مرقد مطهر امام حسین در طول تاریخ به طور گسترده تخریب و تعمیر شده که به صورت کوتاه گزارش میشود: 1 زمان حاکمیت عبدالله سفاح از تشویق امام صادق به زیارت امام حسین و کیفیت زیارت آن حضرت استفاده میشود که قبر امام در آن زمان دارای بنا و ساختمان بود . از جمله این روایت: امام صادق(ع) به صفوان فرمود: هر گاه قصد زیارت قبر امام حسین(ع) کردی، بیرون حرم بایست و به طرف قبر بنگر، آن گاه وارد روضه شو و در برابر آن، مقابل سر حضرت(ع) بایست، و هنگام بیرون رفتن از دری که پایین پای علی بن حسین قرار دارد، بیرون شو. سپس به مرقد شهیدان رو آور، آن گاه به مرقد عباس(ع) برو، در باب السقیفه توقف کن و بر او سلام کن.(1) به کارگیری واژههایی، همانند (بیرون حرم بایست)، (آن گاه وارد روضه شو)، (از دری که پایین پای علی بن الحسین(ع) قرار دارد، بیرون شو) گویای وجود بنایی بر قبر امام حسین(ع) در دوران نخست است. این بنا در دوران امویان توسط دوستداران اهل بیت (ع) تأسیس شده بود، یا در سالهای آغازین حکومت عباسیان بنیان گردیده بود. در حاکمیت عبدالله سفاح، نخستین خلیفة عباسی، زیارت مرقد و بارگاه حضرت، از سوی دوستداران اهل بیت(ع) رونق گرفت چرا که مردم با علویان از آن جهت که آنان را مصداق اهل بیت(ع) و آل پیامبر(ص) میدانستند پیوند عاطفی داشتند و عباسیان نیز از این گزینه به عنوان برترین ابزار در تضعیف امویان سود میجستند.(2) 2 تخریب در عصر هارون موقعیت مناسبی که مرقد امام در روزگار نخست حکومت عباسیان به دست آورده بود، پس از تثبیت حاکمیت آنان تغییر کرد و شیوه آنان در برخورد با علویان دگرگون گشت. بنا به برخی از گزارش های تاریخی هارون در دوران حکومتش (170 193ق) گاهی خادمان حرم امام حسین(ع) را فرا می خواند واز آنان بازجویی می کرد(3) و زائران مرقد امام حسین(ع)، به دستور وی در تنگنا قرار می گرفتند! به دستور او درخت سدری که بر مرقد سایه افکنده بود، از ریشه کنده شد،(4) بنای قبر تخریب گردید و زمین آن شخم زده شد.(5) اکنون یکی از درهای صحن مطهر (باب السدره) نام دارد، شاید سبب نامگذاری آن باشد که این در، در جهتی قرار دارد که درخت سدر یاد شده در آن سمت قرار داشت. 3 بازسازی مرقد در روزگار مأمون با روی کار آمدن مأمون سیاست تغییر کرد و در دوره حاکمیتش (198 218) به جهت ابراز علاقه ظاهری وی به علویان ، دوستداران اهل بیت(ع) بر مرقد امام بنایی را احداث کردند.(6) 4 تخریب مرقد در دوران متوکل متوکل -که از سال 236 247ق. حکومت را در دست گرفت - به دلیل کینهای که با حضرت امیر(ع) و خاندانش داشت، مرقد مطهر امام حسین (ع) را مورد تجاوز و خشم مکرر خویش قرار داد. وی گروهی از مأموران خود را گرداگرد مرقد و راههای منتهی به آن گماشت و زائران را از زیارت قبر مطهر بازداشت و آنان را مورد پیگرد قرار داد و اعلام کرد: هر که را پس از سه روز در کربلا بیابیم به مسلخ خواهیم برد.(8) آنگاه به دستور وی قبر و خانههای اطراف آن را ویران کردند و زمین آن را شخم زدند و آب بر آن جاری کردند که آب در اطراف مرقد شریف به گردش درآمد و قبر را فرانگرفت.(9) در این که مأمور تخریب چه کسی بود، برخی برآنند که ابراهیم دیزج، یهودی تازه مسلمان بود که به سال 236ق گروهی از یهودیان را به خدمت گماشت و خود پیشاپیش آنان به تخریب قبر شریف اقدام کرد.(10) چرا که مسلمانان به دلیل احترام به حسین(ع)، جرأت چنین اقدامی را نداشتند.(11) علاقهمندان به امام حسین، بدان جهت که همواره در پی احیای نام و یاد او بودند، در کمترین فرصتی که به دست میآوردند و احساس امنیّت میکردند، آن مکان را نشان مینمودند. هشام کلبی میگوید: پس از چهل روز از اقدام متوکل و خروج نیروهایش از کربلا، مردی از گروه بنی اسد که در آن اطراف میزیست در حالی مرقد حسین(ع) را نشان کرد که خاک را میبویید و میگریید و میگفت: هرچند دشمنان حسین برآنند که قبرش را پنهان کنند، لیکن بوی خوش قبر، خود نشان آن است.(12) متوکل در سال 237ق. شنید که بصریان و کوفیان، قبر امام حسین(ع) را تجدید بنا کرده و زیارت آن را رونق بخشیدهاند.از همین رو، برای تخریب مجدّد قبر مأمورانی بدانجا گسیل داشت که با شورش و واکنش مردم آن دیار رو به رو گشت. مأموران واکنش مردم آن سامان را به وی گزارش کردند. متوکل پس از واکنش مردم، تغییر روش داد و به فرماندهی نیروهایش نوشت که از تعرض به قبر امام حسین(ع) دست بردارد و به سوی کوفه برود. ده سال از این رخداد گذشت و به سال 247ق متوکل گزارشی دریافت که مردم کوفه و ساکنان اطراف آن برای زیارت قبر امام حسین رهسپار کربلا می شوند و گروه فراوانی در آن جا گرد آمده اند و قبر توسعه یافته و بازار بزرگی در کربلا تأسیس گردیده است. متوکل دوباره نیروی عظیمی برای تخریب آن جا فرستاد و این بار برای اقدام خود پیشاپیش فضاسازی کرد و بخشنامه نمود که خلیفه از زائران مرقد حسین(ع) خشمگین است. سپاه متوکل مرقد مطهر را تخریب کردند و آن جا را شخم زدند و مردم را از زیارت آن مکان مقدّس باز داشتند و زائران را تحت پیگرد قرار داده و به تعقیب گسترده خاندان ابوطالب و شیعیان پرداختند. لیکن چندی نگذشت که به دست پسرش منتصر به قتل رسید.(13) 5 بازسازی در عصر منتصر چون منتصر عباسی به خلافت رسید. در حاکمیت شش ماهة خود(247 248ق) به علویان، ابراز دوستی میکرد. او در دوران زمامداریاش قبر امام را بازسازی کرد و عمارتی بر آن نهاد. از آن پس قبر سیدالشهدا(ع) رو به آبادانی نهاد و سادات بدان سو کوچ کرده و در جوارش اقامت گزیدند. 6 مرقد در عصر علویان طبرستان عمارتی که منتصر بر مرقد امام بنا کرده بود، در گستره سالیان دراز رو به ویرانی نهاد و سقف آن به سال 273ق. فروریخت.(14) در همان روزگار (حسن بن زید علوی) حاکم طبرستان و دیلم (250 271 ق.) به زیارت مرقد مطهر حسینی رفت و طرح گستردهای را برای مرقد حسینی تهیه دید و بنای مسجدی را کنار حرم آغاز کرد. لیکن دوران عمرش به سرآمد و به سال 271ق درگذشت. پس از او برادرش محمد بن زید علوی حاکم طبرستان (271 283ق.) آن طرح را ادامه داد(15) و یکی دیگر از زمامداران علوی، گنبدی روی قبر بنیان نهاد که بنای آن دارای دو در بود.(16) 7 بازسازی در دوران عضدالدوله دوران آلبویه (322 448ق) به دلیل قدرت فراگیر و گرایش شیعی آنان، دوران حرمتگذاری به اماکن مقدسه بود. فناخسرو عضدالدوله دیلمی (356 372ق) که روزگارش، به دلیل توسعة آبادانیها، نظم و امنیت،دورة زرین سدة چهارم قمری به شمار میرود،(17) میان سالهای 368 و 371 مرقد مطهر را بازسازی کرد.(18) و چون بنای موجود، گنجایش جمعیت آن زمان را نداشت رواقهای چندی در اطراف آن افزود. ضریحی از عاج روی قبر نصب و آن را با ابریشم تزیین کرد، ساختمانهای اطراف ضریح را بنا نهاد، گنبد را تعمیر کرد و دور شهر دیوار بلندی کشید وموقوفاتی نیز برای آن مشخص کرد.(19) 8 مرقد و توسعه توسط ابن شاهین عمران بن شاهین که یکی از امرای بطایح(20) بود (359 399ق) کار عضدالدوله دیلمی را در همان روزگار ادامه داد؛ مسجد و رواق پشت قبر مطهر که به نام وی معروف است را به بارگاه حسین ملحق کرد. او نخستین کسی است که حرم را به رواق معروف به نام خود(رواق عمران بن شاهین) ارتباط داد. رواق عمران بن شاهین در سمت غربی حرم قرار دارد که امروزه بدان دلیل که قبر ابراهیم مجاب در آن قرار دارد، به رواق سید ابراهیم مجاب معروف است.(21) 9 بازسازی حسن بن فضل وزیر آل بویه در سال 407ق. حرم در پی غفلت خادمان و سقوط دو شمع بزرگ، آتش گرفت که حسن بن فضل رامهرمزی وزیر دولت آلبویه، حرم مطهر را بازسازی کرد.(22) گفته میشود این بازسازی چنان ماندگار بود که ابن بطوطه به سال 727ق در سفرش به کربلا آن را دیده است.(23) 10 مرقد در حاکمیت سلجوقیان در نیمة دوم قرن پنجم که سلجوقیان حاکمیت پیدا کردند، با مرقد مطهر و زیارت آن، برخورد شایستهای داشتند. به سال 479ق ملکشاه سلجوقی (467 485ق) همراه وزیرش خواجه نظام الملک (408 485) به زیارت کربلا رفتند. وی به پاسداشت این نعمت بزرگ،بیش از سیصد دینار به ساکنان حائر حسینی هدیه داد و دیوار حرم و صحن مطهر را نیز بازسازی کرد.(24) وقتی به سال 549ق. عیسی بن ظافر فاطمی به حکومت رسید، در دوران او توجه زائران به زیارت بارگاه افزایش یافت و مرقد حسینی نیز مرمت گردید.(25) 11 بازسازی مرقد در دوره ایلخانی در دوران حکومت ایلخانی که در عهد شیخ حسن جلایری (737 757ق) در عراق تأسیس گردید ایلخانی جلایری، بارگاه امام حسین(ع) را به سال 767ق تجدید بنا کرد. آغازگر این بازسازی، سلطان اویس ایلخانی (757 776ق) بود و تکمیل آن را پسرش سلطان حسین (776 784ق) بر عهده داشت که به سال 786 پایان یافت. سلطان حسین، ایوان معروف به ایوان طلا را نیز بنیان نهاد.(26) 12 بازسازی و تخریب در قرنهای اخیر در سال 930، شاه اسماعیل صندوق بسیار با ارزشی روی مرقد مطهّر قرار داد و در سال 1048 سلطان مراد عثمانی،مرقد شریف را مرمت و بازسازی کرد و در سال 1135 همسر نادرشاه مبلغ زیادی برای نوسازی مرقد هزینه کرد و در سال 1232 فتحعلیشاه قاجار، قبه شریف را طلاکاری نمود.(27) در سال 1216، سعد بن عبدالعزیز وهابی به کربلا حمله کرد و در روز 18 ذیحجه که بیشتر مردم کربلا به نجف رفته بودند وارد شهر شد و عده زیادی از مردم (حدود پنج هزار نفر) را کشت و شهر و حرم مطهر امام حسین را مورد حمله و غارت قرار داد. وی به مرقد مطهر صدمات زیادی وارد کرد و ذخائر موجود در آن جا را به غارت برد.(28) که بعدها توسط شیعیان و علاقه مندان به اهل بیت (ع) باز سازی شد و توسعه یافت . ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ پینوشتها: 1. کامل الزیارات، باب 84، ح 2. 2. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 232 و 253. 3. تاریخ طبری، ج 5، ص 21. 4 جریر بن عبدالحمید وقتی خبر کنده شدن درخت سدر از اطراف قبر سیدالشهدا را شنید، تعجب کرد و گفت: اینک معنای سخن معروف پیامبر(ص) را فهمیدم که از وی نقل شده است که سه بار فرموده بود: (لعن الله قاطع السّدرة؛ نفرین خدا بر قطع کننده درخت سدر) چرا که انگیزة هارون از قطع درخت، ناپدید کردن قبر حسین(ع) از دید مردم است. (طوسی، الامالی، ص 325، شماره 651). 5 طوسی، الامالی، ص 325. 6 تسلیة المجالس، ج 2، ص 473؛ مدینة الحسین، ص 82. 7 الکامل فی التاریخ، ج 7، ص 55. 8 تاریخ طبری، ج 5 ص 321، ذهبی مینویسد: چون متوکل، در سال 236، بارگاه امام حسین را خراب کرد، مسلمانان ناراحت شدند و مردم بغداد، بر دیوارها و مساجد، برضد متوکل، شعار نوشتند و شاعرانی چون دعبل با شعر، او را هجو کردند. تاریخ الاسلام، ج 17، ص 18 19. 9 ابن عدی، تاریخ مختصر الدول، تحقیق خلیل منصور، ص 142؛ البدایة و النهایة، ج 10، ص 347. به گزارش شیخ طوسی در الامالی (ص 329، شماره 567، ص 325 و شماره 652؛ ص 326 و شماره 653) گاوهایی که برای شخم زدن آن زمین به کار گرفته شدند، وقتی نزدیک قبر میرسیدند تغییر مسیر میدادند و گام روی قبر نمینهادند؛ هر چند با ضرب شدید مواجه میگشتند. 10 تسلیة المجالس و زینة المجالس، ج 2، ص 474. 11 مقاتل الطالبیین، ص 598، حوادث دوران متوکل. 12 البدایة والنهایه، ج 8، ص 221؛ و بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج 6، ص 2675. 13 طوسی، الامالی، ص 328 329؛ مقاتل الطالبیین، ص 395؛ بحار الانوار، ج 45، ص 397، جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، 799. 14 ابن طاووس، فرحة الغری، ص 137. 15 مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 353. 16 المنتظم، ص 283؛ اعیان الشیعه،ج 1، ص 628 و 536. 17 الکامل فی التاریخ، ج 8، ص 482؛ بجنوردی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج 1، ص 635. 18 مناقب آل ابیطالب، ج 3، ص 353. 19 همان؛ جغرافیای تاریخ سرزمینهای خلافت شرقی، ص 85. 20 بطایح جمع بطیحه، نام سرزمین فراخ و آبادی است، بین شهر بصره و واسط که به جهت ویژگی برخورداری از آب و زمینی هموار و حالت باتلاقی و تناسب آن با کشاورزی، حوادث گوناگونی را در روند تاریخ به خود دیده است. (معجم البلدان، ج 1، ص 450). 21 تراث کربلا، ص 39. 22 الکامل فی التاریخ، ج 9، ص 295؛ البدایة والنهایه، ج 6، ص 6. 23 اعیان الشیعه، ج 1، ص 628. 24 المنتظم، ج 16، ص 259. 25 ابن دقماق، الجوهر الثمین، ج 1، جزء 1، ص 265. 26 اعیان الشیعه، ج 1، ص 628. برای آگاهی بیشتر، ر.ک: یدالله مقدسی ، نگاهی نو به جریان عاشورا، مقاله، حائر حسینی در گذر تاریخ. 27 همان، ص 629. 28 همان.
مرقد مطهر امام حسین در طول تاریخ به طور گسترده تخریب و تعمیر شده که به صورت کوتاه گزارش میشود:
1 زمان حاکمیت عبدالله سفاح
از تشویق امام صادق به زیارت امام حسین و کیفیت زیارت آن حضرت استفاده میشود که قبر امام در آن زمان دارای بنا و ساختمان بود . از جمله این روایت:
امام صادق(ع) به صفوان فرمود: هر گاه قصد زیارت قبر امام حسین(ع) کردی، بیرون حرم بایست و به طرف قبر بنگر، آن گاه وارد روضه شو و در برابر آن، مقابل سر حضرت(ع) بایست، و هنگام بیرون رفتن از دری که پایین پای علی بن حسین قرار دارد، بیرون شو. سپس به مرقد شهیدان رو آور، آن گاه به مرقد عباس(ع) برو، در باب السقیفه توقف کن و بر او سلام کن.(1)
به کارگیری واژههایی، همانند (بیرون حرم بایست)، (آن گاه وارد روضه شو)، (از دری که پایین پای علی بن الحسین(ع) قرار دارد، بیرون شو) گویای وجود بنایی بر قبر امام حسین(ع) در دوران نخست است. این بنا در دوران امویان توسط دوستداران اهل بیت (ع) تأسیس شده بود، یا در سالهای آغازین حکومت عباسیان بنیان گردیده بود.
در حاکمیت عبدالله سفاح، نخستین خلیفة عباسی، زیارت مرقد و بارگاه حضرت، از سوی دوستداران اهل بیت(ع) رونق گرفت چرا که مردم با علویان از آن جهت که آنان را مصداق اهل بیت(ع) و آل پیامبر(ص) میدانستند پیوند عاطفی داشتند و عباسیان نیز از این گزینه به عنوان برترین ابزار در تضعیف امویان سود میجستند.(2)
2 تخریب در عصر هارون
موقعیت مناسبی که مرقد امام در روزگار نخست حکومت عباسیان به دست آورده بود، پس از تثبیت حاکمیت آنان تغییر کرد و شیوه آنان در برخورد با علویان دگرگون گشت. بنا به برخی از گزارش های تاریخی هارون در دوران حکومتش (170 193ق) گاهی خادمان حرم امام حسین(ع) را فرا می خواند واز آنان بازجویی می کرد(3) و زائران مرقد امام حسین(ع)، به دستور وی در تنگنا قرار می گرفتند! به دستور او درخت سدری که بر مرقد سایه افکنده بود، از ریشه کنده شد،(4) بنای قبر تخریب گردید و زمین آن شخم زده شد.(5)
اکنون یکی از درهای صحن مطهر (باب السدره) نام دارد، شاید سبب نامگذاری آن باشد که این در، در جهتی قرار دارد که درخت سدر یاد شده در آن سمت قرار داشت.
3 بازسازی مرقد در روزگار مأمون
با روی کار آمدن مأمون سیاست تغییر کرد و در دوره حاکمیتش (198 218) به جهت ابراز علاقه
ظاهری وی به علویان ، دوستداران اهل بیت(ع) بر مرقد امام بنایی را احداث کردند.(6)
4 تخریب مرقد در دوران متوکل
متوکل -که از سال 236 247ق. حکومت را در دست گرفت - به دلیل کینهای که با حضرت امیر(ع) و خاندانش داشت، مرقد مطهر امام حسین (ع) را مورد تجاوز و خشم مکرر خویش قرار داد. وی گروهی از مأموران خود را گرداگرد مرقد و راههای منتهی به آن گماشت و زائران را از زیارت قبر مطهر بازداشت و آنان را مورد پیگرد قرار داد و اعلام کرد: هر که را پس از سه روز در کربلا بیابیم به مسلخ خواهیم برد.(8)
آنگاه به دستور وی قبر و خانههای اطراف آن را ویران کردند و زمین آن را شخم زدند و آب بر آن جاری کردند که آب در اطراف مرقد شریف به گردش درآمد و قبر را فرانگرفت.(9)
در این که مأمور تخریب چه کسی بود، برخی برآنند که ابراهیم دیزج، یهودی تازه مسلمان بود که به سال 236ق گروهی از یهودیان را به خدمت گماشت و خود پیشاپیش آنان به تخریب قبر شریف اقدام کرد.(10) چرا که مسلمانان به دلیل احترام به حسین(ع)، جرأت چنین اقدامی را نداشتند.(11)
علاقهمندان به امام حسین، بدان جهت که همواره در پی احیای نام و یاد او بودند، در کمترین فرصتی که به دست میآوردند و احساس امنیّت میکردند، آن مکان را نشان مینمودند.
هشام کلبی میگوید: پس از چهل روز از اقدام متوکل و خروج نیروهایش از کربلا، مردی از گروه بنی اسد که در آن اطراف میزیست در حالی مرقد حسین(ع) را نشان کرد که خاک را میبویید و میگریید و میگفت: هرچند دشمنان حسین برآنند که قبرش را پنهان کنند، لیکن بوی خوش قبر، خود نشان آن است.(12)
متوکل در سال 237ق. شنید که بصریان و کوفیان، قبر امام حسین(ع) را تجدید بنا کرده و زیارت آن را رونق بخشیدهاند.از همین رو، برای تخریب مجدّد قبر مأمورانی بدانجا گسیل داشت که با شورش و واکنش مردم آن دیار رو به رو گشت. مأموران واکنش مردم آن سامان را به وی گزارش کردند. متوکل پس از واکنش مردم، تغییر روش داد و به فرماندهی نیروهایش نوشت که از تعرض به قبر امام حسین(ع) دست بردارد و به سوی کوفه برود.
ده سال از این رخداد گذشت و به سال 247ق متوکل گزارشی دریافت که مردم کوفه و ساکنان اطراف آن برای زیارت قبر امام حسین رهسپار کربلا می شوند و گروه فراوانی در آن جا گرد آمده اند و قبر توسعه یافته و بازار بزرگی در کربلا تأسیس گردیده است. متوکل دوباره نیروی عظیمی برای تخریب آن جا فرستاد و این بار برای اقدام خود پیشاپیش فضاسازی کرد و بخشنامه نمود که خلیفه از زائران مرقد حسین(ع) خشمگین است. سپاه متوکل مرقد مطهر را تخریب کردند و آن جا را شخم زدند و مردم را از زیارت آن مکان مقدّس باز داشتند و زائران را تحت پیگرد قرار داده و به تعقیب گسترده خاندان ابوطالب و شیعیان پرداختند.
لیکن چندی نگذشت که به دست پسرش منتصر به قتل رسید.(13)
5 بازسازی در عصر منتصر
چون منتصر عباسی به خلافت رسید. در حاکمیت شش ماهة خود(247 248ق) به علویان، ابراز دوستی میکرد. او در دوران زمامداریاش قبر امام را بازسازی کرد و عمارتی بر آن نهاد. از آن پس قبر سیدالشهدا(ع) رو به آبادانی نهاد و سادات بدان سو کوچ کرده و در جوارش اقامت گزیدند.
6 مرقد در عصر علویان طبرستان
عمارتی که منتصر بر مرقد امام بنا کرده بود، در گستره سالیان دراز رو به ویرانی نهاد و سقف آن به سال 273ق. فروریخت.(14) در همان روزگار (حسن بن زید علوی) حاکم طبرستان و دیلم (250 271 ق.) به زیارت مرقد مطهر حسینی رفت و طرح گستردهای را برای مرقد حسینی تهیه دید و بنای مسجدی را کنار حرم آغاز کرد. لیکن دوران عمرش به سرآمد و به سال 271ق درگذشت. پس از او برادرش محمد بن زید علوی حاکم طبرستان (271 283ق.) آن طرح را ادامه داد(15) و یکی دیگر از زمامداران علوی، گنبدی روی قبر بنیان نهاد که بنای آن دارای دو در بود.(16)
7 بازسازی در دوران عضدالدوله
دوران آلبویه (322 448ق) به دلیل قدرت فراگیر و گرایش شیعی آنان، دوران حرمتگذاری به اماکن مقدسه بود.
فناخسرو عضدالدوله دیلمی (356 372ق) که روزگارش، به دلیل توسعة آبادانیها، نظم و امنیت،دورة زرین سدة چهارم قمری به شمار میرود،(17) میان سالهای 368 و 371 مرقد مطهر را بازسازی کرد.(18) و چون بنای موجود، گنجایش جمعیت آن زمان را نداشت رواقهای چندی در اطراف آن افزود. ضریحی از عاج روی قبر نصب و آن را با ابریشم تزیین کرد، ساختمانهای اطراف ضریح را بنا نهاد، گنبد را تعمیر کرد و دور شهر دیوار بلندی کشید وموقوفاتی نیز برای آن مشخص کرد.(19)
8 مرقد و توسعه توسط ابن شاهین
عمران بن شاهین که یکی از امرای بطایح(20) بود (359 399ق) کار عضدالدوله دیلمی را در همان روزگار ادامه داد؛ مسجد و رواق پشت قبر مطهر که به نام وی معروف است را به بارگاه حسین ملحق کرد. او نخستین کسی است که حرم را به رواق معروف به نام خود(رواق عمران بن شاهین) ارتباط داد. رواق عمران بن شاهین در سمت غربی حرم قرار دارد که امروزه بدان دلیل که قبر ابراهیم مجاب در آن قرار دارد، به رواق سید ابراهیم مجاب معروف است.(21)
9 بازسازی حسن بن فضل وزیر آل بویه
در سال 407ق. حرم در پی غفلت خادمان و سقوط دو شمع بزرگ، آتش گرفت که حسن بن فضل رامهرمزی وزیر دولت آلبویه، حرم مطهر را بازسازی کرد.(22)
گفته میشود این بازسازی چنان ماندگار بود که ابن بطوطه به سال 727ق در سفرش به کربلا آن را دیده است.(23)
10 مرقد در حاکمیت سلجوقیان
در نیمة دوم قرن پنجم که سلجوقیان حاکمیت پیدا کردند، با مرقد مطهر و زیارت آن، برخورد شایستهای داشتند. به سال 479ق ملکشاه سلجوقی (467 485ق) همراه وزیرش خواجه نظام الملک (408 485) به زیارت کربلا رفتند. وی به پاسداشت این نعمت بزرگ،بیش از سیصد دینار به ساکنان حائر حسینی هدیه داد و دیوار حرم و صحن مطهر را نیز بازسازی کرد.(24)
وقتی به سال 549ق. عیسی بن ظافر فاطمی به حکومت رسید، در دوران او توجه زائران به زیارت بارگاه افزایش یافت و مرقد حسینی نیز مرمت گردید.(25)
11 بازسازی مرقد در دوره ایلخانی
در دوران حکومت ایلخانی که در عهد شیخ حسن جلایری (737 757ق) در عراق تأسیس گردید ایلخانی جلایری، بارگاه امام حسین(ع) را به سال 767ق تجدید بنا کرد. آغازگر این بازسازی، سلطان اویس ایلخانی (757 776ق) بود و تکمیل آن را پسرش سلطان حسین (776 784ق) بر عهده داشت که به سال 786 پایان یافت. سلطان حسین، ایوان معروف به ایوان طلا را نیز بنیان نهاد.(26)
12 بازسازی و تخریب در قرنهای اخیر
در سال 930، شاه اسماعیل صندوق بسیار با ارزشی روی مرقد مطهّر قرار داد و در سال 1048 سلطان مراد عثمانی،مرقد شریف را مرمت و بازسازی کرد و در سال 1135 همسر نادرشاه مبلغ زیادی برای نوسازی مرقد هزینه کرد و در سال 1232 فتحعلیشاه قاجار، قبه شریف را طلاکاری نمود.(27)
در سال 1216، سعد بن عبدالعزیز وهابی به کربلا حمله کرد و در روز 18 ذیحجه که بیشتر مردم کربلا به نجف رفته بودند وارد شهر شد و عده زیادی از مردم (حدود پنج هزار نفر) را کشت و شهر و حرم مطهر امام حسین را مورد حمله و غارت قرار داد. وی به مرقد مطهر صدمات زیادی وارد کرد و ذخائر موجود در آن جا را به غارت برد.(28) که بعدها توسط شیعیان و علاقه مندان به اهل بیت (ع) باز سازی شد و توسعه یافت .
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پینوشتها:
1. کامل الزیارات، باب 84، ح 2.
2. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 232 و 253.
3. تاریخ طبری، ج 5، ص 21.
4 جریر بن عبدالحمید وقتی خبر کنده شدن درخت سدر از اطراف قبر سیدالشهدا را شنید، تعجب کرد و گفت: اینک معنای سخن معروف پیامبر(ص) را فهمیدم که از وی نقل شده است که سه بار فرموده بود: (لعن الله قاطع السّدرة؛ نفرین خدا بر قطع کننده درخت سدر) چرا که انگیزة هارون از قطع درخت، ناپدید کردن قبر حسین(ع) از دید مردم است. (طوسی، الامالی، ص 325، شماره 651).
5 طوسی، الامالی، ص 325.
6 تسلیة المجالس، ج 2، ص 473؛ مدینة الحسین، ص 82.
7 الکامل فی التاریخ، ج 7، ص 55.
8 تاریخ طبری، ج 5 ص 321، ذهبی مینویسد: چون متوکل، در سال 236، بارگاه امام حسین را خراب کرد، مسلمانان ناراحت شدند و مردم بغداد، بر دیوارها و مساجد، برضد متوکل، شعار نوشتند و شاعرانی چون دعبل با شعر، او را هجو کردند. تاریخ الاسلام، ج 17، ص 18 19.
9 ابن عدی، تاریخ مختصر الدول، تحقیق خلیل منصور، ص 142؛ البدایة و النهایة، ج 10، ص 347. به گزارش شیخ طوسی در الامالی (ص 329، شماره 567، ص 325 و شماره 652؛ ص 326 و شماره 653) گاوهایی که برای شخم زدن آن زمین به کار گرفته شدند، وقتی نزدیک قبر میرسیدند تغییر مسیر میدادند و گام روی قبر نمینهادند؛ هر چند با ضرب شدید مواجه میگشتند.
10 تسلیة المجالس و زینة المجالس، ج 2، ص 474.
11 مقاتل الطالبیین، ص 598، حوادث دوران متوکل.
12 البدایة والنهایه، ج 8، ص 221؛ و بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج 6، ص 2675.
13 طوسی، الامالی، ص 328 329؛ مقاتل الطالبیین، ص 395؛ بحار الانوار، ج 45، ص 397، جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، 799.
14 ابن طاووس، فرحة الغری، ص 137.
15 مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 353.
16 المنتظم، ص 283؛ اعیان الشیعه،ج 1، ص 628 و 536.
17 الکامل فی التاریخ، ج 8، ص 482؛ بجنوردی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج 1، ص 635.
18 مناقب آل ابیطالب، ج 3، ص 353.
19 همان؛ جغرافیای تاریخ سرزمینهای خلافت شرقی، ص 85.
20 بطایح جمع بطیحه، نام سرزمین فراخ و آبادی است، بین شهر بصره و واسط که به جهت ویژگی برخورداری از آب و زمینی هموار و حالت باتلاقی و تناسب آن با کشاورزی، حوادث گوناگونی را در روند تاریخ به خود دیده است. (معجم البلدان، ج 1، ص 450).
21 تراث کربلا، ص 39.
22 الکامل فی التاریخ، ج 9، ص 295؛ البدایة والنهایه، ج 6، ص 6.
23 اعیان الشیعه، ج 1، ص 628.
24 المنتظم، ج 16، ص 259.
25 ابن دقماق، الجوهر الثمین، ج 1، جزء 1، ص 265.
26 اعیان الشیعه، ج 1، ص 628. برای آگاهی بیشتر، ر.ک: یدالله مقدسی ، نگاهی نو به جریان عاشورا، مقاله، حائر حسینی در گذر تاریخ.
27 همان، ص 629.
28 همان.
- [آیت الله بهجت] خوردن مقداری از خاک که در بازار به نام تربت مطهّر سیدالشّهداء علیه السّلام به فروش می رسد، چه حکمی دارد؟
- [سایر] وهابیت در مورد تخریب قبر مطهر پیامبر ص چه دیدگاهی دارد؟
- [سایر] لطفا در مورد نقش شهید بهشتی در بازسازی اندیشه دینی توضیحات مفصلی ارائه فرمایید؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] دیوار اختصاصی همسایه رو به خرابی است. و با خراب شدن آن، مالک مجاور متحمّل ضرر می گردد. چنانچه وضع ویژه ملک به گونه ای باشد که دفع ضرر جز با تخریب و بازسازی دیوار ناممکن، یا مستلزم ضرری تحمّل ناپذیر و هنگفت برای مالک مجاور باشد، آیا می توان همسایه را اجبار به تخریب دیوار و بازسازی آن نمود؟
- [سایر] فلسفهی عزاداری سیدالشهدا(علیه السلام) چیست؟
- [سایر] مقایسه بین انقلاب سیدالشهدا(ع) و امام خمینی(ره)؟
- [سایر] چرا به امام حسین(ع) میگن سیدالشهدا؟
- [آیت الله علوی گرگانی] زنجیر زدن در عزاداری سیّدالشهداء 7 چه حکمی دارد؟
- [سایر] محدوده حرم سیدالشهداء(علیه السلام) در زمان فعلی کدام است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا در زمینی که وقف عزاداری سیّدالشّهدا(علیه السلام) شده است می توان مسجدی احداث کرد؟
- [آیت الله بهجت] برای سجده، بهتر از هر چیز تربت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام میباشد، بعد از آن خاک است.
- [امام خمینی] برای سجده بهتر از هر چیز تربت حضرت سیدالشهدا علیه السلام می باشد، بعد از آن خاک، بعد از خاک سنگ، و بعد از سنگ گیاه است.
- [آیت الله اردبیلی] برای سجده بهتر از هر چیز تربت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام و بعد از آن خاک و بعد از آن سنگ و بعد از سنگ، گیاه است.
- [آیت الله بروجردی] خوردن خاک حرام است، ولی خوردن کمی از تربت حضرت سیدالشهداء عَلَیْهِ السَّلَام برای شفا و خوردن گلِ داغستان و گِل ارمنی برای معالجه اشکال ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] شایسته است قدری تربت حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) را با کافور مخلوط کنند، اما بقدری زیاد نباشد که آن را کافور نگویند.
- [آیت الله اردبیلی] خوردن کمی از تربت حضرت سیدالشهداء علیهالسلام برای شفا و خوردن گِل داغستان و گِل اَرمنی برای معالجه، اگر علاج منحصر به خوردن آنها باشد، اشکال ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] برای سجده بهتر از هر چیز تربت حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) می باشد ، بعد از آن خاک ، بعد از خاک ، سنگ و بعد از سنگ ، گیاه است .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] برای سجده بهتر از هر چیز تربت حضرت سیدالشّهداء(علیه السلام)می باشد و بعد از آن خاک، بعد از خاک سنگ و بعد از سنگ گیاه است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] برای سجده بهتر از هر چیز تربت حضرت سیدالشهداء (ع) می باشد؛ بعد از آن خاک؛ بعد از خاک سنگ و بعد از سنگ گیاه است.
- [آیت الله بروجردی] برای سجده بهتر از هر چیز تربت حضرت سیدالشّهداء عَلَیْهِ السَّلَام میباشد، بعد از آن خاک، بعد از خاک سنگ و بعد از سنگ گیاه است.