این حدیث پیامبر اعظم(ص): (العقل فی أمر الدّنیا مضرّة و العقل فی أمر الدّین مسرّة)؛ (عقل در کار دنیا مایه ضرر است و در کار دین مایه سرور) به چه معنا است؟ در مورد این حدیث و شأن روایی آن مقداری توضیح دهید.
«العقل فی أمر الدّنیا مضرّة و العقل فی أمر الدّین مسرّة»؛ در کارهای دنیا، عقل زیان‌آور بوده و در امور مرتبط با آخر، استفاده از عقل موجب خوشحالی و سرور می‌باشد. جز در کتاب‌های معاصری چون «نهج الفصاحه» - آن هم به نقل از منابع اهل سنت - این روایت در منابع شیعی وجود ندارد، اما از اهل سنت افرادی؛ مانند سیوطی[1] و متقی هندی[2] آن‌را نقل کرده‌اند. با این وجود، این روایت به این معنا نیست که در امور دنیوی و مسائل مادی نباید از عقل کمک گرفت، بلکه معنایش این است که انسان اگر عقل خود را بیشتر در امور دنیوی به کار بگیرد، دچار خسارت و زیان خواهد شد. عقل در حقیقت مرکز عبودیت انسان و سرمایه تحصیل بهشت از خدای سبحان است: «قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان‏».[3] امام صادق(ع) در این باره می‌فرماید: «فَبِالْعَقْلِ عَرَفَ الْعِبَادُ خَالِقَهُمْ وَ أَنَّهُمْ مَخْلُوقُونَ وَ أَنَّهُ الْمُدَبِّرُ لَهُمْ وَ أَنَّهُمُ الْمُدَبَّرُونَ وَ أَنَّهُ الْبَاقِی وَ هُمُ»؛[4] به وسیله عقل بندگان خدا،‌ خالق خود را می‌شناسد و می‌دانند که آنها مخلوق‌اند و او مدبر و ایشان تحت تدبیر اویند و این‌که خالقشان پایدار و آنها فانی هستند. بنابر این، معنای روایت آن است که اگر کسی تمام این سرمایه خدادادی را در مسیر تحصیل دنیا و مادیات به کار گیرد و از هدف اصلی خلقت که همان کسب معنویات و توشه آخرت باشد غافل بماند، این‌جا است که ضرر کرده است. اما اگر همین عقل را در مسائل علمی و معنوی که سرمایه‌ای جاودان هستند به کار گیرد، باعث مسرت و شادی او خواهد بود.[5] از طرفی، پرداختن به آن دسته از امور دنیایی که برای ادامه زندگی مادی انسان مورد نیاز است، خود نیز از تکالیف شرعی بوده و امری آخرتی به شمار می‌آید و به عنوان نمونه، اگر فردی با عقل خود به دنبال آن باشد که برنامه معاش خود را بگونه‌ای تنظیم کند تا دچار ورشکستگی نشود، او را نمی‌توان سرزنش کرد.   [1] . عبد الرحمن بن أبی بکر، جلال الدین السیوطی، الفتح الکبیر فی ضم الزیادة إلی الجامع الصغیر، ج 2، ص 285، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1423ق. [2] . متقی هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ج 3، ص 381، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1401ق. [3] . کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏1، ص 11، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [4] . همان، ص 29. [5] . ر. ک: پاسخ 175.
عنوان سوال:

این حدیث پیامبر اعظم(ص): (العقل فی أمر الدّنیا مضرّة و العقل فی أمر الدّین مسرّة)؛ (عقل در کار دنیا مایه ضرر است و در کار دین مایه سرور) به چه معنا است؟ در مورد این حدیث و شأن روایی آن مقداری توضیح دهید.


پاسخ:

«العقل فی أمر الدّنیا مضرّة و العقل فی أمر الدّین مسرّة»؛ در کارهای دنیا، عقل زیان‌آور بوده و در امور مرتبط با آخر، استفاده از عقل موجب خوشحالی و سرور می‌باشد.
جز در کتاب‌های معاصری چون «نهج الفصاحه» - آن هم به نقل از منابع اهل سنت - این روایت در منابع شیعی وجود ندارد، اما از اهل سنت افرادی؛ مانند سیوطی[1] و متقی هندی[2] آن‌را نقل کرده‌اند.
با این وجود، این روایت به این معنا نیست که در امور دنیوی و مسائل مادی نباید از عقل کمک گرفت، بلکه معنایش این است که انسان اگر عقل خود را بیشتر در امور دنیوی به کار بگیرد، دچار خسارت و زیان خواهد شد.
عقل در حقیقت مرکز عبودیت انسان و سرمایه تحصیل بهشت از خدای سبحان است: «قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان‏».[3]
امام صادق(ع) در این باره می‌فرماید: «فَبِالْعَقْلِ عَرَفَ الْعِبَادُ خَالِقَهُمْ وَ أَنَّهُمْ مَخْلُوقُونَ وَ أَنَّهُ الْمُدَبِّرُ لَهُمْ وَ أَنَّهُمُ الْمُدَبَّرُونَ وَ أَنَّهُ الْبَاقِی وَ هُمُ»؛[4] به وسیله عقل بندگان خدا،‌ خالق خود را می‌شناسد و می‌دانند که آنها مخلوق‌اند و او مدبر و ایشان تحت تدبیر اویند و این‌که خالقشان پایدار و آنها فانی هستند.
بنابر این، معنای روایت آن است که اگر کسی تمام این سرمایه خدادادی را در مسیر تحصیل دنیا و مادیات به کار گیرد و از هدف اصلی خلقت که همان کسب معنویات و توشه آخرت باشد غافل بماند، این‌جا است که ضرر کرده است. اما اگر همین عقل را در مسائل علمی و معنوی که سرمایه‌ای جاودان هستند به کار گیرد، باعث مسرت و شادی او خواهد بود.[5]
از طرفی، پرداختن به آن دسته از امور دنیایی که برای ادامه زندگی مادی انسان مورد نیاز است، خود نیز از تکالیف شرعی بوده و امری آخرتی به شمار می‌آید و به عنوان نمونه، اگر فردی با عقل خود به دنبال آن باشد که برنامه معاش خود را بگونه‌ای تنظیم کند تا دچار ورشکستگی نشود، او را نمی‌توان سرزنش کرد.   [1] . عبد الرحمن بن أبی بکر، جلال الدین السیوطی، الفتح الکبیر فی ضم الزیادة إلی الجامع الصغیر، ج 2، ص 285، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1423ق. [2] . متقی هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ج 3، ص 381، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1401ق. [3] . کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏1، ص 11، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [4] . همان، ص 29. [5] . ر. ک: پاسخ 175.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین