آیا ترک امر به معروف و نهی از منکر درست است؟ چگونه سعی در انجام امر به معروف و نهی از منکر بکنیم و شرایط آن چیست؟
ترک امر به معروف و نهی از منکر ترک امر به معروف و نهی از منکر از رذایل و مهلکات است که زیان و ضرر آن به همه می رسد و موجب فساد و عذاب جامعه و فراموش شدن احکام دین و شریعت سیّد المرسلین می گردد؛ زیرا هر کس به نوبه ی خود می گوید به من چه مربوط است که فلانی چه می کند. در آیات و روایات زیاد از آن مذمّت و بدگویی شده است. خداوند تبارک و تعالی می فرماید: (لَوْ لا یَنْهاهُمُ الرَّبّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما کانُوا یَصْنَعُونَ)؛[1] چرا دانشمندان و دانایان از گفتار گناه آنان و خوردن حرامشان جلوگیری نمی کنند؛ چه قدر بدکاری انجام می دهند. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نیز می فرمایند: ما من قوم عملوا بالمعاصی و فیهم من یقدر ان ینکر علیهم فلم یفعل الاّ یوشک ان یعمّهم الله بعذاب من عنده[2]؛ هیچ گروهی نیست که گناه و معصیت کند و در میان آنان کسی باشد که توانایی جلوگیری آنها را داشته باشد، و آنان را منع نکند، مگر بیم آن می رود که خداوند عذابی از طرف خود بر همه ی آنان فرو فرستد. از حضرت باقر(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: خداوند متعال به شعیب نبی(علیه السلام) وحی کرد که من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم کرد؛ چهل هزار نفر از بدان و شصت هزار نفر از نیکان. عرض کرد: پروردگارا چرا نیکان عذاب شوند؟ خطاب رسید به جهت آن که سهل انگاری نموده و با بدان مماشات کردند و از غضب من غضبناک نگردیدند[3]. امیرالمؤمنین(علیه السلام) در نهج البلاغه[4] مردم را در مورد امر به معروف و نهی از منکر چهار قسم نموده اند: قسم اوّل، کسانی که منکرات را با دل و زبان و عمل انکار می کنند و تمام خصلت های نیک را به جا می آورند؛ قسم دوّم، آنان که به زبان و دل انکار می کنند، ولی عملا جلوگیری نمی کنند، این ها به دو خصلت نیک چنگ زده اند و انکار به دست و عمل را تباه ساخته اند؛ قسم سوّم، آنان که فقط به دل انکار می کنند، ولی به زبان و عمل جلوگیری نمی کنند؛این ها دو خصلت نیک را رها نموده اند (زیرا بدون انکار به زبان و عمل اثری حاصل نمی شود قسم چهارم آنان که حتی به دل هم از منکرات ناراحت نمی شوند که هر سه خصلت پسندیده را عمل نمی کنند. حضرت می فرمایند: فذلک میّت الاحیآء؛ اینان مرده ی به صورت زنده اند (هیچ فرقی با مردگان ندارند). حضرت می فرمایند: تمام کارهای نیک، حتی جهاد فی سبیل الله، در نزد امر به معروف و نهی از منکر، مثل آب دهان در مقابل دریای موّاج پهناور است (زیرا قوام دین و قرآن، به امر به معروف و نهی از منکر بستگی دارد) و بدانید که امر به معروف و نهی از منکر نه اجل را نزدیک می کند و نه رزق و روزی را کم می نماید (پس از ترس جان یا کم شدن مال در اثر خشم و غضب مردم، این عبادت مهم را ترک نکنید). بهترین امر به معروف و نهی از منکر، گفتن یک سخن حقّ و درست نزد حاکم ستمگر است[5]. اکنون که کوتاهی در امر به معروف و نهی از منکر، بسیار نهی شده و مورد خشم خدا و پیامبر و اسلام عزیز قرار گرفته است، پس وای به حال کسانی که برعکس، نهی از معروف و امر به منکر می کنند. در این خصوص، یک حدیث نقل می کنیم. رسول خدا(صلی الله علیه وآله)می فرمایند: کیف بکم اذا فسدت نسائکم و فسق شبابکم و لم تأمروا بالمعروف و لم تنهوا عن المنکر فقیل و یکون ذلک یا رسول الله قال نعم و شرّ من ذلک کیف بکم اذا امرتم بالمنکر و نهیتم عن المعروف فقیل له یا رسول الله و یکون ذلک قال نعم و شر من ذلک کیف بکم اذا رأیتم المعروف منکراً و المنکر معروفاً[6]؛ چگونه خواهید بود هرگاه زنانتان فاسد، و جوانانتان فاسق گردند و امر به معروف و نهی از منکر نکنید؟ پس گفته شد: مگر چنین چیزی خواهد شد؟ فرمودند: آری بدتر از آن، چگونه خواهید بود هنگامی که امر به منکر و نهی از معروف کنید؟ باز گفته شد: یا رسول الله؛ مگر چنین چیزی می شود؟ فرمودند: آری و بدتر از آن؛ چگونه خواهید بود که تشخیص شما غلط شود و معروف در نظر شما منکر گردد و منکر در نظر شما معروف باشد. آیا در بعضی موارد این چنین نشده است؟ سعی در امر به معروف و نهی از منکر و ضد این صفت، سعی و اهتمام در امر به معروف و نهی از منکر است که از بزرگ ترین و مهم ترین دستورهاو واجبات دینی است، که محور و اساس شعایر دینی و هدف بعثت انبیا و جانشینان آنان است. بر هر مؤمن واجب است که امر به واجبات و نهی از محرّمات نماید و نیز مستحب است که امر به مستحبّات و نهی از مکروهات نماید. خداوند تبارک و تعالی می فرماید: (وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ)؛[7]باید حتماً جمعی از شما باشند که مردم را به نیکی دعوت، و به معروف وادار، و از منکر جلوگیری نمایند و اینان رستگاران اند. رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرمایند: انّ قوماً رکبوا سفینة فی البحر و اقتسموا فصار کلّ واحد منهم موضعه فنقّر رجل موضعه بفاس فقالوا ما تصنع؟ قال هو مکانی اصنع به ما شئت فان اخذوا علی یدیه نجا و نجوا و ان لم یأخذوا علی یدیه هلک و هلکوا. در این روایت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) اجتماع را تشبیه فرموده به جمعی که هر کسی در جایی در کشتی نشسته باشند و بعد یک نفر با تیشه ای جای خود را سوراخ کند، وقتی از او بپرسند چرا این کار را می کنی، بگوید این جای اختصاصی من است و می خواهم آن جا را سوراخ کنم؛ اگر جلوی او را بگیرند، هم او نجات پیدا می کند و هم بقیه و اگر جلویش را نگیرند، هم او غرق می شود و هم اهل کشتی؛ و شاید بعضی از بلاهای عمومی، مثل قحطی، گرانی، کمی باران، زلزله، جنگ، و یا، تسلّط ستمکاران و... اثر ترک این واجب، یعنی امر به معروف و نهی از منکر باشد، که مضمون بعضی از روایات است.[8] خدا بهتر می داند. شرایط امر به معروف و نهی از منکر علما می فرمایند: امر به معروف و نهی از منکر چهار شرط دارد: اوّل این که، احتمال اثر در آن بدهد، پس اگر بداند که اثر نمی کند لازم نیست امر به معروف و نهی از منکر کند؛ دوّم این که، خود آمر و ناهی، فعل واجب و حرام را درست بداند، پس اگر بر او مسلّم نباشد که این کار واجب یا حرام است لازم نیست؛ سوّم این که، سبب ضرر و زیان به خود یا مسلمان دیگری نشود؛ چهارم این که، علم به صدور حرام یا ترک واجب از طرف داشته باشد، پس به مجرّد احتمال یا ظن لازم نیست، بلکه نباید پی جویی و تجسس بنماید. در ضمن باید امر به معروف و نهی از منکر با ملایمت و خوش خلقی و صبر و به خاطر خیرخواهی و خلوص نیّت باشد، نه این که با تندی و خشونت یا به قصد تحقیر و خود بزرگ نمایی از اظهار علم و دانش و... باشد که چه بسا نتیجه به عکس گرفته شود؛ هم چنین مراتب نهی از منکر ابتدا به دل، سپس به زبان و ارشاد و هدایت و نصیحت و بعد به بازداشتن به دست و عمل و جلوگیری از وقوع معصیت، گرچه به زدن باشد، که در کتب فقهی تفصیل آن را فرموده اند. ناگفته نماند که وجوب امر به معروف و نهی از منکر، وجوب کفایی است؛ یعنی یک نفر که انجام داد از دیگران برداشته می شود، مگر آن که شخص دوّم احتمال اثر بیش تری در طرف بدهد، یا زودتر به نتیجه برسد. پی نوشتها: [1]. سوره ی مائده، آیه ی 66. [2]. جامع السعادات، ج 2، ص 180. [3]. جامع السعادات، ج 2، ص 181، و بحار، ج 100، ص 81. [4]. نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص 1263. [5]. نهج البلاغه، محمد عبده، ج 2، ص 225، و نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص 253. [6]. جامع السعادات، ج 2، ص 182؛ وسائل الشیعة، ج 11، ص 396، و بحارالانوار، ج 100. ص 74. [7]. سوره ی آل عمران، آیه ی 104. [8]. سفینة البحار، ج 8، ص 388. منبع: دروس اخلاق اسلامی، سید محمد علی جزایری (آل غفور)، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه
عنوان سوال:

آیا ترک امر به معروف و نهی از منکر درست است؟ چگونه سعی در انجام امر به معروف و نهی از منکر بکنیم و شرایط آن چیست؟


پاسخ:

ترک امر به معروف و نهی از منکر
ترک امر به معروف و نهی از منکر از رذایل و مهلکات است که زیان و ضرر آن به همه می رسد و موجب فساد و عذاب جامعه و فراموش شدن احکام دین و شریعت سیّد المرسلین می گردد؛ زیرا هر کس به نوبه ی خود می گوید به من چه مربوط است که فلانی چه می کند. در آیات و روایات زیاد از آن مذمّت و بدگویی شده است. خداوند تبارک و تعالی می فرماید:
(لَوْ لا یَنْهاهُمُ الرَّبّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما کانُوا یَصْنَعُونَ)؛[1] چرا دانشمندان و دانایان از گفتار گناه آنان و خوردن حرامشان جلوگیری نمی کنند؛ چه قدر بدکاری انجام می دهند.
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نیز می فرمایند:
ما من قوم عملوا بالمعاصی و فیهم من یقدر ان ینکر علیهم فلم یفعل الاّ یوشک ان یعمّهم الله بعذاب من عنده[2]؛ هیچ گروهی نیست که گناه و معصیت کند و در میان آنان کسی باشد که توانایی جلوگیری آنها را داشته باشد، و آنان را منع نکند، مگر بیم آن می رود که خداوند عذابی از طرف خود بر همه ی آنان فرو فرستد.
از حضرت باقر(علیه السلام) روایت شده که فرمودند:
خداوند متعال به شعیب نبی(علیه السلام) وحی کرد که من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم کرد؛ چهل هزار نفر از بدان و شصت هزار نفر از نیکان. عرض کرد: پروردگارا چرا نیکان عذاب شوند؟ خطاب رسید به جهت آن که سهل انگاری نموده و با بدان مماشات کردند و از غضب من غضبناک نگردیدند[3].
امیرالمؤمنین(علیه السلام) در نهج البلاغه[4] مردم را در مورد امر به معروف و نهی از منکر چهار قسم نموده اند: قسم اوّل، کسانی که منکرات را با دل و زبان و عمل انکار می کنند و تمام خصلت های نیک را به جا می آورند؛ قسم دوّم، آنان که به زبان و دل انکار می کنند، ولی عملا جلوگیری نمی کنند، این ها به دو خصلت نیک چنگ زده اند و انکار به دست و عمل را تباه ساخته اند؛ قسم سوّم، آنان که فقط به دل انکار می کنند، ولی به زبان و عمل جلوگیری نمی کنند؛این ها دو خصلت نیک را رها نموده اند (زیرا بدون انکار به زبان و عمل اثری حاصل نمی شود قسم چهارم آنان که حتی به دل هم از منکرات ناراحت نمی شوند که هر سه خصلت پسندیده را عمل نمی کنند. حضرت می فرمایند:
فذلک میّت الاحیآء؛ اینان مرده ی به صورت زنده اند (هیچ فرقی با مردگان ندارند).
حضرت می فرمایند: تمام کارهای نیک، حتی جهاد فی سبیل الله، در نزد امر به معروف و نهی از منکر، مثل آب دهان در مقابل دریای موّاج پهناور است (زیرا قوام دین و قرآن، به امر به معروف و نهی از منکر بستگی دارد) و بدانید که امر به معروف و نهی از منکر نه اجل را نزدیک می کند و نه رزق و روزی را کم می نماید (پس از ترس جان یا کم شدن مال در اثر خشم و غضب مردم، این عبادت مهم را ترک نکنید). بهترین امر به معروف و نهی از منکر، گفتن یک سخن حقّ و درست نزد حاکم ستمگر است[5]. اکنون که کوتاهی در امر به معروف و نهی از منکر، بسیار نهی شده و مورد خشم خدا و پیامبر و اسلام عزیز قرار گرفته است، پس وای به حال کسانی که برعکس، نهی از معروف و امر به منکر می کنند. در این خصوص، یک حدیث نقل می کنیم. رسول خدا(صلی الله علیه وآله)می فرمایند:
کیف بکم اذا فسدت نسائکم و فسق شبابکم و لم تأمروا بالمعروف و لم تنهوا عن المنکر فقیل و یکون ذلک یا رسول الله قال نعم و شرّ من ذلک کیف بکم اذا امرتم بالمنکر و نهیتم عن المعروف فقیل له یا رسول الله و یکون ذلک قال نعم و شر من ذلک کیف بکم اذا رأیتم المعروف منکراً و المنکر معروفاً[6]؛ چگونه خواهید بود هرگاه زنانتان فاسد، و جوانانتان فاسق گردند و امر به معروف و نهی از منکر نکنید؟ پس گفته شد: مگر چنین چیزی خواهد شد؟ فرمودند: آری بدتر از آن، چگونه خواهید بود هنگامی که امر به منکر و نهی از معروف کنید؟ باز گفته شد: یا رسول الله؛ مگر چنین چیزی می شود؟ فرمودند: آری و بدتر از آن؛ چگونه خواهید بود که تشخیص شما غلط شود و معروف در نظر شما منکر گردد و منکر در نظر شما معروف باشد.
آیا در بعضی موارد این چنین نشده است؟
سعی در امر به معروف و نهی از منکر
و ضد این صفت، سعی و اهتمام در امر به معروف و نهی از منکر است که از بزرگ ترین و مهم ترین دستورهاو واجبات دینی است، که محور و اساس شعایر دینی و هدف بعثت انبیا و جانشینان آنان است. بر هر مؤمن واجب است که امر به واجبات و نهی از محرّمات نماید و نیز مستحب است که امر به مستحبّات و نهی از مکروهات نماید. خداوند تبارک و تعالی می فرماید:
(وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ)؛[7]باید حتماً جمعی از شما باشند که مردم را به نیکی دعوت، و به معروف وادار، و از منکر جلوگیری نمایند و اینان رستگاران اند.
رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرمایند:
انّ قوماً رکبوا سفینة فی البحر و اقتسموا فصار کلّ واحد منهم موضعه فنقّر رجل موضعه بفاس فقالوا ما تصنع؟ قال هو مکانی اصنع به ما شئت فان اخذوا علی یدیه نجا و نجوا و ان لم یأخذوا علی یدیه هلک و هلکوا.
در این روایت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) اجتماع را تشبیه فرموده به جمعی که هر کسی در جایی در کشتی نشسته باشند و بعد یک نفر با تیشه ای جای خود را سوراخ کند، وقتی از او بپرسند چرا این کار را می کنی، بگوید این جای اختصاصی من است و می خواهم آن جا را سوراخ کنم؛ اگر جلوی او را بگیرند، هم او نجات پیدا می کند و هم بقیه و اگر جلویش را نگیرند، هم او غرق می شود و هم اهل کشتی؛ و شاید بعضی از بلاهای عمومی، مثل قحطی، گرانی، کمی باران، زلزله، جنگ، و یا، تسلّط ستمکاران و... اثر ترک این واجب، یعنی امر به معروف و نهی از منکر باشد، که مضمون بعضی از روایات است.[8] خدا بهتر می داند.
شرایط امر به معروف و نهی از منکر
علما می فرمایند: امر به معروف و نهی از منکر چهار شرط دارد:
اوّل این که، احتمال اثر در آن بدهد، پس اگر بداند که اثر نمی کند لازم نیست امر به معروف و نهی از منکر کند؛
دوّم این که، خود آمر و ناهی، فعل واجب و حرام را درست بداند، پس اگر بر او مسلّم نباشد که این کار واجب یا حرام است لازم نیست؛
سوّم این که، سبب ضرر و زیان به خود یا مسلمان دیگری نشود؛ چهارم این که، علم به صدور حرام یا ترک واجب از طرف داشته باشد، پس به مجرّد احتمال یا ظن لازم نیست، بلکه نباید پی جویی و تجسس بنماید. در ضمن باید امر به معروف و نهی از منکر با ملایمت و خوش خلقی و صبر و به خاطر خیرخواهی و خلوص نیّت باشد، نه این که با تندی و خشونت یا به قصد تحقیر و خود بزرگ نمایی از اظهار علم و دانش و... باشد که چه بسا نتیجه به عکس گرفته شود؛ هم چنین مراتب نهی از منکر ابتدا به دل، سپس به زبان و ارشاد و هدایت و نصیحت و بعد به بازداشتن به دست و عمل و جلوگیری از وقوع معصیت، گرچه به زدن باشد، که در کتب فقهی تفصیل آن را فرموده اند. ناگفته نماند که وجوب امر به معروف و نهی از منکر، وجوب کفایی است؛ یعنی یک نفر که انجام داد از دیگران برداشته می شود، مگر آن که شخص دوّم احتمال اثر بیش تری در طرف بدهد، یا زودتر به نتیجه برسد.
پی نوشتها:
[1]. سوره ی مائده، آیه ی 66.
[2]. جامع السعادات، ج 2، ص 180.
[3]. جامع السعادات، ج 2، ص 181، و بحار، ج 100، ص 81.
[4]. نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص 1263.
[5]. نهج البلاغه، محمد عبده، ج 2، ص 225، و نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص 253.
[6]. جامع السعادات، ج 2، ص 182؛ وسائل الشیعة، ج 11، ص 396، و بحارالانوار، ج 100. ص 74.
[7]. سوره ی آل عمران، آیه ی 104.
[8]. سفینة البحار، ج 8، ص 388.
منبع: دروس اخلاق اسلامی، سید محمد علی جزایری (آل غفور)، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین