الف) قبل از پرداختن به پاسخ پرسش شما جهت مقدمه باید گفت که، برای وجود "بهشت و دوزخ" در بین مفسران دونظریه است: 1. بهشت و دوزخ در باطن و درون این جهانند و بعضی از پرهیزکاران که درک و دیدی در این جهان دارند، (چشم برزخی دارند) بهشت و دوزخ را نیز میتوانند با چشم حقیقت خود ببینند; مثل اینکه به وسیله فرستندهای بسیار قوی صدای صوت دلنشین قرآن را در همه جای زمین پخش کنیم، و در نقطه دیگر زمین، از فرستنده دیگری با همان قدرت، صدایی فوقالعاده دلخراش و ناراحت کننده، به همه جای زمین پراکنده شود. 2. عالم آخرت و بهشت و دوزخ بر این عالم محیط است، و به اصطلاح، این جهان در شکم و درون آن جهان قرار گرفته است; مثل عالم جنین که در درون عالم دنیا است. اگر میبینیم که قرآن میگوید: وسعت بهشت به اندازة وسعت آسمانها و زمین است; بدین جهت است که انسان چیزی وسیعتر از آسمان و زمین در این عالم نمیشناسد تا مقیاس سنجش قرار گیرد. این دو نظریه مطابق آیات و روایات است. "وَسَارِعُوَّاْ إِلَیَ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمََوَ َتُ وَالاْ ?َرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ ;(آل عمران،133) به سوی آمرزش خدا و بهشتی که پهنا و فراخی آن به اندازة وسعت آسمانها و زمین است سبقت بگیرید، بهشتی که برای پرهیزکاران فراهم شده است." از امیرمؤمنان علیپرسیدند: اگر بهشت به اندازة آسمانها و زمین است، پس جهنم کجاست؟ فرمود: "وقتی شب میآید، روز کجاست؟."(الفضائل، شاذان بن جبرئیل، ج 1، ص 149، انتشارات رضی، قم.) و نیز پرسیدند: بهشت و جهنم کجاست؟ فرمود: "بهشت در آسمانها و جهنم در زمین است."(الخصال، صدوق;، ج 2، ص 597، انتشارات جامعه مدرسین.) www.eporsesh.com
وجود بهشت و جهنم بدیهی و آشکار است; اگر به طور فرض، مکانی برای آنها در نظر بگیریم، بهشت و جهنم کجاست؟
الف) قبل از پرداختن به پاسخ پرسش شما جهت مقدمه باید گفت که، برای وجود "بهشت و دوزخ" در بین مفسران دونظریه است:
1. بهشت و دوزخ در باطن و درون این جهانند و بعضی از پرهیزکاران که درک و دیدی در این جهان دارند، (چشم برزخی دارند) بهشت و دوزخ را نیز میتوانند با چشم حقیقت خود ببینند; مثل اینکه به وسیله فرستندهای بسیار قوی صدای صوت دلنشین قرآن را در همه جای زمین پخش کنیم، و در نقطه دیگر زمین، از فرستنده دیگری با همان قدرت، صدایی فوقالعاده دلخراش و ناراحت کننده، به همه جای زمین پراکنده شود.
2. عالم آخرت و بهشت و دوزخ بر این عالم محیط است، و به اصطلاح، این جهان در شکم و درون آن جهان قرار گرفته است; مثل عالم جنین که در درون عالم دنیا است. اگر میبینیم که قرآن میگوید: وسعت بهشت به اندازة وسعت آسمانها و زمین است; بدین جهت است که انسان چیزی وسیعتر از آسمان و زمین در این عالم نمیشناسد تا مقیاس سنجش قرار گیرد.
این دو نظریه مطابق آیات و روایات است. "وَسَارِعُوَّاْ إِلَیَ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمََوَ َتُ وَالاْ ?َرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ ;(آل عمران،133) به سوی آمرزش خدا و بهشتی که پهنا و فراخی آن به اندازة وسعت آسمانها و زمین است سبقت بگیرید، بهشتی که برای پرهیزکاران فراهم شده است."
از امیرمؤمنان علیپرسیدند: اگر بهشت به اندازة آسمانها و زمین است، پس جهنم کجاست؟ فرمود: "وقتی شب میآید، روز کجاست؟."(الفضائل، شاذان بن جبرئیل، ج 1، ص 149، انتشارات رضی، قم.)
و نیز پرسیدند: بهشت و جهنم کجاست؟ فرمود: "بهشت در آسمانها و جهنم در زمین است."(الخصال، صدوق;، ج 2، ص 597، انتشارات جامعه مدرسین.)
www.eporsesh.com
- [سایر] چرا خداوند در قرآن میفرماید: در قیامت جهنم را به شما (آشکار) میکنیم، ولی بهشت را میفرماید (نزدیک) میکنیم؟
- [سایر] تفاوت بین بهشت و جهنم از نظر اسلام و ادیان دیگر چیست؟
- [آیت الله مظاهری] در سایتی، موضوعی در مورد آنکه اکثریت زنان به جهنم می روند و زنان اندکی به بهشت می روند با تکیه بر احادیث و روایات آورده شده است. و با نقل برخی احادیث، زنان را ناقص العقل و اهل جهنّم خوانده است. آیا این گونه مطالب از نظر شما صحیح است؟
- [آیت الله مظاهری] با توجّه به این که شوهر اینجانب حدود پنج سال پیش بر اثر شکستی که در کار خوردند حدود پنج میلیون ضرر کردند و ما مجبور شدیم برای جبران ضرر، خانه مسکونی خود را بفروشیم و در یک اتاق با سه بچّه زندگی کنیم که برای خود و فرزندانم بسیار مشکل است و درآمد شوهرم از اوّل زندگی تا حال حاضر به گونهای بوده که فقط گذران زندگی را بتوانیم داشته باشیم و هیچ گونه پس اندازی نداشته و نداریم، بعد از حدود دو سال پدر و مادر اینجانب فوت نمودند و مقداری ارث به بنده رسید که کلّ این مقدار را برای خرید یک خانه دادهام و برای قابل نشیمن شدن خانه خریداری شده باید پنج میلیون وام مسکن بگیریم، لذا خواهشمند است مشخّص نمایید آیا اینجانب از نظر شرعی مستطیع میباشم؟ و میتوانم به جای مادرم به مکّه بروم؟ چون ایشان وصیّت کردهاند که از پول فروش خانه خودشان مکّهای برایشان برویم.
- [سایر] در قرآن آمده است: "ما همانا هم کسانی را که پیامبر برای ایشان فرستاده شده و هم پیامبران را مورد سوال قرار خواهیم داد".(اعراف، 6) باز در جای دیگر می فرماید: "قطعا در باره آنچه که انجام می دهید مورد سوال واقع خواهید شد". (نحل 93) راجع به این دو آیه دو سوال مهم به نظر می رسد: 1. از آیات فوق فهمیده می شود که سوال در روز قیامت عمومی است و شامل پیامبران هم می شود. اگر چنین است پس آیات و احادیثی که دلالت بر ورود برخی به بهشت و یا جهنم بدون حساب دارد، را باید چگونه معنا نمود؟ 2. اگر برخی از مؤمنان بدون حساب به بهشت می روند. آیا در این جهت پیامبران از آنها پایین ترند؟
- [سایر] سلام. با توجه به اینکه خداوند خلاق است و ازلی و ابدی، و خلق او نیز ازلی است و ابدی است، آیا میتوان گفت که قبل از جهان ما جهانهای دیگری نیز بوده، هستند و خواهند بود. از نظر ماهیت فیزیکی؟ و با توجه به احادیث که گفته میشود خلق خدا بعد از ما هم ادامه دارد و.... زیرا پژوهشهای روز فیزیک به دنبال این هستند که نظریه چند جهانی(multiverse) را برای قبل از بیگ بنگ و در بازه زمانی عمر جهان توضیح و حتی اثبات کنند. سؤال واضح بنده این است که با فرض در نظر گرفتن درستی این نظریه و وجود جهانهایی با ماهیت متفاوت یا مشابه با این جهان، آیا میتوان گفت که همه ما انسانها از یک نفس واحد هستیم، در جهانهای متفاوت و حسابرسی هر جهان جداگانه است، دقیقاً منظور علمای عرفانی اسلامی از عوالم دیگر چیست؟ آیا منِ دیگری در جهانی دیگر در وضعیتی مشابه یا متفاوت وجود دارد؟ یا شخصیت انسانی در کار نیست؟ آیا هبوط به این دنیا به منزله جهنمی است برای بهشت اولی گفته مسیحیان؟ و دوزخ به منزله جهنمی برای اعمال دنیا؟ آیا این توالی ادامه دارد، تا هر نفسی عذاب گناهان را بچشد و سپس به جایگاه اصلی یعنی بهشت اولی برسد؟ آیا خلق خداوند خلاق همان وجه او است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] سوال بنده در مورد عمل شبیه سازی انسان است. اینکه علاوه بر مطلع شدن از حلال یا حرام بودن این عمل می خواهم بدانم که برای انسانی که از این شیوه به وجود می آید ((منظور انسانی که چند سال پیش در ایران از این طریق به وجود آمده )) آیا زندگی این شخص بدون حضور خداوند و بدون داشتن روحی پاک تا ابد جریان دارد یا برای این انسان خدا و بهشت و جهنم و سایر احکام و ...معنی دارد یا خیر؟ آیا خدا این انسان را جزو بند گان خویش می داند؟ آیا این انسان از نظر حقوق بشری با انسان های دیگر در یک طراز قرار دارد؟ و آیا انسان حق ازدواج دارد؟
- [سایر] خداوند در چندین جا در قرآن کریم اصحاب را ستوده است، او تعالی می فرماید: ﴿وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَالَّذِینَ هُمْ بِآیاتِنَا یُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالْأِنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾. (الأعراف: 156 157). (و رحمتم همه چیز را فراگرفته؛ و آن را برای آنها که تقوا پیشه کنند، و زکات را بپردازند، و آنها که به آیات ما ایمان میآورند، مقرر خواهم داشت! همانها که از فرستاده (خدا)، پیامبر (امی) پیروی می کنند؛ پیامبری که صفاتش را، در تورات و انجیلی که نزدشان است، می یابند؛ آنها را به معروف دستور می دهد، و از منکر باز می دارد؛ اشیا پاکیزه را برای آنها حلال می شمرد، و ناپاکیها را تحریم می کند؛ و بارهای سنگین، و زنجیرهایی را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر می دارد، پس کسانی که به او ایمان آوردند، و حمایت و یاریش کردند، و از نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنان رستگارانند). و می فرماید: ﴿الَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِیمٌ * الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَاناً وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ﴾. (آل عمران: 172 173). و می فرماید: ﴿وَإِنْ یُرِیدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ * وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً مَا أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ﴾. (الأنفال: 62 63). و می فرماید: ﴿یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ﴾. (الأنفال: 64). و خداوند می فرماید: ﴿کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ﴾. (آل عمران: 110). و می فرماید: ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْأِنْجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَی عَلَی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِیماً﴾. (الفتح: 29). (محمد –صلی الله علیه وآله وسلم- فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود می بینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را می طلبند (تا آنان را به بهشت وارد نماید)؛ نشانه (اطاعت) آنها (از خداوند) در صورتشان از اثر سجده (و عبادت) نمایان است مراد این است که اثر عبادت و صلاح و اخلاص برای خداوند متعال، بر چهره مؤمن آشکار می شود؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است، همانند زراعتی که جوانه های خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و بقدری نمو و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وا می دارد؛ این برای آن است که کافران را به خشم آورد، (یعنی: حق تعالی مسلمانان را بسیار نیرومند می گرداند تا مایه خشم و غیظ کافران گردند، ولی) کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظیمی (که بهشت است) داده است. (البته این مثل، شامل صحابه رسول الله -صلی الله علیه وآله وسلم- و همه کسانی از افواج ایمان و لشکریان اسلام در گذار عصرها و نسلها می شود که نقش قدمشان را دنبال، و بر راه و روش ایشان رهرو باشند.)) و آیات زیاد دیگری هست که خداوند در آن اصحاب را میستاید. و شیعیان می گویند اصحاب در دوران حیات پیامبر -صلی الله علیه وآله وسلم- مؤمن بوده اند، اما بعد از وفات او مرتد شده اند، عجیب است! چگونه همه اصحاب بعد از وفات پیامبر -صلی الله علیه وآله وسلم- به اتفاق همه مرتد شدند؟! و چرا آنها باید از دین بر گردند و مرتدّ شوند؟! مگر آن که شما شیعیان بگویید که آنها با خلیفه کردن ابوبکر مرتد شدند، پس ما به شما می گوییم: چرا اصحاب به اتفاق همه با ابوبکر بیعت کردند؟ آیا از ابوبکر می ترسیدند؟ و آیا ابوبکر دارای قدرت بود و از آنها به زور بیعت گرفت؟ ابوبکر از قبیلة بنی تیم قریش بود که افراد این قبیله از افراد دیگر قبیله های قریش کمتر بودند و از میان قبایل قریش بنی هاشم و بنی عبدالدار و بنی مخزوم افرادشان بیشتر و مهم تر بودند. پس وقتی ابوبکر توانایی نداشت که به زور از اصحاب بیعت بگیرد، چرا اصحاب به خاطر او جهاد می کردند آیا این به خاطر ایمان و یاری کردن و پیشگام بودنش در اسلام نبود؟!