این قانون که هرگز موجود معدوم و معدوم موجود نمی‌شود قانونی است که صد در صد صحیح است، ولی تفسیر این قانون این نیست که هر موجودی وجودش ازلی و ابدی است و هر معدومی عدمش ازلی و ابدی است.(اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم) قانونی که در ابتدا ذکر کردند پذیرفتنی است، اما عدم برابری‌اش با جمله دوم نامفهوم است. در صورت امکان آن‌را توضیح دهید؟
عدم تلازم بین این دو سخن(موجود معدوم نمی‌شود و معدوم موجود نمی‌شود) بدان جهت است که موجود با حفظ حیثیت وجودی و با مشخصات وجودی، در حالی‌که موجود است، محال است معدوم شود. همچنین معدوم با حفظ حیثیت عدمی محال است موجود شود؛ لذا از این سخن نمی‌توان چنین نتیجه گرفت که هر چیز موجود ابدی است و هیچ‌گاه از بین نمی‌رود و معدوم ازلی است و هیچ‌گاه موجود نمی‌شود؛ زیرا ممکن الوجود با از دست دادن مشخصات وجودی و هویت وجودی در یک مرحله، راهی مرحله دیگر گردد، به نوعی می‌توان گفت راهی دیار عدم شده است، نیز معدوم که نسبت به مرحله‌ای معدوم است، آرام آرام قابلیت‌های وجودی و تحقق در آن مرحله را پیدا می‌کند و موجود می‌گردد.  
عنوان سوال:

این قانون که هرگز موجود معدوم و معدوم موجود نمی‌شود قانونی است که صد در صد صحیح است، ولی تفسیر این قانون این نیست که هر موجودی وجودش ازلی و ابدی است و هر معدومی عدمش ازلی و ابدی است.(اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم) قانونی که در ابتدا ذکر کردند پذیرفتنی است، اما عدم برابری‌اش با جمله دوم نامفهوم است. در صورت امکان آن‌را توضیح دهید؟


پاسخ:

عدم تلازم بین این دو سخن(موجود معدوم نمی‌شود و معدوم موجود نمی‌شود) بدان جهت است که موجود با حفظ حیثیت وجودی و با مشخصات وجودی، در حالی‌که موجود است، محال است معدوم شود. همچنین معدوم با حفظ حیثیت عدمی محال است موجود شود؛ لذا از این سخن نمی‌توان چنین نتیجه گرفت که هر چیز موجود ابدی است و هیچ‌گاه از بین نمی‌رود و معدوم ازلی است و هیچ‌گاه موجود نمی‌شود؛ زیرا ممکن الوجود با از دست دادن مشخصات وجودی و هویت وجودی در یک مرحله، راهی مرحله دیگر گردد، به نوعی می‌توان گفت راهی دیار عدم شده است، نیز معدوم که نسبت به مرحله‌ای معدوم است، آرام آرام قابلیت‌های وجودی و تحقق در آن مرحله را پیدا می‌کند و موجود می‌گردد.
 





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین