امام باقر علیه السلام از اخبار گذشتگان و پیامبران روایت فرموده و شیعه و سنی از آن حضرت اخبار فراوان روایت کرده اند، و با اهل مذاهب و آراء که بر حضرت وارد می شدند مناظره می کرد و عده زیادی از مردم، علم کلام را از حضرت آموخته اند.[1] عبدالله ابن عطاء مکّی گفت: در نزد هیچکس دانشمندان را حقیرتر و کوچکتر ندیدیم همچنانکه در نزد امام محمد باقر علیه السلام هستند (و در برابر احدی این اندازه فروتنی نمی کنند، و جابر ابن یزید جعفی با آن علم و دانشی که داشت هرگاه چیزی از آن حضرت روایت می کرد، می گفت: (برای من حدیث کرد، وصیّ اوصیاء، و وارث علوم انبیاء محمد ابن علی ابن الحسین علیهم السلام ) و بازماندگان از صحابه رسول خدا و بزرگان از تابعین و فقهاء مسلمین همگی معالم و احکام دین را از آن بزرگوار روایت کرده اند، و در فضل و دانش سرآمد دانشمندان و ضرب المثل همگان بود.[2] جلسات درس امام همواره صدها تن از نقاط مختلف را برای فراگیری فقه و حدیث و تفسیر و لغت و دیگر علوم در بر می گرفت، کوفه، بصره، واسط و حجاز افرادی را به دانشگاه اهل بیت گسیل می داشتند، و علماء و راویان بزرگی از دانشگاه اهل بیت فارغ التحصیل شدند، حسن ابن علی الوشا خود نهصد شیخ را درک کرد که در مسجد کوفه به درس و بحث اشتغال داشتند و همگی از جعفر ابن محمد علیهما السلام و پدرش امام محمد باقر علیه السلام نقل حدیث می کردند، حسن ابن علی الوشا باامام رضا علیه السلام معاصر بود و با زمان مدرسه امام محمد باقر علیه السلام و امام صادق سی سال فاصله بود که تألیفات فارغ التحصیلان این جامعه را شمارش کرده به شش هزار کتاب بالغ شده است و چه بسا بیشتر کتابهای کافی،من لایحضره الفقیه، الوافی، الاستبصار از آنها برگرفته شده است، دانشگاه اهل بیت چهارهزار دانشجو را در بر می گرفت.[3] و شیخ مفید در ارشاد می نویسند: (اصحاب حدیث که نام راویان ثقات آن بزرگوار را (امام صادق) جمع کرده اند با اختلاف در عقیده و گفتار شماره آنان به چهار هزار نفر می رسد.)[4] از میان اصحاب و شاگردان امام محمدباقر و امام جعفر صادق علیهما السلام برخی ایرانی بوده اند از جمله آنها عبدالله ابن سعد اشعری و برادرش عیسی ابن عبدالله هستند که هر دو از اجلاء اهل قم و از محبوبین آن حضرت (امام صادق) بوده اند.[5] در کتاب امام باقر علیه السلام جلوه امامت در افق دانش نام 461 نفر از اصحاب و شاگردان امام باقر علیه السلام را ذکر کرده است از جمله اسحاق القمی که ایرانی بوده است.[6] امام محمد باقر علیه السلام در روز شنبه هفدهم ذیحجه سال 114 ه ق در سن 57 سالگی بتوسط ابراهیم ابن ولید بن عبدالملک ابن مروان مسموم و به شهادت رسید، و بدن پاک و مطهر آن حضرت در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد. در رابطه با دفن اجساد شهدای کربلا شیخ مفید می نویسد: (و چون ابن سعد از آنجا کوچ کرد گروهی از بنی اسد که در غاضریّه بودند به نزد اجساد مطهره امام حسین علیه السلام و یارانش آمده و بر آنان نماز گذارده و آنان را دفن کردند...)[7] و شیخ عباس قمی نیز این مطلب را ذکر فرموده اند و در ادامه آن می نویسد: (... مستور نماند... موافق اصول مذهب امام را جز امام نتواند متصدی غسل و دفن و کفن شود، پس اگر چه به حسب ظاهر طایفه بنی اسد حضرت سیدالشهداء را دفن کردند اما در واقع امام زین العابدین آمد و آن حضرت را دفن کرد... معروفست اجساد مطهره سه روز غیرمدفون در زمین باقی ماندند.[8] تا اینکه لشکر یزید کربلا را ترک کردند و اهالی غاضریّه (بنی اسد) که قبل از ترک کربلا بتوسط سپاه شام جرأت نداشتند به کربلا بیایند به نزد اجساد شهدا آمدند و بدن امام واصحاب آن حضرت را دفن کردند. فلذا اینچنین می توان نتیجه گیری کرد که در مدینه عده زیادی از محضر امام محمد باقر علیه السلام کسب علم می کردند و در کربلا بدن سیدالشهداء و اصحابش سه روز غیرمدفون بر روی زمین ماند و پس از خروج لشکر یزید اهالی غاضریّه بدن امام و یارانش را دفن کردند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. حیات فکری و سیاسی امامان معصوم نوشته رسول جعفریان. 2. نفس المهموم نوشته شیخ عباس قمی. 3. سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی. 4. امام باقر جلوه امامت در افق دانشها، نوشته احمد ترابی. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . مفید، الارشاد، ترجمه سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، چاپ دوم، 1346، ج 2، ص 161. [2] . همان، ص 155 و 158. [3] . معروف الحسینی، هاشم، سیرة الأئمة اثنی عشر، ترجمة محمد درخشنده، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم، 1373، ج2، ص207. [4] . مفید، پیشین، ج2، ص173. [5] . قمی، عباس، منتهی الامال، قم، انتشارات هجرت، چاپ یازدهم، بی تا، ج2، ص318. [6] . ترابی، احمد، امام باقر علیه السلام ، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1373، ص64. [7] . مفید، پیشین، ج 2، ص 118. [8] . قمی، عباس، منتهی الامال، قم، انتشارات هجرت، چاپ یازدهم، بی تا، ج1، ص764، 747 و 748 و 749.
اینکه برخی مدعی هستند امام باقر علیه السلام چهار هزار شاگرد داشت آیا صحّت دارد؟ آیا از شاگردان وی ایرانی هم بوده اند؟
امام باقر علیه السلام از اخبار گذشتگان و پیامبران روایت فرموده و شیعه و سنی از آن حضرت اخبار فراوان روایت کرده اند، و با اهل مذاهب و آراء که بر حضرت وارد می شدند مناظره می کرد و عده زیادی از مردم، علم کلام را از حضرت آموخته اند.[1]
عبدالله ابن عطاء مکّی گفت: در نزد هیچکس دانشمندان را حقیرتر و کوچکتر ندیدیم همچنانکه در نزد امام محمد باقر علیه السلام هستند (و در برابر احدی این اندازه فروتنی نمی کنند، و جابر ابن یزید جعفی با آن علم و دانشی که داشت هرگاه چیزی از آن حضرت روایت می کرد، می گفت: (برای من حدیث کرد، وصیّ اوصیاء، و وارث علوم انبیاء محمد ابن علی ابن الحسین علیهم السلام ) و بازماندگان از صحابه رسول خدا و بزرگان از تابعین و فقهاء مسلمین همگی معالم و احکام دین را از آن بزرگوار روایت کرده اند، و در فضل و دانش سرآمد دانشمندان و ضرب المثل همگان بود.[2]
جلسات درس امام همواره صدها تن از نقاط مختلف را برای فراگیری فقه و حدیث و تفسیر و لغت و دیگر علوم در بر می گرفت، کوفه، بصره، واسط و حجاز افرادی را به دانشگاه اهل بیت گسیل می داشتند، و علماء و راویان بزرگی از دانشگاه اهل بیت فارغ التحصیل شدند، حسن ابن علی الوشا خود نهصد شیخ را درک کرد که در مسجد کوفه به درس و بحث اشتغال داشتند و همگی از جعفر ابن محمد علیهما السلام و پدرش امام محمد باقر علیه السلام نقل حدیث می کردند، حسن ابن علی الوشا باامام رضا علیه السلام معاصر بود و با زمان مدرسه امام محمد باقر علیه السلام و امام صادق سی سال فاصله بود که تألیفات فارغ التحصیلان این جامعه را شمارش کرده به شش هزار کتاب بالغ شده است و چه بسا بیشتر کتابهای کافی،من لایحضره الفقیه، الوافی، الاستبصار از آنها برگرفته شده است، دانشگاه اهل بیت چهارهزار دانشجو را در بر می گرفت.[3]
و شیخ مفید در ارشاد می نویسند: (اصحاب حدیث که نام راویان ثقات آن بزرگوار را (امام صادق) جمع کرده اند با اختلاف در عقیده و گفتار شماره آنان به چهار هزار نفر می رسد.)[4]
از میان اصحاب و شاگردان امام محمدباقر و امام جعفر صادق علیهما السلام برخی ایرانی بوده اند از جمله آنها عبدالله ابن سعد اشعری و برادرش عیسی ابن عبدالله هستند که هر دو از اجلاء اهل قم و از محبوبین آن حضرت (امام صادق) بوده اند.[5] در کتاب امام باقر علیه السلام جلوه امامت در افق دانش نام 461 نفر از اصحاب و شاگردان امام باقر علیه السلام را ذکر کرده است از جمله اسحاق القمی که ایرانی بوده است.[6]
امام محمد باقر علیه السلام در روز شنبه هفدهم ذیحجه سال 114 ه ق در سن 57 سالگی بتوسط ابراهیم ابن ولید بن عبدالملک ابن مروان مسموم و به شهادت رسید، و بدن پاک و مطهر آن حضرت در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.
در رابطه با دفن اجساد شهدای کربلا شیخ مفید می نویسد: (و چون ابن سعد از آنجا کوچ کرد گروهی از بنی اسد که در غاضریّه بودند به نزد اجساد مطهره امام حسین علیه السلام و یارانش آمده و بر آنان نماز گذارده و آنان را دفن کردند...)[7] و شیخ عباس قمی نیز این مطلب را ذکر فرموده اند و در ادامه آن می نویسد: (... مستور نماند... موافق اصول مذهب امام را جز امام نتواند متصدی غسل و دفن و کفن شود، پس اگر چه به حسب ظاهر طایفه بنی اسد حضرت سیدالشهداء را دفن کردند اما در واقع امام زین العابدین آمد و آن حضرت را دفن کرد... معروفست اجساد مطهره سه روز غیرمدفون در زمین باقی ماندند.[8] تا اینکه لشکر یزید کربلا را ترک کردند و اهالی غاضریّه (بنی اسد) که قبل از ترک کربلا بتوسط سپاه شام جرأت نداشتند به کربلا بیایند به نزد اجساد شهدا آمدند و بدن امام واصحاب آن حضرت را دفن کردند.
فلذا اینچنین می توان نتیجه گیری کرد که در مدینه عده زیادی از محضر امام محمد باقر علیه السلام کسب علم می کردند و در کربلا بدن سیدالشهداء و اصحابش سه روز غیرمدفون بر روی زمین ماند و پس از خروج لشکر یزید اهالی غاضریّه بدن امام و یارانش را دفن کردند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. حیات فکری و سیاسی امامان معصوم نوشته رسول جعفریان.
2. نفس المهموم نوشته شیخ عباس قمی.
3. سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی.
4. امام باقر جلوه امامت در افق دانشها، نوشته احمد ترابی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مفید، الارشاد، ترجمه سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، چاپ دوم، 1346، ج 2، ص 161.
[2] . همان، ص 155 و 158.
[3] . معروف الحسینی، هاشم، سیرة الأئمة اثنی عشر، ترجمة محمد درخشنده، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم، 1373، ج2، ص207.
[4] . مفید، پیشین، ج2، ص173.
[5] . قمی، عباس، منتهی الامال، قم، انتشارات هجرت، چاپ یازدهم، بی تا، ج2، ص318.
[6] . ترابی، احمد، امام باقر علیه السلام ، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1373، ص64.
[7] . مفید، پیشین، ج 2، ص 118.
[8] . قمی، عباس، منتهی الامال، قم، انتشارات هجرت، چاپ یازدهم، بی تا، ج1، ص764، 747 و 748 و 749.
- [سایر] اینکه برخی مدعی هستند امام باقر علیه السلام چهار هزار شاگرد داشت آیا صحّت دارد؟ آیا از شاگردان وی ایرانی هم بوده اند؟
- [سایر] آیا در میان شاگردان امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) از زنان هم کسی بود؟
- [سایر] چرا به امام باقر (ع) شکافنده علم (باقر العلوم) می گویند؟
- [سایر] چرا به امام باقر (ع) شکافنده علم (باقر العلوم) می گویند؟
- [سایر] زندگی امام باقر (ع) چگونه بود؟
- [سایر] داستانی از امام باقر(ع) بیان کنید؟
- [سایر] زندگی امام باقر (ع) چگونه بود؟
- [سایر] امام باقر(ع) چگونه به شهادت رسیدند؟
- [سایر] زندگی امام باقر (ع) چگونه بود؟
- [سایر] امام باقر(ع) چگونه به شهادت رسیدند؟
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله شبیری زنجانی] نماز میت پنج تکبیر دارد و اگر نمازگزار پنج تکبیر به این ترتیب بگوید کافی است، بعد از نیت و گفتن تکبیر اول بگوید: (أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إلَّا اللَّهُ وأَنَّ محمَّداً رَسُولُ اللَّهِ) و بعد از تکبیر دوم بگوید: (أَللَّهُمَّ صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ) و بعد از تکبیر سوم بگوید: (أَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمؤْمِنینَ و الْمُؤْمِناتِ) و بعد از تکبیر چهارم اگر میت مرد است بگوید: (أَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِهذَا المیِّتِ) و اگر زن است بگوید: (أَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ المیِّتِ) و بعد تکبیر پنجم را بگوید. و بهتر است بعد از تکبیر اول، بگوید: (أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إلّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ بالحَقِّ بشیراً ونَذیراً بَیْنَ یَدَیِ السَّاعَةِ). و بعد از تکبیر دوم، بگوید: (أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمّدٍ و آلِ مُحَمّدٍ وبارِکْ عَلی مُحَمّدٍ و آلِ مُحَمّدٍ، وارْحَمْ محمَّداً و آلَ محمَّد، کَأَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ وبارَکْتَ و رَحِمْتَ عَلی إبْرَاهیمَ و آلِ إبْراهیمَ، إِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ، وصَلِّ عَلی جَمیعِ الْأنبیاءِ و الْمُرْسَلینَ، و الشُّهداءِ و الصِّدِّیقینَ، وجَمیعِ عِبَادِ اللَّهِ الصَّالحین). و بعد از تکبیر سوم بگوید: (اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمؤْمنینَ و الْمُؤْمِناتِ و المُسْلِمِینَ و المُسْلِماتِ، الْأَحیاءِ مِنْهُمْ و الْأَمْواتِ، تَابِعِ اللّهُمَّ بَیْنَنَا وبَیْنَهُمْ بالخَیْراتِ، إنَّکَ مُجیبُ الدَّعَواتِ، إنَّکَ علی کلِّ شیءٍ قَدیرٌ). و بعد از تکبیر چهارم اگر میت مرد است بگوید: (اَللّهُمَّ إِنَّ هذا عَبْدُکَ وابْنُ عَبْدِکَ وابْنُ أَمَتِکَ، نَزَلَ بِکَ وأَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ به، اللّهمَّ إِنَّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ إلّا خَیْراً وأَنْتَ أَعْلَمُ به مِنَّا، اللّهُمَّ إن کانَ مُحْسِناً فَزِدْ فی إِحْسَانِهِ، وإِنْ کان مُسِیئاً فَتَجاوَزْ عنْهُ واغْفِرْ له، اللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَکَ فی أعْلی عِلِّیِّین، واخْلُفْ علی أهْلِهِ فی الغَابِریِنَ، وارْحَمْهُ بِرَحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرَّاحِمینَ) ولی اگر میت زن است بعد از تکبیر چهارم بگوید: (اَللّهُمَّ إِنَّ هذه أَمَتُکَ وابْنَةُ عَبْدِکَ وابْنَةُ أَمَتِکَ، نَزَلَتْ بِکَ وأَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ به، اللّهمَّ إِنَّا لا نَعْلَمُ مِنْها إلّا خَیْراً وأَنْتَ أَعْلَمُ بها مِنَّا، اللّهُمَّ إن کانَتْ مُحْسِنةً فَزِدْ فی إِحْسَانِها، وإِنْ کانت مُسِیئةً فَتَجاوَزْ عنْها واغْفِرْ لها، اللّهُمَّ اجْعَلْها عِنْدَکَ فی أعْلی عِلِّیِّین، واخْلُفْ علی أهْلِها فی الغَابِریِنَ، وارْحَمْها بِرَحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرَّاحِمینَ).
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . نماز میت پنج تکبیر دارد و اگر نمازگزار پنج تکبیر به این ترتیب بگوید کافی است: بعد از نیت و گفتن تکبیر اول بگوید: أشْهَدُ أنْ لا إِلهَ إلاَّ اللهُ وَأنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله بعد از تکبیر دوم بگوید: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد و بعد از تکبیر سوم بگوید: اَلّلهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ و بعد از تکبیر چهارم، اگر میت مرد است بگوید: اَلّلهُمَّ اغْفِرْ لِهذا الْمَیِّتِ و اگر زن است بگوید: اَلّلهُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ الْمَیِّتِ و بعد تکبیر پنجم را بگوید و بهتر است بعد از تکبیر اول بگوید: أشْهَدُ أنْ لا إِلهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَأَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ أَرْسَلَهُ بِالْحَقِّ بَشْیراً وَنَذِیراً بَیْنَ یَدَی السَّاعَةِ و بعد از تکبیر دوم بگوید: اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَبَارِکْ عَلی مُحَمَّد وَآلَ مُحَمَّد وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّد کَأفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ وَبَارَکْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلی إبْرَاهِیمَ وآلِ إِبْرَاهِیم إنَّک حَمِیدٌ مَجِیدٌ وَصَلِّ عَلی جَمِیعِ الأَنْبِیَاءِ والْمُرْسلیِنَ وَالشُّهَداءِ وَالصِّدّیقِینَ وَجَمِیعِ عِبَادِ اللهِ الصَّالِحِین و بعد از تکبیر سوم بگوید: اَلّلهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ وَالْمُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ الأَْحْیَاءِ مِنْهُمْ وَالأَْمْوَاتِ تَابِع بَیْنَنَا وَبَیْنَهُمْ بِالْخَیْرَاتِ إِنَّکَ مُجِیبُ الدَّعَوَاتِ إِنَّکَ عَلی کُلَّ شَیْء قَدِیر و بعد از تکبیر چهارم اگر میت مرد است، بگوید: اَلّلهُمَّ إِنَّ هَذَا عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ وَابْنُ أمَتِکَ نَزَلَ بِکَ وأَنْتَ خَیْرُ مَنْزُول بِه اَلّلهُمَّ إنَّا لاَ نَعْلَمُ مِنْهُ إلاَّ خَیْراً وَأَنْتَ أَعْلَمُ بِه مِنَّا اَلّلهُمَّ إِنْ کَانَ مُحْسِناً فَزِدْ فی إِحْسَانِه وَإنْ کَانَ مُسِیئاً فَتَجَاوَزْ عَنْه وَاغْفِرْ لَهُ. اَلّلهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَکَ فی أعْلی عِلِّیِّینَ وَاخْلُفْ عَلی أهْلِهِ فی الغَابِرِینَ وَارْحَمْهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین و بعد تکبیر پنجم را بگوید. ولی اگر میت زن است بعد از تکبیر چهارم بگوید: اَلّلهُمَّ إِنَّ هَذَه أمَتُکَ وَابْنَةُ عَبْدِکَ وَابْنتُ أمَتِکَ نَزَلَتْ بِکَ وأَنْتَ خَیْرُ مَنْزُول بِه اَلّلهُمَّ إنَّا لاَ نَعْلَمُ مِنْهَا إلاَّ خَیْراً وَأَنْتَ أَعْلَمُ بِهَا مِنَّا، اَللّهُمَّ إِنْ کَانَتْ مُحْسِنَةً فَزِدْ فی إِحْسَانِهَا وَإنْ کَانَت مُسِیئةً فَتَجَاوَزْ عَنْهَا وَاغْفِرْ لَهَا اَلّلهُمَّ اجْعَلْهَا عِنْدَکَ فی أعْلی عِلِّیِّینَ وَاخْلُفْ عَلی أهْلِهَا فی الغَابِرِینَ وَارْحَمْهَا بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین
- [آیت الله بهجت] دستور سجده سهو این است که بعد از سلام نماز فورا نیت سجده سهو کند و پیشانی را به چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد و بنا بر احتیاط واجب به نحو مأثور بگوید : ( بسم اللّه و بِاللّه و صَلَّی اللّه عَلی محمّدٍ و آلِ محمّد ) یا ( بسم اللّه و باللّه اللّهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ) ، ولی بهتر است بگوید : ( بسم اللّه و باللّه السّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا النَّبِیُّ و رَحْمَةُ اللّه وَ بَرَکاتُه ) ، بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود و یکی از ذکرهایی را که گفته شد بگوید و بنا بر اظهر وقتی سر از سجده برداشت تشهد بخواند سپس سلام بدهد .
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.