امام مهدی علیه السلام، ادامه امام حسین علیه السلام است و انتظار، ادامه عاشورا و برآمده از آن. امام مهدی علیه السلام، فرزند امام حسین علیه السلام است و فرهنگ انتظار، برآمده از فرهنگ عاشورا و انتظارِ حسین دیگری را کشیدن. این دو پیوندی دیرین و مستحکم با یکدیگر دارند. یکی پشتوانه فرهنگی و زمینه ساز، برای دیگری است؛ یکی رمز حیات شیعه است و دیگری رمز بقای آن؛ یکی رمز قیام و بهپا خاستن شیعه است و دیگری عامل حفظ واستمرار آن؛ حضرت مهدی علیه السلام وارث عاشورا است؛ همچنان که امام حسین علیه السلام وارث پیامبران است؛ عاشورا، دریچه ای به انتظار است و انتظار، تجلّی آرزوها و آمال کربلا؛ فرهنگ عاشورا، دستمایه اساسی ومایه شکوفایی و بالندگی منتظران مهدی علیه السلام در عصر انتظار است. پیوند عاشورا و انتظار و حسین و مهدی، پیوند والد و ماولد و نورٌ علی نور است. انتظار، کربلایی دیگر است به وسعت همه جهان و مصاف حق و باطل است در زمانی دیگر؛ با این تفاوت که این بار، حق پیروز است و چهره باطل، برای همیشه دفن می شود. انتظار همان کربلا است در وسعت همه زمین و در مقطع دیگری از تاریخ. در این مقطع، فکرهای رشید از هر فرقه و ملتی، گلبانگ دعوت مهدوی را - که با ساخت و فطرت انسان ها همگون است - لبیک می گویند. انتظار، ثمره کربلا است. بدون کربلا انتظار بی معنا است. یاران مهدی، همه کربلایی اند و در فراز و فرود تاریخ، غربال شده و آبدیده اند. مگر می توان بی عاشورا، انتظاری دیگر داشت؟ انتظار بی عاشورا، انتظار بی پشتوانه است. عاشورا، انتظار برآورده نشده شیعه است و انتظار، عاشورای برآورده شده شیعه. حرکتی جهانی و به وسعت آمال همه انسان های تاریخ، پشتوانه و عقبه ای می خواهد به استحکام کربلا که هرگز به سردی و خاموشی نگراید.(1) انتظار، ادامه عاشورا، غدیر و بعثت است و ظهور، روز فرج و مخرج حسین(2) و ثمره خون او که در شریان تاریخ به جوش آمده است. انتظار، بشارتی است به حق، بر همه دردها و آلام شیعه در کربلا و تاریخ. مهدی علیه السلام، همان کسی است که باری را که حسین علیه السلام در مسیر کوفه، در کربلا به زمین گذاشت؛ به کوفه می رساند. مهدی علیه السلام پرچم افتاده حسین علیه السلام را بر خواهد افراشت و آرمان های بلند او را تحقّق خواهد بخشید. مهدی علیه السلام، بذری را که حسین علیه السلام در کربلا کاشت و دیگر امامان آن را بارور کردند و خودش در دوران غیبت به حراست آن همت گماشت، با دستان پرتوانش غرس خواهد کرد. انتظار و عاشورا، دو بال پرواز شیعه است؛ اگر این دو نبود، چشمه غدیر می خشکید. این پیوندهای روشن و گویا، از نگاه نامحرمان نیز مخفی نمانده تا آن جا که می گویند: شیعه با دو نگاه همراه است: نگاه سرخ و نگاه سبز؛ عاشورا و ظهور، با الهام از یکی انقلاب می کند و با دیگری آن را استمرار می بخشد.(3) برای ما دورماندگان از صحنه عاشورا، یک راه بیشتر نمانده و آن ثبت نام در کلاس انتظار و درآمدن در خیل منتظران است که حقیقت انتظار، همان در خیمه حسین علیه السلام بودن است. آنان که در کربلا چکاچک شمشیرها را نچشیدند، باید مرارت انتظار را به جان بخرند. عاشوراییان، پیمان خود را به آخر بردند و مهدویان با کولهبار فرهنگ شهادت، چشمانتظارند تا آن عهدی که با خدا و رسول بر پاسداری از حرم و حریم ثار الله بسته اند، به انجام برسانند: (فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر).(4) یکم. پیوندها پیوند دو فرهنگ عاشورا و انتظار از دلایل و شواهد متعددی برخوردار است. در اینجا ضمن بیان آنها، به تحلیل و رهیافت های برخاسته از آنها نیز خواهیم پرداخت.(5) 1. مهدی علیه السلام، فرزند حسین علیه السلام صدها روایت، در این باب وارد شده است که در آنها تأکید شده، امام مهدی علیه السلام نهمین فرزند حضرت حسین علیه السلام است: (قائم هذه الامة هو التاسع من ولدی).(6) 2. مهدی علیه السلام، خونخواه حسین علیه السلام در روایات متعددی، وارد شده است: (القائم منّا اذا قام طلب بثار الحسین)؛(7) (بهذا القائم انتقم منهم)؛(8) امام باقر علیه السلام در مورد آیه (و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لولیه سلطاناً فلا یسرف فی القتل)(9) می فرماید: مقصود از (من قتل مظلوماً)، حسین بن علی است که مظلوم کشته شد و ما اولیای او هستیم و قائم ما چون قیام کند، در طلب انتقام خون حسین علیه السلام برمیآید... مقتول حسین علیه السلام و ولیّ او قائم علیه السلام است.(10) 3. یاد حسین علیه السلام، کلام نخستین مهدی علیه السلام آن گاه که مهدی موعود ظهور کند، بین رکن و مقام می ایستد و چنین ندا می دهد: (الا یا اهل العالم! انا الامام القائم؛ الا یا اهل العالم! انا الصمصام المنتقم؛ الا یا اهل العالم! ان جدّی الحسین قتلوه عطشاناً؛ الا یا اهل العالم! ان جدّی الحسین طرحوه عریاناً؛ الا یا اهل العالم! ان جدّی الحسین سحقوه عدواناً).(11) 4. یا لثارات الحسین، شعار یاران مهدی علیه السلام فضل بن شاذان نقل می کند که شعار یاران مهدی علیه السلام، (یا لثارات الحسین؛ ای خونخواهان حسین) است: (انّ شعار اصحاب المهدی علیه السلام یا لثارات الحسین علیه السلام).(12) 5. یاری حسین علیه السلام، یاری مهدی علیه السلام حضرت سکینه سلام الله علیها نقل می کند: امام حسین علیه السلام شبی در کربلا، خطاب به یاران خود فرمود: (... و قد قال جدی رسول الله صلی الله علیه و آله: ولدی حسینٌ یقتل بطفّ کربلا غریباً وحیداً عطشاناً فریداً. فمن نصره فقد نصرنی ونصر ولده الحجة ولو نصرنا بلسانه فهو فی حزبنا یوم القیامة؛ همانا جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: فرزند من حسین در زمین کربلا، غریب و تنها، عطشان و بیکس، کشته می شود. کسی که او را یاری کند، مرا و فرزندش مهدی را یاری کرده است و هر کس به زبان خود، ما را یاری کند، فردای قیامت در حزب ما خواهد بود).(13) 6. یکسانی القاب حسین علیه السلام و مهدی علیه السلام القاب (ثار الله)، (الوتر الموتور) و (الطرید الشرید)، القاب مشترک حسین علیه السلام و مهدی علیه السلام است: (ولکن صاحب هذا الامر الطرید الشرید الموتور بابیه..).(14) (السلام علیک یا باب الله والسلام علیک یا ثار الله).(15) (المترقب الخائف والولی الناصح، سفینة النجاة... والوتر الموتور).(16) 7. زیارت عاشورا زیارت عاشورا - که زیارت مخصوص امام حسین علیه السلام است - در دو قسمت، از خون خواهی حسین علیه السلام در رکاب امام مهدی علیه السلام خبر می دهد: (ان یرزقنی طلب ثارک مع امام منصور من اهل بیت محمد صلی الله علیه و آله) و (ان یرزقنی طلب ثاری (کم) مع امام هدیً ظاهر ناطق بالحق منکم). 8. روز عاشورا و یاد مهدی علیه السلام امام باقر علیه السلام می فرماید: یکدیگر را در روز عاشورا این گونه تعزیت دهید: (اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین وجعلنا وایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی من آل محمد علیه السلام؛ خداوند اجر ما و شما را در مصیبت حسین علیه السلام بزرگ گرداند و ما و شما را، از کسانی قرار دهد که به همراه ولیاش، امام مهدی از آل محمد علیهم السلام، طلب خون آن حضرت کرده، به خون خواهی او برخیزیم).(17) 9. عاشورا روز ظهور مهدی علیه السلام امام باقر علیه السلام می فرماید: (کانّی بالقائم یوم عاشورا یوم السبت قائماً بین الرکن والمقام وبین یدیه جبرئیل ینادی....(18)؛ گویا قائم را می بینم که روز عاشورا، روز شنبه بین رکن و مقام ایستاده و جبرئیل پیش روی او ندا می کند...) امام صادق علیه السلام نیز فرمود: (ان القائم صلوات الله علیه ینادی باسمه لیلة ثلاث وعشرین ویقوم یوم عاشوراء یوم قتل فیه الحسین بن علی(19)؛ قائم - درود خدا بر او باد - در شب بیست و سوم ماه رمضان به نامش ندا می شود و در روز عاشورا، روزی که حسین بن علی در آن کشته شد، قیام خواهد کرد). 10. میلاد حسین علیه السلام و یاد مهدی علیه السلام در توقیع مبارک امام عسکری علیه السلام برای قاسم بن علاء همدانی آمده است که: در روز تولد امام حسین علیه السلام، این دعا را بخوان: (اللهم انی اسئلک بحق المولود فی هذا الیوم الموعود بشهادته قبل استهلاله وولادته بکته السماءُ ومن فیها والارض ومَن علیها... المعوّض من قتله ان الائمة من نسله والشّفاء فی تربته والفوز معه فی أوبته والأوصیاء من عترته بعد قائمهم وغیبته؛ خداوندا! من تو را به مقام مولود این روز می خوانم. او پیش از آن که به دنیا چشم بگشاید و قبل از آن که تولد یابد، وعده و خبر شهادتش داده شد. آسمان و هر کس در آن بود و زمین و هر کس بر روی آن بود، بر او گریه کرد.... او که در عوض شهادت او، ائمه از نسل او شدند و شفا در تربت او قرار داده شد، فوز و رستگاری با او، در روز رجوع و بازگشت او و بازگشت اوصیاء از خاندان او، بعد از قائم آنان و سپری شدن غیبت او می باشد).(20) 11. میلاد مهدی علیه السلام و یاد حسین علیه السلام شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان می نویسد: بافضیلتترین اعمال شب نیمه شعبان - که باعث آمرزش گناهان است - زیارت امام حسین علیه السلام می باشد. هر که می خواهد، روح 124 هزار پیامبر با او مصافحه کند، امام حسین علیه السلام را زیارت کند. اقل زیارت آن حضرت آن است که به بالای بامی رود و به سمت راست و چپ نگاه کند؛ سپس سر به جانب آسمان بلند کند و حضرت را با این کلمات زیارت کند: (السلام علیک یا اباعبدالله، السلام علیک ورحمة الله و برکاته). در قسمت (زیارات) نیز می نویسد: احادیث بسیاری در فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام در نیمه شعبان وارد شده است. و بس است در این باب آنچه که به چندین سند معتبر از حضرت امام زین العابدین علیه السلام و امام جعفر صادق علیه السلام وارد شده که: هر که بخواهد با او 124 هزار پیامبر، مصافحه کنند، زیارت کند قبر ابی عبدالله الحسین علیه السلام را در نیمه شعبان. به درستی که ملائکه و ارواح پیامبران، رخصت می طلبند و به زیارت آن حضرت می آیند. پس خوشا به حال آن که مصافحه کند با ایشان، و ایشان مصافحه کنند با او. پنج پیامبر اولوالعزم (نوح، ابراهیم، موسی و عیسی علیهم السلام و محمد صلی الله علیه و آله) نیز با ایشاناند.(21) 12. شب قدر و یاد حسین علیه السلام شب قدر، متعلق به امام زمان علیه السلام است و در این شب یکی از اعمال مستحبی، زیارت امام حسین علیه السلام است. شیخ عباس قمی می نویسد: (بدان که احادیث در فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام در ماه مبارک رمضان - خصوصاً شب اول و نیمه و آخر آن و به خصوص شب قدر - بسیار است. از حضرت امام محمد تقی علیه السلام منقول است که هر که زیارت کند، امام حسین علیه السلام را در شب بیست و سوم ماه رمضان - و آن شبی است که امید است شب قدر باشد و در آن شب هر امر محکمی جدا و مقدّر می شود - مصافحه کند با او روح 124 هزار ملک و پیغمبر که همه رخصت می طلبند از خداوند در زیارت آن حضرت در این شب. از حضرت صادق علیه السلام مروی است: چون شب قدر می شود، منادی از آسمان هفتم از بطن عرش ندا می کند که حق تعالی هر کسی را که به زیارت قبر حسین علیه السلام آمده، آمرزید. و در روایت دیگر است که هر که شب قدر نزد قبر آن حضرت باشد و دو رکعت نماز بگزارد، نزد آن حضرت یا آنچه که میسر شود و از حق تعالی بهشت و پناه از آتش را بخواهد؛ خداوند به او بهشت و پناه از آتش را عطا فرماید. ابن قولویه از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که هر که زیارت کند قبر امام حسین علیه السلام را در ماه رمضان ودر راه زیارت بمیرد، حسابی نخواهد داشت و به او بگویند که بدون خوف و بیم داخل بهشت شو). 13. حسین علیه السلام در کلام مهدی علیه السلام در دعای ندبه آمده است : (این الطالب بدم المقتول بکربلا) و (این الحسن، این الحسین واین ابناء الحسین). و در زیارت منسوب به ناحیه مقدسه آمده است : (فلئن اخرتنی الدهور وعاقنی عن نصرک المقدور ولم اکن لمن حاربک محارباً ولمن نصب لک العداوة مناصباً فَلَأَنْدُبَنَّکَ صباحاً ومساءً ولَاَبْکِیَنَّ لک بدل الدموع دماً؛ اگر زمانه مرا به تأخیر انداخت و مقدورات از یاریت بازم داشت و نتوانستم در رکاب تو با دشمنانت بجنگم، ولی از بام تا شام در یاد تو سرشک غم از دیده می بارم وبه جای اشک، خون می گریم).(22) 14. زیارت حسین علیه السلام و مهدی علیه السلام در عیدها در عیدهای اسلامی فطر، قربان و غدیر؛ زیارت این دو امام، وارد شده است.(23) 15. کوفه، پایگاه مشترک حسین علیه السلام، مهدی علیه السلام امام حسین علیه السلام از مکه به سمت کوفه رفت و حضرت مهدی علیه السلام از مکه به سوی کوفه خواهد رفت و مقر حکومت خود را در کوفه قرار خواهد داد؛ یعنی، راه نیمه سید الشهدا علیه السلام را به پایان خواهد رساند.(24) 16. فرشتگان یاور حسین علیه السلام، یاوران مهدی علیه السلام شیخ صدوق از امام رضا علیه السلام نقل می کند: (ولقد نزل الی الارض من الملائکة اربعة آلاف لنصره فوجدوه قد قتل فهم عند قبره شعث غُبرٌ الی ان یقوم القائم فیکونون من انصاره وشِعارُهم یا لثاراتِ الحسین؛(25) به تحقیق چهار هزار فرشته برای نصرت و یاری حسین علیه السلام به زمین فرود آمدند. آنان هنگامی که نازل شدند، دیدند حسین علیه السلام کشته شده است، از این رو، ژولیده و غبارآلود در نزد قبر آن حضرت، اقامت کردند و همچنان هستند تا این که قائم، قیام کند و آنان از یاوران و سپاه آن حضرت خواهند بود و شعارشان یا لثارات الحسین است). 17. رجعت حسین علیه السلام در دولت مهدی علیه السلام امام محمد باقر علیه السلام می فرمایند: امام حسین علیه السلام شب عاشورا به اصحابش فرمود: (... فابشروا بالجنة، فوالله انما نمکث ماشاء الله تعالی بعد ما یجری علینا، ثم یخرجنا الله وایّاکم حین یظهر قائمنا فینتقم من الظالمین، وانا وانتم نشاهدهم فی السلاسل والاغلال وانواع العذاب والنکال...؛ بشارت باد شما را به بهشت، به خدا قسم که بعد از آنچه بر ما جاری شود، مکث خواهیم کرد آن قدر که خدای تعالی خواسته باشد، پس بیرون می آورد ما و شما را در آن هنگامی که قائم ما ظاهر شود، پس انتقام خواهد کشید از ظالمان، و ما و شما مشاهده خواهیم کرد ایشان را در سلاسل و اغلال و گرفتار به انواع عذاب و نکال...).(26) و امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، دوباره از (رجعت) خود سخن گفته، می فرماید: (من اولین کسی خواهم بود که زمین شکافته می شود و رجعت می کنم).(27) 18. حسین علیه السلام در سوگ مهدی علیه السلام امام صادق علیه السلام درباره آیه شریفه (ثم رددنا لکم الکرة علیهم)(28) می فرماید: (مقصود زنده شدن دوباره امام حسین علیه السلام و هفتاد تن از اصحابش در عصر امام زمان است؛ در حالی که کلاهخودهایی طلایی بر سر دارند و به مردم، رجعت و زنده شدن دوباره حضرت حسین علیه السلام را اطلاع می دهند تا مؤمنان به شک و شبهه نیفتند). امام صادق علیه السلام می فرماید: (حسین علیه السلام با اصحابش می آیند و هفتاد پیامبر آنان را همراهی می کنند؛ چنان که همراه موسی علیه السلام هفتاد نفر فرستاده شدند. آن گاه حضرت قائم علیه السلام انگشتر را به وی می سپارد و امام حسین علیه السلام غسل و کفن، حنوط و دفن حضرت قائم را بر عهده می گیرد).(29) 19. مهدی علیه السلام و زنده نگه داشتن یاد عاشورا در این باب، داستان های متعددی است که از میان آنها، داستان علامه بحر العلوم(30)، گواه خوبی بر عشق و علاقه وافر حضرت حجت علیه السلام به عزاداری و زنده نگه داشتن یاد عاشورا و شهدای کربلا است. 20. مهدی علیه السلام و سفارش به زیارت عاشورا محدث نوری رحمه الله حکایت سید رشتی را چنین نقل می کند که حضرت به سید دستور خواندن نافله (خصوصاً نافله شب)، زیارت جامعه و زیارت عاشورا را می دهد و بعد از آن می فرماید: شما چرا نافله نمی خوانید؟ نافله، نافله، نافله! شما چرا عاشورا نمی خوانید؟ عاشورا، عاشورا، عاشورا! و بعد فرمود: شما چرا جامعه نمی خوانید؟ جامعه، جامعه، جامعه!(31) 21. مهدی علیه السلام در سوگ حسین علیه السلام علامه امینی رحمه الله در الغدیر(32) می گوید: در میان اصحاب ما مشهور است که در هر مجلسی قصیده ابن عرندس خوانده شود، موجب تشریف فرمایی حضرت بقیة الله - روحی له الفداه - به آن مجلس می شود. ما برای تیمن و تبرک چند بیت این قصیده را ذکر می کنیم. ایقتل ظمْآناً حسین بکربلا * * * و فی کلّ عضو من انامله بحر و والدهُ الساقی علی الحَوْض فی غدٍ * * * و فاطمة ماء الفرات لها مهر فوالهف نفسی للحسین و ما جنی * * * علیه غداة الطف فی حربه الشمر 22. مصیبت حسین علیه السلام و تعجیل در فرج صاحب مکیال المکارم می گوید: یکی از دوستان صالحم برایم نقل کرد که مولایمان حضرت حجت علیه السلام را در خواب دیدار کرده بود و حضرتش سخنی فرموده بود که مضمونش این است: (انی لادعوا لمؤمن یذکر مصیبة جدی الشهید، ثم یدعو لی بتعجیل الفرج والتأیید؛ همانا من برای هر شیعه ای که مصیبت جد شهیدم را یاد کند و سپس برای تعجیل فرج و تأیید (امر من) دعا کند، من (نیز) برای او دعا خواهم کرد).(33) 23. سختی مصیبت مصیبت حسین علیه السلام سختترین مصیبت ها است: (...فرزند تو به مصیبتی گرفتار می شود که مصیبت ها در کنار آن کوچک خواهد بود).(34) (لا یوم کیومک یا ابا عبد اللَّه).(35) مهدی علیه السلام نیز مصیبتش طولانی و محنتش شدید است. او شاهد همه رنج ها و مصیبت هایی است که بر تمامی انسان ها و فرد فرد شیعیانش وارد می شود: (انا غیر مهملین لمراعاتکم ولا ناسین لذکرکم...؛(36) ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم.) 24. اصلاحگری امام حسین علیه السلام و مهدی علیه السلام دو اصلاحگر سترگاند. حسین علیه السلام می گوید: (انما خرجت لطلب الاصلاح). در مورد مهدی نیز آمده است: (لیصلح الامة بعد فساده(37)؛ خداوند به وسیله حضرت مهدی علیه السلام این امت را پس از آن که تباه شده اند، اصلاح می کند). 25. بیعت نکردن با طاغوت امام حسین علیه السلام می فرماید: (لا واللَّه لا اعطیکم اعطاء الذلیل ولا افرّ فرار العبید؛ نه به خدا قسم دستم را از روی خواری و ذلّت به شما ندهم و مانند بردگان فرار نمی کنم.) مهدی علیه السلام نیز بیعت هیچ طاغوتی را به گردن ندارد. (ما منّا احدٌ الاَّ ویقع فی عنقه بیعة لطاغیة زمانه الاّ القائم... لئلا یکون لاحد فی عنقه بیعة اذا خرج ذاک التاسع من ولد اخی الحسین؛(38) هر کدام از ما (اهل بیت علیهم السلام) در زمان خود بیعت حاکمان و طاغوت های زمان را (از روی تقیه) به عهده داریم، مگر قائم... تا هنگامی که قیام می کند بر گردنش بیعت حاکمی نباشد او نهمین فرزند برادرم حسین است.) 26. آرزوی شهادت در رکاب حسین علیه السلام و مهدی علیه السلام دو آرزو در روایات ما مطلوب است؛ یکی بودن در کربلا و شهادت در رکاب حسین و دیگری فیض جهاد و شهادت در رکاب امام مهدی علیه السلام: (یا لیتنی کنت معکم فافوز فوزاً عظیما).(39) (اللهم انی اجدّد له فی صبیحة یومی هذا... واجعلنی من انصاره... والمستشهدین بین یدیه... فاخرجنی من قبری مؤتزراً کفنی شاهراً سیفی...).(40) دوم. تحلیلها 1. عاشورا، پشتوانه فرهنگی انتظار فرهنگ عاشورا، زمینه ساز فرهنگ انتظار است. انتظار، ادامه عاشورا است و چشم به راه حسین دیگری نشستن در کربلایی به وسعت جهان. فرهنگ عاشورا، آن چنان در روح انسان ها، رسوخ کرده و آتش عشقش، شراره ای در دل ها انداخته که بدون تردید، مؤثرترین و پایدارترین عنصر فرهنگ ساز، برای شیعیان و تمامی انسان های آزاده عالم است. به گفته امام راحل رحمه الله: (ما هر چه داریم از محرم و صفر داریم). 2. اشتراک در اهداف هدف مهدی علیه السلام، نجات انسان ها از بردگی فکری و برداشتن زنجیرهای اسارت از آنان است. امام باقر علیه السلام می فرماید: (اذا قام القائم ذهب دولة الباطل؛ هنگامی که قائم قیام کند، هر آینه باطل از بین می رود).(41) هدف امام حسین علیه السلام نیز در زیارت اربعین چنین بیان شده است: (وبذل مهجة فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة وحیرة الضالة؛ خون خود را تقدیم تو کرد، تا انسان ها را از نادانی و گمراهی رهایی بخشد). پس هدف هر دو، احیای دین و جلوگیری از انحطاط ارزش ها است. 3. مشابهت در زمانه حسین علیه السلام زمانه خود را چنین توصیف می کند: (الا ترون انّ الحق لایعمل به وانّ الهوی لایترک عنه؛ آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل خودداری نمی گردد)،(42) (فان السنة قد امیتت وانّ البدعة قد احییت؛ همانا در شرایطی هستیم که سنت پیامبر، از بین رفته و بدعت ها زنده شده است). (و علی الاسلام السلام اذا قد بلیت الامة براعٍ مثل یزید؛ اگر حاکم امت، فردی همچون یزید باشد، پس باید فاتحه اسلام را خواند). زمانه مهدی علیه السلام نیز چنین است: (یعطف الهوی علی الهدی، اذا عطفوا الهدی علی الهوی ویعطف الرأی علی القرآن، اذا عطفوا القرآن علی الرأی... ویحیی میّت الکتاب والسنة؛ چون مهدی قیام کند، خواهش های نفسانی را به هدایت آسمانی، باز گرداند؛ پس از آنکه رستگاری را به هوای نفس بازگردانده باشند. آرا و افکار را پیرو قرآن کند، پس از آنکه قرآن را تابع رأی خود گردانده باشند... پس مهدی به شما نشان خواهد داد که روش عادلانه در حکومت، چگونه است و آنچه را که از کتاب و سنت متروک مانده، زنده خواهد ساخت).(43) زمانه مهدی علیه السلام و حسین علیه السلام، در انحراف فکری، فساد اجتماعی، رواج بی دینی و بدعت در سطح جهانی، مشابه یکدیگر است. مشابهت در زمانه، ابعاد متعددی دارد؛ از تبلیغات جبهه باطل گرفته تا حاکمیت خلفای جور و غربت دین در عرصه زندگی و جامعه. تبلیغات بنی امیه و معاویه علیه اهل بیت علیهم السلام و امام حسین علیه السلام(44)، شباهت زیادی به تبلیغات کشورهای استکباری و صهیونیستها، علیه ایران اسلامی دارد. 4. مشابهت در یاران یاران امام حسین علیه السلام بهترین یاران و فدایی او بودند. آنان از معرفت، محبت، اطاعت و تسلیم نسبت به امام خود و سبقت در اجرای خواسته ها و فرامین او برخوردارند و در عبادت، صداقت، اخلاص و شجاعت یگانه دوران بودند. یاران امام مهدی علیه السلام نیز چنیناند: (هم اطوع له من الامة لسیدها؛ آنها مطیعتر از کنیز نسبت به مولای خود هستند).(45) (کدّادون جاحدون فی طاعته؛(46) یاران مهدی علیه السلام در فرمانبرداری از حضرتش، بسیار کوشا و مصمماند). (لهم یسبهم الاولون ولایدرکهم الآخرون؛(47) (آنان در شایستگی ها و امتیازات بر اوج رفیعیاند) نه از نسل های گذشته، کسی از آنان پیشی گرفته و نه از آیندگان، کسی به مقام والای آنان می رسد). (رهبان باللیل لیوث بالنهار، کَاَنَّ قلوبهم زبر الحدید؛ عابدان شب و شیران روزند، (در شجاعت) قلوبشان همچون پاره های آهن است).(48) 5. ضرورت درگیری و نبرد درگیری بین حق و باطل، ایمان و کفر، یک ضرورت است؛ چون حقیقت ایمان، حرکت و رویش و خصلت کفر، ایستادگی و ماندگی است. ساده اندیشی است اگر گمان شود، مسائل و مشکلات، تنها با گفتوگو حل می شود. باید به فکر پس از گفتوگو هم بود که اگر زیر بار حق نرفتند و یا خواستند بر ظلم خود باقی بمانند، چه باید کرد؟ پس از گفتوگو و دو گروه شدن، مخاصمه و درگیری هم هست یا نه؟ (فاذا هم فریقان یختصمون...).(49) به راستی آیا مشکل اسرائیل و فلسطین، با گفتوگو حل می شود؟ آیا آمریکا با گفتوگو حاضر است، از خوی استکباری خود دست بردارد؟ نبرد حسین علیه السلام و یزید، جنگ مهدی علیه السلام و مستکبران، نبرد حق و باطل است؛ یکی در محدوده کربلا و دیگری در وسعت همه زمین. امام باقر علیه السلام می فرماید: (لیس شأنه الا السیف؛(50) او فقط شمشیر را می شناسد). امام صادق علیه السلام می فرماید: (یکفّون سیوفهم حتی یرضی الله عزّ وجلّ؛(51) یاران قائم شمشیرهای خویش را بر زمین نمی نهند تا این که خدای عزوجل راضی شود). 6. منتظران مهدی علیه السلام، پرورش یافتگان مکتب عاشورا یاران مهدی علیه السلام، همه عاشوراییاند و در مکتب حسین علیه السلام پرورش یافته و بالیدهاند. کسانی می توانند در رکاب مهدی علیه السلام باشند و امام حق را یاری رسانند که در مکتب عاشورا آبدیده شده و معیار جنگ و صلح را از او آموخته باشند که حسین علیه السلام خود معیار سلم و حرب و تولاّ و تبرّا است. 7. سختی و مشکلات راه امام صادق علیه السلام می فرماید: (قیام امام زمان علیه السلام نشانه هایی دارد). راوی پرسید: آنها چیستند؟ امام صادق علیه السلام فرمود: (ذلک قول الله عزوجل (ولنبلونکم بشیء من الخوف والجوع)(52) لو قد خرج قائمنا، لم یکن الا العَلَق والعَرَق والقوم علی السروج؛(53) این سخن خداوند است که (شما را با گرسنگی و ترس آزمایش می کند)؛ هنگامی که قائم ما قیام کند، خون است و عرق ریختن و سوار بر مرکب ها بودن در میدان های مبارزه). 8. پیوستن و جدا شدن یاران به کاروان حسین علیه السلام کسانی پیوستند که امید پیوستنشان نبود، همچون زهیر و حرّ که یکی عثمانی بود و در صفین بر علیه علی علیه السلام شمشیر زده و دیگری فرمانده سپاه عمر سعد بود. و کسانی به بهانه های واهی نپیوستند، همچون طرماح بن عدی و یا پیوستند و جدا شدند و سعادت شهادت در کنار حسین علیه السلام را نداشتند؛ چه آنانی که در میانه راه جدا شدند و چه آنانی که در کربلا، از میدان معرکه گریختند. در مورد یاران مهدی علیه السلام نیز داریم: امام صادق علیه السلام می فرماید: (اذا خرج القائم یخرج من هذا الامر من کان یُری انه من اهله ودخل فیه شبه عبدة الشمس والقمر؛(54) هنگامی که قائم قیام کند از امر (ولایت) او کسانی بیرون می روند که همواره چنین به نظر می رسید از یاران او باشند. و به امر (ولایت) او درمیآیند آنانی که شبیه خورشید پرستان و ماه پرستانند.) در مورد یهودیان جزیرة العرب، نیز داریم که منتظر آمدن پیامبر بودند. اما وقتی آمد، به او کافر شدند. (فلما جائهم ما عرفوا کفروا به)(55) از حسین نیز تقاضا کردند که بیاید و نامه ها نوشتند، اما هنگامی که آمد، به او پشت کردند و خون او را ریختند. 9. الهام پذیری هر دو فرهنگ حسین علیه السلام با شهادت خود، پایه گذار فرهنگ شهادت شد و این فرهنگ، آن چنان در فرهنگ مسلمین ریشه دواند و در دلها جا باز کرد که به عنوان الگو، سرآغاز بسیاری از حرکتها و قیامهای حق طلبانه در سرزمین پهناور اسلامی بر علیه خلفا و حاکمان ستمگر شد. در عراق، بصره و کوفه (سلیمان بن صرد، مختار، زید بن علی)، در حجاز، مدینه و مکه، در خراسان (یحیی بن زید).(56) و هنوز هم همه عدالت خواهان و مردان تاریخ، می گویند باید پا جای پای حسین و شهدای کربلا گذاشت (گاندی). انتظار نیز به عنوان یکی از بزرگترین، قویترین و انگیزهسازترین آرمانهای انسانی، نقش بیبدیلی در از بین بردن یأس و ناامیدی و پیروزی نهایی مظلومان بر مستکبران دارد (ونریدان نمن... ونجعلهم ائمة ونجعلهم الوارثین). همچنان که می تواند به عنوان یک راهبرد اساسی و کلیدی در تمامی ابعاد سیاسی - اجتماعی، تربیتی و فکری یک جامعه تأثیرگذار باشد. از طرف دیگر منتظر ظهور مصلح، خود باید صالح باشد. امام صادق علیه السلام فرمود: (ان لنا دولة یجیء بها الله اذا شاء ثم قال: من سرّه ان یکون من اصحاب القائم علیه السلام فلینتظر ولیعمل بالورع ومحاسن الاخلاق وهو منتظر؛(57) ما دولت و حکومتی داریم و خداوند، هرگاه بخواهد این دولت ظهور خواهد کرد و اگر کسی خوشحال و خشنود می شود که از یاران مهدی علیه السلام باشد؛ پس منتظر باشد و در حال انتظار، اهل ورع و اجتناب از گناهان و اهل محاسن و مکارم اخلاق باشد). (یخرج اناسٌ من المشرق ویوطئون للمهدی سلطانه؛ گروهی از مشرق زمین به پا خاسته و زمینه ساز حکومت امام مهدی علیه السلام می شوند). 10. زوال دولتهای باطل حسین علیه السلام، با شهادت خود، باعث رسوایی و در نتیجه نابودی دولت بنی امیه شد. مهدی علیه السلام نیز با ظهور خود، باعث رسوایی و تزلزل تمامی دولت های مستکبر، خواهد شد: (اذا قام القائم ذهب دولة الباطل؛(58) هنگامی که قائم قیام کند، هر دولت باطلی از بین می رود). در دعای ندبه، ندا سر میدهیم: (این قاصم شوکة المعتدین؟ این هادم ابنیة الشرک والنفاق؟ این مبید اهل الفسوق والعصیان والطغیان؟...؛(59) کجا است درهم شکننده شوکت متجاوزان؟ کجا است ویران کننده بناهای شرک و نفاق؟ کجا است نابود کننده اهل نادرستی و عصیان و طغیان؟...). در روایات نیز آمده است: (ولایکون ملک الا للاسلام؛(60) در آن روز حکومتی جز حکومت اسلام، نخواهد بود). (یبلغ سلطانه المشرق والمغرب؛(61) دولت مهدی علیه السلام شرق و غرب جهان را فرا گیرد). (اذا قام القائم لایبقی ارض الاّ نودی فیها شهادة ان لا اله الا الله وان محمداً رسول الله؛(62) هنگامی که مهدی علیه السلام قیام کند زمینی باقی نمی ماند مگر آن که گلبانگ توحید و رسالت پیامبر در آن بلند گردد). 11. تکیه بر سنتهای الهی سنت خداوند چنین است که تا تحولّی در وجود انسان ها پدید نیاید، وضعیت جامعه و اجتماع آنان، دگرگون نخواهد شد: (ان الله لایغیّر ما بقوم حتی یغیّروا ما بانفسهم)(63) وسنت های الهی تخلف ناپذیر است: (ولن تجد لسنة الله تبدیلاً).(64) ظهور مهدی علیه السلام زمینه های مردمی وعدّه و عُدّهای را می طلبد که باید فراهم شود و این به عهده ما است؛ گرچه اگر ما کاری نکنیم، ظلم فراگیر و باطل خود زمینه ساز عدالت و حق خواهد بود؛ چون باطل رفتنی است: (قل جاء الحق وزهق الباطل ان الباطل کان زهوقاً).(65) البته این بدان معنا نیست که از امدادهای غیبی و معجزات استفاده نمی شود؛ بلکه امدادهای غیبی نیز از سنتهای الهی است. و فرآیند خاص خود را دارد. به شهادت قرآن، پس از به کار گرفتن تمامی استعدادها، تلاش ها، تحمل سختی ها و شداید و طلب ودرخواست انسان ها، امداد و عنایت الهی فرا خواهد رسید: (ان تنصروا الله ینصرکم)(66) و (... ام حسبتم ان تدخلوا الجنة ولما یأتکم مثل الذین خلوا من قبلکم مستهم البأساء والضراء وزلزلوا حتی یقول الرسول والذین آمنوا معه متی نصر الله الا انّ نصر الله قریب).(67) از شرایط اساسی ظهور حضرت حجّت زمینه های مردمی است: (ان المهدی لایخرج حتی تقتل النفس الزکیة... فاتی الناس المهدی فزفّوه کما تزّف العروس).(68) (...انّه لایخرج حتّی لایکون غائب احب الی الناس منه ممّا یلقون من الشرّ).(69) 12. نقش زنان نقش زنان، در هیچ حرکتی از حرکت های اسلامی و شیعی - از صدر اسلام تاکنون - به اهمیت و برجستگی نقش زن در قیام عاشورا نبوده است. عاشورا، تنها صحنه ای است که در آن زن، در متن قرار داد و نه حاشیه و نقش زن شیعی در آن، پررنگ و پرحضور است و شاید یکی از رمزهای جاودانگی آن همین باشد. نقش حضرت زینب علیها السلام، این شیرزن دریادل کربلا و همسر و دختران امام حسین علیه السلام - به عنوان پیامآوران واقعه عاشورا - از جایگاه خاصی برخوردار است. نقش ام وهب، دلهم (زن زهیر)، طوعه، ماری(70) و حتی زنان قبیله بنی همدان(71)، غیر قابل کتمان است. مرحوم حاج شیخ ملاسلطان علی تبریزی - که از جمله عابدان و زاهدان بود - در عالم رؤیا خدمت امام زمان علیه السلام رسید و عرض کرد: آیا این که فرمودید: (فلأندبنک صباحاً ومساءً ولأبکین لک بدل الدموع دماً) صحیح است؟ فرمود: آری، صحیح است. عرض کردم: آن کدام مصیبت است که به جای اشک، خون گریه می کردید؟ آیا مصیبت حضرت علی اکبر است؟ حضرت فرمود: اگر علی اکبر هم بود، در این مصیبت خون می گریست. - آیا مصیبت حضرت عباس است؟ - اگر عباس هم بود، در این مصیبت خون می گریست. - آیا مصیبت حضرت سیدالشهدا علیه السلام است؟ - اگر سیدالشهدا علیه السلام هم بود، در این مصیبت خون می گریست. - پس کدام مصیبت است؟ - مصیبت اسیری زینب.(72) در قیام حضرت مهدی علیه السلام نیز چنین است و زنان از جایگاه ویژهای برخوردار خواهند بود. نقش زن در عصر ظهور، همچون نقش مدعیان امروز و طرفداران حقوق زن نیست که او را تا سرحد یک کالا و وسیلهای برای لذت طلبی و عیّاشی تنزل دادهاند. جابر بن یزید جعفی از امام باقر علیه السلام نقل می کند: ویجیء والله ثلاث مأة وبضعة عشر رجلاً فیهم خمسون امرأة یجتمعون بمکة علی غیر میعاد قزعاً کقزع الخریف؛(73) به خدا سوگند 313 نفر می آیند که پنجاه تن از آنان زن هستند که بدون هیچ قرار قبلی، در مکه کنار یکدیگر جمع خواهند شد). ام سلمه نیز از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله چنین روایت کرده است: (یعوذ عائذ من الحرم فیجتمع الناس الیه کالطیر الوارد المتفرقة حتی یجتمع الیه ثلاث مأة واربعة عشر رجلاً فیه نسوة فیظهر علی کل جبار وابن جبار(74)؛ در آن هنگام پناهندهای به حرم امن الهی پناه میآورد و مردم همانند کبوترانی که از چهار سمت به یک سو هجوم میبرند به سوی او جمع میشوند تا این که در نزد آن حضرت سیصد و چهارده نفر گرد آمده که برخی از آنان زن میباشند که بر هر ستمگر و ستمگر زادهای پیروز میشوند). 13. دشواری حفظ دین در دوران امام حسین علیه السلام بر اساس بدعت های خلفا و تبلیغات بنی امیه، دین بی ارزش و بازار دنیا پررونق بود: (الناس عبید الدنیا والدین علی السنتهم ما درّت معایشهم فاذا محصّوا بالبلاء قلّ الدیّانون؛ مردم بنده دنیا هستند و دین لقلقه زبانشان می باشد، مادامی که زندگی دنیای آنها تأمین شود. اما همین که در بوته امتحان قرار گرفتند، دینداران کم خواهند بود).(75) اگر نبود حسین علیه السلام - این خط روشن ولایت و وارث پیامبران - چراغ دین، آخرین کورسوهای خود را می زد. در عصر انتظار نیز حفظ دین، از سختترین کارها است. امام صادق علیه السلام می فرماید: (ان لصاحب هذا الامر غیبة، المتمسّک فیها بدینه کالخارط لشوک القتاد بیده - ثم اوْمأ ابوعبدالله علیه السلام بیده هکذا. قال: فایّکم تمسّک شوْک القتاد - ثمّ اطوق ملیّاً ثمّ قال: ان لصاحب هذا الامر غیبة فلیتّق الله عبد عند غیبته ولیتمسّک بدینه؛(76) برای صاحب این امر (حضرت مهدی علیه السلام) غیبتی خواهد بود. هر کس در روزگار غیبت او دین خود را حفظ کند، مانند کسی است که تیغهای تیزگ یاه قتاد را با دستش صاف و هموار سازد؛ سپس حضرت با دست (مبارک) خویش اشاره فرمود که چگونه با دست، تیغهای قتاد را باید هموار ساخت. آن گاه افزود: کدام یک از شما تا به حال توانسته است، خارهای خنجرگونه قتاد را به دست بگیرد؟ سپس حضرت سر به زیر افکند و مدتی سکوت کرد؛ آن گاه افزود: برای صاحب این امر، غیبتی است که در روزگار دشوار غیبت، هر بنده خدایی باید تقوا پیشه کند و دینش را حفظ نماید). در روایتی دیگر، آمده است: (منْ ثَبتَ علی ولایتنا فی غیبة قائمنا، اعطاه الله اجْر الف شهید مثل شهداء بدر واحد؛(77) کسی که در روزگار قائم ما، در امر ولایت ما ثابت قدم و استوار باقی بماند و نلغزد، چنان است که خداوند پاداش هزار شهید مانند شهدای جنگ های بدر و احد به آنان عطا می فرماید). امام باقر علیه السلام می فرماید: (یأتی علی الناس زمانٌ یغیب عنهم امامهم. فیا طوبی للثابتین علی امرنا فی ذلک الزمان؛(78) روزگاری بر مردم خواهد آمد که امام و پیشوای ایشان از (چشم) آنان غایب و پنهان می گردد. پس خوشا بر احوال کسانی که در آن زمان (غیبت در امر ولایت) ثابت قدم و استوار می مانند). حضرت در ادامه، فضایل فراوانی برای کسانی که دین خود را حفظ می کنند، بیان می دارد که این فضایل زیاد، به جهت سنگینی و عظمت کار آنان است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: (اللهمّ لقّنی اخوانی، مرتین... لاحدهم اشدّ بقیةً علی دینه من خرط القتاد فی اللیلة الظلماء او کالقابض علی جمْر الغضاء، اولئک مصابیح الدجی ینجیهم الله من کل فتنة غبراء مظلمة؛(79) بارالها! مرا به دیدار برادرانم نایل گردان... هر یک از ایشان در پایداری و استواری در دین، از کسی که در دل تیره شب، شاخه پرتیغ گیاه قتاد را، با کف دست صاف و هموار می سازد، پایدارتر است؛ یا همانند کسی که صبورانه پاره آتشی را بر دست گیرد و در آن حال در دین خویش استوار باشد. آری، ایشان چراغهای هدایت (در شب تاریک و دیجور) هستند. خداوند ایشان را از هر فتنه تیره و تار رهایی می بخشد). 14. سازش ناپذیری حسین علیه السلام در ردّ درخواست یزید بر بیعت، با قاطعیت می گوید: (مثلی لا یبایع مثله)؛(80) حضرت مهدی علیه السلام نیز با هیچ کس سر سازش ندارد. امام باقر و صادق علیهما السلام می فرمایند: (لیس شأنه الاّ السیف؛ او فقط شمشیر را می شناسد)(81)، (یقتل اعداء الله حتی یرضی الله؛ دشمنان خدا را می کشد تا خدا راضی گردد).(82) 15. تلاش جهت جذب و نیروسازی حسین علیه السلام، مدام به فکر جذب نیرو و تربیت و سازندگی بود. و با نامه به شهرهای مختلف و سفرهای خود و با زندگی ساده و انفاق های خود، سعی در جذب و تألیف قلوب و تربیت و پرورش آنان داشت. او دو سال پیش از مردن معاویه، در (منا)، جمعی بالغ بر هزار نفر از صحابه و تابعان را گرد آورد و تمامی فضایل اهل بیت علیهم السلام را به همراه ویژگی های دشمنان آنان، از قرآن بر آنان خواند. آن حضرت در دوره یزید، در سفر خود از مکه به کربلا، از سیاست جذب نیرو چشم نپوشید و افرادی همچون زهیر و حرّ را جذب نمود. مهدی علیه السلام فرزند حسین علیه السلام نیز در میان ما و در حال تلاش و نیروسازی است و لحظه ای از این مهم غافل نیست: (ان یکون صاحبکم المظلوم، المجحود حقه، صاحب هذا الامر یتردد بینهم ویمشی فی اسواقهم ویطأ فرشهم ولایعرفونه حتی یأذن الله له ان یعرّفهم نفسه؛(83) صاحب این امر... در میان آنان راه میرود، در بازارهایشان رفت و آمد میکند. روی فرشهایشان گام برمیدارد؛ ولی او را نمیشناسند، مگر خداوند به او اجازه دهد تا خودش را به آنان معرفی کند. در جلد دوم موسوعه امام مهدی (تألیف شهید محمد صدر) داستانهایی شنیدنی وموثق در این باره آمده است. 16. انتظار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از خیلی پیشترها، خبر شهادت امام حسین علیه السلام را داده بود. امام علی علیه السلام نیز می فرمود: (هیهنا مناخ رکاب و مصارع عشاق). این اخبار تا آن جا بود که کسانی، از مدت ها پیش در منطقه کربلا اقامت گزیده و منتظر یاری فرزند رسول خدا بودند و سرانجام به آرزوی خود رسیدند.(84) پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و تمامی ائمه علیهم السلام، بشارت ظهور مهدی علیه السلام و دولت کریمه او را داده اند و باید منتظر بود که: (افضل الاعمال انتظار الفرج). 17. طلب یاری فریاد استنصار و طلب یاری حسین علیه السلام، هنوز هم از رواق تاریخ به گوش می رسد: (هل من ناصرٍ ینصرنی؛ هل من مغیث یغیثنا؛ هل من ذابّ یذبّ عن حرم رسول الله). فریاد استنصار مهدی علیه السلام، نیز همواره بلند است. آیا کسی هست که مهدی آل محمد را یاری کند؟ آیا کسی هست عشق مرا در دلها زنده کند؟ و انسانهای بریده از مرا، با من پیوند زند؟ میگویند با شنیدن فریاد (هل من ناصر حسینی)، گهواره علی اصغر تکان خورد! آیا با شنیدن (هل من ناصر مهدوی) نیز، دلی هست که بلرزد و با امامش عهد و پیمانی ببندد و به کمک او برخیزد؟ آن هم در این عصر وانفسا؟! (او در روز ظهور خود به دیوار کعبه تکیه داده بانگ برمیدارد: (ای مردم! ما از خداوند یاری میجوییم. هر که میخواهد ما را اجابت کند... از شما میخواهم که به حق خدا و به حق رسول خدا و به حق خودم بر شما - که حق قرابت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم میباشد - ما را کمک کنید و کسانی را که به ما ظلم میکنند، از ما بازدارید که ما را ترسانده و بر ما ظلم کردهاند. از شهر و فرزندانمان جدا کرده، بر ما ستم روا داشتند و شوریدند. اهل باطل حقمان را گرفته، بر ما افترا بستند. خدا را درباره ما در نظر آورید! ما را تنها نگذاشته، خوارمان نکنید. یاریمان کنید که خداوند شما را یاری میکند).(85) 18. تدبیر و مدیریت مدیریت حسین علیه السلام، مدیریتی بینظیر است. این که جماعتی اندک در برابر سپاهی سی هزار نفری، از پگاه صبح تا هنگام عصر مقاومت کنند؛ حکایت از مدیریت عالی و تدبیر بلند حسین علیه السلام دارد. او با تشکیل میمنه و میسره و علمدار و قرار گرفتن خود در قلب سپاه، به عنوان فرمانده و قرار دادن خیمه ها در جایگاهی مناسب - به طوری که پشت آن نهری خشک شده باشد - و ریختن نی و هیزم در آن و آتش زدن آنها در فرصتی مناسب و خیمه ها را در کنار هم بستن و... به طوری که دشمن نتواند آنها را محاصره کند و تنها از روبه رو با آنها بجنگد، نشان داد که از تدبیر و مدیریتی بینظیر برخوردار است. امام با تسلّطی شگرف تمامی صحنه ها را زیر نظر داشت و همچون یک فرمانده پیروز تا آخرین لحظه، ذرّهای ترس و واهمه به خود راه نداد. او در شب عاشورا از تمام منطقه نبرد، بازدید کرد و با گفتوگویِ با اصحاب و اهل حرم همه آنان را به آمادگی و وسعت رسانید و خود و اهل بیت و اصحابش، با عبادت و دعا شب را به صبح رساندند. کسانی که صبح پرکاری دارند، باید شب ها را بهپا خیزند و با خالق خود به راز و نیاز بپردازند. (یا ایها المزّمّل قم اللیل... إن لک فی النهار سبحاً طویلا)(86) مهدی علیه السلام نیز در مدیریت و تدبیر، همچون جدّ بزرگوار خود حسین علیه السلام است. تشکیل یک حکومت جهانی و اداره همه انسان ها مدیریتی می خواهد سترگ، به عظمت سینه مهدی علیه السلام که: آلة الریاسة سعة الصدر. سوّم. رهیافتها با پیوندها به تحلیل میرسیم و با تحلیلها به رهیافتها. هر کدام از تحلیلها، میتواند پیامآور رهیافت یا رهیافتهایی باشد. آن جا که یوسف علیه السلام با خواب عزیز مصر، به دو برنامه هفت ساله میرسد و مصر را از قحطی و گرسنگی نجات میدهد. چرا نتوان با این همه پیوند و تحلیل، به رهیافتها و در نتیجه به برنامهریزی و موضعگیری مناسب رسید؟! این رهیافتها (همچون سیره تربیتی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و مدیریتی آن حضرت)، میتواند اساس برنامهریزیهای راهبردی و کلان جامعه منتظر و حکومت دینی باشد. 1. تبیین فرهنگ عاشورا اگر عاشورا، پشتوانه فرهنگی انتظار است؛ پس در جهت تبیین حرکت عاشورا و نیز برگزاری هر چه باشکوهتر مراسم عاشورا و معرفی اسوههای جاویدان آن، باید تلاش دو چندان کرد. خیلی فرق است بین این که به عاشورا، به عنوان پشتوانه و عقبه فرهنگی و الهامپذیرِ انتظار نگاه شود؛ یا یک سنت برخاسته از عواطف و احساسات قومی. رسانههای عمومی - به خصوص صدا و سیما -، حوزههای علمیه و مراکز فرهنگی، نقشی حیاتی و اساسی در غنا بخشیدن به این فرهنگ دارند. کربلا، دانشگاه بزرگی است با کلاسها و درسهای بسیار. ابعاد و آموزههای این دانشگاه بزرگ، هنوز هم بر بسیاری پوشیده است. باید در این دریای عمیقِ گسترده پربار، غوّاصانی ماهر و زبردست، به صید بپردازند تا لؤلؤها و مرواریدهای گرانبهای آن را به چنگ آورده، در اختیار خواستاران و خریداران قرار دهند. هنوز هم این حرکت عظیم و منشور بینهایت، زوایای پنهان و ابعاد گستردهای دارد که تنها بر عاشقان رخ مینماید. این غزال گریز پا در کمند هر کس نمیافتد! پرورش یافتگان مکتب مهدوی، امام حسین علیه السلام را به عنوان معیار سلم و حرب و منشأ الهامپذیری میدانند. باید این معیار برای همگان به خوبی تبیین شود. 2. تبیین دین عصر حسین علیه السلام، عصر غربت دین بود و عصر انتظار نیز چنین است. قیام حسین و فرزندش مهدی علیه السلام برای احیای دین است. منتظر مهدی، باید از دین و ضرورت، قلمرو، و زبان آن و... تحلیلی عمیق داشته باشد؛ تا در این عصر - که عصر شبهات و فتنهها است - بتواند زمینه ساز حرکت مهدی علیه السلام باشد. 3. الگو سازی حسین علیه السلام و یارانش الگوی منتظراناند؛ از این رو باید در مبانی فکری و ویژگیهای رفتاری و تربیتی آنان، درنگی شایسته کرد. 4. فرهنگ بسیح ضرورتِ درگیری و نبرد، بایستگی فرهنگ بسیج را به عنوان یک راهبرد اساسی، فراروی حکومت دینی قرار میدهد. تقویت این نهاد مقدس، زمینه سازی برای ظهور است. باید از کسانی که در هشت سال دفاع مقدس، از نبرد نهراسیدند و سختیها و مشکلات راه را به جان خریدند، تجلیل کرد و سینما و ادبیات دفاع مقدس را نه به عنوان یک تفنن، که به عنوان یک ضرورت و هدف راهبردی نظام، پی گرفت. بسیج برخاسته از فرهنگ جبهه و شهادت است. و به گفته امام راحل، مدرسه عشق است. این رهیافت شاخصه و معیار اساسی در انتخاب مسؤولان و کارگزاران است. ترویج این فرهنگ و نهادینه کردن آن، باعث میشود که هر کس تکلیف خود را با مهدی علیه السلام روشن کند؛ تا در اوج نبرد با اسبی که در خیمه مخفی کرده، فرار نکند و مهدی علیه السلام را همچون حسین علیه السلام تنها نگذارد. 5. معرفت امام کسانی میتوانند شعار خود را (ی
امام مهدی علیه السلام، ادامه امام حسین علیه السلام است و انتظار، ادامه عاشورا و برآمده از آن.
امام مهدی علیه السلام، فرزند امام حسین علیه السلام است و فرهنگ انتظار، برآمده از فرهنگ عاشورا و انتظارِ حسین دیگری را کشیدن. این دو پیوندی دیرین و مستحکم با یکدیگر دارند.
یکی پشتوانه فرهنگی و زمینه ساز، برای دیگری است؛
یکی رمز حیات شیعه است و دیگری رمز بقای آن؛
یکی رمز قیام و بهپا خاستن شیعه است و دیگری عامل حفظ واستمرار آن؛
حضرت مهدی علیه السلام وارث عاشورا است؛ همچنان که امام حسین علیه السلام وارث پیامبران است؛
عاشورا، دریچه ای به انتظار است و انتظار، تجلّی آرزوها و آمال کربلا؛
فرهنگ عاشورا، دستمایه اساسی ومایه شکوفایی و بالندگی منتظران مهدی علیه السلام در عصر انتظار است.
پیوند عاشورا و انتظار و حسین و مهدی، پیوند والد و ماولد و نورٌ علی نور است.
انتظار، کربلایی دیگر است به وسعت همه جهان و مصاف حق و باطل است در زمانی دیگر؛ با این تفاوت که این بار، حق پیروز است و چهره باطل، برای همیشه دفن می شود. انتظار همان کربلا است در وسعت همه زمین و در مقطع دیگری از تاریخ. در این مقطع، فکرهای رشید از هر فرقه و ملتی، گلبانگ دعوت مهدوی را - که با ساخت و فطرت انسان ها همگون است - لبیک می گویند.
انتظار، ثمره کربلا است. بدون کربلا انتظار بی معنا است. یاران مهدی، همه کربلایی اند و در فراز و فرود تاریخ، غربال شده و آبدیده اند. مگر می توان بی عاشورا، انتظاری دیگر داشت؟ انتظار بی عاشورا، انتظار بی پشتوانه است.
عاشورا، انتظار برآورده نشده شیعه است و انتظار، عاشورای برآورده شده شیعه.
حرکتی جهانی و به وسعت آمال همه انسان های تاریخ، پشتوانه و عقبه ای می خواهد به استحکام کربلا که هرگز به سردی و خاموشی نگراید.(1)
انتظار، ادامه عاشورا، غدیر و بعثت است و ظهور، روز فرج و مخرج حسین(2) و ثمره خون او که در شریان تاریخ به جوش آمده است.
انتظار، بشارتی است به حق، بر همه دردها و آلام شیعه در کربلا و تاریخ.
مهدی علیه السلام، همان کسی است که باری را که حسین علیه السلام در مسیر کوفه، در کربلا به زمین گذاشت؛ به کوفه می رساند.
مهدی علیه السلام پرچم افتاده حسین علیه السلام را بر خواهد افراشت و آرمان های بلند او را تحقّق خواهد بخشید.
مهدی علیه السلام، بذری را که حسین علیه السلام در کربلا کاشت و دیگر امامان آن را بارور کردند و خودش در دوران غیبت به حراست آن همت گماشت، با دستان پرتوانش غرس خواهد کرد.
انتظار و عاشورا، دو بال پرواز شیعه است؛ اگر این دو نبود، چشمه غدیر می خشکید.
این پیوندهای روشن و گویا، از نگاه نامحرمان نیز مخفی نمانده تا آن جا که می گویند: شیعه با دو نگاه همراه است: نگاه سرخ و نگاه سبز؛ عاشورا و ظهور، با الهام از یکی انقلاب می کند و با دیگری آن را استمرار می بخشد.(3)
برای ما دورماندگان از صحنه عاشورا، یک راه بیشتر نمانده و آن ثبت نام در کلاس انتظار و درآمدن در خیل منتظران است که حقیقت انتظار، همان در خیمه حسین علیه السلام بودن است. آنان که در کربلا چکاچک شمشیرها را نچشیدند، باید مرارت انتظار را به جان بخرند. عاشوراییان، پیمان خود را به آخر بردند و مهدویان با کولهبار فرهنگ شهادت، چشمانتظارند تا آن عهدی که با خدا و رسول بر پاسداری از حرم و حریم ثار الله بسته اند، به انجام برسانند: (فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر).(4)
یکم. پیوندها
پیوند دو فرهنگ عاشورا و انتظار از دلایل و شواهد متعددی برخوردار است. در اینجا ضمن بیان آنها، به تحلیل و رهیافت های برخاسته از آنها نیز خواهیم پرداخت.(5)
1. مهدی علیه السلام، فرزند حسین علیه السلام
صدها روایت، در این باب وارد شده است که در آنها تأکید شده، امام مهدی علیه السلام نهمین فرزند حضرت حسین علیه السلام است: (قائم هذه الامة هو التاسع من ولدی).(6)
2. مهدی علیه السلام، خونخواه حسین علیه السلام
در روایات متعددی، وارد شده است:
(القائم منّا اذا قام طلب بثار الحسین)؛(7)
(بهذا القائم انتقم منهم)؛(8)
امام باقر علیه السلام در مورد آیه (و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لولیه سلطاناً فلا یسرف فی القتل)(9) می فرماید: مقصود از (من قتل مظلوماً)، حسین بن علی است که مظلوم کشته شد و ما اولیای او هستیم و قائم ما چون قیام کند، در طلب انتقام خون حسین علیه السلام برمیآید... مقتول حسین علیه السلام و ولیّ او قائم علیه السلام است.(10)
3. یاد حسین علیه السلام، کلام نخستین مهدی علیه السلام
آن گاه که مهدی موعود ظهور کند، بین رکن و مقام می ایستد و چنین ندا می دهد:
(الا یا اهل العالم! انا الامام القائم؛
الا یا اهل العالم! انا الصمصام المنتقم؛
الا یا اهل العالم! ان جدّی الحسین قتلوه عطشاناً؛
الا یا اهل العالم! ان جدّی الحسین طرحوه عریاناً؛
الا یا اهل العالم! ان جدّی الحسین سحقوه عدواناً).(11)
4. یا لثارات الحسین، شعار یاران مهدی علیه السلام
فضل بن شاذان نقل می کند که شعار یاران مهدی علیه السلام، (یا لثارات الحسین؛ ای خونخواهان حسین) است:
(انّ شعار اصحاب المهدی علیه السلام یا لثارات الحسین علیه السلام).(12)
5. یاری حسین علیه السلام، یاری مهدی علیه السلام
حضرت سکینه سلام الله علیها نقل می کند: امام حسین علیه السلام شبی در کربلا، خطاب به یاران خود فرمود: (... و قد قال جدی رسول الله صلی الله علیه و آله: ولدی حسینٌ یقتل بطفّ کربلا غریباً وحیداً عطشاناً فریداً. فمن نصره فقد نصرنی ونصر ولده الحجة ولو نصرنا بلسانه فهو فی حزبنا یوم القیامة؛ همانا جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: فرزند من حسین در زمین کربلا، غریب و تنها، عطشان و بیکس، کشته می شود. کسی که او را یاری کند، مرا و فرزندش مهدی را یاری کرده است و هر کس به زبان خود، ما را یاری کند، فردای قیامت در حزب ما خواهد بود).(13)
6. یکسانی القاب حسین علیه السلام و مهدی علیه السلام
القاب (ثار الله)، (الوتر الموتور) و (الطرید الشرید)، القاب مشترک حسین علیه السلام و مهدی علیه السلام است: (ولکن صاحب هذا الامر الطرید الشرید الموتور بابیه..).(14)
(السلام علیک یا باب الله والسلام علیک یا ثار الله).(15)
(المترقب الخائف والولی الناصح، سفینة النجاة... والوتر الموتور).(16)
7. زیارت عاشورا
زیارت عاشورا - که زیارت مخصوص امام حسین علیه السلام است - در دو قسمت، از خون خواهی حسین علیه السلام در رکاب امام مهدی علیه السلام خبر می دهد:
(ان یرزقنی طلب ثارک مع امام منصور من اهل بیت محمد صلی الله علیه و آله) و (ان یرزقنی طلب ثاری (کم) مع امام هدیً ظاهر ناطق بالحق منکم).
8. روز عاشورا و یاد مهدی علیه السلام
امام باقر علیه السلام می فرماید: یکدیگر را در روز عاشورا این گونه تعزیت دهید:
(اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین وجعلنا وایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی من آل محمد علیه السلام؛ خداوند اجر ما و شما را در مصیبت حسین علیه السلام بزرگ گرداند و ما و شما را، از کسانی قرار دهد که به همراه ولیاش، امام مهدی از آل محمد علیهم السلام، طلب خون آن حضرت کرده، به خون خواهی او برخیزیم).(17)
9. عاشورا روز ظهور مهدی علیه السلام
امام باقر علیه السلام می فرماید: (کانّی بالقائم یوم عاشورا یوم السبت قائماً بین الرکن والمقام وبین یدیه جبرئیل ینادی....(18)؛ گویا قائم را می بینم که روز عاشورا، روز شنبه بین رکن و مقام ایستاده و جبرئیل پیش روی او ندا می کند...)
امام صادق علیه السلام نیز فرمود: (ان القائم صلوات الله علیه ینادی باسمه لیلة ثلاث وعشرین ویقوم یوم عاشوراء یوم قتل فیه الحسین بن علی(19)؛ قائم - درود خدا بر او باد - در شب بیست و سوم ماه رمضان به نامش ندا می شود و در روز عاشورا، روزی که حسین بن علی در آن کشته شد، قیام خواهد کرد).
10. میلاد حسین علیه السلام و یاد مهدی علیه السلام
در توقیع مبارک امام عسکری علیه السلام برای قاسم بن علاء همدانی آمده است که: در روز تولد امام حسین علیه السلام، این دعا را بخوان: (اللهم انی اسئلک بحق المولود فی هذا الیوم الموعود بشهادته قبل استهلاله وولادته بکته السماءُ ومن فیها والارض ومَن علیها... المعوّض من قتله ان الائمة من نسله والشّفاء فی تربته والفوز معه فی أوبته والأوصیاء من عترته بعد قائمهم وغیبته؛ خداوندا! من تو را به مقام مولود این روز می خوانم. او پیش از آن که به دنیا چشم بگشاید و قبل از آن که تولد یابد، وعده و خبر شهادتش داده شد. آسمان و هر کس در آن بود و زمین و هر کس بر روی آن بود، بر او گریه کرد.... او که در عوض شهادت او، ائمه از نسل او شدند و شفا در تربت او قرار داده شد، فوز و رستگاری با او، در روز رجوع و بازگشت او و بازگشت اوصیاء از خاندان او، بعد از قائم آنان و سپری شدن غیبت او می باشد).(20)
11. میلاد مهدی علیه السلام و یاد حسین علیه السلام
شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان می نویسد:
بافضیلتترین اعمال شب نیمه شعبان - که باعث آمرزش گناهان است - زیارت امام حسین علیه السلام می باشد. هر که می خواهد، روح 124 هزار پیامبر با او مصافحه کند، امام حسین علیه السلام را زیارت کند. اقل زیارت آن حضرت آن است که به بالای بامی رود و به سمت راست و چپ نگاه کند؛ سپس سر به جانب آسمان بلند کند و حضرت را با این کلمات زیارت کند: (السلام علیک یا اباعبدالله، السلام علیک ورحمة الله و برکاته).
در قسمت (زیارات) نیز می نویسد: احادیث بسیاری در فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام در نیمه شعبان وارد شده است. و بس است در این باب آنچه که به چندین سند معتبر از حضرت امام زین العابدین علیه السلام و امام جعفر صادق علیه السلام وارد شده که: هر که بخواهد با او 124 هزار پیامبر، مصافحه کنند، زیارت کند قبر ابی عبدالله الحسین علیه السلام را در نیمه شعبان. به درستی که ملائکه و ارواح پیامبران، رخصت می طلبند و به زیارت آن حضرت می آیند. پس خوشا به حال آن که مصافحه کند با ایشان، و ایشان مصافحه کنند با او. پنج پیامبر اولوالعزم (نوح، ابراهیم، موسی و عیسی علیهم السلام و محمد صلی الله علیه و آله) نیز با ایشاناند.(21)
12. شب قدر و یاد حسین علیه السلام
شب قدر، متعلق به امام زمان علیه السلام است و در این شب یکی از اعمال مستحبی، زیارت امام حسین علیه السلام است. شیخ عباس قمی می نویسد:
(بدان که احادیث در فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام در ماه مبارک رمضان - خصوصاً شب اول و نیمه و آخر آن و به خصوص شب قدر - بسیار است. از حضرت امام محمد تقی علیه السلام منقول است که هر که زیارت کند، امام حسین علیه السلام را در شب بیست و سوم ماه رمضان - و آن شبی است که امید است شب قدر باشد و در آن شب هر امر محکمی جدا و مقدّر می شود - مصافحه کند با او روح 124 هزار ملک و پیغمبر که همه رخصت می طلبند از خداوند در زیارت آن حضرت در این شب.
از حضرت صادق علیه السلام مروی است: چون شب قدر می شود، منادی از آسمان هفتم از بطن عرش ندا می کند که حق تعالی هر کسی را که به زیارت قبر حسین علیه السلام آمده، آمرزید.
و در روایت دیگر است که هر که شب قدر نزد قبر آن حضرت باشد و دو رکعت نماز بگزارد، نزد آن حضرت یا آنچه که میسر شود و از حق تعالی بهشت و پناه از آتش را بخواهد؛ خداوند به او بهشت و پناه از آتش را عطا فرماید. ابن قولویه از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که هر که زیارت کند قبر امام حسین علیه السلام را در ماه رمضان ودر راه زیارت بمیرد، حسابی نخواهد داشت و به او بگویند که بدون خوف و بیم داخل بهشت شو).
13. حسین علیه السلام در کلام مهدی علیه السلام
در دعای ندبه آمده است : (این الطالب بدم المقتول بکربلا) و (این الحسن، این الحسین واین ابناء الحسین).
و در زیارت منسوب به ناحیه مقدسه آمده است : (فلئن اخرتنی الدهور وعاقنی عن نصرک المقدور ولم اکن لمن حاربک محارباً ولمن نصب لک العداوة مناصباً فَلَأَنْدُبَنَّکَ صباحاً ومساءً ولَاَبْکِیَنَّ لک بدل الدموع دماً؛ اگر زمانه مرا به تأخیر انداخت و مقدورات از یاریت بازم داشت و نتوانستم در رکاب تو با دشمنانت بجنگم، ولی از بام تا شام در یاد تو سرشک غم از دیده می بارم وبه جای اشک، خون می گریم).(22)
14. زیارت حسین علیه السلام و مهدی علیه السلام در عیدها
در عیدهای اسلامی فطر، قربان و غدیر؛ زیارت این دو امام، وارد شده است.(23)
15. کوفه، پایگاه مشترک حسین علیه السلام، مهدی علیه السلام
امام حسین علیه السلام از مکه به سمت کوفه رفت و حضرت مهدی علیه السلام از مکه به سوی کوفه خواهد رفت و مقر حکومت خود را در کوفه قرار خواهد داد؛ یعنی، راه نیمه سید الشهدا علیه السلام را به پایان خواهد رساند.(24)
16. فرشتگان یاور حسین علیه السلام، یاوران مهدی علیه السلام
شیخ صدوق از امام رضا علیه السلام نقل می کند:
(ولقد نزل الی الارض من الملائکة اربعة آلاف لنصره فوجدوه قد قتل فهم عند قبره شعث غُبرٌ الی ان یقوم القائم فیکونون من انصاره وشِعارُهم یا لثاراتِ الحسین؛(25) به تحقیق چهار هزار فرشته برای نصرت و یاری حسین علیه السلام به زمین فرود آمدند. آنان هنگامی که نازل شدند، دیدند حسین علیه السلام کشته شده است، از این رو، ژولیده و غبارآلود در نزد قبر آن حضرت، اقامت کردند و همچنان هستند تا این که قائم، قیام کند و آنان از یاوران و سپاه آن حضرت خواهند بود و شعارشان یا لثارات الحسین است).
17. رجعت حسین علیه السلام در دولت مهدی علیه السلام
امام محمد باقر علیه السلام می فرمایند: امام حسین علیه السلام شب عاشورا به اصحابش فرمود: (... فابشروا بالجنة، فوالله انما نمکث ماشاء الله تعالی بعد ما یجری علینا، ثم یخرجنا الله وایّاکم حین یظهر قائمنا فینتقم من الظالمین، وانا وانتم نشاهدهم فی السلاسل والاغلال وانواع العذاب والنکال...؛ بشارت باد شما را به بهشت، به خدا قسم که بعد از آنچه بر ما جاری شود، مکث خواهیم کرد آن قدر که خدای تعالی خواسته باشد، پس بیرون می آورد ما و شما را در آن هنگامی که قائم ما ظاهر شود، پس انتقام خواهد کشید از ظالمان، و ما و شما مشاهده خواهیم کرد ایشان را در سلاسل و اغلال و گرفتار به انواع عذاب و نکال...).(26)
و امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، دوباره از (رجعت) خود سخن گفته، می فرماید: (من اولین کسی خواهم بود که زمین شکافته می شود و رجعت می کنم).(27)
18. حسین علیه السلام در سوگ مهدی علیه السلام
امام صادق علیه السلام درباره آیه شریفه (ثم رددنا لکم الکرة علیهم)(28) می فرماید: (مقصود زنده شدن دوباره امام حسین علیه السلام و هفتاد تن از اصحابش در عصر امام زمان است؛ در حالی که کلاهخودهایی طلایی بر سر دارند و به مردم، رجعت و زنده شدن دوباره حضرت حسین علیه السلام را اطلاع می دهند تا مؤمنان به شک و شبهه نیفتند).
امام صادق علیه السلام می فرماید: (حسین علیه السلام با اصحابش می آیند و هفتاد پیامبر آنان را همراهی می کنند؛ چنان که همراه موسی علیه السلام هفتاد نفر فرستاده شدند. آن گاه حضرت قائم علیه السلام انگشتر را به وی می سپارد و امام حسین علیه السلام غسل و کفن، حنوط و دفن حضرت قائم را بر عهده می گیرد).(29)
19. مهدی علیه السلام و زنده نگه داشتن یاد عاشورا
در این باب، داستان های متعددی است که از میان آنها، داستان علامه بحر العلوم(30)، گواه خوبی بر عشق و علاقه وافر حضرت حجت علیه السلام به عزاداری و زنده نگه داشتن یاد عاشورا و شهدای کربلا است.
20. مهدی علیه السلام و سفارش به زیارت عاشورا
محدث نوری رحمه الله حکایت سید رشتی را چنین نقل می کند که حضرت به سید دستور خواندن نافله (خصوصاً نافله شب)، زیارت جامعه و زیارت عاشورا را می دهد و بعد از آن می فرماید: شما چرا نافله نمی خوانید؟ نافله، نافله، نافله! شما چرا عاشورا نمی خوانید؟ عاشورا، عاشورا، عاشورا! و بعد فرمود: شما چرا جامعه نمی خوانید؟ جامعه، جامعه، جامعه!(31)
21. مهدی علیه السلام در سوگ حسین علیه السلام
علامه امینی رحمه الله در الغدیر(32) می گوید: در میان اصحاب ما مشهور است که در هر مجلسی قصیده ابن عرندس خوانده شود، موجب تشریف فرمایی حضرت بقیة الله - روحی له الفداه - به آن مجلس می شود. ما برای تیمن و تبرک چند بیت این قصیده را ذکر می کنیم.
ایقتل ظمْآناً حسین بکربلا * * * و فی کلّ عضو من انامله بحر
و والدهُ الساقی علی الحَوْض فی غدٍ * * * و فاطمة ماء الفرات لها مهر
فوالهف نفسی للحسین و ما جنی * * * علیه غداة الطف فی حربه الشمر
22. مصیبت حسین علیه السلام و تعجیل در فرج
صاحب مکیال المکارم می گوید: یکی از دوستان صالحم برایم نقل کرد که مولایمان حضرت حجت علیه السلام را در خواب دیدار کرده بود و حضرتش سخنی فرموده بود که مضمونش این است: (انی لادعوا لمؤمن یذکر مصیبة جدی الشهید، ثم یدعو لی بتعجیل الفرج والتأیید؛ همانا من برای هر شیعه ای که مصیبت جد شهیدم را یاد کند و سپس برای تعجیل فرج و تأیید (امر من) دعا کند، من (نیز) برای او دعا خواهم کرد).(33)
23. سختی مصیبت
مصیبت حسین علیه السلام سختترین مصیبت ها است:
(...فرزند تو به مصیبتی گرفتار می شود که مصیبت ها در کنار آن کوچک خواهد بود).(34)
(لا یوم کیومک یا ابا عبد اللَّه).(35)
مهدی علیه السلام نیز مصیبتش طولانی و محنتش شدید است. او شاهد همه رنج ها و مصیبت هایی است که بر تمامی انسان ها و فرد فرد شیعیانش وارد می شود:
(انا غیر مهملین لمراعاتکم ولا ناسین لذکرکم...؛(36) ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم.)
24. اصلاحگری
امام حسین علیه السلام و مهدی علیه السلام دو اصلاحگر سترگاند. حسین علیه السلام می گوید: (انما خرجت لطلب الاصلاح).
در مورد مهدی نیز آمده است: (لیصلح الامة بعد فساده(37)؛ خداوند به وسیله حضرت مهدی علیه السلام این امت را پس از آن که تباه شده اند، اصلاح می کند).
25. بیعت نکردن با طاغوت
امام حسین علیه السلام می فرماید: (لا واللَّه لا اعطیکم اعطاء الذلیل ولا افرّ فرار العبید؛ نه به خدا قسم دستم را از روی خواری و ذلّت به شما ندهم و مانند بردگان فرار نمی کنم.)
مهدی علیه السلام نیز بیعت هیچ طاغوتی را به گردن ندارد.
(ما منّا احدٌ الاَّ ویقع فی عنقه بیعة لطاغیة زمانه الاّ القائم... لئلا یکون لاحد فی عنقه بیعة اذا خرج ذاک التاسع من ولد اخی الحسین؛(38) هر کدام از ما (اهل بیت علیهم السلام) در زمان خود بیعت حاکمان و طاغوت های زمان را (از روی تقیه) به عهده داریم، مگر قائم... تا هنگامی که قیام می کند بر گردنش بیعت حاکمی نباشد او نهمین فرزند برادرم حسین است.)
26. آرزوی شهادت در رکاب حسین علیه السلام و مهدی علیه السلام
دو آرزو در روایات ما مطلوب است؛ یکی بودن در کربلا و شهادت در رکاب حسین و دیگری فیض جهاد و شهادت در رکاب امام مهدی علیه السلام:
(یا لیتنی کنت معکم فافوز فوزاً عظیما).(39)
(اللهم انی اجدّد له فی صبیحة یومی هذا... واجعلنی من انصاره... والمستشهدین بین یدیه... فاخرجنی من قبری مؤتزراً کفنی شاهراً سیفی...).(40)
دوم. تحلیلها
1. عاشورا، پشتوانه فرهنگی انتظار
فرهنگ عاشورا، زمینه ساز فرهنگ انتظار است. انتظار، ادامه عاشورا است و چشم به راه حسین دیگری نشستن در کربلایی به وسعت جهان.
فرهنگ عاشورا، آن چنان در روح انسان ها، رسوخ کرده و آتش عشقش، شراره ای در دل ها انداخته که بدون تردید، مؤثرترین و پایدارترین عنصر فرهنگ ساز، برای شیعیان و تمامی انسان های آزاده عالم است. به گفته امام راحل رحمه الله: (ما هر چه داریم از محرم و صفر داریم).
2. اشتراک در اهداف
هدف مهدی علیه السلام، نجات انسان ها از بردگی فکری و برداشتن زنجیرهای اسارت از آنان است.
امام باقر علیه السلام می فرماید: (اذا قام القائم ذهب دولة الباطل؛ هنگامی که قائم قیام کند، هر آینه باطل از بین می رود).(41)
هدف امام حسین علیه السلام نیز در زیارت اربعین چنین بیان شده است:
(وبذل مهجة فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة وحیرة الضالة؛ خون خود را تقدیم تو کرد، تا انسان ها را از نادانی و گمراهی رهایی بخشد).
پس هدف هر دو، احیای دین و جلوگیری از انحطاط ارزش ها است.
3. مشابهت در زمانه
حسین علیه السلام زمانه خود را چنین توصیف می کند: (الا ترون انّ الحق لایعمل به وانّ الهوی لایترک عنه؛ آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل خودداری نمی گردد)،(42) (فان السنة قد امیتت وانّ البدعة قد احییت؛ همانا در شرایطی هستیم که سنت پیامبر، از بین رفته و بدعت ها زنده شده است). (و علی الاسلام السلام اذا قد بلیت الامة براعٍ مثل یزید؛ اگر حاکم امت، فردی همچون یزید باشد، پس باید فاتحه اسلام را خواند).
زمانه مهدی علیه السلام نیز چنین است: (یعطف الهوی علی الهدی، اذا عطفوا الهدی علی الهوی ویعطف الرأی علی القرآن، اذا عطفوا القرآن علی الرأی... ویحیی میّت الکتاب والسنة؛ چون مهدی قیام کند، خواهش های نفسانی را به هدایت آسمانی، باز گرداند؛ پس از آنکه رستگاری را به هوای نفس بازگردانده باشند. آرا و افکار را پیرو قرآن کند، پس از آنکه قرآن را تابع رأی خود گردانده باشند... پس مهدی به شما نشان خواهد داد که روش عادلانه در حکومت، چگونه است و آنچه را که از کتاب و سنت متروک مانده، زنده خواهد ساخت).(43)
زمانه مهدی علیه السلام و حسین علیه السلام، در انحراف فکری، فساد اجتماعی، رواج بی دینی و بدعت در سطح جهانی، مشابه یکدیگر است.
مشابهت در زمانه، ابعاد متعددی دارد؛ از تبلیغات جبهه باطل گرفته تا حاکمیت خلفای جور و غربت دین در عرصه زندگی و جامعه. تبلیغات بنی امیه و معاویه علیه اهل بیت علیهم السلام و امام حسین علیه السلام(44)، شباهت زیادی به تبلیغات کشورهای استکباری و صهیونیستها، علیه ایران اسلامی دارد.
4. مشابهت در یاران
یاران امام حسین علیه السلام بهترین یاران و فدایی او بودند. آنان از معرفت، محبت، اطاعت و تسلیم نسبت به امام خود و سبقت در اجرای خواسته ها و فرامین او برخوردارند و در عبادت، صداقت، اخلاص و شجاعت یگانه دوران بودند.
یاران امام مهدی علیه السلام نیز چنیناند: (هم اطوع له من الامة لسیدها؛ آنها مطیعتر از کنیز نسبت به مولای خود هستند).(45)
(کدّادون جاحدون فی طاعته؛(46) یاران مهدی علیه السلام در فرمانبرداری از حضرتش، بسیار کوشا و مصمماند).
(لهم یسبهم الاولون ولایدرکهم الآخرون؛(47) (آنان در شایستگی ها و امتیازات بر اوج رفیعیاند) نه از نسل های گذشته، کسی از آنان پیشی گرفته و نه از آیندگان، کسی به مقام والای آنان می رسد).
(رهبان باللیل لیوث بالنهار، کَاَنَّ قلوبهم زبر الحدید؛ عابدان شب و شیران روزند، (در شجاعت) قلوبشان همچون پاره های آهن است).(48)
5. ضرورت درگیری و نبرد
درگیری بین حق و باطل، ایمان و کفر، یک ضرورت است؛ چون حقیقت ایمان، حرکت و رویش و خصلت کفر، ایستادگی و ماندگی است.
ساده اندیشی است اگر گمان شود، مسائل و مشکلات، تنها با گفتوگو حل می شود. باید به فکر پس از گفتوگو هم بود که اگر زیر بار حق نرفتند و یا خواستند بر ظلم خود باقی بمانند، چه باید کرد؟ پس از گفتوگو و دو گروه شدن، مخاصمه و درگیری هم هست یا نه؟ (فاذا هم فریقان یختصمون...).(49) به راستی آیا مشکل اسرائیل و فلسطین، با گفتوگو حل می شود؟ آیا آمریکا با گفتوگو حاضر است، از خوی استکباری خود دست بردارد؟
نبرد حسین علیه السلام و یزید، جنگ مهدی علیه السلام و مستکبران، نبرد حق و باطل است؛ یکی در محدوده کربلا و دیگری در وسعت همه زمین.
امام باقر علیه السلام می فرماید: (لیس شأنه الا السیف؛(50) او فقط شمشیر را می شناسد).
امام صادق علیه السلام می فرماید: (یکفّون سیوفهم حتی یرضی الله عزّ وجلّ؛(51) یاران قائم شمشیرهای خویش را بر زمین نمی نهند تا این که خدای عزوجل راضی شود).
6. منتظران مهدی علیه السلام، پرورش یافتگان مکتب عاشورا
یاران مهدی علیه السلام، همه عاشوراییاند و در مکتب حسین علیه السلام پرورش یافته و بالیدهاند.
کسانی می توانند در رکاب مهدی علیه السلام باشند و امام حق را یاری رسانند که در مکتب عاشورا آبدیده شده و معیار جنگ و صلح را از او آموخته باشند که حسین علیه السلام خود معیار سلم و حرب و تولاّ و تبرّا است.
7. سختی و مشکلات راه
امام صادق علیه السلام می فرماید: (قیام امام زمان علیه السلام نشانه هایی دارد). راوی پرسید: آنها چیستند؟ امام صادق علیه السلام فرمود: (ذلک قول الله عزوجل (ولنبلونکم بشیء من الخوف والجوع)(52) لو قد خرج قائمنا، لم یکن الا العَلَق والعَرَق والقوم علی السروج؛(53) این سخن خداوند است که (شما را با گرسنگی و ترس آزمایش می کند)؛ هنگامی که قائم ما قیام کند، خون است و عرق ریختن و سوار بر مرکب ها بودن در میدان های مبارزه).
8. پیوستن و جدا شدن یاران
به کاروان حسین علیه السلام کسانی پیوستند که امید پیوستنشان نبود، همچون زهیر و حرّ که یکی عثمانی بود و در صفین بر علیه علی علیه السلام شمشیر زده و دیگری فرمانده سپاه عمر سعد بود. و کسانی به بهانه های واهی نپیوستند، همچون طرماح بن عدی و یا پیوستند و جدا شدند و سعادت شهادت در کنار حسین علیه السلام را نداشتند؛ چه آنانی که در میانه راه جدا شدند و چه آنانی که در کربلا، از میدان معرکه گریختند.
در مورد یاران مهدی علیه السلام نیز داریم:
امام صادق علیه السلام می فرماید: (اذا خرج القائم یخرج من هذا الامر من کان یُری انه من اهله ودخل فیه شبه عبدة الشمس والقمر؛(54) هنگامی که قائم قیام کند از امر (ولایت) او کسانی بیرون می روند که همواره چنین به نظر می رسید از یاران او باشند. و به امر (ولایت) او درمیآیند آنانی که شبیه خورشید پرستان و ماه پرستانند.)
در مورد یهودیان جزیرة العرب، نیز داریم که منتظر آمدن پیامبر بودند. اما وقتی آمد، به او کافر شدند. (فلما جائهم ما عرفوا کفروا به)(55) از حسین نیز تقاضا کردند که بیاید و نامه ها نوشتند، اما هنگامی که آمد، به او پشت کردند و خون او را ریختند.
9. الهام پذیری هر دو فرهنگ
حسین علیه السلام با شهادت خود، پایه گذار فرهنگ شهادت شد و این فرهنگ، آن چنان در فرهنگ مسلمین ریشه دواند و در دلها جا باز کرد که به عنوان الگو، سرآغاز بسیاری از حرکتها و قیامهای حق طلبانه در سرزمین پهناور اسلامی بر علیه خلفا و حاکمان ستمگر شد. در عراق، بصره و کوفه (سلیمان بن صرد، مختار، زید بن علی)، در حجاز، مدینه و مکه، در خراسان (یحیی بن زید).(56) و هنوز هم همه عدالت خواهان و مردان تاریخ، می گویند باید پا جای پای حسین و شهدای کربلا گذاشت (گاندی).
انتظار نیز به عنوان یکی از بزرگترین، قویترین و انگیزهسازترین آرمانهای انسانی، نقش بیبدیلی در از بین بردن یأس و ناامیدی و پیروزی نهایی مظلومان بر مستکبران دارد (ونریدان نمن... ونجعلهم ائمة ونجعلهم الوارثین). همچنان که می تواند به عنوان یک راهبرد اساسی و کلیدی در تمامی ابعاد سیاسی - اجتماعی، تربیتی و فکری یک جامعه تأثیرگذار باشد.
از طرف دیگر منتظر ظهور مصلح، خود باید صالح باشد.
امام صادق علیه السلام فرمود: (ان لنا دولة یجیء بها الله اذا شاء ثم قال: من سرّه ان یکون من اصحاب القائم علیه السلام فلینتظر ولیعمل بالورع ومحاسن الاخلاق وهو منتظر؛(57) ما دولت و حکومتی داریم و خداوند، هرگاه بخواهد این دولت ظهور خواهد کرد و اگر کسی خوشحال و خشنود می شود که از یاران مهدی علیه السلام باشد؛ پس منتظر باشد و در حال انتظار، اهل ورع و اجتناب از گناهان و اهل محاسن و مکارم اخلاق باشد).
(یخرج اناسٌ من المشرق ویوطئون للمهدی سلطانه؛ گروهی از مشرق زمین به پا خاسته و زمینه ساز حکومت امام مهدی علیه السلام می شوند).
10. زوال دولتهای باطل
حسین علیه السلام، با شهادت خود، باعث رسوایی و در نتیجه نابودی دولت بنی امیه شد. مهدی علیه السلام نیز با ظهور خود، باعث رسوایی و تزلزل تمامی دولت های مستکبر، خواهد شد:
(اذا قام القائم ذهب دولة الباطل؛(58) هنگامی که قائم قیام کند، هر دولت باطلی از بین می رود).
در دعای ندبه، ندا سر میدهیم:
(این قاصم شوکة المعتدین؟ این هادم ابنیة الشرک والنفاق؟ این مبید اهل الفسوق والعصیان والطغیان؟...؛(59) کجا است درهم شکننده شوکت متجاوزان؟ کجا است ویران کننده بناهای شرک و نفاق؟ کجا است نابود کننده اهل نادرستی و عصیان و طغیان؟...).
در روایات نیز آمده است:
(ولایکون ملک الا للاسلام؛(60) در آن روز حکومتی جز حکومت اسلام، نخواهد بود).
(یبلغ سلطانه المشرق والمغرب؛(61) دولت مهدی علیه السلام شرق و غرب جهان را فرا گیرد).
(اذا قام القائم لایبقی ارض الاّ نودی فیها شهادة ان لا اله الا الله وان محمداً رسول الله؛(62) هنگامی که مهدی علیه السلام قیام کند زمینی باقی نمی ماند مگر آن که گلبانگ توحید و رسالت پیامبر در آن بلند گردد).
11. تکیه بر سنتهای الهی
سنت خداوند چنین است که تا تحولّی در وجود انسان ها پدید نیاید، وضعیت جامعه و اجتماع آنان، دگرگون نخواهد شد: (ان الله لایغیّر ما بقوم حتی یغیّروا ما بانفسهم)(63) وسنت های الهی تخلف ناپذیر است: (ولن تجد لسنة الله تبدیلاً).(64)
ظهور مهدی علیه السلام زمینه های مردمی وعدّه و عُدّهای را می طلبد که باید فراهم شود و این به عهده ما است؛ گرچه اگر ما کاری نکنیم، ظلم فراگیر و باطل خود زمینه ساز عدالت و حق خواهد بود؛ چون باطل رفتنی است: (قل جاء الحق وزهق الباطل ان الباطل کان زهوقاً).(65)
البته این بدان معنا نیست که از امدادهای غیبی و معجزات استفاده نمی شود؛ بلکه امدادهای غیبی نیز از سنتهای الهی است. و فرآیند خاص خود را دارد. به شهادت قرآن، پس از به کار گرفتن تمامی استعدادها، تلاش ها، تحمل سختی ها و شداید و طلب ودرخواست انسان ها، امداد و عنایت الهی فرا خواهد رسید: (ان تنصروا الله ینصرکم)(66) و (... ام حسبتم ان تدخلوا الجنة ولما یأتکم مثل الذین خلوا من قبلکم مستهم البأساء والضراء وزلزلوا حتی یقول الرسول والذین آمنوا معه متی نصر الله الا انّ نصر الله قریب).(67)
از شرایط اساسی ظهور حضرت حجّت زمینه های مردمی است:
(ان المهدی لایخرج حتی تقتل النفس الزکیة... فاتی الناس المهدی فزفّوه کما تزّف العروس).(68)
(...انّه لایخرج حتّی لایکون غائب احب الی الناس منه ممّا یلقون من الشرّ).(69)
12. نقش زنان
نقش زنان، در هیچ حرکتی از حرکت های اسلامی و شیعی - از صدر اسلام تاکنون - به اهمیت و برجستگی نقش زن در قیام عاشورا نبوده است.
عاشورا، تنها صحنه ای است که در آن زن، در متن قرار داد و نه حاشیه و نقش زن شیعی در آن، پررنگ و پرحضور است و شاید یکی از رمزهای جاودانگی آن همین باشد. نقش حضرت زینب علیها السلام، این شیرزن دریادل کربلا و همسر و دختران امام حسین علیه السلام - به عنوان پیامآوران واقعه عاشورا - از جایگاه خاصی برخوردار است. نقش ام وهب، دلهم (زن زهیر)، طوعه، ماری(70) و حتی زنان قبیله بنی همدان(71)، غیر قابل کتمان است.
مرحوم حاج شیخ ملاسلطان علی تبریزی - که از جمله عابدان و زاهدان بود - در عالم رؤیا خدمت امام زمان علیه السلام رسید و عرض کرد: آیا این که فرمودید: (فلأندبنک صباحاً ومساءً ولأبکین لک بدل الدموع دماً) صحیح است؟ فرمود: آری، صحیح است.
عرض کردم: آن کدام مصیبت است که به جای اشک، خون گریه می کردید؟ آیا مصیبت حضرت علی اکبر است؟
حضرت فرمود: اگر علی اکبر هم بود، در این مصیبت خون می گریست.
- آیا مصیبت حضرت عباس است؟
- اگر عباس هم بود، در این مصیبت خون می گریست.
- آیا مصیبت حضرت سیدالشهدا علیه السلام است؟
- اگر سیدالشهدا علیه السلام هم بود، در این مصیبت خون می گریست.
- پس کدام مصیبت است؟
- مصیبت اسیری زینب.(72)
در قیام حضرت مهدی علیه السلام نیز چنین است و زنان از جایگاه ویژهای برخوردار خواهند بود. نقش زن در عصر ظهور، همچون نقش مدعیان امروز و طرفداران حقوق زن نیست که او را تا سرحد یک کالا و وسیلهای برای لذت طلبی و عیّاشی تنزل دادهاند.
جابر بن یزید جعفی از امام باقر علیه السلام نقل می کند:
ویجیء والله ثلاث مأة وبضعة عشر رجلاً فیهم خمسون امرأة یجتمعون بمکة علی غیر میعاد قزعاً کقزع الخریف؛(73) به خدا سوگند 313 نفر می آیند که پنجاه تن از آنان زن هستند که بدون هیچ قرار قبلی، در مکه کنار یکدیگر جمع خواهند شد).
ام سلمه نیز از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله چنین روایت کرده است: (یعوذ عائذ من الحرم فیجتمع الناس الیه کالطیر الوارد المتفرقة حتی یجتمع الیه ثلاث مأة واربعة عشر رجلاً فیه نسوة فیظهر علی کل جبار وابن جبار(74)؛ در آن هنگام پناهندهای به حرم امن الهی پناه میآورد و مردم همانند کبوترانی که از چهار سمت به یک سو هجوم میبرند به سوی او جمع میشوند تا این که در نزد آن حضرت سیصد و چهارده نفر گرد آمده که برخی از آنان زن میباشند که بر هر ستمگر و ستمگر زادهای پیروز میشوند).
13. دشواری حفظ دین
در دوران امام حسین علیه السلام بر اساس بدعت های خلفا و تبلیغات بنی امیه، دین بی ارزش و بازار دنیا پررونق بود: (الناس عبید الدنیا والدین علی السنتهم ما درّت معایشهم فاذا محصّوا بالبلاء قلّ الدیّانون؛ مردم بنده دنیا هستند و دین لقلقه زبانشان می باشد، مادامی که زندگی دنیای آنها تأمین شود. اما همین که در بوته امتحان قرار گرفتند، دینداران کم خواهند بود).(75)
اگر نبود حسین علیه السلام - این خط روشن ولایت و وارث پیامبران - چراغ دین، آخرین کورسوهای خود را می زد.
در عصر انتظار نیز حفظ دین، از سختترین کارها است. امام صادق علیه السلام می فرماید: (ان لصاحب هذا الامر غیبة، المتمسّک فیها بدینه کالخارط لشوک القتاد بیده - ثم اوْمأ ابوعبدالله علیه السلام بیده هکذا. قال: فایّکم تمسّک شوْک القتاد - ثمّ اطوق ملیّاً ثمّ قال: ان لصاحب هذا الامر غیبة فلیتّق الله عبد عند غیبته ولیتمسّک بدینه؛(76) برای صاحب این امر (حضرت مهدی علیه السلام) غیبتی خواهد بود. هر کس در روزگار غیبت او دین خود را حفظ کند، مانند کسی است که تیغهای تیزگ یاه قتاد را با دستش صاف و هموار سازد؛ سپس حضرت با دست (مبارک) خویش اشاره فرمود که چگونه با دست، تیغهای قتاد را باید هموار ساخت. آن گاه افزود: کدام یک از شما تا به حال توانسته است، خارهای خنجرگونه قتاد را به دست بگیرد؟ سپس حضرت سر به زیر افکند و مدتی سکوت کرد؛ آن گاه افزود: برای صاحب این امر، غیبتی است که در روزگار دشوار غیبت، هر بنده خدایی باید تقوا پیشه کند و دینش را حفظ نماید).
در روایتی دیگر، آمده است:
(منْ ثَبتَ علی ولایتنا فی غیبة قائمنا، اعطاه الله اجْر الف شهید مثل شهداء بدر واحد؛(77) کسی که در روزگار قائم ما، در امر ولایت ما ثابت قدم و استوار باقی بماند و نلغزد، چنان است که خداوند پاداش هزار شهید مانند شهدای جنگ های بدر و احد به آنان عطا می فرماید).
امام باقر علیه السلام می فرماید: (یأتی علی الناس زمانٌ یغیب عنهم امامهم. فیا طوبی للثابتین علی امرنا فی ذلک الزمان؛(78) روزگاری بر مردم خواهد آمد که امام و پیشوای ایشان از (چشم) آنان غایب و پنهان می گردد. پس خوشا بر احوال کسانی که در آن زمان (غیبت در امر ولایت) ثابت قدم و استوار می مانند).
حضرت در ادامه، فضایل فراوانی برای کسانی که دین خود را حفظ می کنند، بیان می دارد که این فضایل زیاد، به جهت سنگینی و عظمت کار آنان است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: (اللهمّ لقّنی اخوانی، مرتین... لاحدهم اشدّ بقیةً علی دینه من خرط القتاد فی اللیلة الظلماء او کالقابض علی جمْر الغضاء، اولئک مصابیح الدجی ینجیهم الله من کل فتنة غبراء مظلمة؛(79) بارالها! مرا به دیدار برادرانم نایل گردان... هر یک از ایشان در پایداری و استواری در دین، از کسی که در دل تیره شب، شاخه پرتیغ گیاه قتاد را، با کف دست صاف و هموار می سازد، پایدارتر است؛ یا همانند کسی که صبورانه پاره آتشی را بر دست گیرد و در آن حال در دین خویش استوار باشد. آری، ایشان چراغهای هدایت (در شب تاریک و دیجور) هستند. خداوند ایشان را از هر فتنه تیره و تار رهایی می بخشد).
14. سازش ناپذیری
حسین علیه السلام در ردّ درخواست یزید بر بیعت، با قاطعیت می گوید: (مثلی لا یبایع مثله)؛(80) حضرت مهدی علیه السلام نیز با هیچ کس سر سازش ندارد. امام باقر و صادق علیهما السلام می فرمایند: (لیس شأنه الاّ السیف؛ او فقط شمشیر را می شناسد)(81)، (یقتل اعداء الله حتی یرضی الله؛ دشمنان خدا را می کشد تا خدا راضی گردد).(82)
15. تلاش جهت جذب و نیروسازی
حسین علیه السلام، مدام به فکر جذب نیرو و تربیت و سازندگی بود. و با نامه به شهرهای مختلف و سفرهای خود و با زندگی ساده و انفاق های خود، سعی در جذب و تألیف قلوب و تربیت و پرورش آنان داشت. او دو سال پیش از مردن معاویه، در (منا)، جمعی بالغ بر هزار نفر از صحابه و تابعان را گرد آورد و تمامی فضایل اهل بیت علیهم السلام را به همراه ویژگی های دشمنان آنان، از قرآن بر آنان خواند.
آن حضرت در دوره یزید، در سفر خود از مکه به کربلا، از سیاست جذب نیرو چشم نپوشید و افرادی همچون زهیر و حرّ را جذب نمود.
مهدی علیه السلام فرزند حسین علیه السلام نیز در میان ما و در حال تلاش و نیروسازی است و لحظه ای از این مهم غافل نیست:
(ان یکون صاحبکم المظلوم، المجحود حقه، صاحب هذا الامر یتردد بینهم ویمشی فی اسواقهم ویطأ فرشهم ولایعرفونه حتی یأذن الله له ان یعرّفهم نفسه؛(83) صاحب این امر... در میان آنان راه میرود، در بازارهایشان رفت و آمد میکند. روی فرشهایشان گام برمیدارد؛ ولی او را نمیشناسند، مگر خداوند به او اجازه دهد تا خودش را به آنان معرفی کند.
در جلد دوم موسوعه امام مهدی (تألیف شهید محمد صدر) داستانهایی شنیدنی وموثق در این باره آمده است.
16. انتظار
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از خیلی پیشترها، خبر شهادت امام حسین علیه السلام را داده بود. امام علی علیه السلام نیز می فرمود: (هیهنا مناخ رکاب و مصارع عشاق). این اخبار تا آن جا بود که کسانی، از مدت ها پیش در منطقه کربلا اقامت گزیده و منتظر یاری فرزند رسول خدا بودند و سرانجام به آرزوی خود رسیدند.(84)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و تمامی ائمه علیهم السلام، بشارت ظهور مهدی علیه السلام و دولت کریمه او را داده اند و باید منتظر بود که: (افضل الاعمال انتظار الفرج).
17. طلب یاری
فریاد استنصار و طلب یاری حسین علیه السلام، هنوز هم از رواق تاریخ به گوش می رسد: (هل من ناصرٍ ینصرنی؛ هل من مغیث یغیثنا؛ هل من ذابّ یذبّ عن حرم رسول الله).
فریاد استنصار مهدی علیه السلام، نیز همواره بلند است. آیا کسی هست که مهدی آل محمد را یاری کند؟ آیا کسی هست عشق مرا در دلها زنده کند؟ و انسانهای بریده از مرا، با من پیوند زند؟
میگویند با شنیدن فریاد (هل من ناصر حسینی)، گهواره علی اصغر تکان خورد! آیا با شنیدن (هل من ناصر مهدوی) نیز، دلی هست که بلرزد و با امامش عهد و پیمانی ببندد و به کمک او برخیزد؟ آن هم در این عصر وانفسا؟!
(او در روز ظهور خود به دیوار کعبه تکیه داده بانگ برمیدارد: (ای مردم! ما از خداوند یاری میجوییم. هر که میخواهد ما را اجابت کند... از شما میخواهم که به حق خدا و به حق رسول خدا و به حق خودم بر شما - که حق قرابت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم میباشد - ما را کمک کنید و کسانی را که به ما ظلم میکنند، از ما بازدارید که ما را ترسانده و بر ما ظلم کردهاند. از شهر و فرزندانمان جدا کرده، بر ما ستم روا داشتند و شوریدند. اهل باطل حقمان را گرفته، بر ما افترا بستند. خدا را درباره ما در نظر آورید! ما را تنها نگذاشته، خوارمان نکنید. یاریمان کنید که خداوند شما را یاری میکند).(85)
18. تدبیر و مدیریت
مدیریت حسین علیه السلام، مدیریتی بینظیر است. این که جماعتی اندک در برابر سپاهی سی هزار نفری، از پگاه صبح تا هنگام عصر مقاومت کنند؛ حکایت از مدیریت عالی و تدبیر بلند حسین علیه السلام دارد. او با تشکیل میمنه و میسره و علمدار و قرار گرفتن خود در قلب سپاه، به عنوان فرمانده و قرار دادن خیمه ها در جایگاهی مناسب - به طوری که پشت آن نهری خشک شده باشد - و ریختن نی و هیزم در آن و آتش زدن آنها در فرصتی مناسب و خیمه ها را در کنار هم بستن و... به طوری که دشمن نتواند آنها را محاصره کند و تنها از روبه رو با آنها بجنگد، نشان داد که از تدبیر و مدیریتی بینظیر برخوردار است. امام با تسلّطی شگرف تمامی صحنه ها را زیر نظر داشت و همچون یک فرمانده پیروز تا آخرین لحظه، ذرّهای ترس و واهمه به خود راه نداد. او در شب عاشورا از تمام منطقه نبرد، بازدید کرد و با گفتوگویِ با اصحاب و اهل حرم همه آنان را به آمادگی و وسعت رسانید و خود و اهل بیت و اصحابش، با عبادت و دعا شب را به صبح رساندند. کسانی که صبح پرکاری دارند، باید شب ها را بهپا خیزند و با خالق خود به راز و نیاز بپردازند.
(یا ایها المزّمّل قم اللیل... إن لک فی النهار سبحاً طویلا)(86)
مهدی علیه السلام نیز در مدیریت و تدبیر، همچون جدّ بزرگوار خود حسین علیه السلام است. تشکیل یک حکومت جهانی و اداره همه انسان ها مدیریتی می خواهد سترگ، به عظمت سینه مهدی علیه السلام که: آلة الریاسة سعة الصدر.
سوّم. رهیافتها
با پیوندها به تحلیل میرسیم و با تحلیلها به رهیافتها. هر کدام از تحلیلها، میتواند پیامآور رهیافت یا رهیافتهایی باشد. آن جا که یوسف علیه السلام با خواب عزیز مصر، به دو برنامه هفت ساله میرسد و مصر را از قحطی و گرسنگی نجات میدهد. چرا نتوان با این همه پیوند و تحلیل، به رهیافتها و در نتیجه به برنامهریزی و موضعگیری مناسب رسید؟!
این رهیافتها (همچون سیره تربیتی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و مدیریتی آن حضرت)، میتواند اساس برنامهریزیهای راهبردی و کلان جامعه منتظر و حکومت دینی باشد.
1. تبیین فرهنگ عاشورا
اگر عاشورا، پشتوانه فرهنگی انتظار است؛ پس در جهت تبیین حرکت عاشورا و نیز برگزاری هر چه باشکوهتر مراسم عاشورا و معرفی اسوههای جاویدان آن، باید تلاش دو چندان کرد.
خیلی فرق است بین این که به عاشورا، به عنوان پشتوانه و عقبه فرهنگی و الهامپذیرِ انتظار نگاه شود؛ یا یک سنت برخاسته از عواطف و احساسات قومی.
رسانههای عمومی - به خصوص صدا و سیما -، حوزههای علمیه و مراکز فرهنگی، نقشی حیاتی و اساسی در غنا بخشیدن به این فرهنگ دارند.
کربلا، دانشگاه بزرگی است با کلاسها و درسهای بسیار. ابعاد و آموزههای این دانشگاه بزرگ، هنوز هم بر بسیاری پوشیده است. باید در این دریای عمیقِ گسترده پربار، غوّاصانی ماهر و زبردست، به صید بپردازند تا لؤلؤها و مرواریدهای گرانبهای آن را به چنگ آورده، در اختیار خواستاران و خریداران قرار دهند.
هنوز هم این حرکت عظیم و منشور بینهایت، زوایای پنهان و ابعاد گستردهای دارد که تنها بر عاشقان رخ مینماید. این غزال گریز پا در کمند هر کس نمیافتد! پرورش یافتگان مکتب مهدوی، امام حسین علیه السلام را به عنوان معیار سلم و حرب و منشأ الهامپذیری میدانند. باید این معیار برای همگان به خوبی تبیین شود.
2. تبیین دین
عصر حسین علیه السلام، عصر غربت دین بود و عصر انتظار نیز چنین است. قیام حسین و فرزندش مهدی علیه السلام برای احیای دین است. منتظر مهدی، باید از دین و ضرورت، قلمرو، و زبان آن و... تحلیلی عمیق داشته باشد؛ تا در این عصر - که عصر شبهات و فتنهها است - بتواند زمینه ساز حرکت مهدی علیه السلام باشد.
3. الگو سازی
حسین علیه السلام و یارانش الگوی منتظراناند؛ از این رو باید در مبانی فکری و ویژگیهای رفتاری و تربیتی آنان، درنگی شایسته کرد.
4. فرهنگ بسیح
ضرورتِ درگیری و نبرد، بایستگی فرهنگ بسیج را به عنوان یک راهبرد اساسی، فراروی حکومت دینی قرار میدهد. تقویت این نهاد مقدس، زمینه سازی برای ظهور است.
باید از کسانی که در هشت سال دفاع مقدس، از نبرد نهراسیدند و سختیها و مشکلات راه را به جان خریدند، تجلیل کرد و سینما و ادبیات دفاع مقدس را نه به عنوان یک تفنن، که به عنوان یک ضرورت و هدف راهبردی نظام، پی گرفت. بسیج برخاسته از فرهنگ جبهه و شهادت است. و به گفته امام راحل، مدرسه عشق است. این رهیافت شاخصه و معیار اساسی در انتخاب مسؤولان و کارگزاران است. ترویج این فرهنگ و نهادینه کردن آن، باعث میشود که هر کس تکلیف خود را با مهدی علیه السلام روشن کند؛ تا در اوج نبرد با اسبی که در خیمه مخفی کرده، فرار نکند و مهدی علیه السلام را همچون حسین علیه السلام تنها نگذارد.
5. معرفت امام
کسانی میتوانند شعار خود را (ی
- [سایر] غدیر، عاشورا و انتظار چه ارتباطی می تواند با انقلاب اسلامی داشته باشد؟
- [سایر] سلام؛ آیا خواندن زیارت عاشورا در ساعت اداری که بعضا باعث انتظار و ناراحتی مراجعه کنندگان میشود جایز است؟
- [سایر] نقش سقیفه در حادثه عاشورا چیست؟
- [سایر] لطفاً اسامی کتب معتبر و صحیح در مورد واقعة کربلا از مکه تا پایان روز عاشورا را بنویسید.
- [سایر] اولین شهید کربلا در روز عاشورا چه کسی بود؟
- [سایر] مختار ثقفی روز عاشورا چرا در کربلا حضور نداشت؟
- [سایر] راز ماندگاری عاشورا چیست؟
- [سایر] پیامهای عاشورا چه بوده است؟
- [سایر] جریان عَلَم در واقعه کربلا چیست؟ آیا عَلَم های امروزی بیانگر همان عَلَم های واقعه کربلا است؟
- [سایر] تاسوعا و عاشورا به چه معنا است وآیا قبل از شهادت امام حسین (ع)تاسوعا و عاشورا وجود داشت؟
- [آیت الله علوی گرگانی] روزه روز عاشورا وروزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان مکروه است.
- [آیت الله اردبیلی] روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان، مکروه است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان، مکروه است.
- [آیت الله مظاهری] روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان، مکروه است.
- [آیت الله سبحانی] روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان، مکروه است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان مکروه است.
- [آیت الله بروجردی] روزهی روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان، مکروه است.
- [امام خمینی] روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان،مکروه است.
- [آیت الله نوری همدانی] روزة روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان مکروه است . روزه های مستحب:
- [آیت الله سیستانی] روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان مکروه است . روزههای مستحب