بهتر است تعبیر لطیفتری به کار برده شود و بگوییم نقش حضرت در زمان غیبت در زندگی مردم چگونه است: از زمانی که سخن از غیبت حجت خدا از زبان پیامبر مطرح شد، این سؤال نیز ذهن انسان را به خود مشغول کرد که (در صورت غیبت، فلسفهی وجودی امام چه خواهد بود؟ امام چه نقش و تأثیری در زندگی انسان خواهد گذاشت؟ و آدمی چگونه از امام غایب نفع میبرد و از او کسب فیض میکند؟) وجود مقدس پیامبر(صلی الله علیه وآله)در پاسخ به سؤال جابر بن عبدالله انصاری درباره انتفاع انسانها از امام غایب فرمود: (ای و الذی بعثنی بالنبوة انهم یستضیئون بنوره و ینتفعون بولایته فی غیبته کانتفاع الناس بالشمس و ان تجللها سحاب؛ آری! قسم به خدایی که مرا به نبوت برگزید! به درستی که آنان طلب روشنایی میکنند به نور او و در دوران غیبتاش به ولایت او نفع میبرند، مانند انتفاع مردم از خورشید، هر چند ابر آن را پوشانده باشد).(کمال الدین، ج1، ب23، ح3). نظیر این تشبیه و تعبیر، از خود حضرت ولی عصر(علیه السلام)نیر بیان شده است: (و اما وجه الانتفاع بی فی غیبتی فکالانتفاع بالشمس اذا غیبتها عن الابصار السحاب؛ اما کیفیت انتفاع از من در غیبتام، مانند انتفاع از خورشید است، زمانی که ابر آن را از دیدگان پنهان میکند)(کمال الدین، ج2، ب45، ح4). در مقام تبیین این تشبیه، گفته شده است که همان گونه که خورشید، محور منظومه شمسی است و سیارات از جمله زمین، در حرکتی منظم، دور آن میچرخند و اگر خورشید را بردارند، این نظام در هم پیچیده میشود، جایگاه امام نیز چنین است و بقای عالم انسانی و به تبع آن عالم ما سوی الله، به وجود امام است و اگر حجت نباشد، نظام انسانی در هم پیچیده شده و پایان عمر جامعه انسانها فرا میرسد. امام باقر(علیه السلام)فرمود: (لو بقیت الارض بغیر امام لساخت؛ اگر زمین، از امام خالی شود و بدون امام باشد، اهلش را فرو میبرد و نابود میکند)(اصول کافی، ج1، ص179). همانگونه که حرارت و نور خورشید، حتی از پشت ابر نیز به زمین میرسد و باعث روشنایی و گرمای مناسب زمین میشود و حیات موجودات، ممکن پذیر میشود، برکات امام نیز هر چند ایشان در پشت پرده غیبت است، به انسانها میرسد و جامعه انسانی از وجود شریفش بهرهمند میشود. مناسب است درباره اثرات وجودی امام، کاملتر صحبت شود، به نظر میآید، آثار وجودی امام و حجت خدارا میتوان به سه گروه تقسیم کرد: آثاری که بر اصل وجود امام در عالم هستی مترتب میشود، چه امام ظاهر باشد و چه غایب؛ آثاری که بر افعال امام مترتب میشود، چه امام ظاهر باشد و چه غایب؛ آثاری که بر وجود امام ظاهر مترتب میشود. واسطهی فیض: اولین اثری که بر وجود امام مترتب است، این که امام، واسطه فیض الهی بر مخلوقات است و فیض الهی، به واسطهی ایشان بر بندگان نازل میشود. واسطه فیض بودن، دو گونه قابل تصور است: الف. نظام جهان اساس اسباب و مسببات است و هر پدیدهای از راه سبب و علت، ایجاد میشود. در رأس این سلسله اسباب، وجود مقدس حجت خدا است. به این بیان که در فلسفه ثابت شده که میان علت و معلول، سنخیت لازم است. مخلوقات مادی و حتی مجردات، به علت ضعف وجودی، نمیتوانند مستقیماً از خداوند که در نهایت شدت وجود است، پدید آیند. لذا لازم است اول معلول، از لحاظ شدت وجودی، به گونهای باشد که بتواند صادر از خدا باشد. بنابراین، باید معلول اولی باشد که دو حیث دارد: یکی آن که دارای شدت وجودی است تا معلول مستقیم خدا باشد و دوم آن که میتواند جهت کثرت داشته باشد و به واسطهی او، مخلوقات دیگر پدید آمده و از فیض وجود بهره برند. پس در واقع، فیض و خلقت اصلی، واسطه و صادر اول است و فیض خدا، از طریق او و در امتداد وجود او به کاینات میرسد. در عرفان نیز ثابت شده که نحوه وجودی خداوند، به گونهای است که فیضان وجود و پیدایش موجودات گوناگون، نیاز به واسطه دارد. در عرفان به این واسطه یا اول مخلوق، انسان کامل و قطب میگویند. ب. نظام جهان بر اساس هدف و غایتی خلق شده است و تا زمانی که غایت از این نظام و هدف آن پابرجا است، نظام نیز به وجود خود ادامه میدهد. هدف از خلقت عالم، امکان حیاط انسان است و هدف از خلقت آدمی، عبادت و عبودیت است. عبادت و عبودیت کامل که همراه با معرفت کامل است، فقط از طریق امام و حجت خدا تحقق مییابد. پس تا زمانی که امام هست، هدف از خلقت نیز باقی است و لذا در سایه وجود او نظام هستی پا برجا است. بنابراین، امام، واسطه فیض است و به واسطهی او، فیض به عالم هستی میرسد و به واسطه او، عالم وجود باقی است، چه امام ظاهر باشد و چه غایب. دفع بلا: روایت معروفی از وجود مقدس پیامبر صادر شده که (جعل الله النجوم امانا لاهل السماء و جعل اهل بیتی امانا لاهل الارض؛ خداوند قرار داد ستارگان را امان برای اهل آسمان و قرار داد اهل بیتام را امان برای اهل زمین).(بحار، ج27،ص 308، ب8). نظیر این تعبییر، از وجود مقدس امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)نیز صادر شده است که: (انا خاتم الاوصیاء و بی یدفع الله عزوجل البلاء عن اهل بیتی و شیعتی؛ من آخرین اوصیا هستم و به واسطه من، دفع میکند خدا، بلا را از خاندان و شیعیانام).(کمال الدین، ج2، ب43، ح12) به نظر میآید مراد از بلا عذابهایی باشد که به خاطر اعمال ناشایست انسانها باید نازل میشد، ولی به جهت آنکه وجود مقدس حجت خدا در میان مردم است، عذاب دفع میشود. خداوند، به پیامبر(ص) میفرماید: (و ما کان الله لیعذبهم و انت فیهم؛ و خداوند آنان را عذاب نمیکند در حالی که تو در میانشان هستی).(انفال/33) بنابراین یکی از آثار وجودی امام، دفع بلا است. البته از روایات استفاده میشود دایره دفع بلا، برای سه گروه بوده و دارای وسعت و ضیق است: دفع بلا از اهل زمین؛ دفع بلا از امت اسلام؛ دفع بلا از شیعه و نزدیکان. از امام باقر(ع) در حدیث نسبتاً بلندی نقل شده است که پیامبر فرمود: (النجوم امان لاهل السماء و اهل بیتی امان لاهل الارض ... و اذا ذهب اهل بیتی اتی اهل الارض ما یکرهون .... بهم یمهل اهل المعاصی و لا یجعل علیهم بالعقوبة و العذاب ... ؛ ستارگان، اماناند برای اهل آسمان و اهل بیت من اماناند برای اهل زمین ... و زمانی که اهل بیتام بروند، میآید اهل زمین را از آنچه کراهت دارند ... به واسطهی آنان، اهل عصیان، مهلت داده میشوند و مورد عقوبت و عذاب واقع نمیگردند).(بحار، ج23، ص19، ح14). امید بخشی: آدمی به امید زنده است، امید به آیندهای سبز و روشن که در آن، اثری از پلیدی و تباهی نباشد. انسان، منتظر چنین ایام زیبایی است و بهترین عمل او نیز انتظار فرج و دمیدن صبح ظفر است. پیامبر فرمود: (افضل اعمال امتی انتظار الفرج؛ برترین عمل امت من، انتظار فرج است).(کمال الدین، ج2، ب55) وجود امامی که منتظر اذن الهی برای ظهور است، به مردم، دل گرمی میدهد و گامهای آنان را در جادهی انتظار استوار میگرداند.
بهتر است تعبیر لطیفتری به کار برده شود و بگوییم نقش حضرت در زمان غیبت در زندگی مردم چگونه است:
از زمانی که سخن از غیبت حجت خدا از زبان پیامبر مطرح شد، این سؤال نیز ذهن انسان را به خود مشغول کرد که (در صورت غیبت، فلسفهی وجودی امام چه خواهد بود؟ امام چه نقش و تأثیری در زندگی انسان خواهد گذاشت؟ و آدمی چگونه از امام غایب نفع میبرد و از او کسب فیض میکند؟)
وجود مقدس پیامبر(صلی الله علیه وآله)در پاسخ به سؤال جابر بن عبدالله انصاری درباره انتفاع انسانها از امام غایب فرمود: (ای و الذی بعثنی بالنبوة انهم یستضیئون بنوره و ینتفعون بولایته فی غیبته کانتفاع الناس بالشمس و ان تجللها سحاب؛ آری! قسم به خدایی که مرا به نبوت برگزید! به درستی که آنان طلب روشنایی میکنند به نور او و در دوران غیبتاش به ولایت او نفع میبرند، مانند انتفاع مردم از خورشید، هر چند ابر آن را پوشانده باشد).(کمال الدین، ج1، ب23، ح3).
نظیر این تشبیه و تعبیر، از خود حضرت ولی عصر(علیه السلام)نیر بیان شده است: (و اما وجه الانتفاع بی فی غیبتی فکالانتفاع بالشمس اذا غیبتها عن الابصار السحاب؛ اما کیفیت انتفاع از من در غیبتام، مانند انتفاع از خورشید است، زمانی که ابر آن را از دیدگان پنهان میکند)(کمال الدین، ج2، ب45، ح4).
در مقام تبیین این تشبیه، گفته شده است که همان گونه که خورشید، محور منظومه شمسی است و سیارات از جمله زمین، در حرکتی منظم، دور آن میچرخند و اگر خورشید را بردارند، این نظام در هم پیچیده میشود، جایگاه امام نیز چنین است و بقای عالم انسانی و به تبع آن عالم ما سوی الله، به وجود امام است و اگر حجت نباشد، نظام انسانی در هم پیچیده شده و پایان عمر جامعه انسانها فرا میرسد. امام باقر(علیه السلام)فرمود: (لو بقیت الارض بغیر امام لساخت؛ اگر زمین، از امام خالی شود و بدون امام باشد، اهلش را فرو میبرد و نابود میکند)(اصول کافی، ج1، ص179).
همانگونه که حرارت و نور خورشید، حتی از پشت ابر نیز به زمین میرسد و باعث روشنایی و گرمای مناسب زمین میشود و حیات موجودات، ممکن پذیر میشود، برکات امام نیز هر چند ایشان در پشت پرده غیبت است، به انسانها میرسد و جامعه انسانی از وجود شریفش بهرهمند میشود.
مناسب است درباره اثرات وجودی امام، کاملتر صحبت شود، به نظر میآید، آثار وجودی امام و حجت خدارا میتوان به سه گروه تقسیم کرد:
آثاری که بر اصل وجود امام در عالم هستی مترتب میشود، چه امام ظاهر باشد و چه غایب؛
آثاری که بر افعال امام مترتب میشود، چه امام ظاهر باشد و چه غایب؛
آثاری که بر وجود امام ظاهر مترتب میشود.
واسطهی فیض:
اولین اثری که بر وجود امام مترتب است، این که امام، واسطه فیض الهی بر مخلوقات است و فیض الهی، به واسطهی ایشان بر بندگان نازل میشود. واسطه فیض بودن، دو گونه قابل تصور است:
الف. نظام جهان اساس اسباب و مسببات است و هر پدیدهای از راه سبب و علت، ایجاد میشود. در رأس این سلسله اسباب، وجود مقدس حجت خدا است. به این بیان که در فلسفه ثابت شده که میان علت و معلول، سنخیت لازم است. مخلوقات مادی و حتی مجردات، به علت ضعف وجودی، نمیتوانند مستقیماً از خداوند که در نهایت شدت وجود است، پدید آیند. لذا لازم است اول معلول، از لحاظ شدت وجودی، به گونهای باشد که بتواند صادر از خدا باشد. بنابراین، باید معلول اولی باشد که دو حیث دارد: یکی آن که دارای شدت وجودی است تا معلول مستقیم خدا باشد و دوم آن که میتواند جهت کثرت داشته باشد و به واسطهی او، مخلوقات دیگر پدید آمده و از فیض وجود بهره برند. پس در واقع، فیض و خلقت اصلی، واسطه و صادر اول است و فیض خدا، از طریق او و در امتداد وجود او به کاینات میرسد. در عرفان نیز ثابت شده که نحوه وجودی خداوند، به گونهای است که فیضان وجود و پیدایش موجودات گوناگون، نیاز به واسطه دارد. در عرفان به این واسطه یا اول مخلوق، انسان کامل و قطب میگویند.
ب. نظام جهان بر اساس هدف و غایتی خلق شده است و تا زمانی که غایت از این نظام و هدف آن پابرجا است، نظام نیز به وجود خود ادامه میدهد. هدف از خلقت عالم، امکان حیاط انسان است و هدف از خلقت آدمی، عبادت و عبودیت است. عبادت و عبودیت کامل که همراه با معرفت کامل است، فقط از طریق امام و حجت خدا تحقق مییابد. پس تا زمانی که امام هست، هدف از خلقت نیز باقی است و لذا در سایه وجود او نظام هستی پا برجا است.
بنابراین، امام، واسطه فیض است و به واسطهی او، فیض به عالم هستی میرسد و به واسطه او، عالم وجود باقی است، چه امام ظاهر باشد و چه غایب.
دفع بلا:
روایت معروفی از وجود مقدس پیامبر صادر شده که (جعل الله النجوم امانا لاهل السماء و جعل اهل بیتی امانا لاهل الارض؛ خداوند قرار داد ستارگان را امان برای اهل آسمان و قرار داد اهل بیتام را امان برای اهل زمین).(بحار، ج27،ص 308، ب8).
نظیر این تعبییر، از وجود مقدس امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)نیز صادر شده است که: (انا خاتم الاوصیاء و بی یدفع الله عزوجل البلاء عن اهل بیتی و شیعتی؛ من آخرین اوصیا هستم و به واسطه من، دفع میکند خدا، بلا را از خاندان و شیعیانام).(کمال الدین، ج2، ب43، ح12)
به نظر میآید مراد از بلا عذابهایی باشد که به خاطر اعمال ناشایست انسانها باید نازل میشد، ولی به جهت آنکه وجود مقدس حجت خدا در میان مردم است، عذاب دفع میشود. خداوند، به پیامبر(ص) میفرماید: (و ما کان الله لیعذبهم و انت فیهم؛ و خداوند آنان را عذاب نمیکند در حالی که تو در میانشان هستی).(انفال/33)
بنابراین یکی از آثار وجودی امام، دفع بلا است. البته از روایات استفاده میشود دایره دفع بلا، برای سه گروه بوده و دارای وسعت و ضیق است: دفع بلا از اهل زمین؛ دفع بلا از امت اسلام؛ دفع بلا از شیعه و نزدیکان.
از امام باقر(ع) در حدیث نسبتاً بلندی نقل شده است که پیامبر فرمود: (النجوم امان لاهل السماء و اهل بیتی امان لاهل الارض ... و اذا ذهب اهل بیتی اتی اهل الارض ما یکرهون .... بهم یمهل اهل المعاصی و لا یجعل علیهم بالعقوبة و العذاب ... ؛ ستارگان، اماناند برای اهل آسمان و اهل بیت من اماناند برای اهل زمین ... و زمانی که اهل بیتام بروند، میآید اهل زمین را از آنچه کراهت دارند ... به واسطهی آنان، اهل عصیان، مهلت داده میشوند و مورد عقوبت و عذاب واقع نمیگردند).(بحار، ج23، ص19، ح14).
امید بخشی:
آدمی به امید زنده است، امید به آیندهای سبز و روشن که در آن، اثری از پلیدی و تباهی نباشد. انسان، منتظر چنین ایام زیبایی است و بهترین عمل او نیز انتظار فرج و دمیدن صبح ظفر است. پیامبر فرمود: (افضل اعمال امتی انتظار الفرج؛ برترین عمل امت من، انتظار فرج است).(کمال الدین، ج2، ب55) وجود امامی که منتظر اذن الهی برای ظهور است، به مردم، دل گرمی میدهد و گامهای آنان را در جادهی انتظار استوار میگرداند.
- [سایر] فواید گوناگون امام زمان علیه السلام در زمان غیبت برای امت اسلامی چیست؟
- [سایر] امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه روزی ظهور خواهد کرد ؟
- [سایر] امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) کی ظهور می کنند ؟
- [سایر] حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از چه مکانی ظهور می کنند ؟
- [سایر] اگر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کند ، چه حوادثی رخ می دهد ؟
- [سایر] حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)در موقع ظهور چگونه تایید می شوند ؟
- [سایر] چه چیزی موجب تاخیر ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می شود؟
- [آیت الله بهجت] کسی که به غیبت و حیات حضرت ولی عصر عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف اعتقاد نداشته باشد، آیا احکام مؤمن بر او جاری می شود؟
- [سایر] آیا امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ملزم به پیروی از ولی فقیه می باشد؟
- [سایر] چرا مراجع تقلید نائبان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)هستند ؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله اردبیلی] خمس یک پنجم از مازاد درآمدها و برخی منافع است که انسان به دست آورده است و باید زیر نظر امام معصوم علیهالسلام مصرف شود و در زمان غیبت امام زمان (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف)، بهتر است سهم سادات زیر نظر مجتهد جامع الشرایط برای رفع نیازهای سادات فقیر مصرف گردد و سهم امام علیهالسلام باید زیر نظر مجتهد جامع الشرایط در جهت تعلیم و ترویج مذهب جعفری هزینه گردد. در احادیث شریفه نسبت به پرداختن خمس تأکید زیادی شده است و از آن به حقّ امام علیهالسلام ، سبب تطهیر مال و وسیلهای جهت امتحان ایمان یاد شده است؛ حضرت رضا علیهالسلام در جواب نامه یکی از تاجران شیعه فارس مینویسد: (... اموال تنها از راهی که خداوند مقرّر فرموده است حلال میگردد. همانا خمس، ما را در تقویت دین یاری میکند و نیاز آنان که سرپرستیشان را به عهده داریم و نیز نیاز شیعیان را تأمین میکند و با آن آبرویمان را در مقابل دشمنانمان حفظ میکنیم. پس خمس را از ما دریغ نکنید و خود را از دعای ما محروم نسازید، زیرا پرداختن خمس کلید روزی و سبب آمرزش و پاکی شما از گناه و ذخیره آخرتتان است. مسلمان کسی است که به آنچه با خدا پیمان بسته وفا کند نه آن کسی که با زبان اجابت میکند و در قلب مخالفت مینماید.)(1)
- [امام خمینی] "اشهد ان علیا ولی الله" جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه "الله اکبر" یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند."اشهد ان لا اله الا الله" یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است، خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. "اشهد ان محمدا رسول الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام، امیر المؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"یعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" یعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خیرالعمل" یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. "قد قامت الصلاه" یعنی به تحقیق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اشهدً انّ علیاً ولیً اللهِ جزء اذان و اقامه نیست ولی خوب است بعد از اشهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ ، به قصد قربت گفته شود . و چون در امثال زمان ما ، شعا ر تشیع محسوب می شود در هر جا که اظهار این شعار مستحسن و لازم باشد ، گفتن آن هم مستحسن و لازم است . ترجمه اذان و اقامه اللهَ اکبرً یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند اشهدً ان لا الهَ الاّ اللهً یعنی شهادت می دهم که غیر خدائی که یکتا و بی همتا است خدای دیگر سزاوار پرستش نیست . اشَهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی علیه و آله و سلم پیغمبر و فرستادة خداست . اشهدً ان علیاً امیر المؤمنینَ ولیّ الله یعنی شهادت می دهم که حضرت علی (علیه الصلاهَ و السلام ) امیر المؤمنین ولی خدا بر همة خلق است حیّ علیَ الصلاهِ یعنی بشتاب برای نماز . حیّ علی الفلاحِ یعنی بشتاب برای رستگاری . حیّ علی خیرِ العملِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَد قامتِ الصلاهُ یعنی بتحقیق نماز بر پا شد . لا الهَ الاّ اللهُ یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است .