شرح پرسش: در حلیة المتقین در باب آداب پوشیدن جامه و لباس احادیثی مبنی بر پوشیدن لباس های فاخر حلال و... ذکر شده است. آیا این نوع زندگی کردن با سیره معصومان و ساده زیستی منافاتی ندارد؟ حدّ استفاده از امکانات و رفاه در اسلام چقدر است؟ پاسخ اجمالی: بخشی از دستورات اسلام جزو اصول و پایه های دین است که با گذشت زمان هیچ تغییری در آن حاصل نمی شود و همگان در همه عصرها باید به آن پایبند باشند؛ مثل اصل یکتاپرستی، نبوّت پیامبر، وجود قیامت، عدالت خداوند، انجام حقوق واجب، رسیدگی به مستمندان و خویشاوندان و دوری از آن چه خداوند حرام کرده است و این امور در طول زمان تغییر نمی کند، ولی بخشی دیگر از دستورات اسلام ارتباطی با اصل دین ندارد، و مربوط به زمان و دوره ای است که مؤمن در آن زندگی می کند که با گذشت زمان، وظیفه شخص تغییر می کند. البته مسلّم است که روش پیامبر اکرم (ص) و امیر مؤمنان (ع) و مؤمنان زمان آنها ،با دیگر پیشوایان فرق هایی داشته است، و علت آن تفاوت وضع زندگی عمومی مردم در زمان های مختلف بوده است. در صدر اسلام، مسلمانان چون از نعمت های دنیوی بهره کافی نداشتند؛ از این رو پیشوایانشان نیز علاوه بر این که خودشان در حدّ پایین ترین افراد جامعه زندگی می کردند، همچنین به مسلمانان نیز سفارش می کردند تا رعایت حال فقرا و ضعیفان جامعه را بنمایند، ولی در دوره های بعد که مسلمانان از توان و قدرت در زمینه های مختلف (مالی سیاسی) برخوردار شدند، مسئله به گونه ای شد که هم خود بزرگواران در حد متعارف جامعه زندگی می کردند و هم به پیروان خود توصیه می کردند که از نعمت های خداوند استفاده کنند و شایسته ترین افراد برای استفاده از امکانات دنیا را مؤمنان می دانستد و می فرمودند، کسی حق ندارد آنچه را خداوند حلال شمرده، بر خود حرام کند! البتّه نکته مهمّی که در دین پیرامون استفاده از نعمت ها مورد توجه قرار گرفته، این است که این امر سبب ضایع شدن حقی از خداوند و مردم نشود. پاسخ تفصیلی: برای دست یابی به پاسخ، بحث مان را در سه محور مورد بررسی قرار می دهیم: 1. ذکر آیه ای از قرآن و پاره ای از روایات در بیان این که خداوند دوست دارد که هر گاه نعمتی به بنده ای ارزانی شد، آن را نمایان سازد. 2. سیره پیشوایان دین در این مسئله و اختلاف روش آنان با ذکر دلایل. 3. مقدار استفاده از نعمت های الاهی. اکنون این مباحث را با همین ترتیب بررسی نموده و با رعایت اختصار بیان می کنیم: 1. خداوند متعال خطاب به پیامبر (ص) می فرماید: "نعمت پروردگارت را بازگو کن"! [1] امام صادق (ع) در توضیح آیه به یکی از یارانشان که معنای آن را پرسیده بود، فرمود: آن کسی که با عطا کردن دین خود به تو، ترا بر دیگران برتری داد، پس از او سخن بگو و نعمت های او را ذکر کن. [2] در روایت دیگری از امیر مؤمنان (ع) آمده است که علاء بن زیاد حارثی که از یاران امام بود گفت: یا امیر المؤمنین، از دست برادرم عاصم به شما شکایت می‌کنم. حضرت فرمود: مگر چه شده است؟ گفت: جامه‌ای پشمین پوشیده و دست از دنیا شسته و با این کار همسر و فرزندان خود را ناراحت کرده است، حضرت او را سرزنش کرده و فرمود: ای دشمنک خویش! شیطان عقلت را ربود؟ آیا نباید به زن و فرزندت رحم ‌کنی؟ آیا فکر می‌کنی خداوند چیزهای پاکیزه و خوش گوار را بر تو روا داشته است، ولی دوست ندارد که از آنها استفاده کنی؟ و در ادامه سخن، به همین آیه مورد بحث استشهاد کردند، امّا وقتی عاصم از امیر المؤمنین پرسید، پس خود شما چرا از غذاهای لذیذ و پوشاک مناسب استفاده نمی کنید؟ حضرت فرمود: من مانند شما نیستم. خداوند مرا پیشوای مردم قرار داده است و به همین سبب لازم است که من زندگی و خوراک و پوشاک خود را در حد ضعیف‌ترین طبقات اجتماع قرار دهم، تا از طرفی مایه آرامش و سکون دردهای فقیران و از طرف دیگر سبب جلوگیری از سرکشی ثروت مندان شوم. [3] 2. دستوراتی که از طرف شرع مقدس برای انسان ها تشریع شده، بر دو گونه است: دسته اول اصول مسلمی است که با گذشت زمان هیچ گونه تغییری در آنها حاصل نمی شود و تمام انسان ها در تمام عصرها باید به آن پایبند باشند؛ مثل اصل یکتاپرستی، نبوّت پیامبر، عدل الاهی، و بدی ظلم و دوری کردن از آن و خوبی احسان و سفارش به آن. این گونه موارد، به همان صورتی که در زمان پیامبر (ص) بوده تا پایان عمر دنیا باقی خواهد ماند. در حدیثی از امام صادق (ع) به این امر اشاره شده است: حلال محمد تا روز قیامت، حلال است و حرام محمد هم تا روز قیامت حرام است (تغییری در آن نیست). [4] اما دسته دوم از دستورات دین، مربوط به اصول مسلم آن نبوده، بلکه با شرایطی؛ نظیر زمان و مکان در ارتباط بوده و با تغییر شرایط، آن حکم نیز تغییر می کند. این مسئله در زمان معصومان (ع) نیز مورد پرسش قرار گرفته است و حدیثی که در ادامه بیان می کنیم، ما را در رسیدن به مقصودمان کمک می کند: روزی سفیان ثوری بر امام صادق (ع) وارد شد و بر تن آن حضرت لباس زیبا و لطیفی دید و در مقام اعتراض به حضرت خرده گرفت که شما چرا چنین لباسی را به تن کرده اید، با این که اجداد شما این گونه زندگی نمی کردند! حضرت صادق (ع) فرمود: رسول خدا (ص) در روزگاری به سر برد که نه زمین حاصل خیزی بود و نه غذای لذیذی، امّا در این زمان اوضاع فرق کرده است و در این زمان شایسته ‌ترین مردم به برخورداری از نعمت های خداوند نیکو کارانند؛ نه فاسدان؛ مردم مؤمن هستند نه افراد منافق؛ مسلمانانند نه کافران! اعتراضت چیست ای ثوری؟! به خدا قسم- من با همین حال که می‌بینی- از آن زمان که به خوب و بد دنیا واقف شدم هیچ صبح و شامی بر من سپری نشد که مالی در میان اموالم باشد و خدا دستور داده باشد در جایی مصرف کنم جز آن که همان جا به مصرف رساندم. [5] استاد مطهری در این زمینه بیان می دارد: "این اختلاف و تعارض ظاهری سیرت، به کمک بیاناتی که از پیشوایان دین رسیده، برای ما روشن می‌کند از نظر اسلام در باب معیشت و لوازم زندگی چیزهایی است که اصول ثابت و تغییرناپذیر به شمار می‌روند و چیزهایی است که این‌طور نیست. یک اصل ثابت و تغییرناپذیر این است که یک نفر مسلمان باید زندگی خود را از زندگی عمومی جدا نداند، باید زندگی خود را با زندگی عموم تطبیق دهد. معنا ندارد درحالی که عموم مردم در بدبختی زندگی می‌کنند عدّه دیگر با استفاده کردن مثل "قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی اخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ" [6] در دریای نعمت غوطه‌ور شوند هرچند فرض کنیم که از راه حلال به چنگ آورده باشند. خود امام صادق (ع) که به اقتضای زمان، زندگی را بر خاندان خود توسعه داده بود، هنگامی که نرخ خواربار ترقی کرده و قحطی پدیدار شد، به خادم خویش فرمود: چقدر آذوقه و گندم ذخیره داریم؟ عرض کرد: زیاد داریم، تا چند ماه ما را بس است. فرمود همه آنها را ببر و در بازار به مردم بفروش. گفت اگر بفروشم دیگر نخواهم توانست گندمی تهیه کنم. فرمود لازم نیست، از این به بعد مانند سایر مردم، روز به روز تهیه خواهیم کرد، و دستور داد از آن به بعد، نانی که خادم تهیه می‌کند نصفش جو و نصفش گندم باشد؛ یعنی از همان نانی باشد که اکثر مردم استفاده می‌کردند. آنگاه فرمود: من قدرت دارم به فرزندان خودم در این سختی و تنگدستی نان گندم بدهم، اما دوست دارم خداوند ببیند من با مردم، همدلی می‌کنم". [7] 3. تمام مسائلی که در بالا به آن اشاره شد، در باره انسان هایی است که با ایمان هستند و چگونگی استفاده از نعمت ها را می دانند که در روایتی امام رضا (ع) می فرماید: مؤمن همواره در معرض خیرات می‌باشد، اگر گوشت بدن او را با قیچی پاره پاره کنند برای او خیر خواهد بود، و اگر حکومت شرق و غرب را هم به دست آورد باز هم برای او خیر می‌باشد. [8] در پایان نمونه ای را نیز از افرادی که از نعمت های خداوند خوب استفاده نکرده اند و مورد مذمت واقع شده اند ذکر می کنیم: از حضرت صادق (ع) روایت شده است که مرد فقیری به خدمت رسول خدا رسید و در حضور آن حضرت شخص ثروت مندی نشسته بود تا مرد فقیر نزد او نشست او بلافاصله لباس هایش را جمع کرد و کمی دورتر از او نشست! رسول خدا فرمود چه چیز تو را وادار کرد که از او دوری کنی؟ ترسیدی از فقر او به تو چیزی بچسبد؟ یا از ثروت تو به او چیزی بچسبد؟ ثروت مند عرض کرد حالا که چنین فرمودید به جبران این کارم نصف ثروتم را به او دادم! پیامبر به آن مرد فقیر فرمود قبول می کنی؟ مرد فقیر عرض کرد نه ای رسول خدا! حضرت پرسید چرا قبول نمی کنی؟ عرض کرد می ترسم همان مرضی که او را فرا گرفت مرا نیز فرا گیرد. [9] براین اساس، استفاده از موهبت های الاهی اگر انسان را از یاد خدا غافل نکرده و موجب خودبرتربینی نشود، نه تنها مشکلی ندارد، بلکه باعث رشد و کمال افراد با ایمان نیز می شود. پی نوشتها: [1] ضحی، 11. [2] کلینی ،محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 94، ح 5، دار الکتب الإسلامیة ،تهران ،1365 ه ش. [3] همان، ج 1، ص 411، ح 3. [4] همان، ج 1، ص 58، ح 19. [5] حسن بن شعبة، أبو محمد، تحف العقول، ج 1، ص 348، انتشارات جامعه مدرسین، قم404 ه ق. [6] اعراف، 32. [7] مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج ‌18، ص 44. [8] فقه الرضا، ج 1، ص 360، کنگره امام رضا، مشهد، 1406ه ق. [9] کافی، ج 2، ص 262، ح 11. منبع: www.islamquest.net
شرح پرسش:
در حلیة المتقین در باب آداب پوشیدن جامه و لباس احادیثی مبنی بر پوشیدن لباس های فاخر حلال و... ذکر شده است. آیا این نوع زندگی کردن با سیره معصومان و ساده زیستی منافاتی ندارد؟ حدّ استفاده از امکانات و رفاه در اسلام چقدر است؟
پاسخ اجمالی:
بخشی از دستورات اسلام جزو اصول و پایه های دین است که با گذشت زمان هیچ تغییری در آن حاصل نمی شود و همگان در همه عصرها باید به آن پایبند باشند؛ مثل اصل یکتاپرستی، نبوّت پیامبر، وجود قیامت، عدالت خداوند، انجام حقوق واجب، رسیدگی به مستمندان و خویشاوندان و دوری از آن چه خداوند حرام کرده است و این امور در طول زمان تغییر نمی کند، ولی بخشی دیگر از دستورات اسلام ارتباطی با اصل دین ندارد، و مربوط به زمان و دوره ای است که مؤمن در آن زندگی می کند که با گذشت زمان، وظیفه شخص تغییر می کند.
البته مسلّم است که روش پیامبر اکرم (ص) و امیر مؤمنان (ع) و مؤمنان زمان آنها ،با دیگر پیشوایان فرق هایی داشته است، و علت آن تفاوت وضع زندگی عمومی مردم در زمان های مختلف بوده است.
در صدر اسلام، مسلمانان چون از نعمت های دنیوی بهره کافی نداشتند؛ از این رو پیشوایانشان نیز علاوه بر این که خودشان در حدّ پایین ترین افراد جامعه زندگی می کردند، همچنین به مسلمانان نیز سفارش می کردند تا رعایت حال فقرا و ضعیفان جامعه را بنمایند، ولی در دوره های بعد که مسلمانان از توان و قدرت در زمینه های مختلف (مالی سیاسی) برخوردار شدند، مسئله به گونه ای شد که هم خود بزرگواران در حد متعارف جامعه زندگی می کردند و هم به پیروان خود توصیه می کردند که از نعمت های خداوند استفاده کنند و شایسته ترین افراد برای استفاده از امکانات دنیا را مؤمنان می دانستد و می فرمودند، کسی حق ندارد آنچه را خداوند حلال شمرده، بر خود حرام کند!
البتّه نکته مهمّی که در دین پیرامون استفاده از نعمت ها مورد توجه قرار گرفته، این است که این امر سبب ضایع شدن حقی از خداوند و مردم نشود.
پاسخ تفصیلی:
برای دست یابی به پاسخ، بحث مان را در سه محور مورد بررسی قرار می دهیم:
1. ذکر آیه ای از قرآن و پاره ای از روایات در بیان این که خداوند دوست دارد که هر گاه نعمتی به بنده ای ارزانی شد، آن را نمایان سازد.
2. سیره پیشوایان دین در این مسئله و اختلاف روش آنان با ذکر دلایل.
3. مقدار استفاده از نعمت های الاهی.
اکنون این مباحث را با همین ترتیب بررسی نموده و با رعایت اختصار بیان می کنیم:
1. خداوند متعال خطاب به پیامبر (ص) می فرماید: "نعمت پروردگارت را بازگو کن"! [1]
امام صادق (ع) در توضیح آیه به یکی از یارانشان که معنای آن را پرسیده بود، فرمود: آن کسی که با عطا کردن دین خود به تو، ترا بر دیگران برتری داد، پس از او سخن بگو و نعمت های او را ذکر کن. [2]
در روایت دیگری از امیر مؤمنان (ع) آمده است که علاء بن زیاد حارثی که از یاران امام بود گفت: یا امیر المؤمنین، از دست برادرم عاصم به شما شکایت میکنم. حضرت فرمود: مگر چه شده است؟ گفت: جامهای پشمین پوشیده و دست از دنیا شسته و با این کار همسر و فرزندان خود را ناراحت کرده است، حضرت او را سرزنش کرده و فرمود: ای دشمنک خویش! شیطان عقلت را ربود؟ آیا نباید به زن و فرزندت رحم کنی؟ آیا فکر میکنی خداوند چیزهای پاکیزه و خوش گوار را بر تو روا داشته است، ولی دوست ندارد که از آنها استفاده کنی؟ و در ادامه سخن، به همین آیه مورد بحث استشهاد کردند، امّا وقتی عاصم از امیر المؤمنین پرسید، پس خود شما چرا از غذاهای لذیذ و پوشاک مناسب استفاده نمی کنید؟ حضرت فرمود: من مانند شما نیستم. خداوند مرا پیشوای مردم قرار داده است و به همین سبب لازم است که من زندگی و خوراک و پوشاک خود را در حد ضعیفترین طبقات اجتماع قرار دهم، تا از طرفی مایه آرامش و سکون دردهای فقیران و از طرف دیگر سبب جلوگیری از سرکشی ثروت مندان شوم. [3]
2. دستوراتی که از طرف شرع مقدس برای انسان ها تشریع شده، بر دو گونه است: دسته اول اصول مسلمی است که با گذشت زمان هیچ گونه تغییری در آنها حاصل نمی شود و تمام انسان ها در تمام عصرها باید به آن پایبند باشند؛ مثل اصل یکتاپرستی، نبوّت پیامبر، عدل الاهی، و بدی ظلم و دوری کردن از آن و خوبی احسان و سفارش به آن.
این گونه موارد، به همان صورتی که در زمان پیامبر (ص) بوده تا پایان عمر دنیا باقی خواهد ماند. در حدیثی از امام صادق (ع) به این امر اشاره شده است: حلال محمد تا روز قیامت، حلال است و حرام محمد هم تا روز قیامت حرام است (تغییری در آن نیست). [4]
اما دسته دوم از دستورات دین، مربوط به اصول مسلم آن نبوده، بلکه با شرایطی؛ نظیر زمان و مکان در ارتباط بوده و با تغییر شرایط، آن حکم نیز تغییر می کند. این مسئله در زمان معصومان (ع) نیز مورد پرسش قرار گرفته است و حدیثی که در ادامه بیان می کنیم، ما را در رسیدن به مقصودمان کمک می کند: روزی سفیان ثوری بر امام صادق (ع) وارد شد و بر تن آن حضرت لباس زیبا و لطیفی دید و در مقام اعتراض به حضرت خرده گرفت که شما چرا چنین لباسی را به تن کرده اید، با این که اجداد شما این گونه زندگی نمی کردند! حضرت صادق (ع) فرمود:
رسول خدا (ص) در روزگاری به سر برد که نه زمین حاصل خیزی بود و نه غذای لذیذی، امّا در این زمان اوضاع فرق کرده است و در این زمان شایسته ترین مردم به برخورداری از نعمت های خداوند نیکو کارانند؛ نه فاسدان؛ مردم مؤمن هستند نه افراد منافق؛ مسلمانانند نه کافران! اعتراضت چیست ای ثوری؟! به خدا قسم- من با همین حال که میبینی- از آن زمان که به خوب و بد دنیا واقف شدم هیچ صبح و شامی بر من سپری نشد که مالی در میان اموالم باشد و خدا دستور داده باشد در جایی مصرف کنم جز آن که همان جا به مصرف رساندم. [5]
استاد مطهری در این زمینه بیان می دارد: "این اختلاف و تعارض ظاهری سیرت، به کمک بیاناتی که از پیشوایان دین رسیده، برای ما روشن میکند از نظر اسلام در باب معیشت و لوازم زندگی چیزهایی است که اصول ثابت و تغییرناپذیر به شمار میروند و چیزهایی است که اینطور نیست.
یک اصل ثابت و تغییرناپذیر این است که یک نفر مسلمان باید زندگی خود را از زندگی عمومی جدا نداند، باید زندگی خود را با زندگی عموم تطبیق دهد. معنا ندارد درحالی که عموم مردم در بدبختی زندگی میکنند عدّه دیگر با استفاده کردن مثل "قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی اخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ" [6] در دریای نعمت غوطهور شوند هرچند فرض کنیم که از راه حلال به چنگ آورده باشند.
خود امام صادق (ع) که به اقتضای زمان، زندگی را بر خاندان خود توسعه داده بود، هنگامی که نرخ خواربار ترقی کرده و قحطی پدیدار شد، به خادم خویش فرمود: چقدر آذوقه و گندم ذخیره داریم؟ عرض کرد: زیاد داریم، تا چند ماه ما را بس است. فرمود همه آنها را ببر و در بازار به مردم بفروش. گفت اگر بفروشم دیگر نخواهم توانست گندمی تهیه کنم. فرمود لازم نیست، از این به بعد مانند سایر مردم، روز به روز تهیه خواهیم کرد، و دستور داد از آن به بعد، نانی که خادم تهیه میکند نصفش جو و نصفش گندم باشد؛ یعنی از همان نانی باشد که اکثر مردم استفاده میکردند. آنگاه فرمود: من قدرت دارم به فرزندان خودم در این سختی و تنگدستی نان گندم بدهم، اما دوست دارم خداوند ببیند من با مردم، همدلی میکنم". [7]
3. تمام مسائلی که در بالا به آن اشاره شد، در باره انسان هایی است که با ایمان هستند و چگونگی استفاده از نعمت ها را می دانند که در روایتی امام رضا (ع) می فرماید: مؤمن همواره در معرض خیرات میباشد، اگر گوشت بدن او را با قیچی پاره پاره کنند برای او خیر خواهد بود، و اگر حکومت شرق و غرب را هم به دست آورد باز هم برای او خیر میباشد. [8]
در پایان نمونه ای را نیز از افرادی که از نعمت های خداوند خوب استفاده نکرده اند و مورد مذمت واقع شده اند ذکر می کنیم:
از حضرت صادق (ع) روایت شده است که مرد فقیری به خدمت رسول خدا رسید و در حضور آن حضرت شخص ثروت مندی نشسته بود تا مرد فقیر نزد او نشست او بلافاصله لباس هایش را جمع کرد و کمی دورتر از او نشست! رسول خدا فرمود چه چیز تو را وادار کرد که از او دوری کنی؟ ترسیدی از فقر او به تو چیزی بچسبد؟ یا از ثروت تو به او چیزی بچسبد؟ ثروت مند عرض کرد حالا که چنین فرمودید به جبران این کارم نصف ثروتم را به او دادم! پیامبر به آن مرد فقیر فرمود قبول می کنی؟ مرد فقیر عرض کرد نه ای رسول خدا! حضرت پرسید چرا قبول نمی کنی؟ عرض کرد می ترسم همان مرضی که او را فرا گرفت مرا نیز فرا گیرد. [9]
براین اساس، استفاده از موهبت های الاهی اگر انسان را از یاد خدا غافل نکرده و موجب خودبرتربینی نشود، نه تنها مشکلی ندارد، بلکه باعث رشد و کمال افراد با ایمان نیز می شود.
پی نوشتها:
[1] ضحی، 11.
[2] کلینی ،محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 94، ح 5، دار الکتب الإسلامیة ،تهران ،1365 ه ش.
[3] همان، ج 1، ص 411، ح 3.
[4] همان، ج 1، ص 58، ح 19.
[5] حسن بن شعبة، أبو محمد، تحف العقول، ج 1، ص 348، انتشارات جامعه مدرسین، قم404 ه ق.
[6] اعراف، 32.
[7] مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج 18، ص 44.
[8] فقه الرضا، ج 1، ص 360، کنگره امام رضا، مشهد، 1406ه ق.
[9] کافی، ج 2، ص 262، ح 11.
منبع: www.islamquest.net
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا در اسلام بدون توجه به مسائل دیگر، برای بی حجابی مجازاتی وجود دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] با توجه به اینکه برخی از زنان و دختران مسلمان حد پوشش واجب را رعایت نمی کنند، آیا نگاه به قسمت هایی که نمی پوشانند جایز است؟
- [سایر] وسواس در مسائل دینی تا چه حد جایز است؟
- [آیت الله اردبیلی] با توجه به بعضی از مسائل سیاسی موجود، آیا تقلید یا بقا بر تقلید از بعضی مراجع جایز است و آیا با توجه به مسائل مذکور، میتوان به ایشان اهانت نمود یا خیر؟ پاسخ : شرایط تقلید و بقا بر تقلید، در رساله توضیح المسائل نوشته شده است؛ اما اهانت کردن، نه تنها به مرجع تقلید، بلکه به هر مسلمان دیگری جایز نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر، مثلا، در یک منطقه دور افتاده، او امر و نواهی اسلام به طور کامل اجرا نشود، و مسائل رفاهی و حقوق مستضعفان و افراد بی نوا پایمال شود، و هیچ نظم مذهبی وجود نداشته باشد، آیا در چنین جایی می توان هیئتی تشکیل داد تا ضمن مراعات قواعد و ضوابط، حتّی از مخلّین نظم عمومی جریمه بگیرد، و آن را صرف در امور تنظیم عمومی کند، و در صورت نیاز، متخلّفین را تهدید و با آنها برخورد کند؟
- [سایر] وضعیت رفاهی، آموزشی و بهداشتی اسیران عراقی در ایران چگونه بود؟
- [سایر] می خواستم بدونم تا چه حد اجازه دارم در مورد مسائل جنسی جستجو کنم؟ با توجه به اینکه من در خوابگاه زندگی می کنم و بچه ها خیلی عکس و فیلم نگاه می کنن با این توجیه که دانستن این مسائل لازم است و در زندگی آینده به درد می خوره و از نظر شرعی هم اشکالی نداره!
- [سایر] در حلیة المتقین در باب آداب پوشیدن جامه و لباس احادیثی مبنی بر پوشیدن لباس های فاخر حلال و... ذکر شده است. آیا این نوع زندگی کردن با سیره معصومان و ساده زیستی منافاتی ندارد؟ حدّ استفاده از امکانات و رفاه در اسلام چقدر است؟
- [سایر] آیا در قرآن به مسائل اقتصادی توجه شده است؟
- [سایر] روانشناسی روز تا چه حد، مورد تأیید اسلام است و روانشناسی اسلام کدام است؟
- [آیت الله بروجردی] کسی که میت را غسل میدهد، باید مسلمانِ دوازده امامی و بالغ و عاقل باشد و مسائل غسل را هم بداند.
- [آیت الله بهجت] کسی که میّت را غسل میدهد، باید مسلمان و دوازده امامی و عاقل باشد و مسائل غسل را هم بداند.
- [آیت الله سبحانی] کسی که میّت را غسل می دهد، باید مسلمان و بالغ و عاقل باشد و مسایل غسل را هم بداند. صفحه 191
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که میت را غسل می دهد، باید مسلمان دوازده امامی و بالغ و عاقل باشد و مسائل غسل را هم بداند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کسی که میت را غسل می دهد باید مسلمان دوازده امامی و عاقل و بنابر احتیاط واجب بالغ باشد و باید مسائل غسل را هم بداند.
- [آیت الله مظاهری] کسی که میّت را غسل میدهد، در حال اختیار باید مسلمان دوازده امامی و عاقل و آشنا به مسائل غسل باشد، گرچه بالغ نباشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که میت را غسل می دهد باید مسلمان دوازده امامی و عاقل و بالغ باشد و مسایل غسل را هر چند به تعلیم دیگری در اثنای غسل بداند
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که میت را غسل می دهد باید مسلمان و بالغ و عاقل باشد و مسائل لازم غسل را بداند و احتیاط مستحب آن است که شیعه دوازده امامی باشد.
- [امام خمینی] کسی که میت را غسل می دهد باید مسلمان دوازده امامی و عاقل باشد و مسایل غسل را هم بداند، و بنابر احتیاط واجب بالغ باشد.
- [آیت الله اردبیلی] هیچ مسلمانی نباید نسبت به مسائل و مشکلات سایر مسلمانان بیتفاوت باشد و به اندازه قدرت و توان خود موظّف است در اصلاح امور دینی و دنیایی دیگران اقدام نماید. از رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم نقل شده است که فرمودند: (کسی که صبح کند در حالی که به امور مسلمانان اهتمام نورزد مسلمان نیست).(1)