پاسخ اجمالی: قرض الحسنه و صدقه هردو از سنت های اسلامی هستند که در آموزه های دینی فراوان به آنها توصیه شده است. در این مقال فرصت پرداختن به اهمیت و جایگاه و آثار و برکات آنها به صورت مبسوط نیست، لاجرم در این جا به اختصار به برخی از ویژگی ها و امتیازات قرض الحسنه و تفاوت آن با صدقه اشاره می کنیم، تا ضمن پاسخ به پرسش فوق، فضیلت و برتری قرض نسبت به صدقه روشن شود. گفتنی است که این برتری به شرایط نیز بستگی دارد، ممکن است در شرایطی با توجه به وضعیت افراد صدقه اولویت داشته باشد. پاسخ تفصیلی: مقدمه قرض الحسنه و صدقه هردو از سنت های اسلامی هستند که در آموزه های دینی فراوان به آنها توصیه شده است. در این مقال فرصت پرداختن به اهمیت و جایگاه و آثار و برکات آنها به صورت مبسوط نیست، لاجرم در این جا به اختصار به برخی از ویژگی ها و امتیازات قرض الحسنه و تفاوت آن با صدقه اشاره می کنیم، تا ضمن پاسخ به پرسش فوق، فضیلت و برتری قرض نسبت به صدقه روشن شود. گفتنی است که این برتری به شرایط نیز بستگی دارد، ممکن است در شرایطی با توجه به وضعیت افراد صدقه اولویت داشته باشد. اهمیت و جایگاه قرض الحسنه یکی از کارهای خداپسندانه ای که می توان با آن، گره ای از کار فرو بسته انسانی گشود، دلی را شاد کرد و اسباب خرسندی خداوند را به فراهم نمود، قرض دادن است. اهتمام بدین مهم به گونه ای است که خداوند، وام دادن به غیر را قرض دادن به خود به حساب آورده است، چنان که میفرماید: "مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضََاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً وَاللَّهُ یَقْبِضُ وَیَبْصُطُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ"؛[1] کیست که به خدا قرض الحسنه دهد، تا خدا بر آن چند برابر بیفزاید؟ خدا تنگدستی دهد و توانگری بخشد و شما به سوی او باز گردانده می‌ شوید. "... وَ أَقْرِضُوا اللّهَ قَرْضَاً حَسَناً ..."؛[2] ... و به خدا قرض نیکو دهید ... . اگر چه منظور از "قرض الحسنه" در آیات مذکور، قرض به معنای مصطلح آن نیست، بلکه معنای عام آن مراد است و شامل وام دادن، انفاق کردن، صدقه و... به برادران دینی است، که قرض الحسنه یکی از مصادیق آن است، اما در روایات منظور از قرض، همین قرض عرفی است و بدان تصریح شده است. برخی از مفسران برای این که قرض عنوان حسنه پیدا کند، شرایطی را برای آن بیان کردهاند؛ نظیر: 1. قرض باید از مال حلال و سالم باشد. 2. بیمنت، بیریا و همراه با عشق و ایثار پرداخت شود. 3. برای مصارفِ ضروری باشد. 4. قرض دهنده، خداوند متعال را بر این توفیق شکرگزار باشد و... .[3] قرض الحسنه در روایات قرض دادن به برادران دینی برای کسانی که توان مالی دارند، سنت اسلامی است و خودداری از آن ‌عملی ناپسند و مورد نکوهش است. پیامبر اسلام (ص) در نکوهش کسانی که توان مالی دارند، اما از قرض دادن خودداری می کنند فرمود: "کسی که برادر مسلمان و نیازمندش برای قرض گرفتن به او روی بیاورد و او با این که توانایی ‌دارد، خواسته وی را تأمین نکند، خداوند از بهشت محرومش می‌سازد".[4] رسول خدا در جایی دیگر فرمودند: (کسی که به برادر مسلمان خود قرض دهد، در برابر هر درهمی که قرض داده به اندازه کوه های احد، رضوان و سینا پاداش خواهد داشت و اگر برای وصول طلب خود با بدهکار مدارا کند، از پل صراط همانند برق جهنده، بدون حساب و عذاب عبور خواهد کرد".[5] امام صادق (ع) نیز در این باره می فرماید: "قرض دادن را از صدقه بیشتر دوست می دارم. حضرتش می فرمود: کسی که قرض دهد و برایش مدت معین نماید و شخص مقروض در وقت معین آن را نپردازد، اجر و پاداش هر روز تأخیر مانند پاداش یک دینار صدقه در هر روز است".[6] همچنین امام صادق (ع) می فرماید: "قرض و عاریه دادن و پذیرایی از میهمان از سنّت های اسلامی است".[7] بنابر این، در روایاتی که از معصومان (ع) به ما رسیده قرض دادن، کار بسیار مثبتی ارزیابی شده است، هر چند که از قرض گرفتن حتی الامکان منع شده است. البته، گفتنی است در روایات، قرض گرفتن بدون نیاز عملی نکوهیده تلقّی شده و از آن نهی شده است. براساس‌این روایات، انسان باید در شرایطی روی به قرض آورد که ناچار و درمانده باشد؛ چون مدیون‌کردن خود جز تحمّل مسئولیّت و زیر بار حقوق دیگری رفتن و اغتشاش فکری و دغدغه روحی ‌و غم و غصّه چیزی دیگر در پی نخواهد داشت؛ از این رو، از امام علی (ع) نقل شده است که رسول خدا (ص) پیوسته این دعا را می‌خوانده است: "اَللَّهُمّ‌اِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنْ غَلَبةِ الدَّیْن"؛[8] خدایا از زیادی بدهی به تو پناه می‌برم. از امام کاظم(ع) نقل شده است: "مَن طَلَبَ الرِّزْقَ مِنْ حِلِّه فَغُلِبَ فَلْیَسْتَقْرِضْ عَلَی اللَّهِ عَزَوَجَلَّ وَ عَلی رَسُولِهِ"؛[9] کسی که برای کسب روزی از راه حلال تلاش کند، اما کمبود مالی بر او چیره گردد و راه به‌جایی نبرد، پس برعهده خداوند عزّوجلّ و رسولش قرض بگیرد. از مجموع روایات مربوط به قرض‌الحسنه استفاده می‌شود که یکی ازحکمت های مهم تشریع این سنّت اسلامی رفع نیاز ضروری نیازمندان جامعه است، نه تولید و تجارت و تکاثر ثروت. انسان در شرایطی باید به قرض روی آورد که امور جاری روزمرّه‌اش ‌دچار اختلال شده باشد و با قرض بخواهد آن را سامان دهد. قرض الحسنه و فرق آن با صدقه از آن جا که اسلام مخالف هرگونه گداپروری است، و پیامبرش بر دست کارگری که با کد یمین و عرق جبین به تأمین معیشت خویش می پردازد، بوسه می زند[10] و با مرور روایاتی که درباره قرض و صدقه آمده است، برتری قرض بر صدقه کاملاً آشکار می شود. در این فرصت چند نمونه از این روایات را بیان می کنیم. رسول گرامی اسلام (ص) فرمود: "شبی که به معراج برده شدم، این نوشته را بر در بهشت دیدم: "اَلصَّدَقَةُ بِعَشْرِ اَمْثالِها وَالْقَرْضُ‌بِثَمانِیَةَ عَشَر"؛[11] صدقه ده برابر پاداش دارد و قرض الحسنه هیجده برابر. حضرتش همچنین فرمود: "اگر هزار درهم را دو بار قرض دهم بیشتر دوست دارم تا این که آن را یک بار تصدق دهم".[12] امام صادق (ع) فرمود: "اگر مالی را قرض دهم پیش من محبوب تر است تا همانند آن را صله دهم".[13] بنابر این طبق این احادیث، قرض الحسنه، نسبت به صدقه، از جایگاه بالاتری برخوردار است. بعضی از جهتهای امتیاز آن می تواند چنین باشد: 1. در قرض الحسنه، مال به دست کسی میرسد که به آن نیاز دارد؛ چراکه انسان بی نیاز قرض نمیگیرد، برخلاف صدقه که ممکن است به دست انسان بی نیاز بیفتد. امام صادق (ع) در این باره میفرماید: "پاداش قرض از این رو از پاداش صدقه بیشتر است که قرض گیرنده جز از روی نیاز قرض نمیگیرد، ولی صدقه گیرنده گاهی با این که نیاز ندارد، صدقه میگیرد".[14] 2. در قرض الحسنه، عزّت نفس قرض گیرنده از بین نمیرود، ولی صدقه گیرنده، با گرفتن صدقه، به گونهای رفته رفته، عزت نفس خود را از دست میدهد و نفس او به پستی میگراید. 3. قرض الحسنه، سبب میشود که شخص قرض گیرنده به تلاش و فعالیت وادار شود تا بتواند قرض خود را ادا کند، که این خود باعث رونق اقتصادی و شکوفایی خلاقیتها و استعدادها میشود، ولی در صدقه گیرنده از آن جا که انگیزهای برای رد مال ندارد چنین تلاشی مشاهده نمیشود. 4. در قرض الحسنه، انسان مالی را که به دیگری میدهد، دوباره، پس از مدتی پس میگیرد و بر قرض گیرنده نیز واجب است در وقت معین مال قرض گرفته شده را به صاحبش برگرداند، ولی در صدقه چنین نیست، یعنی چیزی که صدقه داده شد، چنین نیست که دوباره به دست صاحبش برگردد، بلکه چون این مال بخشش بدون عوض است، بر صدقه گیرنده نیز لازم نیست صدقه را برگرداند و یا در عوض آن کاری انجام دهد. 5. در ثواب نیز این دو با هم تفاوت دارند؛ زیرا ثواب صدقه نزد خداوند متعال ده برابر، ولی پاداش قرض الحسنه هجده برابر است. در روایتی از امام صادق چنین میخوانیم:"بر در بهشت نوشته شده است که پاداش صدقه ده برابر، ولی پاداش قرض دادن، هجده برابر است".[15] البته این موارد و موارد دیگر، تنها امتیاز قرض الحسنه را در شرایط مساوی اثبات میکند و گرنه گاهی اوقات، رفع معضلات اجتماعی، در انفاق و صدقات منحصر بوده و نمی توان تنها با قرض گره از کار درماندگان گشود که در این صورت صدقه اولویت خواهد داشت. نتیجه: طبق آموزه های دینی، اعم از آیات قرآن و روایات، در بیشتر موارد قرض الحسنه در مقایسه با برخی دیگر از انفاق های مالی؛ نظیر صدقه فضیلت و برتری دارد. پی نوشتها: [1] بقره، 245. [2] مزمل، 20. [3] ر.ک: طبرسی، مجمع البیان، ج 9، ص 390، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج 1، ص 483 484، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، تهران، چاپ یازدهم، 1383ش. [4] حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 16، ص 389، مؤسسة آل البیت، قم، 1409ق، "مَنِ احْتاجَ اِلَیْهِ اَخُوهُ الْمُسْلِمُ فی قَرْضٍ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَیْه فَلَمْ یَفْعَلْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ ریحَ الْجَنَّةِ". [5] شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقابها، ص 414، یک جلد، انتشارات شریف رضی، قم، 1364ش. [6] وسائل‌الشیعة، ج 18، ص 330،"مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ … قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) یَقُولُ لَأَنْ أُقْرِضَ قَرْضاً أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَتَصَدَّقَ بِمِثْلِهِ وَ کَانَ یَقُولُ مَنْ أَقْرَضَ قَرْضاً وَ ضَرَبَ لَهُ أَجَلًا فَلَمْ یُؤْتَ بِهِ عِنْدَ ذَلِکَ الْأَجَلِ کَانَ لَهُ مِنَ الثَّوَابِ فِی کُلِّ یَوْمٍ یَتَأَخَّرُ عَنْ ذَلِکَ الْأَجَلِ بِمِثْلِ صَدَقَةِ دِینَارٍ وَاحِدٍ فِی کُلِّ یَوْمٍ". [7] محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج 13، ص 395، موسسه آل البیت، قم، 1408ق، "اَلْقَرْضُ وَالْعارِیَةُ وَ قِرَی الضَّیْفِ مِنَ السُّنَّةِ". [8] مستدرک الوسائل، ج 13، ص 387، [9] وسائل الشیعة، ج 18، ص 321. [10] اسد الغابه، ج 2، 72. [11] همان، ج 16، ص 318، [12] مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 103، ص 139، موسسه الوفاء، بیروت، 1404ق. [13] همان. [14] وسائل الشیعة، ج 16، ص 318؛ کلینی، کافی، ج 4، ص 411، باب الصدقة علی القرابة، نشر مؤسسة آل البیت. [15] همان. منبع: www.islamquest.net
پاسخ اجمالی:
قرض الحسنه و صدقه هردو از سنت های اسلامی هستند که در آموزه های دینی فراوان به آنها توصیه شده است. در این مقال فرصت پرداختن به اهمیت و جایگاه و آثار و برکات آنها به صورت مبسوط نیست، لاجرم در این جا به اختصار به برخی از ویژگی ها و امتیازات قرض الحسنه و تفاوت آن با صدقه اشاره می کنیم، تا ضمن پاسخ به پرسش فوق، فضیلت و برتری قرض نسبت به صدقه روشن شود. گفتنی است که این برتری به شرایط نیز بستگی دارد، ممکن است در شرایطی با توجه به وضعیت افراد صدقه اولویت داشته باشد.
پاسخ تفصیلی:
مقدمه
قرض الحسنه و صدقه هردو از سنت های اسلامی هستند که در آموزه های دینی فراوان به آنها توصیه شده است. در این مقال فرصت پرداختن به اهمیت و جایگاه و آثار و برکات آنها به صورت مبسوط نیست، لاجرم در این جا به اختصار به برخی از ویژگی ها و امتیازات قرض الحسنه و تفاوت آن با صدقه اشاره می کنیم، تا ضمن پاسخ به پرسش فوق، فضیلت و برتری قرض نسبت به صدقه روشن شود. گفتنی است که این برتری به شرایط نیز بستگی دارد، ممکن است در شرایطی با توجه به وضعیت افراد صدقه اولویت داشته باشد.
اهمیت و جایگاه قرض الحسنه
یکی از کارهای خداپسندانه ای که می توان با آن، گره ای از کار فرو بسته انسانی گشود، دلی را شاد کرد و اسباب خرسندی خداوند را به فراهم نمود، قرض دادن است. اهتمام بدین مهم به گونه ای است که خداوند، وام دادن به غیر را قرض دادن به خود به حساب آورده است، چنان که میفرماید:
"مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضََاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً وَاللَّهُ یَقْبِضُ وَیَبْصُطُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ"؛[1] کیست که به خدا قرض الحسنه دهد، تا خدا بر آن چند برابر بیفزاید؟ خدا تنگدستی دهد و توانگری بخشد و شما به سوی او باز گردانده می شوید.
"... وَ أَقْرِضُوا اللّهَ قَرْضَاً حَسَناً ..."؛[2] ... و به خدا قرض نیکو دهید ... .
اگر چه منظور از "قرض الحسنه" در آیات مذکور، قرض به معنای مصطلح آن نیست، بلکه معنای عام آن مراد است و شامل وام دادن، انفاق کردن، صدقه و... به برادران دینی است، که قرض الحسنه یکی از مصادیق آن است، اما در روایات منظور از قرض، همین قرض عرفی است و بدان تصریح شده است.
برخی از مفسران برای این که قرض عنوان حسنه پیدا کند، شرایطی را برای آن بیان کردهاند؛ نظیر:
1. قرض باید از مال حلال و سالم باشد.
2. بیمنت، بیریا و همراه با عشق و ایثار پرداخت شود.
3. برای مصارفِ ضروری باشد.
4. قرض دهنده، خداوند متعال را بر این توفیق شکرگزار باشد و... .[3]
قرض الحسنه در روایات
قرض دادن به برادران دینی برای کسانی که توان مالی دارند، سنت اسلامی است و خودداری از آن عملی ناپسند و مورد نکوهش است.
پیامبر اسلام (ص) در نکوهش کسانی که توان مالی دارند، اما از قرض دادن خودداری می کنند فرمود: "کسی که برادر مسلمان و نیازمندش برای قرض گرفتن به او روی بیاورد و او با این که توانایی دارد، خواسته وی را تأمین نکند، خداوند از بهشت محرومش میسازد".[4]
رسول خدا در جایی دیگر فرمودند: (کسی که به برادر مسلمان خود قرض دهد، در برابر هر درهمی که قرض داده به اندازه کوه های احد، رضوان و سینا پاداش خواهد داشت و اگر برای وصول طلب خود با بدهکار مدارا کند، از پل صراط همانند برق جهنده، بدون حساب و عذاب عبور خواهد کرد".[5]
امام صادق (ع) نیز در این باره می فرماید: "قرض دادن را از صدقه بیشتر دوست می دارم. حضرتش می فرمود: کسی که قرض دهد و برایش مدت معین نماید و شخص مقروض در وقت معین آن را نپردازد، اجر و پاداش هر روز تأخیر مانند پاداش یک دینار صدقه در هر روز است".[6]
همچنین امام صادق (ع) می فرماید: "قرض و عاریه دادن و پذیرایی از میهمان از سنّت های اسلامی است".[7]
بنابر این، در روایاتی که از معصومان (ع) به ما رسیده قرض دادن، کار بسیار مثبتی ارزیابی شده است، هر چند که از قرض گرفتن حتی الامکان منع شده است.
البته، گفتنی است در روایات، قرض گرفتن بدون نیاز عملی نکوهیده تلقّی شده و از آن نهی شده است. براساساین روایات، انسان باید در شرایطی روی به قرض آورد که ناچار و درمانده باشد؛ چون مدیونکردن خود جز تحمّل مسئولیّت و زیر بار حقوق دیگری رفتن و اغتشاش فکری و دغدغه روحی و غم و غصّه چیزی دیگر در پی نخواهد داشت؛ از این رو، از امام علی (ع) نقل شده است که رسول خدا (ص) پیوسته این دعا را میخوانده است: "اَللَّهُمّاِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنْ غَلَبةِ الدَّیْن"؛[8] خدایا از زیادی بدهی به تو پناه میبرم.
از امام کاظم(ع) نقل شده است: "مَن طَلَبَ الرِّزْقَ مِنْ حِلِّه فَغُلِبَ فَلْیَسْتَقْرِضْ عَلَی اللَّهِ عَزَوَجَلَّ وَ عَلی رَسُولِهِ"؛[9] کسی که برای کسب روزی از راه حلال تلاش کند، اما کمبود مالی بر او چیره گردد و راه بهجایی نبرد، پس برعهده خداوند عزّوجلّ و رسولش قرض بگیرد.
از مجموع روایات مربوط به قرضالحسنه استفاده میشود که یکی ازحکمت های مهم تشریع این سنّت اسلامی رفع نیاز ضروری نیازمندان جامعه است، نه تولید و تجارت و تکاثر ثروت. انسان در شرایطی باید به قرض روی آورد که امور جاری روزمرّهاش دچار اختلال شده باشد و با قرض بخواهد آن را سامان دهد.
قرض الحسنه و فرق آن با صدقه
از آن جا که اسلام مخالف هرگونه گداپروری است، و پیامبرش بر دست کارگری که با کد یمین و عرق جبین به تأمین معیشت خویش می پردازد، بوسه می زند[10] و با مرور روایاتی که درباره قرض و صدقه آمده است، برتری قرض بر صدقه کاملاً آشکار می شود. در این فرصت چند نمونه از این روایات را بیان می کنیم.
رسول گرامی اسلام (ص) فرمود: "شبی که به معراج برده شدم، این نوشته را بر در بهشت دیدم: "اَلصَّدَقَةُ بِعَشْرِ اَمْثالِها وَالْقَرْضُبِثَمانِیَةَ عَشَر"؛[11] صدقه ده برابر پاداش دارد و قرض الحسنه هیجده برابر.
حضرتش همچنین فرمود: "اگر هزار درهم را دو بار قرض دهم بیشتر دوست دارم تا این که آن را یک بار تصدق دهم".[12]
امام صادق (ع) فرمود: "اگر مالی را قرض دهم پیش من محبوب تر است تا همانند آن را صله دهم".[13]
بنابر این طبق این احادیث، قرض الحسنه، نسبت به صدقه، از جایگاه بالاتری برخوردار است. بعضی از جهتهای امتیاز آن می تواند چنین باشد:
1. در قرض الحسنه، مال به دست کسی میرسد که به آن نیاز دارد؛ چراکه انسان بی نیاز قرض نمیگیرد، برخلاف صدقه که ممکن است به دست انسان بی نیاز بیفتد. امام صادق (ع) در این باره میفرماید: "پاداش قرض از این رو از پاداش صدقه بیشتر است که قرض گیرنده جز از روی نیاز قرض نمیگیرد، ولی صدقه گیرنده گاهی با این که نیاز ندارد، صدقه میگیرد".[14]
2. در قرض الحسنه، عزّت نفس قرض گیرنده از بین نمیرود، ولی صدقه گیرنده، با گرفتن صدقه، به گونهای رفته رفته، عزت نفس خود را از دست میدهد و نفس او به پستی میگراید.
3. قرض الحسنه، سبب میشود که شخص قرض گیرنده به تلاش و فعالیت وادار شود تا بتواند قرض خود را ادا کند، که این خود باعث رونق اقتصادی و شکوفایی خلاقیتها و استعدادها میشود، ولی در صدقه گیرنده از آن جا که انگیزهای برای رد مال ندارد چنین تلاشی مشاهده نمیشود.
4. در قرض الحسنه، انسان مالی را که به دیگری میدهد، دوباره، پس از مدتی پس میگیرد و بر قرض گیرنده نیز واجب است در وقت معین مال قرض گرفته شده را به صاحبش برگرداند، ولی در صدقه چنین نیست، یعنی چیزی که صدقه داده شد، چنین نیست که دوباره به دست صاحبش برگردد، بلکه چون این مال بخشش بدون عوض است، بر صدقه گیرنده نیز لازم نیست صدقه را برگرداند و یا در عوض آن کاری انجام دهد.
5. در ثواب نیز این دو با هم تفاوت دارند؛ زیرا ثواب صدقه نزد خداوند متعال ده برابر، ولی پاداش قرض الحسنه هجده برابر است. در روایتی از امام صادق چنین میخوانیم:"بر در بهشت نوشته شده است که پاداش صدقه ده برابر، ولی پاداش قرض دادن، هجده برابر است".[15]
البته این موارد و موارد دیگر، تنها امتیاز قرض الحسنه را در شرایط مساوی اثبات میکند و گرنه گاهی اوقات، رفع معضلات اجتماعی، در انفاق و صدقات منحصر بوده و نمی توان تنها با قرض گره از کار درماندگان گشود که در این صورت صدقه اولویت خواهد داشت.
نتیجه: طبق آموزه های دینی، اعم از آیات قرآن و روایات، در بیشتر موارد قرض الحسنه در مقایسه با برخی دیگر از انفاق های مالی؛ نظیر صدقه فضیلت و برتری دارد.
پی نوشتها:
[1] بقره، 245.
[2] مزمل، 20.
[3] ر.ک: طبرسی، مجمع البیان، ج 9، ص 390، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج 1، ص 483 484، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، تهران، چاپ یازدهم، 1383ش.
[4] حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 16، ص 389، مؤسسة آل البیت، قم، 1409ق، "مَنِ احْتاجَ اِلَیْهِ اَخُوهُ الْمُسْلِمُ فی قَرْضٍ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَیْه فَلَمْ یَفْعَلْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ ریحَ الْجَنَّةِ".
[5] شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقابها، ص 414، یک جلد، انتشارات شریف رضی، قم، 1364ش.
[6] وسائلالشیعة، ج 18، ص 330،"مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ … قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) یَقُولُ لَأَنْ أُقْرِضَ قَرْضاً أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَتَصَدَّقَ بِمِثْلِهِ وَ کَانَ یَقُولُ مَنْ أَقْرَضَ قَرْضاً وَ ضَرَبَ لَهُ أَجَلًا فَلَمْ یُؤْتَ بِهِ عِنْدَ ذَلِکَ الْأَجَلِ کَانَ لَهُ مِنَ الثَّوَابِ فِی کُلِّ یَوْمٍ یَتَأَخَّرُ عَنْ ذَلِکَ الْأَجَلِ بِمِثْلِ صَدَقَةِ دِینَارٍ وَاحِدٍ فِی کُلِّ یَوْمٍ".
[7] محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج 13، ص 395، موسسه آل البیت، قم، 1408ق، "اَلْقَرْضُ وَالْعارِیَةُ وَ قِرَی الضَّیْفِ مِنَ السُّنَّةِ".
[8] مستدرک الوسائل، ج 13، ص 387،
[9] وسائل الشیعة، ج 18، ص 321.
[10] اسد الغابه، ج 2، 72.
[11] همان، ج 16، ص 318،
[12] مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 103، ص 139، موسسه الوفاء، بیروت، 1404ق.
[13] همان.
[14] وسائل الشیعة، ج 16، ص 318؛ کلینی، کافی، ج 4، ص 411، باب الصدقة علی القرابة، نشر مؤسسة آل البیت.
[15] همان.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] اگر پولی را به عنوان قرض الحسنه به کسی بدهیم بهتر است، یا در صندوق صدقات بگذاییم؟
- [آیت الله بهجت] آیا می توان پولی را که به عنوان ذخیره ی صندوق قرض الحسنه باقی می ماند، به صورت سپرده نزد بانکی گذاشت تا بهره آن جهت هزینه های صندوق قرض الحسنه استفاده شود؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا به پولی که به مدت دو سال به صورت قرض الحسنه در بانک بوده، خمس تعلّق می گیرد؟
- [آیت الله نوری همدانی] آیا به پولی که بطور قرض الحسنه در ضمن قرار داد اجاره به صاحبخانه داده میشود خمس تعلّق میگیرد؟
- [آیت الله سیستانی] در صورتیکه پولی را در قرض الحسنه بگزارند و هدف این با شد که بعد از مدتی دو برابر آن را وام بگیرند آیا درست می باشد ؟
- [آیت الله بهجت] اگر از شخصی پولی را به عنوان قرض الحسنه بگیریم و آن شخص معتقد به پرداخت خمس نیست، آیا گیرنده ی قرض حقّ تصرّف در این مبلغ را دارد؟
- [آیت الله سبحانی] در صندوق های قرض الحسنه قبلاً شرط می کنند که باید مقداری در صندوق حساب داشته باشید و بعد از گذشتن چند ماه به شما وام بدهیم، حکمش چیست؟
- [آیت الله نوری همدانی] در صندوق مسجد مقداری پول موجود است و کسانی نیز وجود دارند که قابل اطمینان بوده و نیازمندند آیا میتوانیم بعنوان قرض الحسنه از این موجودی برای مدّتی به چنین اشخاصی بدهیم؟
- [آیت الله بهجت] صندوق قرض الحسنه ای بین چند نفر دایر بود. هر یک از آن ها اگر پولی داشت، در آن جا می گذاشت تا در کارهای خیر از قبیل مجالس عزاداری و... صرف شود. بعضی از آن پول به عنوان قرض الحسنه گرفته اند و بعضی از مشترکین معلوم نیست کجا هستند و اکنون آن صندوق قرض الحسنه، وجود خارجی ندارد و بعضی از آن افراد از دنیا رفته اند. شخصی که از آن صندوق قرض الحسنه گرفته بود نمی داند به کجا پس بدهد، در حالی که خودش هم در آن جا پول داشته است. مرقوم فرمایید این پول را کجا صرف کند؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر پولی را که هنوز خمس بر آن واجب نشده است را به عنوان قرض الحسنه به شخص دیگری داده و پول مدت چند سال پیش آن فرد به عنوان قرض الحسنه بماند بعد از باز پرداخت پول وضعیت پرداخت خمس پول به چه صورتی خواهد بود؟
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی بخواهد پولی قرض کند و ربا بدهد و یا قرض بدهد و ربا بگیرد و با انجام کاری از ربا فرار کند جایز نیست. مثلاً صد هزار تومان قرض الحسنه بدهد و لباسی که قیمت آن هزار تومان است به ده هزار تومان بفروشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . جوایزی که بانک ها برای تشویق صاحبان حساب قرض الحسنه می دهند حلال است.
- [آیت الله مظاهری] چون بانک سپردههایی را به عنوان قرض الحسنه میگیرد میتواند در آنها تصرّف کند و در صورت تلف شدن، بانک ضامن است، چه قبل از تصرفّ تلف شود یا بعد از تصرّف.
- [آیت الله مظاهری] آنچه را که بانکها یا صندوقهای قرض الحسنه به عنوان کارمزد و حقّ الزّحمه میگیرند، اگر متناسب با زحمات باشد اشکال ندارد، ولی اگر این همان سود پول است که به نام کارمزد میگیرند برای گیرنده و دهنده حرام است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] آنچه اشخاص از بانکها به عنوان قرض الحسنه یا غیر آن می گیرند و اضافه ای می پردازند در صورتی حلال است که معامله به صورت شرعی انجام گیرد و جنبه ربا نداشته باشد.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی مقداری پول از بانک یا غیر بانک به عنوان قرض الحسنه برای مدّت معیّنی بگیرد و در ضمن عقد شرط کند که اگر در آن مدّت معیّن پول را نپرداخت هر روزی هزار تومان مثلاً به عنوان دیرکرد بپردازد، آن قرض و آن شرط اشکال ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] پولهایی را که مردم به عنوان حساب جاری به بانک ها می سپارند صورت قرض الحسنه به بانک دارد که هر وقت بخواهند، می توانند آن را بگیرند و اگر سودی در مقابل آن قرار دهند حرام است و قرض هم باطل است و بانک نمی تواند در آن تصرف کند.
- [آیت الله بهجت] پولی را که انسان قرض میدهد، اگر سر سال، موعد وصول آن فرا رسیده باشد و وصول آن بدون عسر، ممکن باشد، به حکم موجودیِ اوست. در غیر این صورت، هر زمان آن را وصول کرد، با تحقق دیگر شرایط، باید خمس آن را بدهد و پولی را که انسان قرض میگیرد به اصل آن، خمس تعلق نمیگیرد، ولی منافع آن به حکم دیگر منافع است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] به طور کلی قرض داشتن مانع تعلق خمس نمی شود. 1 مثلاً کسی که یک میلیون تومان قرض دارد اگر سر سال خمسی یک میلیون تومان درآمد مازاد داشته باشد باید خمس آن را بدهد و نمی تواند آن را بابت بدهی خود کسر کند. 2 اگر عین پولی که قرض کرده موجود باشد یا آن را تبدیل به چیز دیگری کرده باشد لازم نیست خمس آن را بدهد. 3 اگر عین پولی که قرض کرده موجود باشد یا آن را تبدیل به چیز دیگری کرده باشد که مؤونه او نیست چنانچه مقداری از قرض خود یا تمام آن را از درآمد خود باز پرداخت کرده باشد باید به میزان باز پرداخت خمس آن را بپردازد. 4 اگر مبلغی را که خرج کرده صرف مؤونه خود کرده باشد یا تلف شده باشد می تواند از درآمد سال بدون پرداخت خمس قرض خود ادا کند.
- [امام خمینی] اگر پولی به بانک یا غیر آن بدهند و بانک به آنها ربا بدهد جایز نیست بگیرند، اگر چه قرار هم نگذاشته باشند، ولی اگر قرض گیرنده مجاناً چیزی بدهد حرام نیست، و جائز است گرفتن آن.