پاسخ اجمالی: بر اساس آموزه های اسلامی تکالیف متوجه به هر انسانی دقیقا به اندازه طاقت و توان او است و طبیعی است که هیچ گاه وظایف یک انسان ثروت مند و سالم با وظایف یک انسان نیازمند و بیمار برابر نیست و نماز خوابیده در بستر بیماری و صدقه به ظاهر کم بهای یک فرد تنگ دست شاید با نماز جماعت و هزینه های خیریه سنگینی که یک فرد سالم و سرمایه دار انجام می دهد برابر باشد. پروردگار در آیات قرآن و پیشوایان دین در موارد بسیاری از گفتار خویش به این مهم اشاره کرده اند. پاسخ تفصیلی: در ارتباط با این موضوع سزاوار است مروری بر آیاتی از قرآن کریم و سخنان پیشوایان دینی داشته باشیم که نسبی بودن تکلیف بر اساس توانایی های هر فرد در آنها مورد اشاره قرار گرفته است. مطمئنیم که با مروری در آنها به پاسخ خود دست خواهید یافت: 1. "آن که ثروت مند است به اندازه ثروت خویش و آن که مستمند است هر اندازه که در توانش می باشد برای خانواده خویش هزینه کند و خدا جز به اندازه توانایی هایی که در اختیار بنده اش قرار داده، تکلیفی را متوجه او نخواهد نمود".[1] 2. "آن دسته از افرادی که ضعیف اند، مریض اند و یا پولی برای هزینه های شخصی ندارند، اگر نسبت به خدا و پیامبرش نیت پاکی داشته باشند، در نیامدن به جنگ معذورند؛ زیرا افراد نیکوکار هرگز مورد مؤاخذه قرار نخواهند گرفت و پروردگار آمرزنده و مهربان است. البته آنانی که ثروت مند بوده و از آمدن به جنگ طفره می روند یقینا بازخواست خواهند شد ...".[2] 3. "افراد نابینا، لنگ و دیگر بیماران هیچ مشکلی برای شرکت نکردن در جنگ نداشته و عذرشان پذیرفته است".[3] 4. "ر که ماه رمضان را درک کرد، آن را روزه نگه دارد، ولی هر کس مریض یا مسافر است، روزه خود را به ماه های دیگر موکول کند؛ زیرا پروردگار نمی خواهد به شما سخت بگیرد، بلکه تکالیف آسانی را به شما واگذار کرده است".[4] در همین راستا و در ارتباط با اعمال زشت و حرام، باید دانست که به عنوان نمونه و در موردی غیر از روزه خواری ناشی از بیماری، اگر شخصی که دچار یک اضطرار واقعی شده و از گرسنگی و تشنگی در معرض تلف است، میتواند هر چیزی مانند مردار و شراب که در حالت عادی حرام است را بخورد و بیاشامد و از این بابت مجازاتی دامنگیر او نخواهد شد.[5] 5. "و اگر بخواهید بعد از عقد و قبل از آن که همسر خویش را به خانه برید (به دلیل عدم تفاهم) از هم جدا شوید، باید هدیه مناسبی برای او تهیه کنید، البته ثروت مند به اندازه خودش و مستمند نیز در توان خودش و پرداخت چنین هدیه ای از وظائف نیکوکاران است".[6] 6. بعد از نزول آیاتی که جهاد مالی را تشویق می کرد، فردی از مسلمانان فقیر خدمت پیامبر اکرم (ص) رسید و عرض کرد: من دیشب مشغول کارگری بوده و دست مزدم دو ظرف خرما شد. اکنون یکی را برای خود برداشته و دیگری را به پروردگارم قرض می دهم. پیامبر (ص) هدیه او را پذیرفت و در میان اموال جمع آوری شده قرار دادند. گروهی از منافقان با دیدن این ماجرا آن فرد را مورد تمسخر قرار داده و گفتند: خدا از این ظرف خرما بی نیاز است! یا این که خدا دست به این ظرف خرما نخواهد زد! و ... . بعد از این بود که خداوند آیاتی را در نکوهش منافقان فرستاد: "الَّذینَ یَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعینَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ فِی الصَّدَقاتِ وَ الَّذینَ لا یَجِدُونَ إِلاَّ جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیم‌"؛[7] آنهایی که در مورد صدقات افراد با ایمان و مطیع و افرادی که جز اندکی از دست رنج خویش چیزی در اختیار ندارند، به عیب جویی پرداخته و آنان را مورد تمسخر خویش قرار می دهند، آگاه باشند که خدا آنها را مسخره ‌کرده و مجازات دردناکی برایشان در نظر گرفته است.[8] 7. یکی از اصحاب امام صادق (ع) به نام جمیل روایت می کند که به حضرتشان عرضه داشتم: برجسته ترین هم کیشان من چه افرادی هستند؟ امام فرمود: آنانی که هم هنگام فراخ دستی و هم وقت ناداری به برادرانش کمک می کنند! سپس ادامه دادند: ای جمیل! به این نکته نیز توجه داشته باش که چنین رویکردی برای ثروت مندان چندان دشوار نیست و به همین دلیل پروردگار در قرآن به ستایش افرادی پرداخته که با وجود تنگ دستی به کمک برادران خویش می شتابند و فرموده: "وَ یُؤْثِرُونَ عَلی‌ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَة..."؛[9] آنان با وجود تنگ دستی، دیگران را بر خود مقدم می دارند و هر که خود را از بخل و خودخواهی نجات دهد رستگار خواهد شد.[10] یکی دیگر از امامان نیز به با استدلال به آیه فوق در پاسخ فردی که از با فضیلت ترین صدقه پرسیده بود، این گونه فرمود: مالی هر چند اندک که از طرف فردی مستمند به دیگری پرداخت شود.[11] 8. امام صادق (ع) حدیثی قدسی را بیان می کند مبنی بر این که پروردگار فرمود: افرادی در میان بندگان من وجود دارند که پاره ای خرما صدقه می دهند، اما چنان که یکی از شما اسب کوچک خود را پرورش می دهد [تا آن را تبدیل به مرکبی راهوار کند] من نیز صدقه اندک او را پرورش می دهم تا ارزش و اندازه آن را به بزرگی کوه احد برسانم![12] آیات و روایاتی که به موضوع تناسب توان و تکلیف می پردازند، به اندازهای است که مجال بررسی تمامی آنها در این گفتار نیست، اما مطمئنا پروردگار هیچ فردی را مکلف به انجام کاری فراتر از توان جسمی و اقتصادی او نخواهد نمود.[13] و هر آن کس به تکلیف خویش عمل کند به پاداش کردارش خواهد رسید. پی نوشتها: [1] طلاق، 7. [2] توبه، 93-91. [3] فتح، 17. [4] بقره، 185. [5] التمیمی المغربی، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام، ج 2، ص 125، ح 435، دار المعارف، مصر، 1385 ه ق. [6] بقره، 236. [7] توبه، 79. [8] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 22، ص 96، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ه ق. [9] حشر، 9. [10] حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 9، ص 429، ح 12407، [11] همان، ص 431، ح 12413. [12] همان، ص 381، ح 12290. [13] بقره، 286؛ انعام، 152؛ اعراف، 42؛ مؤمنون، 62؛ طلاق، 7 و ... منبع: www.islamquest.net
آیا رفتارهای نیک و بد به ظاهر مساوی افراد ثروتمند و سالم و اشخاص تنگدست و بیمار، پاداش برابری دارند؟
پاسخ اجمالی:
بر اساس آموزه های اسلامی تکالیف متوجه به هر انسانی دقیقا به اندازه طاقت و توان او است و طبیعی است که هیچ گاه وظایف یک انسان ثروت مند و سالم با وظایف یک انسان نیازمند و بیمار برابر نیست و نماز خوابیده در بستر بیماری و صدقه به ظاهر کم بهای یک فرد تنگ دست شاید با نماز جماعت و هزینه های خیریه سنگینی که یک فرد سالم و سرمایه دار انجام می دهد برابر باشد.
پروردگار در آیات قرآن و پیشوایان دین در موارد بسیاری از گفتار خویش به این مهم اشاره کرده اند.
پاسخ تفصیلی:
در ارتباط با این موضوع سزاوار است مروری بر آیاتی از قرآن کریم و سخنان پیشوایان دینی داشته باشیم که نسبی بودن تکلیف بر اساس توانایی های هر فرد در آنها مورد اشاره قرار گرفته است. مطمئنیم که با مروری در آنها به پاسخ خود دست خواهید یافت:
1. "آن که ثروت مند است به اندازه ثروت خویش و آن که مستمند است هر اندازه که در توانش می باشد برای خانواده خویش هزینه کند و خدا جز به اندازه توانایی هایی که در اختیار بنده اش قرار داده، تکلیفی را متوجه او نخواهد نمود".[1]
2. "آن دسته از افرادی که ضعیف اند، مریض اند و یا پولی برای هزینه های شخصی ندارند، اگر نسبت به خدا و پیامبرش نیت پاکی داشته باشند، در نیامدن به جنگ معذورند؛ زیرا افراد نیکوکار هرگز مورد مؤاخذه قرار نخواهند گرفت و پروردگار آمرزنده و مهربان است. البته آنانی که ثروت مند بوده و از آمدن به جنگ طفره می روند یقینا بازخواست خواهند شد ...".[2]
3. "افراد نابینا، لنگ و دیگر بیماران هیچ مشکلی برای شرکت نکردن در جنگ نداشته و عذرشان پذیرفته است".[3]
4. "ر که ماه رمضان را درک کرد، آن را روزه نگه دارد، ولی هر کس مریض یا مسافر است، روزه خود را به ماه های دیگر موکول کند؛ زیرا پروردگار نمی خواهد به شما سخت بگیرد، بلکه تکالیف آسانی را به شما واگذار کرده است".[4]
در همین راستا و در ارتباط با اعمال زشت و حرام، باید دانست که به عنوان نمونه و در موردی غیر از روزه خواری ناشی از بیماری، اگر شخصی که دچار یک اضطرار واقعی شده و از گرسنگی و تشنگی در معرض تلف است، میتواند هر چیزی مانند مردار و شراب که در حالت عادی حرام است را بخورد و بیاشامد و از این بابت مجازاتی دامنگیر او نخواهد شد.[5]
5. "و اگر بخواهید بعد از عقد و قبل از آن که همسر خویش را به خانه برید (به دلیل عدم تفاهم) از هم جدا شوید، باید هدیه مناسبی برای او تهیه کنید، البته ثروت مند به اندازه خودش و مستمند نیز در توان خودش و پرداخت چنین هدیه ای از وظائف نیکوکاران است".[6]
6. بعد از نزول آیاتی که جهاد مالی را تشویق می کرد، فردی از مسلمانان فقیر خدمت پیامبر اکرم (ص) رسید و عرض کرد: من دیشب مشغول کارگری بوده و دست مزدم دو ظرف خرما شد. اکنون یکی را برای خود برداشته و دیگری را به پروردگارم قرض می دهم. پیامبر (ص) هدیه او را پذیرفت و در میان اموال جمع آوری شده قرار دادند. گروهی از منافقان با دیدن این ماجرا آن فرد را مورد تمسخر قرار داده و گفتند: خدا از این ظرف خرما بی نیاز است! یا این که خدا دست به این ظرف خرما نخواهد زد! و ... . بعد از این بود که خداوند آیاتی را در نکوهش منافقان فرستاد: "الَّذینَ یَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعینَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ فِی الصَّدَقاتِ وَ الَّذینَ لا یَجِدُونَ إِلاَّ جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیم"؛[7] آنهایی که در مورد صدقات افراد با ایمان و مطیع و افرادی که جز اندکی از دست رنج خویش چیزی در اختیار ندارند، به عیب جویی پرداخته و آنان را مورد تمسخر خویش قرار می دهند، آگاه باشند که خدا آنها را مسخره کرده و مجازات دردناکی برایشان در نظر گرفته است.[8]
7. یکی از اصحاب امام صادق (ع) به نام جمیل روایت می کند که به حضرتشان عرضه داشتم: برجسته ترین هم کیشان من چه افرادی هستند؟ امام فرمود: آنانی که هم هنگام فراخ دستی و هم وقت ناداری به برادرانش کمک می کنند! سپس ادامه دادند: ای جمیل! به این نکته نیز توجه داشته باش که چنین رویکردی برای ثروت مندان چندان دشوار نیست و به همین دلیل پروردگار در قرآن به ستایش افرادی پرداخته که با وجود تنگ دستی به کمک برادران خویش می شتابند و فرموده: "وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَة..."؛[9] آنان با وجود تنگ دستی، دیگران را بر خود مقدم می دارند و هر که خود را از بخل و خودخواهی نجات دهد رستگار خواهد شد.[10]
یکی دیگر از امامان نیز به با استدلال به آیه فوق در پاسخ فردی که از با فضیلت ترین صدقه پرسیده بود، این گونه فرمود: مالی هر چند اندک که از طرف فردی مستمند به دیگری پرداخت شود.[11]
8. امام صادق (ع) حدیثی قدسی را بیان می کند مبنی بر این که پروردگار فرمود: افرادی در میان بندگان من وجود دارند که پاره ای خرما صدقه می دهند، اما چنان که یکی از شما اسب کوچک خود را پرورش می دهد [تا آن را تبدیل به مرکبی راهوار کند] من نیز صدقه اندک او را پرورش می دهم تا ارزش و اندازه آن را به بزرگی کوه احد برسانم![12]
آیات و روایاتی که به موضوع تناسب توان و تکلیف می پردازند، به اندازهای است که مجال بررسی تمامی آنها در این گفتار نیست، اما مطمئنا پروردگار هیچ فردی را مکلف به انجام کاری فراتر از توان جسمی و اقتصادی او نخواهد نمود.[13] و هر آن کس به تکلیف خویش عمل کند به پاداش کردارش خواهد رسید.
پی نوشتها:
[1] طلاق، 7.
[2] توبه، 93-91.
[3] فتح، 17.
[4] بقره، 185.
[5] التمیمی المغربی، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام، ج 2، ص 125، ح 435، دار المعارف، مصر، 1385 ه ق.
[6] بقره، 236.
[7] توبه، 79.
[8] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 22، ص 96، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ه ق.
[9] حشر، 9.
[10] حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 9، ص 429، ح 12407،
[11] همان، ص 431، ح 12413.
[12] همان، ص 381، ح 12290.
[13] بقره، 286؛ انعام، 152؛ اعراف، 42؛ مؤمنون، 62؛ طلاق، 7 و ...
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] سلام استاد مرادی اصلا نمی تونم بپذیرم این همه نسل همه سربه هوا و بی توجه هستند به نظرم این افراد یا بیمار روانی هستند و یا افراد مغرضی هستند که صرفا برای آزار شما هی مدام سوال تکراری می پرسند و یا رفتارهای... خواهش می کنم عمرنازنینت را صرف ما نکن به خدا تو برای ما زیادی ما قدردان نیستیم. ما ...میخواهیم که فرق کامپیوتر و اینترنت را با ... نمی دونه تازه بیا ببین یه همچین اشخاصی چقدرهم طرفدار دارند. ...
- [آیت الله مکارم شیرازی] انتخاب اولویّت در رسیدگی به چند بیمار که همگی به اقدامات اورژانس نیاز دارند بر چه اساسی است؟ آیا تنها معیار، رسیدگی به حال بیمار بد حال تر است، یا اینکه شخصیّت حقوقی و حقیقی افراد باعث تقدیم یک نفر بر دیگری می شود. مثلاً رسیدگی به جان یک پزشک یا مهندس تحصیل کرده که برای جامعه مفیدتر است با یک کارگر ساده یکسان است؟ یا مثلاً رسیدگی به یک فرد معتاد به هروئین که تصادف کرده، با یک فرد مؤثر در جامعه مساوی است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] لطفاً به سؤالات زیر پیرامون آزمایش و پژوهش روی افراد پاسخ دهید: الف) آیا می توان از انسانها برای آزمایش داروها استفاده کرد؟ برای مثال معمول است که در آزمایش داروها از گروه شاهد (گروه سالم) استفاده می کنند، و برخی می گویند: اگر اثر داروی مورد مطالعه مشخّص نباشد می توان گروه شاهد را انتخاب کرد، ولی در مواردی که اثر درمانی داروی مورد مطالعه حتمی است، یا عدم تجویز آن سبب خطراتی می شود تعیین گروه شاهد صحیح نیست. نظر شما چیست؟ ب) آیا از نظر اخلاقی تجویز دارونما اشکالی ندارد؟ برخی می گویند استفاده از داروی کاملاً بی اثر (Placebo) اشکال دارد، و در مقایسه یک دارو باید آن را با داروی قدیمی مقایسه کرد; ولی اگر داروی قدیمی موجود نباشد، می توان از دارونما استفاده کرد. البتّه دارونمایِ کاملاً بی اثر (مثل تزریق مایع نمکی داخل رگ به جای دارو) باید به اطّلاع و موافقت بیمار باشد. آیا بیماران چنین مسأله ای را می پذیرند؟ بیماری که به بیمارستان مراجعه می کند برای درمان است نه برای آزمایش، و پیدا شدن افراد داوطلب که بیمار هم باشند مشکل است. پس راه حل چیست؟ آیا می توان بدون اطّلاع بیمار به او دارونما داد؟ ج) آیا استفاده از کفّار، اسرا و محکومین به مرگ، برای آزمایش و پژوهش مجاز است؟ این روش را هیتلر روی یهودیها، و آمریکائیها روی سیاه پوستان انجام می دادند.
- [سایر] با توجه به اینکه خداوند هم دانا و هم توانا است، و همه نعمات و استعدادها را در هر انسانی به طور مساوی و با عدالت قرار داده، پس چرا یک کودکی از مادر به صورت ناقص عقلی و جسمی به دنیا میآید و در جای دیگر کودکی سالم و با هوش به دنیا میآید و این از عدل خداوندی به دور است که هر دو در این دنیا تا موقعی که بمیرند زندگی کنند، اولی در درد و رنج و دومی در راحتی و بعد در عالم برزخ منتظر روز قیامت بمانند تا حساب پس بدهند. پس چطور خدا گفته که همه آدمها را در شرایط مساوی آفریدم که با رفتار خودشان میتوانند بالاتر از فرشته یا پستتر از حیوانات باشند، در حالیکه آن کودک هیچ اختیاری از خود ندارد. پس بحث اختیار و اجبار چه میشود؟ به گفته شما این مسئله اجباری برای زندگی آن کودک در این جهان و پاداش اجباری از سوی خدا به خاطر نقص جسمی صورت میپذیرد. آیا میشود گفت که این نتیجه و عاقبت زندگی قبلی او است که به دلیل گناهان بسیار مستحق این شرایط شده است.
- [سایر] در قرآن کریم، سوره آل عمران (آیه 106) خداوند می فرماید: "بعضی از مردم که چهره هایشان سفید شده در رحمت خداوند خواهند بود و جاودانه در آن می مانند". در حالی که این مطلب بسیار نژادپرستانه و بحث برانگیز به نظر می رسد. آیا قرآن به این مطلب اشاره می کند که آنهایی که چهره های سفید دارند، از آنهایی که رنگ پوستشان زرد، قرمز، قهوه ای یا مشکی است، بهترند؟ همچنین مرتبط با این موضوع به سؤالی بدین مضمون برخوردم که یکی از عالمان که به این جا برای موعظه بر روی منبر رفته بود، می فرمود: حدیثی از اوصاف بهشتیان وارد شده است که می فرماید افرادی که به بهشت وارد می شوند به زیباترین حالت وارد می شوند؛ یعنی اگر پیر باشند جوان می گردند، اگر زشت باشند زیبا می گردند و اگر فقیر باشند ثروتمند خواهند شد و افراد معلول سالم خواهند شد. در نهایت ایشان بیان داشتند که اگر سیاه پوست باشند وقتی به بهشت وارد می شوند سفید پوست خواهند شد! در حالی که نژادپرستانه به نظر می رسد؛ چراکه به سفید پوست بودن، اهمیت بیشتری داده شده است. لطفا توضیح کامل و جامعی ارائه فرمایید.
- [سایر] با سلام و تبریک تآثیرگذاری سخنانتون بر مردم. درخواستی داشتم . من مادر سه فرزند هستم که خداوند مرحمت فرمود با هم اعطایمان کرد. متاسفانه از وقتی بچه ها به دنیا آمده اند جرات بیرون رفتن از خانه را ندارم. از بس که با برخوردهای هیجانی دوست و آشنا و غریبه مواجه می شوم .باور کنید در مراسم هفته مادر دوستم شرکت کردم و مراسم از عزاداری به سوال در مورد بچه های من تبدیل شد. حتی برای دیدن نوزاد یکی دو روز به دنیا آمده رفته بودم که همه توجه ها به من بود و اینکه بچه هایم چگونه اند. نمی دانم با این همه هیجان اطرافیان چگونه برخورد کنم . از بس در هرجا با یچه ها ظاهر شوم فوری عکس می گیرندو نگاه می کنند. طوری شده که مجبورم هر بار یکی از آنها را بیرون ببرم. در 7 ماه گذشته حتی کسانی که نمی شناخته ایم برای دیدن بچه هایم به دیدنمان آمده اند گاهی فکر می کنم بچه های من حکم سینما یا دور از ادب است بگویم(سیرک یا باغ وحش) را دارند.ازطرفی هر روز مهمان داریم مهمان هایی که به جز به هم ریختن خواب و استراحت بچه ها و من و همسرم کمک دیگری نمی کنند.به حدی که دوست دارم منزل مان را عوض کنیم و جایی دور از دسترس اقوانم و آشنایان باشیم. از لطف خداوند منان متشکرم اما از رفتار اطرافیان ناراحت. گفتم شاید با عنوان این مطلب . شما در گفتگوهای خود در سیما موضوع را طوری عنوان کنید که کسانی هم که مشکل مرا در مواردی مشابه دارند راهنمایی شوند و آنهایی که با هیجان برخورد می کنند هم مورد راهنمایی قرار گیرند. شاید اگر بچه هایم ناقص یا بیمار بودند راه زندگی را هم بر خود بسته بودم. البته به لطف پروردگار هر سه سالم و در نهایت زیبایی هستند اما باز هم حس می کنم که رفتار هیجانی مردم نسبت به ما بسیار دور از ادب است و حتی دور از پندار توانایی نسبت به توان و قدرت خداوند. ممنون و موفق باشید
- [سایر] به نام ایزد قادر وتوانا "وَزَکَرِیَّا إِذْ نَادَی رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ" انبیا با پیش آمدن هر مشکلی، به درگاه خداوند شتافته و گشایش آن را از پروردگار خویش خواستار میشدند. دین مبین اسلام حقانیتی است که برهمگان ، مسلمان وغیر مسلمانان اثبات گردیده ، غیر مسلمانان نیز با تحقیق دریافته اند که کاملترین دین اسلام است و اگر برزبان جاری نکرده اند دردل و وجود خویش به این حقیقت رسیده اند. اما در جامعه ی اسلامی گاه مسائلی رخ می دهد که عقل ناقص ما قابلیت پذیرش آنرا ندارد و بسیار افرادی هستند که با کوچکترین موضوعی به دین اسلام شک می نمایند . اکنون وظیفه ی ما درقبال اینگونه موارد سخت و مشکل می شود وباید باتوجه به آیات قرآنی وروایات اهل بیت (ع) بتوانیم پاسخگوی ذهن جوانان باشیم. در شهر من ودرمحله ای که من زندگی می کنم یک روز در مسجد ناخودآگاه جمله ای از یکی از جوانان مسجدی مومن ومتهعد شنیدم که موی بربدنم راست گردید ولرزه براندامم افتاد. صحبت روی موضوعی خاص بود وآنها متوجه من نبودند ، گفتند درمحله ی ما بهترین افراد را که هم از لحاظ مذهبی وهم از لحاظ اجتماعی زبانزد هستند نام ببرید. نام چندین نفر برده شد، ازمیان این شش نفر نام چهار نفر برده شدکه انها دارای اولاد نبودند . سید محمد حسین فرزند روحانی محل سید محمد حسین بازنشسته ی آموزش وپرورش دارای همسر فرهنگی ایشان امام جماعت مسجد هستند روزهای جمعه مدت طولانی است که دعای ندبه را می خواانند. سید حسن فرزند سید مهدی قرآن خوان ودعا خوان سید حسن روضه خوان مجالس است فردی مومن ومتهعد وآرام ومظلوم. بهزاد نوحه خوان ومرثیه خوان اهل بیت (ع) ایشان با صدذای دلنشین خویش عزادران را مورد لطف قرا می دهد حتی به دیگر شهرستانها نیز عزیمت می کند ودرمجالس مرثیه سرایی می کند. احمد فرزند خانواده ای مومن ومذهبی آموزگار فرمانده پایگاه مقاومت ، از اعضاء هیئت امناء مسجد و... حال جوانها می گفتند آیا بهتر ازاین افراد درمحله ی ما وجود دارد؟ پس چرا خداوند حاجت اینها رابرآورده نمی کند ؟ به پزشک مراجعه کرده اند ولی ... من که خود نیز ازجمله ی این افرادی هستم که به هردری زده ام (دعای شیخ بهایی , دعای شیخ رضی ؛ دعای شیخ عباس قمی ، توصیه های مراجع اعظام بویژه مرحوم بهجت، دعای امام زمان(عج) و...)وهنوز بعد از 14 سال ازدواج فرزندی ندارم ، تصمیم گرفتم برای اینکه جوانان عزیز دردل خود خدای نکرده به دین اسلام شکی نمایند ظاهر خودراتغییر دهم دیگر به مسجد نروم از بسیج دوری جویم درمراسم اهل بیت (ع) کمتر حضور پیدا کنم درمراسم همه هفته یدعای ندبه شرکت نکنم . چرا که جوانان می گفتند آنها که هیچ گونه علاقه ای به اسلام ندارن وعلناً منکر دعا و عزاداری ونماز جماعت می شوند زودتر به حوائج خود می رسند. چرا باید همیشه اسلام بگوید مصلحت این است! در آخرت پاداش می گیرید؟ این دنیا را با آخرت عوض نکنید؟ یک روز درمراسم دعای ندبه نگاه کردم بالله خواهران زیادی حضورداشتند وفقط چهار نفر مرد حضورداشتند که آنهای بودن که صاحب اولاد نبودند. آیا بهتر نیست ما برای گمراه نشدن جوان ها دیگر در این مراسمات شرکت نکنیم؟ شاید هم عیب درونی داریم که خود نمی بینیم؟