اگرچه در کتب روایی مرسوم و مشهور چنین عبارتی مشاهده نمی‌شود، اما این روایت را می‌توان در برخی تألیفات کهن اخلاقی و عرفانی مشاهده کرد. این روایت به عنوان حدیثی قدسی و خطاب به انسان است که متن عربی آن – با اختلاف در صدر حدیث - چنین است: «وَیحک لَو عرفت قدر نَفسک مَا أهنتها بِالْمَعَاصِی إِنَّمَا أبعدنا إِبْلِیس لِأَجلِک لِأَنَّهُ لم یسْجد لَک فالعجب مِنْک کَیفَ صالحته و هجرتنا»؛[1] وای بر تو ای انسان! که اگر ارزش نفس خود را می‌شناختی آن را با گناهانت پست و خوار نمی‌کردی! ما ابلیس را به این دلیل از خود دور ساختیم که به تو سجده نکرد، شگفتا! که چگونه اکنون تو با او سازش کرده‌ای و از ما دوری جسته‌ای! در برخی دیگر از کتاب‌ها؛ در اول این حدیث چنین آمده است: «یا مُطْلقاً فِی وصالنا، ارْجِعْ. وَ یا محلفا علی هجرنا، کفر...»؛[2] ای کسی که پیوند با ما را رها کرده‌ای، بازگرد. ای کسی که بر دوری از ما سوگند خورده‌ای، کفاره این سوگند را بده. این عبارت از جهت محتوایی دارای چند پیام است: 1. خداوند مهربان در این حدیث؛ بندگانش را به توبه و بازگشت به سوی خود فرا می‌خواند. 2. این حدیث بیانگر توجّه انسان به مقام انسانیّتِ خویش است. انسانی که مسجود فرشتگان است باید هشیار باشد که با گناهان از ارزش خویشتن نکاهد؛ زیرا ارزش آدمی به جسم و صفات ظاهری وی نیست، بلکه بسته به روح و روحیات پاک اوست. 3. یکی از عوامل بازدارنده گناه این است که انسان شخصیت خود را بشناسد و به آن توجه داشته باشد؛ چرا که بخشی از گناهان بر اثر آن است که انسان به ارزش خود پی نبرده است. به هر حال، این عبارت – چه آن‌را روایت بدانیم یا نه – هشداری مهم است که می‌توان آن‌را با عباراتی دیگر، به وفور در قرآن و روایات یافت. [1] . ابوالفرج جوزی (م 597ق)، عبد الرحمن بن علی، المدهش، ص 340، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، 1405ق؛ ابن قیم جوزی (م 751ق)، محمد بن أبی بکر، بدائع الفوائد، ج 3، ص 214، بیروت، دار الکتاب العربی، بی‌تا. [2] . عبد الصمد همدانی‏(م 1216ق)، بحر المعارف، ج ‏2، ص 350، تهران، حکمت‏، چاپ اول‏، 1387ش؛ نراقی (م 1245ق)، ملا احمد، خزائن، ص 313، قم، کنگره بزرگداشت محققان نراقی‏، چاپ اول، 1380ش.
این حدیث قدسی (یا بنی آدم إِنَّمَا أبعدنا إِبْلِیس لِأَجلِک لِأَنَّهُ لم یسْجد لَک فالعجب مِنْک کَیفَ صالحته و هجرتنا) در کدام مرجع روایی یافت میشود؟
اگرچه در کتب روایی مرسوم و مشهور چنین عبارتی مشاهده نمیشود، اما این روایت را میتوان در برخی تألیفات کهن اخلاقی و عرفانی مشاهده کرد. این روایت به عنوان حدیثی قدسی و خطاب به انسان است که متن عربی آن – با اختلاف در صدر حدیث - چنین است:
«وَیحک لَو عرفت قدر نَفسک مَا أهنتها بِالْمَعَاصِی إِنَّمَا أبعدنا إِبْلِیس لِأَجلِک لِأَنَّهُ لم یسْجد لَک فالعجب مِنْک کَیفَ صالحته و هجرتنا»؛[1] وای بر تو ای انسان! که اگر ارزش نفس خود را میشناختی آن را با گناهانت پست و خوار نمیکردی! ما ابلیس را به این دلیل از خود دور ساختیم که به تو سجده نکرد، شگفتا! که چگونه اکنون تو با او سازش کردهای و از ما دوری جستهای!
در برخی دیگر از کتابها؛ در اول این حدیث چنین آمده است: «یا مُطْلقاً فِی وصالنا، ارْجِعْ. وَ یا محلفا علی هجرنا، کفر...»؛[2] ای کسی که پیوند با ما را رها کردهای، بازگرد. ای کسی که بر دوری از ما سوگند خوردهای، کفاره این سوگند را بده.
این عبارت از جهت محتوایی دارای چند پیام است:
1. خداوند مهربان در این حدیث؛ بندگانش را به توبه و بازگشت به سوی خود فرا میخواند.
2. این حدیث بیانگر توجّه انسان به مقام انسانیّتِ خویش است. انسانی که مسجود فرشتگان است باید هشیار باشد که با گناهان از ارزش خویشتن نکاهد؛ زیرا ارزش آدمی به جسم و صفات ظاهری وی نیست، بلکه بسته به روح و روحیات پاک اوست.
3. یکی از عوامل بازدارنده گناه این است که انسان شخصیت خود را بشناسد و به آن توجه داشته باشد؛ چرا که بخشی از گناهان بر اثر آن است که انسان به ارزش خود پی نبرده است.
به هر حال، این عبارت – چه آنرا روایت بدانیم یا نه – هشداری مهم است که میتوان آنرا با عباراتی دیگر، به وفور در قرآن و روایات یافت. [1] . ابوالفرج جوزی (م 597ق)، عبد الرحمن بن علی، المدهش، ص 340، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، 1405ق؛ ابن قیم جوزی (م 751ق)، محمد بن أبی بکر، بدائع الفوائد، ج 3، ص 214، بیروت، دار الکتاب العربی، بیتا. [2] . عبد الصمد همدانی(م 1216ق)، بحر المعارف، ج 2، ص 350، تهران، حکمت، چاپ اول، 1387ش؛ نراقی (م 1245ق)، ملا احمد، خزائن، ص 313، قم، کنگره بزرگداشت محققان نراقی، چاپ اول، 1380ش.