از آنجا که فرقة نصیریه طایفهای از جمعیت شیعة اثنی عشری است، که راه غلو را در پیش گرفتند و با این سلوک، از مسیر اصلی منحرف گشتند. دانستن مذهب تیمور و نحوة سلوک وی با شیعیان زمانه خود میتواند پاسخی برای سوال باشد. در مذهب تیمور، گفته شده که وی سنی و پیرو فقه حنفی است و عمده تحصیلات رسمی وی در مکتب علمای حنفی بوده است و اگر بعضی از مورخین مذهب وی را شیعه پنداشتهاند، بعلت عدم تتبع کافی در احوالات این شخصیت شگفتآور تاریخی است. نویسندة کتاب برآمدن و فرمانروایی تیمور مینویسد: ( تیمور به دلایل ذیل شیعه نیست. 1 محل تولد وی سنینشین بود. 2 مشاور رسمی، فقهی او عبدالجبار خوارزمی حنفی بود که تیمور در نمازهای جماعت به وی اقتدا میکرد. 3 روشهای مذهبی او ترکیبی از عناصر شمنی ترکی و مغولی بود و ریشه در سنت صوفیان داشت. )[1] هم چنین با وجود آنکه تیمور به ظاهر در تکریم علما و خطبا میکوشید، هرگز در میان خطیبان وی یک خطیب شیعه دیده نمیشود. یکی دیگر از محققین در مذهب تیمور مینویسد: تیمور در خراسان سنیگری را رواج داد، لذا محبت او به اهل بیت و سادات و علویان نشانة تعصب او در تشیع نیست، هر چندکه در مناظراتش در شام، علی علیه السّلام را بر حق دانسته و معاویه را ظالم و یزید را فاسق شمرده است. اما اینها تشیع او را ثابت نمیکند، چرا که ارادت به اهل بیت در ماوراءالنهر به نحو چشمگیری در میان اهل سنت وجود داشته و دارد،[2] امروز سنیان ترکمن که حنفی مذهب هم هستند، علاقة خود را به اهل بیت آشکارا اعلام میدارند و امام رضا علیه السّلام را به عنوان (غزل امام) میستایند. این مطلب اخیر اگرچه صحیح است، اما در مورد تیمور چنین نیست و اگر رگههایی از تشیع مطابق آنچه در ذیل میآید از تیمور دیده میشود، دلایل دیگری دارد که اجمالاً به آن پرداخته خواهد شد. در مورد اعمال تیموری آمده است: و امر کردم که به روضة امیرالمؤمنین شاه مردان علی بن ابیطالب علیه السّلام و امام حسین علیه السّلام و شیخعبدالقادر و ابوحنیفه و امام موسی کاظم علیه السّلام و امام محمد تقی علیه السّلام و امام علی بن موسی الرضا علیه السّلام در طوس فرش و روشنایی و آش یومیه مقدر سازند.[3] اینگونه نمایشها از تیمور برای بدست آوردن دل شیعیان و علویان که در شهرهای مختلف ایران از جمله سبزوار، ری، قم، طبرستان زندگی میکردند، بوده است تا ضمن آنکه از نیروی قابل توجه آنان در سپاه خود استفاده کند، از خطر قیام و شورش آنها نیز در امان باشد که در این راه توفیقاتی نیز بدست آورد. اگرچه بسیاری از شیعیان هم عملاً از وی دوری میجستند. اصولاً تیمور ازعنصر مذهب فقط و فقط برای رسیدن به مطامع و اهداف خود استفاده میکرد و چه بسا که در واقع اعتقاد چندانی هم به دین و مذهب نداشت و این از برخی اعمال و رفتار وی قابل مشاهده است از جمله آنکه وی در مجالس بزم خود علناً شراب مینوشید و در یک زمان در حرم خود هشت زن عقدی به طور دائم داشت که همة این اعمال طبق نص صریح قرآن، خلاف شرع و حرام است و از شواهد دیگری که به ابزاری بودن دین برای تیمور حکایت دارد، نحوة تعامل او با گروههای مختلف شیعی است. سید ظهیرالدین مرعشی در مورد علت حمله تیمور به سادات مرعشی چنین مینگارد: امیر، سید کمالالدین را مخاطب کرده، فرمود: من به ولایت شما جهت مال و ملک دنیا نیامدم، به سبب آن آمدم که مذهب شما بد است، حیف باشد، شما دم از سیادت بزنید و مذهبی داشته باشید که لایق مسلمین نباشد. سید پرسید: ای امیر ما را چه مذهب است که بد است؟ امیر فرمود: شما سب صحابه میکنید و رافضی مذهب هستید. سید فرمود: ما متابعت جد و آبادی خود میکنیم، اگر مخالفان جد خود را بد گفته باشیم، غالباً عجب نباشد،[4] نبرد با سادات مرعشی به دلایل دینی مذهبی از تیمور منطقی به نظر نمیرسد. میرخواند اعتقاد دارد که: امیر تیمور در اینجا عوامفریبی کرده است و شیعه بودن آنها را بهانه لشکرکشی خود به مازندران قرار داده است، چرا که نمونة ی دیگری در این دوره داریم و آن خواجه علی مؤید سربداری، شیعه مذهب است که تسلیم تیمور میشود و تیمور هم با وی خوشرفتاری میکند و شیعه بودن وی را، بهانه برای حمله به متصرفات او قرار نمیدهد.[5] نهایت آنکه سندی از ارتباط نصیریه با امیر تیمور پیدا نشد، اما از مجموع آنچه گذشت، میتوان چنین نتیجه گرفت که تیمور هرگز علاقهای به شیعه نداشته است و دینی مورد علاقة او بوده که او را به اهدافش هر چه بیشتر نزدیک نماید و اگر ارتباطی با نصیریه چه نفیاً و چه اثباتاً با تیمور گورکانی[6] تصور شود در همین راستا قابل ارزیابی است. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. زندگی شگفتآور تیمور، احمد بن محمد بن عربشاه، ترجمة نجاتی. 2. قیام شیعی سربداران. یعقوب آژند. 3. برآمدن و فرمانروایی تیمور، بئاتریس فوربرمنز، محمود صفتگل. [1] . بئاتریس فوربرمنز، برآمدن و فرمانروایی تیمور، ترجمة منصور صفتگل. تهران. انتشارات خدمات فرهنگی رسا، چاپ اول. ص 23. [2] . بارتولد الغ بیک و زمان او ترجمة حسین احمدیپور. تبریز، انتشارات چهر، 1336. ص44. [3] . حسینی تربتی، ابوطالب، تزوکات تیموری، تهران، انتشارات اسلامی، 1342. ص358. [4] . مرعشی، سید ظهیرالدین، تاریخ گیلان و دیلمستان، تحقیق منوچهر ستوده، تهران، فرهنگ ایران، 1374، ص 430. [5] . میرخواند، روضة الصفا، بینا، بیتا، ج 5، ص 625. [6] . گورکان در لسان مغولی به معنای داماد است ( تیمور علاقة وافری داشت که خود را به چنگیز منتسب نماید و با ازدواج با نوادگان چنگیز این افتخار را که مشروعیت سیاسی تیمور در قبایل مغول تضمین میکرد برای خود کسب نماید.) ( اندیشه قم )
در مورد ارتباط تیمور لنگ با نصیریان توضیح دهید؟
از آنجا که فرقة نصیریه طایفهای از جمعیت شیعة اثنی عشری است، که راه غلو را در پیش گرفتند و با این سلوک، از مسیر اصلی منحرف گشتند. دانستن مذهب تیمور و نحوة سلوک وی با شیعیان زمانه خود میتواند پاسخی برای سوال باشد.
در مذهب تیمور، گفته شده که وی سنی و پیرو فقه حنفی است و عمده تحصیلات رسمی وی در مکتب علمای حنفی بوده است و اگر بعضی از مورخین مذهب وی را شیعه پنداشتهاند، بعلت عدم تتبع کافی در احوالات این شخصیت شگفتآور تاریخی است.
نویسندة کتاب برآمدن و فرمانروایی تیمور مینویسد: ( تیمور به دلایل ذیل شیعه نیست. 1 محل تولد وی سنینشین بود. 2 مشاور رسمی، فقهی او عبدالجبار خوارزمی حنفی بود که تیمور در نمازهای جماعت به وی اقتدا میکرد. 3 روشهای مذهبی او ترکیبی از عناصر شمنی ترکی و مغولی بود و ریشه در سنت صوفیان داشت. )[1]
هم چنین با وجود آنکه تیمور به ظاهر در تکریم علما و خطبا میکوشید، هرگز در میان خطیبان وی یک خطیب شیعه دیده نمیشود.
یکی دیگر از محققین در مذهب تیمور مینویسد: تیمور در خراسان سنیگری را رواج داد، لذا محبت او به اهل بیت و سادات و علویان نشانة تعصب او در تشیع نیست، هر چندکه در مناظراتش در شام، علی علیه السّلام را بر حق دانسته و معاویه را ظالم و یزید را فاسق شمرده است. اما اینها تشیع او را ثابت نمیکند، چرا که ارادت به اهل بیت در ماوراءالنهر به نحو چشمگیری در میان اهل سنت وجود داشته و دارد،[2] امروز سنیان ترکمن که حنفی مذهب هم هستند، علاقة خود را به اهل بیت آشکارا اعلام میدارند و امام رضا علیه السّلام را به عنوان (غزل امام) میستایند. این مطلب اخیر اگرچه صحیح است، اما در مورد تیمور چنین نیست و اگر رگههایی از تشیع مطابق آنچه در ذیل میآید از تیمور دیده میشود، دلایل دیگری دارد که اجمالاً به آن پرداخته خواهد شد. در مورد اعمال تیموری آمده است: و امر کردم که به روضة امیرالمؤمنین شاه مردان علی بن ابیطالب علیه السّلام و امام حسین علیه السّلام و شیخعبدالقادر و ابوحنیفه و امام موسی کاظم علیه السّلام و امام محمد تقی علیه السّلام و امام علی بن موسی الرضا علیه السّلام در طوس فرش و روشنایی و آش یومیه مقدر سازند.[3]
اینگونه نمایشها از تیمور برای بدست آوردن دل شیعیان و علویان که در شهرهای مختلف ایران از جمله سبزوار، ری، قم، طبرستان زندگی میکردند، بوده است تا ضمن آنکه از نیروی قابل توجه آنان در سپاه خود استفاده کند، از خطر قیام و شورش آنها نیز در امان باشد که در این راه توفیقاتی نیز بدست آورد. اگرچه بسیاری از شیعیان هم عملاً از وی دوری میجستند. اصولاً تیمور ازعنصر مذهب فقط و فقط برای رسیدن به مطامع و اهداف خود استفاده میکرد و چه بسا که در واقع اعتقاد چندانی هم به دین و مذهب نداشت و این از برخی اعمال و رفتار وی قابل مشاهده است از جمله آنکه وی در مجالس بزم خود علناً شراب مینوشید و در یک زمان در حرم خود هشت زن عقدی به طور دائم داشت که همة این اعمال طبق نص صریح قرآن، خلاف شرع و حرام است و از شواهد دیگری که به ابزاری بودن دین برای تیمور حکایت دارد، نحوة تعامل او با گروههای مختلف شیعی است.
سید ظهیرالدین مرعشی در مورد علت حمله تیمور به سادات مرعشی چنین مینگارد:
امیر، سید کمالالدین را مخاطب کرده، فرمود: من به ولایت شما جهت مال و ملک دنیا نیامدم، به سبب آن آمدم که مذهب شما بد است، حیف باشد، شما دم از سیادت بزنید و مذهبی داشته باشید که لایق مسلمین نباشد. سید پرسید: ای امیر ما را چه مذهب است که بد است؟ امیر فرمود: شما سب صحابه میکنید و رافضی مذهب هستید.
سید فرمود: ما متابعت جد و آبادی خود میکنیم، اگر مخالفان جد خود را بد گفته باشیم، غالباً عجب نباشد،[4] نبرد با سادات مرعشی به دلایل دینی مذهبی از تیمور منطقی به نظر نمیرسد. میرخواند اعتقاد دارد که: امیر تیمور در اینجا عوامفریبی کرده است و شیعه بودن آنها را بهانه لشکرکشی خود به مازندران قرار داده است، چرا که نمونة ی دیگری در این دوره داریم و آن خواجه علی مؤید سربداری، شیعه مذهب است که تسلیم تیمور میشود و تیمور هم با وی خوشرفتاری میکند و شیعه بودن وی را، بهانه برای حمله به متصرفات او قرار نمیدهد.[5]
نهایت آنکه سندی از ارتباط نصیریه با امیر تیمور پیدا نشد، اما از مجموع آنچه گذشت، میتوان چنین نتیجه گرفت که تیمور هرگز علاقهای به شیعه نداشته است و دینی مورد علاقة او بوده که او را به اهدافش هر چه بیشتر نزدیک نماید و اگر ارتباطی با نصیریه چه نفیاً و چه اثباتاً با تیمور گورکانی[6] تصور شود در همین راستا قابل ارزیابی است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. زندگی شگفتآور تیمور، احمد بن محمد بن عربشاه، ترجمة نجاتی.
2. قیام شیعی سربداران. یعقوب آژند.
3. برآمدن و فرمانروایی تیمور، بئاتریس فوربرمنز، محمود صفتگل.
[1] . بئاتریس فوربرمنز، برآمدن و فرمانروایی تیمور، ترجمة منصور صفتگل. تهران. انتشارات خدمات فرهنگی رسا، چاپ اول. ص 23.
[2] . بارتولد الغ بیک و زمان او ترجمة حسین احمدیپور. تبریز، انتشارات چهر، 1336. ص44.
[3] . حسینی تربتی، ابوطالب، تزوکات تیموری، تهران، انتشارات اسلامی، 1342. ص358.
[4] . مرعشی، سید ظهیرالدین، تاریخ گیلان و دیلمستان، تحقیق منوچهر ستوده، تهران، فرهنگ ایران، 1374، ص 430.
[5] . میرخواند، روضة الصفا، بینا، بیتا، ج 5، ص 625.
[6] . گورکان در لسان مغولی به معنای داماد است ( تیمور علاقة وافری داشت که خود را به چنگیز منتسب نماید و با ازدواج با نوادگان چنگیز این افتخار را که مشروعیت سیاسی تیمور در قبایل مغول تضمین میکرد برای خود کسب نماید.)
( اندیشه قم )
- [سایر] فرقه نصیریان با اهل حق چه رابطه ای دارد؟
- [سایر] لطفاً معلوماتی در باره نصیریان پاکستان ارائه می فرمایید؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کمربند اگر دوخته نباشد جایز است روی لنگ ببندند یا خیر؟ مانند همیانهایی که شبیه کمربند است و روی لنگ به کمر می بندند؟
- [آیت الله مظاهری] اگر لنگ احرام مردان بلند باشد و بعضی اوقات روی پای آنان را بپوشاند اشکال دارد؟
- [آیت الله مظاهری] در لباس احرام، لنگ را نباید به گردن گره زد یا به کمر یا هردو؟
- [آیت الله بهجت] بلندی پیراهن میّت و هم چنین بلندی لنگ و سرتاسری میّت باید چه قدر باشد؟
- [آیت الله مظاهری] در لباس احرام، لنگ را نباید به گردن گره زد یا به کمر یا هردو؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا طواف کردن با لنگ تنها و بدون داشتن ردا صحیح است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] استفاده کردن از شورت در کفن میّت، به تصّور این که کفایت از لنگ می کند چه حکمی دارد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] آیا بانوان هم برای احرام، باید لنگ و ردا یا مشابه آن را بپوشند؟ و یا می توانند در لباس معمولی خود محرم شوند؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] میت را باید با سه پارچه که آنها را لنگ و پیراهن و سرتاسری میگویند، کفن نمایند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . میت مسلمان را باید با سه پارچه که آنها را لنگ و پیراهن و سرتاسری می گویند کفن نمایند.
- [آیت الله مظاهری] میّت مسلمان را باید با سه پارچه که آنها را لنگ و پیراهن و سرتاسری میگویند کفن نمایند.
- [آیت الله اردبیلی] میّت مسلمان را باید با سه پارچه که آنها را لنگ، پیراهن و سرتاسری میگویند کفن نمایند.
- [آیت الله بروجردی] میت مسلمان را باید با سه پارچه که آنها را لنگ و پیراهن و سرتاسری میگویند کفن نمایند.
- [آیت الله وحید خراسانی] میت مسلمان را باید با سه پارچه که انها را لنگ و پیراهن و سر تاسری می گویند کفن نمایند
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] میت مسلمان را باید با سه پارچه که آنها را لنگ و پیراهن و سرتاسری می گویند کفن نمایند.
- [آیت الله نوری همدانی] میت مسلمان را بأید با سه پارچه أه آنها را لُنگ و پیراهن و سر تاسری می گویند ، کفن نمایند .
- [آیت الله سبحانی] میّت مسلمان را باید با سه پارچه که آنها را لنگ و پیراهن و سرتاسری می گویند کفن نمایند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] میت مسلمان را باید با سه پارچه که آنها را لنگ و پیراهن و سرتاسری می گویند کفن نمایند.