1. اگر حج در سال‌های قبل بر او واجب و مستقر نشده و یا مال حلالی از وی باقی نمانده است، نیابت واجب نیست. 2. اگر یقین دارید که همه اموال پدر از مال حرام است، چنانچه صاحب آنها را می‌شناسید، آن اموال را به آنان برگردانید و اگر صاحبان آنها را نمی‌شناسید و یا دسترسی به آنان امکان ندارد، این اموال را از طرف آنان به فقرا صدقه دهید. ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1] حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی): در فرض سؤال اگر حج در سال‌های قبل بر او مستقر نشده نیابت لازم نیست و اگر یقین دارید که همه اموال او از مال حرام می‌باشد لازم است اگر صاحب آنها را می‌شناسید آن اموال را به آنان برگردانید و اگر صاحبان آنها را نمی‌شناسید و دسترسی به آنان امکان ندارد، این اموال را از طرف آنان به فقرا صدقه بدهید. حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): در صورتی که تمام اموال از راه قاچاق مواردی که شرعاً حرام است بوده، باید تمام مال حرام را اگر صاحبانشان را می‌شناسند به صاحبانشان برگردانند و اگر نمی‌شناسند رد مظالم بدهند و حج واجب نیست. حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی (مد ظله العالی): چنانچه یقین داشته باشد فیش حج از مال حرام تهیه شده است تصرف در آن جائز نیست و چنانچه مالک اصلی آن را نشناسد، در حکم مال مجهول المالک است. [1] . استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه‌ای، مکارم شیرازی و نوری همدانی (مد ظلهم العالی)، توسط سایت اسلام کوئست.
اگر شخصی پدرش قاچاق فروش بوده و اعدام شده باشد و قبل از اعدام در حج تمتع ثبت نام کرده باشد. اکنون تکلیف این پول حرام چیست؟ پدرم هیچ مال حلالی نداشت. آیا باید ما از طرف او به حج برویم؟ لطفاً تکلیف ما را مشخص کنید.
1. اگر حج در سالهای قبل بر او واجب و مستقر نشده و یا مال حلالی از وی باقی نمانده است، نیابت واجب نیست.
2. اگر یقین دارید که همه اموال پدر از مال حرام است، چنانچه صاحب آنها را میشناسید، آن اموال را به آنان برگردانید و اگر صاحبان آنها را نمیشناسید و یا دسترسی به آنان امکان ندارد، این اموال را از طرف آنان به فقرا صدقه دهید.
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]
حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مد ظله العالی):
در فرض سؤال اگر حج در سالهای قبل بر او مستقر نشده نیابت لازم نیست و اگر یقین دارید که همه اموال او از مال حرام میباشد لازم است اگر صاحب آنها را میشناسید آن اموال را به آنان برگردانید و اگر صاحبان آنها را نمیشناسید و دسترسی به آنان امکان ندارد، این اموال را از طرف آنان به فقرا صدقه بدهید.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
در صورتی که تمام اموال از راه قاچاق مواردی که شرعاً حرام است بوده، باید تمام مال حرام را اگر صاحبانشان را میشناسند به صاحبانشان برگردانند و اگر نمیشناسند رد مظالم بدهند و حج واجب نیست.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی (مد ظله العالی):
چنانچه یقین داشته باشد فیش حج از مال حرام تهیه شده است تصرف در آن جائز نیست و چنانچه مالک اصلی آن را نشناسد، در حکم مال مجهول المالک است. [1] . استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنهای، مکارم شیرازی و نوری همدانی (مد ظلهم العالی)، توسط سایت اسلام کوئست.
- [آیت الله علوی گرگانی] شخصی مبلغی از درآمد میان سال خود را به منظور ثبت نام حجّ تمتّع به بانک پرداخت نموده امّا رفتنش به حجّ به سالهای بعد موکول شده است آیا به این پول خمس تعلّق میگیرد؟
- [آیت الله خامنه ای] با اینکه خودرو شخصی ندارم برای خود و همسرم اقدام به ثبت نام حج تمتع نموده ام لیکن در حال حاضر به دلیل نداشتن خودرو در عسر و زحمت هستم. با توجه به نداشتن پول خرید خودرو آیا اجازه فروش فیش حج خود و همسرم را دارم یا خیر؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] درمورد ثبت نام حج تمتع، کسی که حج بر او واجب شده بعد از اینکه ثبت نام کرد باید چند سالی در نوبت بماند، آیا به این پول خمس تعلق می گیرد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] شخصی برای حج ثبت نام کرده وچندسال درنوبت بوده آیا برای پول او خمس شامل میشود؟
- [سایر] من با پدرم، تعمیرات اسکیت انجام می دهیم. پدرم قطعات قدیمی اسکیت مشتری ها را بدون اطلاع و اجازه از مشتری ها برای خود بر می دارد(یعنی مال غصبی) حال آیا فروش این قطعات توسط من اشکال شرعی دارد یعنی پول بدست آمده از فروش آنها برای من حرام است؟ آیا گناه مال غصب کرده بر عهده پدرم است و پول به دست آمده از فروش آنها برای من حلال است؟ (با توجه به این نکته که من آنها را غصب نکردم)
- [آیت الله فاضل لنکرانی] شخصی استحباباً برای عمره تمتع محرم شده و پس از انجام اعمال عمره و محلّ شدن از آن، متوجه شده که بر پدرش حج واجب است، آیا می تواند حج تمتع مستحبی خود را انجام ندهد و مجدداً از یکی از مواقیت، به نیابت پدرش محرم به احرام عمره تمتع شود و یا در همین فرض آیا می تواند برای دیگری اجیر شود و حج تمتع استیجاری انجام دهد؟
- [آیت الله نوری همدانی] پولی که فرد در سال 63 جهت ثبت نام حج تمتع به بانک داده ولی امسال مشرف میشود، آیا آن پول خمس دارد؟
- [آیت الله وحید خراسانی] شخصی قبلا حج بر او مستقر نشده اما در موقع ثبت نام جهت حج تمتع مستطیع بوده و ثبت نام نموده ولی بعدا از نظر مالی محتاج شده و احتیاج به پول سپرده شده در بانک را دارد بفرمایید می تواند پول را پس بگیرد یا خیر و چنانچه در سال اول یا سالهای بعد قرعه به نام او اصابت کند فرق دارد یا نه
- [آیت الله بهجت] حکم فروش امتیاز فیش حج توسط افرادی که از استطاعت مالی خارج شده اند چیست و تکلیف پول حاصل از فروش چه می باشد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] شخصی در تقصیر عمره تمتّع، یک تار مو از بدنش کنده، و به همان قناعت کرده، سپس اعمال حجّ را بجا آورده است. تکلیف فعلی او چیست؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر کسی جنسی را با پول معیّن حرام بخرد معامله باطل است ولی اگر معامله بر روی پول غیر معیّن (به گونه کلّی) انجام گیرد و خریدار تصمیم داشته باشد که پول جنس را از مال حرام بدهد در صورتی که فروشنده راضی باشد، مثل آن که شخصی لاابالی باشد، یا به علّت ندانستن وضعیّت پول پرداخت شده و حلال بودن آن پول برای وی (به حکم ظاهر شرع) به معامله راضی باشد، معامله صحیح است، ولی باید مقداری را که بدهکار است از مال حلال بدهد.
- [آیت الله سبحانی] خرید و فروش مال غصبی نیز حرام و باطل است و فروشنده باید پول را به خریدار برگرداند، ولی خریدار حق ندارد آن مال غصبی را به غیرصاحبش بدهد و اگر صاحب ان را نمی شناسد باید به نظر حاکم شرع عمل کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خرید و فروش مال غصبی نیز حرام و باطل است و فروشنده باید پول را به خریدار برگرداند، ولی خریدار حق ندارد آن مال غصبی را به غیر صاحبش بدهد و اگر صاحب آن را نمی شناسد باید به نظر حاکم شرع عمل کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه لباسی را بخرد و بعداً با پولی که از راه قرض ربایی به دست آورده، یا از پول حلالی که مخلوط به ربا است، به صاحب لباس بدهد، چنانچه موقع خرید قصدش این بوده که از چنین پولی آن را بپردازد پوشیدن آن لباس و نماز خواندن با آن اشکال دارد و اگر موقع خرید قصدش این نبوده بعداً این قصد برای او پیدا شده، اشکال ندارد، ولی ذمه او با مال حرام ادا نمی شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] بعضی از معاملات باطل است و حرام نیست و بعضی حرام است و باطل نیست و بعضی باطل و حرام است و عمده اینها از این قرار است اول بعضی از اعیان نجسه مانند مشروبات مسکر و خوک که خرید و فروش این دو باطل و حرام است و همچنین مردار نجس و سگ غیر شکاری که خرید و فروش این دو باطل و بنابر احتیاط حرام است و در غیر اینها در صورتی که منفعت عقلایی حلالی داشته باشد مثلا غایط را کود کنند یا خون را به مریض تزریق نمایند خرید و فروش ان صحیح و حلال است ولی احتیاط مستحب ترک ان است دوم خرید و فروش مال غصبی که بدون اجازه مالکش باطل است ولی تکلیفا حرام نیست بلکه تصرفات خارجیه در مال غصبی حرام است سوم خرید و فروش چیزی که نزد مردم مالیت ندارد و خرید و فروش ان نزد انان سفیهانه است مانند حیواناتی که پیش مردم ارزش ندارد باطل است و حرام نیست چهارم معامله چیزی که منافع معمولی ان فقط کار حرام باشد مانند اسباب قمار که باطل و حرام است پنجم معامله ای که در ان ربا باشد باطل و حرام است ششم فروش جنسی که با چیز دیگر مخلوط است در صورتی که ان چیز معلوم نباشد و فروشنده هم به خریدار نگوید مثل فروختن روغنی که ان را با پیه مخلوط کرده است یا بها قرار دادن چیزی که در ان غش شده است و چنین معامله ای حرام و در بعضی از صور که خواهد امد باطل است پیغمبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم فرموده ای دارد به این مضمون از مسلمانان نیست کسی که با مسلمانان غش کند و از ان حضرت روایت شده که هر که با برادر مسلمان خود غش کند خداوند برکت روزی او را می برد و معیشت او را بر او فاسد می کند و او را به خودش واگذار می کند
- [آیت الله اردبیلی] اگر بانک یا موءسسه دیگری، پولی به شخصی بدهد و حواله کند که این شخص پول را در محلّ دیگری به شعبه بانک یا طرف خود بپردازد و مقداری به عنوان حقّالزّحمه بگیرد، اشکال ندارد و همین طور اگر به عنوان فروش اسکناس به زیادتر باشد، مانعی ندارد و اگر قرض بدهد و قرار سود بگذارد، حرام است اگرچه قرار سود صریح نباشد و قرض مبنی بر آن باشد و اصل قرض نیز خالی از اشکال نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در موارد زیر معامله باطل است: 1 خرید و فروش عین نجس یعنی چیزهایی که ذاتاً نجس است بنابر احتیاط واجب ( مانند بول و غائط و خون) بنابراین، خرید و فروش کودهای نجس اشکال دارد، ولی استفاده از آنها بی مانع است، اما خرید و فروش خون در عصر و زمان ما که برای نجات مجروحین و بیماران مورد استفاده قرار می گیرد جایز است و همچنین خرید و فروش سگ شکاری و نگهبان. 2 خرید و فروش اموال غصبی، مگر آن که صاحبش معامله را اجازه دهد. 3 خرید و فروش چیزهایی که منافع معمولی آن حرام است، مانند آلات موسیقی و قمار. 4 خرید و فروش چیزهایی که در بین مردم مال محسوب نمی شود هرچند برای شخص خاصی ارزش داشته باشد مانند بسیاری از حشرات. 5 معاملاتی که در آن ربا باشد. 6 فروختن اجناس تقلبی که خریدار از وضع آن خبر ندارد، مانند فروختن شیر مخلوط با آب یا روغنی که آن را با پیه یا چیز دیگری مخلوط کرده اند، این عمل را (غش) می گویند و یکی از گناهان کبیره است; از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نقل شده است که فرمود: (کسی که در معامله با مسلمانان غش کند، یا به آنها ضرر برساند، یا تقلب و حیله نماید از ما نیست و هر کس با برادر مسلمانش غش کند خداوند برکت را از روزی او می برد و راه معاش او را می بندد و او را به خودش وامی گذارد. 7 خرید و فروش اعضای بدن مانند کلیه و امثال آن; ولی احتیاط آن است که اگر پولی می خواهند بگیرند در مقابل اجازه برداشتن عضو از بدن شخص دهنده بوده باشد، نه در مقابل خود عضو و اصل این کار در صورتی جایز است که برای دهنده تولید خطر نکند. 8 اراضی موات با ثبت دادن ملک کسی نمی شود، و خرید و فروش آن جایز نیست، بلکه باید آن را احیاء کند یعنی آماده برای کشت و زرع نماید.
- [آیت الله خوئی] بیع و معامله و خرید و فروش از جهاتی با قرض و وام دادن فرق دارد و امتیاز پیدا میکند. اول: در بیع و فروش چیزی را به ملک دیگری درآوردن است، در عوض چیز دیگر نه به طور رایگان و مجانی و در قرض چیزی و مالی را به ملک کسی درآوردن است به آن مال در ذمه گیرنده باشد و آن کس ضامن و عهدهدار مانند آن چیز و مال بوده باشد درصورتی که مانند داشته باشد و یا ضامن و عهدهدار قیمت آن چیز بوده باشد درصورتی که مانند نداشته باشد. دوم: در بیع و فروش آنچه فروخته میشود باید با آنچه بهجای او گرفته میشود کالا و بها- با هم فرق داشته باشند و نمیشود هر دو یک چیز بوده باشند در غیر این صورت بیع محقق نمیشود ولی در قرض لازم نیست که مال و عوض آن یک چیز نباشد و اگر خود آنچه را قرض گرفتهاند و یا مانند آن را که هیچ فرقی با هم نداشته باشند بهجای مال قرض بدهند، صحیح است ولی اگر صد عدد تخم مرغ را به صد و ده تخم مرغ در ذمه بفروشند که هیچ فرقی بین آنها نباشد، صحیح نیست و این قرض است که به صورت بیع انجام شده و چون زیادی در آن به عمل آمده، ربا و حرام است. سوم: نوع ربا در بیع و فروش با نوع ربا در قرض فرق میکند در قرض هر نوع زیادی که شرط و رعایت شده باشد، ربا و حرام است برخلاف بیع که هر زیادی در آن حرام حرام نیست مگر چیز فروخته شده و عوض آن از یک جنس و با کیل و وزن فروخته میشود که در این صورت اگر زیادی بگیرند، حرام است ولی اگر از یک جنس نبودند و یا به صورت پیمانه و کشیمنی فروش نمیشوند زیاد گرفتن در آن حرام نیست مثلًا اگر صد عدد تخم مرغ را به صد و ده عدد به مدت دو ماه قرض دهند ربا و حرام است ولی اگر صد عدد را به صد و ده عدد به مدت دو ماه بفروشند، درصورتی که بین آنها یعنی عوض و معوض از جهت حجم کوچکی و بزرگی و یا نوعیت آنها فرق داشته باشد معامله صحیح است و اگر فرق نداشته باشند گفتیم قرض ربوی است که به صورت بیع انجام میشود. چهارم: ربا در معامله غیر از ربا در قرض است چنانچه معامله ربوی باشد، اصل معامله باطل است، نه فروشنده مالک و صاحب بها میشود و نه خریدار صاحب مال میشود، یعنی هیچ یک از مال فروشنده و مال خریدار به آن دیگری شرعا منتقل نشده است، ولی در قرض این طور نیست چنانچه قرض ربوی باشد فقط مقدار زیادی که بهعنوان ربا گرفته میشود به پولدهنده منتقل نمیشود و قرض گیرنده میتواند در پول و یا مالی که به قرض گرفته تصرف نماید.
- [آیت الله اردبیلی] اگر با عین پولی که خمس آن را نداده، ملکی بخرد، میتواند در آن نماز بخواند؛ ولی باید فورا خمس آن پول را بپردازد. البته اگر اصلاً قصد پرداخت خمس را نداشته باشد و معامله را به نحو شخصی انجام داده باشد، نماز در آن ملک باطل است و اگر با عین پولی که زکات آن را نداده ملکی بخرد، تصرّف او در آن ملک حرام و نماز او نیز در آن باطل است، مگر آن که قصد جدی داشته باشد که زکات آن را از مال دیگر خود بپردازد و اگر به ذمّه بخرد و در موقع خریدن قصد او این باشد که از مالی که خمس یا زکات آن را نداده پول ملک را بدهد، تصرّف و نماز در آن صحیح است ولی احتیاط مستحب آن است که در آن نماز نخواند.
- [آیت الله علوی گرگانی] بیع ومعامله وخرید وفروش از جهاتی با قرض ووام دادن فرق دارد وامتیاز پیدا میکند. اوّل: این که در بیع وفروش چیزی را به ملک دیگری در آوردن است، در عوض چیز دیگر نه بطور رایگان ومجانی و در قرض چیزی ومالی را به ملک کسی در آوردن است به این که آن مال در ذمّه گیرنده باشد و آنکس ضامن وعهدهدار مانند آن چیز ومال بوده باشد در صورتی که مانند داشته باشد و یا ضامن وعهدهدار قیمت آن چیز بوده باشد در صورتی که مانند نداشته باشد. دوم: این که در بیع وفروش آنچه فروخته میشود باید با آنچه به جای او گرفته میشود کالا و بها با هم فرق داشته باشند و نمیشود هر دو یک چیز بوده باشند در غیر این صورت بیع محقّق نمیشود ولی در قرض لازم نیست که مال و عوض آن یک چیز نباشد و اگر خود آنچه را قرض گرفتهاند و یا مانند آن را که هیچ فرقی با هم نداشته باشند به جای مال قرض بدهند، صحیح است ولی اگر صد عدد تخم مرغ را به صد و ده تخم مرغ در ذمّه بفروشند که هیچ فرقی بین آنها نباشد، صحیح نیست و این قرض است که به صورت بیع انجام شده و چون زیادی در آن به عمل آمده، ربا و حرام است. سوم: این که نوع ربا در بیع وفروش با نوع ربا در قرض فرق میکند در قرض هر نوع زیادی که شرط ورعایت شده باشد، ربا وحرام است بخلاف بیع که هر زیادی در آن حرام نیست مگر این که چیز فروخته شده وعوض آن از یک جنس و با کیل ووزن فروخته شوند که در اینصورت اگر زیادی بگیرند، حرام است ولی اگر از یک جنس نبودند و یا به صورت پیمانه وکشیمنی فروش نمیشوند زیادیگرفتندرآنحرام نیست مثلاً اگر صد عدد تخم مرغ را به صد وده عدد بمدّت دو ماه قرض دهند ربا وحرام است ولی اگر صد عدد را به صد وده عدد بمدّت دو ماه بفروشند و در صورتی که بین آنها یعنی عوض و معوّض از جهت حجم کوچکی و بزرگی و یا نوعیّت آنها فرق داشته باشد معاملیه صحیح است و اگر فرق نداشته باشند گفتیم قرض ربوی است که به صورت بیع انجام میشود. چهارم: این که ربا در معامله غیر از ربا در قرض است چنانچه معامله ربوی باشد، اصل معامله باطل است، نه فروشنده مالک وصاحب بها میشود ونه خریدار صاحب مال میشود، یعنی هیچیک از مال فروشنده ومال خریدار به آن دیگریشرعاً منتقل نشده است، ولی در قرض اینطور نیست چنانچه قرض ربویباشد فقط مقدار زیادی که بعنوان ربا گرفته میشود به پول دهنده منتقل نمیشود وقرض گیرنده میتواند در پول و یا مالی که به قرض گرفته تصرّف نماید.