در ابتدا لازم است به این نکته توجّه داشته باشیم که اعتقاد به مصلح موعود جهانی در تمام ادیان یک اصل مسلّم و قطعی است و هر یک از انبیاء گذشته، به پیروان خود از آمدن مصلحی غیبی خبر دادهاند.[1] به طور کلّی از دو طریق میتوان وجود امام زمان را ثابت کرد: 1. دلیل عقلی؛ 2. دلیل نقلی. الف: دلیل عقلی و آن اینکه تا وقتی که تکلیف ثابت است و مکلفانی وجود دارند، عدّهای هستند که مصون از خطا نیستند و باید امام معصوم و پیشوایی وجود داشته باشد تا آنها را هدایت کند، و زمین بدون انسان کامل مانند جسم بدون روح است به همین جهت علی علیه السّلام نیز فرمودهاند: (زمین هرگز از حجت خدا خالی نخواهد ماند و آن حجت الهی یا ظاهر است یا مشهور یا خائف است و مستور تا حجتها و بینات الهی باطل نگردد.)[2] ب: دلیل نقلی این دلیل را میتوان به دو صورت توضیح داد: الف) روایات نبوی که امامان دوازده گانه را با نامهای آنان به طور روشن معرفی کردهاند که به ذکر دو نمونه از لسان اهل سنّت اشاره میکنیم. 1. از ابن عباس روایت شده که شخصی یهودی به نام نعثل نزد رسول خدا آمد و سؤالهای بسیاری را مطرح نمود و از اوصیاء نیز پرسید، حضرت در پاسخ فرمود: (نخستین وصی من علی و پس از او حسن و حسین و امامان نه گانه و از فرزندان او میباشند.) و نعثل پرسید نام آنها چیست؟ حضرت اسامی تک تک امامان را تا امام دوازدهم (حضرت مهدی (عج)) شمردهاند.[3] 2. باز در کتاب مناقب وجود دارد که از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده که شخصی یهودی به محضر رسول الله صلّی الله علیه و آله میرسد و سؤالات زیادی میکند و از اوصیاء حضرت میپرسد و سؤال میکند پس از حسین اوصیاء چه کسانی هستند پیامبر فرزندان امام حسین از علی بن الحسین علیه السّلام را نام میبرد تا حضرت مهدی علیه السّلام و سپس میفرماید: لقب او قائم و حجت است و او غائب خواهد شد و خوشا به حال صابران در غیبت... ب) شواهد تارخیی یعنی گزارشهایی که ولادت آن حضرت و ایام کودکی او را نقل کردهاند برای نمونه به بعضی از اقوال اهل سنّت اشاره میکنیم. 1. حافظ سلیمان حنفی میگوید: (خبر معلوم نزد محققان و موثقان این است که ولادت قائم (عج) در شب پانزدهم شعبان سال 255 در شهر سامرا واقع شده است.[4] 2. خواجه محمد پارسا در کتاب فصل الخطاب گفته: (یکی از اهلبیت ابومحمد بن عسگری است که فرزندی جز ابوالقاسم که قائم و حجت و مهدی و صاحب الزمان نامیده میشود باقی نگذاشت و او در نیمه شعبان سال 255 هجری متولد شد. مادرش نرجس نام دارد، او هنگام شهادت پدرش پنج سال داشت.[5] بهتر است بدانیم بعضی محققین تعداد روایات اهل سنّت را بیش از 200 روایت تخمین زدهاند که همه در مورد امام دوازدهم میباشد که فقط حقانیت شیعه اثنی عشری (دوازده امامی) را میرساند و بر هیچ یک از مذاهب، جز شبعه دوازده امامی منطبق نیست و همه این احادیث بر ولادت و امامت حضرت علیه السّلام دلالت میکند و آیت الله شیعه دوازده امامی منطبق نیست و همه این احادیث بر ولادت و امامت حضرت علیه السّلام دلالت میکند و آیت الله صافی(دام عزه) در کتاب مهدویت بیش از 77 نفر از علمای اهل سنّت را نقل میکند که هر یک به نحوی ولادت آن حضرت را بیان کردهاند. پس اگر اهل سنّت مطلقاًبگویند حضرت مهدی (عج) به دنیا نیامده این ادعای کاملاً بیاساس است زیرا آنها حتّی گفتهها و نوشتههای بزرگان خود را هم قبول ندارند. علاوه بر آن، آیات متعددی در قرآن به چگونگی قیام آن بزرگوار اشاره کرده است.[6] به عنوان نمونه به تفسیر آیات 105 و 106 سوره نور، 55 از سوره توبه، 29 سوره کهف و 29 سوره مؤمن مراجعه شود. و اگر آنها طولانی بودن عمر را دلیل عدم ایشان تولد بدانند، به سادگی میتوان عرض کرد که همان کسی که قادر است عیسی بن مریم را زنده نگه دارد تا به مهدی موعود اقتدا کند و یونس را در شک ماهی محافظت نماید و یا به نوح پیامبر 950 سال عمر بدهد، آیا او قدرت ندارد به مهدی (عج) عمر طولانی عنایت کند در حالی که خود اهل سنّت نیز قائل به زنده بودن عیسی و خضر و صالح و... میباشند. نتیجه ولادت حضرت مهدی (عج) امری است مسلم و قطعی و خود اهل سنّت هم به آن واقفند و عوامل و انگیزههای دیگری وجود دارد که نمیگذارند حق را بازگو کنند و حقانیت شیعه اثنیعشری و وجود امام زمان ثابت کنند. پی نوشتها: [1]. آیت الله مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی، قم، انتشارات نسل جوان، چاپ یازدهم، 1380، ص 51. [2]. علامه محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 1، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ چهارم، 1362، ص 188. [3]. همان، ج 36، ص 283. [4]. شیخ سلیمان قندوزی، حنفی، ینابیع الموده، قم، مکتبه بصیرتی، 1385 ق. [5]. همان مدرک. [6]. آیت الله صافی (لطف الله) امامت و مهدویت، ج 2، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج 2، ص 56 الی 241. منبع: www.eporsesh.com
در ابتدا لازم است به این نکته توجّه داشته باشیم که اعتقاد به مصلح موعود جهانی در تمام ادیان یک اصل مسلّم و قطعی است و هر یک از انبیاء گذشته، به پیروان خود از آمدن مصلحی غیبی خبر دادهاند.[1]
به طور کلّی از دو طریق میتوان وجود امام زمان را ثابت کرد: 1. دلیل عقلی؛ 2. دلیل نقلی.
الف: دلیل عقلی
و آن اینکه تا وقتی که تکلیف ثابت است و مکلفانی وجود دارند، عدّهای هستند که مصون از خطا نیستند و باید امام معصوم و پیشوایی وجود داشته باشد تا آنها را هدایت کند، و زمین بدون انسان کامل مانند جسم بدون روح است به همین جهت علی علیه السّلام نیز فرمودهاند: (زمین هرگز از حجت خدا خالی نخواهد ماند و آن حجت الهی یا ظاهر است یا مشهور یا خائف است و مستور تا حجتها و بینات الهی باطل نگردد.)[2]
ب: دلیل نقلی
این دلیل را میتوان به دو صورت توضیح داد:
الف) روایات نبوی که امامان دوازده گانه را با نامهای آنان به طور روشن معرفی کردهاند که به ذکر دو نمونه از لسان اهل سنّت اشاره میکنیم.
1. از ابن عباس روایت شده که شخصی یهودی به نام نعثل نزد رسول خدا آمد و سؤالهای بسیاری را مطرح نمود و از اوصیاء نیز پرسید، حضرت در پاسخ فرمود: (نخستین وصی من علی و پس از او حسن و حسین و امامان نه گانه و از فرزندان او میباشند.) و نعثل پرسید نام آنها چیست؟ حضرت اسامی تک تک امامان را تا امام دوازدهم (حضرت مهدی (عج)) شمردهاند.[3]
2. باز در کتاب مناقب وجود دارد که از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده که شخصی یهودی به محضر رسول الله صلّی الله علیه و آله میرسد و سؤالات زیادی میکند و از اوصیاء حضرت میپرسد و سؤال میکند پس از حسین اوصیاء چه کسانی هستند پیامبر فرزندان امام حسین از علی بن الحسین علیه السّلام را نام میبرد تا حضرت مهدی علیه السّلام و سپس میفرماید: لقب او قائم و حجت است و او غائب خواهد شد و خوشا به حال صابران در غیبت...
ب) شواهد تارخیی یعنی گزارشهایی که ولادت آن حضرت و ایام کودکی او را نقل کردهاند برای نمونه به بعضی از اقوال اهل سنّت اشاره میکنیم.
1. حافظ سلیمان حنفی میگوید: (خبر معلوم نزد محققان و موثقان این است که ولادت قائم (عج) در شب پانزدهم شعبان سال 255 در شهر سامرا واقع شده است.[4]
2. خواجه محمد پارسا در کتاب فصل الخطاب گفته: (یکی از اهلبیت ابومحمد بن عسگری است که فرزندی جز ابوالقاسم که قائم و حجت و مهدی و صاحب الزمان نامیده میشود باقی نگذاشت و او در نیمه شعبان سال 255 هجری متولد شد. مادرش نرجس نام دارد، او هنگام شهادت پدرش پنج سال داشت.[5]
بهتر است بدانیم بعضی محققین تعداد روایات اهل سنّت را بیش از 200 روایت تخمین زدهاند که همه در مورد امام دوازدهم میباشد که فقط حقانیت شیعه اثنی عشری (دوازده امامی) را میرساند و بر هیچ یک از مذاهب، جز شبعه دوازده امامی منطبق نیست و همه این احادیث بر ولادت و امامت حضرت علیه السّلام دلالت میکند و آیت الله شیعه دوازده امامی منطبق نیست و همه این احادیث بر ولادت و امامت حضرت علیه السّلام دلالت میکند و آیت الله صافی(دام عزه) در کتاب مهدویت بیش از 77 نفر از علمای اهل سنّت را نقل میکند که هر یک به نحوی ولادت آن حضرت را بیان کردهاند. پس اگر اهل سنّت مطلقاًبگویند حضرت مهدی (عج) به دنیا نیامده این ادعای کاملاً بیاساس است زیرا آنها حتّی گفتهها و نوشتههای بزرگان خود را هم قبول ندارند. علاوه بر آن، آیات متعددی در قرآن به چگونگی قیام آن بزرگوار اشاره کرده است.[6]
به عنوان نمونه به تفسیر آیات 105 و 106 سوره نور، 55 از سوره توبه، 29 سوره کهف و 29 سوره مؤمن مراجعه شود. و اگر آنها طولانی بودن عمر را دلیل عدم ایشان تولد بدانند، به سادگی میتوان عرض کرد که همان کسی که قادر است عیسی بن مریم را زنده نگه دارد تا به مهدی موعود اقتدا کند و یونس را در شک ماهی محافظت نماید و یا به نوح پیامبر 950 سال عمر بدهد، آیا او قدرت ندارد به مهدی (عج) عمر طولانی عنایت کند در حالی که خود اهل سنّت نیز قائل به زنده بودن عیسی و خضر و صالح و... میباشند.
نتیجه
ولادت حضرت مهدی (عج) امری است مسلم و قطعی و خود اهل سنّت هم به آن واقفند و عوامل و انگیزههای دیگری وجود دارد که نمیگذارند حق را بازگو کنند و حقانیت شیعه اثنیعشری و وجود امام زمان ثابت کنند.
پی نوشتها:
[1]. آیت الله مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی، قم، انتشارات نسل جوان، چاپ یازدهم، 1380، ص 51.
[2]. علامه محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 1، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ چهارم، 1362، ص 188.
[3]. همان، ج 36، ص 283.
[4]. شیخ سلیمان قندوزی، حنفی، ینابیع الموده، قم، مکتبه بصیرتی، 1385 ق.
[5]. همان مدرک.
[6]. آیت الله صافی (لطف الله) امامت و مهدویت، ج 2، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج 2، ص 56 الی 241.
منبع: www.eporsesh.com
- [سایر] شبهه: اگر حضرت مهدی علیه السلام زنده اند، چگونه قرن ها عمر کرده اند؟
- [سایر] چرا به حضرت مهدی علیه السلام، صاحب الزمان می گویند؟
- [سایر] شبهه: ظهور همان قیامت است و پس از ظهور امام زمان علیه السلام زندگی نیست
- [سایر] شبهه: ظهور همان قیامت است بنابراین پس از ظهور امام زمان(علیه السلام) زندگی نیست.
- [سایر] شبهه: ظهور همان قیامت است بنابراین پس از ظهور امام زمان(عج) زندگی نیست؟!
- [سایر] چه دلایل عقلی منوط بر زنده بودن امام زمان (عج) در آخرالزمان وجود دارد؟
- [سایر] آیا هیچ دلیل عقلی بر وجود امام زمان علیه السلام نداریم؟
- [سایر] امام مهدی علیه السلام فرزند کیست؟
- [سایر] آیا دلیلی عقلی بر اثبات وجود امام زمان وجود دارد؟ (اثبات برون دینی)
- [سایر] آیا ادله عقلی، وجود امام زمان معینی را اثبات می کند؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.