اگر چه در نگاه اول مبحث (امامت) و وجود شخص امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف، یک مقولهی کاملاً اعتقادی و دینی است و دلیلی ندارد که به دنبال اثبات برون دینی بگردیم، اما از آن جا که دین اسلام منطبق با خلقت و فطرت آدمی است، دلایل عقلی مستقل وجود دارد. منتهی قبل از طرح آن باید به چند نکتهی مهم نیز توجه کامل گردد که در ذیل ایفاد میگردد: الف – کلیهی مباحث اعتقادی اسلام عزیز، چیزی جدای از (عقل) نیست. لذا کلیهی دلایل دینی، حتماً عقلی هم هست و کلیهی دلایل عقلی اگر صحیح باشند، حتماً عین دین هستند و اساساً حق و باطل و هستی و نیستی و ضعف و کمال و ... با عقل شناخته میشوند. پس، بدیهی است وقتی اسلام بر اساس فرامین الهی میفرماید: (اصول دین تحقیقی است و در اصول تقلید جایز نیست)، یعنی باید برای آدمی با استدلال عقلی به اثبات رسد. ب – اصول اعتقادی نه تنها یک خط (صراط) ممتد است و انقطاع ندارد، بلکه هر نمودی از آن مظهر نمود قبل است. لذا مبحث (امامت) با تعریفی که تشیع از آن میدهد، پس از نبوت و توحید مطرح میگردد. پس طرح و اثبات آن بدون باور به (الله)، معنا و مفهوم و جایگاهی ندارد. مثل این میماند که کسی خدا را قبول نداشته باشد و دلیل برای وحی بخواهد و یا خدا و وحی را قبول نداشته باشد و دلیل بر اثبات نبوت بخواهد و یا هیچ کدام را قبول نداشته باشد و دلیل برای اثبات امامت و معاد بخواهد! یا مثل این میماند که کسی وجود خورشید را قبول نداشته باشد، اما دلیل برای گردش یا ثبات آن بخواهد! ج – اما در عین حال، همان طور که بیان شد، کلیهی اصول اعتقادی اسلام، بر اساس خلقت و فطرت است و همه قابل اثبات عقلی است، وگرنه اعتقاد بدون دلیل عقلی، چیزی جز تقلید کور، خرافه یا عادت و سنت بومی نخواهد بود و قطعاً فایدهای نیز نخواهد داشت. راجع به مبحث (امام زمان) نیز باید به مبحث ذیل دقت نمود: ج/1: در فلسفه (کار عقل) قانون تثبیت شدهای وجود دارد تحت عنوان (به قول حضرت امام خمینی رحمت الله علیه): (عشق واقعی و عاشق واقعی، دلیل بر وجود معشوق واقعی است). این یک اصل لایتغیر و اثبات شده است. بدین معنا که اگر عاشق واقعی (یک انسان واقعی که عشقی دارد، نه یک انسان یا موجود خیالی)، عشقی واقعی (نه یک هوس یا خیال، بلکه عشق) داشته باشد، معلوم است که معشوق واقعی نیز حتماً وجود دارد. به عنوان مثال اگر انسان هست و این انسان عاشق علم، زیبایی، قدرت، حیات، سلامت ... و سایر کمالات هست، معلوم میشود که این کمالات وجود دارند که او عاشق آنها شده است. ج/2: همهی تلاشهای آدمیان – چه انسان خوب و چه انسان بد و چه تلاش مفید و چه تلاش مضر – برای این است که انسان عاشق کمال است و میخواهد انسان کاملی باشد و اگر انسانی خطا میکند نیز به این دلیل است که مصداق کمال را خطا یافته است. این عشق همگانی و واقعی انسان به کمال، همان عشق به انسان کامل است. پس شکی نیست که انسان کامل وجود دارد که بشر عاشق اوست. اگر چه مصداق آن را نشناسد و یا در انتخاب مصداق انسان کامل خطا کند. اما اصل تغییر ندارد. ج/3: این انسان کامل برای انسان (امام) است. هر کسی، شخصی را انسان کامل میداند و از او پیروی میکند. لذا (امامت) مسئلهای همگانی است و اختصاص به مسلمانان یا شیعیان ندارد. بلکه همگان امام دارند. مباحثی چون: الگو قرار دادن، پیروی کردن، تبعیت نمودن، مد و ... نیز از همین گرایش فطری سرچشمه میگیرد. پس هر کسی برای خود امامی بر میگزیند و هیچ کس در دنیا بیامام نیست و همین خود بهترین دلیل بر وجود امامی واقعی و حقیقی است که برخی مصداق بیرونی و واقعی آن را درست میشناسند و تبعیت میکنند و برخی دیگر امام باطل را به جای او میگذارند. از این خداوند متعال نیز در کلام وحی میفرماید: در آخرت همهی انسانها را با امامشان محشور میکند. (یَومَ نَدعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم ... ) (الإسراء – 71) ترجمه: [آن‌] روزی که هر گروهی را با پیشوای آنها بخوانیم‌ ... . ج/4: پس عشق واقعی انسان به (انسان کامل) و گرایشش به او و اطاعت و تبعیت و تقلید از او، خود بهترین دلیل است که (انسان کامل) در هر عصری وجود دارد. این انسان کامل همان (امام زمان) است، هر چند که برخی دیگران را انسان کامل میدانند و آنان را امام خود بر میگزینند و برخی نیز مانند فراعنهی زمان خود را انسان کامل میخوانند و بقیه را به اطاعت و تبعیت خود دعوت میکنند.
اگر چه در نگاه اول مبحث (امامت) و وجود شخص امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف، یک مقولهی کاملاً اعتقادی و دینی است و دلیلی ندارد که به دنبال اثبات برون دینی بگردیم، اما از آن جا که دین اسلام منطبق با خلقت و فطرت آدمی است، دلایل عقلی مستقل وجود دارد. منتهی قبل از طرح آن باید به چند نکتهی مهم نیز توجه کامل گردد که در ذیل ایفاد میگردد:
الف – کلیهی مباحث اعتقادی اسلام عزیز، چیزی جدای از (عقل) نیست. لذا کلیهی دلایل دینی، حتماً عقلی هم هست و کلیهی دلایل عقلی اگر صحیح باشند، حتماً عین دین هستند و اساساً حق و باطل و هستی و نیستی و ضعف و کمال و ... با عقل شناخته میشوند. پس، بدیهی است وقتی اسلام بر اساس فرامین الهی میفرماید: (اصول دین تحقیقی است و در اصول تقلید جایز نیست)، یعنی باید برای آدمی با استدلال عقلی به اثبات رسد.
ب – اصول اعتقادی نه تنها یک خط (صراط) ممتد است و انقطاع ندارد، بلکه هر نمودی از آن مظهر نمود قبل است. لذا مبحث (امامت) با تعریفی که تشیع از آن میدهد، پس از نبوت و توحید مطرح میگردد. پس طرح و اثبات آن بدون باور به (الله)، معنا و مفهوم و جایگاهی ندارد.
مثل این میماند که کسی خدا را قبول نداشته باشد و دلیل برای وحی بخواهد و یا خدا و وحی را قبول نداشته باشد و دلیل بر اثبات نبوت بخواهد و یا هیچ کدام را قبول نداشته باشد و دلیل برای اثبات امامت و معاد بخواهد! یا مثل این میماند که کسی وجود خورشید را قبول نداشته باشد، اما دلیل برای گردش یا ثبات آن بخواهد!
ج – اما در عین حال، همان طور که بیان شد، کلیهی اصول اعتقادی اسلام، بر اساس خلقت و فطرت است و همه قابل اثبات عقلی است، وگرنه اعتقاد بدون دلیل عقلی، چیزی جز تقلید کور، خرافه یا عادت و سنت بومی نخواهد بود و قطعاً فایدهای نیز نخواهد داشت.
راجع به مبحث (امام زمان) نیز باید به مبحث ذیل دقت نمود:
ج/1: در فلسفه (کار عقل) قانون تثبیت شدهای وجود دارد تحت عنوان (به قول حضرت امام خمینی رحمت الله علیه): (عشق واقعی و عاشق واقعی، دلیل بر وجود معشوق واقعی است). این یک اصل لایتغیر و اثبات شده است.
بدین معنا که اگر عاشق واقعی (یک انسان واقعی که عشقی دارد، نه یک انسان یا موجود خیالی)، عشقی واقعی (نه یک هوس یا خیال، بلکه عشق) داشته باشد، معلوم است که معشوق واقعی نیز حتماً وجود دارد. به عنوان مثال اگر انسان هست و این انسان عاشق علم، زیبایی، قدرت، حیات، سلامت ... و سایر کمالات هست، معلوم میشود که این کمالات وجود دارند که او عاشق آنها شده است.
ج/2: همهی تلاشهای آدمیان – چه انسان خوب و چه انسان بد و چه تلاش مفید و چه تلاش مضر – برای این است که انسان عاشق کمال است و میخواهد انسان کاملی باشد و اگر انسانی خطا میکند نیز به این دلیل است که مصداق کمال را خطا یافته است.
این عشق همگانی و واقعی انسان به کمال، همان عشق به انسان کامل است. پس شکی نیست که انسان کامل وجود دارد که بشر عاشق اوست. اگر چه مصداق آن را نشناسد و یا در انتخاب مصداق انسان کامل خطا کند. اما اصل تغییر ندارد.
ج/3: این انسان کامل برای انسان (امام) است. هر کسی، شخصی را انسان کامل میداند و از او پیروی میکند. لذا (امامت) مسئلهای همگانی است و اختصاص به مسلمانان یا شیعیان ندارد. بلکه همگان امام دارند. مباحثی چون: الگو قرار دادن، پیروی کردن، تبعیت نمودن، مد و ... نیز از همین گرایش فطری سرچشمه میگیرد. پس هر کسی برای خود امامی بر میگزیند و هیچ کس در دنیا بیامام نیست و همین خود بهترین دلیل بر وجود امامی واقعی و حقیقی است که برخی مصداق بیرونی و واقعی آن را درست میشناسند و تبعیت میکنند و برخی دیگر امام باطل را به جای او میگذارند. از این خداوند متعال نیز در کلام وحی میفرماید: در آخرت همهی انسانها را با امامشان محشور میکند.
(یَومَ نَدعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم ... ) (الإسراء – 71)
ترجمه: [آن] روزی که هر گروهی را با پیشوای آنها بخوانیم ... .
ج/4: پس عشق واقعی انسان به (انسان کامل) و گرایشش به او و اطاعت و تبعیت و تقلید از او، خود بهترین دلیل است که (انسان کامل) در هر عصری وجود دارد. این انسان کامل همان (امام زمان) است، هر چند که برخی دیگران را انسان کامل میدانند و آنان را امام خود بر میگزینند و برخی نیز مانند فراعنهی زمان خود را انسان کامل میخوانند و بقیه را به اطاعت و تبعیت خود دعوت میکنند.
- [سایر] آیا ادله عقلی، وجود امام زمان معینی را اثبات می کند؟
- [سایر] بر فرض مثال اگر 313 یار امام مهدی کامل شود و امام مهدی ظهور نکند، چه دلیلی دارد؟
- [سایر] لقب صاحب الزمان را اثبات کنید.
- [سایر] لطفا در باب اثبات لزوم وجود ولی فقیه در زمان غیبت حضرت مهدی از طریق دینی (روش اثبات دینی باشد) بنده را راهنمایی بفرمایید؟
- [سایر] چگونه عمر طولانی امام زمان علیه السلام اثبات می شود؟
- [سایر] چگونه باید وجود امام زمان (عج) را اثبات نماییم؟
- [سایر] اگر اهداف ظهور امام زمان، بدون ظهور حاصل شوند، آیا خواندن دعای فرج دلیلی دارد؟
- [سایر] چه دلایل عقلی منوط بر زنده بودن امام زمان (عج) در آخرالزمان وجود دارد؟
- [سایر] شبهه: هیچ دلیل عقلی بر وجود امام زمان علیه السلام نداریم
- [سایر] آیا هیچ دلیل عقلی بر وجود امام زمان علیه السلام نداریم؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [امام خمینی] "اشهد ان علیا ولی الله" جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه "الله اکبر" یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند."اشهد ان لا اله الا الله" یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است، خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. "اشهد ان محمدا رسول الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام، امیر المؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"یعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" یعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خیرالعمل" یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. "قد قامت الصلاه" یعنی به تحقیق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اشهدً انّ علیاً ولیً اللهِ جزء اذان و اقامه نیست ولی خوب است بعد از اشهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ ، به قصد قربت گفته شود . و چون در امثال زمان ما ، شعا ر تشیع محسوب می شود در هر جا که اظهار این شعار مستحسن و لازم باشد ، گفتن آن هم مستحسن و لازم است . ترجمه اذان و اقامه اللهَ اکبرً یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند اشهدً ان لا الهَ الاّ اللهً یعنی شهادت می دهم که غیر خدائی که یکتا و بی همتا است خدای دیگر سزاوار پرستش نیست . اشَهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی علیه و آله و سلم پیغمبر و فرستادة خداست . اشهدً ان علیاً امیر المؤمنینَ ولیّ الله یعنی شهادت می دهم که حضرت علی (علیه الصلاهَ و السلام ) امیر المؤمنین ولی خدا بر همة خلق است حیّ علیَ الصلاهِ یعنی بشتاب برای نماز . حیّ علی الفلاحِ یعنی بشتاب برای رستگاری . حیّ علی خیرِ العملِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَد قامتِ الصلاهُ یعنی بتحقیق نماز بر پا شد . لا الهَ الاّ اللهُ یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اشهد ان علیا ولی اللّه جزو اذان و اقامه نیست؛ ولی خوب است بعد از اشهد ان محمدا رسول اللّه به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه اللّه اکبر: یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. اشهد ان لا اله الا اللّه: یعنی شهادت می دهم که خدائی سزاوار پرستش نیست جز خدائی که یکتا و بی همتا است. اشهد ان محمدا رسول اللّه: یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبداللّه (ص) پیغمبر و فرستاده خدا است. اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی اللّه: یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاه و السلام امیر مؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حی علی الصلاه: یعنی بشتاب برای نماز. حی علی الفلاح: یعنی بشتاب برای رستگاری. حی علی خیر العمل: یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قد قامت الصلاه: یعنی به تحقیق نماز بر پا شد. لا اله الا اللّه: یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است.