1. قرآن کریم در سوره «شرح» می‌فرماید: «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً، إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً»؛[1] پس به یقین با سختی آسانی است، مسلّماً با سختی آسانی است. به نظر می‌رسد این دو آیه نوعی نتیجه‌گیری از آیات سابق باشد؛ یعنی رسیدن(پیامبر) به آن توفیق‌‏ها از آن جهت است که با مشقت، سهولت است؛ یعنی آسان نمودن مسئولیت سنگین رسالت و رفعت مقام و جایگاه باشد؛ زیرا رسالتی که خدای تعالی بر عهده آن‌حضرت گذاشت، و دستور داد مردم را به سوی آن دعوت کند، سنگین‌‏ترین مسئولیتی است که بر عهده بشر گذاشته می‌شود. روشن است که با قبول این مسئولیت کار بر آن‌حضرت دشوار شده بود. همچنین تکذیب و انکار مشرکان و کافران نسبت به پیام‌هایش؛ استهزا و مسخره نمودن؛ اصراری که در محو نام آن‌حضرت می‌ورزیدند، همه برای آن بزرگوار دشواری روی دشواری بود، و خدای متعال در آیه قبل فرمود: ما این دشواری‏ها را از دوش تو برداشتیم: «وَ وَضَعْنا عَنْکَ وِزْرَکَ».[2] بدیهی است که این کار خدای مهربان مانند تمام کارهایش بر اساس سنتی بوده که در عالم به جریان انداخته، و آن این است که همیشه بعد از هر دشواری سهولتی پدید می‌آورد، و به همین جهت مطلب دو آیه قبل را تعلیل کرده، به این‌که اگر از تو سنگینی بار مسئولیت را برداشتیم، و اگر نامت را بلند و پر آوازه ساختیم، برای این بود که سنت ما بر این جاری شده است که بعد از سختی، راحتی بفرستیم.[3] 2. تکرار آیه برای تأکید و نشان دادن اهمیت مطلب و پذیرش و جا افتادن آن برای مردم است.[4] 3. ممکن است این سؤال مطرح شود که «عسر» و «یسر»؛ یعنی سختی و راحتی دو موضوع کاملاً متناقض هستند، چطور ممکن است با هم جمع شوند؟! که در این‌جا با واژه «مع» که به معنای معیت و همراهی است، آمده است. در این‌که در این‌جا منظور از «مع» چیست، برخی می‌گویند؛ منظور از مع همراهی و معیت نیست، بلکه به معنای بعدیت است؛ یعنی از پس هر سختی آسانی است.[5] برخی نیز می‌گویند؛ فاصله زمانی سختی و آسانی آن قدر کوتاه است که انگار با هم هستند.[6] و گرنه باید با حرفی که معنای بعدیت را می‌رساند آورده می‌شد.[7] 4. سؤال دیگر آن است که بسیاری از مردم سختی‌ها و مشکلات را با خودشان تا دم مرگ به همراه دارند، پس این‌که قرآن می‌فرماید؛ از پس هر مشکلی راحتی وجود دارد چیست؟ در پاسخ باید گفت؛ این سنت الهی اکثری است؛ یعنی این‌که غالباً این‌گونه است، نه به نحو عموم و شمول که در تمام موارد این‌گونه باشد.[8] 5. البته ممکن است منظور از آیه اول دنیا باشد، و آیه دوم آخرت باشد؛ یعنی آیه اول اشاره به این داشته باشد که در دنیا بعد از مشکلاتی که انسان تحمل می‌کند به آسایش و راحتی می‌رسد، و آیه دوم در صدد بیان آن است که بعد از سختی و مشکلات دنیا، در آخرت به آسایش و راحتی می‌رسند.[9] 6. چون «فاء» در "فان مع العسر یسرا"، فای نتیجه است و آیه بعدی، تأکیدی بر آیه قبل است؛ لذا آیه دوم نیازی به «فاء» ندارد. [1] . شرح، 5، 6. [2] . شرح، 2. [3] . طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏20، ص 315، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق. [4] . مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج ‏7، ص 582، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1424ق. [5] . المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏20، ص 315. [6] . رشیدالدین میبدی، احمد بن ابی سعد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تحقیق، حکمت‏، علی اصغر، ج 10، ص 535، تهران، امیر کبیر، چاپ پنجم، 1371ش؛ فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 32، ص 209، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق. [7] . حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج ‏10، ص 463، بیروت، دارالفکر، بی‌تا. [8] . تفسیر الکاشف، ج ‏7، ص 582. [9] . سور آبادی، ابوبکر عتیق بن محمد، تفسیر سور آبادی، تحقیق، سعیدی سیرجانی، علی اکبر، ج ‏4، ص 2835، تهران، فرهنگ نشر نو، چاپ اول، 1380ش.
با سلام؛ علت اینکه در دو آیه مشابه که پشت سر هم میآید؛ مانند (فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً، إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً)، ابتدای آیه اول حرف (فاء) آمده چیست؟
1. قرآن کریم در سوره «شرح» میفرماید: «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً، إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً»؛[1] پس به یقین با سختی آسانی است، مسلّماً با سختی آسانی است.
به نظر میرسد این دو آیه نوعی نتیجهگیری از آیات سابق باشد؛ یعنی رسیدن(پیامبر) به آن توفیقها از آن جهت است که با مشقت، سهولت است؛ یعنی آسان نمودن مسئولیت سنگین رسالت و رفعت مقام و جایگاه باشد؛ زیرا رسالتی که خدای تعالی بر عهده آنحضرت گذاشت، و دستور داد مردم را به سوی آن دعوت کند، سنگینترین مسئولیتی است که بر عهده بشر گذاشته میشود. روشن است که با قبول این مسئولیت کار بر آنحضرت دشوار شده بود. همچنین تکذیب و انکار مشرکان و کافران نسبت به پیامهایش؛ استهزا و مسخره نمودن؛ اصراری که در محو نام آنحضرت میورزیدند، همه برای آن بزرگوار دشواری روی دشواری بود، و خدای متعال در آیه قبل فرمود: ما این دشواریها را از دوش تو برداشتیم: «وَ وَضَعْنا عَنْکَ وِزْرَکَ».[2] بدیهی است که این کار خدای مهربان مانند تمام کارهایش بر اساس سنتی بوده که در عالم به جریان انداخته، و آن این است که همیشه بعد از هر دشواری سهولتی پدید میآورد، و به همین جهت مطلب دو آیه قبل را تعلیل کرده، به اینکه اگر از تو سنگینی بار مسئولیت را برداشتیم، و اگر نامت را بلند و پر آوازه ساختیم، برای این بود که سنت ما بر این جاری شده است که بعد از سختی، راحتی بفرستیم.[3]
2. تکرار آیه برای تأکید و نشان دادن اهمیت مطلب و پذیرش و جا افتادن آن برای مردم است.[4]
3. ممکن است این سؤال مطرح شود که «عسر» و «یسر»؛ یعنی سختی و راحتی دو موضوع کاملاً متناقض هستند، چطور ممکن است با هم جمع شوند؟! که در اینجا با واژه «مع» که به معنای معیت و همراهی است، آمده است. در اینکه در اینجا منظور از «مع» چیست، برخی میگویند؛ منظور از مع همراهی و معیت نیست، بلکه به معنای بعدیت است؛ یعنی از پس هر سختی آسانی است.[5] برخی نیز میگویند؛ فاصله زمانی سختی و آسانی آن قدر کوتاه است که انگار با هم هستند.[6] و گرنه باید با حرفی که معنای بعدیت را میرساند آورده میشد.[7]
4. سؤال دیگر آن است که بسیاری از مردم سختیها و مشکلات را با خودشان تا دم مرگ به همراه دارند، پس اینکه قرآن میفرماید؛ از پس هر مشکلی راحتی وجود دارد چیست؟ در پاسخ باید گفت؛ این سنت الهی اکثری است؛ یعنی اینکه غالباً اینگونه است، نه به نحو عموم و شمول که در تمام موارد اینگونه باشد.[8]
5. البته ممکن است منظور از آیه اول دنیا باشد، و آیه دوم آخرت باشد؛ یعنی آیه اول اشاره به این داشته باشد که در دنیا بعد از مشکلاتی که انسان تحمل میکند به آسایش و راحتی میرسد، و آیه دوم در صدد بیان آن است که بعد از سختی و مشکلات دنیا، در آخرت به آسایش و راحتی میرسند.[9]
6. چون «فاء» در "فان مع العسر یسرا"، فای نتیجه است و آیه بعدی، تأکیدی بر آیه قبل است؛ لذا آیه دوم نیازی به «فاء» ندارد. [1] . شرح، 5، 6. [2] . شرح، 2. [3] . طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 315، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق. [4] . مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 7، ص 582، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1424ق. [5] . المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 315. [6] . رشیدالدین میبدی، احمد بن ابی سعد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تحقیق، حکمت، علی اصغر، ج 10، ص 535، تهران، امیر کبیر، چاپ پنجم، 1371ش؛ فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 32، ص 209، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق. [7] . حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج 10، ص 463، بیروت، دارالفکر، بیتا. [8] . تفسیر الکاشف، ج 7، ص 582. [9] . سور آبادی، ابوبکر عتیق بن محمد، تفسیر سور آبادی، تحقیق، سعیدی سیرجانی، علی اکبر، ج 4، ص 2835، تهران، فرهنگ نشر نو، چاپ اول، 1380ش.
- [سایر] با سلام. لطفاً توضیحی در مورد توثیق خاص و توثیق عام در روایت بدهید، و اینکه چگونه وثاقت یک شخصی که روایت نقل میکند(راوی) به دست میآید؟
- [سایر] با سلام خدمت مشاور محترم از جنابعالی دو سوال قرآنی داشتم: 1) تنها سوره ای ک در پایان تمام آیاتش به هنگام وقف _ مدلین بوجود می آید. 2) تنها آیه ای که در صورت صحیح خوانده شدن 8 حرف ‹‹ میم›› در آن پشت سر هم واقع می شود. با تشکر
- [سایر] در جایی خواندم که یهودیان در کتابشان نوشتهاند (پیامبری با دو قبله خواهد آمد) و آنها پیامبر اکرم(ص) را با این ویژگی میشناسند. لطفاً بفرمایید اینکه پیامبری با دو قبله میآید در کدام آیه از کتابشان آمده است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] نرفتن به خانه اقوام به این منظور که پشت سر او حرف در می آورند چه حکمی دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] نرفتن به خانه اقوام به این منظور که پشت سر او حرف در می آورند چه حکمی دارد؟
- [سایر] آیا در قرآن درباره دروغ بستن و پشت سر یک آدم بیگناه حرف زدن اشارهای شده یا نه؟ توضیح دهید.
- [سایر] در رسم الخط عثمان طه در کتابت قرآن، در آیه 16 سوره مبارکه جنّ حرف (ن) را حذف کردهاند؛ سؤال این است که آیا اشتباهی خواسته یا ناخواسته صورت گرفته یا دلیل خاصی دارد؟ این در حالی است که در سایر رسم الخطها در آیه مذکور حرف (ن) مورد اشاره نوشته شده است. و حتی در آیات مشابه در خود رسم الخط عثمان طه هم حرف (ن) را حذف نکردهاند. دلیل آن هم نمیتواند قاعده ادغام باشد چون ادغام مربوط به تلفظ است نه کتابت.
- [سایر] با خواندن این آیه: (و چیزی مانع مردم نشد از اینکه وقتی هدایت به سویشان آمد ایمان بیاورند، و از پروردگارشان آمرزش بخواهند، جز اینکه [مستحق شوند] تا سنت [خدا در مورد عذاب] پیشینیان، درباره آنان [نیز] به کار رود، یا عذاب رویارویشان بیاید). این سؤال پیش میآید که چرا ما باید با دیدن عذاب ایمانمان قویتر شود یا حتی بعد از عذاب ایمان بیاوریم و با هدایت به طور مستقیم ایمان نمیآوریم؟
- [سایر] با سلام؛ چرا مسلمانان از آیه 25 سوره الحدید به معجزه یاد میکنند، در حالیکه مصریان و یونان باستان آهن را فلز آسمانی میدانست و از اینکه شهاب سنگها، آهن حمل میکنند اطلاع داشتند؟
- [آیت الله خوئی] زن میخواهد چهل جمعه پشت سر هم غسل جمعه را ترک نکند در بین که عادت میشود، قیل (گفته شده است) که در بین عادتی هم، چنانچه غسل جمعه شود عیبی ندارد، آیا حرف این قیل، صحیح است یا خیر؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر عمداً یا سهواً سر را به قدری برگرداند که بتواند پشت سر را ببیند نماز باطل است ولی اگر سر را کمی بگرداند عمداً باشد یا اشتباهاً نمازش باطل نمی شود. ششم: از مبطلات نماز آن است که عمداً کلمه ای را بگوید و آن را در معنایی استعمال کند خواه یک حرف باشد یا بیشتر و اگر سهواً بگوید، نمازش باطل نمی شود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر سلام نماز را عمدا ترک کند، نمازش باطل است و اگر آن را فراموش کند و هنگامی به خاطر آورد که موالات و صورت نماز به هم نخورده و کاری هم که عمدی و سهوی آن نماز را باطل میکند مثل پشت به قبله کردن انجام نداده، باید سلام را بگوید و نماز او صحیح است و چنانچه حرف زده باشد، سلام نماز را بگوید و دو سجده سهو نیز انجام دهد.
- [آیت الله علوی گرگانی] زنهایی که عادت وقتیّه وعددیّه دارند سه دستهاند: اوّل زنی که دو ماه پشت سر هم در وقت معیّن خون حیض ببیند و در وقت معیّن هم پاک شود، مثلاً دو ماه پشت سر هم از روز اوّل ماه خون ببیند وروز هفتم پاک شود که عادت حیض این زن از اوّل ماه تا هفتم است. دوم زنی که ازخون پاک نمیشود ولی دو ماه پشت سر هم چند روز معیّن مثل اوّل ماه تا هشتم خونی که میبیند نشانههای حیض را دارد، یعنی غلیظ وسیاه وگرم است و با فشار وسوزش بیرون میآید، وبقیه خونهای او نشانههای استحاضه را دارد که عادت او از اوّل ماه تاهشتم میشود. سوم زنی که دو ماه پشت سر هم در وقت معیّن خون حیض ببیند و بعد از آن که سه روز یا بیشتر خون دید یک روز یا بیشتر پاک شود ودوباره خون ببیند وتمام روزهاییکه خون دیده با روزهایی که در وسط پاک بوده از ده روز بیشتر نشودودرهر دو ماه همه روزها که خون دیده و در وسط پاک بوده روی هم یک اندازه باشد که عادت او به اندازه تمام روزهایی است که خون دیده و در وسط پاک بوده است ولازم نیست روزهایی که در وسط پاک بوده در هر دو ماه به یک اندازه باشد، مثلاً اگر در ماه اوّل از روز اوّل ماه تا سوم خون ببیند وسه روز پاک شود ودوباره سه روز خون ببیند و در ماه دوم بعد از آن که سه روز خون دید، سه روز یا کمتر یا بیشتر پاک شود ودوباره خون ببیند ورویهم از نه روز بیشتر نشود، همه حیض است وعادت این زن نه روز میشود.
- [آیت الله بروجردی] زنهایی که عادت وقتیه و عددیه دارند سه دستهاند:اوّل:زنی که دو ماه پشت سر هم در وقت معین خون حیض ببیند و در وقت معین هم پاک شود، مثلاً دو ماه پشت سر هم از روز اوّل ماه خون ببیند و روز هفتم پاک شود که عادت حیض این زن از اوّل ماه تا هفتم است.دوم:زنی که از خون پاک نمیشود ولی دو ماه پشت سر هم چند روز معین مثلاً از اوّل ماه تا هشتم ماه خونی که میبیند نشانههای حیض را دارد (یعنی غلیظ و سیاه و گرم است و با فشار و سوزش بیرون میآید) و بقیة خونهای او نشانههای استحاضه را دارد، که عادت او از اوّل ماه تا هشتم میشود.سوم:زنی که دو ماه پشت سر هم در وقت معین خون حیض ببیند و بعد از آن که سه روز یا بیشتر خون دید یک روز یا بیشتر پاک شود و دوباره خون ببیند و تمام روزهایی که خون دیده با روزهایی که در وسط پاک بوده از ده روز بیشتر نشود و در هر دو ماه همهی روزهایی که خون دیده و در وسط پاک بوده روی هم یک اندازه باشد، که عادت او به اندازهی تمام روزهاییست که خون دیده و در وسط پاک بوده است و لازم نیست روزهایی که در وسط پاک بوده در هر دو ماه به یک اندازه باشد، مثلاً اگر در ماه اوّل از روز اوّلِ ماه تا سوم ماه خون ببیند و سه روز پاک شود و دوباره سه روز خون ببیند و در ماه دوم بعد از آن که سه روز خون دید، سه روز یا کمتر یا بیشتر پاک شود و دوباره خون ببیند و روی هم نُه روز بیشتر نشود، همه حیض است و عادت این زن نُه روز میشود.
- [آیت الله بهجت] هرگاه برای ادب دستها را روی هم بگذارد، بنابر احتیاط واجب باید نماز را دوباره بخواند، ولی اگر از روی فراموشی یا ناچاری یا برای کار دیگر مثل خاراندن دست و مانند آن، دستها را روی هم بگذارد بنابر اظهر اشکال ندارد. چهارم: بنابر احتیاط آنکه بعد از خواندن حمد، آمین بگوید و گفتن آن حرام است، ولی اگر اشتباهاً یا از روی تقیه بگوید، نمازش باطل نمیشود. پنجم: آنکه عمداً با تمام بدن به پشت سر، یعنی بیش از سمت راست و چپ، توجه کند و اگر فقط با صورت به طرف راست یا چپ توجه کند، نمازش باطل نمیشود، و اگر عمداً با تمام بدن به راست یا چپ و یا فقط با صورت به پشت سر توجه نماید، بنابر اظهر و احوط نمازش باطل است. و اگر سهواً و یا از روی فراموشی باشد، مانعی ندارد در اولی و محل احتیاط است در دومی. ششم: آنکه عمداً کلمهای بگوید که دو حرف یا بیشتر داشته، ولی بیمعنا باشد و یا اینکه یک حرف یا بیشتر بوده، ولی معنا داشته باشد.
- [آیت الله بروجردی] در نماز آیات ممکن است انسان بعد از نیت و تکبیر و خواندن حمد آیههای یک سوره را پنج قسمت کند و یک آیه یا بیشتر از آن را بخواند و به رکوع رود و سر بردارد و بدون این که حمد بخواند، قسمت دوم از همان سوره را بخواند و به رکوع رود و همینطور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید، مثلاً به قصد سورهی قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ بِسْمِ اللّهِ اَلرَّحْمنِ الرَّحیمِ بگوید و به رکوع رود، بعد بایستد و بگوید:قُل هُوَ اللهُ أَحَدٌدوباره به رکوع رود و بعد از رکوع بایستد و بگوید:اَللهُ الصَّمَدُباز به رکوع رود و بایستد و بگوید:لَمْ یلِدْ وَ لَمْ یولَدْو به رکوع رود، باز هم سر بردارد و بگوید:وَ لَمْ یکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدو بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن دو سجده کند و رکعت دوم را هم مثل رکعت اوّل به جا آورد و بعد از سجدهی دوم تشهّد بخواند و نماز را سلام دهد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] زنانی که عادت وقتیه و عددیه دارند، سه دسته هستند: اول: زنی که دو ماه پشت سر هم از وقت معیّن خون حیض ببیند و در وقت معیّن هم پاک شود؛ مثلاً دو ماه پشت سر هم از روز اوّل ماه خون حیض ببیند و روز هفتم پاک شود که عادت این زن از روز اول ماه تا هفتم است. دوم: زنی که از خون حیض پاک نمیشود، ولی دو ماه پشت سر هم چند روز معیّن؛ مثلاً از اوّل ماه تا هفتم، خونی که میبیند نشانه حیض را دارد؛ یعنی سیاه یا قرمز تیره است و بقیه خونهای او نشانه استحاضه را دارد؛ یعنی زرد یا قرمز روشن است، که عادت او از اول ماه تا هفتم میشود. سوم: زنی که دو ماه پشت سر هم از وقت معیّن خون حیض ببیند و پاک شود و دوباره خون ببیند و مجموع خونهایی که دیده - بدون محاسبه زمانی که پاک بوده - در دو ماه به یک اندازه باشد و شرایط حیض را هم داشته باشد (یعنی مجموع خونها در هر ماه از ده روز بیشتر نشود و سه روز اول خون در یک دهه واقع شود و مدتی که در وسط پاک بوده کمتر از ده روز باشد) و لازم نیست که روزهایی که در وسط پاک بوده به یک اندازه باشد؛ مثلاً اگر در ماه اول از روز اول ماه تا سوم ماه خون حیض ببیند و پنج روز پاک شود و دوباره چهار روز خون ببیند و در ماه دوم بعد از آن که روز اول و دوم ماه خون دیده کمتر از هشت روز پاک شود و دوباره پنج روز خون ببیند، عادت او هفت روزه است که از اول ماه به طور متّصل به حساب میآید. همچنین اگر در یکی از دو ماه از زمان معیّنی (مثلاً از اول ماه) چند روز متّصل (مثلاً هفت روز) خون حیض ببیند و در ماه دیگر از همان وقت چند روز خون ببیند و سپس مدتی کمتر از ده روز پاک شود و دوباره خون ببیند و خون هر دو ماه شرایط حیض را داشته و به یک اندازه هم باشند، عادتش به همان مقدار (مثلاً هفت روز) است که به طور متّصل از اول آن زمان معیّن (مثلاً از اول ماه) محاسبه میگردد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] در نماز آیات ممکن است انسان بعد از نیت و تکبیر و خواندن حمد؛ آیه های یک سوره را پنج قسمت کند و یک آیه یا کمتر یا بیشتر آن را بخواند و به رکوع رود و سر بردارد و بدون اینکه حمد بخواند؛ قسمت دوم از همان سوره را بخواند و به رکوع رود و همین طور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید؛ مثلا به قصد سوره قل هو اللّه احد؛ بسم اللّه الرحمن الرحیم قل هو اللّه احد بگوید و به رکوع رود؛ بعد بایستد و بگوید اللّه الصمد دوباره به رکوع رود و بعد از رکوع بایستد و بگوید لم یلد باز به رکوع رود و بایستد و بگوید و لم یولد و برود به رکوع باز هم سر بردارد و بگوید و لم یکن له کفوا احد و بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن؛ دو سجده کند و رکعت دوم را هم مثل رکعت اول به جا آورد و بعد از سجده دوم تشهد بخواند و نماز را سلام دهد. و نیز جایز است که به کمتر از پنج قسمت تقسیم نماید؛ لکن هر وقت سوره را تمام کرد لازم است حمد را قبل از رکوع بعدی بخواند و بنا بر احتیاط لازم با (بسمله) تنها رکوع نکند.
- [آیت الله سیستانی] در نماز آیات ممکن است انسان بعد از نیت و تکبیر و خواندن حمد، آیههای یک سوره را پنج قسمت کند، و یک آیه یا بیشتر از آن را بخواند بلکه کمتر از یک آیه را نیز میتواند بخواند ولی باید بنا بر احتیاط جمله تامّه باشد، و از اوّل سوره شروع کند و به گفتن (بسم الله) اکتفا نکند، و سپس به رکوع رود و سر بردارد، و بدون اینکه حمد بخواند، قسمت دوّم از همان سوره را بخواند و به رکوع رود، و همینطور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید؛ مثلاً در سوره فلق، اوّل (بِسْمِ الله الرَّحَمنِ الرَّحِیمِ * قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الفَلَقِ) بگوید و به رکوع رود، بعد بایستد و بگوید: (مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ) دوباره به رکوع رود، و بعد از رکوع بایستد و بگوید: (وَمِنْ شَرِّ غاسِقٍ اِذا وَقَبَ) باز به رکوع رود و بایستد و بگوید: (وَمِنْ شَرِّ النَّفّاثاتِ فِی العُقَدِ) و برود به رکوع باز هم سر بردارد و بگوید: (وَمِنْ شَرِّ حاسِدٍ اِذا حَسَدَ) و بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن، دو سجده کند، و رکعت دوّم را هم مثل رکعت اوّل بجا آورد، و بعد از سجده دوّم تشهّد بخواند و نماز را سلام دهد. و نیز جایز است که به کمتر از پنج قسمت تقسیم نماید، لکن هر وقت سوره را تمام کرد لازم است حمد را قبل از رکوع بعدی بخواند.
- [آیت الله نوری همدانی] در نماز آیات ممکن است انسان بعد از نیت و تکبیر و خواندن حمد آیه های یک سوره را پنج قسمت کند و یک آیه یا بیشتر از آن را بخواند و به رکوع رود و سر بردارد و بدون اینکه حمد بخواند، قسمت دوم از همان سوره را بخواند و به رکوع رود و همینطور تا پیش از رکوع رود و همینطور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید ، مثلاً به قصد سورة قُل هواللهُ احدٌ ، بسم اللهِ الرحمنِ الرحیمِ بگوید و به رکوع رود ، بعدبایستد و بگوید : قُل هُواللهُ احدٌ ، بسم الله الرحمنِ الرحیمِ بگوید و به رکوع رود ، بعد بایستد و بگوید : قُل هُو الله احدٌ دوباره به رکوع رود به ر کوع رود و بعد از رکوع بایستد و بگوید اللهُ الصمدُ باز به رکوع رود و بایستد و بگوید : لم یَلد و لم یولد و برود به رکوع باز هم سر برداردو بگوید : و لم یکن له کفواً احدٌ و بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن ، دوسجده کند ، و رکعت دوم را هم مثل رکعت اول بجا آورد و بعد از سجدةدوم تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و نیز جائز است که به کمتر از پنجم قسمت نماید لکن هر وقت سوره را تمام کرد لازم است حمد را قبل از رکوع بعدی بخواند .