انتخاب شعارهای زمان جنگ، بخشی به مبانی مکتب اسلام بر می‌گشت، بخشی به سخنان حضرت امام به عنوان رهبر و معمار انقلاب اسلامی که برای دوستدارانش حجت بود و بخشی نیز به شرایط سیاسی، اجتماعی و نظامی که رزمندگان در آن به سر می‌بردند، بستگی داشت. لذا، شرایط حاکم بر دوره‌های مختلف جنگ، اقتضای شعارهای خاصی را داشت. به عنوان مثال، طرح شعار (جنگ جنگ تا پیروزی) پس از آزاد سازی خرمشهر در سال 1361 بود که ایران تحت فشار نظام بین‌الملل قرار گرفته بود تا بدون دریافت حق مسلم خود در جنگ تحمیلی، بر سر میز مذاکره با صدام بنشیند و جنگ را متوقف سازد. در چنین موقعیتی مردم ایران به خصوص رزمندگان در صحنه‌های نبرد که احساس کردند حقشان بر آورده نمی‌شود، با شعار (جنگ جنگ تا پیروزی) در واقع مقاومت و پایداری خود تا حصول به مقصد اصلی را اعلام نمودند. یا طرح شعار )جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان( که از کلام امام خمینی (رحمت الله علیه) گرفته شد، منظور خاصی از آن مدنظر بود؛ یعنی در آن موقعیت جنگی، برای مأیوس کردن دشمن و عدم سوء استفاده او از وضعیت کشور، ایده‌ی بزرگ‌تری را مطرح کردند و نیروهای رزمنده در این جهت اعلام آمادگی نمودند. لذا مفهوم جنگ همیشه به معنی درگیری نظامی و نبرد نیست بلکه به مفهوم مبارزه تا حصور ارزش‌های انسانی و الهی و ریشه کن شدن مظاهر شیطانی در جهان است. یا شعار (راه قدس از کربلا می‌گذرد)، مخصوص شرایط خاصی از دوران جنگ بود، چرا که در پی اجرای عملیات بیت المقدس در سال 1361 و آزادی خرمشهر، اسرائیل به لبنان حمله کرد و بخش‌هایی از جنوب لبنان را به تصرف در آورد و صدام برای عوام فریبی در آن زمان اعلام کرد که حاضر است در کنار مردم ایران دست از جنگ کشیده و با نیروهای اسرائیلی به نبرد بپردازد. این حربه‌ی تبلیغی صدام که در بعضی از نیروهای خودی نیز تأثیر گذاشته بود، موجب شد که حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) در سخنانی به این توطئه‌ی دشمن در منحرف کردن جهت اصلی حرکت رزمندگان از جنگ با عراق اشاره کرده، جمله‌ی (راه قدس از کربلا می‌گذرد) را عنوان کردند. این جمله در واقع استراتژی خاصی بود که در آن زمان مطرح شد تا در آن موقعیت نوک حمله به سوی عراق باشد و طرح این نکته که اولویت اول مشخص کردن تکلیف عراق در تجاوز به ایران است و پس از این مرحله، باید سراغ مسئله قدس رفت. یا جمله‌ی حضرت امام که (جنگ برکت است) اگر در آن شرایط خاص کشور بررسی شود، نکات ظریفی را بیان می‌کند. با توجه به شروع جنگ تحمیلی با فاصله‌ی اندکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و غائله‌هایی که گروه‌هایی سیاسی معاند انقلاب اسلامی در مرزها به خصوص در غرب کشور بر پا کرده بودند، همچنین وضع نابسامان ارتش پس از انقلاب و مسائل نظیر آن، این کلام امام حکم تسکینی برای ملت بود که به واسطه‌ی جنگ به ساماندهی نیروهای نظامی، تشکیل سپاه پاسداران و بسیج پرداخته‌اند؛ علی رغم تحریم اقتصادی قدرت‌های جهانی، مردم ایران مقاومت کرده‌اند و در عرصه‌های صنعتی و کشاورزی به ابداعات و خلاقیت‌های بسیاری دست یافته‌اند و در یک کلام، عزت و استقلال و تمامیت ارضی خود را در مقابل رژیم تجاوزگر عراق از دست نداده‌اند و با تمام وجود به مقاومت و پایداری برخاسته‌اند. بنابراین جمله‌ی امام در آن مقطع زمانی، برای روحیه دادن به ملت ایران، پایین آوردن سطح التهاب در جامعه و تحمل کردن مصائب و سختی‌های ناشی از جنگ تأثیر فراوانی داشت. درست است که جنگ، فی نفسه مذموم است اما به عنوان یک تجربه اجباری و تحمیلی نتایجی در بر دارد که لزوما منفی نیستند و منفی و مثبت بودن، بستگی به آن دارد که جامعه از چنین تجربه‌ای چه بیاموزد و آموخته‌ها را چگونه به کار برد. این فرموده‌ی امام خمینی (رحمت الله علیه) که )جنگ برکت است(، از این رو قابل طرح است که خوبی‌ها و بدی‌ها همانند دیگر پدیده‌های اجتماعی در زندگی بشر )نسبی( هستند و جنگ با همه‌ی بدی‌ها و ناکامی‌ها و در به دری‌ها که با خود دارد، همچون دیگر آلام بشری، انسان را آبدیده و در بحبوحه‌ی تنگناهای اقتصادی و روانی، درس مقاومت و از خودگذشتگی و تحمل مصائب را به انسان‌های جامعه می‌آموزد و بسیاری از افراد جامعه را مقاوم، ایثارگر، خستگی‌ناپذیر، فداکار، کم توقع و سخت کوش می‌سازد. اما آنچه موضوع کلی و کلان همه‌ی شعارهای زمان جنگ بود و غیر قابل تفکیک از آن، ایمان و جهاد و شهادت بود، خدا محوری و اسلام محوری و امام محوری بود، تأکید روی استکبار ستیزی بود، توحید و توکل و تقوا و در یک کلمه عشق و پرستش بود. منبع: جنگ ایران و عراق، پرسشها و پاسخها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
چرا در طول جنگ تحمیلی شعارهایی چون: جنگ جنگ تا پیروزی، جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان، راه قدس از کربلا میگذرد و غیره مطرح میشد؟
انتخاب شعارهای زمان جنگ، بخشی به مبانی مکتب اسلام بر میگشت، بخشی به سخنان حضرت امام به عنوان رهبر و معمار انقلاب اسلامی که برای دوستدارانش حجت بود و بخشی نیز به شرایط سیاسی، اجتماعی و نظامی که رزمندگان در آن به سر میبردند، بستگی داشت. لذا، شرایط حاکم بر دورههای مختلف جنگ، اقتضای شعارهای خاصی را داشت. به عنوان مثال، طرح شعار (جنگ جنگ تا پیروزی) پس از آزاد سازی خرمشهر در سال 1361 بود که ایران تحت فشار نظام بینالملل قرار گرفته بود تا بدون دریافت حق مسلم خود در جنگ تحمیلی، بر سر میز مذاکره با صدام بنشیند و جنگ را متوقف سازد. در چنین موقعیتی مردم ایران به خصوص رزمندگان در صحنههای نبرد که احساس کردند حقشان بر آورده نمیشود، با شعار (جنگ جنگ تا پیروزی) در واقع مقاومت و پایداری خود تا حصول به مقصد اصلی را اعلام نمودند.
یا طرح شعار )جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان( که از کلام امام خمینی (رحمت الله علیه) گرفته شد، منظور خاصی از آن مدنظر بود؛ یعنی در آن موقعیت جنگی، برای مأیوس کردن دشمن و عدم سوء استفاده او از وضعیت کشور، ایدهی بزرگتری را مطرح کردند و نیروهای رزمنده در این جهت اعلام آمادگی نمودند. لذا مفهوم جنگ همیشه به معنی درگیری نظامی و نبرد نیست بلکه به مفهوم مبارزه تا حصور ارزشهای انسانی و الهی و ریشه کن شدن مظاهر شیطانی در جهان است.
یا شعار (راه قدس از کربلا میگذرد)، مخصوص شرایط خاصی از دوران جنگ بود، چرا که در پی اجرای عملیات بیت المقدس در سال 1361 و آزادی خرمشهر، اسرائیل به لبنان حمله کرد و بخشهایی از جنوب لبنان را به تصرف در آورد و صدام برای عوام فریبی در آن زمان اعلام کرد که حاضر است در کنار مردم ایران دست از جنگ کشیده و با نیروهای اسرائیلی به نبرد بپردازد. این حربهی تبلیغی صدام که در بعضی از نیروهای خودی نیز تأثیر گذاشته بود، موجب شد که حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) در سخنانی به این توطئهی دشمن در منحرف کردن جهت اصلی حرکت رزمندگان از جنگ با عراق اشاره کرده، جملهی (راه قدس از کربلا میگذرد) را عنوان کردند. این جمله در واقع استراتژی خاصی بود که در آن زمان مطرح شد تا در آن موقعیت نوک حمله به سوی عراق باشد و طرح این نکته که اولویت اول مشخص کردن تکلیف عراق در تجاوز به ایران است و پس از این مرحله، باید سراغ مسئله قدس رفت.
یا جملهی حضرت امام که (جنگ برکت است) اگر در آن شرایط خاص کشور بررسی شود، نکات ظریفی را بیان میکند. با توجه به شروع جنگ تحمیلی با فاصلهی اندکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و غائلههایی که گروههایی سیاسی معاند انقلاب اسلامی در مرزها به خصوص در غرب کشور بر پا کرده بودند، همچنین وضع نابسامان ارتش پس از انقلاب و مسائل نظیر آن، این کلام امام حکم تسکینی برای ملت بود که به واسطهی جنگ به ساماندهی نیروهای نظامی، تشکیل سپاه پاسداران و بسیج پرداختهاند؛ علی رغم تحریم اقتصادی قدرتهای جهانی، مردم ایران مقاومت کردهاند و در عرصههای صنعتی و کشاورزی به ابداعات و خلاقیتهای بسیاری دست یافتهاند و در یک کلام، عزت و استقلال و تمامیت ارضی خود را در مقابل رژیم تجاوزگر عراق از دست ندادهاند و با تمام وجود به مقاومت و پایداری برخاستهاند. بنابراین جملهی امام در آن مقطع زمانی، برای روحیه دادن به ملت ایران، پایین آوردن سطح التهاب در جامعه و تحمل کردن مصائب و سختیهای ناشی از جنگ تأثیر فراوانی داشت.
درست است که جنگ، فی نفسه مذموم است اما به عنوان یک تجربه اجباری و تحمیلی نتایجی در بر دارد که لزوما منفی نیستند و منفی و مثبت بودن، بستگی به آن دارد که جامعه از چنین تجربهای چه بیاموزد و آموختهها را چگونه به کار برد. این فرمودهی امام خمینی (رحمت الله علیه) که )جنگ برکت است(، از این رو قابل طرح است که خوبیها و بدیها همانند دیگر پدیدههای اجتماعی در زندگی بشر )نسبی( هستند و جنگ با همهی بدیها و ناکامیها و در به دریها که با خود دارد، همچون دیگر آلام بشری، انسان را آبدیده و در بحبوحهی تنگناهای اقتصادی و روانی، درس مقاومت و از خودگذشتگی و تحمل مصائب را به انسانهای جامعه میآموزد و بسیاری از افراد جامعه را مقاوم، ایثارگر، خستگیناپذیر، فداکار، کم توقع و سخت کوش میسازد.
اما آنچه موضوع کلی و کلان همهی شعارهای زمان جنگ بود و غیر قابل تفکیک از آن، ایمان و جهاد و شهادت بود، خدا محوری و اسلام محوری و امام محوری بود، تأکید روی استکبار ستیزی بود، توحید و توکل و تقوا و در یک کلمه عشق و پرستش بود.
منبع: جنگ ایران و عراق، پرسشها و پاسخها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ