رابطه و تفاوت خیانت با جاسوسی از نظر نسبت‌های چهارگانه (تباین، تضاد و ...) چگونه است؟ و در مفهوم و مصداق تابع کدامیک از نسبت‌های اربعه می‌باشد؟
واژه شناسی جاسوس، از ماده «جسّ»، در لغت به معنای تفتیش و با خبر شدن و اطلاع پیدا کردن پنهانی از باطن اشیاء و کارهای مردم، همراه با دقت و ظرافت خاص است.[1] و غالباً نیز در شر و بدی استعمال می‌شود؛[2] به همین دلیل به فردی که اطلاعات و اخبار امور پنهانی دیگران را با کنج‌کاوی و با دقت خاص به دست می‌آورد و در اختیار دیگران قرار می‌دهد، جاسوس گفته می‌شود.[3] در شرع نیز در همین معنا و مضمون استعمال شده است. البته با این تفاوت که قید در اختیار دیگران قرار دادن در آن لازم نیست. همان‌گونه که پروردگار متعال در قرآن می‌فرماید: «وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ»؛[4] یعنی برای پی بردن و اطلاع یافتن از احوالات، اخلاق و کارهای پنهانی مردم کنج‌کاوی نکنید.[5] البته هر جاسوسی در زبان روایات، معنای منفی ندارد: امام صادق(ع) می‌فرماید: «از امام علی(ع) پرسیدند: از چه چیزی برای موفق شدن به چشم پوشی استمداد می‏شود؟ فرمود: به وسیله خضوع و اطمینان پیدا کردن در تحت سلطنت و حکومت کسی که بر باطن تو آگاه است، و چشم جاسوس قلب و سفیر عقل است، پس چشم خود را بپوشان از آنچه سزاوار دین تو نیست و از آنچه قلب تو آن‌را مکروه می‏دارد و یا عقل انکار می‏کند».[6] در روایتی دیگر آن‌حضرت فرمود: «مؤمن برادر مؤمن، و دیده‏بان و جاسوس‏ او در خیرات است؛ رهنمای او است که به وی خیانت نمی‌کند؛ بر او ستم روا نمی‌دارد؛ معایبش را برنمی‌شمرد، و به وی وعده‌‏ای نمی‌دهد که از آن تخلف کند».[7] جاسوس در اصطلاح حقوقی جاسوسی در اصطلاح حقوقی و قوانین جمهوری اسلامی، جرمی است علیه امنیت و به هر کسی[8] که نقشه‌ها، اسناد، مدارک و تصمیمات محرمانه و مهم یک کشور در امور سیاسی، اقتصادی، نظامی و...، را که در اختیار دارد[9] با علم به مهم و محرمانه بودن در اختیار فرد یا افرادی که می‌داند فاقد صلاحیت‌اند قرار دهد و یا مفاد آن‌را به آنان منتقل نماید، جاسوس اطلاق می‌شود، خواه به امنیت کشور، ضرر برساند یا نرساند.[10] بنابراین بین جاسوسی و خیانت به کشور از نظر لغت و عرف شرع، عموم و خصوص من وجه برقرار است. بدین توضیح که در برخی از موارد، جاسوسی صدق می‌کند ولی خیانت به کشور بر آن صادق نیست؛ مانند اطلاع یافتن از امور شخصی و پنهانی و یا عیوب برخی از افراد عادی و یا حتی مسئولان دولتی از راه کنج‌کاوی و تفحص بدون فاش کردن آنها و یا حتی در صورت فاش کردن بدون بر هم خوردن امنیت کشور. در طرف مقابل، خیانت هم در لغت و شرع، منحصر به خیانت به کشور نبوده بلکه شامل خیانت به خانواده، خیانت در امانت و ... می‌شود و در نگاه تخصصی، در برخی موارد خیانت به کشور صدق می‌کند ولی عنوان جاسوسی بر آن صادق نیست؛ مانند بمب‌گذاری یا تهدید به بمب‌گذاری اماکن عمومی و...، که موجب بر هم زدن نظم و امنیت عمومی و کشور شود، در این فرض، خیانت به کشور صادق است، ولی جاسوسی صدق نمی‌کند. در برخی موارد نیز هم عنوان جاسوسی صدق می‌کند هم خیانت به کشور؛ مانند کسب اطلاعات مهم از مراکز نظامی کشور و یا افراد تأثیرگذار در جامعه و قرار دادن آن در اختیار بیگانگان. اما در اصطلاح حقوق و قوانین جمهوری اسلامی، بین خیانت به کشور و جاسوسی از نظر نسب اربعه عموم و خصوص مطلق برقرار است؛ زیرا خیانت به کشور عنوانی عام و دارای مصادیقی متعدد است که جاسوسی یکی از مصادیق آن است.[11] بنابراین هر جایی‌که جاسوسی صدق کند، خیانت به کشور نیز صادق است، بر خلاف عنوان خیانت به کشور که در برخی از موارد صدق می‌کند، بدون آن‌که عنوان جاسوسی صدق ‌کند؛ مانند تهدید به بمب‌گذاری هواپیما، کشتی و وسایل نقلیه‌ ‌عمومی به قصد بر هم زدن امنیت کشور و تشویش اذهان ‌عمومی[12] که عنوان خیانت به کشور صادق است، ولی به آن جاسوسی گفته نمی‌شود.   [1] . مصطفوی حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 2، ص 86، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش. [2] . طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، محقق، حسینی، سید احمد، ج 4، ص 57، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، 1375ش. [3] . برداشت آزاد از: ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 6، ص 38، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق؛ قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 2، ص 38، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش؛ مجمع البحرین، همان. [4] . حجرات، 12. [5] . التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ‏2، ص 87. [6] . منسوب به جعفربن محمد، امام ششم، مصباح الشریعة، ص 9، بیروت، اعلمی، چاپ اول، 1400ق. [7] . «المؤمن‏ أخ‏ المؤمن عینه و دلیله لا یخونه و لا یظلمه و لا یعیبه و لا یعده عدة فیخلفه»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، تحفة الأولیاء، مترجم، اردکانی، محمد علی‏، محقق، مصحح، وفادار مرادی، محمد، مسعودی، عبدالهادی، ج 3، ص 422، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1388ش؛ فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر الصافی، محقق، اعلمی، حسین، ج 5، ص 51، تهران، الصدر، چاپ دوم، 1415ق. [8] . «اعم از بی‌گانه یا خودی، مأمور دولتی یا غیر مأمور». [9] . «و یا کسی که به هر نحو ولو با سرقت به آن دست یافته است». [10] . ر.ک: «مواد 501 و 502» قانون مجازات اسلامی، قانون تعزیر و مجازات‌های بازدارنده». [11] . ر.ک: «مواد 498 تا 512 قانون مجازات اسلامی، قانون تعزیر و مجازات‌های بازدارنده». [12] . برداشت از ماده «511» قانون مجازات اسلامی.
عنوان سوال:

رابطه و تفاوت خیانت با جاسوسی از نظر نسبت‌های چهارگانه (تباین، تضاد و ...) چگونه است؟ و در مفهوم و مصداق تابع کدامیک از نسبت‌های اربعه می‌باشد؟


پاسخ:

واژه شناسی
جاسوس، از ماده «جسّ»، در لغت به معنای تفتیش و با خبر شدن و اطلاع پیدا کردن پنهانی از باطن اشیاء و کارهای مردم، همراه با دقت و ظرافت خاص است.[1] و غالباً نیز در شر و بدی استعمال می‌شود؛[2] به همین دلیل به فردی که اطلاعات و اخبار امور پنهانی دیگران را با کنج‌کاوی و با دقت خاص به دست می‌آورد و در اختیار دیگران قرار می‌دهد، جاسوس گفته می‌شود.[3]
در شرع نیز در همین معنا و مضمون استعمال شده است. البته با این تفاوت که قید در اختیار دیگران قرار دادن در آن لازم نیست. همان‌گونه که پروردگار متعال در قرآن می‌فرماید: «وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ»؛[4] یعنی برای پی بردن و اطلاع یافتن از احوالات، اخلاق و کارهای پنهانی مردم کنج‌کاوی نکنید.[5]
البته هر جاسوسی در زبان روایات، معنای منفی ندارد:
امام صادق(ع) می‌فرماید: «از امام علی(ع) پرسیدند: از چه چیزی برای موفق شدن به چشم پوشی استمداد می‏شود؟ فرمود: به وسیله خضوع و اطمینان پیدا کردن در تحت سلطنت و حکومت کسی که بر باطن تو آگاه است، و چشم جاسوس قلب و سفیر عقل است، پس چشم خود را بپوشان از آنچه سزاوار دین تو نیست و از آنچه قلب تو آن‌را مکروه می‏دارد و یا عقل انکار می‏کند».[6]
در روایتی دیگر آن‌حضرت فرمود: «مؤمن برادر مؤمن، و دیده‏بان و جاسوس‏ او در خیرات است؛ رهنمای او است که به وی خیانت نمی‌کند؛ بر او ستم روا نمی‌دارد؛ معایبش را برنمی‌شمرد، و به وی وعده‌‏ای نمی‌دهد که از آن تخلف کند».[7]
جاسوس در اصطلاح حقوقی
جاسوسی در اصطلاح حقوقی و قوانین جمهوری اسلامی، جرمی است علیه امنیت و به هر کسی[8] که نقشه‌ها، اسناد، مدارک و تصمیمات محرمانه و مهم یک کشور در امور سیاسی، اقتصادی، نظامی و...، را که در اختیار دارد[9] با علم به مهم و محرمانه بودن در اختیار فرد یا افرادی که می‌داند فاقد صلاحیت‌اند قرار دهد و یا مفاد آن‌را به آنان منتقل نماید، جاسوس اطلاق می‌شود، خواه به امنیت کشور، ضرر برساند یا نرساند.[10]
بنابراین بین جاسوسی و خیانت به کشور از نظر لغت و عرف شرع، عموم و خصوص من وجه برقرار است. بدین توضیح که در برخی از موارد، جاسوسی صدق می‌کند ولی خیانت به کشور بر آن صادق نیست؛ مانند اطلاع یافتن از امور شخصی و پنهانی و یا عیوب برخی از افراد عادی و یا حتی مسئولان دولتی از راه کنج‌کاوی و تفحص بدون فاش کردن آنها و یا حتی در صورت فاش کردن بدون بر هم خوردن امنیت کشور.
در طرف مقابل، خیانت هم در لغت و شرع، منحصر به خیانت به کشور نبوده بلکه شامل خیانت به خانواده، خیانت در امانت و ... می‌شود و در نگاه تخصصی، در برخی موارد خیانت به کشور صدق می‌کند ولی عنوان جاسوسی بر آن صادق نیست؛ مانند بمب‌گذاری یا تهدید به بمب‌گذاری اماکن عمومی و...، که موجب بر هم زدن نظم و امنیت عمومی و کشور شود، در این فرض، خیانت به کشور صادق است، ولی جاسوسی صدق نمی‌کند.
در برخی موارد نیز هم عنوان جاسوسی صدق می‌کند هم خیانت به کشور؛ مانند کسب اطلاعات مهم از مراکز نظامی کشور و یا افراد تأثیرگذار در جامعه و قرار دادن آن در اختیار بیگانگان.
اما در اصطلاح حقوق و قوانین جمهوری اسلامی، بین خیانت به کشور و جاسوسی از نظر نسب اربعه عموم و خصوص مطلق برقرار است؛ زیرا خیانت به کشور عنوانی عام و دارای مصادیقی متعدد است که جاسوسی یکی از مصادیق آن است.[11]
بنابراین هر جایی‌که جاسوسی صدق کند، خیانت به کشور نیز صادق است، بر خلاف عنوان خیانت به کشور که در برخی از موارد صدق می‌کند، بدون آن‌که عنوان جاسوسی صدق ‌کند؛ مانند تهدید به بمب‌گذاری هواپیما، کشتی و وسایل نقلیه‌ ‌عمومی به قصد بر هم زدن امنیت کشور و تشویش اذهان ‌عمومی[12] که عنوان خیانت به کشور صادق است، ولی به آن جاسوسی گفته نمی‌شود.   [1] . مصطفوی حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 2، ص 86، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش. [2] . طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، محقق، حسینی، سید احمد، ج 4، ص 57، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، 1375ش. [3] . برداشت آزاد از: ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 6، ص 38، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق؛ قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 2، ص 38، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش؛ مجمع البحرین، همان. [4] . حجرات، 12. [5] . التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ‏2، ص 87. [6] . منسوب به جعفربن محمد، امام ششم، مصباح الشریعة، ص 9، بیروت، اعلمی، چاپ اول، 1400ق. [7] . «المؤمن‏ أخ‏ المؤمن عینه و دلیله لا یخونه و لا یظلمه و لا یعیبه و لا یعده عدة فیخلفه»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، تحفة الأولیاء، مترجم، اردکانی، محمد علی‏، محقق، مصحح، وفادار مرادی، محمد، مسعودی، عبدالهادی، ج 3، ص 422، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1388ش؛ فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر الصافی، محقق، اعلمی، حسین، ج 5، ص 51، تهران، الصدر، چاپ دوم، 1415ق. [8] . «اعم از بی‌گانه یا خودی، مأمور دولتی یا غیر مأمور». [9] . «و یا کسی که به هر نحو ولو با سرقت به آن دست یافته است». [10] . ر.ک: «مواد 501 و 502» قانون مجازات اسلامی، قانون تعزیر و مجازات‌های بازدارنده». [11] . ر.ک: «مواد 498 تا 512 قانون مجازات اسلامی، قانون تعزیر و مجازات‌های بازدارنده». [12] . برداشت از ماده «511» قانون مجازات اسلامی.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین