زنی که سه بار طلاق گرفته، برای ازدواج مجدّد با شوهرش، ابتدا باید با مرد دیگری ازدواج کرده وبعد طلاق بگیرد تا بتواند با شوهر قبلی خود ازدواج کند؛ در مورد دلیل چنین حکمی، از امام رضا(ع) نقل شده که دلیل این امر به نوعی توبیخ و کیفر برای مردان است تا طلاق در بین آنها سبک شمرده نشود و تا زن‌ها مورد اذیت و آزار قرار نگیرند.[1] البته برای روشن شدن مطلب چند نکته را باید تذکر دهیم: 1. بر اساس نظریۀ صحیحی که فقها و دانشمندان شیعه بدان معتقدند، احکام خداوند بر اساس مصالح و مفاسد است؛ یعنی اگر انجام عملی دارای منفعت مهم و حیاتی است، آن عمل واجب خواهد بود، یا اگر منفعت آن حیاتی نباشد آن عمل مستحب است و اگر انجام عملی، دارای ضرر خطرناک و مهلک باشد، انجام آن حرام و اگر ضرر آن خطرناک و مهلک نبوده، مکروه است و در صورتی که منفعت یا ضرر آن غالب نباشد و مساوی الطرفین باشد، آن عمل مباح است. البته منظور از منفعت و ضرر صرف منفعت و ضرر مادی نیست، بلکه به معنای عام و گسترده است که به جامعیت و گستردگی ابعاد وجودی انسان می‌باشد. 2. هرچند اصل کلیت این قاعده که احکام الاهی بر اساس مصالح و مفاسد است، قطعی و یقینی است، ولی کشف مصالح و مفاسد در جزئیات و مصادیق، بسیار مشکل است. چون اولاً: نیازمند داشتن امکانات وسیع، در ابعاد مختلف علمی است. ثانیاً: بشر هر قدر از نظر علم و صنعت پیشرفت کند، باز معلومات او در برابر مجهولاتش، قطره‌ای است در برابر دریا "جز اندکی از دانش به شما داده نشده است".[2] و شاید علت عدم بیان علت و فلسفۀ تمام احکام، از سوی اولیای الاهی دین، یکی این بوده که بیان تمام اسرار احکام برای انسان‌هایی که بسیاری از حقایق علمی هنوز برایشان کشف نشده، مانند گفتن معما و لغز است، که چه بسا موجب تنفر شنوندگان گردد، امام علی (ع) می‌فرماید: "مردم، دشمن آن چیزی هستند که نمی‌دانند".[3] لذا اولیای الاهی در حد فهم انسان‌ها به بعضی از علت‌ها و فلسفه‌های احکام اشاره نمودند. علاوه این که، هدف از دین و شریعت، آراستگی انسان‌ها به خوبی‌های علمی و عملی، و اجتناب از زشتی‌های فکری و عملی است، این هدف با عمل به شریعت به دست می‌آید و لو این که افراد فلسفه و علت احکام را ندانند؛ نظیر این که مریض با انجام دادن دستورات پزشک، بهبودی را به دست می‌آورد و لو فایده و فلسفۀ دارو و دستورات پزشکی را نداند. مضافاً این که مؤمنان، چون اطمینان و یقین دارند به این که دستورات دینی، از کسانی صادر می‌شود که علم و آگاهی آنان خطاناپذیر است، پس یقین به اثربخشی و مفید‌بودن این دستورات دارند. 3. هرچند فهم علت و فلسفۀ احکام مشکل است، ولی پیدا نمودن ضوابط کلی احکام، امر ممکنی است. البته کلیت در مسائل حقوقی، مثل کلیت در مسائل فلسفی نیست که استثناناپذیر باشد، بلکه کلیت در مسائل حقوقی و اجتماعی به معنای اکثری است، لذا قابل استثناست.[4] [1] . ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج3، ص 502 ، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413 ق. [2] . "و ما اوتیتم من العلم الا قلیلاً"، اسراء، 85. [3] . "الناس اعداء ماجهلوا"، سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص 15، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. [4] .برای اطلاع بیشتر ر. ک: 8593.
چرا زنی که 3 بار طلاق گرفته اگر خواست با شوهرش دوباره ازدواج کند باید با یکی دیگر ازدواج کند و بعد طلاق بگیرد تا بتواند با شوهر قبلی خود ازدواج کند؟
زنی که سه بار طلاق گرفته، برای ازدواج مجدّد با شوهرش، ابتدا باید با مرد دیگری ازدواج کرده وبعد طلاق بگیرد تا بتواند با شوهر قبلی خود ازدواج کند؛ در مورد دلیل چنین حکمی، از امام رضا(ع) نقل شده که دلیل این امر به نوعی توبیخ و کیفر برای مردان است تا طلاق در بین آنها سبک شمرده نشود و تا زنها مورد اذیت و آزار قرار نگیرند.[1]
البته برای روشن شدن مطلب چند نکته را باید تذکر دهیم:
1. بر اساس نظریۀ صحیحی که فقها و دانشمندان شیعه بدان معتقدند، احکام خداوند بر اساس مصالح و مفاسد است؛ یعنی اگر انجام عملی دارای منفعت مهم و حیاتی است، آن عمل واجب خواهد بود، یا اگر منفعت آن حیاتی نباشد آن عمل مستحب است و اگر انجام عملی، دارای ضرر خطرناک و مهلک باشد، انجام آن حرام و اگر ضرر آن خطرناک و مهلک نبوده، مکروه است و در صورتی که منفعت یا ضرر آن غالب نباشد و مساوی الطرفین باشد، آن عمل مباح است. البته منظور از منفعت و ضرر صرف منفعت و ضرر مادی نیست، بلکه به معنای عام و گسترده است که به جامعیت و گستردگی ابعاد وجودی انسان میباشد.
2. هرچند اصل کلیت این قاعده که احکام الاهی بر اساس مصالح و مفاسد است، قطعی و یقینی است، ولی کشف مصالح و مفاسد در جزئیات و مصادیق، بسیار مشکل است.
چون اولاً: نیازمند داشتن امکانات وسیع، در ابعاد مختلف علمی است.
ثانیاً: بشر هر قدر از نظر علم و صنعت پیشرفت کند، باز معلومات او در برابر مجهولاتش، قطرهای است در برابر دریا "جز اندکی از دانش به شما داده نشده است".[2]
و شاید علت عدم بیان علت و فلسفۀ تمام احکام، از سوی اولیای الاهی دین، یکی این بوده که بیان تمام اسرار احکام برای انسانهایی که بسیاری از حقایق علمی هنوز برایشان کشف نشده، مانند گفتن معما و لغز است، که چه بسا موجب تنفر شنوندگان گردد، امام علی (ع) میفرماید: "مردم، دشمن آن چیزی هستند که نمیدانند".[3] لذا اولیای الاهی در حد فهم انسانها به بعضی از علتها و فلسفههای احکام اشاره نمودند.
علاوه این که، هدف از دین و شریعت، آراستگی انسانها به خوبیهای علمی و عملی، و اجتناب از زشتیهای فکری و عملی است، این هدف با عمل به شریعت به دست میآید و لو این که افراد فلسفه و علت احکام را ندانند؛ نظیر این که مریض با انجام دادن دستورات پزشک، بهبودی را به دست میآورد و لو فایده و فلسفۀ دارو و دستورات پزشکی را نداند.
مضافاً این که مؤمنان، چون اطمینان و یقین دارند به این که دستورات دینی، از کسانی صادر میشود که علم و آگاهی آنان خطاناپذیر است، پس یقین به اثربخشی و مفیدبودن این دستورات دارند.
3. هرچند فهم علت و فلسفۀ احکام مشکل است، ولی پیدا نمودن ضوابط کلی احکام، امر ممکنی است. البته کلیت در مسائل حقوقی، مثل کلیت در مسائل فلسفی نیست که استثناناپذیر باشد، بلکه کلیت در مسائل حقوقی و اجتماعی به معنای اکثری است، لذا قابل استثناست.[4] [1] . ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج3، ص 502 ، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413 ق. [2] . "و ما اوتیتم من العلم الا قلیلاً"، اسراء، 85. [3] . "الناس اعداء ماجهلوا"، سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص 15، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. [4] .برای اطلاع بیشتر ر. ک: 8593.
- [آیت الله سبحانی] زنی ادعا می کند شوهر ندارد و از شوهرش طلاق شرعی گرفته است ولی هنوز در شناسنامه نام شوهرش خط نخورده است آیا با او می توان ازدواج کرد؟
- [آیت الله بروجردی] زنی شوهرش او را به طلاق خُلعی مطلّقه نموده، شخصی اراده نکاح او را دارد و شک دارد که آیا طلاق صحیحاً واقع شده یا خیر، آیا چنین زنی را میتواند نکاح کند یا خیر؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر زنی طلاق بگیرد و هنوز مدت عده تمام نشده شوهرش رجوع کند ولی نزدیکی نکرده دوباره طلاق بدهد، آیا زن میتواند بلافاصله با مردی دیگر ازدواج کند و آیا شوهر اول میتواند بلافاصله بعد از طلاق دوم با خواهر این زن ازدواج کند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر مردی با زنی ازدواج کند و پسر همان مرد با دختر این زن که از شوهر قبلی است ازدواج کند، آیا صحیح است یا خیر؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر زنی شوهرش او را طلاق دهد یا این که بمیرد آیا زن کما فی السابق بر پدر شوهر محرم است یا نه؟
- [سایر] در همسایگی ما زنی زندگی می کند که هشت ماه پیش از شوهرش در دادگاه دولتی رسما جدا شده است. بعد از آن، مرد ازدواج کرده است، ولی طلاقی خوانده نشده است. زن به آن مرد می گوید طلاقم بده. اما آن مرد می گوید که هیچ وقت طلاقت نمی دهم که تا آخر عمرت تنها بمانی. الآن این زن چه کند؟ می خواهد ازدواج کند ولی شوهر قبلی اش طلاق نمی دهد؟
- [آیت الله بهجت] هر گاه مردی با زنی ازدواج کند و او از شوهر قبلی دارای دختری باشد و به حدّ بلوغ برسد، آیا بر این مرد محرم است؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] هرگاه مردی با زنی ازدواج کند و او از شوهر قبلی دارای دختری باشد و به حدّ بلوغ برسد آیا بر این مرد محرم است؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر مردی با زنی که از شوهر قبلی خود پسر یا دختر دارد ازدواج کرد، آیا بچّههای او با پدر و مادر مرد محرم هستند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] زنی با اعتقاد به اینکه از شوهر خود طلاق گرفته به ازدواج مرد دیگری درآمده است و قبل از آنکه دخولی محقق شود، معلوم شده که از شوهر اوّل خود طلاق نگرفته است، آیا این زن می تواند بعد از طلاق از شوهر اوّل به ازدواج شوهر دوم درآید؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . زنی که شوهرش او را سه مرتبه طلاق داده بر شوهرش حرام می شود، ولی اگر با شرایطی که در کتاب طلاق گفته می شود با مرد دیگری ازدواج کند، بعد از مرگ یا طلاق شوهر دوم و گذشتن مقدار عده او، شوهر اول می تواند دوباره او را برای خود عقد نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] زنی را که سه مرتبه طلاق دادهاند بر شوهرش حرام میشود ولیاگر با شرائطی که در کتاب طلاق گفته میشود با مرد دیگری ازدواج کند، شوهر اوّل میتواند دوباره او را برای خود عقد نماید.
- [آیت الله سبحانی] زنی را که سه مرتبه طلاق داده اند، بر شوهرش حرام می شود، ولی اگر با شرائطی که در کتاب طلاق گفته می شود با مرد دیگری ازدواج کند، شوهر اول می تواند دوباره او را برای خود عقد نماید.
- [آیت الله بروجردی] زنی را که سه مرتبه طلاق دادهاند بر شوهرش حرام میشود، ولی اگر با شرایطی که در کتاب طلاق گفته میشود با مرد دیگری ازدواج کند، شوهر اوّل میتواند دوباره او را برای خود عقد نماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] زنی که شوهرش سه مرتبه او را طلاق داده، بر شوهرش حرام میشود، ولی اگر با مرد دیگری ازدواج کند با شرایطی که در کتاب طلاق گفته میشود، شوهر اوّل میتواند بعد از جدایی از شوهر دوم و گذشتن زمان عدّه او، زن را برای خود عقد نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . زنی را که طلاق داده اند و زنی که متعه بوده و شوهرش مدت او را بخشیده، یا مدتش تمام شده، چنان چه بعد از مدتی شوهر کند و بعد شک کند که موقع عقد شوهر دوم، عده شوهر اول تمام بوده، یا از راه غفلت یا معصیت در عده، شوهر کرده، باید به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . زنی را که طلاق دادهاند و زنی که متعه بوده و شوهرش مدت او را بخشیده، یا مدتش تمام شده، چنانچه بعد از مدتی شوهر کند و بعد شک کند که موقع عقد شوهر دوم، عده شوهر اول تمام بوده، یا از راه غفلت یا معصیت در عده شوهر کرده، باید به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله مظاهری] زنی را که سه مرتبه طلاق دادهاند بر شوهرش حرام میشود. ولی اگر با شرایطی که در کتاب طلاق گفته میشود با مرد دیگری ازدواج کند، شوهر اوّل میتواند پس از طلاق شوهر دوم، دوباره او را برای خود عقد نماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] زن ازادی را که شوهرش سه مرتبه اورا طلاق داده بر شوهرش حرام می شود ولی اگر با شرایطی که در احکام طلاق می اید با مرد دیگری ازدواج کند بعد از وفات یا طلاق شوهر دوم و تمام شدن عده شوهر اول می تواند دوباره با او ازدواج کند
- [آیت الله اردبیلی] زنی که سه مرتبه او را طلاق دادهاند، بر شوهرش حرام میشود، ولی اگر با شرایطی که در کتاب طلاق گفته خواهد شد، زن با مرد دیگری ازدواج کند، شوهر اوّل میتواند در صورتی که شوهر دوم او را طلاق دهد یا بمیرد، دوباره او را برای خود عقد نماید.