روایاتی وجود دارد که خواندن نوشته‌های روی قبرها را موجب فراموشی و یا کُندذهنی اعلام می‌کنند.[1] این روایات از جهت سندی ضعیف هستند. با فرض پذیرش و قطع نظر از ضعف سندی؛ شاید توصیه به نخواندن سنگ‌نبشته‌ها بدان دلیل باشد که انسان نباید در قبرستان‌ها به جای تفکر در مرگ و یا قرائت قرآن بر سر قبر آشنایان، با خواندن سنگ‌نبشته‌های قبرهایی که به او مرتبط نیستند، ذهن خود را درگیر کند. این روایات عبارتند از: 1. پیامبر اسلام(ص) فرمود: «ده خصلت فراموشی می‌آورد: خوردن پنیر، نیم‌خورده موش، خوردن تخم گشنیز، حجامت بر پشت سر، راه رفتن میان دو زن، نگاه بر دار زده، انداختن شپش، و خواندن نوشته گورستان».[2] 2. امام موسی بن جعفر(ع) فرمود: «نُه چیز است که فراموشی می‌آورد: خوردن سیب ترش، خوردن گشنیز، خوردن پنیر، خوردن نیم‌خورده موش، در آبی که جریان ندارد بول نمودن، خواندن نوشته سنگ‌های قبر، در میان دو زن راه رفتن، شپش را نکشته دور انداختن و از گودی پس گردن حجامت نمودن».[3] گفتنی است؛ با توجه به ضعف سند این روایات؛ فقها به کراهت خواندن نوشته‌های روی قبور فتوا نداده‌اند. [1] . در مجموع دو روایت نقل شده است. [2] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏73، ص 321، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق. [3] . شیخ صدوق، الخصال، ج ‏2، ص 422 – 423، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
جایی خوانده بودم که خواندن نوشته روی قبرها باعث فراموشی و آلزایمر میشود. میخواستم دقیق روایت را بدانم؛ ضمن اینکه منظور از نوشته روی قبرها چیست؟ آیا اسم و فامیل و شعرهای نوشته شده روی قبر مقصود است؟ و علت اینکه میگویند نخوانید چیست؟
روایاتی وجود دارد که خواندن نوشتههای روی قبرها را موجب فراموشی و یا کُندذهنی اعلام میکنند.[1] این روایات از جهت سندی ضعیف هستند. با فرض پذیرش و قطع نظر از ضعف سندی؛ شاید توصیه به نخواندن سنگنبشتهها بدان دلیل باشد که انسان نباید در قبرستانها به جای تفکر در مرگ و یا قرائت قرآن بر سر قبر آشنایان، با خواندن سنگنبشتههای قبرهایی که به او مرتبط نیستند، ذهن خود را درگیر کند.
این روایات عبارتند از:
1. پیامبر اسلام(ص) فرمود: «ده خصلت فراموشی میآورد: خوردن پنیر، نیمخورده موش، خوردن تخم گشنیز، حجامت بر پشت سر، راه رفتن میان دو زن، نگاه بر دار زده، انداختن شپش، و خواندن نوشته گورستان».[2]
2. امام موسی بن جعفر(ع) فرمود: «نُه چیز است که فراموشی میآورد: خوردن سیب ترش، خوردن گشنیز، خوردن پنیر، خوردن نیمخورده موش، در آبی که جریان ندارد بول نمودن، خواندن نوشته سنگهای قبر، در میان دو زن راه رفتن، شپش را نکشته دور انداختن و از گودی پس گردن حجامت نمودن».[3]
گفتنی است؛ با توجه به ضعف سند این روایات؛ فقها به کراهت خواندن نوشتههای روی قبور فتوا ندادهاند. [1] . در مجموع دو روایت نقل شده است. [2] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 73، ص 321، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق. [3] . شیخ صدوق، الخصال، ج 2، ص 422 – 423، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.