نحوه برخورد نیروهای ایران با اسیران عراق به هنگام اسارت آنها در جبهه‌های جنگ چگونه بود؟
رژیم عراق از آغاز تا پایان جنگ تحمیلی برای جلوگیری از تسلیم‌شدن نیروهایش به رزمندگان اسلام و برای تخریب وجهة بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران، همواره چنین تبلیغات می‌کرد که ایران هنگامی که نیروهای عراقی را به اسارت درمی‌آورد آنها را کشته و یا مثله می‌کند یا به شکنجة آنها می‌پردازد که البته این گونه تبلیغات در موقع جنگ آن هم از رژیم عراق که خود پایبند به هیچ یک از حقوق انسانی نبود، بعید نبود. اما رفتار رزمندگان اسلام با نیروهای عراقی به طور معمول اسلامی و انسانی بود و در برخی از مواقع حتی از نیروهای خودی بیشتر به آنها توجه می‌شد. رزمندگان در هنگام اسیر کردن نیروهای عراقی با آنها رفتاری کاملاً انسانی و مطابق حقوق بشردوستانه داشتند. بهترین سندی که دراین باره می‌توان به آن استناد کرد خاطرات خود اسیران عراقی می‌باشد که به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند که در اینجا به نمونه هایی از آن اشاره می‌شود: یکی از اسیران عراقی که به هنگام اسارت مجروح شده بود در رد ادعاهای کذب صدام مبنی بر شکنجه و آزار و حتی کشتن اسیران عراقی می‌گوید: (ناگهان با نیروهای اسلام برخورد کردم و با بلند کردن دست، خود را به ایرانی‌ها تسلیم کردم آنها برادرانه از من استقبال کردند و یکی از آنها مرا سیراب کرد. با اشاره به او فهماندم که مجروح شده‌ام او با وسیله‌ای که در اختیار داشت زخم مرا پانسمان کرد. هر آنچه را که می‌دیدم با ادعاهای پوچ رسانه‌های تبلیغاتی عراق مغایر بود. ایرانی‌ها نه اسرا را مثله می‌کردند و نه خون آنها را می‌کشیدند، بلکه از هر نظر به مسائل و مشکلات آنها رسیدگی می‌کردند. خدا را به خاطر روشن شدن این حقایق شکر می‌کنم تصمیم گرفتم.) اسیر دیگری درباره وضعیت هنگام اسارت خود می‌گوید خود را تسلیم کنم، غرق در خون از پناهگاه خارج شدم تا اینکه یکی از افراد سپاه پاسداران به دادم رسید و مرا به پشت جبهه انتقال داد و در آنجا به مدت یک ماه مورد مداوا قرار گرفتم و پس از آن به اردوگاه‌های ایران منتقل شدم.) اسیر دیگری درباره نحوة برخورد رزمندگان اسلام می‌گوید: (در هنگام اسارت وحشت شدیدی تمام وجودمان را فرا گرفت و همه در این فکر بودیم که سرنوشت تلخ ما فرا رسیده و خواه ناخواه کشته خواهیم شد، اما هنگامی که او به نزد ما آمد جمله‌ای را به زبان آورد که شنیدن آن آرزوی هر اسیری بود. او گفت ما مسلمانیم. اینجا سرزمین امام است؛ در سرزمین امام خمینی هیچ خطری شما را تهدید نمی‌کند ... نترسید، همگی خوشحال شدیم نیروهای ایرانی با آغوش باز و چهره‌های خندان از ما استقبال کردند. آری ما محبت و وفا و اخلاص واقعی را در آنها یعنی نیروهای بسیجی لمس کردیم.) خلاصه اینکه، با توجه به شواهد موجود رفتار رزمندگان اسلام با اسیران عراقی در هنگامی که آنها را اسیر می‌کردند، بسیار انسانی و اسلامی و حتی بیش از چیزی بود که در حقوق بین‌الملل انسان‌دوستانه مقرر شده و برعکسِ رژیم عراق که اصلاً به وضعیت رفاهی، بهداشتی و درمانی اسیران ایرانی در هنگام اسیر شدن توجه نمی‌کرد، رزمندگان اسلام به مصدومان اسیر شده توجه کافی داشتند و آنها را مداوا کرده، تغذیه مناسب برایشان فراهم می‌نمودند و اصلاً مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار نمی‌دادند. منبع: جنگ ایران و عراق، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
عنوان سوال:

نحوه برخورد نیروهای ایران با اسیران عراق به هنگام اسارت آنها در جبهه‌های جنگ چگونه بود؟


پاسخ:

رژیم عراق از آغاز تا پایان جنگ تحمیلی برای جلوگیری از تسلیم‌شدن نیروهایش به رزمندگان اسلام و برای تخریب وجهة بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران، همواره چنین تبلیغات می‌کرد که ایران هنگامی که نیروهای عراقی را به اسارت درمی‌آورد آنها را کشته و یا مثله می‌کند یا به شکنجة آنها می‌پردازد که البته این گونه تبلیغات در موقع جنگ آن هم از رژیم عراق که خود پایبند به هیچ یک از حقوق انسانی نبود، بعید نبود. اما رفتار رزمندگان اسلام با نیروهای عراقی به طور معمول اسلامی و انسانی بود و در برخی از مواقع حتی از نیروهای خودی بیشتر به آنها توجه می‌شد. رزمندگان در هنگام اسیر کردن نیروهای عراقی با آنها رفتاری کاملاً انسانی و مطابق حقوق بشردوستانه داشتند. بهترین سندی که دراین باره می‌توان به آن استناد کرد خاطرات خود اسیران عراقی می‌باشد که به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند که در اینجا به نمونه هایی از آن اشاره می‌شود:
یکی از اسیران عراقی که به هنگام اسارت مجروح شده بود در رد ادعاهای کذب صدام مبنی بر شکنجه و آزار و حتی کشتن اسیران عراقی می‌گوید: (ناگهان با نیروهای اسلام برخورد کردم و با بلند کردن دست، خود را به ایرانی‌ها تسلیم کردم آنها برادرانه از من استقبال کردند و یکی از آنها مرا سیراب کرد. با اشاره به او فهماندم که مجروح شده‌ام او با وسیله‌ای که در اختیار داشت زخم مرا پانسمان کرد. هر آنچه را که می‌دیدم با ادعاهای پوچ رسانه‌های تبلیغاتی عراق مغایر بود. ایرانی‌ها نه اسرا را مثله می‌کردند و نه خون آنها را می‌کشیدند، بلکه از هر نظر به مسائل و مشکلات آنها رسیدگی می‌کردند. خدا را به خاطر روشن شدن این حقایق شکر می‌کنم تصمیم گرفتم.)
اسیر دیگری درباره وضعیت هنگام اسارت خود می‌گوید خود را تسلیم کنم، غرق در خون از پناهگاه خارج شدم تا اینکه یکی از افراد سپاه پاسداران به دادم رسید و مرا به پشت جبهه انتقال داد و در آنجا به مدت یک ماه مورد مداوا قرار گرفتم و پس از آن به اردوگاه‌های ایران منتقل شدم.) اسیر دیگری درباره نحوة برخورد رزمندگان اسلام می‌گوید: (در هنگام اسارت وحشت شدیدی تمام وجودمان را فرا گرفت و همه در این فکر بودیم که سرنوشت تلخ ما فرا رسیده و خواه ناخواه کشته خواهیم شد، اما هنگامی که او به نزد ما آمد جمله‌ای را به زبان آورد که شنیدن آن آرزوی هر اسیری بود. او گفت ما مسلمانیم. اینجا سرزمین امام است؛ در سرزمین امام خمینی هیچ خطری شما را تهدید نمی‌کند ... نترسید، همگی خوشحال شدیم نیروهای ایرانی با آغوش باز و چهره‌های خندان از ما استقبال کردند. آری ما محبت و وفا و اخلاص واقعی را در آنها یعنی نیروهای بسیجی لمس کردیم.) خلاصه اینکه، با توجه به شواهد موجود رفتار رزمندگان اسلام با اسیران عراقی در هنگامی که آنها را اسیر می‌کردند، بسیار انسانی و اسلامی و حتی بیش از چیزی بود که در حقوق بین‌الملل انسان‌دوستانه مقرر شده و برعکسِ رژیم عراق که اصلاً به وضعیت رفاهی، بهداشتی و درمانی اسیران ایرانی در هنگام اسیر شدن توجه نمی‌کرد، رزمندگان اسلام به مصدومان اسیر شده توجه کافی داشتند و آنها را مداوا کرده، تغذیه مناسب برایشان فراهم می‌نمودند و اصلاً مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار نمی‌دادند.
منبع: جنگ ایران و عراق، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین