غیبت از گناهان کبیره است. قرآن میگوید: "یَأیّها الذّین ءامنوا اجتنبوا کثیرًا مِّن الظِّنّ إنّ بعض الظّنّ إثم و لاتجسّسوا و لایغتب بّعضکم بعضًا أیحبّ أحدکم أنْ یأکل لحم أخیه میتًا فکرهتموه واتقوا اللّه إنّ اللّه توّاب رّحیم؛ (حجرات، 12) ای کسانی که ایمان آوردهاید از بسیاری از گمانها بپرهیزید که پارهای از گمانها، گناه است! و جاسوسی مکنید! و بعضی از شما، غیبت بعضی نکند! آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ از آن کراهت دارید. ]پس[ از خدا بترسید، که خدا، توبهپذیر مهربان است." مفهوم غیبت غیبت آن است که در غیاب شخص مؤمن، عیب او را فاشسازیم و اگر او آن عیب را نداشته باشد و به او آن را نسبت دهیم تهمت میگویند که گناه تهمت، از گناه غیبت، بالاتر است؛ سرمایة بزرگ هر انسان مؤمنی در زندگی، حیثیت و آبروی او است و هرچه، آن را به خطر بیندازد مانند این است که جان او را به خطر انداخته باشد. گاه میشود که ترور شخصیّت، از ترور شخص، مهمتر است. و لذا فلسفة مهم تحریم غیبت و اینکه از گناهان کبیره شمرده شده است، حفظ همین سرمایة بزرگ است. آثار غیبت 1 بر اثر غیبت، آبرو و حیثیت اشخاص از بین میرود. 2 در جامعه بدبینی به وجود میآید. 3 پیوندهای اجتماعی، سست میشود. 4 اعتماد، از بین میرود. 5 تعاون و همکاری، متزلزل میشود. 6 بذر کینه و عداوت، در دلها، پاشیده میشود. 7 قتلهای خونین، واقع میشود. 8 اشاعة فحشا میشود. انگیزههای غیبت عواملی که باعث غیبت میشود، به طور مختصر، به شرح زیر است: 1 حسد؛ 2 تکبر و غرور؛ 3 بخل؛ 4 کینهتوزی؛ 5 انحصارطلبی؛ 6 ثروتاندوزی. علاج غیبت، توبه است، همان طوری که قرآن مجید گفته است: "إنّ اللّه یحبّ التوابین"(ر.ک: تفسیر نمونه،آیةالله مکارم شیرازی و دیگران، ج 23، ص 176، ج 26، ص 170، ج 20، ص 56 و ج 27، ص 309.) با توجه به آنچه در آثار غیبت ذکر شد، تفکر در آثار غیبت یکی از عوامل بازدارنده است. غیبت در روایات روایات فراوانی در مورد غیبت و نکوهش آن داریم، که ترجمة برخی از آنان ذکر میشود. امام صادق7 فرمود: "غیبت کننده، اگر توبه کند، آخرین کسی است که وارد بهشت میشود و اگر توبه نکند، نخستین کسی است که به جهنم برده میشود".(مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، ج 9، ص 117، مؤسسه آل البیت، قم.) پیامبر6 فرمودند: "هر کس زن یا مردی را غیبت کند، تا چهل روز نماز و روزهاش پذیرفته نمیشود".(بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 72، ص 258، مؤسسة الوفأ، بیروت.) امام رضا7 از امام سجاد7 نقل میکند که هر کس از ریختن آبروی مسلمانان خود را حفظ کند، خداوند در قیامت لغزشهای او را نادیده میگیرد".(همان، ج 72، ص 256.) حضرت امیرالمؤمنین7 فرمود: "از غیبت کردن دوری کنید که آن خورشت سگهای جهنّم است."(همان، ج 72، ص 248.) آسیبشناسی غیبت: 1. مصداق شدیدترین تهدیدات میشود: "وَیْلٌ لِّکُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ". (همزه، 1) 2. نفرتآورترین کارها (خوردن گوشت برادر مرده): "و لایَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ...". (حجرات، 12) 3. مصداق شریرترین افراد خواهد شد؛ ابنعباس از پیامبر9 نقل میکند که فرمود: "شریرترین افراد، سخنچینان و غیبتکنندگان هستند".(اصول کافی، کلینی؛، ج 2، بابالنمیمة، ح 1.) 4. ذلیلترین مردم میشود: پیامبر9 فرمود: "اذل الناس من اهان الناس"(بحارالانوار، علامه مجلسی؛، ج 75، ص 142.) 5. موجب از بین رفتن ایمان میشود: پیامبر9 فرمود: "الغیبة اسرع فی دین الرجل المسلم من الا کلة فی جوفه".(اصول کافی، همان، ج 2، باب الغیبة، ح 1.) 6. غیبت باعث میگردد که انسان از محدودة ولایت خدا خارج و در زیر مجموعة ولایت شیطان قرار گیرد. امام صادق7 فرمود: "من روی علی مؤمن روایة یرید بها شینه، و هدم مروته، لیسقط من اعین الناس، اخرجه الله من ولایته الی ولایة الشیطان، فلا یقبله الشیطان"(وسایلالشیعة، ج 8، ص 608.) امر به معروف از آسانترین مرحله شروع میشود و چنانچه لازم باشد تا سختترین مرحلة مجاز ادامه مییابد؛ البته این سیر کلی در امر به معروف و نهی از منکر است؛ ولی اینکه آسانترین مرحله و شیوههای برخورد اولیه چیست و چگونه و تحت چه ضوابطی این کار را باید شروع کرد، در قرآن کریم در اینباره آیاتی وجود دارد، از جمله: 1. خیرخواهی: خداوند متعال میفرماید: "پیغامها و رسالتهای پروردگارم را به شما ابلاغ میکنم و همانا برای شما خیرخواهی امینم". (اعراف، 68) آمر و ناهی باید خیرخواه شخص نصیحت شونده باشد. 2. جدال احسن: خداوند متعال میفرماید: "ادْعُ إِلَیَ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جََدِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ...؛ (نحل، 125) با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن، و با آن به طریقی که نیکوتر است، استدلال و مناظره نما..." حکمت به معنای دانش و منطق و استدلال، و موعظه نیکو، استفاده از عواطف انسانهاست، جدال احسن، در صورتی است که حق، عدالت، امانت و صدق و راستی بر آن حکومت کند و از هرگونه جسارت، توهین، تحقیر و... پرهیز شود. 3. صلابت در سخن: آمر و ناهی باید در سخن خود قاطع باشد. 4. تطابق قول و فعل: قرآن کریم میفرماید: "آیا مردم را به نیکی امر میکنید و خودتان را فراموش میکنید ]خود آن را ترک میکنید[..." (بقره، 44) پس قول و فعل آمر و ناهی باید مطابق هم باشد. 5. رهنمودهای روانشناسی: روانشناسان، با استفاده از تجربه به نکاتی در زمینه هدایت و پرورش و چگونگی و راهبردهای آن رسیدهاند که آگاهی از آنها در پیشبرد تکریم شخصیت مخاطب مؤثر است. قبل از برخورد و نصیحت، میتوان نکات مثبتی از اخلاق، درس، ورزش و... را از مخاطب به زبان آورد و وی را به خاطر آن، تمجید کرد؛ آنگاه تذکر دارد که چنین شخصیتی (مثلاً در رتبه علمی و یا سطح ورزشی) شایسته نیست چنین کار ناپسندی را مرتکب شود و...(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 3، ص 3548 و ج 4، ص 37، دارالکتب الاسلامیة.) از نظر اسلام، امر به معروف و نهی از منکر در انجام امور واجب و ترک محرمات بر همه مسلمانان بر اساس شرایط و ضوابط آن واجب است، و در انجام امور مستحب و ترک مکروهات، مستحب است. ضمناً وجوب امر به معروف و نهی از منکر چهار شرط دارد: 1 شناخت معروف و منکر توسط آمر و ناهی 2 احتمال تأثیر 3 عدم مفسدة جانی، عرضی و مالی برای آمر و دیگر مؤمنین 4 تصمیم گناهکار بر اصرار بر گناه(ر.ک: رسائل توضیحالمسائل امام خمینی، مسئله 2786 2825.) برخی از مواردی که از آیات و روایات استفاده میشود، غیبت کردن جایز است، عبارتند از: 1. غیبت کسی که گناه را آشکارا بجا آورد، و در حضور مردم از گناه کردن حیا نداشته باشد؛ البته قدر مسلم، جواز غیبت همان گناهی است که در آشکارا بجا میآورد، امّا جواز غیبتش نسبت به گناهانی که در پنهان بجا آورده معلوم نیست. 2. اگر کسی در خصوص معامله کردن با شخصی یا شراکت و رفاقت و مانند آن با انسان مشورت کند، بگونهای که اگر عیبهای او را نگوید باعث ضرر و یا خیانت به مشورت کننده باشد، در این صورت جایز است عیبتهای آن شخص را که مربوط به آن موضوع میشود بیان کند. 3. کسی که از ناحیه ظالمی، مظلوم واقع شده، حق دارد ظلمها و ستمگریهای ظالم را نزد کسی که امید دادخواهی از او داشته باشد، اظهار نماید؛ چنان که قرآن کریم میفرماید: "لاَ یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَّءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلآ مَن ظُلِمَ؛ (نسأ، 148) خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود، بدیها(یِ دیگران) را اظهار کند، مگر آن کس که مورد ستم واقع شده باشد." افزون بر این سه مورد، موارد دیگری نیز برای جواز غیبت گفته شده، جهت آگاهی بیشتر به: گناهان کبیره، شهید دستغیب، ج 2، ص 298301، چاپ افست جمهری / معراج السعاده، مرحوم ملا احمد نراقی، ص 412414، سازمان انتشارات جاویدان / میزان الحکمة، محمدی ری شهری، ج 7، ص 340347، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی؛ مراجعه فرمایید. eporsesh.com
از نظر قرآن کریم راههای خودسازی و اصلاح در مورد غیبت کردن، و طریقه امر به معروف و نهی از منکر در مورد چیست؟
غیبت از گناهان کبیره است. قرآن میگوید: "یَأیّها الذّین ءامنوا اجتنبوا کثیرًا مِّن الظِّنّ إنّ بعض الظّنّ إثم و لاتجسّسوا و لایغتب بّعضکم بعضًا أیحبّ أحدکم أنْ یأکل لحم أخیه میتًا فکرهتموه واتقوا اللّه إنّ اللّه توّاب رّحیم؛ (حجرات، 12) ای کسانی که ایمان آوردهاید از بسیاری از گمانها بپرهیزید که پارهای از گمانها، گناه است! و جاسوسی مکنید! و بعضی از شما، غیبت بعضی نکند! آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ از آن کراهت دارید. ]پس[ از خدا بترسید، که خدا، توبهپذیر مهربان است."
مفهوم غیبت
غیبت آن است که در غیاب شخص مؤمن، عیب او را فاشسازیم و اگر او آن عیب را نداشته باشد و به او آن را نسبت دهیم تهمت میگویند که گناه تهمت، از گناه غیبت، بالاتر است؛ سرمایة بزرگ هر انسان مؤمنی در زندگی، حیثیت و آبروی او است و هرچه، آن را به خطر بیندازد مانند این است که جان او را به خطر انداخته باشد. گاه میشود که ترور شخصیّت، از ترور شخص، مهمتر است. و لذا فلسفة مهم تحریم غیبت و اینکه از گناهان کبیره شمرده شده است، حفظ همین سرمایة بزرگ است.
آثار غیبت
1 بر اثر غیبت، آبرو و حیثیت اشخاص از بین میرود. 2 در جامعه بدبینی به وجود میآید. 3 پیوندهای اجتماعی، سست میشود. 4 اعتماد، از بین میرود. 5 تعاون و همکاری، متزلزل میشود. 6 بذر کینه و عداوت، در دلها، پاشیده میشود. 7 قتلهای خونین، واقع میشود. 8 اشاعة فحشا میشود.
انگیزههای غیبت
عواملی که باعث غیبت میشود، به طور مختصر، به شرح زیر است:
1 حسد؛ 2 تکبر و غرور؛ 3 بخل؛ 4 کینهتوزی؛ 5 انحصارطلبی؛ 6 ثروتاندوزی.
علاج غیبت، توبه است، همان طوری که قرآن مجید گفته است: "إنّ اللّه یحبّ التوابین"(ر.ک: تفسیر نمونه،آیةالله مکارم شیرازی و دیگران، ج 23، ص 176، ج 26، ص 170، ج 20، ص 56 و ج 27، ص 309.)
با توجه به آنچه در آثار غیبت ذکر شد، تفکر در آثار غیبت یکی از عوامل بازدارنده است.
غیبت در روایات
روایات فراوانی در مورد غیبت و نکوهش آن داریم، که ترجمة برخی از آنان ذکر میشود.
امام صادق7 فرمود: "غیبت کننده، اگر توبه کند، آخرین کسی است که وارد بهشت میشود و اگر توبه نکند، نخستین کسی است که به جهنم برده میشود".(مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، ج 9، ص 117، مؤسسه آل البیت، قم.)
پیامبر6 فرمودند: "هر کس زن یا مردی را غیبت کند، تا چهل روز نماز و روزهاش پذیرفته نمیشود".(بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 72، ص 258، مؤسسة الوفأ، بیروت.)
امام رضا7 از امام سجاد7 نقل میکند که هر کس از ریختن آبروی مسلمانان خود را حفظ کند، خداوند در قیامت لغزشهای او را نادیده میگیرد".(همان، ج 72، ص 256.)
حضرت امیرالمؤمنین7 فرمود: "از غیبت کردن دوری کنید که آن خورشت سگهای جهنّم است."(همان، ج 72، ص 248.)
آسیبشناسی غیبت:
1. مصداق شدیدترین تهدیدات میشود: "وَیْلٌ لِّکُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ". (همزه، 1)
2. نفرتآورترین کارها (خوردن گوشت برادر مرده): "و لایَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ...". (حجرات، 12)
3. مصداق شریرترین افراد خواهد شد؛ ابنعباس از پیامبر9 نقل میکند که فرمود: "شریرترین افراد، سخنچینان و غیبتکنندگان هستند".(اصول کافی، کلینی؛، ج 2، بابالنمیمة، ح 1.)
4. ذلیلترین مردم میشود: پیامبر9 فرمود: "اذل الناس من اهان الناس"(بحارالانوار، علامه مجلسی؛، ج 75، ص 142.)
5. موجب از بین رفتن ایمان میشود: پیامبر9 فرمود: "الغیبة اسرع فی دین الرجل المسلم من الا کلة فی جوفه".(اصول کافی، همان، ج 2، باب الغیبة، ح 1.)
6. غیبت باعث میگردد که انسان از محدودة ولایت خدا خارج و در زیر مجموعة ولایت شیطان قرار گیرد. امام صادق7 فرمود: "من روی علی مؤمن روایة یرید بها شینه، و هدم مروته، لیسقط من اعین الناس، اخرجه الله من ولایته الی ولایة الشیطان، فلا یقبله الشیطان"(وسایلالشیعة، ج 8، ص 608.)
امر به معروف از آسانترین مرحله شروع میشود و چنانچه لازم باشد تا سختترین مرحلة مجاز ادامه مییابد؛ البته این سیر کلی در امر به معروف و نهی از منکر است؛ ولی اینکه آسانترین مرحله و شیوههای برخورد اولیه چیست و چگونه و تحت چه ضوابطی این کار را باید شروع کرد، در قرآن کریم در اینباره آیاتی وجود دارد، از جمله:
1. خیرخواهی: خداوند متعال میفرماید: "پیغامها و رسالتهای پروردگارم را به شما ابلاغ میکنم و همانا برای شما خیرخواهی امینم". (اعراف، 68) آمر و ناهی باید خیرخواه شخص نصیحت شونده باشد.
2. جدال احسن: خداوند متعال میفرماید: "ادْعُ إِلَیَ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جََدِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ...؛ (نحل، 125) با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن، و با آن به طریقی که نیکوتر است، استدلال و مناظره نما..."
حکمت به معنای دانش و منطق و استدلال، و موعظه نیکو، استفاده از عواطف انسانهاست، جدال احسن، در صورتی است که حق، عدالت، امانت و صدق و راستی بر آن حکومت کند و از هرگونه جسارت، توهین، تحقیر و... پرهیز شود.
3. صلابت در سخن: آمر و ناهی باید در سخن خود قاطع باشد.
4. تطابق قول و فعل: قرآن کریم میفرماید: "آیا مردم را به نیکی امر میکنید و خودتان را فراموش میکنید ]خود آن را ترک میکنید[..." (بقره، 44) پس قول و فعل آمر و ناهی باید مطابق هم باشد.
5. رهنمودهای روانشناسی: روانشناسان، با استفاده از تجربه به نکاتی در زمینه هدایت و پرورش و چگونگی و راهبردهای آن رسیدهاند که آگاهی از آنها در پیشبرد تکریم شخصیت مخاطب مؤثر است. قبل از برخورد و نصیحت، میتوان نکات مثبتی از اخلاق، درس، ورزش و... را از مخاطب به زبان آورد و وی را به خاطر آن، تمجید کرد؛ آنگاه تذکر دارد که چنین شخصیتی (مثلاً در رتبه علمی و یا سطح ورزشی) شایسته نیست چنین کار ناپسندی را مرتکب شود و...(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 3، ص 3548 و ج 4، ص 37، دارالکتب الاسلامیة.)
از نظر اسلام، امر به معروف و نهی از منکر در انجام امور واجب و ترک محرمات بر همه مسلمانان بر اساس شرایط و ضوابط آن واجب است، و در انجام امور مستحب و ترک مکروهات، مستحب است.
ضمناً وجوب امر به معروف و نهی از منکر چهار شرط دارد:
1 شناخت معروف و منکر توسط آمر و ناهی
2 احتمال تأثیر
3 عدم مفسدة جانی، عرضی و مالی برای آمر و دیگر مؤمنین
4 تصمیم گناهکار بر اصرار بر گناه(ر.ک: رسائل توضیحالمسائل امام خمینی، مسئله 2786 2825.)
برخی از مواردی که از آیات و روایات استفاده میشود، غیبت کردن جایز است، عبارتند از:
1. غیبت کسی که گناه را آشکارا بجا آورد، و در حضور مردم از گناه کردن حیا نداشته باشد؛ البته قدر مسلم، جواز غیبت همان گناهی است که در آشکارا بجا میآورد، امّا جواز غیبتش نسبت به گناهانی که در پنهان بجا آورده معلوم نیست.
2. اگر کسی در خصوص معامله کردن با شخصی یا شراکت و رفاقت و مانند آن با انسان مشورت کند، بگونهای که اگر عیبهای او را نگوید باعث ضرر و یا خیانت به مشورت کننده باشد، در این صورت جایز است عیبتهای آن شخص را که مربوط به آن موضوع میشود بیان کند.
3. کسی که از ناحیه ظالمی، مظلوم واقع شده، حق دارد ظلمها و ستمگریهای ظالم را نزد کسی که امید دادخواهی از او داشته باشد، اظهار نماید؛ چنان که قرآن کریم میفرماید: "لاَ یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَّءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلآ مَن ظُلِمَ؛ (نسأ، 148) خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود، بدیها(یِ دیگران) را اظهار کند، مگر آن کس که مورد ستم واقع شده باشد."
افزون بر این سه مورد، موارد دیگری نیز برای جواز غیبت گفته شده، جهت آگاهی بیشتر به: گناهان کبیره، شهید دستغیب، ج 2، ص 298301، چاپ افست جمهری / معراج السعاده، مرحوم ملا احمد نراقی، ص 412414، سازمان انتشارات جاویدان / میزان الحکمة، محمدی ری شهری، ج 7، ص 340347، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی؛ مراجعه فرمایید.
eporsesh.com
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر والدین شخص واجباتی یا محرماتی ر انجام بدهند، طریقه ی امر به معروف و نهی از منکر آنها چگونه می باشد؟
- [سایر] آیا ترک امر به معروف و نهی از منکر درست است؟ چگونه سعی در انجام امر به معروف و نهی از منکر بکنیم و شرایط آن چیست؟
- [سایر] عوامل کم رنگ شدن بحث امر به معروف و نهی از منکر را از نظر تاریخی بیان کنید؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر کسی در بین جمع، غیبت بکند و مطمئن باشیم امر به معروف و نهی از منکر در او تأثیر نمی کند، وظیفه ما چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر کسی در بین جمع، غیبت بکند و مطمئن باشیم امر به معروف و نهی از منکر در او تأثیر نمی کند، وظیفه ما چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] نظر معظم له در خصوص تعریف و قلمرو حریم خصوصی افراد چیست؟ آیا تجسس در امور دیگران حتی با هدف امر به معروف و نهی از منکر، خود منکر به شمار نمیآید؟ آیا در بحث امر به معروف و نهی از منکر، تجسس در حریم شخصی دیگران از باب انجام این دو فریضة بزرگ را میتوان مصداق مفسدهای به شمار آورد که ترتیب آن موجب رفع تکلیف امر به معروف و نهی از منکر میشود؟
- [آیت الله اردبیلی] نظر معظم له در خصوص تعریف و قلمرو حریم خصوصی افراد چیست؟ آیا تجسس در امور دیگران حتی با هدف امر به معروف و نهی از منکر، خود منکر به شمار نمیآید؟ آیا در بحث امر به معروف و نهی از منکر، تجسس در حریم شخصی دیگران از باب انجام این دو فریضة بزرگ را میتوان مصداق مفسدهای به شمار آورد که ترتیب آن موجب رفع تکلیف امر به معروف و نهی از منکر میشود؟
- [آیت الله سبحانی] شخصی در راه امر به معروف و نهی از منکر به قتل می رسد آیا می توان بر روی سنگ قبر آن مقتول کلمه (شهید در راه امر به معروف و نهی از منکر) نوشت؟
- [آیت الله بهجت] آیا بر کسی که راه و روش امر به معروف و نهی از منکر را نمی داند، واجب است امر به معروف و نهی ازمنکر کند یا نه؟
- [آیت الله خامنه ای] کسی که می خواهد شخصی را امر به معروف و نهی از منکر نماید، آیا باید قدرت بر آن را داشته باشد؟ در چه زمانی امر به معروف و نهی از منکر بر او واجب می شود؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] به طور کلی در امر به معروف و نهی از منکر انسان باید با توجه به اهمیت معروف یا منکر در مقایسه با ضرر یا مؤونه ای که امر به معروف و نهی از منکر دارد اقدام کند که اگر اهمیت معروف یا منکر کمتر از ضرر و مؤونه امر به معروف و نهی از منکر باشد واجب نیست بلکه جایز نیست. و اگر اهمیت معروف و منکر بسیار زیادتر از ضرر و مؤونه نهی از منکر و امر به معروف باشد واجب است، هر چند ضرر زیادی داشته باشد و حتی اگر متوقف بر بذل جان و مال باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] هدف امر به معروف برپایی واجب، وهدف نهی از منکر جلوگیری از حرام است; بنابراین در امر به معروف ونهی از منکر قصد قربت معتبر نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] هر گاه شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر برای مکلف به علم یا اطمینان ثابت شد امر به معروف و نهی از منکر واجب می شود و اگر وجود یکی از شرایط مشکوک باشد واجب نیست
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . چون مقصود از امر به معروف و نهی از منکر آن است که مرتکب فعل حرام و ترک واجب، این عمل را ترک کند، پس اگر به مجرد اظهار کراهت از این عمل - ولو به اعراض و ترک معاشرت و مراوده- مرتکب، مرتدع میشود و ترک میکند، کافی است در اداء وظیفه امر به معروف و نهی از منکر، و حاجت به امر و نهی علاوه نیست، و این، درجه اول از امر به معروف و نهی از منکر است.
- [آیت الله اردبیلی] بیان مسأله شرعی در امر به معروف و نهی از منکر کفایت نمیکند، بلکه باید مکّلف امر و نهی کند؛ مگر آن که مقصود از امر به معروف و نهی از منکر، با بیان حکم شرعی حاصل شود و یا طرف مقابل، از آن امر و نهی بفهمد.
- [امام خمینی] بیان مسأله شرعیه کفایت نمیکند در امر به معروف و نهی از منکر بلکه باید مکلف امر و نهی کند. مگر آن که مقصود از امر به معروف و نهی از منکر، از بیان حکم شرعی حاصل شود و یا طرف مقابل از آن امر و نهی بفهمد.
- [آیت الله مظاهری] در امر به معروف و نهی از منکر بیان مسئله شرعیه کفایت میکند و لازم نیست به صورت امر و نهی باشد.
- [آیت الله نوری همدانی] در امر به معروف و نهی از منکر قصد قربت معتبر نیست ، بلکه مقصود اقامة واجب و جلوگیری از حرام است . شرایط امر به معروف ونهی از منکر :
- [آیت الله نوری همدانی] بیان مسأله شرعیّه کفایت نمی کند در امر به معروف و نهی از منکر بلکه باید مکلّف امر و نهی کند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در امر به معروف و نهی از منکر بیان مسأله شرعیه کفایت نمی کند، بلکه باید مکلف امر و نهی کند.