یکی از راه‌های رایج برای فهمیدن معانی کلمات مراجعه به کتاب‌های لغت است. چه قدر سخنان و دیدگاه‌های لغت‌دانان معتبر است؟
بی‌گمان برای درک معنای هر عبارتی، به هر زبانی که باشد، آشنایی با معانی واژه‌های به کار رفته در آن، لازم است و در مواردی که معنای کلمات معلوم نباشد، یکی از راه‌های رایج برای پی بردن به معنای آنها، مراجعه به فرهنگ‌ها و کتاب‌های لغت است. این روش، هم در فهم عبارت‌های افراد عادی و هم در فهم و تفسیر متون مقدس، مانند قرآن و حدیث، جریان دارد. در مورد این روش، این پرسش وجود دارد که اعتبار سخنان و آرای لغت‌دانان و فرهنگ‌نویسان در بیان معنای کلمات، به ویژه در بیان معانی مفردات قرآن و حدیث، به چه میزان است؟ آیا هر معنایی که لغت‌دانان برای واژه‌ها ذکر کرده باشند، معتبر و قابل اعتماد است و می‌توان عبارت‌ها و حتی متن قرآن و حدیث را بر اساس آن تفسیر کرد یا با شرایط ویژه‌ای می‌توان به آن اعتماد نمود؟ این بحث در علم «اصول فقه»، با عنوان «حجیت قول لغوی»[1] مطرح شده و دیدگاه‌‌های گوناگونی درباره آن ارائه شده است. در این‌جا برای روشن شدن پاسخ، به طور خلاصه به این موضوع پرداخته می‌شود: گاهی با جست‌وجو در کتاب‌های لغت و پی بردن به اتفاق لغت‌دانان در بیان معنایی برای یک کلمه، به معنای آن کلمه علم یا دست کم اطمینان حاصل می‌شود. در چنین مواردی اعتبار آن معنا مسلّم بوده و مورد اختلاف نیست. بنابراین، موضوع بحث، مواردی است که با رجوع به کتاب‌های لغت و دیدن سخنان و آرای لغت‌دانان، به معنای کلمات علم یا اطمینان حاصل نشود. در چنین مواردی، بین محققان و صاحب‌نظران بحث و اختلاف نظر است که آیا به گمان حاصل از گفته اهل لغت می‌توان اعتماد کرد و متون را طبق معنایی که آنان برای واژه‌ها‌ بیان کرده‌اند، معنا و تفسیر کرد یا این‌که به گفته آنان نمی‌توان اعتماد کرد و برای پی بردن به معنای واژه‌ها به تلاش بیشتری نیاز است.  به هر حال؛ تا وقتی که دلیل معتبری بر اعتبار و حجیّت ظنّ و گمان نداشته باشیم، به هیچ‏ ظنّی نمی‏توان اعتماد کرد و بر اساس آن حکم شرعی صادر نمود. پس، آیا ظنّ حاصل از قول لغوی نیز از جمله‏ ظنونی است که دلیل معتبر بر اعتبار آن وجود دارد یا خیر؟ در حجیّت و اعتبار و عدم حجیّت و اعتبار گفته لغوی دو دیدگاه وجود دارد: 1. قول لغوی حجّت است؛ 2. قول لغوی حجّت نیست.[2] و هرکدام به اموری استدلال کرده‌اند، که مباحث مفصلی را می‌طلبد و جای بحث و بررسی آن در کتاب‌های اصول فقه است، اما خلاصه آنچه درباره اعتبار گفته لغت‌دانان ارائه شده است چنین است: 1. اگر در مراجعه به کتاب‌های لغت، از گفته‌های لغت‌دانان -با توجه به مجموعه شرایط و قراین- به معانی واژه‌ها اطمینان حاصل شود، اعتبار آن مورد پذیرش همه دانشمندان است.[3] 2. در صورت عدم اطمینان نیز گزارش‌های حسّی لغت‌شناسان از معانی و کاربردهای واژه‌ها با احراز وثاقت لغت‌شناس، اعتبار دارد.[4] 3. عقل حکم می‌کند و بنای عقلا نیز بر این است که؛ جاهل به معنای لغت به اهل خُبره و کارشناس و عالم به لغت مراجعه کند. برخی از علمای اصول فقه[5] –مانند شیخ محمدرضا مظفر(ره)[6] - این دلیل را قبول می‏کنند و می‏گویند: این بهترین دلیل برای اثبات حجیّت و اعتبار گفته لغوی است.   [1] . مظفر، محمد رضا، أصول الفقه، ج 2، ص 141، اسماعیلیان، قم، چاپ پنجم، 1375ش؛ صدر، محمد باقر، بحوث فی علم الأصول، مقرّر: حسینی شاهرودی، محمود، ج 4، ص 295، مؤسسه دائره المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، ‏قم، چاپ سوم، 1417ق. [2] . ملکی اصفهانی، مجتبی، فرهنگ اصطلاحات اصول، ج 2، ص 83، نشر عالمه، قم، چاپ اول، 1379ش. [3] . امام خمینی، روح الله، تنقیح الأصول، مقرر: تقوی اشتهاردی، حسین‏، ج 3، ص 133، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی( ره)، تهران، چاپ اول، 1418ق؛ حسینی شیرازی، سید صادق، بیان الأصول، ج 6، ص 345، دار الانصار، قم، چاپ دوم، 1427ق. [4] . صدر، محمد باقر، بحوث فی علم الأصول، مقرر: عبد الساتر، حسن‏، ج 9، ص 392، الدار الاسلامیة‏، بیروت، چاپ اول، 1417ق؛ بیان الاصول، ج 1، ص 279. [5] . امام خمینی، روح الله، انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایة، ج 1، ص 249، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، تهران، چاپ دوم، 1415ق.   [6] . أصول الفقه، ج 2، ص 143 – 144.
عنوان سوال:

یکی از راه‌های رایج برای فهمیدن معانی کلمات مراجعه به کتاب‌های لغت است. چه قدر سخنان و دیدگاه‌های لغت‌دانان معتبر است؟


پاسخ:

بی‌گمان برای درک معنای هر عبارتی، به هر زبانی که باشد، آشنایی با معانی واژه‌های به کار رفته در آن، لازم است و در مواردی که معنای کلمات معلوم نباشد، یکی از راه‌های رایج برای پی بردن به معنای آنها، مراجعه به فرهنگ‌ها و کتاب‌های لغت است. این روش، هم در فهم عبارت‌های افراد عادی و هم در فهم و تفسیر متون مقدس، مانند قرآن و حدیث، جریان دارد. در مورد این روش، این پرسش وجود دارد که اعتبار سخنان و آرای لغت‌دانان و فرهنگ‌نویسان در بیان معنای کلمات، به ویژه در بیان معانی مفردات قرآن و حدیث، به چه میزان است؟ آیا هر معنایی که لغت‌دانان برای واژه‌ها ذکر کرده باشند، معتبر و قابل اعتماد است و می‌توان عبارت‌ها و حتی متن قرآن و حدیث را بر اساس آن تفسیر کرد یا با شرایط ویژه‌ای می‌توان به آن اعتماد نمود؟ این بحث در علم «اصول فقه»، با عنوان «حجیت قول لغوی»[1] مطرح شده و دیدگاه‌‌های گوناگونی درباره آن ارائه شده است.
در این‌جا برای روشن شدن پاسخ، به طور خلاصه به این موضوع پرداخته می‌شود:
گاهی با جست‌وجو در کتاب‌های لغت و پی بردن به اتفاق لغت‌دانان در بیان معنایی برای یک کلمه، به معنای آن کلمه علم یا دست کم اطمینان حاصل می‌شود. در چنین مواردی اعتبار آن معنا مسلّم بوده و مورد اختلاف نیست. بنابراین، موضوع بحث، مواردی است که با رجوع به کتاب‌های لغت و دیدن سخنان و آرای لغت‌دانان، به معنای کلمات علم یا اطمینان حاصل نشود. در چنین مواردی، بین محققان و صاحب‌نظران بحث و اختلاف نظر است که آیا به گمان حاصل از گفته اهل لغت می‌توان اعتماد کرد و متون را طبق معنایی که آنان برای واژه‌ها‌ بیان کرده‌اند، معنا و تفسیر کرد یا این‌که به گفته آنان نمی‌توان اعتماد کرد و برای پی بردن به معنای واژه‌ها به تلاش بیشتری نیاز است. 
به هر حال؛ تا وقتی که دلیل معتبری بر اعتبار و حجیّت ظنّ و گمان نداشته باشیم، به هیچ‏ ظنّی نمی‏توان اعتماد کرد و بر اساس آن حکم شرعی صادر نمود. پس، آیا ظنّ حاصل از قول لغوی نیز از جمله‏ ظنونی است که دلیل معتبر بر اعتبار آن وجود دارد یا خیر؟
در حجیّت و اعتبار و عدم حجیّت و اعتبار گفته لغوی دو دیدگاه وجود دارد:
1. قول لغوی حجّت است؛ 2. قول لغوی حجّت نیست.[2]
و هرکدام به اموری استدلال کرده‌اند، که مباحث مفصلی را می‌طلبد و جای بحث و بررسی آن در کتاب‌های اصول فقه است، اما خلاصه آنچه درباره اعتبار گفته لغت‌دانان ارائه شده است چنین است:
1. اگر در مراجعه به کتاب‌های لغت، از گفته‌های لغت‌دانان -با توجه به مجموعه شرایط و قراین- به معانی واژه‌ها اطمینان حاصل شود، اعتبار آن مورد پذیرش همه دانشمندان است.[3]
2. در صورت عدم اطمینان نیز گزارش‌های حسّی لغت‌شناسان از معانی و کاربردهای واژه‌ها با احراز وثاقت لغت‌شناس، اعتبار دارد.[4]
3. عقل حکم می‌کند و بنای عقلا نیز بر این است که؛ جاهل به معنای لغت به اهل خُبره و کارشناس و عالم به لغت مراجعه کند. برخی از علمای اصول فقه[5] –مانند شیخ محمدرضا مظفر(ره)[6] - این دلیل را قبول می‏کنند و می‏گویند: این بهترین دلیل برای اثبات حجیّت و اعتبار گفته لغوی است.   [1] . مظفر، محمد رضا، أصول الفقه، ج 2، ص 141، اسماعیلیان، قم، چاپ پنجم، 1375ش؛ صدر، محمد باقر، بحوث فی علم الأصول، مقرّر: حسینی شاهرودی، محمود، ج 4، ص 295، مؤسسه دائره المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، ‏قم، چاپ سوم، 1417ق. [2] . ملکی اصفهانی، مجتبی، فرهنگ اصطلاحات اصول، ج 2، ص 83، نشر عالمه، قم، چاپ اول، 1379ش. [3] . امام خمینی، روح الله، تنقیح الأصول، مقرر: تقوی اشتهاردی، حسین‏، ج 3، ص 133، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی( ره)، تهران، چاپ اول، 1418ق؛ حسینی شیرازی، سید صادق، بیان الأصول، ج 6، ص 345، دار الانصار، قم، چاپ دوم، 1427ق. [4] . صدر، محمد باقر، بحوث فی علم الأصول، مقرر: عبد الساتر، حسن‏، ج 9، ص 392، الدار الاسلامیة‏، بیروت، چاپ اول، 1417ق؛ بیان الاصول، ج 1، ص 279. [5] . امام خمینی، روح الله، انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایة، ج 1، ص 249، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، تهران، چاپ دوم، 1415ق.   [6] . أصول الفقه، ج 2، ص 143 – 144.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین