مقدمه: در زمان پهلوی بالاخص پهلوی دوم بهائیت رشد بسیار داشت و فرصتی پیدا کرد تا جمعیت خود را سه برابر کند و در دستگاه دولتی و شاه نفوذ فراوان بکند. رییس رادیو تلویزیون وقت دکتر شاه قلی، وزیر بهداری، وزیر آموزش و پرورش و... هویدا نخست وزیر و بسیاری دیگر بهایی بودند و به سفارش اربابان و شاه در همه امور دخالت داشتند. در میان ملت، روحانیت و مذهبیون کشور به مقابله با بهائیت پرداختند از جمله آقای فلسفی (خطیب معروف) با اجازه حضرت آیت الله بروجردی علیه بهائیت شروع به سخنرانی می کند و حتی از رادیو پخش می شود (سخنرانی ایشان چنان تأثیر می گذارد که تیمسار باتمانقلیچ رییس ستاد ارتش کلنگی را بر روی شانه اش گذاشت و به سوی مرکز بهائیت در تهران حرکت کرد و آن جا را تصرف و سپس تخریب کرد). علما نیز از جمله امام خمینی(رحمت الله علیه)، پس از فوت آیت الله بروجردی به صورت فعال از سال 1340 شمسی با مشارکت فعال در اعتراض علیه لایحه انجمن ولایتی و ایالتی در صحنه حضور پیدا کرد و در مواقع مختلف برای آگاهی دادن مردم علیه بهائیان اقدام نمودند، از دیگر معترضین بهائیت در کشور، مرحوم شیخ محمود (ذاکر زاده) تولایی معروف به شیخ محمود حلبی بود. او از اعضای فعال انجمن تبلیغات اسلامی مشهد بود و مأموریت یافت دربارة فرقه بهائیت تحقیق کند. ایشان در سال 1335 اقدام به تشکیل انجمن خیریه حجتیه مهدویه کرد و برخی دو علت برای تأسیس آن عنوان کرده اند: 1. دوست و همکار حلبی به نام سید عباس علوی که همراه او مأمور برای تحقیق در مورد بهائیت مورد شده بود، جذب بهائیت شده و از مبلغان آنان گشت؛ 2. مرحوم حلبی در سال 32 مدعی بود که امام زمان علیه السّلام به او امر فرمودند که گروهی را برای مبارزه با بهائیت تشکیل بدهد. هدف از تشکیل انجمن اصلی ترین و عمده ترین هدف، فعالیت های فرهنگی برای پیشگیری از تبلیغ و ترویج بهائیت و منزوی نمودن بهائیان در جامعه و دعوت به دین مبین اسلام بود. کارگردانان انجمن عبارت بودند از: الف. شیخ محمود ذاکر زادة تولایی معروف به شیخ محمود حلبی؛ ب. سید رضا آل رسول؛ ج. سید محمد حسین عصار؛ د. سید حسین سجادی؛ ه . غلام حسین حاج محمد تقی تاجر. عمده ترین نیروهای انجمن معلمان و افراد باسواد بودند به علت حساسیت رژیم شاه، روحانیون کمی در این انجمن حضور داشتند و یا این که چون مرحوم حلبی مخالف سرسخت فلسفه بود اعضای انجمن را از غیر روحانی انتخاب می کرد. انجمن از بعد تشکیلات تمام دوره های آموزشی خود را که شامل 4 دوره مقدماتی و یک دوره نهایی می شد بر مبنای بهائیت برنامه ریزی کرده بود: 1. تاریخچه تشکیل بهائیه و بابیه؛ 2. قائمیه و رد اشکالات در مورد حضرت مهدی (عج)؛ 3. خاتمیت و رد اشکالات در مورد خاتمیت دین اسلام؛ 4. ردّیه بر اصول 12 گانه بهائیه و به اصطلاح خودشان منشور بهائیت. در پایان هم دوره ای ویژه مدرسین بود. افکار و عقاید انجمن 1. با توجه به تبصره 2 از ماده دوم که در سال 1335 تدوین و تصویب شد به هیچ وجه انجمن در امور سیاسی مداخله نخواهد داشت چون که دخالت در سیاست زیبنده پیشوایان دینی نیست. 2. مرحوم حلبی تأکید می کرد که دشمن اصلی اسلام بهائیت است. و امروز تکلیف شرعی و دینی همه ما آن است که با بهائیت مبارزه کنیم.[2] 3. قبل از امام زمان علیه السّلام هر پرچمی که بلند شود در ضلالت است و به شکست می انجامد (تمسک به روایات رأیت) باید منتظر بود تا خود حضرت بیایند. 4. تشکیل حکومت خالص در زمان امام مهدی علیه السّلام است: استناد به روایت امام صادق علیه السّلام که می فرماید: "ما خرج و لا یخرج منا اهل البیت الی قیام قائمنا احد لیدفع ظلما او ینعش حقا الا اصطلمة البلیة و کان قیامه زیادة فی مکر و هنا و شیعتنا".[3] 5. باید گناه و ستم و معصیت به اوج خود برسد تا زمینه قیام آن حضرت فراهم شود و حضرت بیایند. 6. جهاد در دوران غیبت معنا ندارد، گفتار مرحوم حلبی: شیعه می گوید در عصر غیبت امام زمان علیه السّلام جهاد نیست چرا و پاسخ می دهد چون که حاکم اسلامی باید معصوم باشد مصداق پیدا نکرده است.[4] 7. تقیه را در مقابل مبارزه قرار می دادند و معتقد بودند که مبارزه هدر دادن نیروهاست.[5] 8. در عصر غیبت تمام مسئولیتها و وظایف یک انسان مسلمان، انتظار است و ندیدن امام معصوم از بزرگترین مصیبت هاست . 9. بهایی ها وجود امام زمان (عج) را منکرند، انجمنی ها آثار وجودی حضرت را نفی می کنند.[6] 10. یکی دیگر از برخوردها و روش های انجمن که پس از پیروزی انقلاب و حتی هم اکنون به آن دامن می زنند بحث اختلاف شیعه و سنی است.[7] 11. فلسفه را نوعی بدعت و ورود فلسفه یونان را به اسلام از طرح های استعماری می دانند.[8] 12. هر گونه مبارزه با استعمار و استبداد نه تنها سودی ندارد بلکه مایه نیرومندی و پیشرفت بهایی ها خواهد و پیوسته این اندیشه را پراکنده می ساختند که مبارزه با زورمندان و قدرت های جهانی ویژه حضرت مهدی (عج) است[9] و قرآن با صدای رسا اعلام می دارد که خود را به دست خویش هلاک نکنید. و لا تلقوا بایدیکم الی التهلکه. 13. خود را از علما و فقها، اسلام شناستر، آگاه تر، عالم تر و دلسوزتر برای اسلام می دانستند.[10] 14. رهبر و ولی و حاکم جامعه فقط باید معصوم باشد، عدالت تنها کافی نیست، عصمت هم می خواهد.[11] 16. اصول سه گانه: 1. خودداری از تعرض به شاه؛ 2. خودداری از تعرض به آمریکا و اسراییل؛ 3. خودداری از تعرض به مسایل سیاسی. روش برخورد شاه با انجمن حکومت از آنها حمایت می کرد زیرا از یک سو کاری به سیاست نداشتند و خطری برای رژیم به حساب نمی آمدند و از طرفی نیز می توانستند بستری برای مبارزه با رشد کمونیسم باشند.[12] مرحوم حلبی می گفت شاه از همه سلاطین قبلی با عفتتر است[13] و در سال 1357 که مردم فوج فوج در خون خویش غوطه ور بودند انگشتری را که روی سطح آن نوشته بود یدالله فوق ایدیهم برای سلامت شاه ارسال کرد.[14] امام و انجمن حجتیه امام خمینی(رحمت الله علیه) در خواست اجازه مصرف سهم امام را در انجمن در 28 دیماه 1349 برابر شعبان 1390 می دهند ولی در سال 1351 این اجازه را لغو می کند. و امام پس از انقلاب آیت الله خزعلی که برای تهیه گزارش و تکمیل اطلاعات خودشان درباره انجمن به امام مراجعه کرد و امام ایشان را برای نظارت جهت تهیه گزارش بر این گروه تعیین کردند تا انجمن را زیر نظر گرفته و گزارش فعالیت های آن را به امام تقدیم نماید. انجمن نیز اقدام به چاپ و تکثیر سخنرانی های آیت الله خزعلی در تأیید خود نموده و کوشید وانمود کند که امام و نماینده ایشان هوادار انجمن است و امام این نظارت را در 12 رمضان 60 شمسی لغو می کند و به آقای خزعلی می فرمایند شما دیگر در رابطه با آنها ارتباطی نداشته باشید.[15] و امّا جواب عقاید باطل انجمن حجتیه 1. عدم مداخله در امور سیاسی دخالت نکردن در سیاست به این معنا بود که در مقابل شاه و رژیم او ساکت باشد و در حالی که امام تقیه را حرام کرده بودند. 2. بزرگ نمایی بهائیت و تکلیف فقط مبارزه با بهائیت است علت قوت و پرورش بهائیت، شاه و رژیم اسراییل و آمریکا بود اگر شاه از بین می رفت بهائیت هم از بین می رفت، پس باید مبارزه با شاه می شد تا با رفت علت، معلول هم از بین برود. 3. قبل از امام زمان - علیه السلام - هر پرچمی بلند شود در ضلالت است و به شکست می انجامد مراد پرچمی است که به نام امام مهدی و با ادعای مهدویت برپا گردد نه هر پرچمی که برای برطرف کردن ظلم و جور برپا شود. 4. باید گناه و ستم و معصیت زیاد بشود تا امام زمان - علیه السلام - بیاید امام در پیام خودشان فرمودند یک دسته دیگر هم که تزشان این است که بگذارید که معصیت زیاد شود تا حضرت صاحب بیاید حضرت صاحب مگر برای چه چیزی می آید، حضرت صاحب می آید معصیت را بردارد ما معصیت کنیم که او بیاید این اعوجاجات را بردارید، این دسته بندی ها را برای خاطر خدا اگر مسلمان هستید و برای کشورتان اگر ملی هستید، این دسته بندهای را بردارید. در این موجی که الان این ملت را به پیش می برد در این موج خودتان را وارد کنید و برخلاف این موج حرکت نکنید که دست و پایتان خواهد شکست (پیام امام در 26 تیرماه 1362). 5. جهاد در دوران غیبت معنا ندارد اولاً که قیام ها در زمان شاه، دفاع از اسلام بوده است و ثانیاً دلیل آنها بر عدم جهاد این بود که می گفتند رهبر معصوم نبوده و مصداق حاکم اسلامی وجود ندارد. در جواب باید گفته شود که خود امامان هم نایب داشتند و وکالت در امور را به بعضی از امنا و فقها سپرده بودند و در دوران غیبت امام معصوم امور را به فقها سپرده شده است. 6. تقیه را در مقابل مبارزه قرار دادن و گفتن این که مبارزه، هدر دادن نیروهاست امام راحل می فرماید: و الله گنهکار است کسی که ساکت بنشیند.[16] 7. تمام مسئولیت و وظیفه یک انسان انتظار است و ندیدن امام بزرگترین گناه است تمام وظیفه یک انسان عمل به تکلیف است و تکلیف در هر زمان فرق می کند و امام زمان - علیه السلام - از ما انجام وظیفه را می خواهد و دیدن آن حضرت تکلیف نیست. 8. جدایی دین از سیاست امام راحل فرمود: دیانت ما عین سیاست ماست، دین بدون سیاست که معنا ندارد یعنی فقط از ما یک نماز و روزه را خواستند شیوه امامان معصوم هم و دخالت در امور اجتماعی و رهبری جامعه را به عهده داشتن این سیاست است پس ائمه علیهم السّلام هم دین و سیاست را با هم عمل می کردند و در 26 تیرماه سال 1362، امام راحل در پیامی که یک دسته دیگر هم تزشان این است که بگذارید که معصیت زیاد بشود تا حضرت صاحب بیاید حضرت صاحب مگر برای وحی می آید، حضرت صاحب می آید که معصیت را بردارد ما معصیت کنیم که او بیاید این اعوجات را بردارید این دسته بندی ها را به خاطر خدا اگر مسلمید و برای کشورتان اگر ملی هستید این دسته بندی ها را بردارید در این موج که الآن این ملت به پیش می برد در این موج خودتان را وارد کنید و برخلاف این موج حرکت نکنید که دست و پایتان خواهد شکست. و پس از این بود که با پیام مرحوم حلبی جلسات انجمن حجتیه تعطیل اعلام شد. در ضمن باید گفت که انجمن که قبل از انقلاب تز جدایی دین از سیاست را می زد پس از انقلاب رو به پُست های کلیدی آورد که مورد مخالفت شدید روشنفکران قرار گرفت و پس از انقلاب بسیاری از اسناد را در مرکز ساواک که به ضرر خودشان بود از بین بردند. ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که خط و تز و فکر انجمن خراب بود و عده ای از آقایان به خاطر اعتقاد به وجود امام زمان(عج) شاید چند روزی هم با آنها همکاری می کردند ولی بعد از این که مخالفت انجمن و امام را دیدند از انجمن جدا شدند. این خلاصه و گوشه ای از فعالیت انجمن حجتیه بود در صورت علاقه بیشتر لطفا به کتب و منابع زیر رجوع کنید: 1. در شناخت حزب قاعدین، عماد الدین باقی. 2. نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، ج 3. 3. چشم براه مهدی، نوشته گروهی از محققین، نشر دفتر تبلیغات اسلامی قم. 4. در جستجوی قائم مجید پور طباطبایی. 5. مجله پگاه، شماره های 71، 72 و 73، آبان 1381. 6. روزنامه اعتماد، دوشنبه 6 آبان 1381. پی نوشتها: [1]. روزنامه جمهوری اسلامی ایران، 9 آبان 1381 ولی آقای طاهر احمد زاده در نشریه چشم انداز ایارن صفحه اول، ش دوم، 1378 سال تأسیس انجمن را 1336 به بعد می گوید. [2]. کتاب نهضت امام خمینی، ج 3، سید حمید روحانی، ص 134. [3]. در شناخت حزب قاعدین، ص 40، روزنامه اعتماد، ص 3، سال 1381، 6آبان. [4]. پگاه، ش 71، 4 آبان 1381. [5]. در شناخت حزب قاعدین، ص 44. [6]. کیهان، 26 / 10 / 68. [7]. روزنامه اعتماد، ص 3، سال 1381، 6 آبان. [8]. روزنامه اعتماد، ص 3، سال 1381، 6 آبان. [9]. نهضت امام خمینی، ج 3، حمید روحانی، ص 134. [10]. همان، ص 137. [11]. شناخت حزب قاعدین، ص 118. [12]. روزنامه اعتماد، دوشنبه 6 آبان، 1381، ش صفحه 3 ضمیمه. [13]. شناخت حزب قاعدین، ص 239. [14]. همان، ص 239. [15]. در شناخت حزب قاعدین، ص 236. [16]. در شناخت حزب قاعدین، ص 46. منبع : اندیشه قم
انجمن حجتیه چه کسانی هستند و عقایدشان دارای چه اشکالاتی است؟
مقدمه:
در زمان پهلوی بالاخص پهلوی دوم بهائیت رشد بسیار داشت و فرصتی پیدا کرد تا جمعیت خود را سه برابر کند و در دستگاه دولتی و شاه نفوذ فراوان بکند. رییس رادیو تلویزیون وقت دکتر شاه قلی، وزیر بهداری، وزیر آموزش و پرورش و... هویدا نخست وزیر و بسیاری دیگر بهایی بودند و به سفارش اربابان و شاه در همه امور دخالت داشتند.
در میان ملت، روحانیت و مذهبیون کشور به مقابله با بهائیت پرداختند از جمله آقای فلسفی (خطیب معروف) با اجازه حضرت آیت الله بروجردی علیه بهائیت شروع به سخنرانی می کند و حتی از رادیو پخش می شود (سخنرانی ایشان چنان تأثیر می گذارد که تیمسار باتمانقلیچ رییس ستاد ارتش کلنگی را بر روی شانه اش گذاشت و به سوی مرکز بهائیت در تهران حرکت کرد و آن جا را تصرف و سپس تخریب کرد). علما نیز از جمله امام خمینی(رحمت الله علیه)، پس از فوت آیت الله بروجردی به صورت فعال از سال 1340 شمسی با مشارکت فعال در اعتراض علیه لایحه انجمن ولایتی و ایالتی در صحنه حضور پیدا کرد و در مواقع مختلف برای آگاهی دادن مردم علیه بهائیان اقدام نمودند، از دیگر معترضین بهائیت در کشور، مرحوم شیخ محمود (ذاکر زاده) تولایی معروف به شیخ محمود حلبی بود. او از اعضای فعال انجمن تبلیغات اسلامی مشهد بود و مأموریت یافت دربارة فرقه بهائیت تحقیق کند. ایشان در سال 1335 اقدام به تشکیل انجمن خیریه حجتیه مهدویه کرد و برخی دو علت برای تأسیس آن عنوان کرده اند:
1. دوست و همکار حلبی به نام سید عباس علوی که همراه او مأمور برای تحقیق در مورد بهائیت مورد شده بود، جذب بهائیت شده و از مبلغان آنان گشت؛
2. مرحوم حلبی در سال 32 مدعی بود که امام زمان علیه السّلام به او امر فرمودند که گروهی را برای مبارزه با بهائیت تشکیل بدهد.
هدف از تشکیل انجمن اصلی ترین و عمده ترین هدف، فعالیت های فرهنگی برای پیشگیری از تبلیغ و ترویج بهائیت و منزوی نمودن بهائیان در جامعه و دعوت به دین مبین اسلام بود.
کارگردانان انجمن عبارت بودند از:
الف. شیخ محمود ذاکر زادة تولایی معروف به شیخ محمود حلبی؛
ب. سید رضا آل رسول؛
ج. سید محمد حسین عصار؛
د. سید حسین سجادی؛
ه . غلام حسین حاج محمد تقی تاجر.
عمده ترین نیروهای انجمن معلمان و افراد باسواد بودند به علت حساسیت رژیم شاه، روحانیون کمی در این انجمن حضور داشتند و یا این که چون مرحوم حلبی مخالف سرسخت فلسفه بود اعضای انجمن را از غیر روحانی انتخاب می کرد.
انجمن از بعد تشکیلات تمام دوره های آموزشی خود را که شامل 4 دوره مقدماتی و یک دوره نهایی می شد بر مبنای بهائیت برنامه ریزی کرده بود:
1. تاریخچه تشکیل بهائیه و بابیه؛
2. قائمیه و رد اشکالات در مورد حضرت مهدی (عج)؛
3. خاتمیت و رد اشکالات در مورد خاتمیت دین اسلام؛
4. ردّیه بر اصول 12 گانه بهائیه و به اصطلاح خودشان منشور بهائیت. در پایان هم دوره ای ویژه مدرسین بود.
افکار و عقاید انجمن
1. با توجه به تبصره 2 از ماده دوم که در سال 1335 تدوین و تصویب شد به هیچ وجه انجمن در امور سیاسی مداخله نخواهد داشت چون که دخالت در سیاست زیبنده پیشوایان دینی نیست.
2. مرحوم حلبی تأکید می کرد که دشمن اصلی اسلام بهائیت است. و امروز تکلیف شرعی و دینی همه ما آن است که با بهائیت مبارزه کنیم.[2]
3. قبل از امام زمان علیه السّلام هر پرچمی که بلند شود در ضلالت است و به شکست می انجامد (تمسک به روایات رأیت) باید منتظر بود تا خود حضرت بیایند.
4. تشکیل حکومت خالص در زمان امام مهدی علیه السّلام است: استناد به روایت امام صادق علیه السّلام که می فرماید: "ما خرج و لا یخرج منا اهل البیت الی قیام قائمنا احد لیدفع ظلما او ینعش حقا الا اصطلمة البلیة و کان قیامه زیادة فی مکر و هنا و شیعتنا".[3]
5. باید گناه و ستم و معصیت به اوج خود برسد تا زمینه قیام آن حضرت فراهم شود و حضرت بیایند.
6. جهاد در دوران غیبت معنا ندارد، گفتار مرحوم حلبی: شیعه می گوید در عصر غیبت امام زمان علیه السّلام جهاد نیست چرا و پاسخ می دهد چون که حاکم اسلامی باید معصوم باشد مصداق پیدا نکرده است.[4]
7. تقیه را در مقابل مبارزه قرار می دادند و معتقد بودند که مبارزه هدر دادن نیروهاست.[5]
8. در عصر غیبت تمام مسئولیتها و وظایف یک انسان مسلمان، انتظار است و ندیدن امام معصوم از بزرگترین مصیبت هاست .
9. بهایی ها وجود امام زمان (عج) را منکرند، انجمنی ها آثار وجودی حضرت را نفی می کنند.[6]
10. یکی دیگر از برخوردها و روش های انجمن که پس از پیروزی انقلاب و حتی هم اکنون به آن دامن می زنند بحث اختلاف شیعه و سنی است.[7]
11. فلسفه را نوعی بدعت و ورود فلسفه یونان را به اسلام از طرح های استعماری می دانند.[8]
12. هر گونه مبارزه با استعمار و استبداد نه تنها سودی ندارد بلکه مایه نیرومندی و پیشرفت بهایی ها خواهد و پیوسته این اندیشه را پراکنده می ساختند که مبارزه با زورمندان و قدرت های جهانی ویژه حضرت مهدی (عج) است[9] و قرآن با صدای رسا اعلام می دارد که خود را به دست خویش هلاک نکنید. و لا تلقوا بایدیکم الی التهلکه.
13. خود را از علما و فقها، اسلام شناستر، آگاه تر، عالم تر و دلسوزتر برای اسلام می دانستند.[10]
14. رهبر و ولی و حاکم جامعه فقط باید معصوم باشد، عدالت تنها کافی نیست، عصمت هم می خواهد.[11]
16. اصول سه گانه: 1. خودداری از تعرض به شاه؛ 2. خودداری از تعرض به آمریکا و اسراییل؛ 3. خودداری از تعرض به مسایل سیاسی.
روش برخورد شاه با انجمن
حکومت از آنها حمایت می کرد زیرا از یک سو کاری به سیاست نداشتند و خطری برای رژیم به حساب نمی آمدند و از طرفی نیز می توانستند بستری برای مبارزه با رشد کمونیسم باشند.[12]
مرحوم حلبی می گفت شاه از همه سلاطین قبلی با عفتتر است[13] و در سال 1357 که مردم فوج فوج در خون خویش غوطه ور بودند انگشتری را که روی سطح آن نوشته بود یدالله فوق ایدیهم برای سلامت شاه ارسال کرد.[14]
امام و انجمن حجتیه
امام خمینی(رحمت الله علیه) در خواست اجازه مصرف سهم امام را در انجمن در 28 دیماه 1349 برابر شعبان 1390 می دهند ولی در سال 1351 این اجازه را لغو می کند. و امام پس از انقلاب آیت الله خزعلی که برای تهیه گزارش و تکمیل اطلاعات خودشان درباره انجمن به امام مراجعه کرد و امام ایشان را برای نظارت جهت تهیه گزارش بر این گروه تعیین کردند تا انجمن را زیر نظر گرفته و گزارش فعالیت های آن را به امام تقدیم نماید. انجمن نیز اقدام به چاپ و تکثیر سخنرانی های آیت الله خزعلی در تأیید خود نموده و کوشید وانمود کند که امام و نماینده ایشان هوادار انجمن است و امام این نظارت را در 12 رمضان 60 شمسی لغو می کند و به آقای خزعلی می فرمایند شما دیگر در رابطه با آنها ارتباطی نداشته باشید.[15]
و امّا جواب عقاید باطل انجمن حجتیه
1. عدم مداخله در امور سیاسی
دخالت نکردن در سیاست به این معنا بود که در مقابل شاه و رژیم او ساکت باشد و در حالی که امام تقیه را حرام کرده بودند.
2. بزرگ نمایی بهائیت و تکلیف فقط مبارزه با بهائیت است
علت قوت و پرورش بهائیت، شاه و رژیم اسراییل و آمریکا بود اگر شاه از بین می رفت بهائیت هم از بین می رفت، پس باید مبارزه با شاه می شد تا با رفت علت، معلول هم از بین برود.
3. قبل از امام زمان - علیه السلام - هر پرچمی بلند شود در ضلالت است و به شکست می انجامد مراد پرچمی است که به نام امام مهدی و با ادعای مهدویت برپا گردد نه هر پرچمی که برای برطرف کردن ظلم و جور برپا شود.
4. باید گناه و ستم و معصیت زیاد بشود تا امام زمان - علیه السلام - بیاید
امام در پیام خودشان فرمودند یک دسته دیگر هم که تزشان این است که بگذارید که معصیت زیاد شود تا حضرت صاحب بیاید حضرت صاحب مگر برای چه چیزی می آید، حضرت صاحب می آید معصیت را بردارد ما معصیت کنیم که او بیاید این اعوجاجات را بردارید، این دسته بندی ها را برای خاطر خدا اگر مسلمان هستید و برای کشورتان اگر ملی هستید، این دسته بندهای را بردارید. در این موجی که الان این ملت را به پیش می برد در این موج خودتان را وارد کنید و برخلاف این موج حرکت نکنید که دست و پایتان خواهد شکست (پیام امام در 26 تیرماه 1362).
5. جهاد در دوران غیبت معنا ندارد
اولاً که قیام ها در زمان شاه، دفاع از اسلام بوده است و ثانیاً دلیل آنها بر عدم جهاد این بود که می گفتند رهبر معصوم نبوده و مصداق حاکم اسلامی وجود ندارد. در جواب باید گفته شود که خود امامان هم نایب داشتند و وکالت در امور را به بعضی از امنا و فقها سپرده بودند و در دوران غیبت امام معصوم امور را به فقها سپرده شده است.
6. تقیه را در مقابل مبارزه قرار دادن و گفتن این که مبارزه، هدر دادن نیروهاست
امام راحل می فرماید: و الله گنهکار است کسی که ساکت بنشیند.[16]
7. تمام مسئولیت و وظیفه یک انسان انتظار است و ندیدن امام بزرگترین گناه است تمام وظیفه یک انسان عمل به تکلیف است و تکلیف در هر زمان فرق می کند و امام زمان - علیه السلام - از ما انجام وظیفه را می خواهد و دیدن آن حضرت تکلیف نیست.
8. جدایی دین از سیاست
امام راحل فرمود: دیانت ما عین سیاست ماست، دین بدون سیاست که معنا ندارد یعنی فقط از ما یک نماز و روزه را خواستند شیوه امامان معصوم هم و دخالت در امور اجتماعی و رهبری جامعه را به عهده داشتن این سیاست است پس ائمه علیهم السّلام هم دین و سیاست را با هم عمل می کردند و در 26 تیرماه سال 1362، امام راحل در پیامی که یک دسته دیگر هم تزشان این است که بگذارید که معصیت زیاد بشود تا حضرت صاحب بیاید حضرت صاحب مگر برای وحی می آید، حضرت صاحب می آید که معصیت را بردارد ما معصیت کنیم که او بیاید این اعوجات را بردارید این دسته بندی ها را به خاطر خدا اگر مسلمید و برای کشورتان اگر ملی هستید این دسته بندی ها را بردارید در این موج که الآن این ملت به پیش می برد در این موج خودتان را وارد کنید و برخلاف این موج حرکت نکنید که دست و پایتان خواهد شکست.
و پس از این بود که با پیام مرحوم حلبی جلسات انجمن حجتیه تعطیل اعلام شد. در ضمن باید گفت که انجمن که قبل از انقلاب تز جدایی دین از سیاست را می زد پس از انقلاب رو به پُست های کلیدی آورد که مورد مخالفت شدید روشنفکران قرار گرفت و پس از انقلاب بسیاری از اسناد را در مرکز ساواک که به ضرر خودشان بود از بین بردند.
ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که خط و تز و فکر انجمن خراب بود و عده ای از آقایان به خاطر اعتقاد به وجود امام زمان(عج) شاید چند روزی هم با آنها همکاری می کردند ولی بعد از این که مخالفت انجمن و امام را دیدند از انجمن جدا شدند.
این خلاصه و گوشه ای از فعالیت انجمن حجتیه بود در صورت علاقه بیشتر لطفا به کتب و منابع زیر رجوع کنید:
1. در شناخت حزب قاعدین، عماد الدین باقی.
2. نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، ج 3.
3. چشم براه مهدی، نوشته گروهی از محققین، نشر دفتر تبلیغات اسلامی قم.
4. در جستجوی قائم مجید پور طباطبایی.
5. مجله پگاه، شماره های 71، 72 و 73، آبان 1381.
6. روزنامه اعتماد، دوشنبه 6 آبان 1381.
پی نوشتها:
[1]. روزنامه جمهوری اسلامی ایران، 9 آبان 1381 ولی آقای طاهر احمد زاده در نشریه چشم انداز ایارن صفحه اول، ش دوم، 1378 سال تأسیس انجمن را 1336 به بعد می گوید.
[2]. کتاب نهضت امام خمینی، ج 3، سید حمید روحانی، ص 134.
[3]. در شناخت حزب قاعدین، ص 40، روزنامه اعتماد، ص 3، سال 1381، 6آبان.
[4]. پگاه، ش 71، 4 آبان 1381.
[5]. در شناخت حزب قاعدین، ص 44.
[6]. کیهان، 26 / 10 / 68.
[7]. روزنامه اعتماد، ص 3، سال 1381، 6 آبان.
[8]. روزنامه اعتماد، ص 3، سال 1381، 6 آبان.
[9]. نهضت امام خمینی، ج 3، حمید روحانی، ص 134.
[10]. همان، ص 137.
[11]. شناخت حزب قاعدین، ص 118.
[12]. روزنامه اعتماد، دوشنبه 6 آبان، 1381، ش صفحه 3 ضمیمه.
[13]. شناخت حزب قاعدین، ص 239.
[14]. همان، ص 239.
[15]. در شناخت حزب قاعدین، ص 236.
[16]. در شناخت حزب قاعدین، ص 46.
منبع : اندیشه قم
- [سایر] انجمن حجتیه چه کسانی هستند و عقایدشان دارای چه اشکالاتی است؟ توضیح بفرمایید.
- [سایر] عقیده انجمن حجتیه چیست؟ و آیا امروزه این گروه فعال است؟
- [سایر] میخواستم بدونم تفکرات و عقاید انجمن حجتیه یه؟آیا بر حق هستند یا خیر؟
- [سایر] در مورد انجمن حجتیه و فعالیت های آن در مقابل بهائیت توضیح دهید؟ علت برخی انتقادات بر عملکرد آن چیست؟
- [آیت الله بهجت] در نماز جماعت اگر اتّصال مأموم فقط از جانب یک نفر باشد و علم داشته باشیم که نماز آن شخص دارای اشکالاتی است، نماز مأموم مذکور صحیح است یا خیر؟ و در فرض مسأله اگر علم نداشتیم ولی احتمال و ظنّ قوی به عدم صحّت نماز آن شخص بدهیم، حکم چیست؟
- [آیت الله نوری همدانی] اینجانب بعنوان مسئول و خادم یک مؤسسه خیریه و هیئت معصومینعلیهالسلام هستم با توجه به اینکه این مؤسسه دارای اعضاء شورا هم میباشد که کلیه اعضای آن فی سبیل اللَّه بدون مزایا و حقوق داوطلبانه کار و فعالیت دارند آیا میشود بعنوان پاداش مبلغی وامِ بلاعوض به نامبردگان جهت دلگرمی - از صدقات، مبرّات و نذورات و یا یک سوم سهم مبارک امامعلیهالسلام و سادات که اجازه آن گرفته شده که جهت مصارف کارهای دینی هیئت خرج شود - پرداخت نمائیم؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] دامنه فعالیّتهای انجمن حمایت از زندانیان در خصوص خانواده های زندانیان بسیار گسترده، و شامل تعلیم، تربیت، اصلاح و ارشاد، نگهداری و سرپرستی، کمک به مسکن و اجاره ماهیانه، لوازم معیشت، بهداشت و درمان، مراقبت بعد از خروج، ایجاد اشتغال و تهیّه فرصتهای شغلی یا کمک مالی، ترغیب و تشویق به فعالیّت های فرهنگی و مانند آن می باشد. لکن به لحاظ ضعف بنیه مالی قادر به انجام رسالت خویش نمی باشد. به استناد مفاد اساسنامه و آیین نامه، مبنی بر جذب کمک های مردمی، اعم از نقدی و غیر نقدی، فعالیّت های عام المنفعه، خیریّه و اقتصادی، انجمن مجاز است به منظور سر و سامان بخشیدن به امور معیشتی و رفع معضلات این خانواده ها، که حجم وسیعی را در سطح کشور در بر می گیرد، تحت عنوان جذب کمکهای مردمی مبادرت به فروش اوراق بهاداری به نام (امید آوران ابتسام) به افراد خیّر و نیکوکار نماید، و بخشی از وجوه حاصل از فروش اوراق را با اذن خریداران آن صرف اهدای جوایز به قید قرعه بین خریداران جهت ترغیب و تشویق افراد به این امر خیر نماید. این امر مستلزم کسب مجوّز شرعی است. نظر حضرتعالی در این مورد چیست؟
- [آیت الله خامنه ای] اتاق بازرگانی که تابع وزارت بازرگانی است تعدادی لوازم منزل از قبیل فرش و یخچال و چیزهای دیگر را دراختیار یکی از فروشگاهها قرار داده تا آنها را به قیمت دولتی بفروشد، ولی با توجه به زیاد بودن تقاضا نسبت به عرضه، مسئول فروشگاه اقدام به چاپ کارتهای قرعه کشی نموده است تا کالاهای مزبور را از این طریق بفروشد و هر کارت قرعه کشی هم به قیمت معیّنی فروخته شده تا درآمد حاصل از آن درامور خیریه مصرف شود، آیا فروش آن کالاها از طریق قرعه کشی شرعاً اشکال دارد؟ و آیا فروختن کارتهای قرعه کشی که مربوط به کالاهای عرضه شده هستند، شرعاً دارای اشکال است؟
- [آیت الله اردبیلی] سال گذشته پدر اینجانب به رحمت ایزدی پیوست واینجانب رابعنوان پسر ارشد وارث خود منصوب نموده وصیت نموده که اینجانب ثلث اموال ان مرحوم را در امور خیریه بنا به تشخیص خود مصرف نمایم، از آنجاییکه بنده دارای 4 خواهر و2 برادر می باشم وهریک نظرات متفاوتی در خصوص مصرف ثلث مال دارند و احتمال می دهم که این موضوع باعث اختلاف در خانواده گردد آیا اینجانب اجازه دارم که ثلث مال را به هریک از ورثه به نسبت سهم ارث واگذار نمایم که خود وراث به تشخیص خود عمل کنند؟
- [سایر] لطفاً به مجموعه سؤالات زیر پاسخ دهید: 1. این جانب برای 13 سال است که به دین اسلام روی آوردم. اما از آن جا که والدینم هندو مذهب هستند می خواهم بدانم آیا غذا خوردن در خانه آنها حرام است؟ 2. من در زامبیا زندگی می کنم و کالاهای اینجا توسط انجمن سنی ها مهر تأیید زده می شود و در سیستم آنها خوردن خرچنگ، کوسه ماهی، اختاپوس، و انواع ماهی های عجیب و غریب حلال است. با این اوصاف حتی علیرغم حلال بودن آنها چگونه می توانیم این نوع خوراکی ها را مصرف کنیم؟ 3. لازم به ذکر است که در اکثر فست فودها و یا رستورانهای اینجا خیلی از آشپزها و یا کمک آشپزها مسلمان و یا حتی مسیحی و یهودی هم نیستند، اما آنها از طرف انجمن سنی ها برای این کار تأییدیه مجاز به کار گرفته اند. در آن صورت آیا غذا خوردن در آنجا حرام است؟ 4. در خصوص سس سویا، چیپس، و اسنک چینی، هندی و ... هستند، آیا خوردن آنها با در نظر گرفتن آنکه آنها دارای گواهی تأیید هستند، حلال است؟