فقها، تعریف‌های متفاوتی از بیع ارائه داده و هرکدام کوشیده‌اند با بهترین و کوتاه‌ترین عبارت، ماهیّت این عقد را بیان کنند. از بررسی عبارات فقها در تعریف بیع، روشن می‌شود که همه آنان به دنبال نشان دادن ویژگی‌های اساسی بیع بوده‌اند و اختلافات آنان تنها در تعریف لفظی بیع می‌باشد و در ماهیّت آن به عنوان یکی از عقود معین، اختلافی ندارند. به عقیده صاحب جواهر، مراد فقها از تعریف‌هایی که برای عقد بیع ذکر کرده‌اند، تنها کشف فی الجمله از ماهیّت آن است نه تعریف منطقی.[1] به تعبیر دیگر، تعریف فقها در این‌گونه امور، شرح الأسمی بوده و در صدد توضیح و روشن شدن واژه است نه تعریف حقیقی و ذاتی که جامع افراد و مانع اغیار باشد. در هر حال، پس از اشکال و جواب‌های بسیار، تعریفی که مورد قبول بسیاری از فقها و حقوق‌دانان قرار گرفته است آن است که؛ «بیع، عبارت است از تملیک عین به عوض معیّن».[2] لذا، فرق بین بیع و معاوضه تنها از نظر قصد طرفین معامله است، که در بیع قصد تملیک شرط است. [1] . ر.ک: نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق و مصحح: قوچانی، عباس، آخوندی، علی، ‌ ج 22، ص 203 - 210، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ هفتم، 1404ق؛ جمعی از مؤلفان، مجله فقه اهل بیت علیهم السلام (فارسی)، ج 26، ص 215، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، قم، چاپ اول. [2] . طاهری، حبیب الله، حقوق مدنی، ج ‌4، ص 18، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1418ق؛ موسوی بجنوردی، سید محمد، قواعد فقهیه، ج ‌1، ص 294، مؤسسه عروج، تهران، چاپ سوم، 1401ق.
فقها، تعریفهای متفاوتی از بیع ارائه داده و هرکدام کوشیدهاند با بهترین و کوتاهترین عبارت، ماهیّت این عقد را بیان کنند. از بررسی عبارات فقها در تعریف بیع، روشن میشود که همه آنان به دنبال نشان دادن ویژگیهای اساسی بیع بودهاند و اختلافات آنان تنها در تعریف لفظی بیع میباشد و در ماهیّت آن به عنوان یکی از عقود معین، اختلافی ندارند. به عقیده صاحب جواهر، مراد فقها از تعریفهایی که برای عقد بیع ذکر کردهاند، تنها کشف فی الجمله از ماهیّت آن است نه تعریف منطقی.[1] به تعبیر دیگر، تعریف فقها در اینگونه امور، شرح الأسمی بوده و در صدد توضیح و روشن شدن واژه است نه تعریف حقیقی و ذاتی که جامع افراد و مانع اغیار باشد.
در هر حال، پس از اشکال و جوابهای بسیار، تعریفی که مورد قبول بسیاری از فقها و حقوقدانان قرار گرفته است آن است که؛ «بیع، عبارت است از تملیک عین به عوض معیّن».[2] لذا، فرق بین بیع و معاوضه تنها از نظر قصد طرفین معامله است، که در بیع قصد تملیک شرط است. [1] . ر.ک: نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق و مصحح: قوچانی، عباس، آخوندی، علی، ج 22، ص 203 - 210، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ هفتم، 1404ق؛ جمعی از مؤلفان، مجله فقه اهل بیت علیهم السلام (فارسی)، ج 26، ص 215، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، قم، چاپ اول. [2] . طاهری، حبیب الله، حقوق مدنی، ج 4، ص 18، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1418ق؛ موسوی بجنوردی، سید محمد، قواعد فقهیه، ج 1، ص 294، مؤسسه عروج، تهران، چاپ سوم، 1401ق.
- [آیت الله نوری همدانی] تعریف مسجد جامع چیست؟
- [آیت الله بهجت] تعریف مسجد جامع چیست؟
- [آیت الله خوئی] تعریف و شرایط مسجد جامع چیست؟
- [سایر] فرق میان اخلاق و علم اخلاق چیست؟ کدام جامع تر است؟ کدام تعریف درباره علم اخلاق جامع تر است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] سلام-لطفا تعریف کاملی ازجنس مثلی وقیمی بیان فرمائید؟
- [آیت الله بهجت] لطفا تعریف و حکم اسراف را بیان فرمایید.
- [سایر] کتابی جامع و کامل درباره تجوید معرفی فرمائید؟
- [آیت الله علوی گرگانی] تعریف اقرار را از نظر فقهی بیان فرمائید؟
- [آیت الله خامنه ای] خواهشمند است نظر مبارک خود را در خصوص اعتکاف در مساجد (جامع و غیر جامع) غیر از مساجد اربعه بیان فرمایید.
- [سایر] آیا بعضی آیات قرآن برخی دیگر را تفسیر نمی کنند؟مگر قرآن کتاب جامع و مانع نیست ؟
- [آیت الله جوادی آملی] .در معامله بیع شرط , اگر در زمان تعیین شده، فروشنده پول را به خریدار برنگرداند، بیع مشرو طْ لازم می شود و کالا ملک خریدار خواهد شد و فروشنده, حق مطالبه ملک از خریدار یا از وارثان او را ندارد.
- [امام خمینی] در بیع مثل به مثل اگر قیمتها با هم اختلاف داشته باشد و بخواهند از بیع مثل به مثل فرار کنند- نه از زیادی- جایز است حیله، مثلًا اگر یک کیلو گندم خوب به دو کیلو گندم بد ارزش دارد و میخواهند یک کیلو خوب بدهند، و دو کیلو بد بگیرند در این مورد اگر چیزی ضمیمه کنند که از بیع مثل به مثل فرار کنند جایز است.
- [آیت الله اردبیلی] * شرط اوّل: نبودن مانع بین امام و مأموم.
- [آیت الله مظاهری] در معامله بیع شرط، خیار، منتقل به ورثه میشود بنابراین اگر خریدار بمیرد فروشنده میتواند ملک را از ورثه او مطالبه نماید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر کسی دو نفر را وصی کند که با هم به شرکت عمل کنند چنانچه یکی از آن دو بمیرد، یا دیوانه، یا کافر شود، مجتهد جامع الشرائط یک نفر دیگر را به جای او معین می کند و اگر هر دو بمیرند، یا دیوانه، یا کافر شوند، مجتهد جامع الشرائط دو نفر دیگر را معین می کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] بچّه صغیری را که ولیّ ندارد بدون اجازه مجتهد جامع الشرائط نمی شود اجیر کرد، و کسی که به مجتهد جامع الشرائط دسترسی ندارد، می تواند از یک نفر مؤمن که عادل باشد، اجازه بگیرد و او را اجیر نماید. البته اگر اجیر کردن وی به مصلحت او باشد.
- [آیت الله مظاهری] خمس را باید در این زمان به مجتهد جامع الشرایط یا وکیل او بدهند که آنها صرف سادات فقیر و تقویت اسلام مخصوصاً اداره حوزههای علمیّه بنمایند، و اگر خود بخواهد به سیّد فقیری بدهد یا به مصرف دیگری برساند باید از مجتهد جامع الشرایط یا وکیل او اجازه بگیرد و بدون اجازه نمیتواند آن را به مصرف برساند.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کسی از مستحقِ خمس طلبکار است، می تواند با اذن فقیه جامع الشرا یط طلب خودش را از خمسی که به ذمّه دارد، محاسبه کن د و بریءالذمّه شود; همچنین اگر کسی از مستحق سهم امام(ع) طلبکار است، میتواند طلب خود را با اذن فقیه جامع الشرا یط، از سهم امام (ع) که بر عهده اوست, محاسبه نماید.
- [آیت الله جوادی آملی] .حرکت اندک که مانع صدق آرامش بدن نیست, اشکال ندارد؛ ولی ذکر در حال حرکت شدید که مانع صدق آرامش بدن است, کافی نیست و باید در حال آرام شدن بدن, دوباره گفته شود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر صفهای جماعت تا درب مسجد برسد، کسی که مقابل درب، پشت صف ایستاده، نمازش صحیح است و نیز نماز کسانی که پشت سر او اقتدا میکنند و برخی از افراد صف جلو را میبیند صحیح میباشد، ولی نماز کسانی که دو طرف او ایستادهاند و هیچ یک از افراد صف جلو را نمیبینند، بنا بر احتیاط صحیح نیست و به طور کلی بنا بر احتیاط در صحّت جماعت شرط است که حائلی مانع رؤیت تمام صف قبل نشده، بلکه لازم است لااقل یک نفر از صف جلویی دیده شود.