاهانی در این باره مفید هستند و از رشد یا ایجاد توده جدید جلوگیری می کنند بنده یک بار عمل کردم ولی تعدادی توده کوچک چربی در سینه ام ماند که با نظر دکتر آن ها را عمل نکردم /&gt;با تشکر
- [سایر] با همسرم چهار ماه است که عقد کرده ایم ولی ایشان بیشتر اوقات شان را با دوستانشان می گذرانند و این مرا نگران کرده است.
- [آیت الله سبحانی] زنی شوهرش مرده و مرد دیگر به گمان اینکه عدّه وفات همانند عدّه طلاق سه ماه است با او ازدواج می کند و بعداً متوجه می شوند که مسأله برخلاف آن بوده است ارتباط را قطع می کنند یا زن را طلاق می دهد اکنون بعد از سرآمدن عدّه وفات می خواهند زندگی مشترک را با عقد جدید از سر بگیرند تکلیف چیست؟
- [سایر] با سلام وقت عالی بخیر اینجانب کارشناس کشاورزی هستم و در استان مرکزی ساکنم و شغلم کارمندی است. حدود دو ماه است که عقد کرده ایم و رابطه بسیار خوبی باهم داریم. از یک مسئله برای آینده خود میترسم و آن رابطه بسیار صمیمی همسرم که تنها دخترخانواده است و مادرش است که تقریبا در تمام موارد ایشان اعمال نظر میکندو فکر میکنم نظر وی برای همسرم مهمتر از نظر من باشد. و در موارد بسیاری وقتی از همسرم سوال میکنم ایشان مسئله را با مادرش در میان میگذارد بعد جواب میدهد. درحالیکه من انتظار دارم مرا امین خود بداند و جلو مادر خود را برای دخالتهای بی مورد بگیرد. فکر میکنم در آینده با توجه به وابستگی شدید مادر و دختر دچار مشکل شوم خواهشمندم مرا راهنمایی فرمایید باسپاس فراوان
- [سایر] احتراما من مدت 9 ماه است که همسرم را عقد کرده ام، مشکل بنده سر مراسم عروسی است من چون به تعالیم دینی معتقدم نظرم بر این است که با همسرم به عنوان شروع زندگی به زیارت امام رضا(ع) برویم و زندگی را با نور ولایت آن حضرت و همچنین زندگی بدون تجمل را آغاز کنیم اما از طرفی همسرم با این کار مخالف است و حاضر نیست به این گونه و با این روش زندگیمان را شروع کنیم و از طرفی هم در توان من و خانواده ام نیست که مراسم بگیریم لذا این عامل باعث دعوای من و همسرم شده و حتی چند بار هم می خواسته ام اقدام به طلاق کنم از طرفی هم، دیگر خسته شده ام و هر روز فکرم را مشغول کرده است بعضی وقتها به خودم می گویم اگر مقداری بیشتر تحقیق کرده بودم شاید همسر مؤمن تری نصیبم می شد.
- [سایر] سلام. آقایی خواستگاری اینجانب امدندکه بعداز صحبت هایمان متوجه شدیم که اقا 6 ماه کوچکتر هستند. ولی تااین جای صحبت ها، درک صحیحی وجود داشته واز نظر اعتقادی و سطح اجتماعی دو خانواده بسیار به هم نزدیک می باشد. به نظر شمااین اختلاف سنی چقدر می تواند تاثیر گذار باشد. چون من تا حالا درتصوراتم همسرم رااز نظر سنی از خودم بزرگتر فکر میکردم.حرف بقیه برایم مهم نیست مهم این است که بتوانیم با هم زندگی خوبی داشته باشیم. ممنون میشوم اگر سوال مرا زود پاسخ دهید از سایت خوبتان نشگر میکنم.
- [سایر] سلام من حدود 5 سال پیش با همسرم بشکل کاملاً سنتی عقد کردیم و بعد از یکسال هم عروسی کردیم. منزل ما در تهران واقع بوده و متعلق به پدر همسرم می باشد. البته من مقداری پول پیش هم به ایشان بابت خانه داده ام که کمتر از مقدار معمول رهن خانه مان می باشد (حدود یک سوم آن). ما از همان ابتدا هم گاهاً دچار مشکلات و قهر و آشتی هایی می شدیم ولی همیشه سعی می کردیم مشکلمان را خودمان بنحوی که دیگران متوجه نشوند حل و فصل کنیم. حدود 13 ماه پیش ما صاحب یک فرزند پسر نیز شدیم. الان حدود 7-6 ماهی است که همسرم با کوچکترین مشکلی که بینمان پیش می آید روزها با من قهر می کند و همیشه هم من مجبور به پا پیش گذاشتن و درخواست آشتی مجدد می شوم که خود آن نیز معمولاٌ چند روزی طول می کشد و معمولاً همیشه هم همسرم صحبت طلاق را به میان می کشد. ولی نکته جالب ایجاست که در آن چند روزی که با هم در آشتی هستیم رابطه بسیار خوبی بینمان برقرار است و من اصلاً متوجه چرایی اصرار او بر طلاق نمی شوم. ذکر این نکته هم ضروری است که من از دخالتهای همیشگی مادر زنم ناراحت می باشم و همسرم نیز از توجه کمتر خانواده من ناراضی است. با توجه به اینکه مدتی است همسرم بدلیل کوچکترین اختلافات نظیر برداشتن رومیزی پارچه ای توسط پسر یک ساله مان و عدم عکس العمل به موقع من در جلوگیری از آن و یا بدلیل کمکی بسیار کوچک به پدر و مادرم (مثل کمک در پذیرایی از مهمانان آنها در یک مهمانی فامیلی) روزها با من قهر کرده و تقاضای طلاق می کند، من واقعاً مستاصل شده ام. قابل ذکر است که من نمی خواهم ایشان را طلاق بدهم و همچنین اصلاً دوست ندارم فرزندمان در خانواده ای جدا شده بزرگ شود و همچنین مشکل دیگر من سنگین بودن مهریه همسرم می باشد (500 سکه) که من به هیچ عنوان توانایی پرداخت آنرا ندارم ولی همانطور که پیشتر نیز اشاره شد واقعاً زندگیم سخت و غیر قابل تحمل شده و حتی به موقعیت کاریم که تنها ممر درآمدی ما میباشد لطمه وارد کرده است. خواهشمندم در این زمینه راهنمایی بفرمائید. با تشکر
- [سایر] با سلام بنده 5 سال است که ازدواج نموده ام و دختری چهار ساله دارم. چند روز پس از عروسی متوجه ارتباط شوهرم با زنان بسیار زیادی شدم. البته او در دوران مجردی طبق گفته همه پسر بسیار خوبی بوده است و در دوران عقد هم مورد خیلی خاصی از او ندیدم ولی چند روز پس از عروسی متوجه این موضوع شدم. طی این مدت چندین بار به حالت قهر خانه پدرم بوده ام هر بار بازگشته ام ولی تغییری نداده است. حدود سه سال پیش گفت این کارها دست خودش نیست ولی باز هم ادامه می دهد. الان دو ماه است منزل پدرم هستم و تقاضای طلاق داده ام. جهیزیه ام را هم اورده ام. او مدام می گوید که طلاق نمی دهم . حالا عده ای می گویند به خاطر بچه فرصت دیگری این بار به او بده شاید تغییر کرده باشد به نظر شما این کار درست است یا خیر؟ اگر این کار اعتیاد جنسی باشد قابل درمان است یا خیر؟
- [سایر] بنده در سال 76 عقد کردم و در سال 77 به خانه بخت رفته و به مدت 3 ماه زندگی مشترک داشته و رابطه نزدیکی هم داشتیم که با هم اختلاف پیدا کردیم و من 5 سال خانه پدری بودم و در این 5 سال هم رابطه نزدیکی با هم داشتیم تا در سال 82 بنده طلاق خلع از همسرم گرفتم ولی هنوز یکماه از طلاقمان نگذشته بود که به بدون خواندن خطبه عقد با هم ارتباط داشتیم به امید درست کردن زندگی از نو، و حتی چندین بار با هم نزدیکی داشتیم ولی دوباره اختلاف پیدا کرده و هر کس رفت دنبال زندگی خودش. و من در سال 85 ازدواج دوم داشتم . اون رابطه نزدیکی بعد از طلاق خلع چه حکمی دارد. و چه کار باید بکنم ازدواج دوم من صحیح باشد. آیا ازدواج دومم صحیح نیست لطفا کمکم کنید. آیا شماره تماسی برای پرسیدن سئوالات شرعی دارید. متشکرم.
- [آیت الله بروجردی] زنی در عدّه بوده و یک ماه از عدّه او گذشته بود و یک پسر دو ساله از شوهرش داشته و داعی او را در منزل خود برده تا مدّت عدّه او تمام شده آن وقت او را به عقد خود درآورم، بعد از یک هفته آن زن مرا به وسوسه انداخت که فعلاً خوب است مرا ازدواج نمایی تا پس از انقضای عدّه در محضر حاضر شده عقد نماییم، داعی او را ازدواج نموده و نزدیکی هم نموده و نطفه منعقد شده و این نطفه از خود داعیست چون که پس از طلاق آن زن پس از انقضای عدّه عادت زنانه شد، خواستم او را تزویج نمایم از چند نفر سؤال نمودم مختلف جواب دادند، چون داعی مقلّد حضرت عالی هستم لازم دانستم که شرح واقعه را به عرض برسانم و تکلیف داعی را معیّن فرمایید.