چرا باید برای میت تلقین خواند؟ به عبارت دیگر؛ این شبهه وارد است که چگونه شما می‌خواهید به مرده‌ای مطالبی را یادآوری کنید که در زمان زنده بودنش آنها را انجام نداده است و خدا و رسول خدا در زندگی‌اش نقشی نداشته حالا شما در زمانی دارید به او می‌فهمانید که خداوند کیست در صورتی که خودش در دنیا در زمان زنده بودنش درک نکرد؟! پس تلقین خواندن مسلمانان کاری بیهوده است.
شخصی که از دنیا می‌رود و متوجه مرگش می‌شود هراسان است؛ ترس از مواجه شدن با فرشتگان مرگ؛ جدا شدن روح از بدن - تا آن زمان تجربه نکرده بود -؛ ترس از وارد شدن در قبر و مواجه شدن با فرشتگان مأمور. بر این اساس، در روایت آمده است: هنگامی که برادر مؤمن خود را به طرف قبر می‌برید او را ناگهان داخل قبر نگذارید و بدین وسیله قبر را بر وی دشوار و سخت مگردانید، بلکه میّت را در فاصله دو یا سه ذراعی[1] قبر از قسمت پایین قرار بده تا آمادگی پیدا کند سپس او را در لحد قبر قرار بده و اگر بتوانی صورتش را به خاک و روی زمین بچسبانی پس صورتش را برهنه کن و روی خاک بگذار و سزاوار است ولیّ میّت در کنار سر او باشد و از شیطان به خدا پناه برده و سپس فاتحة الکتاب و معوّذتین (سوره‌های فلق و ناس) و قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ و آیة الکرسی را قرائت کند و پس از آن عقائد حقّه را به زبان آورده و به یک یک از ائمّه(ع) اقرار کند تا برسد به صاحب امر حضرت امام مهدی(عج).[2] و نیز گفته شده؛ میت را تکان داده و به او تفهیم کند که کجا است. به او بگوید توجه داشته باش، حواس خود را جمع کن و نترس. وقتی که دو ملک می‌آیند و از تو سؤال می‌کنند به آنها این جواب‌ها را بده. بر این اساس، تلقین نوعی یادآوری برای افراد معتقد است و نه دعوت به ایمان برای غیر مؤمنان. به عبارت دیگر؛ تلقین کمکی به فرد مرده است تا برای زندگی برزخی و مواجه شدن با ملائکه آماده‌تر باشد. البته برای به ظاهر مسلمانانی که خدا و رسول در زندگی‌شان هیچ نقشی نداشته، تلقین تنها یک امر ظاهری است؛ زیرا زندگان نمی‌توانند مرزبندی دقیقی از افراد معتقد و غیر معتقد داشته باشند.   [1] . ذراع در این‌جا؛ به حد فاصل آرنج تا سر انگشت میانی می‌گویند. [2] . شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ‏1، ص 306، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش.
عنوان سوال:

چرا باید برای میت تلقین خواند؟ به عبارت دیگر؛ این شبهه وارد است که چگونه شما می‌خواهید به مرده‌ای مطالبی را یادآوری کنید که در زمان زنده بودنش آنها را انجام نداده است و خدا و رسول خدا در زندگی‌اش نقشی نداشته حالا شما در زمانی دارید به او می‌فهمانید که خداوند کیست در صورتی که خودش در دنیا در زمان زنده بودنش درک نکرد؟! پس تلقین خواندن مسلمانان کاری بیهوده است.


پاسخ:

شخصی که از دنیا می‌رود و متوجه مرگش می‌شود هراسان است؛ ترس از مواجه شدن با فرشتگان مرگ؛ جدا شدن روح از بدن - تا آن زمان تجربه نکرده بود -؛ ترس از وارد شدن در قبر و مواجه شدن با فرشتگان مأمور.
بر این اساس، در روایت آمده است: هنگامی که برادر مؤمن خود را به طرف قبر می‌برید او را ناگهان داخل قبر نگذارید و بدین وسیله قبر را بر وی دشوار و سخت مگردانید، بلکه میّت را در فاصله دو یا سه ذراعی[1] قبر از قسمت پایین قرار بده تا آمادگی پیدا کند سپس او را در لحد قبر قرار بده و اگر بتوانی صورتش را به خاک و روی زمین بچسبانی پس صورتش را برهنه کن و روی خاک بگذار و سزاوار است ولیّ میّت در کنار سر او باشد و از شیطان به خدا پناه برده و سپس فاتحة الکتاب و معوّذتین (سوره‌های فلق و ناس) و قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ و آیة الکرسی را قرائت کند و پس از آن عقائد حقّه را به زبان آورده و به یک یک از ائمّه(ع) اقرار کند تا برسد به صاحب امر حضرت امام مهدی(عج).[2]
و نیز گفته شده؛ میت را تکان داده و به او تفهیم کند که کجا است. به او بگوید توجه داشته باش، حواس خود را جمع کن و نترس. وقتی که دو ملک می‌آیند و از تو سؤال می‌کنند به آنها این جواب‌ها را بده.
بر این اساس، تلقین نوعی یادآوری برای افراد معتقد است و نه دعوت به ایمان برای غیر مؤمنان. به عبارت دیگر؛ تلقین کمکی به فرد مرده است تا برای زندگی برزخی و مواجه شدن با ملائکه آماده‌تر باشد. البته برای به ظاهر مسلمانانی که خدا و رسول در زندگی‌شان هیچ نقشی نداشته، تلقین تنها یک امر ظاهری است؛ زیرا زندگان نمی‌توانند مرزبندی دقیقی از افراد معتقد و غیر معتقد داشته باشند.   [1] . ذراع در این‌جا؛ به حد فاصل آرنج تا سر انگشت میانی می‌گویند. [2] . شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ‏1، ص 306، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین