خداوند متعال به جهت گرامی داشت رسول خدا(ص)، حرمت نهادن به زنان آن حضرت را نیز ضروری دانسته است و آنان را (امّهات المؤمنین)، (سوره احزاب، آیه 6، (النّبی اولی بالمؤمنین من انفسهم و ازواجه امّهاتهم)) یعنی مادران مؤمنین قلمداد نموده است. واضح است که آنها حقیقتا مادران واقعی مؤمنین نیستند، بلکه مراد خداوند متعال ارج نهادن به آنان بسان احترام به مادران خود می‌باشد و ناگفته پیداست که کسی با مادر خود ازدواج نمی‌کند، (سوره نساء، ایه 23 (حرّمت علیکم امّهاتکم و بناتکم و اخواتکم)) . و اصلاً این کار نسبت به ساحت مقدس رسول اکرم(ص) جسارت و بی ادبی است که کمترین التفات از این سنخ به همسران آن حضرت داشته باشیم. لذا خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: شما حق ندارید رسول خدا را اذیت و آزار رسانید و هرگز حق ندارید بعد از آن حضرت با همسران آن حضرت ازدواج کنید این کار نزد خداوند متعال بسیار بزرگ است (و ما کان لکم ان تؤذوا رسول الله و لا ان تنکحوا ازواجه من بعده أبدا ان ذلکم کان عندالله عظیما)، (سوره احزاب، آیه 53) . بلکه حتی برای خود همسران پیامبر نیز محدودیت‌هایی قرارداده شده است که برای سایر بانوان منظور نکرده است، (سوره احزاب، آیات 29 تا 34).در این جا این سوئال پیش می آید که چگونه خداوند همسران پیامبر(ص ) را که بعضی به هنگام وفات او نسبتا" جوان بودند از حق انتخاب همسر محروم ساخته است ؟ پاسخ این سوئال با توجه به فلسفه این تحریم روشن است . زیرا: اولا", چنان که از شائن نزول آیه دانستیم , بعضی به عنوان انتقام جویی و توهین به ساحت مقدس پیامبر(ص ) چنین تصمیمی را گرفته بودند و از این راه می خواستند ضربه ای بر حیثیت آن حضرت وارد کنند. ثانیا", اگر این مسائله مجاز بود جمعی به عنوان این که همسر پیامبر(ص ) را بعد از او در اختیار خود گرفته اند ممکن بود این کار را وسیله سوئ استفاده قرار دهند و به این بهانه موقعیت اجتماعی برای خویش دست و پا کنند و یا به عنوان این که آگاهی خاص از درون خانه پیامبر(ص ) و تعلیمات و مکتب او دارند به تحریف اسلام پردازند و یا منافقین مطالبی را از این طریق در میان مردم نشر دهند که مخالف مقام پیامبر باشد (دقت کنید). این خطر هنگامی ملموس تر می شود که بدانیم گروهی خود را برای این کار آماده ساخته بودند بعضی آن را به زبان آورده و بعضی شاید تنها در دل داشتند. از جمله کسانی را که بعضی از مفسران اهل سنت در اینجا نام برده اند, طلحه است , (تفسیر قرطبی , ج 8, ص 5310). خداوندی که بر اسرار نهان و آشکار آگاه است برای برهم زدن این توطئه زشت یک حکم قاطع صادر فرمود و جلو این امور را به کلی گرفت و برای تحکیم پایه های آن به همسران پیامبر(ص ) لقب ام الموئمنین داد تا بدانند ازدواج با آنها همچون ازدواج با مادر خویش است ! استاد شهید مطهری ضمن اشاره به این نکته، به بعد سیاسی آن نیز توجه داشته می‌فرماید: در قرآن کریم درباره زنان پیامبر، دستورهای خاصی وارد شده است. (یا نساء النبی لستُنَّ کأحد من النساء ؛ شما با سایر زنان فر ق دارید ). اسلام عنایت خاصی داشته است که زنان پیغمبر، چه در زمان حیات آن حضرت و چه بعد از وفات ایشان، در خانه‌های خود بمانند، و در این جهت بیشتر منظورهای اجتماعی و سیاسی در کار بوده است. قرآن کریم صریحا به زنان پیغمبر می‌گوید: )و قرن فی بیوتکن ; در خانه های خود بمانید(. اسلام می خواسته است )امهات الموئمنین ( که خواه ناخواه احترام زیادی در میان مسلمانان داشتند از احترام خود سوئ استفاده نکنند و از طرف دیگر این حکم دارای حکمتها و مصلحتهای سیاسی و اجتماعی مهمی می‌باشد؛ زیرا اسلام می خواسته زنان پیغمبر ابزار عناصر خودخواه و ماجراجو در مسائل سیاسی و اجتماعی واقع نشوند. چون بسیاری افراد با اغراض سیاسی، خواستار ازدواج با زنان پیامبر(ص) بوده‌اند و با ازدواج با امهات مؤمنین، در جست و جوی کسب جایگاه رفیع اجتماعی و به دنبال آن کسب قدرت سیاسی و اجتماعی بوده‌اند. از این‌رو این دستور برای جلوگیری از یک‌سری فتنه‌های دنیاطلبانه بوده است. و چنانکه می دانیم یکی از امهات الموئمنین (عایشه ) که از این دستور تخلف کرد ماجراهای سیاسی ناگواری برای جهان اسلام به وجود آورد. وی با سوء استفاده از عنوان (ام‌المؤمنین) به حرکت‌های سیاسی بزرگی دست زد که قرآن مجید صریحاً زنان پیامبر(ص) را از آن نهی نموده بود و با تجویز ازدواج، می‌توانست به ازدواجهای سیاسی خاصی روی آورد و اثرات نامطلوب بیشتری برجای گذارد. خود او همیشه اظهار تائسف می کرد و می گفت دوست داشتم فرزندان زیادی از پیغمبر می داشتم و می مردند اما به چنین ماجرایی دست نمی زدم . سر اینکه زنان پیغمبر ممنوع شدند از این که بعد از آن حضرت با شخص دیگری ازدواج کنند به نظر من همین است ; یعنی شوهر بعدی از شهرت و احترام زنش سوئ استفاده می کرد و ماجراها می آفرید. بنابراین اگر درباره زنان پیغمبر دستور اکیدتر و شدیدتری وجود داشته باشد بدین جهت است .با توجه به آنچه گفته شد روشن می شود که چرا همسران پیامبر(ص ) لازم بود از این محرومیت استقبال کنند؟ در طول زندگی انسان گاه مسائل مهمی مطرح می شود که به خاطرآنها باید فداکاری و از خودگذشتگی نشان داد و از بعضی از حقوق حقه خود چشم پوشید, به خصوص این که همیشه افتخارات بزرگ مسوئولیت های سنگینی نیز همراه دارد, بدون شک همسران پیامبر(ص ) افتخار عظیمی از طریق ازدواجشان با پیامبر(ص ) کسب کردند, داشتن چنین افتخاری نیاز به چنین فداکاری هم دارد. به همین دلیل زنان پیامبر(ص ) بعد از او در میان امت اسلامی بسیار محترم می زیستند و از وضع خود بسیار راضی و خشنود بودند و آن محرومیت را در برابر این افتخارات ناچیز می شمردند. دومین آیه مورد بحث به مردم شدیدا" هشدار داده می گوید: اگر چیزی را آشکار کنید یا پنهان دارید خداوند از همه امور آگاه است )ان تبدوا شیئا" او تخفوه فان الله کان بکل شی ئ علیما(. گمان نکنید خدا از برنامه های ایذایی شما نسبت به پیامبرش با خبر نیست , چه آنها که بر زبان جاری کردند و چه آنها که در دل تصمیم داشتند همه را به خوبی می داند و با هر کس متناسب کار و نیتش رفتار می کند.لازم به ذکر است که هیچ یک از همسران پیامبر(ص) پس از آن حضرت با کسی ازدواج نکردند. منبع: www.payambarazam.ir
خداوند متعال به جهت گرامی داشت رسول خدا(ص)، حرمت نهادن به زنان آن حضرت را نیز ضروری دانسته است و آنان را (امّهات المؤمنین)، (سوره احزاب، آیه 6، (النّبی اولی بالمؤمنین من انفسهم و ازواجه امّهاتهم)) یعنی مادران مؤمنین قلمداد نموده است. واضح است که آنها حقیقتا مادران واقعی مؤمنین نیستند، بلکه مراد خداوند متعال ارج نهادن به آنان بسان احترام به مادران خود میباشد و ناگفته پیداست که کسی با مادر خود ازدواج نمیکند، (سوره نساء، ایه 23 (حرّمت علیکم امّهاتکم و بناتکم و اخواتکم)) . و اصلاً این کار نسبت به ساحت مقدس رسول اکرم(ص) جسارت و بی ادبی است که کمترین التفات از این سنخ به همسران آن حضرت داشته باشیم. لذا خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: شما حق ندارید رسول خدا را اذیت و آزار رسانید و هرگز حق ندارید بعد از آن حضرت با همسران آن حضرت ازدواج کنید این کار نزد خداوند متعال بسیار بزرگ است (و ما کان لکم ان تؤذوا رسول الله و لا ان تنکحوا ازواجه من بعده أبدا ان ذلکم کان عندالله عظیما)، (سوره احزاب، آیه 53) . بلکه حتی برای خود همسران پیامبر نیز محدودیتهایی قرارداده شده است که برای سایر بانوان منظور نکرده است، (سوره احزاب، آیات 29 تا 34).در این جا این سوئال پیش می آید که چگونه خداوند همسران پیامبر(ص ) را که بعضی به هنگام وفات او نسبتا" جوان بودند از حق انتخاب همسر محروم ساخته است ؟ پاسخ این سوئال با توجه به فلسفه این تحریم روشن است . زیرا: اولا", چنان که از شائن نزول آیه دانستیم , بعضی به عنوان انتقام جویی و توهین به ساحت مقدس پیامبر(ص ) چنین تصمیمی را گرفته بودند و از این راه می خواستند ضربه ای بر حیثیت آن حضرت وارد کنند. ثانیا", اگر این مسائله مجاز بود جمعی به عنوان این که همسر پیامبر(ص ) را بعد از او در اختیار خود گرفته اند ممکن بود این کار را وسیله سوئ استفاده قرار دهند و به این بهانه موقعیت اجتماعی برای خویش دست و پا کنند و یا به عنوان این که آگاهی خاص از درون خانه پیامبر(ص ) و تعلیمات و مکتب او دارند به تحریف اسلام پردازند و یا منافقین مطالبی را از این طریق در میان مردم نشر دهند که مخالف مقام پیامبر باشد (دقت کنید). این خطر هنگامی ملموس تر می شود که بدانیم گروهی خود را برای این کار آماده ساخته بودند بعضی آن را به زبان آورده و بعضی شاید تنها در دل داشتند. از جمله کسانی را که بعضی از مفسران اهل سنت در اینجا نام برده اند, طلحه است , (تفسیر قرطبی , ج 8, ص 5310). خداوندی که بر اسرار نهان و آشکار آگاه است برای برهم زدن این توطئه زشت یک حکم قاطع صادر فرمود و جلو این امور را به کلی گرفت و برای تحکیم پایه های آن به همسران پیامبر(ص ) لقب ام الموئمنین داد تا بدانند ازدواج با آنها همچون ازدواج با مادر خویش است !
استاد شهید مطهری ضمن اشاره به این نکته، به بعد سیاسی آن نیز توجه داشته میفرماید: در قرآن کریم درباره زنان پیامبر، دستورهای خاصی وارد شده است. (یا نساء النبی لستُنَّ کأحد من النساء ؛ شما با سایر زنان فر ق دارید ). اسلام عنایت خاصی داشته است که زنان پیغمبر، چه در زمان حیات آن حضرت و چه بعد از وفات ایشان، در خانههای خود بمانند، و در این جهت بیشتر منظورهای اجتماعی و سیاسی در کار بوده است. قرآن کریم صریحا به زنان پیغمبر میگوید: )و قرن فی بیوتکن ; در خانه های خود بمانید(. اسلام می خواسته است )امهات الموئمنین ( که خواه ناخواه احترام زیادی در میان مسلمانان داشتند از احترام خود سوئ استفاده نکنند و از طرف دیگر این حکم دارای حکمتها و مصلحتهای سیاسی و اجتماعی مهمی میباشد؛ زیرا اسلام می خواسته زنان پیغمبر ابزار عناصر خودخواه و ماجراجو در مسائل سیاسی و اجتماعی واقع نشوند. چون بسیاری افراد با اغراض سیاسی، خواستار ازدواج با زنان پیامبر(ص) بودهاند و با ازدواج با امهات مؤمنین، در جست و جوی کسب جایگاه رفیع اجتماعی و به دنبال آن کسب قدرت سیاسی و اجتماعی بودهاند. از اینرو این دستور برای جلوگیری از یکسری فتنههای دنیاطلبانه بوده است.
و چنانکه می دانیم یکی از امهات الموئمنین (عایشه ) که از این دستور تخلف کرد ماجراهای سیاسی ناگواری برای جهان اسلام به وجود آورد. وی با سوء استفاده از عنوان (امالمؤمنین) به حرکتهای سیاسی بزرگی دست زد که قرآن مجید صریحاً زنان پیامبر(ص) را از آن نهی نموده بود و با تجویز ازدواج، میتوانست به ازدواجهای سیاسی خاصی روی آورد و اثرات نامطلوب بیشتری برجای گذارد.
خود او همیشه اظهار تائسف می کرد و می گفت دوست داشتم فرزندان زیادی از پیغمبر می داشتم و می مردند اما به چنین ماجرایی دست نمی زدم . سر اینکه زنان پیغمبر ممنوع شدند از این که بعد از آن حضرت با شخص دیگری ازدواج کنند به نظر من همین است ; یعنی شوهر بعدی از شهرت و احترام زنش سوئ استفاده می کرد و ماجراها می آفرید. بنابراین اگر درباره زنان پیغمبر دستور اکیدتر و شدیدتری وجود داشته باشد بدین جهت است .با توجه به آنچه گفته شد روشن می شود که چرا همسران پیامبر(ص ) لازم بود از این محرومیت استقبال کنند؟ در طول زندگی انسان گاه مسائل مهمی مطرح می شود که به خاطرآنها باید فداکاری و از خودگذشتگی نشان داد و از بعضی از حقوق حقه خود چشم پوشید, به خصوص این که همیشه افتخارات بزرگ مسوئولیت های سنگینی نیز همراه دارد, بدون شک همسران پیامبر(ص ) افتخار عظیمی از طریق ازدواجشان با پیامبر(ص ) کسب کردند, داشتن چنین افتخاری نیاز به چنین فداکاری هم دارد. به همین دلیل زنان پیامبر(ص ) بعد از او در میان امت اسلامی بسیار محترم می زیستند و از وضع خود بسیار راضی و خشنود بودند و آن محرومیت را در برابر این افتخارات ناچیز می شمردند. دومین آیه مورد بحث به مردم شدیدا" هشدار داده می گوید: اگر چیزی را آشکار کنید یا پنهان دارید خداوند از همه امور آگاه است )ان تبدوا شیئا" او تخفوه فان الله کان بکل شی ئ علیما(. گمان نکنید خدا از برنامه های ایذایی شما نسبت به پیامبرش با خبر نیست , چه آنها که بر زبان جاری کردند و چه آنها که در دل تصمیم داشتند همه را به خوبی می داند و با هر کس متناسب کار و نیتش رفتار می کند.لازم به ذکر است که هیچ یک از همسران پیامبر(ص) پس از آن حضرت با کسی ازدواج نکردند.
منبع: www.payambarazam.ir
- [سایر] چرا زنان پیامبر اکرم (ص) ام المسلمین لقب نگرفته اند؟
- [سایر] چرا زنان پیامبر اکرم (ص) ام المسلمین لقب نگرفته اند؟
- [سایر] پیامبراکرم(ص) درباره عذاب زنان بی پروا چه فرموده اند؟
- [سایر] بعد از وفات پیامبر اسلام(ص) چرا بر پیکر مبارک آنحضرت نماز جماعت نخواندند؟
- [سایر] دختر بزرگ پیامبراکرم(ص) «زینب» در چه سالی وفات نمودند؟ شرح مختصری از زندگی وی را بیان کنید؟
- [سایر] زنان مکه چگونه با پیامبر اسلام(ص) بیعت نمودند؟
- [سایر] چرا زنان پیامبر اکرم (ص) ام المؤمنین لقب گرفته اند و ام المسلمین لقب نگرفته اند؟
- [سایر] در آخرت کدام یک از زنان بهشتی همسر حضرت محمد (ص) خواهند شد؟
- [سایر] بهترین جملهای که محمد رسول الله(ص) به انسان فرمود، چیست؟
- [سایر] محمد بن عبدالوهاب چه توهینی به قبر مطهر رسول خدا ص کرد؟
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)