با سلام؛ علت این‌که در دو آیه مشابه که پشت سر هم می‌آید؛ مانند (فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً، إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً)، ابتدای آیه اول حرف (فاء) آمده چیست؟
1. قرآن کریم در سوره «شرح» می‌فرماید: «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً، إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً»؛[1] پس به یقین با سختی آسانی است، مسلّماً با سختی آسانی است. به نظر می‌رسد این دو آیه نوعی نتیجه‌گیری از آیات سابق باشد؛ یعنی رسیدن(پیامبر) به آن توفیق‌‏ها از آن جهت است که با مشقت، سهولت است؛ یعنی آسان نمودن مسئولیت سنگین رسالت و رفعت مقام و جایگاه باشد؛ زیرا رسالتی که خدای تعالی بر عهده آن‌حضرت گذاشت، و دستور داد مردم را به سوی آن دعوت کند، سنگین‌‏ترین مسئولیتی است که بر عهده بشر گذاشته می‌شود. روشن است که با قبول این مسئولیت کار بر آن‌حضرت دشوار شده بود. همچنین تکذیب و انکار مشرکان و کافران نسبت به پیام‌هایش؛ استهزا و مسخره نمودن؛ اصراری که در محو نام آن‌حضرت می‌ورزیدند، همه برای آن بزرگوار دشواری روی دشواری بود، و خدای متعال در آیه قبل فرمود: ما این دشواری‏ها را از دوش تو برداشتیم: «وَ وَضَعْنا عَنْکَ وِزْرَکَ».[2] بدیهی است که این کار خدای مهربان مانند تمام کارهایش بر اساس سنتی بوده که در عالم به جریان انداخته، و آن این است که همیشه بعد از هر دشواری سهولتی پدید می‌آورد، و به همین جهت مطلب دو آیه قبل را تعلیل کرده، به این‌که اگر از تو سنگینی بار مسئولیت را برداشتیم، و اگر نامت را بلند و پر آوازه ساختیم، برای این بود که سنت ما بر این جاری شده است که بعد از سختی، راحتی بفرستیم.[3] 2. تکرار آیه برای تأکید و نشان دادن اهمیت مطلب و پذیرش و جا افتادن آن برای مردم است.[4] 3. ممکن است این سؤال مطرح شود که «عسر» و «یسر»؛ یعنی سختی و راحتی دو موضوع کاملاً متناقض هستند، چطور ممکن است با هم جمع شوند؟! که در این‌جا با واژه «مع» که به معنای معیت و همراهی است، آمده است. در این‌که در این‌جا منظور از «مع» چیست، برخی می‌گویند؛ منظور از مع همراهی و معیت نیست، بلکه به معنای بعدیت است؛ یعنی از پس هر سختی آسانی است.[5] برخی نیز می‌گویند؛ فاصله زمانی سختی و آسانی آن قدر کوتاه است که انگار با هم هستند.[6] و گرنه باید با حرفی که معنای بعدیت را می‌رساند آورده می‌شد.[7] 4. سؤال دیگر آن است که بسیاری از مردم سختی‌ها و مشکلات را با خودشان تا دم مرگ به همراه دارند، پس این‌که قرآن می‌فرماید؛ از پس هر مشکلی راحتی وجود دارد چیست؟ در پاسخ باید گفت؛ این سنت الهی اکثری است؛ یعنی این‌که غالباً این‌گونه است، نه به نحو عموم و شمول که در تمام موارد این‌گونه باشد.[8] 5. البته ممکن است منظور از آیه اول دنیا باشد، و آیه دوم آخرت باشد؛ یعنی آیه اول اشاره به این داشته باشد که در دنیا بعد از مشکلاتی که انسان تحمل می‌کند به آسایش و راحتی می‌رسد، و آیه دوم در صدد بیان آن است که بعد از سختی و مشکلات دنیا، در آخرت به آسایش و راحتی می‌رسند.[9] 6. چون «فاء» در "فان مع العسر یسرا"، فای نتیجه است و آیه بعدی، تأکیدی بر آیه قبل است؛ لذا آیه دوم نیازی به «فاء» ندارد.   [1] . شرح، 5، 6. [2] . شرح، 2. [3] . طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏20، ص 315، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق. [4] . مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج ‏7، ص 582، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1424ق. [5] . المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏20، ص 315. [6] . رشیدالدین میبدی، احمد بن ابی سعد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تحقیق، حکمت‏، علی اصغر، ج 10، ص 535، تهران، امیر کبیر، چاپ پنجم، 1371ش؛ فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 32، ص 209، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق. [7] . حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج ‏10، ص 463، بیروت، دارالفکر، بی‌تا. [8] . تفسیر الکاشف، ج ‏7، ص 582. [9] . سور آبادی، ابوبکر عتیق بن محمد، تفسیر سور آبادی، تحقیق، سعیدی سیرجانی، علی اکبر، ج ‏4، ص 2835، تهران، فرهنگ نشر نو، چاپ اول، 1380ش.
عنوان سوال:

با سلام؛ علت این‌که در دو آیه مشابه که پشت سر هم می‌آید؛ مانند (فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً، إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً)، ابتدای آیه اول حرف (فاء) آمده چیست؟


پاسخ:

1. قرآن کریم در سوره «شرح» می‌فرماید: «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً، إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً»؛[1] پس به یقین با سختی آسانی است، مسلّماً با سختی آسانی است.
به نظر می‌رسد این دو آیه نوعی نتیجه‌گیری از آیات سابق باشد؛ یعنی رسیدن(پیامبر) به آن توفیق‌‏ها از آن جهت است که با مشقت، سهولت است؛ یعنی آسان نمودن مسئولیت سنگین رسالت و رفعت مقام و جایگاه باشد؛ زیرا رسالتی که خدای تعالی بر عهده آن‌حضرت گذاشت، و دستور داد مردم را به سوی آن دعوت کند، سنگین‌‏ترین مسئولیتی است که بر عهده بشر گذاشته می‌شود. روشن است که با قبول این مسئولیت کار بر آن‌حضرت دشوار شده بود. همچنین تکذیب و انکار مشرکان و کافران نسبت به پیام‌هایش؛ استهزا و مسخره نمودن؛ اصراری که در محو نام آن‌حضرت می‌ورزیدند، همه برای آن بزرگوار دشواری روی دشواری بود، و خدای متعال در آیه قبل فرمود: ما این دشواری‏ها را از دوش تو برداشتیم: «وَ وَضَعْنا عَنْکَ وِزْرَکَ».[2] بدیهی است که این کار خدای مهربان مانند تمام کارهایش بر اساس سنتی بوده که در عالم به جریان انداخته، و آن این است که همیشه بعد از هر دشواری سهولتی پدید می‌آورد، و به همین جهت مطلب دو آیه قبل را تعلیل کرده، به این‌که اگر از تو سنگینی بار مسئولیت را برداشتیم، و اگر نامت را بلند و پر آوازه ساختیم، برای این بود که سنت ما بر این جاری شده است که بعد از سختی، راحتی بفرستیم.[3]
2. تکرار آیه برای تأکید و نشان دادن اهمیت مطلب و پذیرش و جا افتادن آن برای مردم است.[4]
3. ممکن است این سؤال مطرح شود که «عسر» و «یسر»؛ یعنی سختی و راحتی دو موضوع کاملاً متناقض هستند، چطور ممکن است با هم جمع شوند؟! که در این‌جا با واژه «مع» که به معنای معیت و همراهی است، آمده است. در این‌که در این‌جا منظور از «مع» چیست، برخی می‌گویند؛ منظور از مع همراهی و معیت نیست، بلکه به معنای بعدیت است؛ یعنی از پس هر سختی آسانی است.[5] برخی نیز می‌گویند؛ فاصله زمانی سختی و آسانی آن قدر کوتاه است که انگار با هم هستند.[6] و گرنه باید با حرفی که معنای بعدیت را می‌رساند آورده می‌شد.[7]
4. سؤال دیگر آن است که بسیاری از مردم سختی‌ها و مشکلات را با خودشان تا دم مرگ به همراه دارند، پس این‌که قرآن می‌فرماید؛ از پس هر مشکلی راحتی وجود دارد چیست؟ در پاسخ باید گفت؛ این سنت الهی اکثری است؛ یعنی این‌که غالباً این‌گونه است، نه به نحو عموم و شمول که در تمام موارد این‌گونه باشد.[8]
5. البته ممکن است منظور از آیه اول دنیا باشد، و آیه دوم آخرت باشد؛ یعنی آیه اول اشاره به این داشته باشد که در دنیا بعد از مشکلاتی که انسان تحمل می‌کند به آسایش و راحتی می‌رسد، و آیه دوم در صدد بیان آن است که بعد از سختی و مشکلات دنیا، در آخرت به آسایش و راحتی می‌رسند.[9]
6. چون «فاء» در "فان مع العسر یسرا"، فای نتیجه است و آیه بعدی، تأکیدی بر آیه قبل است؛ لذا آیه دوم نیازی به «فاء» ندارد.   [1] . شرح، 5، 6. [2] . شرح، 2. [3] . طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏20، ص 315، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق. [4] . مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج ‏7، ص 582، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1424ق. [5] . المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏20، ص 315. [6] . رشیدالدین میبدی، احمد بن ابی سعد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تحقیق، حکمت‏، علی اصغر، ج 10، ص 535، تهران، امیر کبیر، چاپ پنجم، 1371ش؛ فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 32، ص 209، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق. [7] . حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج ‏10، ص 463، بیروت، دارالفکر، بی‌تا. [8] . تفسیر الکاشف، ج ‏7، ص 582. [9] . سور آبادی، ابوبکر عتیق بن محمد، تفسیر سور آبادی، تحقیق، سعیدی سیرجانی، علی اکبر، ج ‏4، ص 2835، تهران، فرهنگ نشر نو، چاپ اول، 1380ش.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین